eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
409 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
  مثل بذری که بدون آب زائل می شود بی ولایت هم نماز و روزه باطل می شود شاهدْ «أکمَلتُ لَکُم» ناظرْ «حدیث منزلت» دین به حب حیدر کرار کامل می شود بی خرد ها فکر می کردند در وقت رکوع هر کس انگشتر ببخشد آیه نازل می شود از گِل حیدر برای دوستانش خرج شد لطف از او بوده اگر که ، فیض حاصل می شود در عمارتخانه ات شاه نجف ! روح الامین_ در میان کفشداری هاش شاغل می شود گرد و خاک صحن تو الوات را عارف کند هر که دارد با تو حشر و نشر ، واصل می شود مَرکبت هم در طریق وصل ، صاحبدل بُود اسم دُل دُل با کمی تغییر دِل دِل می شود موجبات کسر شأنت نیست هم آغوشی ام موج هم هر روز هم آغوش ساحل می شود دیدن روی خدا کاری ست ناممکن ولی... دیدن روی خدا در این شمایل می شود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت 24 رجب، سالروز علی در بدو دنیا آمدن کعبه قُرُق کرده برایش کار دشواری نبوده فتح خیبرها شاعر: @dobeity_robaey
وقتی علی اکبر سوار بر عِقاب است انگار دُلدُل زیر پای بوتراب است @dobeity_robaey
؛ در میزبانیِ تو اگر میل و رغبت است مِهمانی‌ام برای تو اسباب زحمت است ما در مُضیف خانه‌ی تو قد کشیده‌ایم این سرگذشتِ اکثر اولاد رعیت است ما نان خور توأیم و توأم نان‌رِسان ما نان خوردنِ به نرخ شما هم سعادت است «ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست در محضر کریم تمنا چه حاجت است؟ *» درمانده ایم، آخر سالی مدد بده چشم گدا به دست امیرِ سخاوت است فکری برای این شب عید گدا کنید دخلم کم است و خرج ولی بی نهایت است مردم همه پیِ سفر و ما نشسته‌ایم ما را سفر خوش است که قصدش زیارت است بالای پشت‌بامم و رو سمت کربلا آقا مگر نه اینکه عمل ها به نیت است؟ ‌ فطرس پرش شکسته و من هم دلم شکست دستی بکش که درد سرم این جراحت است ** این منزلت کجا و جدال تو با سنان گودال قتلگاهِ تو عصرِ قیامت است ای قتل‌صبرچشیده میان دشت هنگام احتضار تو هم چند ساعت است مَعْطل شدی چقدر، تو را راحتت کنند این زجر، روزی تو زمان شهادت است روز ولادتت شرف عرش بوده‌ای بر خاک ماندنِ بدن تو مصیبت است روز تنور خانه‌ی خولی چه سخت بود بر ساحتی که اشرف اولاد خلقت است بوسد پدربزرگ لبش را و غم همین ... چوبِ یزید بر لب و دندان حضرت است ✍ *جناب حافظ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ز خاطرات و مرورش هنوز بیزارم به یُمن گریه‌ی شب تا به صبح بیدارم به آب می‌نگرم روضه می‌شود تکرار به یاد العطش روزهای دشوارم هنوز لحظه‌ی گودال خاطرم مانده هنوز فکر حسینم، هنوز می‌بارم هنوز قابل لمس است جای دست سنان به تازیانه‌ی خود داده بسکه آزارم تمام کودکی‌ام با رقیه یکجا سوخت هنوز هم که هنوز است من عزادارم نرفته از نظرم عمه‌ام زمین می‌خورد نرفته از نظرم گریه‌های بسیارم هجوم و غارت و پای برهنه و صحرا من این سیاهه‌ی غم را چگونه بشمارم تنم میانه‌ی بازار برده‌ها لرزید بلا کشیده‌ی شام سیاه بازارم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با قطره قطره خون، هوادار تو هستم تا آخرین لحظه گرفتار تو هستم این زندگانی را بدهکار تو هستم در کربلا باشم، علمدار تو هستم من نخلم و ترسی ز داسم نیست هرگز از فتنه‌ی کوفه هراسم نیست هرگز از پا نیفتم، گرچه غرق دردم آقا جانِ سپاهی را به لب آوردم آقا هر کار از دستم برآمد کردم آقا بر هم نریزم کوفه را نامردم آقا سینه سپر، مرد نبرد هر بلایم من از برادرزاده‌های مرتضایم کوفه به‌جای عهد و پیمان جنگ دارد کوفه هزاران خدعه و نیرنگ دارد ساز و دف و تنبور و ساز و چنگ دارد قد تمام کاروانت سنگ دارد خونم به جوش آمد ولی دستم به بند است دیشب شنیدم قیمت خلخال چند است تنها بیا بی ماه و خورشید و ستاره تنها بیا بی اکبر و بی شیرخواره آقا زبانم لال ... دختر! گوشواره! ظهر دهم، چادر! لباس پاره پاره! از من که گفتن بود، تیغ و نیزه دارند شرمنده‌ام! الوات‌های هرزه دارند 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مابین ذکرِ (جانم آقا، جانم آقا) مانند مادر مُرده‌ها گریانم آقا دنیا بدون تو به درد من نمی‌خورد از ابتدای زندگی می‌دانم آقا تبعیدی کرب و بلا کردند ما را در انفرادیِ همین زندانم آقا مجبورْ ما را آفریدند از همان دم یک چند روزی لاجرم مهمانم آقا گفتی: عَلَی الدُنیا و دنیا ریخت بر هم دنیا سر من ریخت و ویرانم آقا از ابتدا آقای عالم بوده‌ای تو از ابتدا هم دست بر دامانم آقا ** تو تشنه بودی، اسب دشمن آب خورده از این همه مظلومیت حیرانم آقا چوب از عبیدالله خوردی، من بمیرم قربانِ دندانِ شما دندانم آقا ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به روی شانه‌هایش غُصه‌های یار افتاده کسی چند سالی می‌شود بیمار افتاده شبیه روزهای تلخ بی تکرارِ غم‌در‌غم شبیه خیمه‌ی آتش گرفته زار افتاده به یاد روز عاشورا، به یاد روضه‌ی زن‌ها به یاد آن غروب گریه‌دارِ تار افتاده چهل سال است دارد در خیالش می‌خورد غصه به یاد آن سواری که دل پیکار افتاده هنوزم در خودش فکر غروب و خیمه را دارد دوباره یاد مشعل‌های کج رفتار افتاده اگر زینب نبود آنجا، میان خیمه‌ها میسوخت تنی که زیر سقف خیمه‌ی آوار افتاده پناه از آفتابِ عَسْقَلان* بر ناقه‌ها بُرده گمانم از سرش در کوچه‌ها دستار افتاده مسیر جمع تشنه‌ها، مسیر پا برهنه‌ها _بمیرد عالمی_ بر رمل و ریگ و خار افتاده طلبکار است از عالم ولی مثل بدهکاران مسیرش در میان کوچه و بازار افتاده چنان بسته‌ست دستش را به پشت گردنش ظالم بمیرم، بی تعادل در دل انظار افتاده کسی که شافع خلق است از آتش، چه بیرحمی_ میان کوچه‌های شام رویش نار افتاده علی یکبار ناموسش کتک خورده ولی اینجا چقدر این اتفاق تلخ با تکرار افتاده... ✍ *عسقلان: منزلی بعد از کوفه که بخاطر معطلی پشت دروازه بر روی سنگ‌های داغ، اسرا پناه به سایه‌ی ناقه‌ها بردند و حرامزاده‌ای از نگهبانان، امام زین العابدین (ع) را از سایه‌ی شتر هم محروم کرد. 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
احساس کودک بودنم را مسخره کردند حتی صدای شیونم را مسخره کردند یک بار افتادم ز ناقه بی هوا، اما صد بار این افتادنم را مسخره کردند هم به لباس پاره‌ام در کوچه خندیدند هم روسری سر کردنم را مسخره کردند لکنت گرفتن، صحبتم را کندتر کرده لحن پدرجان گفتنم را مسخره کردند تقصیر آتش بود اگر که دامنم سوخت این بی ادب‌ها دامنم را مسخره کردند بابا ! عموماً بعد سیلی تار می‌بینم حتی شعاع دیدنم را مسخره کردند آهن شده جنس طلای گردن‌آویزم زنجیر دور گردنم را مسخره کردند در زیر دست وپا عروسک‌های من له شد احساس کودک بودنم را مسخره کردند ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر سر کشیده است عبا حضرت رضا بر لب گرفته ذکر و دعا حضرت رضا آه از جگر بلند شد و مرثیه گرفت تا سر کشید جام بلا حضرت رضا دلشوره‌های خواهر خود را زیاد کرد وقتی به زهر داد رضا، حضرت رضا راهی نبود تا دم خانه که بارها افتاد بین کوچه ز پا حضرت رضا افتاد، گفت: یاعلی و وقت پا شدن آورده اسم فاطمه را حضرت رضا گونه گذاشته‌ست در این لحظه‌های سخت بر روی خاک حجره چرا حضرت رضا؟! دارد شبیه می‌کند این‌گونه خویش را با روضه‌های کرب و بلا حضرت رضا تشنه کسی‌ست که دود ببیند در آسمان تشنه حسین بوده و یا ... حضرت رضا؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دل اگر قابلتان نیست، سر آماده کنم تو بکش نیشترت را جگر آماده کنم پدر و مادر و فرزند و عیالم نوکر کم اگر هست بگو بیشتر آماده کنم جهت اینکه بچرخند به دور سر تو لایقت نیست ستاره، قمر آماده کنم پَر قنداقه‌ی تو، بال و پَر فُطرس شد مددی! نذر تو یک جفت پَر آماده کنم روز، بی نام تو گر شب نشود خوب‌تر است ذکر تسبیحِ شبم را سحر آماده کنم * * خبر بر سرِ نیزه‌شدنت باعث شد از همین اولِ ره، چشمِ تَر آماده کنم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سلامْ بر رمضان و به نغمه‌های دعایش به لحظه‌های مناجات و شور و حال و نوایش سلامِ من به سحرهای گریه دار غریبش دلم گرفته دوباره، دلم گرفته برایش سلامِ من به ابوحمزه‌های نیمه شب او به ناله‌های شبانگاه و ضجه‌های گدایش میان ندبه و زاری، ز قول عبد فراری به افتتاحْ سلامی… که کرده‌ایم هوایش سلام من به نبی و به حمزه و به خدیجه به روضه‌ی نبوی و به روزه‌ها و صفایش «سلام من به مدینه، به آستان رفیعش» به لاله‌های بقیعش، به روزه‌دار حرایش «سلام من به علی و به حلم و صبر عجیبش» به چشم عقده‌گشایش، به لحن روح‌فزایش «نشسته باز دلم پشت درب بسته‌ی آنجا» گرفته باز دلِ من برای صحن و سرایش خدا به دادِ دل تنگِ بی نجف برسد که دلم مریضِ علی شد، نجف شده‌ست دوایش سلامِ من به علی و به روزه‌داریِ زهرا به سیدالشهدا که تمامِ خلق فدایش سلام من به لبِ خشکِ روزه‌دارِ پریشان سلامْ بر رمضان و گریزِ کرب و بلایش سلامِ من به حسین و به رأسِ روی سنانش به پیکری که نموده سنان به خاک رهایش به شمر و خولی و بجدل هزار مرتبه لعنت که در شلوغیِ مقتل ربوده گشت عبایش به روی خاک هم او فکر شیعیان خودش بود سلامِ من به حسین و به نغمه‌های دعایش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e