#امام_سجاد_ع_مصائب
باید که از زندان غم ها پر بگیرم
یکبار دیگر روضه را از سر بگیرم
وقتی که گرفتارند خواهرها چگونه..
راه فراری از دل لشگر بگیرم؟؟
@hosenih
من که نخ عمامه ام حبل المتین است
سخت است از عمامه خاکستر بگیرم
از سهل، کهنه پارچه درخواست کردم
تا مرهمی بر زخم این پیکر بگیرم
اصلا تمام سعی من در راه اینست
گهواره را از حرمله دیگر بگیرم
حالا که ناموسم معذب در گذرهاست
هرچیز دارم میدهم معجر بگیرم
شلاق هی خورده به پهلویم چه بهتر
دراین میانه روضه مادر بگیرم
@hosenih
شرمنده از بابا شدم بیمار بودم
آخر نشد از قاتلش خنجر بگیرم
بین قنوتم آرزوی مرگ کردم
شاید که مرگ خویش را آخر بگیرم
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی و #حسین_قربانچه
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_رقیه_س_شهادت
مانده است ز فرصتم دراین دنیا کم
لب تشنه ام و بضاعت دریا کم
@hosenih
روضه است پناه ما، بیا از سر ما..
یارب مکن این سایه ی طوبا را کم
هرکس که رسید توپناهش دادی
در مجلس روضه ات نیامد جا کم
ما بغض که کردیم نوشتی گریه
حرفی نزدی زیاد باشد یا کم
وسع کم مابه وسع زهرا خورده
کم نیست کنار برکت زهرا کم
یک عمر زمن طی شد و حالا مانده
در نامه ی نوکریم یک امضا کم
تو رحمت مطلقی و از پیکر تو
بردند ولی نشد ازین معنا کم
فرمود که گریه مرهم زخم من است
باگریه کنم جراحت ازمولا کم
**
والله که شام را به هم میریزم
مویی بشود گر از سر بابا کم
@hosenih
زینب نگذاشت تا در آن بزم شود
یک دخترت ازباقی دخترها کم
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی و #حسین_قربانچه
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
#تنور_خولی
آه از غمی که هست و ز غم پروری که نیست
ازسنگری که هست و ز همسنگری که نیست
طفلان من به نان وغذا لب نمیزنند
گیرم که سفره پهن شده، مادری که نیست
زینب نشسته اشک مرا پاک میکند
کوثر شده به جای همان کوثری که نیست
شُستیم خون مانده به دیوار را ولی..
از خاطرم چگونه رَوَد آن دری که نیست؟
من در اتاق، سوم و هفتم گرفتهام
دراین محل برای تو چشم تری که نیست
از من حسین قول زیارت گرفته است
ازدیدن تو آرزوی بهتری که نیست
**
وقتی تو و حسین نشستید در تنور
زینب نشسته چشمبراه سری که نیست
یک روز داغ چادر خاکی مرا شکست
یک روز هم مصیبت آن معجری که نیست
شاعر: #حسین_قربانچه و #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
روی بام آفرینش، آفتاب زینب است
رونق هر سفرهای از نان و آب زینب است
تو بگو چادر ولی در اصل این شمشیر اوست
فاتح کرببلا تیغ حجاب زینب است
ما رایتُ گفت؟! نه! کوبید بر روی یزید
وحشت آل امیه از جواب زینب است
گرچه شد پوشیهاش غارت رخش مستور ماند
بال جبراییل در واقع نقاب زینب است
گریه کرد و گریه کرد و شام را ویرانه کرد
گریه کردن درس اول از کتاب زینب است
دستهایش در طناب افتاده اما بسته نیست
تا ابد حبل المتین ما طناب زینب است
پرچم زینب به دست کوچک ام البکاست
پس رقیه رهبر این انقلاب زینب است
چادر خاکیش خاک سینه زنها را سرشت
هرکسی آباد شد، خانه خراب زینب است
تا همه گفتند زینب، گفت زینب «یا حسین»
این نگین زیبنده بر روی رکاب زینب است
ای که دنبال برات کربلایی اربعین
کربلا رفتن فقط با انتخاب زینب است
**
جای شلاق و اسارت یا لباس پاره نه
دیدن یک سر روی نیزه عذاب زینب است
✍ #سیدپوریا_هاشمی و #حسین_قربانچه
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مصائب؛ #حضرت_زینب_س_اسارت
فراق گشته مقدر، گمان نمیکردم
رسید لحظهی آخر، گمان نمیکردم
به دست و پا و سرت بوسهها زدم اما...
به پاره پارهی حنجر گمان نمیکردم
همیشه عطر خوش سیب از تو میآمد
ولی ز چکمهی لشکر گمان نمیکردم!
گمان به نیزه و شمشیر و سنگ میبردم
ولی به کُندی خنجر گمان نمیکردم
قبول! بی توسفر میکنم به شام اما...
کنار شمر برادر گمان نمیکردم
تورا به رسم عربهای جاهلی کشتند
به آن طریق که دیگر گمان نمیکردم
سرِ بُریده به هر مادری نشان دادند
ولی به مادر اصغر گمان نمیکردم
به آیه خواندن تو با همان لبِ زخمی
که چوب خورده مکرر گمان نمیکردم
یزید و مجلس و نامحرمان همه به کنار
به میز و تخته و آن سر گمان نمیکردم
✍ #حسین_قربانچه و #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
حجره تاریک شده یا که دو چشمم تار است
هرکجا مینگرم دوروبرم دیوار است
نالهی العطش من نرسیده به کسی
چه کنم هرچه کنم هلهلهها بسیار است
صورت خاکی مارا برو از کوچه بپرس
در زمین خوردن ما دست دگر در کار است
نه مرا سنگ زدند و نه سرم برنیزه است
جای این اذیت و آزار فقط بازار است
به روی بام اگر رفت تنم سالم رفت
از روی اسب بیفتی به زمین دشوار است
جان به قربان تنی که همهاش غارت شد
بیش از پیرهنش پیکر پاکش....
✍ #سیدپوریا_هاشمی و #حسین_قربانچه
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_روز_عرفه
#امام_حسین_ع_مناجات_روز_عرفه
چشمم امروز اگر خیس شد و بارانی...
علت این است که مهمانم و در مهمانی
کرده حق رحمت خود را به گدا ارزانی
عرفه روز حسین است و خداهم بانی
همه در سایهی الطاف حسین آمدهایم
اصلاً انگار به بین الحرمین آمدهایم
سهمم از زندگی بی تو بداقبالی شد
کار من بعد گنه مستی و خوشحالی شد
بعد ماه رمضان کاسهی من خالی شد
ولی امروز که خواندی تو مرا، عالی شد!
بعد یک عمر که هی این در و آن در گشتم
دیدی آخر که سرانجام به تو برگشتم!
به رویم هیچ نیاور که زمین افتادم
من برای هوسم رشوه به شیطان دادم
باغ خشکیده شدم فاطمه کرد آبادم
من ازآن روز که عبد علیام آزادم
جان آقام علی عفو کن الآن همه را
کم نکن از سر ما مادریِ فاطمه را
هرچه شد مهرِ علی را که ندادم زکفم
موقع نوکریام گُم نشد اصلا هدفم
خاکم اما به روی دامن شاه نجفم
با هرآنکس که علیدوست نباشد طرفم!
با علی وعده گرفتم دم ایوان طلا
اربعین از نجف او بروم کرب و بلا
گریهی هر شبه و نالهی توأم داریم
همهی سال به دل شور محرم داریم
ما فقط یک شبِ سوم بخدا کم داریم
با رقیه شرف هر دوجهان هم داریم
اوکه امروز خودش قبلهی حاجات شده
روی دوش عمویش گرم مناجات شده
روزی از عرشِ خداوند، نگین میافتد
زینت دوش عمو روی زمین میافتد
با لگدها به یسار و به یمین میافتد
طفل با ضربهی سیلی به یقین میافتد
گرچه امروز به دستش زر و زیور دارد
بعد یک ماه دگر غصهی معجر دارد
✍ #حسین_قربانچه و #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
گل بوتهام ولی پُرخارم کویریام
من استخوانشکستهی راه اسیریام
میگفتی یک زمان که الهی عروسیات
اما کنون بیا به تماشای پیریام
آیا هنوز ناز مرا میکِشی پدر؟!
با این لباس پاره مرا میپذیریام؟!
بر پیکرم هزار اثر از تازیانههاست
آیه به آیه مصحفِ جوشن کبیریام
بازی نمیدهند مرا کودکان شهر
من میدوم، پدر! تو میآیی بگیریام؟
تقصیر من نبود که رویم شده کبود
خصم آمد و نواخت به رویِ حریریام
با دستهای سنگی خود روی صورتم
آنقدر زد که لَق شده دندان شیریام
این پیکرِ کبود، کفن را جواب کرد
انگار من هم عازم فرشِ حصیریام
✍ #حسین_قربانچه
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#حضرت_زینب_س_اربعین
نه بی رمق، نه کلافه، نه خستهی راهم!
چرا که پیش تو هستم، دگر چه میخواهم؟!
ملال نیست اگر خاکی است پیرهنم...
مرا گرفته در آغوش خود شهنشاهم!
مسیر عاشقی ما بزرگتر دارد...
در این مسیر کنار بقیة اللهم!
تمام عمرِ من این چند روز مستی بود...
چه خوب میگذرد با تو عمر کوتاهم
صدام کردی و گفتی بیا زیارت من
خودت رسیدی و بیرون کشیدی از چاهم
میان اینهمه زائر، کجایِ کارم من؟!
کجا من از جلوات مسیر آگاهم!
روایت است برای تو باید "آه" کشید
عزیز من نظری کن به گریهام، آهم!
شنیدهام که زن و بچهات اسیر شدند...
من و همه کسوکارم، فدای تو باهم!
به گیسوان سپیدِ حبیبِ تو سوگند
که از حرارتِ داغت زدل نمیکاهم
**
عقیله گفت: حسین آمدم زیارت تو
چقدر نیزه شکستهست بر سرِ راهم
برای دیدن عباس سخت دلتنگم
بگو کجاست حسین قبر کوچک ماهم؟!
✍ #حسین_قربانچه و #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
طوری که نم ز بحر کرم فیض میبرد
از فیضِ اشک، چشم ترم فیض میبرد
جان و دلم اگرچه نشد مَحرمش؛ ولی
هر شب همین که پشتِ درم، فیض میبرد
اینجا حسینیهست، شبش مثل کربلاست
هرکس که میرسد، ز حرم فیض میبرد
در مجلس حسین که خیرِ کثیر هست
اسمی هم از کسی نبرم، فیض میبرد
فهمیدم از مقام رفیعی که یافته
از یاحسینِ من، پدرم فیض میبرد
فطرس شدن بهانهی رفتن به کربلاست
اینگونه است بال و پرم فیض میبرد
از گرد و خاکِ روی سرِ زائران تو
تا شهرِ کُفر هم ببرم، فیض میبرد
وقتی که خونْ برای تو گریه کنم حسین
بیش از تمام تن، جگرم فیض میبرد
✍ #حسین_قربانچه
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#زبان_حال_امام_حسن_ع
گرچه بعد از غم تو، طی شده دورانی چند
ما ندیدیم دراین شهر رفیقانی چند
شهر من، نان مرا خورد و نمکگیر نشد
هیچکس مثل من از زندگیاش سیر نشد
حق مارا سر هر قِصه که میشد خوردند
قاتل مادر من را روی منبر بردند
باخبر نیست در عالم کسی از حال حسن
قنفذ از کوچهی ما رد شد و خندید به من
آن چهل مرد که آتشزن جنت بودند
در صف اول هر وعده جماعت بودند
شیرِ غرّان جمل بودم و تاوان دادم
سالها قبل درآن کوچهی بد جان دادم
سوختن چارهی این خستهی غمپرور بود
از عسل آتش این زهر گواراتر بود
مادرم از دل آزردهی من باخبر است
"مرگ" از دیدن قنفذ بهخدا خوبتر است
مثل آن پهلوی زخمیِ گرفتار شده
جگر پارهی من پارهی مسمار شده
کاش ثانی، عوض فاطمه من را میزد
جای مادر لگدش را به تن ما میزد
کاش میشد که به بالای سرم شب برسد
خبر طشت مبادا که به زینب برسد
چشم من تا دم مرگست به دنبالِ حسین
روضهی طشت کجا، روضه گودالِ حسین؟!
✍ #حسین_قربانچه و #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
وقتی میان کوچه سند پاره پاره شد
چشمان غصّهدار فلک پُر ستاره شد
ناموس کبریا وسط کوچههای تنگ
محصور یک شقیصفتِ بدقواره شد
تهمت زد و به دختر طاها دروغ بست
داعیّه دارِ دین، پسرِ زشت کاره شد
گفتند: گفت زود سند را بده به من
گفتند: بعد از آن که ستم بی شماره شد_
با پنجه وسعت فدکش را وجب گرفت
سیلی برای غصب فدک راه چاره شد
پا زد که بارِ شیشهی او را بیفکند
اوّل نشد؛ ولی چو لگد زد دوباره، شد!
چادر به پای مادر سادات، گیر کرد
افتاد روی خاک و دلش پُر شراره شد
گفتند: یک طرف زده سیلی؛ ولی حسن
پیگیرِ جستجوی دو تا گوشواره شد
✍ #حسین_قربانچه
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
در محل هرجا صدای عبد گریان شد بلند
قامت صاحب کرم از روی ایوان شد بلند
نوکری سخت است اما سختیاش عشق است عشق
پای ما با عشق بر خارمغیلان شد بلند
من که هرجایی کم آوردم، صدا کردم رضا
رعیت آنجایی که کم آورد، سلطان شد بلند
ما ز اسب افتادهایم اما ز اصلِ عشق نه
پرچم سبز رضا بر بام تهران شد بلند
بیشتر از سائل، آقا بی قرار سائل است
بیشتر از شهر ما، آهْ از خراسان شد بلند
کافری بودم که با شرط تو رفتم بر سجود
بسکه ازخاک تو عطر و بوی ایمان شد بلند
خاک ایران قبل تو، لطفی برای کس نداشت
تو به ایران آمدی و بَخت ایران شد بلند
جزر و مدِّ صحن تو یعنی که رو به گنبدت
هر مَلَک افتاد روی خاک و انسان شد بلند
شانه بر زلف تو زد مِنّای اهل البیت شد
بعد مرگش مرد سَلمانی چو سلمان شد بلند
هر کسی که سخت دامان جوادت را گرفت
با براتِ کربلای خویش آسان شد بلند
* * *
گریه بی حد میکنی و روی زانو میزنی
بابت دستی که بر روی عزیزان شد بلند
نام زینب را پس از عباس، نامحرم که بُرد...
از ته گودال دادِ شاه عطشان شد بلند...
✍ #سیدپوریا_هاشمی و #حسین_قربانچه
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e