#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_کوفه
#حضرت_زینب_س_کوفه
گفت راوی که در سپاه یزید
دل بدتر ز خاره* هم دیدم
غارت مال دیده بودم من
غارت گاهواره هم دیدم
از غم و اضطراب، در طفلان
گفت و گو با اشاره هم دیدم
در پی کودکی به حال فرار
ظلم چندین سواره هم دیدم
آن چه دیدم به کربلا ز ستم
من به کوفه دوباره هم دیدم
بر در شهر کوفه با خورشید
ماه دیدم، ستاره هم دیدم
بر سر نی کنار چندین سر
سر یک شیرخواره هم دیدم
نه همین گوشهای خونآلود
مُشتِ پُر گوشواره هم دیدم
پای سرهای روی نیزه به شام
دف و چنگ و نقاره هم دیدم
سختتر ز آنچه شد به کرببلا
من به دارالاماره هم دیدم
✍مرحوم استاد #سیدرضا_مؤید
* سنگ خاره یا سنگ خارا
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#تنور_خولی
تا که در روضهی ما گشت چراغی روشن
شد مشام همه از عطر اقاقی روشن
هر جگر داغ ببیند بشود فرسوده
جگر ما شده هرروز ز داغی روشن
کاش مارا به حسینیهی تو خاک کنند
قبر ما را برسانند به باغی روشن
آخر این گریه چه خیریست که با یک قطره
ساخته از دل ویرانه اتاقی روشن
محضر پرچم تو خَم شدم و خوب شدم
سر من خورد در این کوچه به طاقی روشن
تاج و تخت همه پادشَهان آخر سوخت
ماند شمع حرم شاهِ عراقی روشن
بر دل سوختگان دیگ غذایت جوشید
پخت نذری تو بر روی اجاقی روشن
**
ای سر رفته به مطبخ! "بغل زینب" هست!
برو از خانهی خولی به رواقی روشن
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#تنور_خولی
نشسته مادری و دست بر کمر دارد
کمک کنید در از این تنور بردارد
هنوز آه کشیدن برایِ او سخت است
هنوز پهلویِ او دردِ مختصر دارد
چکید اشکی و آمد صدایی و فهمید
تنورِ سرد، کمی خاکِ شعلهور دارد
کشید شانهای و گفت: شانه هم مادر
برای زُلفِ گره خورده دردسر دارد
تو را به معجرِ خود پاک میکنم اما
چقدر کُنجِ لبت لختهیِ جگر دارد
هنوز جای تَرَکهای تشنگی پیداست
هنوز رویِ لبت زخمهایِ تر دارد
از این به بعد گلویت نمیچکد از نِی
به بند آمدنش شعله هم اثر دارد
به رویِ دامن من تا به صبح مهمان باش
که میزبانِ تو امروز طَشتِ زَر دارد
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_کوفه
#تنور_خولی؛ #محاوره
یه جای سالم تو تنت نمونده
به قدر یک نگینِ انگشتری
قافلهسالارِ روی نیزهها
بگو منو داداش کجا میبری!
غنچهی ما رو با سه شعبه چیدن
به روی نیزهها شکوفه بردن
باب الحوائجای این عالمو
با دست بسته سوی کوفه بردن
تن تو روی خاک گرم صحرا
منو با یک قلب کباب میبَرن
من سند آیهی تطهیرم و
من و سوی بزم شراب میبرن
پردهنشینِ خیمهی عفاف و
میون محملی بی پرده بُردن
روم نمیشه بگم که کاروانو
انگاری که به حرمله سپردن
نجف کجاست میخوام شکایت کنم
به روی چادرم که پا میذارن
حُرمت ما رو توی کوفه کشتن
که نون و خرما صدقه میارن
علی رو باز تو کوفه زنده کردم
نهج البلاغه است روی لبهای من
تو رو قسم میدم به مادرم که
از روی نی با دخترت حرف بزن
سرت اگرچه غرق خاک و خونه
رو نیزهها آیهی نور شدی تو
شکسته شیشهی غرور زینب
چرا که مهمون تنور شدی تو...
✍حجتالاسلام #محسن_حنیفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#تنور_خولی
بیا به روضه، دلت کوه طور خواهد شد
بلا از اهل حسینیه دور خواهد شد
مسیر بندگی و طاعت بدون حسین
مسیر ظلمت و صعب العبور خواهد شد
اگر که لوحِ دلت شد سیاه و آلوده
بگو حسین، دلت غرق نور خواهد شد
همینکه چای عزا دم کشید در روضه
شفای درد و شراب طهور خواهد شد
خوشا به حال هر آن نوکری که زندگیاش
فقط هزینهی خیر الامور خواهد شد
خودِ حسین پناه تمام نوکرها
میان حیرتِ "یوم النشور" خواهد شد
اگر حسین بخواهد، فقیر هم باشم
برات کربوبلا جفتوجور خواهد شد
حرارت غم او در دل است و این گریه
گواهِ گرمیِ "ما فِی الصدور" خواهد شد
**
کنار جسم حسینش عقیله با گریه
اسیر خندهی قومی شرور خواهد شد
سری که از نوک نیزه میان خورجین رفت
شبی روانه به سوی تنور خواهد شد
بدان که شام، بلند است و منتقم بیدار
سحر میآید و عصر ظهور خواهد شد
✍ #محمدجواد_شیرازی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#تنور_خولی
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
بالا گرفت شعلهی داغ تو با تنور
تاج سرم، سر تو کجا و کجا تنور
باید خدا بخیر کند انتهاش را
وقتی که هست سهم سرت ابتدا تنور
خولی امان نداد سرت را بغل کنم
حالا به جای من شده حاجتروا تنور
خولی نداد پاسخ این پرسش مرا
آخر میان این همهجا، پس چرا تنور؟!
زد روی صورتش زن خولی همینکه دید
افتاده ردِ خونِ گلویِ تو تا تنور
کاری که با تن تو سه روز آفتاب کرد
آورد یک شبه به سرت آن بلا تنور
در کربلا نبود اگر از غذا خبر
در کوفه بود منزل تو از قضا تنور
خاکستری که بر سر و رویت نشسته است
کار عجوزهی سر بام است یا تنور؟!
حجم سر تو کم شده و داد میزنم
ای بی وفا زمانه و ای بی حیا تنور
نانی نخوردهایم به یاد سرت حسین
هر جا که دیدهایم من و بچهها تنور
جز روی دامنم همه جا سر گذاشتی
نیزه... درخت... طشتِ طلا... زیر پا... تنور...
✍سروده گروه ادبی #یا_مظلوم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
May 11
برای #بی_بی_شریفه دختر مظلومه امام حسن مجتبی (علیهما السلام)
ای دختر کریم، کرامت گدای توست
درمان درد هر دوجهان از دوای توست
حاذقترین طبیب دوعالم فقط تویی
دنیا شفاگرفتهی دارالشفای توست
تنها نه شیعیان جهان ریزهخوار تو
عالم دخیل بستهی جود و سخای توست
تو یادگار کوفه و شام و مدینهای
حلّه نماد کوچکی از کربلای توست
این حرفها که بر در و دیوار حک شده
تنها نشان اندکی از ماجرای توست
چون مرقد تو قبلهی حاجات عالم است
پس کعبهی دلم حرم باصفای توست
هرچند زائر تو نبودم، ولی دلم
از راه دور شاهد حال و هوای توست
با دستهای خود گرههای بزرگ را
وا کردهای و زخم اسارت به پای توست
حالا ببین که شهر به شهر جهان ما
پیراهن سیاه به تن در عزای توست
باشد که با رضای خدا مستجاب باد
"تعجیل در ظهور" که تنها دعای توست
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای #بی_بی_شریفه دختر مظلومه امام حسن مجتبی (علیهما السلام)
باز دل در سینه پرپر میزند
دست حاجت گشته بر در میزند
سوی حله میرود با پای دل
پُر نموده شهر را زآوای دل
دُر ز دُرج دیده ریزد دمبدم
بسته احرام توسل تا حرم
ما ز سنگ غصه بشکسته پریم
یا شریفه! الدخیل بنت الکریم
رو سِیَه هستم اگر چه رو زدم
رو بهخاک درگه بانو زدم
ای طبیبه از تو میخواهم شفا
گشتهام بیمار هجر کربلا
دردِ بی درمان فراق کربلاست
دردمندم، چاره دردست شماست
ناسپاسی علت هجران ماست
ما علیل و این حرم دارالشفاست
دیدهی دریاییام سوی شماست
ای کریمه! دست تو مشکل گشاست
ای ز داغ کربلا افروخته
ای میان خیمه مویت سوخته
ای گل نیلوفر باغ حسن
ای کتاب خاطرات پر محن
ای لبت از تشنه کامی گشته چاک
بارها غش کرده افتادی بخاک
با عمو بودی شریک غصهها
از برادر دیدهای دست جدا
پیکر پاشیده دیدی آه آه
او کنار علقمه، تو قتلگاه
تا تن قاسم شد از کین توتیا
با زُبیده بستهای از خون حنا
دفتر غمهای تو بی خاتمه است
خاطرات تو شبیه فاطمه است
چهرهی نیلی ز سیلی وای من
ارغوانی یاس گلزار حسن
دستهایت بسته با زنجیر شد
مادرت از غصههایت پیر شد
کوفه، زندان، مجلس ابن زیاد
یاس زرد و این همه بیداد؛ داد
با سکینه همطراز ماتمی
با رقیه نیز غمخوار غمی
ای نشان اقتدار مرتضی
ای مدال افتخار مجتبی
ماجرای حله بی تابت نمود
شمع آل مجتبی آبت نمود
آه زینب بیقرار غم شده
یک گل دیگر ز باغش کم شده
لالهی پرپر که خفتی زیر گل
حله شد میعادگاه اهل دل
باب فیض خویش برمن سد مکن
این گدا را دست خالی رد مکن
من صله می خواهم ازدست شما
«کربلا یا کربلا یا کربلا»
✍ #مصطفی_نظری_طهرانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای #بی_بی_شریفه دختر مظلومه امام حسن مجتبی (علیهما السلام)
در شهر حله دختری از آل مصطفی
زد خیمهای به وسعت تاریخ کربلا
دختی شریف از شَجَرِ پاک فاطمه
طفلی عفیف، میوهای از باغ مرتضی
بوی مدینه میرسد از حله بر مشام
انگار آرَمیده در این خاک مجتبی
بوی حسین میوزد از نالههای او
خیلی گریست در غم سلطان سر جدا
نامش شریفه، مرتبتش برتر از شرف
صحنش بهشت، خاک درش برتر از طلا
شهرت طبیبه، معنیِ "مَنْ اِسْمُهُ دَواْ"
خصلت کریمه، جلوهای از "ذِکْرُهُ شفا"
عجز طبیب را به حضورش بیاورید
زیرا که اوست داروی هر درد بی دوا
قلبش رئوف و دست عنایات او بسیط
روحش لطیف و وارث سرچشمهی سخا
چون پا به طوف مرقد پاکش گذاشتی
یک "رَبَّنا" بگو و ببین شرح "آتِنا"
رأس برادران به روی نیزه دید و گفت
خواهر فدای همت مردانهی شما
شد کشته از جفای گروهی سیاه دل
در آن اسارتی که شرر زد به ماسوا
✍ #رضا_خوبرو
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای #بی_بی_شریفه دختر مظلومه امام حسن مجتبی (علیهما السلام)
سالها به غیر احتشام ندیدی
محترمی غیر احترام ندیدی
بیم کجا داشتی ز جنگ و حوادث
صلح پدر را به جز قیام ندیدی
ای که سلامت رسیده از تو به عالم
بعد کربلا دگر سلام ندیدی
ای که طبیبی به درد غربت مردم
زخم گرفتی و التیام ندیدی
نان خور اجداد تو فقیر و اسیرند
وقت اسارت ولی طعام ندیدی
شب شده روزت اگر چه از غم کوفه
شکر خدا کن که روز شام ندیدی
نای عمو دیدهای اگر چه سر نی
چوب به روی لب امام ندیدی
شکر خدا کن نرفتهای به خرابه
شکر خدا مجلس حرام ندیدی
✍ #سیدمحمدحسین_حسینی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بهمناسبت بیستم محرم سالروز دفن بدن مطهر و معطر #جناب_جون_بن_حُوَی_ع
#اصحاب_امام_حسین_ع
▪️علامه مجلسی روایتی را از امام باقر (ع) نقل کرده که بدن وی پس از ده روز از دفن شهدای کربلا پیدا شد درحالیکه بوی عطر از آن به مشام میرسید.
📚مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۲۳.
✔️نام او در زیارت الشهدا آمده است: «اَلسَّلَامُ عَلَی جَوْنٍ مَوْلَی أَبِیذَرٍّ الْغِفَارِی».
...جُون آمد کنارِ اربابش
رخصتش را گرفت اما نه
التماسش نمود، او فرمود:
زحمتت دادهایم حالا نه...
گفت خارم، وَ خار میدانم
پیش گُل رنگ و روی بد دارد
دست رد را مزن به سینهی این
رو سیاهی که بویِ بد دارد
حرفهای غلام آتش بود
از جگر بود، بر جگر میزد
روی پای حسین چشمش بود
داشت از شوق، بال و پر میزد
اندکی بعد غرقِ خونش بود
رویِ شن سر گذاشت، چشمش بست
هیچ کس را صدا نزد از شرم
انتظاری نداشت، چشمش بست
ناگهان بویِ سیب را فهمید
گفت وقتی شهادتینش را
باورش نیست اینکه میبیند
بر رُخِ خود، رُخِ حسیناش را
سر او روی دامن است اما
زخمهای دلش نمک خورده
بوسهای زد به چهرهاش ارباب
بوسهای با لبی تَرَک خورده...
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e