✳️ عالَم تو چیست؟!
🔻 ما بناست دینی زندگی بکنیم. حداقل، شعارمان دینی زندگی کردن است. در بعضی از ابعاد زندگی هم دینی زندگی میکنیم؛ یعنی ما معتقد به مناسک دینی هستیم، نماز میخوانیم، روزه میگیریم، یکسری حریمها را رعایت میکنیم، خانمهایمان حجابشان را رعایت میکنند، زیارت، هیئت و... اینها یک جلوههایی از سبک زندگی دینی است. اما آیا در فضای دغدغهها، عواملی که باعث ناراحتی یا خوشحالی ما میشوند، عواملی که ما را به وجد میآورند و... اینجا هم دینی هستیم؟ چه چیزهایی ما را خوشحال میکند؟ چه چیزهایی ما را ناراحت میکند؟ آن چیزهایی که فکر ما را مشغول میکند چیست؟ دوست داریم به کجا برسیم؟
🔸 ما در سبک زندگی قائل به عالَم هستیم. یعنی هر کسی برای خودش یک عالمی دارد. آن عالم، همان احساسات و آرزوها و دغدغهها و همان چیزهایی است که باعث خوشحالیاش میشود و به وجدش میآورد و دوست دارد برایش وقت صرف کند. با این تعریف، هر کسی یک عالمی دارد. یک عالمی اولیای خدا دارند، یک عالمی مردم عادی دارند، کسی که به خدا و پیغمبر اعتقادی ندارد هم یک عالمی دارد. عالم ما چیست؟
ادامه دارد...
👤 #استاد_عباسی_ولدی
🎙 کارگاه سبک زندگی| جلسهٔ اول
#⃣ #سبک_زندگی
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ بیایید با خودسازیها الگو شویم!
🔻 در مدرسهٔ «دین و دانش» به همان میزان که به «آموزش» دانشآموزان توجه داشت، به «تربیت صحیح» آنها نیز میاندیشید. دنبال «الگوسازی» بود و «خودسازی» را لازمه و زیربنای الگوسازی میدانست. میگفت: بیایید با خودسازیها الگو شویم. اگر الگو شدیم دیگران را جذب میکنیم. یک انسان، مغناطیسی نیرومند است؛ برادهها را جذب میکند. وقتی برادهها جذب شدند، خاصیت مغناطیسی پیدا میکنند و هر قدر بیشتر با مغناطیس اصلی بمانند، خاصیت در آنها دیرپاتر میشود.
📚 از کتاب #بهشتی_در_این_حوالی | چند روایت کوتاه از سبک زندگی و سیرۀ علمی و عملی شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی
📖 ص ۱۱۹
#⃣ #سلوک #سبک_زندگی #تربیت
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ عالَم تو چیست؟! 🔻 ما بناست دینی زندگی بکنیم. حداقل، شعارمان دینی زندگی کردن است. در بعضی از اب
✳️ عالَم من چقدر بزرگ شده؟!
🔻 در روایات ما، یکی از مؤلفههای اصلی شیعیان که مؤلفهٔ خیلی ویژهای هم هست، این است: «يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا ويَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا» اینها از چه چیزی ناراحت میشوند؟ از آن چیزی که باعث اندوه ماست، یا بهخاطر اندوه ما اینها اندوهناک میشوند. چه چیزی خوشحالشان میکند؟ خوشحالی ما. هر وقت خواستیم عالم خودمان را بسنجیم، یکی از نقدترین چیزها دقیقاً همین مسئله است؛ عواملی که ما را خوشحال میکنند و عواملی که ما را ناراحت میکنند.
⁉️ عالَم من چقدر بزرگ شده؟ بهاندازهٔ یک شفته شدن یا سوختن یک غذا؟ بهاندازهٔ یک دیر و زود شدن غذا؟ یا مثلا من بهعنوان یک زن یک هفته در فکر این هستم که برای عروسی هفتهٔ بعد چه بپوشم؟ این لباس را قبلا بعضیها دیدهاند یا نه؟ به چه اندازه عالم من بزرگ شده؟ این الان چقدر من را تکان میدهد؟ دغدغهٔ من چیست؟ همینهاست؟!
ادامه دارد...
👤 #حجت_الاسلام_عباسی_ولدی
🎙 کارگاه سبک زندگی| جلسهٔ اول
#⃣ #سبک_زندگی
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ دعاها را از زبان معصومین بخوانیم!
🔻 حضرت امام (ره) میفرمود: من یک عمر است که این دعاها را از زبان معصوم میخوانم. چون میبینم اگر از زبان خودم بخوانم، دروغگو میشوم.
‼️ من هم میگویم که ای طلبهها! وقتی به «صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فراقك» رسيديد، طول ندهید! سریع رد شوید و بگذرید! چون ما چه میفهمیم که فراق و وصال چیست! اصلاً فرق اینها را هم متوجه نیستیم؛ چه رسد به اینکه چنین کلامی را بخواهیم بر زبان جاری کنیم و بگوییم: خدایا من بر عذابت صبر کردم، ولی چطور بر فراق تو صبر کنم. این حرفها برای خودشان است و ما فقط میتوانیم تکرار کنیم و از زبان آنها این دعاها را بخوانیم.
👤 #آیت_الله_سیدحسن_عاملی
📚 از کتاب #آداب_سلوک
📖 ص ۵۲
#⃣ #سلوک
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ عالَم من چقدر بزرگ شده؟! 🔻 در روایات ما، یکی از مؤلفههای اصلی شیعیان که مؤلفهٔ خیلی ویژهای هم
✳️ نسبت غم و شادی ما با امام
🔻 اینکه چه چیزی خوشحالمان میکند و چه چیزی ناراحتمان، خیلی مهم است. اگر من عالمم را بزرگ بکنم، به این راحتی از این چیزهایی که آدمهای خیلی خیلی معمولیِ سطح پایین را عصبانی میکند، ناراحت نمیشوم.
🔸 عالم ما باید عالم دینی بشود. عالم دینی بشود یعنی چه؟ یعنی دغدغههایت هم دغدغههای دینی بشود. ما در دغدغهها هم باید موحد باشیم، در خوشحالیهایمان هم باید موحد باشیم، در ناراحتیهایمان هم باید موحد باشیم. من باید از چیزی ناراحت باشم که وقتی امامم آمد به من گفت از چه چیزی ناراحتی، خجالت نکشم بگویم از چه چیزی ناراحتم! باید از چیزی خوشحال بشوم که وقتی امامم آمد گفت از چه چیزی خوشحالی، خجالت نکشم بگویم از این خوشحال شدم!
ادامه دارد...
👤 #حجت_الاسلام_عباسی_ولدی
🎙 کارگاه سبک زندگی| جلسهٔ اول
#⃣ #سبک_زندگی
🙏 #خدایا_منجی_را_برسان
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ بهانه تویی...
🔻 نه اینکه عطر صابون وطنی را دوست نداشتهباشم، نه! صابون بهانه بود برای یک چیزی که وصل تو باشد، یک بهانهای که همراه اسمت بیاید و بشود سوغات...
زيتون! نه اینکه زیتون ندیده باشم، همسایههامان همه درخت زیتون داشتند، اما زیتون تو بهانه بود برای یادکردن از تو در وطنم...
نه اینکه ادویه نداشته باشیم، نه! زعتر بهانه بود که وقتی روی غذا مینشست، یاد تو بیاید گوشه ذهنمان. ذهن برود کنار بازار شام، تا برسد به #سیده_زینب.
ما عقیله میخوانیمش، خواهرجانِ اماممان را.
ما عروسکهای دخترانمان را از کنار مزار رقیه خاتون میخریدیم...
بهانهها زیاد بود برای دوستداشتنت...
بهانهها هنوز هم هست، اما غم بزرگی هی رژه میرود جلوی چشممان، هی بغضی میآید و راه نفس را...
بگذریم...
از بچگی برایم کشور «دوست و برادر» بودی، آنقدر که وقتی در فوتبال از شما میبردیم، ذوقکردنم نمیآمد!
انگار این فاصله و مسافت جغرافیایی تأثیری در رفاقتمان نداشت؛ ما در زمین تو، یادگاریهایی داریم که هنوز برنگشتهاند، خونهایی که هنوز خشک نشدهاند. اسم #خان_طومان که میآید چشمها رسوا میکنند ته دلمان را.
ما در تو تاریخ داریم، آنگاه که #تدمر را #پالمیرا میگفتیم.
در #حلب اما، روی دیوارهای قلعه، کلی یادگاری داریم به خط #فارسی.
رفاقتمان نه از جنس #عربیت بود و نه...
رفاقتمان بوی #برادری میداد...
▫️▫️▫️
غم تو غم ما بود وقتی که به اسم اسلام سر میبریدند.
غم تو غم ماست، همین حالا که به اسم اسلام سر میبرند...
من به خدا ایمان دارم و به معجزه و به مرادم که فرمود: «#سوریه به دست جوانان سوری فتح میشود.»
إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا
همان لحظهای که وقت جاروکردن #تفالههای_اسرائیل است.
🖊فاطمه میریطایفهفرد
@del_gooye
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ دقت ویژۀ امام در رعایت حقالناس
🔻 نقل شده كه امام خمينی (ره) در شهر نجف برای سخنرانی دعوت بودند. جمعيت زیادی قبل از حضور امام در جلسه حاضر بودند. امام (ره) وقتی خواستند وارد شوند، ملاحظه میکنند هيچ جايی برای پاگذاردن نيست و هرجا پا بگذارند، روی كفش افراد پا گذاشتهاند. ايستادند و در حدی كه نظم كفشها بههم نخورد، کفشها را جابهجا کردند تا در بين كفشها يك راه بهاندازهٔ جای پايشان باز كنند، چون تا این حد مواظب بودند تجاوزی به حقوق ديگران نشود. چون امام خمينی (ره) خوب میفهمند تجاوز به حق ديگران، حتی در حد پا گذاشتن روی كفش افراد، راه ارتباط با آسمان را از انسان میگيرد.
👤 #استاد_اصغر_طاهرزاده
📚 کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» ج۱
#⃣ #سلوک
پ.ن: عکس تزیینی و مربوط به جماران است.
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ تربیت با اکسیر «محبت» 🔻 [پدرم، آیت الله سید صدرالدین صدر] خیلی خیلی خیلی ما را محبت میکردند و د
✳ با یک امیدی پیش من آمده!
🔻 ما بهخاطر برنامۀ پدرم که از آن مراجع مقید بود، خیلی با زهد و تقوا زندگی میکردیم. یک وقتهایی بود که خیلی دستوبالمان باز نبود. مثلا وقتی که فقیر میآمد و احتیاج داشت که عمل کند، احتیاج داشت دخترش را عروس کند، احتیاج داشت مثلا زغال برای زمستانش بخرد، مادرم قرض میکردند از جای دیگر و میدادند. یک روز گفتم: «بیبی آخر شما دستتان خالی است، قرض کردید از خاله، بیبی آخر شما که...» -خدا رحمتش کند- گفتند: «ننه این با یک امیدی پیش من آمده. نمیشود او را محرومش کنم. خدا به من میدهد، خدا میرساند، قرض خاله را میدهم.»
📚 از کتاب #به_رنگ_صبر | خاطرات فاطمه صدر (همسر آیت الله شهید سید محمدباقر صدر)
📖 ص ۶۳
#⃣ #اخلاق
پ.ن: عکس تزیینی است.
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ بازارها و خريدارها
🔻 بايد در اين وقت كم به تجارتى دست زد كه بىنهايت سود بياورد و بايد بهدنبال خريدارى رفت كه پولش نقد باشد و بازگردان داشته باشد و بايد در جستوجوى بازارى بود كه رونق داشته باشد، يك بازار، بازار پايين است با خريدارىهايى به نام دل و هوسهايش و به نام مردم و حرفهايش و به نام دنيا و جلوههايش، با ثروت و قدرت و شهرت و مدارك و عنوانهايش و به نام شيطان و وسوسههايش. و يك بازار هم بازار ديگرى است با خريدارى به نام اللّه، مالك، رحيم، مهربان.
🔸 اينها بازارها و خريدارها هستند، آن هم سرمايه و متاعهاى ما، بايد ديد كه هر كدام چه مىگيرند و در برابر، چه مىدهند.
👤 #استاد_علی_صفایی_حائری
📚 از کتاب #رشد
📖 ص ۳۵
#⃣ #سلوک
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ با این دو گردان میروم قلاویزان را میگیرم!
🔻 وقتی عراق، مهران را میگیرد و روی ارتفاعات قلاویزان به منطقه مسلط میشود، در قرارگاه مطرح میشود چه کسی عملیات را شروع کند، خط را بشکند و روی قلاویزان برود. فرماندهلشکرها به هم نگاه میکنند. حاج قاسم سلیمانی میگوید ما میرویم. میگوید: «دو تا گردان دارم که خوب اشک میریزند. با این دو گردان میروم قلاویزان را میگیرم!»
📚 از کتاب #نبرد_ناتمام | خاطرات حجت الاسلام علی شیرازی نمایندهٔ ولی فقیه در نیروی قدس سپاه
📖 صفحات ۸۸ و ۸۹
#⃣ #دفاع_مقدس
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ به امام زمان نامه بنویس! 🔻 آقای کشمیری میفرمود حرف بزنید با حضرت. همانطور که وقتی یک اهل دلی ر
✳ باید به اضطرار برسیم!
🔻 ما تا مضطر نشویم، عبد نیستیم! چون همزمان که از او [خدا] میخواهم، به ۱۰ جای دیگر هم امید دارم! «یا الله» غیرمضطر الکی است، تشریفاتی است؛ مثل اینهایی که دارند در هیئت با موبایل حرف میزنند و دستشان هم همزمان با سینهزنها تکان میخورد! حالا نمیخواهم بگویم ثواب ندارد، ولی او اصلا اینجا نیست! فرق دارد با آن کسی که متوجه وجههٔ حضرت سیدالشهدا (ع) است و انگار در محضر امام ایستاده و حسین حسین میگوید. این همان شِرَّةِ السَّهْوِ است. ما تا از شِرَّةِ السَّهْوِ و سَكْرَةِ التَّبَاعُدِ بیرون نیاییم و مضطر نشویم، اصلا یک بار راستکی یا الله نمیگوییم! یا الله میگویم ولی هنوز دلم به این است که چکم را رفیقم پاس میکند! و اگر عبد، مستجاب الدعوه است، چون راست میگوید «یا الله». وقتی میگوید یا الله، با الله کار دارد.
‼ لذا دلیل اینکه غیبت رخ میدهد، یک بخشش برای این است که من به اضطرار بیفتم. اساسا ما باید عبد بشویم تا حضرت به ما نظر کند. و برای آنکه بخواهیم عبد بشویم، یکی از ذاتیاتش اضطرار است. یعنی من از غیر خدا ببُرم.
👤 #حجتالاسلام_حامد_کاشانی
🎙 از سلسله مباحث «درنگی در مسألهٔ غیبت امام عصر (عج)» | جلسه پنجم
🙏 #خدایا_منجی_را_برسان
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ حواستان به خانوادهٔ شهید باشد!
🔻 یک روز رفتیم منزل مادرش. برف سنگینی باریده بود. زمستانها زنجان همیشه پربرف است. دیدم احمد هی بلند میشود و از پنجره توی کوچه را نگاه میکند و دست به هم میمالد. رفتم کنارش و گفتم: «احمد جان چرا اینقدر بیقراری؟ چیزی شده؟» گفت: «آنجا را نگاه کن. زنِ شهید چادر به کمر بسته و روی پشتبام دارد برف پارو میکند. اگر قرار باشد اینها مردهاشان را بفرستند جبهه، شهید بدهند، بعد برف پشتبامشان را هم خودشان پارو کنند که ما باید سرمان را بگذاریم زمین و بمیریم!»
🔸 رفت درِ خانهٔ همسایه و پشتبام را پارو کرد. خانه که آمد، برادرانش حسین و عباس را که نوجوان بودند صدا زد و به آنها پرخاش کرد که چرا حواسشان به اطرافشان نیست. باید حواسشان به خانوادهٔ شهید باشد.
📚 از کتاب #پاییز_آمد | خاطرات فخرالسادات موسوی همسر سردار #شهید_احمد_یوسفی
📖 صفحات ۱۰۰ و ۱۰۱
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
پ.ن: عکس تزیینی است.
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f