#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
#امام_جواد_ع_شهادت
کبوترانه بیا در هوا پری بزنیم
به آستان بلند وفا سری بزنیم
بیا به خانۀ فیض جواد اهلالبیت
به این امید که در وا کند، دری بزنیم
سفر کنیم به پابوس چشمۀ خورشید
نفس در آینۀ ذرهپروری بزنیم
به شوق زمزم او تشنگی به دست آریم
ز کوثر کرمش نیز ساغری بزنیم
به پیشگاه گل زود پرپر زهرا
ز اشک دیده گلاب معطری بزنیم
به آستانۀ بابالمراد آن معصوم
سرشک عاطفه از دیدۀ تری بزنیم
صدای زمزمه آمد، چه میشود آبی
بر آتش دلِ سوزانِ مادری بزنیم
به بوی آن که شود سایهبان پیکر ماه
گلی به گوشۀ بال کبوتری بزنیم
✍ #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_مناجات
شکستهاند قلمها و بستهاند دهانها
نشستهاند قدمها و خستهاند توانها
نبرده راه به جایی خیال از تو سرودن
چه ساکناند زمانها، چه الکناند زبانها
چه حاجتی به بیان است آنچه را که عیان است
که شرح عمر کمت نیست در توان بیانها
کم از شکوه تو گفتند راویان احادیث
نشسته داغ عظیمی میان سینۀ آنها
کسی که حرز تو را بسته است بر سر بازو
کشیده خط سیاهی به دور خط و نشانها
یکیست لطف و عتابت هر آن که دور شد از تو
چشیده است بلاها و دیده است زیانها
تویی که مرجع حلُالمسائل است نگاهت
به ما نگاه بینداز در هجوم گمانها
همیشه قصۀ تو میخورد گریز به گودال
درست لحظۀ آخر بریده است امانها
رضا شدهست علیاکبر و شدی تو حسینش
عوض شدهست فقط جای پیرها و جوانها
دوباره راهی مشهد شدیم و توشۀ ما شد
پر از عریضۀ حاجت شبیه نامهرسانها
غریبزاده! قریبِ به اتفاق سپردند
که حاجت از تو بخواهیم ای امام جوانها!
✍ #سیدمحمدجواد_میرصفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_مناجات
شَمَمتُ ریحَکَ مِن مرقدِک، فَجَنَّ مشامی
به کاظمین رسیدم برای عرض سلامی
تو آن همیشه امامی، من آن همیشه غلامم
من آن همیشه غلامم، تو آن همیشه امامی
مرا خیال نمازت شبی کشید به رؤیا
عجب رکوع و سجودی، عجب قعود و قیامی
چه اشتراک قشنگیست بین طوس و مزارت
که از تو و پدرت هست در دو صحن مقامی
نوشتهاند به باب الرضا تمامیِ جودی
نوشتهاند به باب المراد جودِ تمامی
شبی ز بخت بلندم به خانۀ تو رسیدم
چه سفرهدار کریمی، چه خوانی و چه طعامی
سؤال داشتم از غربتت، زمان به عقب رفت
نگاه بود جوابت، نه حرفی و نه کلامی
عجب فراز عجیبی، عجب غروب غریبی
پس از سه روز هنوز آفتاب، بر لب بامی...
✍ #سیدمیلاد_حسنی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_مناجات
عاشقم عاشق نامی، منم و عشق امامی
غرق در سرّ جوادم، چه امامی و چه نامی
دفزنان، خواند مدینه: «طَلَعَ البَدرُ عَلَینا»
سر زد از خانۀ خورشید، عجب ماه تمامی
نُه کبوتر، دل تنگم به حرم کرده روانه
تا به تو، از قم و مشهد برسانند سلامی
شدهای پیرِ جهانی به جوانی و شدم من
بندۀ پیر خرابات و عجب لطف مدامی
«همه عزّی و جلالی، همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری، همه جودی و» مرامی
آه! اگر نان یتیمی، رسد از خوان کریمی
وای! اگر از تو جوادی، برسد جامه و جامی
با تو، بیخود شدن از خویش؛ چه مستی حلالی!
بی تو، چرخیدنِ بیعشق؛ چه احرام حرامی!
پسر حیدری و خاتم جود است به دستت
شود آزاد، نگاهت اگر افتد به غلامی
عالمی دل به رضا بسته، رضا دل به تو داده
بردهای خسرو شیرین! دل سلطان به کلامی
باب اگر باب جواد است، در آن گوشه مقیمم
بیش از این در همه آفاق، مگر هست مقامی؟
«من از آن روز که در بند تو» هستم، شدم آزاد
ندهم هر چه رهایی، به چنین حلقۀ دامی
به چه کار آیدم این سر؟ نرسد گر به سرایت
بشکند پای طلب، گر نزند سوی تو گامی
ای محمد! برسد بعد تو، همنام تو بیشک
که بر این سلسله، نامش بشود حُسن ختامی
نظری کن که دلم را برسانم به طلوعش
که خروش قلمم را، برسانم به قیامی
✍ #قاسم_صرافان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_مناجات
با حضورت ستارهها گفتند
نور در خانۀ امام رضاست
کهکشانها شبیه تسبیحی
دستِ دُردانۀ امام رضاست
مثل باران همیشه دستانت
رزق و روزی برای مردم داشت
برکت در مدینه بود از بس
چهرهات رنگ و بوی گندم داشت
زیر پایت همیشه جاری بود
موج در موج دشتی از دریا
به خدا با خداتر از موسی
بیعصا میگذشتی از دریا
با خداوند همکلام شدی
علت بُهت خاص و عام شدی
«کودکیهایتان بزرگی بود»
در همان کودکی امام شدی
رزق و روزی شعر دست شماست
تا نفس هست زیر دِیْن توایم
تا جهان هست و تا نفس باقیست
ما فقط محو کاظمین توایم
من به لطف نگاهت ای باران
سوی مشهد زیاد میآیم
دست بر روی سینه هربار از
سمت باب الجواد میآیم
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
میان حجره چنان ناله از جفا میزد
که سوز نالهاش آتش به ماسوا میزد
به لب ز کینۀ بیگانه هیچ شکوه نداشت
و لیک داد، ز بیداد آشنا میزد
شرار زهر ز یکسو، لهیب غم یکسوی
به جان و پیکرش آتش، جدا جدا میزد...
صدای نالۀ وِی هی ضعیفتر میشد
که پیک مرگ بر او از جنان صلا میزد
برون حجره همه پایکوب و دستافشان
درون حجره یکی بود و دست و پا میزد
ستاده بود و جواد الائمّه جان میداد
از او بپرس که زخم زبان چرا میزد
✍ #علی_انسانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
به چشمت میهمان کردی تمامِ عمر، زمزم را
به خاکِ تشنه خواندی آیهی بارانِ نمنم را
تویی آن کودکی که از سکوتش درس میریزد
دهان وا کن که بشناسند از هر علم، اَعلَم را
غلام خُردهشاگردانِ شاگردانتان میشد
به دَرسَت میفرستادند اگر یحییبناَکثَم را
زیادت نه؛ کمت هم از سر عالَم زیادی بود
نمیدانند دستان جوادت معنی کم را
نمکنشناسها انداختند اندازهی جودت
به جان شانهات سنگینی یک کوهْ ماتم را
به مشتت جمع شد کابوسِ خاکِ چادر مادر
زمین با اشکهایت ریخت بر سر؛ خاکِ عالم را
قیامِ انتقام از دستهای کوچکت پا شد
چشاندی بر دهان کوچه چندین مشتِ محکم را
تو را با روضههای مادرت کشتند، با سَم نه
به کامت ریخت انگورِ اجل با زهر، مرهم را
اگر میدید امّالفضل، درمانت شهادت بود
به بیمارش نمینوشاند، هرگز مرهمِ سَم را
نوای العطشهای تو گفت اینجا حسینیّهست
کف و دف را بیاندازید، بردارید پرچم را
زمین در قابِ چشمش آخر ذیالقعده را میدید
نگاه تشنهات یک آسمان ماهِ محرّم را
مسافر بودی و پشتِ نگاهت کاسهآبی ریخت
نشان میداد حالِ رفتنت یک کربلا غم را
✍ #رضا_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح
هر که راهی در حریم خلوت اسرار داشت
دل برید از ماسوا، سر در کمندِ یار داشت
در پناه معرفت، در پرتو آزادگی
راه حرّیت سپرد و شیوۀ احرار داشت
من غلام همت آنم که از روزِ نخست
افتخارِ دوستی با عترتِ اطهار داشت
جز «رضا» عهد مودّت با کسِ دیگر نبست
جز «جواد» از هر چه گویی بگذر و بگذار داشت
تا جمال شاهد ما در حجاب غیب بود
ادعای صدق ما را مدعی انکار داشت
کیست این مهر جهانآرا که همچون آفتاب
جلوهها نور جمالش از در و دیوار داشت
کیست این سرو سَهی بالا، کز استغنای طبع
لطف و احسان و کرم بود آنچه برگ و بار داشت
یک طرف خیر کثیر فاطمه میراث برد
یک طرف خُلق عظیم از احمد مختار داشت
مظهر تقوا و عصمت، مطلع «اَللهُ نور»
نور علم و معرفت از حیدر کرّار داشت
مطلع الفجر حقیقت آشکارا شد از این
لیلة القدری که مخفی ماند و بس مقدار داشت
نازپروردی که شبها تا سحر شمس الشموس
در کنار مهد نازش دیدۀ بیدار داشت
جلوۀ حسن خدادادش تجلّی تا نمود
بُرد از آیینۀ دلها اگر زنگار داشت
نور علمش گرچه روشن کرده بود آفاق را
دشمن از بیدانشی با او سر پیکار داشت
مجلسی آراست در دربار خود مأمون، ولی
قصد شوم خویش را هم مخفی از انظار داشت
«پور اکثم» ریخت در آن جمع، طرح یک سؤال
یعنی از آن حجت معصوم استفسار داشت
«چیست حکم آنکه مُحرِم بود و قتل صید کرد؟»
آن ولیالله ناطق در جواب اظهار داشت:
«کشت از راه خطا، یا عمد؟ در حِلّ یا حرم؟
بنده یا مولی؟ پشیمان بود یا اصرار داشت؟
بسته بود احرام حج یا عمره؟ شب یا روز بود؟
جهل بر او چیره شد یا علم بر این کار داشت؟
خردسالی بود وین صید نخستش بود؟ یا،
سالخوردی بود و زین پروندهها بسیار داشت؟
صید، وحشی بود یا نه، رام بود آرام بود؟
با کدامین صید آن صیّادِ مُحرِم کار داشت؟»
چون رسید اینجا سخن «یحیی بن اکثم» شرمگین
با چنان فضل و کمال از دانشِ خود، عار داشت
«خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم
کاین همه نقش عَجَب در گردش پرگار داشت»
بر در این روضه «رضوان» مژدۀ «طوبی لکم»،
از پی عرض ارادت عرضه با زُوّار داشت
باید اینجا با کمال معرفت شد عذرخواه
هم سرشک توبه هم تسبیح و استغفار داشت
باید اینجا حلقۀ بابِ شفاعت را گرفت
سر به زیر از شرمساری، رویِ دل با یار داشت
باید اینجا چون «اباصلت» از سویدای ضمیر
گاه ذکر «یا جواد» و گاه «یا غفّار» داشت
باید اینجا چنگ زد بر دامن «أمَّن یُجیب»
منتظر بود و به مضطرّ حقیقی کار داشت
گر چه ما امروز محروم آمدیم اما «شفق»
ای خوشا آنکس که فردا وعدۀ دیدار داشت
✍ #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
اینجا به جای اینکه برایت دعا کنند
کف میزنند تا نفست را فدا کنند
باید فرشتهها همه با بالهای خود
فکری برای چشم پُر اشک رضا کنند
هر چند تشنهای ولی آبت نمیدهند
تا زودتر تو را ز سر خویش وا کنند
بال فرشتههای خدا هست پس چرا !؟
این چند غلام تو را جابجا کنند
حالا کبوتران پَر خود را گشودهاند
یک سایبان برای تنت دست و پا کنند
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
ارث قبیله است که هرکس جوانتر است
مویش سفید گشته و قدش کمانتر است
این بیست و پنج سال که سنی نمیشود
اما بهار عمر شما پر خزانتر است
تو مجتبای خانهی موسی بن جعفری
با همسری که از همه نامهربانتر است
زهری کشنده بود و لبت را سیاه کرد
زهری که چوب نیست؛ ولی خیزرانتر است...
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
خواهر نداشتی که به جای تو جان دهد
یا گرد و خاک پیرهنت را تکان دهد
از روی خاک حجره سر خاکی تو را
بر دارد و به گوشهی دامن مکان دهد
میخواهی آب آب بگویی نمی شود
گیرم که شد ولی چه کسی آبتان دهد؟
چندین کنیز را وسط حجره جمع کرد
میخواست دست و پا زدنت را نشان دهد
بالا نشستهای و جهان زیر پای توست
وقتش شده گلوی شهیدت اذان دهد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
ای حجرهات غریبترین جای این جهان
در قتلگاهت... آه... کسی نیست روضه خوان،
جز مادری جوان که ز جان آه میکشد
هنگام دست و پا زدنت با قدی کمان
بغداد شد مدینه و مردی که باز هم
در خانهاش ز کینۀ همخانه داد جان
جعده است ام فضل و تو هم مجتبی ولی
آن پستتر از این و تو مظلومتر از آن
آنقدر بی کسی که به دستور همسرت
مشتی کنیز مست که رقاص و شادمان،
با سوز نالههای تو بر طبل میزنند
تا نشنوند داد دلت را در آن میان
آنقدر بی کسی که تنت را کشان کشان
دادند روی بام به دستان آسمان
اما برای اینکه نسوزد تنت ببین
از مشهد آمدند تمام کبوتران
آه از تنی که زیر شررهای آفتاب
پوشیده بود پیکرش از نیزه و سنان
✍ #محمدعلی_بیابانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امام_جواد_ع_مدح_و_مناجات
ای دوست به درگهت مراد آوردم
از دست ستمها به تو داد آوردم
نام تو جواد است و خدای تو جواد
امید به لطف دو جواد آوردم
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
↳ @dobeity_robaey
#امام_جواد_ع_مدح_و_مناجات
#امام_جواد_ع_شهادت
امام مستجاب الدعوه! دلها را هوایی کن
نوای از نَفَسْافتادگان را نینوایی کن
مرا بر سفرهی احسان خود بنشان تمام عمر
ولی ذکر لبم را یا علی موسی الرضایی کن
بیا از کودکی مثل مسیح و حضرت یحیی
فقط بر سرزمین قلبها فرمانروایی کن
کسی از آستانت دست خالی بر نمیگردد
مرا مشمول اقیانوسی از حاجتروایی کن
شبیه کشتی طوفانزده درگیر گردابم
تو سُکاندار این کشتی بمان و ناخدایی کن
جواد اهل بیتی و جوانی وقت رفتن نیست
بمان و بیشتر از اهل عالم دلربایی کن
تو رازِ نُه فلک را فاش کردی با کراماتت
پس از این هم جهان را غرق نور و روشنایی کن
تو راز «کُلُ ارضٍ کربلا» را خوب میدانی
زمان را کاظمینی کن، زمین را کربلایی کن
✍ #احمد_علوی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_مناجات
#امام_جواد_ع_شهادت
تو را همراه خود آوردهاند از شرق بارانها
تو را ای زادهٔ شرقیترین خورشید دورانها
چه بذر برکتی آوردهای از آسمان با خود
چه خیری از زمینِ خود درو کردند دهقانها
چه لحنی و چه حرفی در بیان و بر زبانت بود
که تسبیح سخن افتاد از دست سخنرانها
به رویت چشم میبستند ای خورشیدِ دانایی
بزرگی تو کوچک دیده شد در چشم نادانها
سؤالی را که میپرسند محکوم جواب توست
چه پاسخها گرفت از باب علمت، جهل انسانها
مگر از چشمهٔ نامت نمیجوشد خیال شعر
چرا اینقدر کم جاری شدی از چشم دیوانها..
نبر بخشندگی را با خودت از سفرهٔ دنیا
نرو! در حسرت جود تو میمانند مهمانها
سفارش کن مرا هم نزد بابای رئوف خود
اگر یادی کند فرزند، میبخشند سلطانها
✍ #جعفر_عباسی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_مناجات
تو از ازل جوادی و ما از ازل فقیر
"یا ایُّهَاالجَواد! تَصَدَّق عَلَی الفَقیر"
حس کرده است ثروت عالم به دست اوست
وقتی گرفته است تو را در بغل فقیر
از حدّاکثر همه سر بوده هر زمان
از تو رسیده است به حدّاقل، فقیر
این گوشهچشم توست که اکسیر اعظم است
با یک نگاه تو به غنی شد بدل فقیر
از دیگران زیاد شنیده، ولی فقط
دیده همیشه جود تو را در عمل فقیر
با دست پُر به خانهی خود رفته هر زمان
با دست خالی آمده در این محل فقیر
از آن زمان که لطف تو را دید تا ابد
شد روزگار تلخ به کامش عسل فقیر
"دارایی جواد به منزل نمیرسد"
دربارهی تو ساخته ضربالمثل فقیر
این بیتها گدای جوادالائمهاند
با این نیّت ردیف شده در غزل فقیر
یابنالحسن! به نیّت تعجیل در ظهور
"الغوث" دم گرفته غنی، "العجل" فقیر
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
ای که در چشم ملائک نوری
شجر طوری و نور حوری
دل شیدازدگان را شوری
بس که در جود و کرم مشهوری
جود، مسکین در خانهی توست
خاکبوس در کاشانهی توست
ما نه در عشق سفیران توأیم
که گرفتار و اسیران توأیم
خاکبوسان و حقیران توأیم
مستمندان و فقیران توأیم
بر گدایان درت احسات کن
همه را بر کرمت مهمان کن
کوی تو قبلهی دلهاست جواد
حرمت عرش معلاست جواد
بس که گلزار تو زیباست جواد
وصل آن آرزوی ماست جواد
ای که مهرت به سرشت همه است
کاظمین تو بهشت همه است
ای که بر عرش برین قائمهای
ای که امید دل ما همهای
تو صفای سحر و زمزمهای
تو جگر سوختهی فاطمهای
دیدهات گر که زطفلی تَر بود
دل تو خونجگر مادر بود
زهر زد تا که شرر بر دل تو
بسته شد سوی جنان محمل تو
پُر شد از هلهلهها منزل تو
خنده میکرد تو را قاتل تو
تو که گفتی جگرم میسوزد
ز شرر بال و پرم میسوزد
چشم هستی همه گریان تو بود
حال خورشید پریشان تو بود
گوئیا شام غریبان تو بود
جسم تو کعبهی مرغان تو بود
صبح تا شام طوافت کردند
به روی بام طوافت کردند
دوست دارم ز غمت گریه کنم
همه شب بر المت گریه کنم
ز فراق حرمت گریه کنم
بر تو و عمر کمت گریه کنم
گر چنین خستهدل و پُر دردم
یاد عمر کم زهرا کردم
ای شفای دل بیمار همه
شاهد چشم گهربار همه
چلچراغی به شب تار همه
همه جا مونس و غمخوار همه
به «وفایی» تو کرامت داری
لطف در روز قیامت داری
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
هم آسمان قصیدهای از بیکرانیاش
هم بی کرانهها غزلِ آسمانیاش
ای کالها! کمال، سرِ کوچهباغ اوست
باید رسید تا به خدا با نشانیاش
او در مدینه جای پدر را چه پُر نمود
در غیبت پدر، پسر و میزبانیاش...
باغِ معارف است حدیثاش، پیمبران
حَظ میبرند موقعِ شیرینزبانیاش
بابُ الجواد، حاجت ما را چه زود داد
مشهد پُر است از نفسِ مهربانیاش
ششگوشه شد ضریحاش اگر، بی دلیل نیست
از شش جهت گداست در این میهمانیاش
یارب مگیر فیضِ شبِ کاظمین را
هرکس خوش است پیشِ عزیزان جانیاش
حالا کبوتران همه از مشهد آمدند
تا آسمان بام، پی سایبانیاش
آقایِ طوس از جگرش آه میکشد
در کنجِ حجره تا پسرش آه میکشد
اُفتاده است رویِ زمین و برابرش
لبخند میزند به تقلاش همسرش
اُفتاده است رویِ زمین، دید مثلِ او
اُفتاده است در وسطِ کوچه مادرش
قسمت نبود آب بنوشد بهجای آن
خاکی شده است حیف لبانِ مطهرش
این پشت بام گودی گودال نیست شُکر
با پا نیامدهست کسی رویِ پیکرش
سخت است فکر این غم و سخت است باورش
مردی که قاتلش بشود زهرِ همسرش
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
ناامیدم، دوباره مأیوسم
باز با دستِ خالی آمدهام
باز هم چون همیشه محتاجم
به امام جواد رو زدهام
او مراد است و من مریدترین
او جواد است و من گرفتارم
نذر کردم گدای او باشم
شکر حق که گدای دربارم
هر زمان غرق در نیاز شدم
دست لطفش به من عطا کرده
او همیشه به وقتش آمده است
دردهای مرا دوا کرده
دست حاجات من گره خورده
به نگاه پُر از کرامت او
کاش که قسمت منم بشود
در مضیفش، غذای حضرت او
حرمش حس دلنشین دارد
همه جای حرم خراسانیست
هر طرف را که خوب میبینی
مملو از زائران ایرانیست
اُنس داریم از تولدمان
به امام رئوف و فرزندش
به جوادش که ما قسم دادیم
خوب حس کردهایم لبخندش
مشت خود را به خاک میکوبید
ناله میزد "لاَخرَجَنَّهُما"
پدرش سینه میزد و میسوخت
تا که میگفت "اَحرَقَنَّهُما"
از پدر غرق اشک میپرسید
واقعاً مادرم در آتش سوخت؟!
مادرم سوخت! محسنش هم سوخت؟!
پَر تاجِ سرم در آتش سوخت؟!
::
مادری بود از بس این آقا
روضهاش روضهی حسن شده بود
قاتلش یار همزبانش شد
آه! با مادر هم سخن شده بود:
آه! آتش به جانم افتاده
آه مادر! برس به فریادم
مثل فرزندهای دیگر تو
دم آخر به خاک افتادم
لبم از تشنگی کبود شده
عطش از رنگ و روی من پیداست
پهلویم تیر میکشد مادر
این هم از غربت بنیالزهراست
جگرم پاره پاره شد مادر
خون چکیده ز گوشهی دهنم
زهر اثر کرده و کبود شدم
درد افتاده در تمام تنم
هرچه شد، نیزه بر تنم نزدند
و سه شعبه به قلب من نزدند
کسی اینجا به فکر غارت نیست
چنگ بر کهنه پیرهن نزدند
هیچکس بی وضو و با چکمه
وای من روی سینهام ننشست
هیچکس پشت و رو نکرد مرا
هیچکس سینهی مرا نشکست
آه از قلب خستهی زینب
ضربانی که باز تند شده
آه از ضربهی دوازدهم
آه از خنجری که کند شده
بدنم زیر آفتاب اما
بدنم زیر دست و پاها نیست
سر پاداشِ بردنِ سر من
بین شمر و سنان که دعوا نیست
✍ #رضا_تاجیک
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_مناجات
یا جواد الأئمه میگویم
میشود کفتر دلم آزاد
دم باب الجواد با نامت
پدرت هرچه خواستم را داد
پسر بهترین پدر، بَه بَه
پدر بهترین پسر، بَه بَه
خلقتت اوج آفرینش بود
به ظرافاتِ این هنر، بَه بَه
مدح جود تو را خدا گفته
از تو گفتن نه کار شاعرهاست
از تو کم گفتهایم، تقصیرِ
بیهنر بودن معاصرهاست
نسخهی دیگر امام رضا
صاحب منبر امام رضا
لقبت میبَرَد دل ما را
ای علی اکبر امام رضا
حکمتی داشته، امام رضا
به خراسان اگر که راهی شد
پدرت ساکن است اینجا، پس
اهل ایران حساب خواهی شد
نام زیبای تو مِی ناب است
رونق کسب و کار ساقیهاست
یا جواد الأئمه! انصافاً
مرقدت مشهد عراقیهاست
✍ #حمیدرضا_محسنات
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
چشمهی خشکیده را شب تا سحر پُر میکنند
سفرههای اشک ما را پشت در پُر میکنند
هرکه هستی، هرچه هستی از کریمان کم نخواه
دست خالی را کریمان، بیشتر پُر میکنند
مُشت خاک از کوچهای ویرانه دستم را گرفت
خاکها را میخرند و جاش، زر پُر میکنند
ما گداها آبروریزیم اما اهل جود
کیسهی ما را همیشه بی خبر پُر میکنند
بارِ مانده بر زمین را روی شانه میکِشند
شهر را با جودشان اهل نظر پُر میکنند
سائل باب الجوادم، زائر باب المراد
در حرم کشکول من را بی ضرر پُر میکنند
::
من فدای تشنهای که زهر خورده جای آب
آنکه در جانش حرامیها شرر پُر میکنند
پیش چشم آن کسی که تشنه خورده بر زمین
از چه آب کاسهها را اینقدر پُر میکنند
✍ #رضا_دین_پرور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
ای آن که کرم ریزد، از دستِ کریم تو
احسان و کرم باشد، مسکین حریم تو
هرکس که شود آگه، ازلطف عمیـم تو
داند تو کریمی و، آئیـن عطا داری
هم روشنی ماهی، هم چشمهی خورشیدی
هم قبلهی دلها و، هم کعبهی امیدی
هم مَحرم راز حق، هم جلوهی توحیدی
سرتا به قدم نور و، ایمان و وفا داری
ای آن که فروغ حق، تابد زجمال تو
اندیشه کجا یابد، راهی به کمال تو
قُدسی نَفَسان خوانند، آیات کمال تو
این شوکت و عزت از، الطاف خدا داری
ای هر دل آزاده، گردیده اسیـر تو
هرتشنه لبی سیراب، از خیر کثیر تو
در "جود" ندیده کس، همتا و نظیر تو
دریای خروشانی از جود و سخا داری
با گوهر مهر خود، برما تو بها دادی
شام غم یاران را، انوار و ضیا دادی
با دیدن نابینا، اورا تو شفا دادی
در هر نگه لطفت، اکسیـر شفـا داری
::
در حجرهی دربسته، با سینهی تفدیده
شام غم و غربت را، چون تو، چه کسی دیده
زهرا به تو نالیده، قاتل به تو خندیده
جان و دل پُر شوری، از درد و بلا داری
ای سوخته چون شمع و، جان داده چو پروانه
با لعل لب عطشان، در حجره و در خانه
گر بعد شهادت هم، ماندی تو غریبانه
میراث غم و غربت، از کربوبلا داری
بنگر تو «وفایی» را، با این دل شیدایی
وقتی که گرفتارم، من در شب تنهایی
چشمم به رهت باشد، تا بر سرِ من آیی
چون لطفِ فـراوانی بر اهلِ ولا داری
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
افتاده بود تشنهلب و آه میکشید
فریاد بی کسیش به جائی نمیرسید
او رحمت رحیم، جواد الائمه بود...
میداد از کرامت خود بر همه امید
من درک کردهام خودم این نکته را که هست
نام جواد بر همه ی قفلها کلید
دریای جود و عاطفه و ناجی غریب
قبله... مراد... شهره به مِهر است و من مرید
برشانه داشت بار غم غربتی قدیم
روی لبش ترانهی یاحی و یاشهید
مجموعهای ز مقتل اولاد فاطمه است
پس روضههاش میطلبد گریهی شدید
باید به پای روضهی این سرور صبور
سر را شکست... گریبان ز غم درید
کف میزدند با نفس آتشین او
چندین کنیزِ پستِ زنا زادهی پلید
شرمندهام ز حضرت زهرا از این کلام
آنقدر ناله زد ز عطش تا نفس برید
سر را گذاشت گوشهی حجره به روی خاک
گریان به سمت قبله غریبانه پا کشید..
✍ #مجتبی_روشن_روان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
باز در کارم گره افتاد «یا باب المراد»
میزنم نام تو را فریاد «یا باب المراد»
در گرفتاری و بیماری و سختی و بلا
خوشترین دم، بهترین اوراد «یا باب المراد»
جدّ تو باب الحوائج، بابِ تو باب الکرم
تو جوادی، وارث اجداد «یا باب المراد»
تو جوادی از شب میلاد ای دریای جود
ما گدا هستیم مادرزاد «یا باب المراد»
(با توسل بر تو هر بی خانهای شد خانه دار
تا قیامت خانهات آباد «یا باب المراد»)
آبرویش میرود هر کس گدایی میکند
من "گدایی" آبرویم داد «یا باب المراد»
گفته بابایت کسی را دست خالی رد نکن
جان بابایت نما امداد «یا باب المراد»
::
مثل مظلوم مدینه مقتلت شد خانهات
ای غریب دوم بغداد «یا باب المراد»
یاور بیچارهها! یارت تورا بیچاره کرد
ای به ام الفضل لعنت باد «یا باب المراد»
تو که دربِ خانهات وا بود بر روی همه
در به رویت بست از بیداد «یا باب المراد»
میزدی تو دست و پا و دست میزد قاتلت
کس نشد مثل تو دشمن شاد «یا باب المراد»
سر نهادی روی خاک اما کجا مثل حسین
پیکرت در زیر پا افتاد «یا باب المراد»
✍ #عبدالحسین_میرزایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
در زیر آفتاب تو ماندی، حسین هم
ای تشنه! دور از آب تو ماندی، حسین هم
پیر و جوان نداشت! که یک نور واحدید
در قلب شیخ و شاب تو ماندی، حسین هم
کم یا زیاد مرثیه فرقی نمیکند
در روضه در کتاب، تو ماندی، حسین هم
گودال و بام، مرز قبول شهادتند
راضی از انتخاب، تو ماندی، حسین هم
شمشیر و زهر هردو جگر پاره میکنند
دل خون و دل کباب، تو ماندی، حسین هم
هرگز نمیرد آنکه از او زندهایم ما
پس با همین حساب، تو ماندی، حسین هم
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e