بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات #شب_جمعه
به امید نابودی #ویروس_کرونا
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
▶️
خودم اینجا و دلم رفته به جایی دیگر
جز هوای حرمت نیست هوایی دیگر
شب جمعه برسانید مرا شش گوشه
که به عقلم نرسیده ست دعایی دیگر
@hosenih
حرف ویروس شد و راه حرم را بستند
آمد از پشت بلا باز بلایی دیگر
اشک غم ریختن و غصه برایت خوردن
من ندارم به جز این آب و غذایی دیگر
درد اگر هست شفاخانه ی ارباب که هست
نیست جز تربت دلدار دوایی دیگر
ثروتم غربت انبوه فراق است که نیست
در دلم طاقت اندوه جدایی دیگر
مثل من رعیت بیچاره فراوان اما
شاه پیدا نشود مثل شمایی دیگر
@hosenih
هر سلامی به شما اجر زیارت دارد
هر سلام است خودش کرببلایی دیگر
هر شب جمعه پریشان حسینیم همه
خسته از دوری بین الحرمینیم همه
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مدح
شاعر: #عادل_حسین_قربان
▶️
مقصدِ دلدادگی، عشق است و راهش زینب است
خوش به حالِ بیپناهی که، پناهش زینب است
@hosenih
بر سرِ ما، پهنهای، از نورِ حق، گستردهاند
شاهِ عالَم در فلک، خورشید و ماهش زینب است
از خودش، چیزی ندارد، این زمینِ بیفروغ
روشنا بخشش حسین است و پگاهش زینب است
از همان آغازِ خلقت، ایستاده، استوار
آسمان؛ بیشک، تمامِ تکیهگاهش زینب است
هرکه دارد گوشِ دل، بر صوتِ روحافزای یار
هم کلامش زینب است و هم نگاهش زینب است
@hosenih
"کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود" *
تشنهکامِ کربلا، کلِ سپاهش زینب است
* قادر طهماسبی (فرید)
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
شاعر: #مرضیه_عاطفی
▶️
از اتاقِ خلوتم، از حسّ و حالِ دور و بر
با خودم آورده ام بغض گلو و چشم تر
خسته از بارِ گناهم، شانه ام سنگین شده
تو فقط از حال نامعلوم ِ من داری خبر
@hosenih
سال ها رزق مرا تا پشتِ در آورده ای
سال ها حاجت گرفتم دوستت دارم اگر
نفْس از قبر و قیامت غافلم کرده حسین(ع)
نیستم آماده! نزدیک است هر لحظه سفر
توبه های نیمه کاره، قول هایِ سَرسری
خیرهایم را مبدّل کرده همواره به شر
خوش بحال آنکه حیرانت شد و جز تو ندید
شد تمام تار و پودش از نگاهت شعله ور
شک ندارم می پذیری مهربان، با جان و دل
هر که بردارد قدم سمت تو، حتی مختصر
مثل آنها که به عشقت رفت «سر» از یادشان
این وصیت را شنیدم از شهیدان مستمر:
هر کسی که چشم خود را بست از نامحرمان
میشود در روضه رزق اشک چشمش بیشتر
روضه گفتم! دل تکانی خورد و از داغت شکست
یادِ آن ساعت که آمد مادرت بالای سر
یاد آن ساعت که افتادی میان قتلگاه
خواهرت افتاد بعد از تو میان دردسر
@hosenih
همسرت را که نگو...دق کرد از داغ تو و
از غم ِ قنداقه و آغوش ِ خالی از پسر
زیر لب با گریه شاید گفته باشد اینچنین
حرمله(لع) گهواره اش را پس بده! با خود نبر!
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات
شاعر: #مرضیه_عاطفی
▶️
خسته ای از ربنای عده ای
خسته ایم از ادعای عده ای
ما که مُردیم از غم دوری تو
خوب شد اما برای عده ای
@hosenih
بخل می ورزند و آناً بشکند
دست های بی دعای عده ای
گریه از هجر تو جایِ خود ولی...
دلخوری از گریه هایِ عده ای
معصیت ها دیدی و بیزاری از
ظاهرِ مؤمن نمای عده ای
سخت تنهایی و نامت میشود
چلۂ مشکل گشای عده ای
سوختیم و سوختیم و سوختیم
بی تو آقاجان به پای عده ای
می رسیدی با عدالت محوری
می نشستی کاش جای عده ای
جان بگیرد تا که تدبیر و امید
با حضورت در عزای عده ای
العجل آقا، که با ما سالهاست
فرق دارد کدخدای عده ای
@hosenih
میرسی و میدهی ما را نجات
از ستم ها و بلای عده ای
عاقبت مشکل گشایی میکند
ندبه های بی ریای عده ای!
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات
با یاد شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
▶️
هر که از تو سرود حسّ می کرد
آینه بود و منعکس می کرد
گریه با چشم ملتمس می کرد
نفس امّاره هم طلسمی کرد
که نفس می کشم تباه شوم
عمر لبریز از اشتباه شوم
من زمستانم و بهارم نیست
جان این که نفس برآرم نیست
حال و روزی به روزگارم نیست
انتظاری از انتظارم نیست
جمعه ها گر چه با تو می جوشم
صبح شنبه شدی فراموشم
@hosenih
اختیاراً به دام جبر افتاد
تا به یاد جهان قبر افتاد
شاعر تو به پای صبر افتاد
خواب دیدم حریر ابر افتاد
چشم ها خیره سوی خورشید است
کعبه هم محو روی خورشید است
قوّت جان نیمه جانم کو؟
خسته ام ، زخمی ام ، توانم کو؟
مَردُم آقای مهربانم کو؟
مهدی صاحب الزمانم کو؟
کوهی از غصه ها شدن سخت است
دوری از تو برای من سخت است
به شب تیره ام سحر برگرد
مرهم چشم های تر برگرد
زخم جا مانده بر جگر برگرد
در سفر مانده از سفر برگرد
التماس دعای هر شب من
العجل های مانده بر لب من
می رسی تا تمام شب برود
صف اهریمنان عقب برود
پرچم فتح تا حلب برود
تا اروپا وجب وجب برود
می رسی با سپاه ایرانی
با سپاهی پر از سلیمانی
@hosenih
بر لب خسته ی همه آهی
با دل ما همیشه همراهی
با خروش بقیة اللهی
می رسی در هوای خونخواهی
وارث ذوالفقار مولا ، تو
غرّش انتقام زهرا ، تو
می شود انتخابتان باشم؟
دعوت مستجابتان باشم؟
خادم انقلابتان باشم
جمعه ای پارکابتان باشم
آه مظلوم مانده و ظالم
مصلح کلّ ؛ قیام کن قائم
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات
شاعر: #رضا_دین_پرور
▶️
گرچه من هستیِ خود از یار دارم بیشتر
عهد با بیگانه و اغیار دارم بیشتر
این چه بازاریست که یوسف زمن بیزار شد
جای قلب زار، منْ آزار دارم بیشتر
@hosenih
نوکری سربه هوایم که نمی آیم به کار
موقعی که کار دارد، کار دارم بیشتر
من گدای کهنه کاری که دو دستم خالی است
روی دوشم زخم کوله بار دارم بیشتر
چشم بیمارش، حریفِ چشم بیمارم نشد
برگناه چشم، چون اصرار دارم بیشتر
جای یک دلدار، یک دل دارم و صد دلپسند
خیلی از دلدار خود دلدار دارم بیشتر
رفتم از این مجلس آن مجلس فقط محض ریا
حیف در پرونده ام آمار دارم بیشتر
کاش صاحبخانه را یکبار می دیدم فقط
رفته عمرم حسرت دیدار دارم بیشتر
من کجا و انتظار او، در این شرمندگی...
انتطار از مادرش انگار دارم بیشتر
@hosenih
کاش من را زائر آوارهء مشهد کند
چون در آنجا شوق استغفار دارم بیشتر
در حریمی که مَلَک هم رَشک بر آن می بَرَد
فاطمه اشک گداهای رضا را می خَرَد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
✔️ شعر #افشین_علا به مناسبت ورود #پاپ به کشور عراق
جناب پاپ! چه خوب است گر سری بزنيد
به آن گذار كه افتاده «دست قاسم» نيز
دوام عيسویان از ابومهندسهاست
چنان كه ايزديان و يهود و مسلم نيز
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#رضا_قربانی
▶️
باز هم نام کریمان پیش من آورده اند
علتش این بود من را از قرن آورده اند
در سیه چال گنه افتاده بودم بی حبیب
لطف کردند و برایم هم سخن آورده اند
@hosenih
چار حمال از دل زندان به بیرون آمدند
روی یک لنگه دری خونین بدن آورده اند
بس که او لاغر شده اصلا نمی آید به چشم
تن که نه... بر روی تخته پیروهن آورده اند
صوت قرآن و مناجاتش نمی آید دگر
چکمه پوشان چه به روز این دهن آورده اند
تا غرورش را شبیه ساق پایش له کنند
چند زندان بان پست و بد دهن آورده اند
@hosenih
باز هم شکر خدا عریان نمیماند زمین
نوزده تا دخترش چندین کفن آورده اند
تا سه روز آقا تنش روی پل بغداد بود
پیکرش در معرض خورشید و خاک و باد بود
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
شبیه پیر کنعان نه... که من یوسف دو تا دارم
غم معصومه را دارم، به دل شوق رضا دارم
از این زندان به آن زندان جدا از اهل خود رفتم
در این شب ها هوای کوچ از این ویرانه را دارم
@hosenih
امان از سِجن هارون و امان از سندی ملعون
در این غربتکده دیوانی از درد و بلا دارم
به هم می ریزد احوال مرا با ناسزاهایش
خبر دارد که غیرت روی نام مرتضی دارم
برای هتک حرمت، سمت من بدکاره آوردند
دعا کردم به سجده رفت و شد حالا هوادارم
زمان سجده می افتم شبیه یک عبا بر خاک
به درگاه خدایم روز و شب دست دعا دارم
هزاران رد پا و چکمه بر روی عبا دارم
هزاران رد شلاقِ جفا زیر عبا دارم
@hosenih
کمی از چهره ام نیلی، کمی سرخ و کمی زرد است
شده رنگین کمان، رویم... خزانِ رنگ ها دارم
شبانه قعر این گودال، سرپا ماندنم سخت است
نمی فهمند انگاری که دردِ ساق پا دارم
میان هر نمازم خوانده ام "عجل وفاتی" را
تمسک بر طریق مادرم خیرالنسا دارم
لبان تشنه ام مثل دو تا چوب است و حق دارم
اگر که گریه بر لبْ تشنه ی کرب و بلا دارم
@hosenih
به دور گردنم جای غل و زنجیر می سوزد
گریز روضه بر شاه ذَبیحاً بِالْقَفا دارم
تنم بر روی تخته پاره ای رفته ولی دیگر
کجا جای کفن تکه حصیر و بوریا دارم؟!
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#وحید_محمدی
▶️
کیست این مرد که اوصاف پیمبر دارد
از قدم تا به سرش هیبت حیدر دارد
بی عصا آمده و حضرت موسی شده است
ریشه در سلسله ی حضرت جعفر دارد
@hosenih
بی سبب نیست اگر حاجت ما را داده
به لبش زمزمه ی سوره ی کوثر دارد
دلم از سوز غمش در تب و تاب افتاده
دلم از سوز غمش داغ مکرّر دارد
چند وقتی است که دنبال اجل می گردد
کنج زندان بلا روضه ی مادر دارد
چند وقتی است تنش سخت به هم ریخته است
اینقَدَر زخم، روی پیکر لاغر دارد
از روی تخته ی در، پیکر او بردارید
چند تا خاطره ی سوخته از در دارد
با عبا زود بپیچید به هم پایش را
اینکه اینگونه تنش ریخته دختر دارد
پیکرش از چه چنین بین گذر افتاده
یک نفر نیست تنش را ز زمین بر دارد
لا اقل چند کفن بهر تنش آوردند
دست کم روی تن سوخته اش سر دارد
@hosenih
پسرش آمده بالای سرش اما باز
روضه خوان دل من روضه ی اکبر دارد
همه جا را تن صد چاک علی می بینم
بس که در پیکر خود زخم ز خنجر دارد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#قاسم_نعمتی
▶️
کسی بدون دلیل از صدا نمیافتد
لب کلیم ز سوز دعا نمیافتد
کریم در غل و زنجیر هم کریم بُود
به دست بسته شده، از عطا نمیافتد
@hosenih
اگر چه خاک نشسته به روی لبهایت
عقیق، پا بخورد از بها نمیافتد
مگر چه گفته به تو این زباندراز یهود؟
همیشه از دهنش ناسزا نمیافتد
چه آمده به سرت پنجه میکشی بر خاک؟
به هر نفس، لب تو از ندا نمیافتد
به سینهای که لگد خورد پشت در سوگند
بدون درد سر این ساق، جا نمیافتد
کسی که در تن او پیرهن شده پاره
به یاد بیکفن کربلا نمیافتد
تو گیر یک نفر افتادهای چنین شدهای
تن تو در گذر گرگها نمیافتد
پس از سهروز تو را عدهای کفن کردند
سر بریدهی تو زیر پا نمیافتد
@hosenih
سنان و شمر به هم با اشاره میگفتند:
مگر که نیزه نخورده؟ چرا نمیافتد؟
ز دور حرمله میگفت گودی حنجر
حسین نحر نگردد ز پا نمیافتد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#محمدجواد_پرچمی
▶️
ناگهان خلوت من با زدنی ريخت به هم
سفرهی ذكر مرا بددهنی ريخت به هم
@hosenih
رويِ اين ساقِ ترکخورده بلندم كردند
استخوانم پَسِ هر پا شدنی ريخت به هم
كار من از همه مجذوبِ خدا ساختن است
نظری كرده ام و قلب زنی ريخت به هم
ديد حساس شدم آمد و دشنامم داد
پسر فاطمه را با سخنی ريخت به هم
@hosenih
كار تشييع مرا لنگهدری عهده گرفت
از غم من دلِ هر سينهزنی ريخت به هم
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#علی_اکبر_لطیفیان
▶️
سجادهها ز جلوهی روحانى تواند
زندانى خدا همه زندانى تواند
با دستهاى بسته مناجات دیدنیست
يک گوشهاى نشسته مناجات ديدنىست
@hosenih
در زير تازيانه خدا را صدا بزن
آه اى غريب قيد ملاقات را بزن
جايت کم است بال و پرت را تکان مده
ديوار محکم است سرت را تکان مده
تا ساقهات خميد خميده شدى تو هم
زنجير را کشيد کشيده شدى تو هم
خورشيدى و به جانب گودال میروى
ساقت تکان که میخورد از حال میروى
بالت به ميلههاى قفس گير میکند
با اين گلوى بسته نفس گير میکند
اين چهار تا غلام غريبت کشيدهاند
انگار تختهها به صليبت کشيدهاند
يک گوشه دختران خودت را صدا زدى
با دست و پاى بسته شده دست و پا زدى
پا جاى دستهاى توسل گذاشتند
جسم تو را سه روز روى پل...
@hosenih
رد میشدند مردم بىعار بارها
رد میشدند از بغل تو سوارها
اما کسى به رخت و لباس تو پا نزد
اما کسى دهان تو را با عصا نزد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#احمد_ایرانی_نسب
▶️
پـر می زند دوبـاره قلم در هوای تو
چون آسمان گرفته دلش در عزای تو
دیگـر صدای ناله ی شبهـات رفتـه و
حتـی سحـر بهانـه بگیـرد بـرای تو
@hosenih
از حال می روی چه قَدَر بین سجده ها
مشتـاق این عبـادت شیرین خدای تو
بـا سیلی و شکنجه کـه افطـار میکنی
حالا شبیـه فاطمه شد روضه هـای تو
با ناسزا بـه مادرتـان گریـه میکنـی
چـون از تبـار فاطمه ای ماجـرای تـو...
موسای مـا تویـی و فقط با اشـاره ای
نیلـی روان ز چشم تـرم با عصـای تو
بـدکـاره هم شوم تو مرا خوب می کنی
آدم کنـــد مــرا نفس ربنــای تـو
@hosenih
باب الحوائـج همــه ی مستمنـدهـا
شـد مستجاب حاجت مـا از دعـای تو
آیـا شـود گـدای حریـم شمـا شوم؟
هستـم دخیـل دامـن ابـن الرضای تو...
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#قاسم_نعمتی
▶️
مُردم ز غربت تا شبِ تارم سحر شد
تنها غُل و زنجیر از حالم خبر شد
درد و بلایِ شیعه را بر جان خریدم
من ضربه ها خوردم که این رَه بی خطر شد
@hosenih
از این قیامی که دگر شکل رکوع است
طوبایِ این مذهب همیشه بارور شد
قعرِ سجون در پنجه هایِ سردِ زندان
آهم به هر دیوار خورد وبی اثر شد
سِندی چه آورده سرم شیعه نداند
از چه ز خون آبه همیشه دیده تر شد
از خون ِ رویِ کعبِ نی پیداست کامل
بر ضربه هایش دستهای من سپر شد
از بسکه پیچیده به دورم تازیانه
از چادرِ مادر لباسم پاره تر شد
سر پنجه های آهنین چکمه هایش
بر پهلویم کاری شبیهِ میخ در شد
سربسته گویم بی ادب حرفِ بدی زد
با ناسزاهایش غرورم شعله ور شد
گر مویِ پیشانی بهم می ریخت اما
شکل محاسن از سرم آشفته تر شد
در دستِ این نامرد چون گودیِ گودال
حتی بلندیِ محاسن، درد سر شد
درپیشِ چشمِ مادرم سر را بریدند
ازاین مصیبت مادر ما نوحه گر شد
وقتی که با ضربه جدا می کرد سر را
فریادهایِ «یا بنی» بیشتر شد
«نَحنُ رَضَضنَا الصَّدر بعد الظّهر »یعنی
زیرِ سمِ مرکب بدن زیر و زِبَر شد
دنبالِ گیسویِ پریشانی به نیزه
در کوچه و بازار زینب در به در شد
زینب کجا و سکّویِ برده فروشان
در مَعرَضِ چشمان صدها رهگذر شد
@hosenih
رأسِ بریده چند جا خون گریه کرده
در مجلسِ نامحرمان حرفی دگر شد
لبهایِ خشکی که ضریحِ مصطفی بود
بازیِ دستِ خیزران در تشتِ زر شد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
حال زارش را ببین حال بکایش را ببین
بین این زندان بی روزن صفایش را ببین
زحمت زنجیر دارد در قنوت نافله..
باهمین دست ورم کرده دعایش را ببین
@hosenih
سرفه های خونی اش بدکاره را هم پاک کرد
در مریضی هم دم مشکل گشایش را ببین
یک نفر میگفت موسی رفته از زندان مگر؟!
یکنفر میگفت نه! زیر عبایش را ببین!
آن امامی که به تخت عرش اعلی می نشست
در سیه چالش بیا امروز جایش را ببین
آنقدر زنجیر سنگین بود ساقش خرد شد
دل اگر داری خودت اوضاع پایش را ببین!
دست بر دیوار سنگی زد رخش آتش گرفت
نوکر زهرا!گریز روضه هایش را ببین
لیله القدر نبی در پشت در آتش گرفت
دستهای شرمسار مرتضایش را ببین
@hosenih
چادر زهرا پرش به چادر زینب گرفت
از مدینه روضه های کربلایش را ببین
سنگ خورد و مشت خورد و به نماز شب نشست
در سجود این خدای غم خدایش را ببین..
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
گریان پسرت ابوالحسن شد آخَر
معصومه دلش پُر از مِحن شد آخر
با آنکه مصیبت شما جانسوز است...
اما بدنت غسل و کفن شد آخر…
#سیدمجتبی_شجاع
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#حسن_لطفی
▶️
دریا شکست کوه شکست آسمان شکست
ای وایِ من که حرمت این آستان شکست
ای وایِ من که ساقهی پایی نحیف و سرخ
از ضربههای چکمهی یک پاسبان شکست
@hosenih
در زیرِ این عبا به گمانش کسی نبود
سَندی که پا گذاشت شنید استخوان شکست
از بس که تنگ بود و نمور و سیاه و سرد
از بس به سنگ خورد سری ناتوان شکست
بابالحوائجِ همه بود و کسی نداشت
روزی دِهِ همه بی آب و نان شکست
امسال هم گذشت ولی روز را ندید
دور از بهار قامتِ این باغبان شکست
امسال هم گذشت و رضا را ندید آه
بِینِ سیاهچال دلش ناگهان شکست
معصومه را نشد که عروسش کند - گریست
امشب که بغضِ دخترِ او بی امان شکست
از زهر تشنه بود و همین بابِ روضه شد
با داغهای کرببلا با همان شکست
لب تشنه بود و حرمله را با سهشعبه دید
طوری کمان کشید گمانم کمان شکست
@hosenih
وقتی صدایِ تیر به زینب رسید گفت :
قلب رُباب پشتِ پدر توأمان شکست
میخواست خنده ای بکند که گلوش ریخت
میخواست بوسه ای زندش که دهان...
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
تشییع کننده قدر کافی آمد
پشت سر هم شیعهٔ وافی آمد
هرکس که رسید یک کفن هم آورد
آنگونه که شش کفن اضافی آمد...
شاعر: #سجاد_شاکری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
کرم و جود رایج است امشب
وقت ثبت نتایج است امشب
گریه کن، سینه زن، مشو نومید
شب باب الحوائج است امشب
#رضا_مشهدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_مناجات_و_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
بی جانم و جان می شود موسی بن جعفر
در جانم ایمان می شود موسی بن جعفر
تا بر لبم گل می کند "باب الحوائج"
بانی احسان می شود موسی بن جعفر
@hosenih
مشهد، رضا... قم، فاطمه... با این کریمان
والی ایران می شود موسی بن جعفر
یک قطره از دریای آقایی اش این است
یار فقیران می شود موسی بن جعفر
فهمیده ام از ماجرای بُشر حافی
کهفِ هراسان می شود موسی بن جعفر
باید که با پای برهنه رفت سویش
وقتی که رضوان می شود موسی بن جعفر
خشکیده ام باید بیافتم در مسیرش
بر تشنه باران می شود موسی بن جعفر
@hosenih
جانم به لب آمد از این ماتم، ز بس که
زندان به زندان می شود موسی بن جعفر
وقتی غل و زنجیر بر ساقش می افتد
دردش فراوان می شود موسی بن جعفر
وقتی که می افتد میان سجده انگار
در جامه پنهان می شود موسی بن جعفر
حالا که زندان بان غرورش را شکسته
داغش دو چندان می شود موسی بن جعفر
کارش فقط گریه است بر جد غریبش
وقتی که عطشان می شود موسی بن جعفر
جسم نحیفش می رود زیر سم اسب؟!
یا سنگ باران می شود موسی بن جعفر؟!
@hosenih
یا در تنور و تشت و روی نیزه آخر
قاری قرآن می شود موسی بن جعفر؟!
واللهِ نه این روضه ها سهم حسین است
حتی کفن نه... بوریا سهم حسین است
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#غلامرضا_سازگار
▶️
روایت است که هارون به دجله کاخی ساخت
به وجد و عشرت و شادی خویشتن پرداخت
مغنّیان خوشآواز و مطربان، در آن
به گِرد مَسند او پایکوب و دستافشان...
بگفت تا که بیاید ابوالعطا به حضور
به شعر ناب فزاید بر آن نشاط و سرور
@hosenih
ابوالعطاء که بر شعر و شاعریش درود
ز بیوفایی دنیا زبان به نظم گشود
ز مرگ و قبر و قیامت سرود اشعاری
که اشک دیدۀ هارون ز چهره شد جاری
چنان به محفل مستان به هوشیاری خواند
که شعر او تن هارون مست را لرزاند
زبان گشود به تحسین، که ای بلندمقام!
کلام نغز تو شعر و شعور بود و پیام
خلیفه را سخنان تو داد آگاهی
ز ما بگو صلۀ شعر خود چه میخواهی
بگفت گنج و درم بر تو باد ارزانی
مرا به حبس بود یک امام زندانی
مراست یار عزیزی چهارده سال است
گهی به حبس و گهی گوشۀ سیهچال است
ضعیف گشته به زیر شکنجهها تن او
بُوَد جراحت زنجیرها به گردن او
من از تو هیچ نخواهم مقام و مکنت و زر
به غیر حکم رهایی موسی جعفر
چو یافت خواهش آن شاعر توانا را
نوشت حکم رهایی نجل زهرا را
نوشته را به همان شاعر گرامی داد
بگفت صبح، امام تو میشود آزاد
ابوالعطاء ز شادی نخفت آن شب را
گشوده بود به شکرانه تا سحر لب را
بدین امید کز او قلب فاطمه شاد است
به وقت صبح، عزیزش ز حبس آزاد است
علی الصباح روان شد به جانب زندان
لبش به خنده و چشمش ز شوق اشکافشان
اشاره کرد به سندی که طبق این فرمان
عزیز ختم رسل را رها کن از زندان
به خنده سندی شاهک جواب او را داد
که غم مدار امامت شود ز حبس آزاد
ابوالعطاء نگاهش به جانب در بود
در انتظار عزیز دل پیمبر بود
که در گشوده شد و شد برون چهار نفر
به دوششان بدنی بود روی تختۀ در
هزار جان گرامی فدای آن پیکر
که بود پیکر مجروح موسی جعفر
گشوده بود ستم پیشهای به طعنه زبان
که هست این بدن آن امام رافضیان
@hosenih
امام، موسی جعفر که جان فدای تنش
اگر چهار نفر شد مشیّع بدنش
مشیّعین تن پاک یوسف زهرا
شدند ده تن، هنگام ظهر عاشورا
به اسبها ز ره کینه نعل تازه زدند
چه زخمها که دوباره بر آن جنازه زدند...
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#حسن_لطفی
▶️
کُنجِ نَمورِ این قفسِ غم فزا بس است
خو با بلا گرفتهام اما بلا بس است
قلبم گرفته باز ، جگر گوشهام کجاست
این روزِ آخری غمِ هجرِ رضا بس است
@hosenih
چشمی نمانده گوشهی تارِ سیاه چال
دردی نمانده آه که این دردِ پا بس است
زنجیر هم به شانهیِ من گریه میکند
در زیرِ حلقهها بدنی بی نوا بس است
صیاد آمده به تماشایِ مرگِ من
بیگانه کو که دیدنِ این آشنا بس است
رحمی نمیکند نَفَسم مانده در گلو
رحمی نمیکند که من و این جفا بس است
@hosenih
اینجا کسی ندید که ساقم شکسته است
اینجا کسی نگفت که سیلی چرا؟ بس است
یک جمله گفتهام که بزن خوب میزنی
باشد بزن دوباره ولی ناسزا بس است
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#میثم_مؤمنی_نژاد
▶️
دخیل بسته فلک بر ضریح زنجیرش
نماز گریه کند با نوای تکبیرش
@hosenih
شکسته ساقه ی او آیه ای مقطعه بود
که هیچ سوره نیاورد ، تاب تفسیرش
چگونه حلقه ی آهن گرفت حلقش را
چرا به گوشه ی زندان ؟ چه بود تقصیرش ؟
چگونه زهر هلاهل ، به زخمه ی الماس
به نازنین جگرش ، مینوشت تقدیرش
به روی تخته ی در میبرند دریا را
قلم به شرم در آمد ، ز شرح تصویرش
عجب که حامل عرش است دوش چار غلام
زبان گشوده حقیری برای تحقیرش
@hosenih
شبیه جد خودش روی خاک پرپر شد
شبیه جد خودش زنده مانده تاثیرش
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#محمود_ژولیده
▶️
آنسان که خیرها همه آثار کوثرند
درد و بلا ، مصائب آل پیمبرند
گلواژه های گریه که یک جا شوند جمع
جوشن نوشته: روضه ی موسی بن جعفرند
@hosenih
زنجیر، زجر، زهر، سیه چال، ناسزا
گویا همه روایتِ گودالِ دیگرند
شیبُ الخضیب را به تهِ چاه دیده ای؟
خدُّالتَّریب ها چه بجا سجده میبرند
مقتل نوشته: ساق برایش نمانده بود
رَزّازها هَماره یهودِ ستمگرند
ریشه دوانده همچو درختی به عمقِ خاک
این عضوهاست، وارثِ زهرای اطهرند
آهن کجا و گردنِ مجروح و پای زخم
این دستهای خسته همان دستِ حیدرند
با اینکه زیر سُمِّ ستوران نرفته اند
این دنده ها شکسته تر از نعش اکبرند
سیلی به استخوانِ شکسته نمیزنند
اما چه باک؟ وارث غمهای مادرند
سبط حسین بود که پیشانی اَش شکست
این سربلندها پسرِ شاه بی سرند
با اینکه او نمود بلا را خود اختیار
خلّصنی یارب از چه به لعلش مُکررند؟
آن بد دهن نمود اهانت به مادرش!
این خاندان ز خلقِ جهان مادری ترند
عجّل وفاتی اَش به عطش مستجاب شد
بر روزه دار، زهر به افطار میبرند؟
@hosenih
گر تخته پاره ای شده تابوت این امام
آری همه تلافی آن فتح خیبرند
زنجیرها به پیکر او حلقه حلقه ماند
تا روز حشر نیز نشانش به پیکرند
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e