#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
اگر سنگِ مسی را کوه زر کردم ضرر کردم
اگر اینگونه خود را معتبر کردم ضرر کردم
من از “اِلّا جمیلا” یی که زینب گفت دانستم
به غیر از پرچمت هر جا نظر کردم ضرر کردم
@hosenih
منم آن تاجرِ یوسف فروشی که نفهمیدم
در این بازار سودی هم اگر کردم ضرر کردم
مرا جز بی قراری در هوای تو ، قراری نیست
بجز خاک تو هر خاکی به سر کردم ، ضرر کردم
برایم دشمنی با دشمنانت منفعت ها داشت
اگر از دوستان تو حذر کردم ، ضرر کردم
لفی خسری که حق گفته بُوَد توصیف حال من
که هر لحظه بدون روضه سر کردم کردم
@hosenih
به غیر از خاطراتِ راه تو ، ورد زبانم نیست
به غیر از کربلا ، هر جا سفر کردم ضرر کردم
نکیر و منکر از من هر چه پرسیدند یادم رفت
بجز نام تو هر نامی ز بر کردم ضرر کردم
شاعر: #عمران_بهروج
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
بر رویِ شانه بارِ غمِ یار میکشم
دارم عَلم به جایِ علمدار میکشم
پایِ سرِ تو همسفرِ قاتلت شدم
پایِ سر از دوپایِ گُلت خار میکشم
@hosenih
دیدم چهها سرِ تو به گودال آمده
دیدی چهها که من سرِ بازار میکشم
از روی نِی ببین که به روزم چه آمده؟!
دیگر به زحمت این تنِ تبدار میکشم
قرآن بخوان به خاطرِ آرامشم حسین
من را ببخش از دو لبَت کار میکشم
عیسایِ نیزهها به دَمی زنده کن مَرا
کُشتی مرا ولی نفس اِنگار میکشم
@hosenih
یا اَیُّهاَالعزیز شده صحبت از کنیز
نازِ سهساله جایِ علمدار میکشم
از سنگ بدتر است همین نانِ خشکها
آه از فراق تا دمِ دیدار میکشم
شاعر: #حسین_ایمانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#تنور_خولی
از داغ؛ دلت سوخته و سخت ملولی
کرده ست سرِ نیزه به قلب تو نزولی
@hosenih
با هر چه که میشد به تنت زخم رساندند
انگار نه انگار که فرزندِ رسولی
با خنجر کند و سرِ صبر و لبِ گودال
کشتند تو را تشنه لب و غیر اصولی
میگفت گمانم عمرسعد(لع)که ای شمر(لع)
زجرش بده، آهسته ببُر! از چه عجولی؟!
بردند سر از پیکرت و زود گرفتند
از پنجهٔ ابلیس عجب مُهر قبولی
@hosenih
از نیزه رسیدی به دلِ داغِ تنور و
روشن شده از نورِ سرت خانهٔ خولی(لع)*!
*مُقَرَّم در مقتل الحسین(ع) به مخفی کردن سر امام حسین(ع) در تنور، توسط خولی(لع) و ساطع شدن نوری از تنور اشاره کرده است.
مقرم، مقتل الحسین(ع)، مؤسسه بعثت، ص۳۰۴
ارشاد: 118:2، لهوف: 142
تاريخ طبری: 455:5
نفس المهموم: 382
منتهی الامال: 401:1
روضة الشهداء: 361
رياض القدس: 205:2
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_کوفه
دگر پایان ندارد دردِ من هجرانِ من ای داد
تو را کم دارد این مَحبَس تو را زندانِ من ای داد
تو رفتی شام و ما ماندیم در زندان کنارِ هم
شده آب از فراقِ تو تنِ بی جانِ من ای داد
@hosenih
به جایِ مجلسِ دَرسَم عجب بد مجلسی دارم
تماشاچیِ من هستند شاگردانِ من ای داد
یتیمت بِینِ راه از ناقهاش اُفتاد بد اُفتاد
ببین از درد خوابیده رویِ دامان من ای داد
سرم بر چوبِ محمل خورد تا مثلِ سرت باشد
چه میشد میشکست از سنگ هم دندانِ من ای داد
تنورِ خانهی خولی برای پُخت روشن بود
وگرنه کم نمیشد از سرت سامانِ من ای داد
به ما خرما و نان دادند قدری چادر و روبند
به من خیرات میشد بارِ نخلستانِ من ای داد
@hosenih
حرامی با غضب میزد قضیبی* را به روی تو
زد و پاشید از هم صفحهی قرآنِ من ای داد
رُبابت دید اُفتادی بغل کردت در آغوشش
نشد افسوس یک لحظه سرت مهمان من ای داد...
✔️سر شریف سیدالشهدا با نامه ابنزیاد به شام فرستاده شد و اهل بیت علیهمالسلام تا رسیدن پاسخ نامه در کوفه زندانی شدند.
*قضیب دسته تازیانه مَرکب از چوب و فلز
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
به غیر دوری کرب و بلا، بلایی نیست
بجز حرم که برای فقیر جایی نیست
قسم به عشق، دمی زندگی نمی ارزد
به کوچه ای که درآن خیمهء عزایی نیست
@hosenih
حرم، ضریح، مناره، رواق، گلدسته
چه می کُشند کسی را که کربلایی نیست
به مستحبّی حال تباکی ات سوگند
نماز روضه میان حرم، ریایی نیست
همیشه سینه زدن، ذکر خیر معشوق است
وگرنه در دل عاشق که سرصدایی نیست
@hosenih
رسیده روزی من از کنار سفرهء تو
فقیر مانده کسی که پی گدایی نیست
ببخش عذر مرا در رسیدنم به حرم
زبس که داد زدم یاحسین... نایی نیست
شاعر: #رضا_دین_پرور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#شب_جمعه
هرکسی که خویشتن را مستمندش میکند
گر زمین خورده ست آقایم بلندش میکند
تلخ کامی های دنیا را چو قندش میکند
از جهان آزاد و بر این خانه بندش میکند
خوشبحال آنکه جزء سائلان این در است
خوشبحال آنکه از این سفره برکت میبرد
بُخل هم از این کرمخانه سخاوت میبرد
هرکسی که آمده از سفره راحت میبرد
شاه اینجا هدیه ها را سوی رعیت میبرد
این سخاوتمندی از ارثیه های مادر است
@hosenih
بد به حال آنکه در قلبش محبت نیست نیست
بین او با صاحبِ خانه رفاقت نیست نیست
کار دنیا راحت و عقبا که راحت نیست نیست
با حسین بن علی ترس از قیامت نیست نیست
صبح محشر کار دست بچه های حیدر است
هرکه پرسد اعتبارت را، بگو داده حسین
خوشبحال آنکه عشقش را به او داده حسین
خوب و بد درهم خریده آبرو داده حسین
جان به قربانش که فرصت به عدو داده حسین
گر نباشد او خدا،قطعا خدا را مظهر است
یک شب جمعه شد و قلب همه دنیا گرفت
هر ملک یک گوشه از شش گوشه اش مأوا گرفت
روضه با حال عجیبی در حریمش پا گرفت
قلب عالم سوخت تا این نغمه را زهرا گرفت
اهل عالم این حسین من غریب مادر است
خواهرش از روی تل شاه شهیدان را که دید
ناله های آب آب شاه عطشان را که دید
رد نعل اسبها بر جسم عریان را که دید
چکمه های شمر بر آن جسم بی جان را که دید
گفت شرمت باد که او زینت پیغمبر است
آسمان نیلی شد و مهتاب میریزد زمین
مثل تسبیحی که در محراب میریزد زمین
آیه آیه پیکر ارباب میریزد زمین
نانجیبی پیش چشمش آب میریزد زمین
طعنه و زخم زبان از زخم پیکر بدتر است
یکنفر عمامه،یک تن پیروهن را میکشید
آن طرف تر یک نفر خلخال زن را میکشید
یک نفر با زورِ نیزه هی بدن را میکشید
نانجیبی گیسوی ارباب من را میکشید
این وسط هم ساربان در فکر یک انگشتر است
@hosenih
پاره پاره پیکر بی جان به روی خاک ریخت
آیه آیه سوره ی قرآن به روی خاک ریخت
کفر زد با خنجر و ایمان به روی خاک ریخت
هی سنان زد با سنان دندان به روی خاک ریخت
شاه زیر نیزه ها چشمش به سمت خواهر است
وای ده تا اسب حالا وارد گودال شد
با چهل تا نعل جسم پور حیدر چال شد
وای زینب وقت غارت کردن اموال شد
زینبش بر سرزنان بالای تل بی حال شد
روضه خوان بس کن که قلب مادر او مضطر است
شاعر: #سیدحسین_صمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#زیارت_اربعین
قلبم به هوای حرمت در بدر است
چشمان ترم به کوله بار سفر است
گفتم به همه که #اربعین درحرمم
ارباب ! ببین آبرویم در خطر است
شاعر: #رضا_قاسمی
@dobeity_robaey
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
چه باک کشتی آن دل که بادبان دارد
میان زندگی اش صاحب الزمان دارد
به هیچ کس نزند رو، کسی که منتظر است...
تمام عمر نظر سوی آسمان دارد
@hosenih
هم آبرو و هم ایمان و هم ولای علی
هر آن چه دارد ازین بیت و آستان دارد
نبسته دل به کسی غیر یار و دلدارش
که دل سپردنِ در این جهان زیان دارد
به غیر نوکر این خانه که خودش آقاست
کجاست آن که چنین یار مهربان دارد
نه حرف و صحبت دیروز باشد و امروز
حکایتی شده این عشق، داستان دارد
چه روزهای بدی شد بدون کرب و بلا
دلم هوای حریمِ حسین جان دارد
از آتشی که فراگیر باشد و باقی
هر آن که کرب و بلا رفته است امان دارد
به سوی زائر او مادری جوان آید
تعجب است چرا قامتی کمان دارد؟!
تعجب است چرا چهره اش کبود شده؟!
ز دود و شعله به چادر، چرا نشان دارد؟!
@hosenih
میان مجمع زوار کربلا، زهرا
می آید و همه ی روضه را بیان دارد
چه کرده است مگر با حسین و دندانش
چنین گلایه از آن چوب خیزران دارد؟!
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_بعد_از_شهادت
چگونه زار و پریشان دل رباب نباشد
فرات باشد و در خیمه گاه آب نباشد
به پیش چشم خودم دست و پا زدی و نمردم
برای زینب از این سخت تر عذاب نباشد
@hosenih
خراب گشت گلویت به دست خنجر کندی
چگونه هر دو جهان بر سرم خراب نباشد
نشد که چادر خود را به روی تو بکشانم
تن برهنه ی تو زیر آفتاب نباشد
نشد خودم که بمانم نشد تو را ببرم من
برای خواهر تو حق انتخاب نباشد
بخواب عزیز که خوابانده ام بناتِ حرم را
ولی بدون تو زینب به فکر خواب نباشد
@hosenih
سوار ناقه ی عریان شدن که کار زنان نیست
اگر که مرد نباشد... اگر رکاب نباشد...
خدا کند قدحی را که ریخت روی سر تو
گلاب باشد عزیز دلم شراب نباشد
شاعر:گروه شعری #یا_مظلوم
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
مطلع نمیخواهد دلی که بیقرار است
اینجا یقینا قافیه بر غم دچار است
پای بساط شعرِ شب یاد تو کردم
مرغ دلم سوی تو امشب رهسپار است
جان بر لبم ای دوست از هجر تو آمد
رسم عجیبی حاکم این روزگار است
بی تو اسیر درد و غم هستم همیشه
این زندگی بی کربلا بس ناگوار است
شب را سحر کردم چگونه ؟ با غم تو
این است اوضاع دلی که بیقرار است
شاعر: #مصطفی_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از حسینیه مقتل
#امروز
19 محرم الحرام :
حرکت کاروان کربلا به سوی شام:
در این روز اهل بیت سیّد الشّهداء علیه السّلام را از کوفه به سوی شام حرکت دادند.
(الوقایع و الحوادث: ج 4، ص 114)
زنهای غیر هاشمیه از انصار امام حسین علیه السّلام که در کربلا اسیر شدند با شفاعت اقوام و قبایلشان نزد ابن زیاد از قید اسیری خلاص شدند، و فقط زنهای هاشمیات برای اسارت به شام برده شدند.
(ابصار العین فی انصار الحسین علیه السّلام: ص 133)
#مناسبتی
#محرم
✅ @hosenih_maghtal
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
دور کن از من غم و دلشورهٔ بیهوده را
قسمتم کن یک خیال کاملا آسوده را
دست هایم را بگیر آقا که خیلی خسته ام
سخت ویرانم! ببین آرامش ِ فرسوده را
@hosenih
جز تو با هر کس نشستم تیشه زد بر ریشه ام
پاک کردم از وجودم جز تو؛ هر که بوده را
هستی ام را، هر چه را دارم به نام خود بزن
جان و مال و خانه ام را؛ کلّ این محدوده را
عمر؛ طی شد با بطالت، هر محرّم آمدم
گریه کردم این مسیرِ رفته و پیموده را
نیست گریان در قیامت هر که شد گریانِ تو*
اشک می ریزم میانِ روضه این فرموده را
معصیت یک غدهٔ بدخیم و تو «نِعم الطبیب»
جانِ من بردار از قلبِ مریضم «توده» را
@hosenih
شک ندارم که خدا با قصدِ بخشش میدهد-
-دستِ تو کوهِ گناهانی که نابخشوده را
بهترینها را برایم خواستی اما ببخش
من به دستانت سپردم یک دل آلوده را!
*پيامبر(ص): اى فاطمه(س)؛ همه چشم ها در روز قيامت گريان است جز چشمى كه بر مصيبت هاى حسين(ع) بگريد/بحار الأنوار-ج۴۴ص٢٩٣
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
از روی نیزه بر من غمگین نظاره ای
حرفی کنایه ای سخنی یا اشاره ای
پلکی بزن که حال حرم روبه راه نیست
کافی است بزم سوختگان را شراره ای
@hosenih
سوسو بزن به سوی من ای سوی دیده ام
در آسمان به جز تو ندارم ستاره ای
دستم نمی رسد به سر نیزه ات اگر
در دست زینب است گریبان پاره ای
یک قتلگاه رفتی و صد قتلگاه من...
گشتم به هر دیار حسین دوباره ای
چشمم کبود گشت و جدا از سرت نشد
از بحر بر کنار نگردد کناره ای
با هر تکان نیزه تکان می خورد سرت
جانا به گوش نیزه مگر گوشواره ای
پیشانی ات شکست که پیشانی ام شکست
آیینه بی خبر نشود از نظاره ای
@hosenih
جایش به روی صورت من درد می گرفت
میخورد تا که بر رخ تو سنگ خاره ای
بی پوشیه به پیش نگاه حرامیان
جز آستین پاره نداریم چاره ای
شاعر: #موسی_علیمرادی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
جان به ما داده ربنای حسین
جان عالم فقط فدای حسین
به خدا می رسیم با گریه
سجده کردیم بر خدای حسین
به بلای عظیم ممتحنیم
چونکه هستیم مبتلای حسین
پادشاهان اسیر ما همه اند
چون گداییم ما گدای حسین
مثل مجنون، اسیر لیلائیم
عشق ما چیست، کربلای حسین
دل ما خانهء شهیدان است
مستحقیم بر دعای حسین
نفس ما به روضه ها بند است
پر کشیدیم در هوای حسین
پای دین و عقیده می مانیم
جان خود می دهیم پای حسین
مادرش فاطمه برای خدا
همه را می خرد برای حسین
دم مغرب، دم اذان شده است
اشهد ما حسین جان شده است
@hosenih
قد غم دال بوده ساعتِ سه
وقت جنجال بوده ساعتِ سه
لشکر مست های کوفه نشین
دور گودال بوده ساعتِ سه
خواهری در پی برادر خود
بی پر و بال بوده ساعتِ سه
آنقدر که دویده در مقتل
خسته، بی حال بوده ساعتِ سه
دیده افتاده دست شمر، حسین
دیده پامال بوده ساعتِ سه
سختی هر دقیقه کشتن او
قدر صد سال بوده ساعتِ سه
ذوالجناح آمده بدون حسین
خون، روی یال بوده ساعتِ سه
چشم غارتگر سپاه یزید
پی خلخال بوده ساعتِ سه
گیسوی دخترش پریشان شد
چونکه بی شال بوده ساعتِ سه
آتش و خون نشسته در صحرا
می خورد لطمه صورت زهرا
@hosenih
سر که افتاد مادرش افتاد
پیش او جدّ اطهرش افتاد
حلق او از حروف قرآن، پُر
جای نیزه به حنجرش افتاد
کوفه تا شام را قیامت کرد
سنگ میخورد و خواهرش افتاد
سر میان تنور و دیر و درخت
یاد غمهای دیگرش افتاد
مثل گودال، زیر پاها رفت
در مسیری که دخترش افتاد
لگد زجر تا اسیرش کرد
دردهایی به پیکرش افتاد
خون تازه ز صورتش می ریخت
خون به هر جای زیورش افتاد
مثل زهرا که بین آتش سوخت
شعله ها بر موی سرش افتاد
خار در چشم دشمنش بود و
خار در پای لاغرش افتاد
کشتهء روزهای تنهایی است
دختری که عجیب، بابایی است
شاعر: #رضا_دین_پرور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_در_مسیر_کوفه_و_شام
#حضرت_زینب_س_شام
با وجود خولی و شمر و سنان در راه شام
شام من شد تهمت و زخم زبان در راه شام
آنچه با من کرد حرف ناسزا سیلی نکرد
زیر بار غصه قدم شد کمان در راه شام
@hosenih
تا بیندازد سرت را از نوک نیزه مدام
حرمله با سنگ می کرد امتحان در راه شام
گیسوان دخترت همرنگ دندانت شده
دختر آواره ات شد نصف جان در راه شام
روی ناقه پلک های خسته ام یاری نکرد
خواب بودم لطمه خوردم ناگهان در راه شام
اینکه می لرزم به خود از ضعف هست از ترس نیست
آخرش پیدا نشد یک لقمه نان در راه شام
حرف مرهم را نزن کار از مداوایم گذشت
بسکه خو کردم به درد استخوان در راه شام
سایه ی خیمه نصیب شمر و خولی شد ولی
آه ناموس خدا بی خانمان در راه شام
رفتی و دیگر ندیدی گردش ایام را
یک نفر مثل شبث شد ساربان در راه شام
@hosenih
از تو چه پنهان شبیه ریگ صحرا ریخته
مطرب و آوازه خوان و بد دهان در راه شام
کاش می مردم نمیرفتم ولی بزم شراب
کاش می مردم شبیه بستگان در راه شام
شاعر: #علیرضا_خاکساری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
چه پای آبله خیزی، چه مرکبی و چه راهی
مهار ناقه نیفتد به دست شمر الهی
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
@dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_مناجات
ما به دربار تو ای دوست ارادت داریم
به گدایی در خانه ات عادت داریم
@hosenih
اینکه ما گریه کن بزم عزای تو شدیم
لطف زهراست که اینگونه سعادت داریم
عشق ما بر تو وبابای تو امروزی نیست
این متاعی ست که از روز ولادت داریم
بهتر از باغ بهشت ست خدا میداند
هر کجا بزم عزایی که به یادت داریم
@hosenih
قبله ی ما حرم و ذکر تمام است حسین
روز و شب تکیه بر این ذکر و عبادت داریم
شاعر: #قاسم_ملکی_قمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_رقیه_س_شهادت
با چشم تر پروانه بودن مزه دارد
مست دو تا پیمانه بودن مزه دارد
@hosenih
شان مساجد بی حد و حصر است اما
پاگیر این میخانه بودن مزه دارد
هرچند عاقل هم بیایی فیض بردی...
در روضه ها دیوانه بودن مزه دارد
هرکس خراب روضه ها باشد درست است
یعنی فقط ویرانه بودن مزه دارد
این دست های سینه زنها دستگیر است
با انبیا هم شانه بودن مزه دارد
خوش بخت یعنی ما که انصار الحسینیم
از دیگران بیگانه بودن مزه دارد
وقتی که روزانه تفضل کرده بر ما
کارگر روزانه بودن مزه دارد
@hosenih
چه سفره ای امشب رقیه باز کرده
ریزه خور دردانه بودن مزه دارد
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مجلس_یزید_ملعون
ای يزيدِ بی حيا از رویِ بغض و كينه ات
خيزران بر روی لبهایِ حسين من مزن
@hosenih
چوبِ خود بردار از پيشانیِ زخمی او
لطمه بر اسمای حُسنایِ حسين من مزن
كم تمسخر كن تو قرآن خواندنِ مظلوم را
طعنه بر صوتِ دل آرایِ حسين من مزن
از محاسن های او خونِ دلِ من ميچكد
بس كن ای ظالم به سيمایِ حسين من مزن
چوبِ تو تفسير سيلی خوردنِ زهرا كُنَد
شرم كن بر رویِ زيبایِ حسين من مزن
@hosenih
كاش مثلِ دستِ من چشم سكينه بسته بود
پيشِ او ضربه به لبهایِ حسين من مزن
شاعر: #محمود_ژوليده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_شهادت
ای گلِ یاسِ شده پرپر سلام
ای زِ دو عالم سرِ ، بی سر سلام
ای که ز فیضت دو جهان زنده است
نور رُخت بر همه تابنده است
شور و صفای دلِ دلدادگان
خون خدا سرور آزادگان
جاذبه را اولی و خاتمه
جان منی ای پسر فاطمه
@hosenih
با دلِ پر سوز سلامت کنم
هر شب و هر روز سلامت کنم
مونسِ درگاه ربوبی تویی
منشاء هر نیکی و خوبی تویی
دست نبی شانۀ گیسوی توست
جای لبش بین دو ابروی توست
نور الهی ز رخت منجلی
هستیِ زهرا و امید علی
ای که حریمت حرم کبریاست
آرزویم دیدن کرببلاست
عشق تو آیین و سرشت من است
کرببلای تو بهشت من است
ای به غم عالمیان غمگسار
لحظۀ مُردن به سرم پا گذار
عاشورا اوجِ سرافرازیت
کرببلا صحنۀ جانبازیت
می کند اسلام به تو افتخار
زآنکه گرفته است ز تو اعتبار
کیست چو تو رَه به شهادت بَرَد
در ره اسلام ز خود بگذرد
کیست شبیه تو چنین سر دهد
قرصِ قمر چون علی اکبر دهد
آتش و یک باغ کجا دیده اند
مثل چنین داغ کجا دیده اند
چلچله ها از حرمت پر زدند
پیش دو چشمت همه پرپر زدند
زخم زبان بر دل تنگت زدند
تیغ و سنان ، دشنه و سنگت زدند
@hosenih
در حرم تو شرر انداختند
بر بدن اطهر تو تاختند
ظلم به این گونه روا بود کِی؟
ماه که دیدست به بالای نِی؟
کرببلا از دو لب آن امام
داشت برای بشریت پیام...
سر چو تو بر خنجر دشمن دهی
بِه که به ذلت ، تو دمی تن دهی
شاعر: #مهدی_مقیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
اشکِ این نیزه در آمد که سنان می خندد
او به غم های منِ همچو کمان می خندد
مادری گوشه ی بازار عزا می گیرد
نیزه دارِ سر سقات به آن می خندد
راه رفتن دگر از دختر نو پات مخواه
همه ی شام به این گشته خزان می خندد
قاسم و اکبر تو از پی من می آیند ..
پیر مردی به سرِ هر دو جوان می خندد
گفتم و ناله زدم زینت بابا بودم
همه ی شهر به این نام و نشان می خندد...
شاعر: #محمد_بخشوده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مصائب
دارم برای شام بلا گریه می کنم
بر ماجرای کرب و بلا گریه می کنم
بعد از غروب روز دهم، هر غروب من
بر جسم های مانده رها گریه می کنم
@hosenih
هر جا که حرف زینت و خلال و معجر است
بر اهل بیت خون خدا گریه می کنم
هر جا که آب باشد و هر جا که تشنه ام
بر خشکی لب شهدا گریه می کنم
هر جا که طفل شیرخواره به دامان مادر است
بر طفل سیدالشهدا گریه می کنم
هر جا به هر زنی که ظلم شود گریه می کنم
بر طعنه های بر اُسرا گریه می کنم
@hosenih
هر جا که خیزران به کسی خورده است، من
بر رأس بین طشت طلا گریه می کنم
یعقوب کربلایم و چِل سال آزگار
دارم برای شام بلا گریه می کنم
شاعر: #مصطفی_گودرزی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مصائب
#امام_سجاد_ع_شهادت
مثل شمعی به روی خاک چکیدن سخت است
با پر و بال پر از زخم پریدن سخت است
تا چهل سال فقط آه کشیدن سخت است
یاد گودال و حرم جامهدریدن سخت است
روضه و گریه شده روزی او در هر شب
خاطرش را همه دیدند مکدّر هر شب
با لب تشنه و با یک دل مضطر هر شب...
...یاد یک واقعه از خواب پریدن سخت است
@hosenih
بر امامی که اسیری به بیابان دیده
زخم پا بر اثر خار مغیلان دیده
اهل بیتش همه با صورت عریان دیده
معجر و پوشیه و جامه خریدن سخت است
آب را دید و دلش یاد عمو سوخته است
جگرش سوخت... لبش سوخت... گلو سوخته است
بهر آنکه سر و عمامهی او سوخته است
حرف، از کوچه و بازار شنیدن سخت است
چقدَر از غم این فاجعه افروخته است
چشم بر نیزهی ششماهه فقط دوخته است
یاد حلقوم علی حنجر او سوخته است
این وسط حرمله را یکسره دیدن سخت است
@hosenih
پیش آن کس که شرر بر جگرش افتاده
خنجری کند به جان پدرش افتاده
دیده که در ته گودال سرش افتاده
تشنهلب کشتن مذبوح شدیدا سخت است
یک نفر که شده گریانِ پدر تا حالا
یادش افتاده تن خونی بابا حالا
بوریایی که خودش دیده و اما حالا
دم آخر کفنش را طلبیدن سخت است
شاعر: #مهدی_علی_قاسمی
و #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مصائب
مثل ابــر بهــار میگرید
دائـمـــاً زار زار میگرید
رهبر انقلاب گریهکنــان
با دلی داغــدار میگرید
@hosenih
گریهاش کاخ ظلم را لرزاند
بس که با اقتدار میگرید
تــا درخت قیـــام بر بـدهد
میشود جویبار، میگرید
هر امامی رســالتی دارد
به همین اعتبــار میگرید
با سلاح بکـاء و دست دعا
در یمین و یســار میگرید
وارث زخمهای عاشــورا
در غم یک تبـــار میگرید
آب افطار او مضــاف شده
بس که این روزهدار میگرید
تا که طفـل رضیــع میبیند
در غــم شیـــرخوار میگرید
صبح تا شــام یاد غصهی شام
بی حد و بیشمـار میگرید
شادی اهل شـام را غم کرد
چه قــدر گریــهدار میگرید
یــاد تـاراج روســـریها و
غــارت گوشـــوار میگرید
@hosenih
یک طرف چشم هرزه و یک سو
بــانـوی بـاوقــــار، میگرید
تا میافتد سری ز نی، او از
خنـدهی نیـــزهدار میگرید
شاعر: #مصطفی_هاشمی_نسب
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_در_مسیر_کوفه_و_شام
#حضرت_زینب_س_روز_یازدهم
🏴خروج کاروان از کوفه به سمت شام🏴
سکوت بودم و بانگِ بُکای من برگشت
در این حسینیه حال و هوای من برگشت
گرفته بود گلویم..،میان روضه ی تو
چقدر داد زدم تا صدای من برگشت
عروج آهِ مرا بال جبرئیل نداشت
دمی که ناله به غار حرای من برگشت
کمال معرفتِ روح،کوششِ گریه است
همین که "سعی" نمودم،"صفای" من برگشت
@hosenih
غذای رخوت دنیا سر دلم که نشست
لبی به اشک زدم اشتهای من برگشت
فقیرِ عافیت اندیش،نسخه اش اشک است
دو قطره خوردم و نبضِ گدای من برگشت
لبم توان تکلم نداشت..،لال شدم
همین که نام تو بردم،قوای من برگشت
همین که فاطمه می رفت..،شور آخر بود...
دم حسین گرفتم..،برای من برگشت
@hosenih
حصیر کهنه ی خود را به روضهخانه که داد...
چقدر فرش به این روستای من برگشت
▪️
▪️
خدابخیر کند..،کاروان به راه افتاد...
ز ترس لرزه به این دست و پای من برگشت
میان آن همه سر..،دختری به زینب گفت:
ببین،ببین..،پدر دلربای من برگشت!
خبر رسید به زینب رباب غش کرده...
دوباره حرمله_آه ای خدای من_برگشت
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e