حرم:
✨بسیار زیبا✨
#من_یک_بانوی_ایرانی_مسلمانم
🌹ﺍﺯ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﭘﺪﺭﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯿﺸﺪ هرچه خریده بود اول به ﻣﻦ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺳﻔﺎﺭﺵ #پیامبرﺍﺳﺖ ...
🌹ﺍﻭﻝ ﻣﺮﺍ ﻣﯿﺒﻮﺳﯿﺪ ﺳﭙﺲ به ﺳﺮﺍﻍ #ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﺗﺎ ﺳﻨﺖ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﺠﺎ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ ...
🌹ﻃﺒﻖ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ #ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﺍ ﺧﻮﺵ ﻗﺪﻡ و سعادتمند ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺖ ﭼﻮﻥ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻮﺩ
ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ #گل🌸ﺧﻄﺎﺏ ﻣﯿﮑﺮﺩ چرا که از امامش علی ( ع)آموخته بود که زن ریحانه است نه قهرمان..
🌹وقتی ازدواج کردم،وظیفه ی سنگین #جهاد از دوش من برداشته شد و دادن یک لیوان آب به همسرم اجر جهاد در راه خدا را برایم داشت...
🌹خداوند برایم حق #مهریه و نفقه قرار داده تا استقلال مالی داشته باشم و دستم جلو هیچ کس دراز نباشد...
🌹از طرفی ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﻢ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﻭ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻭ ﻫﻨﺮ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻡ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﻏﺪﻏﻪﯼ ﺍﻣﺮﺍﺭ ﻣﻌﺎﺵ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺍﯾﻦ #ﻭﻇﯿﻔﻪ ﺭﺍ ﮔﺮﺩﻥ ﭘﺪﺭ ﯾﺎ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﻧﻬﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ
🌹ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺣﻖ ﻣﻬﺮﯾﻪ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺑﻔﻬﻤﺎﻧﺪ #ﺍﺭﺯﺍﻥ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﮐﻪ
ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻫﻮﺱ ﮐﻨﺪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﻋﻮﺿﻢ ﮐﻨﺪ...
🌹پدرم همیشه #مواظب بود تا دلم نشکند و آزاری نبینم چراکه پیامبرش گفته است:
زنان مانند #بلور اند حساس و شکننده.آنها را نیازارید...
🌹وقتی مادر شدم خدای مهربان از محبت و عشق خودش در من دمید تا نسل آینده بشر را تربیت کنم و به پاداش آن #بهشت ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯾﻢ قرار داد...
🌹ﺩﯾﻪ ﯼ ﭘﺪﺭ ﻭﺑﺮﺍﺩﺭ ﻭ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﻭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ
اگر_ﺑﻪ ﻧﺎﺣﻖ_ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﺎﻟﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺟﺒﺮﺍﻥ #ﻣﺎﻓﺎﺕ ﺷﻮﺩ
🌹به مسلمان بودنم افتخار میکنم که پیامبرش گفته است :
چه فرزند خوبی است #دختر
پرمحبت، کمک کار، مونس و همدم، پاک و علاقه مند به پاکیزگی
(ﻣﻌﻨﯽ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﻮﻫﺒﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻡ)
✅ﺣﺎﻟﻢ ﺍﺯ فمنیسمی بد میشود که ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﻣﺮدان #ﻣﺴﺎﻭﯼ ﻗﻠﻤﺪﺍﺩ ﻣﯿﮑﻨﺪ.
ﻣﻦ تساوی ای ﺭﺍ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺻﺒﺢ ﺗﺎ ﺷﺐ ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ بدوم ﮐﻪ ﺳﺮ ﻣﺎﻩ ﺣﻘﻮﻕ
#ﻣﺪﺭﻥ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﺭﺍ بگیرم.
🌸من ریحانه ام 🌸
جایگاهم فراتر ازین هاست🌹
@haram110
💞💞💍💍
#انچه_مجردان_باید_بدانند
#سوالات_پیش_از_ازدواج
سوالات زير را به عنوان چند پيشنهاد مطالعه بفرمائيد
👈#بيوگرافي خوتان را بگوئيد: (سن ، تحصيلات ، شغل ،تعداد فرزندان خانواده ، وضعيت پدر و مادر، خواهر و برادر ها، اين که چندمين فرزند خانواده است)
👈علت اينکه #تصميم به ازدواج گرفتيد چيست؟(خواست خانواده ، فشار فرهنگي يا نياز شخصي)
👈در زندگي چه #هدفي را دنبال مي کنيد؟ چند تا از سر فصل هاي مهم در آينده تان چيست؟(براي مثال گرفتن بورسيه ،موفقيت در زمينه ي ورزش و ..)
👈چه ملاک هايي براي #خوشبختي داريد؟
👈#مسائل اقتصادي همسر و خانواده ي او چقدر برايتان مهم است؟
👈بعد از ازدواج چقدر #مايل به ارتباط با خانواده ي همسرتان هستيد؟
👈دوست داريد همسرتان با خانواده ي شما تا چه #حد صميمي باشد؟
👈در تصميم گيري ها #اهل مشورت هستيد؟
👈آيا خانواده و دوستانتان در #تصميماتتان دخيل هستد؟ در آينده همسرتان چطور؟
👈اگر #اختلاف نظري بين همسر و خانواده تان ايجاد شد ،چگونه آنرا رفع مي کنيد؟
👈خانواده ي خود را #سنتي مي دانيد يا مدرن؟ مي خواهيد چطور خانواده اي تشکيل دهيد؟
👈نظرتان راجع به #مرد سالاري و زن سالاري چيست؟
👈#تکليف مديريت خانه چه مي شود؟
درزمان وقوع اختلاف نظر ، اگر با گفتگو به نتيجه نرسيديم ، چه کسي #نظر آخر را بدهد؟
👈چه عقيده اي در باره ي #مديريت اقتصادي خانه داريد؟
🔹تعريف تان از #صرفه جويي چيست؟
❣️چقدر اهل پس انداز هستيد؟
🔹چقدر دوست داريد #صاحب فرزند شويد؟
❣️در تربيت فرزندان ، چقدر #اختيارات را به همسرتان واگذار مي کنيد؟
🔹تا چه حد به #اعتقادات مذهبي پايبند هستيد؟
❣️از #نظر ديگران فرد مذهبي هستيد؟
🔹تعريفتان از #حجاب چيست؟( چادر،مانتوي پوشيده ،چادر ملي ،بلوز و شلوار و روسري و..)
در رفتار با #نامحرم چه روشي داريد؟
🔹خودتان در محل کار وخانواده ، با نامحرم چگونه رفتار مي کنيد؟
❣️از همسرتان توقع داريد #چگونه رفتار کند؟
🔹با کار کردن #خانم ها موافقيد؟ چه نوع کاري؟ (مخصوص خانم ها)
❣️دوست داريد در 'آينده شاغل باشيد؟ (مخصوص آقايان)
🔹آيا همسرتان بايد براي هر کاري از شما #اجازه بگيرد؟
❣️اهل #مطالعه هستيد يا نه ؟ اگر بله در چه موضوعاتي؟
🔹آيا #فيلم ديدن را دوست داريد؟ زيباترين فيلم هايي که تا کنون ديده ايد ،کدامند؟
❣️رابطه تان با #دنياي مجازي و اينترنت چگونه است؟
🔹اگر اهل استفاده از اينترنت هستيد، بيشتر به #سراغ چه موضوعات و سايت هايي مي رويد؟
❣️با #چت کردن چه ميانه اي داريد؟
🔹تا به حال به چه #کارهايي اشتغال داشتيد؟
❣️از کاري که مي کنيد ،#راضي هستيد؟
🔹رابطه تان با #همکارانتان چطور است؟
❣️با #جشن عروسي موافقيد؟ تا چه حد موافق خرج کردن براي مراسم هستيد
🔹آيا در باره ي #مهريه نظر خاصي داريد؟
❣️#رسم و رسوم خاصي هست که خانواده تان برايشان خيلي مهم باشد
چه نوع #تفريحاتي را دوست داريد
بعد از ازدواج با دوستانتان تا چه حد رفت و آمد مي کنيد؟
دوست داريد همسرتان اهل #معاشرت با دوستان باشد يا نه؟
اين ها بخشي از اطلاعاتي است که ما از همسر آينده مان نياز داريم اما همه ي آن نيست.# تحقيق ،مشاوره مي تواند بسيار موثر باشد. به #خدا توکل کرده و سعي کنيد بهترين انتخاب را داشته باشيد زيرا هرچند دين ما در صورت اختلاف امکان جدايي را قرار داده است اما مشکلات پس از آن به قدري زياد است که بهترین #راه پيشگيري از طلاق با انتخاب صحيح است.
❤️✨🌺🌹🌺✨❤️
#انچه_مجردان_باید_بدانند
🔈آنچه ڪه #مجــــــردها باید در ارتباط بہ قصد ازدواج بدانند....👇
#شناخت
1← هیچ وقتـ درطول زندگے نہ #خودتانـ را ڪامل مےتوانید بشناسید نہ طرفـ مقابل را؛
چون برخے از #رفتارهاے پنهانـ شما صرفأ در زمانـ وقوع اتفاقاتـ خاصے نمایانـ مےشود؛
👌در نتیجہ تا زمانے ڪه آن اتفاق را تجربہ نڪردید ، درباره آن رفتار شناختے ندارید...🌺
2← معمولا #شناختـ نسبے براے رسمے شدن ارتباط طےِ مدتـ 10روز یا دو هفتہ حاصلـ مےشہ،
روابط در ابتداے شناختـ از هردو طرفـ بیشتر #جنبہے منطقے داره،
☝️لذا بعد از مدتـ ڪوتاهے ادامہ ارتباط ڪمڪے بہ افزوده شدن شناختـ بیشتر نمےڪنه و فقط از #لحاظ احساسے به یڪدیڱر وابستہ مےشوند...🌺
3← همیدیگرو در #دورهے شناختـ مورد بازجویے قرار ندید
😑دنبالـ آتــو نباشید...🌺
4← راجع به #مهریـہ و رسمـ و رسوماتـ پس از رسمے شدن رابطہ صحبتـ ڪنید،
(آینده نڱرے بیش از حد در #دورهے شناختـ ، فرصتـ شناختـ شرایط فعلے و از شما سلبـــ مے ڪند.)...🌺
💞💞💍💍💞💞
#انچه_مجردان_باید_بدانند
#قسمت_اول
🔰هفت نکته درباره #مهریه
حتما می دانید که مهریه (صداق) در تعریف شرعی، نشان محبت و صداقت #مرد نسبت به #زن است. اما ماجرا به همین سادگی نیست. همین محبت و صداقت، باید شرایطی داشته باشد تا شرعی باشد و مهم تر از آن هم زن را به زندگی و محبت مرد دلخوش کند و هم مرد را به دردسر نیندازد.
☑️ 1- مهریه در سند عقدنامه ذكر میشود و دینی به گردن #شوهر است.
☑️ 2- زن به محض #ازدواج حق مطالبه مهریه را دارد و میتواند هر نوع تصرفی كه بخواهد در آن داشته باشد. (اگرچه که جایگاه مقدس خانواده و مصلحت حکم می کند که زن مهریه را هر زمان شوهرش قادر بود و به او فشاری نمی آمد بخواهد و بهتر است مرد، قبل از آن که زن درخواست کند مهریه اش را بپردازد.)
#ادامه_دلرد
حرم
💞💞💍💍💞💞 #انچه_مجردان_باید_بدانند #قسمت_اول 🔰هفت نکته درباره #مهریه حتما می دانید که مهریه (صداق) د
💞💞💍💍💞💞
#انچه_مجردان_باید_بدانند
#قسمت_دوم
🔰هفت نکته درباره #مهریه
☑️ 3- اگر مهریه در عقدنامه ثبت شده باشد، میتوان آن را از طریق اداره اجرای ثبت اسناد و یا محاكم عمومی مطالبه کرد.
💫 درصورتی كه مهریه وجه نقد باشد اداره ثبت و یا دادگاه با استفاده از شاخص ارائه شده توسط بانك مركزی نرخ آن را در روز مطالبه محاسبه خواهد كرد. نرخ روز مهریه را می توانید از سایت مرکز ارتباطات مردمی قوه قضائیه محاسبه کنید.
☑️ 4- مهریه تا حدی كه رفع جهالت از آن شود باید برای طرفین مشخص باشد.
☑️ 5- مبلغ مهریه و کم و زیاد بودن آن مهم نیست. مهم این است که به توافق طرفین رسیده باشد
‹⃟⃟⃟-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•--
✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀
✿رمان واقعی #زندگینامه_شهیدایوب_بلندی
✿❀قسمت ۲
این را به اقاجون هم گفته بودم...
وقتی داشت از #مشکلات_زندگی با #جانباز میگفت اقاجون سکوت کرد..
سرم را گرفت و پیشانیم را بوسید، توی چشم هایم نگاه کرد وگفت:
_بچه ها بزرگ میشوند ولی ما بزرگتر ها باور نمیکنیم
بعد رو ب مامان کرد و گفت:
_شهلا انقدر بزرگ شده است که بتواند در مورد زندگیش تصمیم بگیرد از این ب بعد کسی ب شهلا کاری نداشته باشد
ایوب گفت:
_من #عصب دستم قطع شده و برای اینکه ب دستم تسلط داشته باشم گاهی دست بند اهنی میبندم... عضله بازویم از بین رفته و تا حالا چند بار #عملش کرده اند و از جاهای دیگر بدنم ب ان گوشت پیوند زده اند
ظاهرش هیچ کدام انها را ک میگفت نشان نمیداد... نفس عمیقی کشیدم و گفتم :
_برادر بلندی اگر قسمت باشد ک شما #نابینا بشوید.. چشم های #من میشوند چشم های #شما
کمی مکث کرد و ادامه داد:
_ #موج_انفجار من را گرفته است
گاهی #به_شدت عصبی میشوم،وقت هایی ک عصبانی هستم باید #سکوت کنید تا ارام شوم
من_اگر منظورتان عصبانیت است ک خب #من_هم عصبی ام
_عصبی بشوم شاید یکی دوتا وسیله بشکنم
اینها را میگفت ک بترساندم. حتما او هم شایعات را شنیده بود ک بعضی از دخترها برای گرفتن #پناهندگی با جانباز ازدواج میکنند...و بعد توی فرودگاه خارج از کشور ولشان میکنند و میرودند .
گفتم:
_اما شما این جزئیات را درباره جانبازیتان به #خانواده من نگویید #من باید از #وضعیت شما باخبر میشدم که شدم.
گفت:
_خب حاج خانم نگفتید #مهریه تان چیست؟؟
چند لحظه فکر کردم و گفتم:
_ #قران
سریع گفت:
_مشکلی نیست.
از صدایش معلوم بود ذوق کرده است.
گفتم:
_ولی یک شرط و شروطی دارد!
ارام پرسید:
_چه شرطی؟؟
من:
_نمیگویم یک جلد #قرآن!👉 میگویم 👈"ب" بسم الله قرآن تا اخر زندگیمان #حکم بین من و شما باشد. اگر اذیتم کنید ،به همان " #ب " بسم الله #شکایت میکنم.اما اگر توی زندگی با من خوب باشید، #شفاعتتان را به همان "ب" بسم الله میکنم.
ساکت بود از کنار چادرم نگاهش کردم.
سرش پایین بودو فکر میکرد... صورتش سرخ شده بود... ترسانده بودمش.
گفتم:
_انگار قبول نکردید.
_ نه قبول میکنم ،فقط یک مساله می ماند!
چند لحظه مکث کرد.
_شهلا؟
موهای تنم سیخ شد...از صفورا شنیده بودم ک زود گرم میگیرد و صمیمی میشود.
ولی فکر نمیکردم تا این حد باشد. نه به بار بود و نه به دار ،انوقت من را به اسم کوچکم صدا میزد..
ادامه دارد...
✿❀
✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀
✿رمان واقعی #زندگینامه_شهیدایوب_بلندی
✿❀قسمت ۸
از این همه اطمینان حرصم گرفته بود.
_ به همین سادگی؟ یا من بمیرم یا شما؟؟
_ به همین سادگی، آنقدر میروم و می آیم تا آقاجون را راضی کنم، حالا بلند شو یک عکس از خودت برایم بیاور..
من_ عکس؟ عکس برای چی؟ من عکس ندارم.
_ میخواهم به پدر و مادرم نشان بدهم.
_من میگویم پدرم نمی گذارد، شما میگویید برو عکس بیاور؟؟ اصلا خودم هم مخالفم.
میخواستم تلافی کنم...
گفت:
_ من آنقدر می روم و می آیم تا تو را هم راضی کنم. بلند شو یک عکس بیاور....
عکس نداشتم.عکس یکی از کارت هایم را کندم و گذاشتم کف دستش
.
.
توی بله برون مخالف زیاد بود.
مخالف های دلسوزی که دیگر زورشان نمی رسید جلوی این وصلت را بگیرند.
دایی منوچهر، که همان اول مهمانی با مامان حرفش شده بود و زده بود بیرون...
از چهره ی مادر ایوب هم میشد فهمید چندان راضی نیست. توی تبریز، طبق رسمشان برای ایوب دختر نشان کرده بودند.
کار ایوب یک جور #سنت_شکنی بود.داشت دختر غریبه میگرفت، آن هم از تهران.
ایوب کنار مادرش نشسته بود و به ترکی می گفت:
_ ناسلامتی بله برون من است آ...اخم هایت را باز کن.
دایی حسین از جایش بلند شد. همه ساکت شدند.رفت #قرآن را از روی تاقچه برداشت و بلند گفت:
_الان همه هستیم؛ هم شما خانواده داماد، هم ما خانواده عروس، من قبلا هم گفتم #راضی به این وصلت نیستم چون #شرایط پسر شما را میدانم. اصلا زندگی با #جانباز سخت است، ما هم شما را نمی شناسیم، از طرفی می ترسیم دخترمان توی زندگی #عذاب بکشد، #مهریه ای هم ندارد که بگوییم #پشتوانه درست و حسابی مالی دارد.
دایی ✨قرآن✨ را گرفت جلوی خودش و گفت:
_برای آرامش خودمان #یک_راه می ماند، این که #قرآن را #شاهد بگیریم.
بعد رو کرد به من و ایوب
- بلند شوید بچه ها، بیایید #دستتان را روی #قرآن بگذارید.
من و ایوب بلند شدیم و دست هایمان را کنار هم روی قرآن گذاشتیم.
دایی گفت:
- #قسم بخورید ک هیچ شیله پیله ای توی زندگیتان نباشد، به #مال و #ناموس هم #خیانت نکنید، هوای هم را داشته باشید...
قسم خوردیم.
✨قرآن دوباره بین ما حکم شد✨
#حکم_شدن_قران_اون_هم_برا_بار_دوم
ادامه دارد...
✿❀