eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
529 عکس
151 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌ایده مرکزی عقلانیت اجتماعی امام خمینی(ره) 🔆قيام للَّه، تنها موعظه خدا امام خمینی(ره): 🔹بايد جوان‏هاى ما، پيرهاى ما، زن‏هاى ما، مردهاى ما، بچه‏هاى ما، همه در راه اسلام، براى عزت اسلام و براى عزت ميهن خودشان و براى عزت قرآن كريم كنند. 🔸يكى از فداكارى‏ها اين است كه با هم نكنند، اگر يك اختلاف جزئى هست خودشان اصلاح كنند. و بحمد اللَّه الآن در بين ارتش ما و سپاهيان و همه اينها وحدت هست و با اين دارند جلو مى‏روند و تا اين وحدت هست ان شاء اللَّه پيروزى‏ها دنبال هم است. [بنیان عقلانیت اجتماعی] 🔹و ما بايد هميشه توجه به اين داشته باشيم كه آنچه هست از خداست‏ أَ لِغَيْرِكَ مِنَ الظُّهُورِ ما لَيْسَ لَكَ‏ هر چى هست از اوست. اگر ما توانستيم اين مطلب را به قلب خودمان وارد كنيم كه هر چه هست از اوست، ديگر نه از شكست مى‏ترسيم، نه از چيز ديگر. همه از اوست، و اگر اين معنا در قلب ما حاصل باشد شكست هم نيست تو كار. [هویت عقلانیت اجتماعی] 🔸براى خدا قيام كنيد إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ‏، از تمام موعظه‏ها خداى تبارك و تعالى انتخاب كرده اين يك موعظه را: قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ يعنى همين يكى را من موعظه مى‏كنم، چون همه چيز تو اينجاست ‏ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ‏ 🔹همه چيز در است. 📌قيام للَّه معرفت اللَّه مى‏آورد. 📌قيام للَّه فدايى براى اللَّه مى‏آورد. 📌قيام للَّه فداكارى براى اسلام مى‏آورد. 🔸همه چيز در اين قيام للَّه است، 🔹و لهذا تنها موعظه‏اى كه انتخاب كرده خداى تبارك و تعالى از بين موعظه‏ها همين موعظه است كه‏ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى‏ (سوره سبأ آیه 46) اجتماعى و انفرادى قيام للَّه بكنيد. 📌انفرادى براى وصول به معرفت اللَّه، 📌اجتماعى براى وصول به مقاصد اللَّه. 🔸و من اميدوارم خداى تبارك و تعالى به ما و شما و به همه ملت‏ها توفيق عنايت كند كه اين راه را برويم و براى خدا كارها را انجام بدهيم. منبع: صحيفه امام ج18 ص : 125 https://eitaa.com/hekmat121
📌 هویت ملی از منظر حکمت عملی 🔸 در عصر جدید، عصر تجدد و کثرت، عصر تکنولوژی و رسانه، عصر فردگرایی و منفعت جویی، آنچه جوامع را در برابر تغییرات نابهنجار اجتماعی و هرج و مرج‌های فرهنگی و سیاسی و اقتصادی بیمه می‌کند است. هویت زیرساخت قدرت و عزت فرد و جامعه و عنصر مهم اتصال_تمدنی است. 🔹 در جوامع گذشته چون این میزان از تفاوت و تمایز فکری و فرهنگی و مرزکشی‌های جغرافیایی و سیاسی وجود نداشت و انسانها به وحدت نزدیکتر بودند مقوله هویت چندان برجسته نمی‌شد و به راحتی یک فرد از شرق به غرب مهاجرت می‌کرد و با کمترین دغدغه‌ای در جامعه جدید سکنا می‌گزید و با اهل جامعه ارتباط برقرار می‌کرد. اما در زمانه‌ی تجدد و صنعت، انسانها تمایز جوهری یافته‌اند و در کثرت و تفاوت زیست می‌کنند و از وحدت حقیقی فرسنگ‌ها فاصله گرفته‌اند. 🔸 شاکله وجودی و شخصیتی افراد در مناسبات اجتماعی است. براساس حکمت متعالیه چون انسان نوع متوسط است و براساس بینش‌ها، تعلقات، روابط و کنش‌های ناخوداگاه و یا خودآگاه به صورت جوهری ساخته می‌شود هویت هم به تدریج و در متن بینش‌ها، تعلقات، روابط و کنش‌ها ساخته می‌شود و در ادامه مسیر حیات تقویت و یا تضعیف می‌شود. 🔹یکی از اقسام هویت، هویتی است که در نسبت و رابطه‌ی با زادگاه، وطن و جامعه و کشور شکل می‌گیرد که به آن گفته می‌شود. 🔸هویت ملی صرفا مقوله‌ی عارضی، تبلیغی و رسانه‌ای نیست بلکه امر وجودی و هستی‌شناسانه است که به ساخت شاکله و ذات انسان وابسته است. ریشه هویت ملی را در فهم انسان از جامعه و وطن و تعلقات و ارتباطات او با جامعه و ملت می‌بایست جستجو کرد. اگر کسی خود را جزء حقیقی یک کل (جامعه، ملت، کشور) دانست به نحوی که تاریخ گذشته را شناسنامه خود بداند و آینده خود را متعلق به کل تاریخ و جامعه و ملت خود تلقی تعریف کند، فرآیندهای موجود را امکان‌ساز خود و محصولات خود را خروجی آن فرایندها و امکانها تلقی نماید او دارای هویت ملی است. 🔹هویت ملی محصول فرایندی‌ِ مجموعه‌ای از سازوکارهای درونی جامعه به عنوان یک "کلِ فرهنگی" است. محصولی که نه حاصل جمع جبری اجزا جامعه، بلکه رویش نیروی علّی جدید در آن کل است که به صورت ساختاری نرم به سلوک و کنش آحاد جامعه معنا، جهت و نظم می‌دهد. 🔸بنابراین هویت ملی، لایه‌ی زیرین و واقعی همه‌ی کنش‌های بالفعل انسانی است. هر چقدر این لایه زیرین مستحکم‌تر و عمیق‌تر و عمومی‌تر باشد، سایر ساختارهای جامعه و کنش‌های افراد فعال‌تر، پویاتر و سازنده‌تر خواهد بود. 🔹 براساس حکمت عملی و با توجه به توضیحات فوق روشن می‌شود که وطن، صرفا خاک و همچنین ملت فقط جمع جبری افراد در یک محیط جغرافیایی نیست، بلکه آنچه خاک را وطن و جمع افراد را ملت و جامعه می‌کند عنصر عقیده و ایمانِ تعلق آفرین، تعهدزا و مسئولیت آور است که ساخت حقیقی جامعه و روح وطن و ملت است و همه‌ی ساختارهای حقوقی و صنعتی بر آن استوار است. بنابراین هویت ملی برآمده از توجه و تعلق به معانی و ساخت حقیقی جامعه و روح وحدت‌بخش و سازنده‌ی ملت است. 🔸 هر آب و خاکی به اعتبار ساکنان آن و هر جامعه و ملتی به اعتبار ساخت حقیقی و فرهنگی مستقر در بیناذهنیت افراد آن از معنا و حقیقت ممتازی برخوردار است که آن را از سایر سرزمین‌ها و جوامع مستقل و متمایز می‌کند و همین عنصر حقیقی است که سازنده هویت ملی برای آن جامعه است. بر این اساس در تحلیل هویت ملی می‌بایست به معانی مستقر در گذشته فرهنگی و عناصر وحدت‌بخش و تمایزبخش آن جامعه و ملت توجه کرد، البته معانی و عناصری که از دوام و پایایی و پویایی برخوردار بوده باشند و در لایه‌های زیرین فرهنگ و تطورات مختلف تاریخ حضور فعال بوده باشد. 🔹 به طور مثال هویت ملی جامعه‌ی ایرانی را باید در معانی مستقر در میراث فرهنگی و تمدنی ایران جستجو کرد که سازنده‌ی ساخت حقیقی ملت ایرانی و محور وحدت و همبستگی اجتماعی‌اند. سلمان فارسی و نوبختی، فارابی و ابن سینا، بیرونی و شیخ اشراق، خیام و عطار، سعدی و حافظ، سناعی و مولوی، کلینی و صدوق، مفید و طوسی، ملاصدرا و بروجردی، شیخ بهایی و میرعماد، لرزاده و فرشچیان، امیرکبیر و مدرس، مطهری و بهشتی، بهجت و طباطبایی، همت و باکری، کاظمی آشتیانی و فخری‌زاده، سلیمانی و همدانی و هزاران چهره دیگر هر کدام میراث‌داران عناصر وحدت بخش درونی و تمایز دهنده‌ی بیرونی در فرهنگ و تمدن ایرانی هستند. https://eitaa.com/hekmat121/985
بازخوانی نقش در جنگ صفین یک ضرورت برای جبهه انقلاب اسلامی در همه‌ی زمانهاست. خوارج با دسیسه عمر و عاص ابتدا در برابر ایستادند و با انواع تهمت‌ها و تخریب‌ها و اتهامات، دست او را در صحنه جنگ بستند و شکست دیپلماتیک را به امیرالمؤمنین (علیه السلام) تحمیل کردند و بعد از آن به ایجاد دو دستگی در جبهه‌ی اسلامی پرداختند و امام علی و یاران او را عامل این شکست دانستند. خوارج یک روح و یک تفکر است که در هر زمانی چهره‌ای جدیدی به خود می‌گیرد. استاد شهید مطهری به خوبی در کتاب جاذبه و دافعه از این مصیبت بزرگ اجتماعی و سیاسی در جامعه اسلامی یاد کرده و خطرات آن را تحلیل کرده است. چقدر خوب است در ایام این کتاب را برای مردم بخوانیم و خطرات خوارج و روحیه خارجی‌گری را بازگو کنیم. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1965
📌 تخریب و درگیری از دو ناحیه 🔹در ایام عید قربان تا عید غدیر هستیم که حقیقتا می‌توان آن را دهه امامت و ولایت دانست. ولایت و امامت، رکن حیات اجتماعی انسان است که همواره با ابتلا و امتحان همراه بوده است و هر چقدر تاریخ به جلو آمده است این ابتلائات و امتحانات پیچیده‌تر شده است. 🔸حضرت امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) در دو جبهه داخلی مبتلا بود که یکی در میان یاران خود بود و دیگری رقیب سیاسی ایشان بود. 🔹خوارج آن ابتلای پیچیده و عجیب در میان همراهان و یاران امام علیه السلام بود. 🔸ابتلای دیگر اهل جمل و سپس معاویه و جناح امویان بود که در شام مستقر بودند و در امر حکومت و سیاست با امام علیه السلام رقابت می‌کردند. 🔹امام علی (علیه السلام) و یاران ایشان از سویی با جمعی از صحابه و تابعین و اهل حجاز درگیر بودند که با سیاستهای امیرالمومنین موافق نبودند و سر به شورش نهادند. 🔸و از سوی دیگر در درون جبهه‌ی خود با طیفی تندرو و تخریب‌کننده و اتهام زن درگیر بودند که با سیاست‌های اصلاحی امیرالمومنین همراه نبودند و بر برخوردها تند و تقابلی اصرار داشتند و چاره‌ای جز حفظ و تحمل آنها نبود. 🔹اما به تدریج هر دو جناح، با اهداف مختلف علیه امام و سرداران سپاه او همچون مالک اشتر شوریدند و در عین تفاوت در اهداف و اغراض، یک نتیجه را به دست آوردند، تحمیل حکمیت، اغتشاشات داخلی، شهادت یاران امام همچون محمد بن ابی بکر و مالک اشتر و نهایتا شهادت امیرالمومنین (علیه السلام). •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1966
📌 «وفاق» یک ضرورت است نه یک تشریفات 🔹ایران یک کشور بزرگ با تنوع مختلف قومی، مذهبی، زبانی، فرهنگی و جغرافیایی؛ و زیبایی ایران هم به همین ویژگی است که موجب شده است که در طول تاریخ، ایران محل تولید اندیشه‌های تمدنی و قرارگاه حکمت الهی و اخلاق انسانی باشد. هنر ایران و ایرانیان در همیشه تاریخ، جمع تضادها و تکثرها بوده است. تخت جمشید نماد یک بنای ایرانی اما با استفاده از ظرفیت ملل مختلف است. حکمت و فلسفه اسلامی محصول جمع سالم میان اندیشه‌های متفاوت و حتی متعارض یونانیان، ایرانیان و سایر ملل در ذیل فرهنگ ناب اسلام است. خلاصه ایران را باید تفاوت‌ها، تضادها و تعارضها دانست و آینده تمدن بشری نیز نیازمند چنین تفکر و روحیه‌ای است. 🔸 در زمانه ما که زمانه کثرت و تفرقه است و تفکر مدرن و پست‌مدرن بر تفرقه و تمایز اصرار دارد و انسانها را به بهانه‌های مختلف از هم دور ساخته و حزب حزب کرده‌است «جمهوری اسلامی ایران» آمده است و ندای «وحدت» و «همگرایی» می‌دهد. در مکتب انقلاب اسلامی، جمع سالم همه‌ی عناصر تمدنی و انسانی براساس اصل یک اصل مهم و هدف متعالی است و بارها از سوی رهبران انقلاب حضرت امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) و امام خامنه‌ای (مد ظله العالی) همگان را بدان توجه داده‌اند و متفکران بزرگ انقلاب اسلامی همچون شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید مفتح، شهید باهنر (رحمة الله علیهم) برای آن تولید فکر کرده‌اند تا زمانی که ایشان راهنما و راهبر مسیر جریانهای انقلابی بودند، انقلاب اسلامی در مسیر وحدت و جمع تفاوت‌ها و تکثرها بود اما هرگاه این تفکر و اندیشه کنار گذاشته شد و چپ اسلامی و راست اسلامی غلبه یافت، اندیشه وحدت و همگرایی کنار گذاشته شد و تقابل و تضاد بر جامعه حاکم شد گاه به نام جامعه مدنی و اصلاحات جامعه را دو شق کردند و گاه به نام اصول‌گرایی و انقلابی‌گری. اما این واقعیت را نباید انکار کرد که جامعه‌ی ایرانی یک جامعه متکثر است وهیچ جریانی را نمی‌توان ونباید حذف کرد. 🔹 بعد از گذشت ۲۴ سال از این وضعیت (از ۱۳۷۶ تا ۱۴۰۰) شهید آیت الله رئیسی بار دیگر اندیشه وحدت و همگرایی میان همه‌ی نیروها و جریان‌های مختلف را در جامعه زنده کرد و بارقه‌هایی از امید را به وجود آورد اما او فقط توانست میان نیروهای متفرق و متشتت اصولگرایی وفاق و همدلی را تا حدودی ایجاد کند و متاسفانه با شهادت آن عزیز خستگی‌ناپذیر، اختلاف و درگیری، تفرقه و تمایز میان مدعیان انقلابی‌گری به اوج خود رسید و به یک نزاع تام و تمام در انتخابات ۱۴۰۳ تبدیل شد. گروهی به نام انقلابی‌گری از هیچ بی‌اخلاقی، توهین، تهمت، برچسب‌زنی و تخریب بزرگان انقلاب و علما و فرماندهان نظامی و شورای نگهبان فروگذار نکردند و مردم انقلابی را دوپارچه کردند و رو در روی هم قرار دادند (که اگر فضای مجازی نبود و حتما به درگیری‌های خونین خیابانی منتهی می‌شد). در چنین شرایطی آقای پزشکیان توانست با ایجاد «وفاق» در میان نیروهای اصلاحات و اعتدال برنده انتخاباتی باشد که طبق پیش‌بینی‌های علمی متعلق به اصولگرایان بود؛ اما غفلت و اختلاف‌افکنی سرنوشت انتخابات را تغییر داد. 🔸 آقای پزشکیان علیرغم همه‌ی ضعف‌های جدی رفتاری و گفتاری از منظر جایگاه ریاست جمهوری، بر عنصر «وفاق» تمرکز کرد و با هوشمندی کامل هیأت وزیران خود را از نیروهای مختلف سیاسی تشکیل داد تا بتواند در تعامل با مجلس، کار دولت را پیش ببرد و موفق هم شد. مجلسیان هم علی‌رغم انتقادات و بررسی‌ها به بسیاری از وزیران با رأی بالا اعتماد کرد به برخی نیز رأی اعتماد شکننده و ضعیف داد تا «وفاق» رقم بخورد. طبیعی است که اصولگرایان تند و تیز از رأی اعتماد به برخی وزیران اصلاح‌طلب ناراحت باشند و بالعکس، اصلاحاتی های افراطی از معرفی برخی وزیران انقلابی ناراحت باشند. طبیعت «وفاق» و «همگرایی» در امر سیاسی و حکمرانی همین است و چاره‌ای از آن نیست. این افراد ناراضی و نگران هستند که باید منافع ملی و مصالح جمعی را بر منافع شخصی و حزبی ترجیح دهند و رأی اعتماد را پایان کار ندانند و به نظارت‌های مختلف مردمی و نصیحت حاکمان توجه داشته باشند تا مسیر تعالی و پیشرفت جامعه میسر شود. 🔹 «وفاق» یک ضرورت تاریخی و اساسی برای امروز ایران و انقلاب است و امروز در حد یک شعار و یک ایده توسط آقای پزشکیان مطرح شده است اما ادامه و تعالی آن نیازمند به تأملات فلسفی و نظری جدی و اساسی است و نمی‌توان با بدبینی و سوءظن به آقای پزشکیان و همراهان، به این مهم پرداخت. تازه وظیفه عالمان و حکیمان، طلاب و دانشجویان برای راهبری و هدایت دولتمردان آغاز شده است تا با ارائه‌ی فکر و اندیشه‌های نو و نظریه‌های راهگشا، ادبیات حکمرانی در جامعه ایرانی را براساس اصل و ارتقا دهند و زمینه‌ی جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی را فراهم آورند. ❇️ https://eitaa.com/usul121/1539
📌 وحدت با کدام تفکر و فلسفه؟ بزرگترین پرسشی که بعد از بیانات مهم رهبر معظم انقلاب می‌بایست مطرح شود این است: ❇️ با کدام فکر و فلسفه می‌توان بنیان‌های نظری و معرفتی ایجاد را فراهم کرد؟ این پرسش اصلی به پرسش‌های فرعی ذیل قابل تحقیق و بررسی است: ✔️کدام فکر و فلسفه و چگونه می‌تواند میان هویت ملی و هویت اسلامی ملل مسلمان جمع سالم کند؟ ✔️ کدام فکر و فلسفه و چگونه می‌تواند میان دانش‌ها و میراث علمی و فرهنگی ملل و مذاهب اسلامی ارتباط برقرار کند و باب گفتگو و بحث سازنده را باز کند؟ ✔️ کدام فکر و فلسفه و چگونه می‌تواند بنیاد فرهنگ اسلامی را فراتر از دعواهای مذهبی، کشف و به عنوان نرم‌افزار جوامع اسلامی صورت بندی کند؟ ✔️ کدام فکر و فلسفه و چگونه می‌تواند فقاهت اسلامی را به یک الگوی راهبردی و برنامه زندگی و تمدنی امت اسلامی تبدیل کند و جوامع اسلامی را به تعاون بر خیر و تقوا و مقاومت در برابر جبهه استکبار دعوت کند؟ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2093
📌 چرا از نقد علمی و گسترش عقلانیت واهمه داریم؟ بعد از هر نگارش هر نکته جریان شناسی و نقد و انتقاد علمی در کانال، برخی از عزیزان به نصیحت و تذکر می‌پردازند و به فروبستن زبان و تعطیلی عقلانیت و انتقاد به بهانه وحدت و همبستگی سفارش می‌کنند. یکی از مفصلترین این تذکرها و نصایح را انتخاب کرده و در اینجا منتشر می‌شود و در ادامه پاسخ آن عرض می‌شود: ⏹ تذکر اگر واقعا دغدغه وحدت و اتحاد امت سازی مورد نظر حضرت آقا هستیم لازم است شرط ولایت مداری و ولایت پذیری را رعایت کنیم و این مقدار خودزنی و شقاق بین صفوف جامعه خودی نکنیم و مسائل اختلافی را در بوق و کرنا نکنیم و یکدیگر را تخریب نکنیم و از دشمن بیاموزیم که آتئیست های خداناباور و مسیحیان و یهودیان در حال حاضر در یک جبهه مشترک و متحد و فارغ از اختلاف نظر و با توجه به اشتراکات و منافع دنیوی یک راهبرد خطرناک در مقابل جریان توحیدی صف آرایی کردند آن وقت ما به نیروهای خودی که می توان با گفتمان سازی اختلاف نظرها را برطرف کرد در متن جامعه بکشانیم و شخصیت های والایی و ارزشمند را تخریب کنیم که سال های زیادی باید سوخت و ساخت تا چنين شخصیت هایی تربیت و پدید آیند آن وقت ما به راحتی و آسانی به آن ها می تازیم و حذف می کنیم. با عذرخواهی اگر ولایت مدار هستیم بگذاریم ولایت تصمیم گیری کند. ❇️ پاسخ: سلام علیکم ممنون از لطف و تذکر شما ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ (نحل ١٢٥) 🔹اگر ولایت مدار هستید شما هم مثل بنده نقد و انتقاد علمی کنید و به رشد عقلانیت جامعه کمک کنید تا مسیر صحیح ولایت مداری و انقلابی بودن و انحرافات و خطرات پیش‌رو آشکار شود. این خود زنی و شقاق نیست بلکه آزاداندیشی و عقلانیت انقلابی است. اگر خوب بنگریم سکوت و مماشات به هر بهانه‌ای مثل تقیه وتفاهم و یا وحدت و‌ اشتراک منافع، در بلندمدت موجب شقاق و انحراف و تفرقه است. با رشد عقلانیت و گسترش فضای نقد منطقی و انتقاد علمی و پرسش و پاسخ صحیح، زمینه وحدت و اتحاد، همبستگی و همگرایی در جبهه حق ذیل مسیر صحیح ولایت و حاکمیت اسلام فراهم می‌شود. 🔸آزاداندیشی واقعی و نقد و بررسی علمی در جامعه، مطالبه‌ی مکرر حضرت آقا است که متاسفانه به جهات سیاسی و حزبی و گروهی فراموش شده است که اگر این وضعیت خمودگی و تقیه و نفاق ادامه پیدا کند جامعه را تضعیف و بنیان‌های فکری انقلاب اسلامی را دگرگون می‌کند. و به تعبیر حضرت آقا «سقف فرو می‌ریزد». 🔹از نقد و بررسی علمی و منطقی اندیشه‌ها و جریان‌ها نهراسیم که حیات علم و جامعه به نقد جدی و انتقاد منطقی و بیان خطاها و تبیین تفاوت‌ها و تمایزها و پرسش‌گری و پاسخ‌خواهی است. در عرصه علم جای مماشات و تعارف نیست. و وحدت و اتحاد هم محصول تعارف و مماشات و تعطیلی عقلها و چشم بستن بر واقعیت‌ها و اختلافات نیست، بلکه باید تمایزها و اختلافها را دید و درست تحلیل کرد و برای علاج آن فکری کرد. بهترین علاج، معرفی صحیح عقلانیت و فقاهت انقلاب اسلامی از منظر رهبران و متفکران اصیل آن و تطبیق سایر جریان‌ها با آن است. 🔸باید جریان فکر اصیل انقلاب اسلامی و بنیان‌های آن به درستی معرفی شود و ذیل آن جریان‌ها و گروه‌ها طبقه‌بندی شوند تا معلوم شود که کدام جریان اصیل است و در مسیر و کدام انحراف دارد و در عکس مسیر. 🔹به صرف چند جمله شعاری و منبری نمی‌توان کسی را متفکر انقلاب دانست و هدایت جامعه انقلابی را بدو سپرد. 🔸وحدت جامعه و اتحاد امت اسلامی اقتضا می‌کند که جریان اصیل فکر و حکمت اسلامی محور قرار گیرد تا دلها و فکرها را به هم نزدیک کند و نه جریانی که منطق علوم اسلامی را نفی می‌کند و با تمدن بشری ستیز دارد و اندیشه تقریب و وحدت مسلمین را صرفا تقیه و تاکتیک می‌داند و هر کسی غیر خودش را ذیل ولایت شیطان طبقه بندی می‌کند. گسترش این اندیشه بزرگترین خطر برای حکمت و فقاهت اسلامی و ادامه حیات اجتماعی مسلمین است که باید آثار خطرناک آن در آینده امروز آشکار شود تا مرزبندی صحیح با آن بشود. 🔹به همین جهت حضرت آقا در خفا و علن، خطر جریان‌ها را بیان کرده‌اند و به آسیب‌های آن اشاره فرموده‌اند. انسان ولایت مدار در ادامه همین مسیری که ولایت مشخص کرده باید حرکت کند و به نقد علمی و تحلیل و بررسی منطقی جریان‌ها و گروه‌ها و آشکار سازی خطرات احتمالی آن در محیط علمی و اخلاقی بپردازد و این عین ولایت مداری است. فَبَشِّرْ عِبَادِ ، الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ (زمر، ۱۷ و ۱۸) فاعتبروا یا اولی الابصار •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2098