eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.4هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سال‌ها از تو بی‌خبر گشتم گام‌گام از تو دورتر گشتم می‌دویدم به جانب دوزخ تو صدایم زدی که برگشتم @hosenih غرق در رحمت تو بودم باز پیش تیر بلا سپر گشتم بس‌که در آتش گنه ماندم پای تا سر همه شرر گشتم برگ و بارم تمام ریخته بود به عطای تو بارور گشتم سفر از خویشتن نکرده هنوز با سگ نفس، هم‌سفر گشتم وای من! کعبه را رها کردم دور شیطان خیره‌سر گشتم @hosenih دامن یار را رها کردم که به هر سوی، دربه‌در گشتم تا ببخشی دوباره «میثم» را دور آل پیامبر گشتم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ عمرت به سر آمد کجا بودی تو بنده ؟ از خالق خوبت جدا بودی تو بنده از ما بدی دیدی مگر ای دلشکسته ؟ با ما چرا نا آشنا بودی تو بنده ؟ @hosenih چشم انتظار توبه ات بودم بیایی تا بخشم عصیانت ، کجا بودی تو بنده همراه با اهل معاصی بوده ای تو گاهی جسور و بی حیا بودی تو بنده گاهی تجرّی در گناهانت فزون شد مست معاصی و خطا بودی تو بنده هر بار خواندم تا به شهرالله آیی عازم به صحرای جفا بودی تو بنده در ارتکاب جرم غرق شور بودی بی حال هنگام دعا بودی تو بنده یک نیمه شب رو سوی درگاهم نکردی بی بهره از حال بکا بودی تو بنده سرمایه ات جز کرده ی باطل نباشد بی حاصل از یا ربنا بودی تو بنده در نامه ی اعمال تو خیری نمانده در زمره ی اهل ریا بودی تو بنده جای زکات و خمس و ردّ مال ایتام در رشوه خواری در ربا بودی تو بنده نه حمد و تسبیحی ، نه شکریّ و نه ذکری با نفس اما همنوا بودی تو بنده با این همه زشتی تو را می بخشم آری چون دوستدار مرتضی بودی تو بنده در آتش قهرم نمی سوزد دلت چون گریه کن خیرالنسا بودی تو بنده @hosenih از هر عذابم دور هستی که به هیئت در حصن شاه کربلا بودی تو بنده هر قطره اشکت شعله ها خاموش سازد چون شیعه ی آل عبا بودی تو بنده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شد وقت آنکه درد نهان را دوا کنیم روی نیاز خویش بسوی خدا کنیم بیگانگی بس است ز درگاه کردگار خود را دمی به خالق خود آشنا کنیم @hosenih اشکی ز چشم خویش بریزیم و لحظه ای از بهر شستشوی گناهان شنا کنیم تا کاسه های دیده نگردیده پر ز خاک چشمی به سوی بی کسی خویش وا کنیم از یاد رفته وعده ی روز الست ما یک شب وفا به وعده ی قالو بلی کنیم تا از پی شفاعت ما چاره جو شود روی نیاز را به سوی مصطفی کنیم از قلب سوزناک سوی کشور نجف با گریه، التجا به شه اولیا کنیم گاهی سوی ولیّ و نبی ملتجی شویم گه روی استغاثه به خیرالنّساء کنیم دستی به دامن حسن مجتبی زنیم رویی به آستان شه کربلا کنیم این پنج تن مقرّب درگاه داورند هر پنج را شفیع، پی مدّعا کنیم @hosenih یا رب دری گشا ز هدایت برای ما شاید دگر ز کثرت عصیان حیا کنیم ما را ببخش ورنه به آل عبا تو را چندان قسم دهیم که از خود رضا کنیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ جای خلوت کردن و بیتوته جلوت میکنم پنبه ای در گوشم و یک ریز صحبت میکنم من خودم وضعم خراب است و گنه کارم ولی این و آن را دائما دارم نصیحت میکنم @hosenih جای شاکر بودن و تسلیم امر تو شدن تا بلایی میرسد فورا شکایت میکنم تازه فهمیدم چرا سوزی ندارد ناله ام چونکه تهمت میزنم یا اینکه غیبت میکنم من خودم را میشناسم، رو نده گاهی بزن اینقدر بخشش نکن دارم بدعادت میکنم سیئاتم را بدل کردی به خوبی ها، ولی جای عبد تو شدن به تو خیانت میکنم کربلا رفتن برای من شده یک آرزو اربعینی قسمتم کن التماست میکنم قبه اش با مجلس اش فرقی ندارد باطنا بین روضه کربلایش را زیارت میکنم دوستان من همه گریه کن و سینه زن اند من فقط با نوکران تو رفاقت میکنم @hosenih لحظه ی افطار تا آب گوارا میخورم قاتلانش را هزاران دفعه لعنت میکنم از عطش لبهای او مثل دو تکه چوب شد تا زمین افتاد دور خیمه ها آشوب شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ما آیه‌های عصر خسرانیم معجونی از تردید و ایمانیم عهد الست از یادمان رفته‌ست ما اهل نسیانیم، انسانیم @hosenih تبعیدمان کرده‌ست اقیانوس امواج سرگردان طغیانیم عالم همه آیات توحید است با این‌همه، ما بندۀ نانیم هم هم‌چنان دلتنگ فردوسیم هم در صف گندم، فراوانیم @hosenih ما آتشیم و عمر ما هیزم از خاطرات خود گریزانیم ای آه! اگر سوی خدا رفتی با او بگو که ما پشیمانیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کمتر اگر ز خارم، یا واسع المغفره بر تو امیدوارم، یا واسع المغفره درمانده و فقیرم، در نفس خود اسیرم بنگر به حال زارم، یا واسع المغفره @hosenih در ظلمت گناهان، گردیده ام هراسان شد تیره روزگارم، یاواسع المغفره غفار هر ذنوبی، پوشندۀ عیوبی آگه توئی ز کارم، یا واسع المغفره گر بنده ای بدم من، شرمنده آمدم من با جرم بی شمارم، یا واسع المغفره هم طاعتی ندارم، هم فرصتی ندارم چون ابر اشکبارم، یا واسع المغفره من غرق سیئاتم، تا ندهی نجاتم اسیر این حصارم، یا واسع المغفره گر چه حیا نکردم، بر تو وفا نکردم شرمنده ام ز کارم، یا واسع المغفره غیر از تو کس ندارم، فریاد رس ندارم تویی امید و یارم، یا واسع المغفره شادان دل از محن کن، رحمی به حال من کن گر مستحق نارم، یا واسع المغفره @hosenih رفته ز دست صبرم، گریه کنم به قبرم نالم به شام تارم، یا واسع المغفره تا بر دل «وفائی»، بخشی تو روشنائی شد همه شب شعارم، یا واسع المغفره ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نومید نمی‌شویم یک آن از ‌تو دیدیم ‌مگر ‌به ‌غیرِ ‌ا‌حسان از تو؟ @hosenih جر‌م و ‌گنه و ‌خطا و ‌عصیان از ما جود و کر‌م و عطا و ‌غفران از تو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گفت دیباچه ی غم گفتمش ای دوست منم گفت رانده ز حرم گفتمش ای دوست منم گفت آن عبد فراری که سراپا گنه است زده با نفس ، قدم گفتمش ای دوست منم @hosenih گفت آن بنده ی شیطان که دل ما سوزاند خصم ما شد همه دم گفتمش ای دوست منم گفت آن پشت به درگاه ربوبی کرده آن به خود کرده ستم گفتمش ای دوست منم گفت آن غرق به گرداب معاصی به کجاست ؟ با گناهانِ چو یم گفتمش ای دوست منم گفت آن کیست که با این همه نافرمانی نوشد از جام کرم ؟ گفتمش ای دوست منم گفت کو تشنه لب آب بقای کرمم تا کشد پا ز عدم ؟ گفتمش ای دوست منم @hosenih گفت آن کیست که سینه زن مولا گردد ؟ تا خورد شیعه رقم گفتمش ای دوست منم گفت در جمعِ مناجات کنانِ سحری کیست مهدیش ، صنم ؟ گفتمش ای دوست منم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی نه من آنم که زلطف و کرمت چشم بپوشم نه تو آنی که کنی منع گدا را زنگاهی @hosenih در اگر باز نگردد نروم باز بجائی پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی تو کریمی و دو صد کوه به یک کاه ببخشی من بیچاره چه سازم که ندارم پر کاهی سوز دوزخ به از این کز شرر عشق نسوزم به بهشتم ندهم گر بدهی شعلۀ آهی سوز ده تا که بسوزد زغمت سخت درونی اشک ده تا که بگرید زغمت نامه سیاهی چو بدوزخ زدهان شعله صفت سر بدر آرد این زبانی که دل شب به تو گفته است الهی چون پسندی که فرود آوری اش در دل آتش این جبینی که به خاک تو فرود آمده گاهی @hosenih سخن از وسعت عفوت نتوان گفت که فردا جرم کونین به پیش کرمت نیست گناهی دست «میثم» تو بگیر از کرم خویش که باشد همچو کوری که نشسته است به غفلت سر چاهی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ، ▶️ با نامه ای سیاه و وجودی پر از گناه بر درگه خدای خود آورده ام پناه خالی تر از همیشه و عاصی تر از همه رو کرده ام به سوی تو، هرچند روسیاه @hosenih من را بخر که نرخ خودم را شکسته ام چوب حراج بر تن من خورده با گناه روزی که هر که با عملی می رسد به تو من در بساط خویش چه دارم به غیر آه من خواب ماندم و ‌ثمرم سوخت ای خدا -یک قرص نان بده- ثمرم را خودت بخواه یک قرص نان که فاطمه می پخت کافی است خلقی به کوله بار بگیرند زادِ راه مهر علی و آل علی توشه ی من است حُبُّ الحسین، روضه ی او، اشک گاه گاه با یال خون گرفته و با زین واژگون از قتلگاهِ شاه که برگشت ذوالجناح @hosenih پای برهنه عمه ی سادات می دوید پای برهنه، عمه ی سادات، قتلگاه ای شمر، خوب دور و برت را نگاه کن خنجر نکش که مادرمان می کند نگاه ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ، ▶️ باز هم دارد به من مولا محبت می کند بین خوبان از من بد نیز دعوت می کند توبه کن، آغوش وا کرده خدای مهربان گوش کن تا بشنوی دارد صدایت می کند @hosenih من فراری ام ولی، دائم خودش دنبالم است در بزرگی و کرم دارد قیامت می کند می شود محبوب مولا، نور چشمی می شود از گناهش هرکه اظهار ندامت می کند هر کسی یک جور در این راه خالص می شود شیعیان را آزمایش با ولایت می کند هر که در پای ولایت مثل زهرا ایستاد اجر و مزدش را خود حیدر ضمانت می کند ما دعای دست مجروحیم، زینب شاهد است هر چه بر ما می رسد زهرا عنایت می کند @hosenih در میان کوچه تنها بود، بی بی را زدند هر که زهرایی شود احساس غربت می کند ریشه های چادر خاکی امید شیعه است گریه کن ها را خود زهرا شفاعت می کند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ، ▶️ دوباره آمده ام، گرچه دیر برگشتم ولی شبیه گدا سر به زیر برگشتم به صد امید به سوی تو روی آوردم به سوی خانه ی نعم الامیر برگشتم @hosenih شدم ذلیل گناهم، خودم پشیمانم ببین شکسته و زار و حقیر برگشتم گرفت دست مرا دست مهربانی تو به دستگیری تو یا مجیر برگشتم ز باب لطف تو رفتم ولی غلط کردم پر از گناه صغیر و کبیر برگشتم گناه بال و پرم را شکسته مولا جان شدم دوباره زمین گیر، گیر برگشتم اگرچه پیش تو احساس فقر بی معناست ولی دوباره به سویت فقیر برگشتم عطش دوباره لبم را ترک ترک کرده به حرمت لب مثل کویر... برگشتم به یاد خواهر غمدیده ای که می فرمود ببین برادر زینب که پیر برگشتم @hosenih به کوفه شهر علی بعد بیست سال حسین به لطف حرمله ها من اسیر برگشتم ولی برادر زینب همینکه فهمیدم کفن شده است تنت با حصیر... برگشتم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ، ▶️ دستی که بالا آمده کارش گداییست کار تو آیا با گدا بی اعتناییست؟ تو بی نیاز بی نیاز بی نیازی این اشکها دار و ندار بینواییست @hosenih خیلی غریبم با تو خیلی دورم از تو برگشته ام... دیگر زمان آشناییست آنقدر می بخشی که دیگر شک ندارم با نا امیدی توبه کردن بی خداییست هی قول دادم توبه هایم توبه باشند بس که صبوری، عادت من بی وفاییست تاریکی قلبم دو چشمم را گرفته ای نور بی پایان که یادت روشناییست باید تو را با هر نفس دید و پرستید من دیدمت دیدم - خدای من- خداییست... دوزخ نشینم کن ولی رو بر نگردان چون سوختن آسان تر از درد جداییست @hosenih وقتی تمام خواهشم بخشیدن توست بی شک "غلط کردم" شروع هر دعاییست این دست را خالی به سینه برنگردان دستی که بالا آمده دست گداییست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ، ▶️ در هيچ پرده نيست، نباشد نوای تو عالم پر است از تو و خالی‌ست جای تو هر چند کائنات گدای درِ توأند يک آفريده نيست که داند سرای تو @hosenih تاج و کمر چو موج و حباب است ريخته در هر کناره‌ای ز محيط سخای تو آيينه‌خانه‌ای‌ست پر از ماه و آفتاب دامان خاکِ تيره ز موج صفای تو هر غنچه را، ز حمد تو جزوی‌ست در بغل هر خار می‌کند به زبانی ثنای تو در مشت خاک من چه بود لايق نثار؟ هم از تو جان ستانم و سازم فدای تو عام است التفات کهن خرقه‌ی عقول تشريف عشق تا به که بخشد عطای تو @hosenih غير از نياز و عجز که در کشور تن است اين مشت خاک تيره چه دارد سزای تو؟ «صائب» چو ذره است و چه دارد فدا کند؟ ای صد هزار جان مقدس فدای تو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گاهی برای عرض ادب یک وضو خوش است گاهی به پیشگاه خدا گفتگو خوش است هر چند عشق اهل مناجات دائمیست گاهی مرور سوره و آیات او خوش است @hosenih گاهی نماز و روزه گهی خمس ، گه زکات گه در جهاد ، هدیه خونِ گلو خوش است هر سال حج واجب و هر سال مفرده!؟ گاهی به خانه فقرا جستجو خوش است گاهی طنین امر به معروف ، واجب است گاهی سخن ز نهی ز منکر بگو ، خوش است زیباست روز و شب ز ولایت سخن کنیم اما برائت از ستم فتنه جو خوش است گفتی فروع دین خدا را ولی بگو در راه دین نثار همه آبرو خوش است @hosenih گاهی خواص هم سر غواص میبرند گاهی شکایت و گله از ما و او خوش است یاد حرم خوش است ولی یاری اش چه خوب ذکر مدافعان حرم کو به کو خوش است باید خودی نشان بدهی در ره دمشق گاهی به کربلای خودت جستجو خوش است مردان فکه سینه زنان حقیقی اند سینه سپر مقابل دشتی عدو خوش است کانال خون و حنظله ها و کمیل ها هان تشنه لب گرفتن جام و سبو خوش است @hosenih روزی که با امام زمان روبرو شویم تأیید مدعای من از روبرو خوش است ای وای اگر که نامه من آبرو برد وقتی حسین میخردم آبرو خوش است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ به اختیار خود از اختیار افتادم گناه کردم و از چشم یار افتادم قساوت آمد و روزی گریه ام را برد شبیه مرده شدم یک کنار افتادم @hosenih فریب خورده ام از طول آرزوهایم ز روی جهل در این چاه تار افتادم گناه و معصیتم آبروی من را برد کنار اهل دل از اعتبار افتادم هزار شکر همیشه میان راه خطا به دام رحمت پروردگار افتادم خدا کند که ببندد مرا کنار خودش اگر دوباره به فکر فرار افتادم @hosenih هوای باده ی انگور حیدری دارم دلیل دارد اگر که خمار افتادم فقیر نان حسینم، خوشم که یک عمر است به پشت خانه ی این سفره دار افتادم دوباره روضه ی زینب، دوباره کرب و بلا دوباره یاد غم آن دیار افتادم *** برادرم تو نبودی و یکه و تنها میان خنده ی چندین سوار افتادم @hosenih هزار و نهصد و پنجاه زخم خوردی و من هزار و نهصد و پنجاه بار افتادم چقدر رأس تو بر نی دل مرا خون کرد چقدر پشت سر نیزه دار افتادم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ از وقار عمه جان خود حجاب آموخته او مودب بودنش را از رباب آموخته با دو دست بسته تا شامات را یکسر گرفت رزم را از فاطمه، از بوتراب آموخته @hosenih چشم بارانی او آموزگار اشک بود گریه کردن بر لبت را او به آب آموخته زلفهایت را ورق میزد شبیه مقتلی روضه را از زخم جلد این کتاب آموخته جمع زد زخم تو را با زخم های مادرت با شمارش کردن آنها حساب آموخته چشم بیدار شبش را چشم زد شام حسود پلک هایش چند روزی هست خواب آموخته @hosenih زلف تو گفت از تنور و دخترت آتش گرفت سوختن را پا به پایش آفتاب آموخته گاه باید که ادب از بی ادب آموخت، پس بوسه را از چوب در بزم شراب آموخته ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم حجت الاسلام ▶️ نويد وصل پدر را به كاروان می داد به ماه، ماه سر نيزه را نشان می داد رقيه توليت آستان رأس شريف به ماه، اذن زيارت در آسمان می داد @hosenih هزار حوريه از چادرش زمين ميريخت اگر كه چادر خود را کمی تكان می داد رقيه دختر آقای مهربانی كه سرش به حامل سر نيزه سايبان می داد – - گرسنه بود، ولی از كرامتش اين بس به دست دشمن خود رزق آب و نان می داد پدر عقيق یمن را به ساربان بخشيد و او النگوی خود را به ساربان می داد شبانه از لب بابا كمی شكايت كرد چرا كه بوسه به لب های خيزران ميداد @hosenih توان پاشدنش را گرفت سيلی زجر وگرنه پيش پدر، ايستاده جان می داد درست لحظه ی وصل رقيه و بابا برادرش به روی نيزه ها اذان می داد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ گویا به سر رسیده غم انتظــارها از راه آمده است نگــارِ نگـــارها بابا خوش آمدی، قدمت روی چشم من چشمی که خون شده ز غم روزگارها @hosenih این گیسوان مختصرم فرش راه تو باقیش مانده است میان شرارها پاهای کوچکم پر آلاله ها شده بس که دویده ام پی تان در فرارها گفتی مرا دوباره بغل می کنی، ولی دستت کجاست، آه چه شد آن قرارها محو سر تو بودم و خوردم زمین پدر یک مرتبه، دو مرتبه... نه، بلکه بارها خسته شدم پدر، نفسم بند آمده از بس که پا به پا شده ام با سوارها ناز مرا بخر که دلم سخت رنجه است از چشم های خیرۀ این برده دارها صوت خفیف ودست نحیف و تنی ضعیف مانده برای دخترتــــان یادگــارها بال و پر و سر و کمرم را شکسته اند مکسوره ای شدم من از این انکسارها @hosenih مانند مـــادر تو شهید ولایتـــم در زیر تازیــانه و بین فشـــارها با گریه ام بساط ستم را به هم زدم آورده ام بـرای شما افتخـــارها ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای مهربان خدای پرده پوشم از باده ی رحمانی ات بنوشم چون نامه ی خود بنگرم خموشم اما کند عفو تو در خروشم یا دائم الفضل عَلی البریَّه اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه @hosenih حق نمک را من ادا نکردم جز بر وفای تو جفا نکردم بر توبه های خود وفا نکردم شرمنده ام از تو حیا نکردم یا صاحبَ المَواهِبِ السَّنیَّه اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه @hosenih شب های جمعه می کنی صدایم تا لحظه ای بر درگهت بیایم بر درد بی درمان شدی دوایم اما من آلوده در خطایم یا باسِطَ الیدَینِ بِالعَطیّه اِغفِر لنا فی هذِهِ العَشیّه @hosenih هرچند بدتر از خودم ندیدم بسکه بزرگی داده ای امیدم بر مجلس اهل ولا رسیدم دادی به آل فاطمه نویدم صَلِّ علی خَیرِ الوَری سَجیّه اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه @hosenih اصلاً نشد در وادی ولایت حق تو را یارب کنم رعایت هرچند کردی تو مرا هدایت خالص نگشتم تا کنم صدایت اِرحَم لنا یا عالمَ الخَفیّه اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه @hosenih منکه غلام خانه ی حسینم دیوانه ام دیوانه ی حسینم سینه زن غمخانه ی حسینم دلداده ی دردانه ی حسینم حقّ همان شهیده ی زکیّه اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه @hosenih وقت سحر بوی رقیه دارد بوی خوش از روی رقیه دارد عاشق نظر سوی رقیه دارد دل حاجت کوی رقیه دارد آن دختر غمدیده از ذَریّه اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه @hosenih حتی ز زینب هم شکسته تر شد آنقدر زد ناله شبش سحر شد تا رو به رو با صورت پدر شد لب های او بوسید و در سفر شد زد ناله بنت المرتضی رقیه اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بنده ای خطاکارم، بار معصیت دارم می پذیری ام امشب، با گناه بسیارم؟! یا مُسببَ الاسباب یا حلیم و یا تواب @hosenih گرچه زار و غمگینم، مستحق نفرینم من ولی ز درگاهت، جز کرم نمی بینم یا کریم و یا الله یا علیم و یا الله @hosenih آمدم شب غفران، بر سرایت ای منان زیر لب نوا دارم، یا غفور و یا رحمن یا غفور و یا رحمن همدم گنهکاران @hosenih می زنم صدا العفو، مهربان خدا العفو ای خدا به اربابم، شاه کربلا العفو ساتر العیوب العفو عالم الغیوب العفو @hosenih " داغ نینوا دارم، میل کربلا دارم" تو مرا نمی خواهی؟! " من فقط تو را دارم" شاه من، حسین من بی کفن حسین من @hosenih گرچه بنده ای پستم، بر سه ساله دل بستم گفته ام به هر محفل، من رقیه ای هستم ای سه ساله ی ارباب گم شدم مرا دریاب @hosenih اربعین که مهمانم، تا سرای جانانم هر ستون که می آیم، از رقیه می خوانم می خری مرا بی بی؟! اشفعی لنا بی بی @hosenih گریه کن که در جاده، از بلندی افتاده دختر عزیز الله، در خرابه جان داده یاس نیلی پرپر می کشی مرا آخر ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نگو دارم از تو جدا میشوم نگو بی تو اینجا رها میشوم اگرچه لگد خوردم از این و آن به عشق تو هردفعه پا میشوم @hosenih تو هستی و من خوب حس میکنم تمام سحر ها دعا میشوم ... اگر چوبِ خشکم , اگر کهنه ام نينداز دورم ... عصا میشوم خرابم , دعایم کن آقای من که با یک دعایت بنا میشوم بگو گرچه آلوده ام من , هنوز به زیر عبای تو جا میشوم @hosenih می آیم ... اگر آهنی کهنه ام کنار تو باشم طلا میشوم نشد جمکرانِ تو آدم شوم ببر کربلا , کربلا میشوم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ، ▶️ من به خوان کرمت سخت طمع کار شدم لطف بی حد تو را دیدم و هوشیار شدم غافل از خود شدم و قافله را گم کردم غرق شهوت شده و سخت گرفتارشدم @hosenih آنقدر تور تنیدست به دورم ابلیس که من از مسجد و از میکده بیزار شدم پیش چشم تو به هر کار بدی دست زدم شادم ازاینکه به هر دفعه جگر دار شدم غرق مستی و جوانی و غرورم بودم گوئیا از در فیض تو طلبکار شدم ناگهان رحمت بی حد تو باریدن کرد رمضان آمد و من طالب دیدار شدم با نسیم سحری روح به پرواز آمد خواب بودم من و از شوق تو بیدار شدم باده صوم و صلات تو مریضم کرده من شفا کی طلبم؟ شکر که بیمار شدم @hosenih صاحب این دل من وارث شمشیر علیست خاک پای پسر حیدر کرار شدم ثمر غمزه پر مهر اباصالح بود که ز جان خادم عباس علمدار شدم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ، ▶️ صحبت آن بود که بار غم جانان بکشیم قسمت این است که عمری غم هجران بکشیم حسرتِ چشمِ تماشا به سحر باید بُرد شاید از دیدۀ شب چشمۀ باران بکشیم @hosenih تابشی می طلبد ، نیمه شبی یا سحری "اَرَنی" نعره چنان موسیِ عمران بکشیم دلِ طوفانی اگر خضرِ ره ما بشود می توان نازِ رخِ یار به هر آن بکشیم خیمه نزدیکتر از این نَشَود با دل ما تا به کِی دور از او ، سر به گریبان بکشیم مهزیار است مگر یک شبه مهمانِ حبیب گفت دلدار که ما منّت مهمان بکشیم مصلحت بهتر از این نیست که تا محضر دوست بارِ عشقش به وفا همچو شهیدان بکشیم جا نمانیم که جای دل ما اینجا نیست بال و پر تا حرم حضرت سلطان بکشیم یا بما تذکرۀ کرب و بلایی بدهند یا که بار دلِ خود را به خراسان بکشیم "کربلا کعبۀ عشق است و دل اندر احرام" دست باید ز غم علقمه از جان بکشیم @hosenih ما به تردید نمانیم به بین الحرمین از حرم تا تَه گودال ، حسین جان بکشیم ای خوش آن روزه و افطار که در مقتل یار مَرهَمِ زمزمه ای بر لب عطشان بکشیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ، ▶️ باز روگرداندم از تو، باز رو دادی به من با همه بی‌آبرویی آبرو دادی به من شرم می‌کردم دگر در محضرت لب واکنم باز می‌بینم مجال گفتگو دادی به من @hosenih قطره‌ای بودم به بحرم متصل کردی ز لطف جرعه‌ای می‌خواستم، دیدم سبو دادی به من خاک بودم، آدمم کردی به دست رحمتت خار بودم، بهتر از گل رنگ و بو دادی به من چشم خشکم بود خالی، رویم از عصیان سیاه اشک بخشیدی و آب شستشو دادی به من گر نشد قسمت که در خون گلو غسلی کنم از سرشک دیدگان، آب وضو دادی به من @hosenih همچو شمعم قطره قطره آب کردی، سوختی در دل شب گریۀ بی های و هو دادی به من با غبار راه زوار علی شستی مرا در حقیقت آبرو از خاک او دادی به من ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih