eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ زینب ای نام آور اهل زمین و آسمان عمه صاحب زمان (2) خطبه هایت زلزله شد ریخت کاخ دشمنان عمه صاحب زمان(2) ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ کوفیان را که تو در کوفه تماشا کردی خطبه ها خواندی و الحق که تو غوغا کردی همه گفتن که حیدر به میان آمده است دشمنان پدرت را همه رسوا کردی @hosenih گفتی از حیله و نیرنگ همه کوردلان و تو حق را به همان معرکه افشا کردی لرزه ها بر بدن غاطبه ی شهر افتاد کوفه را صحنه ای از محشر کبری کردی با همان خطبه عجب جنگ نمایان کردی کمر هرچه حرامی تو ز قد تا کردی @hosenih جلوی چشم همه خنده به رویت کردند تو به چشم اسرا اشک خود اخفا کردی کوفیان خنده کنان هلهله برپا کردن مثل یک شیر عرب ولوله برپا کردی کمرت خم شد از آن اوج مصیبت بانو یادی از مادر خود حضرت زهرا کردی @hosenih کوفه یادآور مظلومیت حیدر بود یاد مظلومیت و غربت مولا کردی من نگویم که چه بر قاری قرآن کردند ناله و لعن خودت را تو به اعدا کردی و دریغا که در این کوفه دگر سقا نیست که تو او را ز حرم راهی دریا کردی @hosenih آخر قصه تو با غصه ی خود فهماندی صبر بر حادثه را بر همه معنا کردی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ حرامی دید آشوب تو را چشم ترَت را نه تحمل میکنم اما وداعِ آخرت را نه لباست کهنه پیراهن٬ تحمل میکنم باشد ولی ای عشق غارت کردن انگشترت را نه @hosenih غریبی تو را شاید دهَم دست فراموشی هجوم و ازدحام شمرها دور و برت را نه فراموشم شود گاهی لبان تشنه ات اما به روی خاک های داغِ صحرا پیکرت را نه اسارت شاید از یادم رود! یک عمر باورکن؛ به دختر بچه ها طرز نگاه دخترت را نه @hosenih نبودی و به شهر شام بی انصاف ها بردند زنان خویش را در پرده اما خواهرت را نه بیادم هست گفتی: زینبم آسوده خاطر باش سرم را میدهم اما نخی از معجرت را نه! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ حسین خواهر تو بر غمت دچار شده دلم هوای تو کرده که بی قرار شده تمام موی سرم ، پینه های دستانم خودت بیا و ببین که چه گریه دار شده @hosenih مگر نگفتم عزیزم که بی تو می میرم همیشه قاتل عاشق غم نگار شده در احتضار کنار تمامتان بودم برس به داد دلم وقت احتضار شده اگر تو کشته ی اشکی دو دیده ی تر من برای روضه ی تو سفره دار شده @hosenih ز خاطرم نرود خاطرات کرببلا دوباره دور و بر من پر از غبار شده به روی چادر من جای پای قاتل توست لگد به روی لگد بر تنم نثار شده دم غروب به آتش گرفته ای گفتم بدو عزیز دلم موقع فرار شده @hosenih میان آن همه نامحرمان خودت دیدی چگونه خواهری بر ناقه ها سوار شده سر تورا سر بازار بس که رقصاندند گلوی خشک تو دیدم که تار تار شده زنان کوفه همه سنگ باز قهارند چقدر راس تو با سنگها شکار شده @hosenih رباب موی سرش کند و داد زد زینب ببین سر پسرم سهم نیزه دار شده میان بزم شراب آمدم به دنبالت یکی به طعنه صدا زد ببین چه خار شده حرامزاده ای از دختران کنیزی خواست از آن به بعد سکینه گلایه دار شده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ من زینبم، مریم دخیل چادرم شد در کسب رزق از آسمان ریزه خورم شد عمری فقیر بخشش دست پُرم شد خرج حمایت از ولی هر عنصرم شد گرچه ز نسل یاسم و حساس هستم در معرکه یک پارچه عباس هستم @hosenih من زیبنم، اسطوره ی سوز و گدازم در نیمه شب ها عاشق راز و نیازم حاجت دهد حتی نخ چادر نمازم جوشن که می خوانم خدا با هر فرازم... ... می گوید این ناموس من فرزند زهراست فخر تمام کائنات و عرش بالاست @hosenih در راه عشق دلبرم زهرا ترینم هرچه بلا نازل شود از صابرینم زاکیه ام، معصومه ام، اهل یقینم من دختر حیدر امیرالمومنینم فکری برای دفع هر نیرنگ کردم با خطبه هایم مثل زهرا جنگ کردم @hosenih در شام و کوفه حرص دین خوردم برادر کعب نی از شمر لعین خوردم برادر از بام، سنگ آتشین خوردم برادر با دست بسته بر زمین خوردم برادر در هر کجا خوردم زمین، با اشک و با آه زیر کتک گفتم فقط الحمدلله @hosenih اصلا که گفته کوچه ی اشرار رفتم بی معجر و بی پوشیه بازار رفتم باور نکن در مجلس اغیار رفتم دیدی اگر در بزم مِی ناچار رفتم... ...می خواستم تا جامه ات را پس بگیرم می خواستم عمامه ات را پس بگیرم @hosenih از بس که اهل غفلت و دنیا پرستند این قوم با اوصاف ما بیگانه هستند یک روز رأست را روی نیزه شکستند روزی دگر نامردها بر شاخه بستند خیلی برایت گریه کردم با رقیه لعنت بر این دل سنگی آل امیه @hosenih طفلک رقیه پلک و ابرویش شکسته سنجاقِ سر در لای گیسویش شکسته اصلا خبر داری که بازویش شکسته با ضرب پای زجر، پهلویش شکسته از هر طرف پا می شود آخر می افتد دستش شکسته غالبا با سر می افتد @hosenih سایه نشسته بر تنش مانند مادر شد باغ لاله دامنش مانند مادر خونی شده پیراهنش مانند مادر شد نیمه کاره، دیدنش مانند مادر بار سفر بسته پرستو زار و خسته کنج خرابه ساکت و تنها نشسته @hosenih خیلی خسارت بین شهر شام دیدیم معنای غربت بین شهر شام دیدیم صدها مصیبت بین شهر شام‌ دیدیم ما هتک حرمت بین شهر شام دیدیم خیلی عوض شد قد و بالای رشیدم از بس مصیبت های سنگینی چشیدم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ مادر گریه! مادر غم ها! جان از غصه آمده بر لب! روضه دار شبانه روز حسین! السلام علیکِ یا زینب! چشم های تو از نجابت و نور، چشم های تو جنس باران است گریه های زیاد آبت کرد، بس که زخم دلت فراوان است @hosenih بین بستر که روضه میخوانی، وسط گریه میروی از حال وسط روضه ی در و دیوار، وسط روضه ی سر و گودال رو به کرببلا بکن بانو، لحظه های وداع سنگین است درد دل کن تو با برادر خود، روضه بی شک دلیلِ تسکین است * خاطرم مانده ای برادر من، زلف هایت به چنگ گرگ افتاد گره در بین زلف تو می خورد، روی سینه نشست یک صیاد @hosenih حرمتت را حرامیان بردند، غارت پیکر تو یادم هست دست و پا می زدی مقابل من، شمر بالا سر تو یادم هست نیزه ای میخ را به یاد انداخت، ناله ی مادر تو درآمد آن قدر سعی کرد خواهر تا، نیزه از پیکر تو در آمد ازتو سر ولی زخواهرتو ،پیش چشمت غرور میبردند دل من را که خوب سوزاندند، سر تو تا تنور می بردند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ همه جا غم نصیب زینب شد درد و ماتم نصیب زینب شد تا رود پرچم حسین به عرش قامتی خم نصیب زینب شد @hosenih گویی از جنگ تن به تن برگشت با همان پاره پیرهن برگشت شیرزن بود رفت کرب و بلا ولی انگار پیرزن برگشت @hosenih ماه از اوج آسمان افتاد وسط راه نیمه جان افتاد سایه اش را کسی ندید ولی بر سرش سایه سنان افتاد @hosenih برده انگار نی ، نوایش را غصه خم کرده شانه هایش را آن که در کوچه ها ابلفضلش پاک میکرد رد پایش را @hosenih حال با زجر هم قدم شده است سهم زینب دوباره غم شده است وسط راه یک نفر انگار از اسیران دوباره کم شده است @hosenih ما نمردیم باز غم برسد پای ناکَس به این حرم برسد وای بر حالشان در آن روزی که علمدار با علم برسد @hosenih ما ز نسل کیان و فیروزیم پای این درس دانش آموزیم از دعاهای مادرش زهراست که میان نبرد پیروزیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ یا حضرت عقیله برایم دعا کنید لطفی نموده خاک مرا کیمیا کنید حتی اگر که لایق احسانتان نِیَم این لطف را بخاطر خیرالنسا کنید @hosenih من از قدیم نوکر این خانواده ام حاشا که دست نوکر خود را رها کنید چشمم به گریه بر غمتان خو گرفته است اشک مرا ذخیره ی روز جزا کنید بیچاره آن کسی که ندارد غم شما بیچاره تر کسی که غمش را دوا کنید بی بی سفر به کرب و بلا پا نمی دهد گویا گره به کار من افتاده، وا کنید @hosenih کم کم بساط نوکری اَم جور می شود اشکی اگر به دیده ی خشکم عطا کنید من را که پای عشق شما پیر گشته ام با گوشه ای ز ماتمتان آشنا کنید گفتند خوانده اید نشسته نماز را یعنی که ایستاده نمی شد ادا کنید؟ پُر شد فضای قتلگه از ناله ی شما : «دیگر بس است هستی من را رها کنید شرمی اگر ز خون خدا نیست لااقل از مادری که آمده اینجا حیا کنید ما خاندان عصمت و ناموس حیدریم کمتر نگاه بر من و این بچه ها کنید @hosenih باید برای پیکر صدپاره ی حسین یک بوریا بجای کفن دست و پا کنید» امشب دگر ز غصه رها می شوید، آه مهمان شاه کرب و بلا می شوید، آه ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ دست و پا می زدی و خواهر تو بین گودال دست و پا گم کرد تیغ ها در طواف جسم تواند کعبه را بین اشقیا گم کرد @hosenih گفت زینب که سهم دارم من از تنی که به خاک افتاده جسم او را به خاک و خون نکشید این چنین شد که او تو را گم کرد @hosenih شمر می گفت با تنش چه کنیم؟ پیرمردی عصا زنان آمد بی حیایی به خیمه حمله نمود و سنان بود که دعا گم کرد @hosenih قد زینب کمان شدست اگر علتش شد کمان ابروی تو تیر ها از کمان رها می شد و تورا بین تیر ها گم کرد @hosenih روی تل دید زینب کبری آن تنی را که غرق تیر شده روی تل دید مادری را که در جوانی ضعیف و پیر شده @hosenih روی تل دید عده ای نامرد سمت گودال خون سرازیرند دید بعد از عموی تشنه لبان بزدلان در مصاف چون شیرند @hosenih دید زلفی که در کشاکش باد نغمه ی ظلم را بنا کرده دید آن خنجری که سر را از ، پیکر شاه دین جدا کرده @hosenih دید شخصی که با صدای رسا نعره می زد نبرد مغلوب ست دید در قتلگاه بر سر آن پیرهن کهنه ی تو آشوب است @hosenih دید انگشتر عقیق یمن در نمی آید و درخشان است دید یک جفت چکمه در دست یک حرامی مست دیوانه ست @hosenih هر کسی از تن غریب حسین یادگاری کمی به غارت برد آی ...مردم به روی آن تل بود که عقیله هزار مرتبه مرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ تو بیا بر سرم ای دلبر و دلدار حسین شدم آشفته چو گیسوی تو ای یار حسین @hosenih پیرهن کهنه ی تو زخم دلم را نو کرد پیش چشمم،شده غمهای تو تکرار حسین کی رود از نظرم،منظره ی کرب وبلا بی حیاتر شد عدو بعد علمدار،حسین به همان زلف که در پنجه ی قاتل افتاد خواهرت هست به موی تو گرفتار حسین نیزه را در بدن زخمی تو می چرخاند آنکه چرخاند مرا بر سر بازار حسین سر من زخمی سنگ از در و دیوار شده مثل مادر،که سرش خورد به دیوار حسین یاد داری که مرا بزم ضیافت بردند مانده بودم چکنم در بر انظار حسین @hosenih شائق عمری است که سنگ تو به سینه زده است به امیدی که شود لایق دیدار حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ آمدم سوی غمکده خانم ! که عزای تو آمده خانم ! اذن سینه زدن بده خانم! جبل الصبر ! سیده خانم ! کوه ایمانی و یقین زینب! @hosenih خواهر غصه ! مادر غم ها ! رونوشت صلابت زهرا ای شکوهت همیشه پابرجا السلام علیک یا حلما خانمی مؤمن و متین زینب! @hosenih معجزه به وضوح میکردی هر نفس کار نوح میکردی با دمت قبض روح میکردی خوب فتح الفتوح میکردی اسدالله چندمین زینب ! @hosenih تو معلم ندیده استادی پی تفسیر عدل و بیدادی دو جوان در مسیر حق دادی آه ، بانو به زحمت افتادی درد داری درد دین زینب ! @hosenih از لبت دائما گوهر میریخت از دل خطبه ات جگر میریخت با خروش تو کرک و پر میریخت رنگ از چهره ی خطر میریخت زن ندیدم من اینچنین زینب! @hosenih عزت و آبروی مکتب من اسم پاکت نشسته بر لب من مدح تو نغمه ی مرتب من شصت و نه بار ذکر هر شب من فقط إیاک نستعین زینب ! @hosenih هاشمی زاده زینت بابا در مسیر ولایت بابا وارث درد و غربت بابا عمه جان به روایت بابا... بهترینی تو بهترین زینب ! @hosenih راه تو راه سرخ عاشوراست اخت الارباب پرچمت بالاست عمه جان از خطابه ات پیداست کربلا در نگاه تو زیباست به نگاهت صد آفرین زینب! @hosenih تا ابد هست نوکرت محتاج به دعای مکررت محتاج به نگاه برادرت محتاج و به الطاف مادرت محتاج أنا مسکین و مستکین زینب ! @hosenih رنگ و بویی ببخش محفل را باخبر کن دوباره مقبل را تا روایت کند مقاتل را جان زهرا بیا و این دل را کربلا کن ، فقط همین زینب ! @hosenih درد ها را به جان خریدی ، آه دم دروازه تا رسیدی -آه- طعنه از این و آن شنیدی ، آه خیری از زندگی ندیدی ، آه با مصیبت شدی عجین زینب! @hosenih عاقبت شام میهمان شده ای سر بازار نیمه جان شده ای دل پریشان و قد کمان شده ای همه دیدند ناتوان شده ای بچه ها از غمت غمین زینب! @hosenih ای بزرگ عشیره افتادی در بلایی کبیره افتادی در شبی سرد و تیره افتادی پیش چشمان خیره افتادی با لگدهای سهمگین زینب ! @hosenih روضه را بغض در صدایت گفت تاول روی دست و پایت گفت ورم زیر چشم هایت گفت دختر شام ناسزایت گفت گریه ی شهر را ببین زینب ! @hosenih همه ی عمر موکنان خواندی گریه کردی و بی امان خواندی از یهودی بد دهان خواندی از سر و تشت و خیزران خواندی مرثیه هایت آتشین زینب ! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ سوگند به هر کلام زینب، یارب بر ذکر علی الدوام زینب، یارب @hosenih از کار فرج گره گشایی فرما امشب تو به احترام زینب، یارب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ مهدی که به روضه های عمه جانش می آید و در عزای عمه جانش @hosenih در ذکر مصیبت اسارت ای وای... خون گریه کند برای عمه جانش ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ السّلام ای لطافت باران السلام ای تبسّم دریا السلام ای صلابت حیدر السّلام ای قیامت زهرا @hosenih آنکه در شام تیره ی غم ها می شود نور منجلی زینب س دومین فاطمه همین بانو اولین دختر علی زینب س @hosenih از همان روز اول خلقت در دل بی قرار خود غم داشت هر کسی غیر شخص زینب بود مطمئنم که قامتی خم داشت @hosenih نوکر خانواده ی عشقم شکر لله صاحبی دارم بی قرار حسین زهرایم رزق امّ المصائبی دارم @hosenih دختر ماه و دختر خورشید جلوه ی تک ستاره ی عشق است وارث صبر حیدر و زهرا در نگاهش عصاره ی عشق است @hosenih کربلا مات کربلا می ماند در خطرها نبود اگر زینب یک نفر زنده بر نمی گشت از هم سفرها نبود اگر زینب @hosenih معجر افتاد دست نامحرم پیکری ماند گوشه ی نیزار یوسفی رفت بر سر نیزه خواهری رفت بر سر بازار @hosenih چه بلاها که بر سرت آمد چه کشیدی در اوج تنهایی گرچه غم دیده ای ولی گفتی من ندیدم به غیر زیبایی @hosenih اینچنین بوده ای که تا محشر می سپاریم جان به جانِ حرم همه شاگرد مکتبت هستند بچه های مدافعان حرم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ به اختیار خود از اختیار افتادم گناه کردم و از چشم یار افتادم قساوت آمد و روزی گریه ام را برد شبیه مرده شدم یک کنار افتادم @hosenih فریب خورده ام از طول آرزوهایم ز روی جهل در این چاه تار افتادم گناه و معصیتم آبروی من را برد کنار اهل دل از اعتبار افتادم هزار شکر همیشه میان راه خطا به دام رحمت پروردگار افتادم @hosenih خدا کند که ببندد مرا کنار خودش اگر دوباره به فکر فرار افتادم هوای باده ی انگور حیدری دارم دلیل دارد اگر که خمار افتادم فقیر نان حسینم، خوشم که یک عمر است به پشت خانه ی این سفره دار افتادم @hosenih دوباره روضه ی زینب، دوباره کرب و بلا دوباره یاد غم آن دیار افتادم *** برادرم تو نبودی و یکه و تنها میان خنده ی چندین سوار افتادم هزار و نهصد و پنجاه زخم خوردی و من هزار و نهصد و پنجاه بار افتادم @hosenih چقدر رأس تو بر نی دل مرا خون کرد چقدر پشت سر نیزه دار افتادم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ با وجود او غم و غصه به آخر می رسد لطف مادر بیشتر از سوی دختر می رسد ماهمه از سایلان فیض عام زینبیم رزق ما از سفره ی بانو مکرر می رسد @hosenih دم به دم مشمول لطف دختر زهرا شود سایلی که خاضعانه پشت این در می رسد زودتر با دست پر از پیش زینب می رود محضر او هر کسی با دیده ای تر می رسد هیبت والای رفتارش به زهرا رفته است واژه واژه از کلامش عطر مادر می رسد ذوالفقار خطبه هایش باز قلع و قمع کرد تا به میدان می رسد انگار حیدر می رسد مطمینم در شلوغی های روز واقعه چادر بانو به داد اهل محشر می رسد @hosenih مایه ی آرامش جان و دل بی تاب ماست آسمان ها خاک پای خواهر ارباب ماست از ازل دستان این سایل دخیل زینب است تا ابد محتاج لطف بی بدیل زینب است هر کسی که شد حسینی مطمینا شاکرِ نغمه ی انا هدیناه السبیل زینب است اولین گلبانوی دامان زهرا و علی دومین زهرای این قوم و قبیله زینب است هرکسی با نام زیبای کسی مٱنوس شد بر لبان ما فقط ذکر اصیل زینب است انتظام شعر های دفتر اشعار من متشکل از همان فرم شکیل زینب است کوثر کوثر کویر عشق را سیراب کرد ساغر ما جرعه ای از سلسبیل زینب است در میان روضه های جانگداز کربلا گریه هایم نذر آقای قتیل زینب است هرشب جمعه به یاد روضه های خواهری گریه می بارم به یاد لحظه های آخری.... که برادر جان من افتاده ای از پا چرا؟؟ مانده ای تنها میان دشتی از غم ها چرا؟؟ تکیه بر نیزه مزن ای تکیه گاه زینبین روی خاک افتاده ای اینگونه بی سقا چرا؟؟ می روی و خیمه ها می ماند و لشکرکشی... بی تو من می مانم و این قوم بی پروا چرا؟! بعد از این پنجاه سالی که کنارم بوده ای می زنی حرف از جدایی با منِ تنها چرا؟؟ از سر تلّ با دوچشم خیسِ دریا دیده ام بین گودال عطش..از خون تو...دریاچه را آنقدر با چشم های نیمه باز خود مگو "آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟؟" @hosenih زینت دوش نبی روی زمین جان می دهی پاره پاره پیکرت پاشیده در صحرا چرا؟؟ وای اگر در روزهای پر خطر زینب نبود "کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود" ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ چشم هایم دوباره بارانیست حال و روزم پر از پریشانیست هر تپش آه می کشم با درد نفسم بین سینه زندانیست در دلم شوق پر زدن دارم ولی امشب هوا چه طوفانیست دلم از سنگ غم ترک خورده لحظه لحظه به ویرانیست بی قرار و خراب و دلتنگم آنقدر که دلم به دنیا نیست کوچه کوچه اسیر و شبگردم کار و بارم همیشه حیرانیست خسته و زار و پر تبم امشب مرثیه خوان ِ زینبم امشب @hosenih بانوی عشق حضرت زینب بی کران‌ست رحمت زینب همه عالم به دست من باشد می کشم باز منت زینب دختر فاطمه و زین اَب است به به از این هُویت زینب تاقیامت شود که درس گرفت لحظه لحظه ز نهضت زینب باورش هم برای ما سخت است روزگار ِ مصیبتِ زینب السلام علیکِ یا زینب با غم و درد آشنا زینب @hosenih با تو زنده است نام عاشورا تویی رکن قیام عاشورا ضامن ماندگاری عشقی اعتبار و دوام عاشورا در نماز شبت دعایم کن به تو گفته امام عاشورا خطبه خوانی تو در اوج وقار مرتضای نیام عاشورا استوار و همیشه پا برجاست با کلامت تمام عاشورا حضرت صبر ، قهرمان بلا سر فرازی در امتحان بلا @hosenih آمدی تو اگر،خدای حسین آفریده تو را برای حسین همه ی عمر لحظه هایت را سپری کرده ای به پای حسین از جوانی خود گذشتی تو همه چیزت شده فدای حسین اولین زائر تن و زخم و پیکر بر زمین رهای حسین سپر در برابر دشمن حامی و یار بچه های حسین بانوی غرق نور یا زینب در مصیبت صبور یا زینب @hosenih با دل درد پرورت چه شده؟ با نگاه ز خون ترت چه شده؟ نفست در شماره افتاده! بگو با قلب مضطرت چه شده؟ از چه دور و برت شده خلوت قاسم و عون و اکبرت چه شده راستی از رقیه ات چه خبر؟ یادگار برادرت چه شده یاد عصر دهم مزن بر سر مگر آنروز معجرت چه شده؟ ای عزادار روضه های حسین چادر توست بوریای حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب ببخش ما را به احترام زینب با بنده کن مدارا به احترام زینب با آنکه رو سیاهم لبریز از گناهم اما مران گدا را به احترام زینب @hosenih با دست گیری خود شرمنده کردی عمری این عبد بی حیا را به احترام زینب بیمار دوره گردم بر کام من چشاندی طعم خوش شفا را به احترام زینب با برگه ی شهادت کن عاقبت بخیرم تکمیل کن عطا را به احترام زینب @hosenih آیا شود ببینم هنگام جان سپردن ارباب با وفا را به احترام زینب بادیده های گریان من آمدم بگیرم امضایِ کربلا را به احترام زینب از روی تل صدا زد ای شمر برنگردان با پا عزیز ما را به احترام زینب @hosenih بردار چکمه ات را از روی سینه ی شاه به احترام زهرا به احترام زینب با نعل های تازه کمتر بهم بریزید آقای سر جدا را به احترام زینب جای کفن بپیچید دورتنم رفیقان یک تکه بوریا را به احترام زینب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ از برکت و از رأفتِ أمّ ٱلمصائب خواندند ما را امّتِ أمّ ٱلمصائب چشمانمان لبریز شد از اشک! داریم- این رزق را از برکتِ أمّ ٱلمصائب @hosenih ذکرِ قنوتش بود «تسلیماً لأمرک» چون بندگی شد نیّتِ أمّ ٱلمصائب یک تارِ مو از معجرش بیرون نیفتاد این است درس ِ عصمتِ أمّ ٱلمصائب در کربلا تفسیر شد «صبراً جمیلاٰ» شد استجابت حاجتِ أمّ ٱلمصائب از خطبه های نافذش فهمیده می شد در عینِ غربت٬ غیرتِ أمّ ٱلمصائب در روضه هایِ تلّ و مقتل شد همیشه أم ٱلبنین(س) هم-صحبتِ أمّ ٱلمصائب خون گریه کرد ایوب در ویرانهٔ شام از گریه های حضرتِ أمّ ٱلمصائب @hosenih از داغِ زینب(س) گریه کرد و شد أباٱلفضل(ع) بنیانگذارِ هیئت أمّ ٱلمصائب قطعا تسلّیٰ یافت با دستان زهرا(س) قلبی که شد ناراحتِ أمّ ٱلمصائب! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ روزها را با توسل کردنم شب می‌کنم دارم از این ناحیه خود را مقرب می‌کنم خلق تحویلم نمی‌گیرند، تحویلم بگیر تو که تحویلم نمی گیری همه‌ش تب می‌کنم @hosenih عقل را از بارگاه عشق بیرون کرده‌اند خویش را دارم به دیوانه ملقب می‌کنم اختیار "عبد" یا "رب" را به دست من دهند اختیارا خویش را عبد و تو را رب می‌کنم من که عادت کرده‌ام شب‌ها به درس عاشقی روزها فکر فرار از دست مکتب می‌کنم دیشبم از دست رفت و حسرتش را می‌خورم گرچه امشب آمدم گریه به دیشب می‌کنم گفت کارت چیست گفتم چند سالی می‌شود کفش‌های گریه کن‌ها را مرتب می‌کنم @hosenih من تمام خلق را یک روز عاشق می‌کنم من تمام شهر را از تو لبالب می‌کنم هر سحر از پنج‌تن، گریه تقاضا کرده‌ام هر چه را دادند یکجا خرج زینب می‌کنم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ بس که دارد رحمت بی حد، خدا در اعتکاف میزند عفو خدا ما را صلا در اعتکاف معتکف شو، در حریم دوست تا خود بشنوی نغمۀ ایمان و عطر ربنّا در اعتکاف @hosenih می توان عهد موّدت بست با یزدان، اگر سنّت اسلام را آری به جا در اعتکاف فرصتی زیبا تو را دادند تا پیدا کنی راه گم گردیده ات را تا خدا در اعتکاف با نماز و روزه و ذکر و دعای روز و شب می کنی پرواز تا اوج سما در اعتکاف خلوتت را پُر ز قرآن و ز عترت می کنند نغمه پردازان عرش کبریا در اعتکاف دل به صاحب دل سپُردن کار مردان خداست گر که مرد عرصۀ عشقی بیا در اعتکاف در جهادی سخت باید بر زمین زد نفس را تا شوی از بند نفس خود رها در اعتکاف می درخشی پیش چشم قدسیان وقتی خدا نور خود را می کند بر تو عطا در اعتکاف چون توّسل می کنی، مثل کبوترهای عشق گه مدینه می روی، گه کربلا در اعتکاف @hosenih کاش چشمان خدابین شما روشن شود با فروغ آخرین نور هُدا در اعتکاف می شود عمری دعاگوی شما ای اهل نور! گر«وفائی» را کنید از جان دعا در اعتکاف ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ دنیا دوباره دنیا، دنیا و مشغله سر می رود دوباره در این شهر حوصله این اعتکاف هم به سر آمد، تمام شد پا می نهم به دشت هیاهو، به ولوله @hosenih فردا دوباره معصیت آغاز می شود می گیرد این دل از نفسِ عشق، فاصله فردا دوباره دغدغه، آشوب، اضطراب گم می شویم در هیجان مجادله سهم من از خدا فقط این چند روزه بود گنجانده ایم آن همه را در مخیّله @hosenih این پنج وعده هم که برات بهشت نیست مقدار آن کم است برای معامله! من را به خویش وامگذار ای خدای خوب! می ترسم از تباهی فردای فاصله! ⏹
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ کی دیده در یم خون، آیات بی شماره؟ قرآنِ سوره سوره، اوراقِ پاره پاره؟ افتاده بر روی خاک یک ماه خون گرفته خوابیده در کنارش هفتاد و دو ستاره @hosenih پاشیده اشک زهرا بر حنجر بریده گه می کند زیارت، گه می کند نظاره سر آفتاب مطبخ، تن لاله زاری از خون کز زخم سینه دارد گل های بی شماره از گوشِ گوشواری دو گوشواره بردند دارد به گوش خونین خون جای گوشواره یک کودک سه ساله خفته کنار گودال ترسم که شمر آید، در قتلگه دوباره درخیمه آب بردند، بهر رباب بردند سینه شده پر از شیر، کو طفل شیر خواره مادرعجب دلی داشت، ذکر علی علی داشت آب فرات می زد بر حنجرش شراره @hosenih چون سینه ها نسوزند؟! چون اشک ها نریزند؟! جایی که ناله خیزد از قلبِ سنگ خاره یاس سفید و نیلی، طفل یتیم و سیلی میثم در این مصیبت، خون گریه کن هماره ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ دلشوره داشتی و برادر نداشتی بعد از حسین(ع) سایۂ بر سر نداشتی داغت عظیم بود و دل کوه را شکست صبرت جمیل بود و برابر نداشتی @hosenih در کربلا، بلا به سرت آمد آنچنان جز تیر و نیزه خاطره دیگر نداشتی گفتی میانِ گریه که ای شمرِ(لع) بی حیا در قتلگاه...کاش که خنجر نداشتی می سوختی از اینکه؛ از آن دستِ بی عقیق وقتِ وداع؛ بوسه چرا برنداشتی میسوخت خیمه ها و به کوریِ چشم بد جلباب بود! اگر چه که معجر نداشتی دور و برَت نگاهِ علی اکبری نبود عباس ِ غیرتی و دلاور نداشتی @hosenih مرهم نداشت داغِ دلت! بغض کردی و... غم داشتی؛ نوازش ِ مادر نداشتی جانت به لب رسید! که دنیایِ بیوفا ماندن نداشت! چونکه برادر نداشتی! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ نگاهش جانبِ گودال برگشت پرستو بی‌پر و بی‌بال برگشت @hosenih ندارد فایده، پشتِ برادر هرآنچه می رود دنبال،.. برگشت همه با گریه از گودال رفتند ولی شمرِ لعین، خوش‌حال برگشت و با یک تیغِ برّان، داشت می‌رفت و خون می‌ریخت از چنگال، برگشت @hosenih نمی‌بُرّد خدا،... با دستِ قاتل سرِ پاکش، زبانم لال برگشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih