🔶 #امام پدری مهربان و برادری دلسوز است ...🔶
... الْإِمَامُ الْأَنِيسُ الرَّفِيقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِيقُ وَ الْأَخُ الشَّقِيقُ وَ الْأُمُّ الْبَرَّةُ بالولد الصغیر و ...نظام الدین و عز المسلمین و غیظ المنافقین و بوار الکافرین الْإِمَامُ واحد دهره لَا يُدَانِيهِ أَحَد ...
#امام_رضا علیهالسلام فرمودند:
... امام امينى است يار و #پدر_مهربان است و برادر_دلسوز است و پناه بندگان خدا است در موقع ترس و پيشآمدهاى بد، امام امين خداى عز و جل است در ميان خلقش و حجت او است بر بندگانش و #خليفه او است در بلادش و دعوتكننده به سوى خداى عز و جل است و دفاعكننده از حقوق خداى جل جلاله است.
امام كسى است كه از گناهان پاك است و از عيوب بر كنار است، به دانش مخصوص است و به حلم و بردبارى موسوم، نظام دين است و #عزت مسلمين و خشم منافقين و هلاك كفار، امام #یگانه روزگار خود است، كسى با او برابر نيست ...
📚 كافی ج۱ ص۲۰۰
•┈┈••✾•🍃💐🍃•✾••┈┈•
✅کلام #وحی
✅ #غدیر
✅ #شیطان هرگز بیکار نخواهد نشست
✅ مقام شامخ امیرالمومنین ولایت الله است که مورد غصب #ملحدین کافرشد
✅ روايت شده است كه يكي از احبار (عالم وکاهن) #يهود نزد #ابوبكر آمد و به او گفت: آيا تو #خليفه پيامبر اين امت هستي؟
پس به او گفت: ما در تورات مي خوانيم كه خلفاي پيامبران عالمترين امتهاي آنان هستند، به من بگو #خدا كجا است؟
👈 آيا در آسمان يا در زمين است؟
👈 ابوبكر 🙈به وي گفت: او در آسمان بر روي #عرش است
👈. آن مرد يهودي گفت: چرا زمين را خالي از او مي بينم و بر حسب اين قول، او در جايي به خصوص وجود دارد و در جاهاي ديگر نيست؟
🔥 ابوبكر گفت: اين سخن #زنديقان (كافران) است. برو گم شو و گرنه تو را مي كشم.
👈 آن عالم يهودي رفت، در حالي كه تعجب كرده بود و #اسلام را #تمسخر مي كرد.
♻️ امير مؤمنان حضرت علي عليه السلام به او برخورد و گفت: اي يهودي! من سئوال تو را و پاسخي كه به تو داده شد را دانستم ما مي گوييم: خداي عز و جلّ #مكان را #خلق كرد،
پس جايي ندارد و از اين كه در جايي بگنجد منزه است و او در همه جا هست، بي آن كه #تماسي باشد يا #جواري و 👈علم او به آن چه در آنها است، احاطه دارد
و هيچ چيز از آنها خالي از تدبير او نيست و من به تو در مورد اين كه: آن چه در يكي از كتابهاي شما آمده است، آن چه را كه من ذكر كردم، تصديق و تاييد مي كند، خبر مي دهم. پس اگر آن را دريابي، آيا به آ ن ايمان مي آوري؟
👈آن مرد يهودي گفت: بله.
♻️حضرت فرمودند: آيا در برخي از كتابهايتان اين را ديده اي كه موسي بن عمران عليه السلام روزي نشسته بود كه يكي از #فرشتگان مشرق زمين نزد او آمد و حضرت موسي به وي گفت: از كجا آمده اي؟
گفت: از نزد خداي عز و جل. سپس فرشته اي از مغرب زمين نزد وي آمد و از او پرسيد: از كجا آمده اي؟
گفت: از آسمان هفتم به سوي تو آمده ام، از نزد خداوند متعال. پس از آن فرشته ديگري نزد او آمد
و گفت: از زمين هفتم به سوي تو آ مده ام، از نزد خداي متعال. موسي عليه السلام گفت: منزه باد خدايي كه هيچ جايي از او خالي نمي شود و به جايي، نزديكتر از جاي ديگر نيست.
👈آن مرد يهودي گفت: شهادت مي دهم خدايي جز #الله وجود ندارد
، اين همان #حق است و تو بر حق هستي و شايستگي تو براي #خلافت پيامبرت، بيشتر از كسي است كه اين مقام را #غصب كرده است.
📗 ارشاد، ص 108
•┈┈••✾•🍃💐🍃•✾••┈┈•
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 #داستان_هایی_از_امام_زمان(عج) 💠 #نوجوان ماه #سيما!💠 محمّ
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
#داستان_هایی_از_امام_زمان(عج)
💠 #عجز مأموران #خليفه از #دسترسي به #آقا! 💠
رشيق، دوستِ مادراني ميگويد:
روزي معتضد، خليفه عبّاسي ما را - كه سه نفر بوديم - احضار نمود و دستور داد:
هر يك سوار بر اسبي شده و اسبي ديگر را به همراه خود برداريد، و جز توشه مختصري چيزي با خود حمل نكنيد، و پنهاني و به سرعت خود را به سامرا برسانيد، و به فلان محلّه و فلان خانه برويد. وقتي آن جا رسيديد، غلام سياهي را ميبينيد كه دمِ در نشسته است. فوراً وارد خانه شده و هر كه را ديديد، سرش را براي من ميآوريد!
ما طبق دستور حركت كرديم وقتي به سامرا رسيديم همان طور كه گفته بود در
دهليز خانه غلام سياهي را ديديم كه بند شلواري را ميبافد، از او پرسيديم: چه كسي در خانه است؟
گفت: صاحبش.
قسم به خدا! هيچ توجّهي به ما نكرد، و هيچ واهمه اي ننمود!
وارد خانه شديم. خانه اي بود همانند خانه اميران لشكر [بسيار مجللّ و با شكوه ]پرده اي كه آويزان بود آن قدر نو و پاكيزه بود كه گويي تا آن موقع دست نخورده بود. كسي در خانه نبود. پرده را كنار زديم، سراي بزرگي را ديديم كه گويي دريايي در بستر آن قرار داشت. و در انتهاي سرا حصيري روي آب گسترده شده بود و مردي زيباروي به نماز ايستاده بود و به ما توجّهي نداشت.
ما هيچ وسيله اي براي دسترسي به او نداشتيم، يكي از همراهان ما كه احمد بن عبداللَّه نام داشت خواست وارد سرا شده و گام بردارد كه در آب فرو رفت، او در آب دست و پا ميزد و ما با مشكل او را بيرون كشيديم، وقتي نجات يافت و بيرون آمد، از هوش رفت.
ساعتي گذشت و دوست ديگرم تصميم گرفت كه خود را به آب زده و به آن مرد برساند، اما او نيز مانند احمد بن عبداللَّه آن قدر دست و پا زد كه وقتي بيرون كشيدمش بيهوش افتاد، و من نيز هاج و واج مانده بودم.
به صاحب خانه - آن شخص زيبا - گفتم: از خدا و از شما پوزش ميطلبم. قسم به خدا! هيچ اطلاعي از موضوع نداشتم، و نمي دانستم كه براي دستگيري چه كسي آمده ام. هم اكنون به درگاه خداوند از عملي كه انجام دادهام توبه ميكنم.
اما او همچنان نه توجهي به ما كرد و نه چيزي گفت و از
حالتي كه داشت خارج نشد.
[وقتي دوستانم به هوش آمدند] ناچار بازگشتيم. معتضد منتظر ما بود و به محافظان دستور داده بود كه ما هر زماني كه رسيديم، فوراً نزد او برويم.
نيمههاي شب به نزد معتضد رفتيم. او جريان را پرسيد، و ما همه چيز را بازگو كرديم.
آن گاه گفت: واي بر شما! آيا پيش از من كسي را ملاقات كرده و ماجرا را گفته ايد؟
گفتيم: نه.
گفت: من ديگر با او كاري نخواهم داشت. و سوگند سختي خورد كه اگر چيزي از اين مطلب به كسي بازگو كنيم، گردنمان را خواهد زد. ما نيز تا او زنده بود جرأت بيان آن را نداشتيم. (۱۴۲)
📚منابع:
۱۴۲) غيبة طوسي، ص ۲۴۸ - ۲۵۰، اثبات ولادته عليه السلام؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۵۱ و ۵۲.
امام محمدباقر علیه السلام فرمودند:
اولین کسانی که مانع ورود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف میشوند کسانی هستند که از سب و لعن دشمنان ما اهل بیت جلوگیری میکنند.
📚ارشاد شیخ مفید...جلد 2...باب 40..صفحه 384
📚روضة الواعظین
📚اعلام الوری به اعلام الهدی..جلد 2...صفحه 289...
📚اثبات الهداة
📚بحار الانوار...چاپ بیروت جلد 52صفحه 33.
#اللهم_العن_الجبت_و_الطاغوت #لعنت #برائت #برائتی #شیعه #شیعیان #بر_دشمن_مرتضی_علی_لعنت
#اللهم_العن_عمر_ثم_ابابکر_وعمر_ثم_عثمان_وعمر_ثم_عائشه_وعمر_ثم_حفصه_وعمر_ومن_تبعهم_من_رضی_بفعلهم_الی_یوم_القیامه #شفاعت #محبت #اسلام #خليفه #بر_شورای_کثیف_سقیفه_لعنت #رضا_هلالی #وحید_شکری #غدير #امام #ولایت #امام_زمان_عج #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شاهچراغ #احمد_بن_موسی #حضرت_شاهچراغ #شاه_چراغ
🟣علامه مجلسی (رحمت الله علیه) مینویسند :
فلما شاع خبر وفاة الامام موسى بن جعفر في المدينة اجتمع أهلها على باب ام أحمد ، وسار أحمد معهم إلى المسجد ولما كان عليه من الجلالة ، ووفور العبادة ونشر الشرايع ، وظهور الكرامات ظنوا به أنه الخليفة والامام بعد أبيه فبايعوه بالامامة ، فأخذ منهم البيعة ثم صعد المنبر وأنشأ خطبة في نهاية البلاغة ، و كمال الفصاحة ، ثم قال : أيها الناس كما أنكم جميعا في بيعتي فاني في بيعة أخي علي بن موسى الرضا واعلموا أنه الامام والخليفة من بعد أبي ، وهو ولي الله و الفرض علي وعليكم من الله ورسوله طاعته ، بكل مايأمرنا . فكل من كان حاضرا خضع لكلامه ، وخرجوا من المسجد ، يقدمهم أحمد ابن موسى وحضروا باب دار الرضا فجددوا معه البيعة ، فدعا له الرضا وكان في خدمة أخيه مدة من الزمان إلى أن أرسل المأمون إلى الرضا وأشخصه إلى خراسان وعقد له خلافة العهد .
ترجمه : هنگامیکه خبر #شهادت_امام_کاظم در #مدینه پیچید ؛ مردم به در #خانه #مادر #حضرت_شاهچراغ آمدند و #حضرت_احمد_بن_موسی را با خود به #مسجد بردند . زیرا #گمان میکردند که پس از #امام_موسی_بن_جعفر ، #امام و #خلیفه بعد ، فرزند امام کاظم جناب #احمد_بن_موسی است ! به همین جهت در امر #امامت با او #بیعت کردند ! حضرت شاهچراغ نیز از مردم مدینه بیعت گرفتند و سپس بر #منبر بالا رفتند و #خطبه ای را قرائت فرمودند . آنگاه تمامی حاضرین را مخاطب ساخته و خواست که غائبین را نیز آگاه سازند و فرمودند : اکنون که تمامی شما در بیعت من هستید ، من خود در #بیعت برادرم #امام_علی_بن_موسی میباشم . بدانید بعد از پدرم ، برادرم #امام_رضا ، #امام و #خلیفه ی به حق و #ولی_خدا است و از جانب خدا و رسول بر من و شما #واجب است که امر آن بزرگوار را #اطاعت کنیم و به هر چه امر فرماید گردن نهیم . تا آنجا که همه حاضران گفته های آن بزرگوار را اطاعت کردند و به همراه #حضرت_احمد_بن_موسی به خانه امام رضا آمده و همگی با امام رضا بیعت نمودند و امام رضا درباره برادرشان احمد #دعا کردند و فرمودند : همچنان که #حق را پنهان و ضایع نگذاشتی ، خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد .
مصدر : بحارالأنوار ، جلد 48 ، صفحه 308
🟣شیخ عباس قمی (رحمت الله علیه) مینویسند :
وفي كتاب شد الازار في حط الاوزار عن زوار المزار في مزارات شيراز وشرح حال جمع كثير منهم تأليف معين الدين ابى القاسم جنيد بن محمود الشيرازي ألفه في حدود سنة 791 قال السيد الامير احمد بن موسى بن جعفر ابن محمد بن علي بن الحسين بن علي المرتضى (عليهم السلام) قدم شيراز فتوفى بها في ايام المأمون بعد وفاة اخيه علي الرضا بطوس وكان اجودهم جودا وأرأفهم نفسا قد اعتق ألف رقبة من العبيد والاماء في سبيل الله تعالى وقيل استشهد ولم يوقف على قبره حتى ظهر في عهد الامير مقرب الدين مسعود بن بدر فبنى عليه بناء وقيل وجد في قبره كما هو صحيحا طرى اللون لم يتغير وعليه لامة سابغة وفي يده خاتم نقش عليه (العزة لله احمد بن موسى) فعرفوه به ثم بني عليه الاتابك ابوبكر بناء ارفع منه ثم ان الخاتون تاش وكانت خيرة ذات تسبيح وصلاة بنت عليه قبة رفيعة وبنت بجنبها مدرسة عالية وجعلت مرقدها بجواره .
ترجمه : #احمد_بن_موسی_بن_جعفر در ایام #مأمون ، به #شیراز #سفر کردند و بعد از #شهادت_امام_رضا ، در شیراز #وفات یافتند و برخی نیز گفتهاند که به #شهادت رسیدند . #قبر شریفشان مدتی مخفی بود ! تا اینکه در زمان #امیر_مسعود_بن_بدر کشف شد و #قبّه ای برای آن بنا نمود . گویند که #بدن شریفشان در قبر ، تر و تازه مانده بود و از آن جایی که در دست انگشتری داشته که نقش نگینش " العزّة لله احمد بن موسی " بوده است ، او را شناختند . بعد از آن #اتابک_ابوبکر ، بنایی بلندتر از اولی تأسیس کرد . سپس #خاتون_تاش که زنی #نیکوکار و #اهل_عبادت بوده در سال ۷۵۰ هـجری قمری قبّه ای بس عالی درست کرد و در جَنب آن مدرسه ای عالی بنا نهاد و در جوار آن مرقدی هم برای خودش معین نمود .
مصدر : الكنى والألقاب ، جلد 2 ، صفحه 351
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج