eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.6هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
325 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
علی جان پیمبر بود و جانان پیمبرها علی آقای سلمان بود و مولای ابوذرها @hosenih بچرخاند خدا خورشید را دور سر ماهش به قربان رجب اردیبهشت و مهر و آذر ها علی نور خدا روی زمین بود و نمی باشد تفاوت بین اصغرها و اکبر ها و حیدر ها اگر پرده نمی انداخت بر ذاتش خداوندش گمانم فاش میخواندند ربش روی منبر ها ندارد احتیاجی بر من و امثال من وقتی کنیز و خادمش هستند اسما ها و قنبر ها @hosenih علی در بدو دنیا آمدن کعبه قرق کرده برایش کار دشواری نبوده فتح خیبر ها شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برایِ خویش، اگر در جهان هدف دارم نظر به درگهِ شاهنشهِ نجف دارم! @hosenih شکوه و شور تویی، در دو روزِ این دنیا مرا ببخش، اگر حسرتِ علف دارم اگر، امیر بخوانم تو را، یقین دارم در این عقیده‌ی خود بر جهان، شرف دارم بر این عقیده بمانم، چه باکی از اشرار پس از رسول، علی را فقط، طرفدارم محبتِ علی و آلِ او، به دل دارم بیا ببین، که چه عشقی میانِ کف دارم اگرچه، بارِ گناهم، کشیده سر به فلک اگرچه لغزش و عصیان، مع‌الاسف دارم، @hosenih علی امامِ من است و به روزِ حسرتِ خَلق میانِ سینه، ندارم غمی؛... شَعَف، دارم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به سبک: به طاها به یاسین به معراج احمد قسم برخداوند باری تعالی که فیضِ عظیمش شده شامل ما خداوند منان خداوند سبحان خداوند عالی خداوند اعلا خدای زمان و خدای جهان و خدای مسیحا ویعقوب وموسی به اذن خدا و به اذن رسولش کنم مدح حیدر کنم مدح مولا خدای سماوات و کل ممالک نوشته علی را به عرش مُعلا @hosenih جهانم بدون الف بود بی او👈(جهنم) ز یُمن قدومش جهان شد مصفّا و آن روز شد سر آغازدنیا ترک خورد کعبه علی شد هویدا علی بوده محور علی بوده صفدر علی بوده والی علی بوده والا علی بی نهایت علی تاقیامت علی با ولایت علی شاه عقبا علی ماه عالم علی شاه عالم علی نور حق است و هم کفوِ زهرا علی سوز وسازم قنوت نمازم و من همچو قطره علی همچودریا علی در عیان و علی در زمان و علی در سما و علی هست هرجا علی بوده قاهر علی بوده قادر علی درنهان و علی بوده پیدا علی فیض دائم امیرِ عوالم به حق و عدالت علی داده معنا علی عشق یزدان علی شاه مردان علی شیرغران علی خصم اعدا علی نوح و آدم علی نفس خاتم علی نور ایمان علی زهدوتقوا علی دست هو بود و سرمست هو بود نبوده جدا از خداوند یکتا علی تارو پودم و ذکرسجودم اگر شیعه هستم علی کرده امضا علی رهنمایم علی مقتدایم علی شد دلیلش سرم بوده بالا علی فوق هر نور علی امپراطور به کل دو گیتی علی بوده مأوا علی کلّ قرآن علی آلِ عِمران علی مُلک و انسان و یاسین و طاها علی بوده ساغر علی بوده منبر به کل عوالم علی بوده سرور علی آفتاب و علی بوتراب و علی جان سلمان علی عشق بوذر علی رازخلقت علی اوج غیرت علی بوده اول علی هست آخر @hosenih علی بوده سلطان به مُلک سلیمان علی بوده والی علی بوده رهبر نبوده به عالم یلی همچو حیدر شه بی بدیل و امیردلاور شهی که بُوَد قدرت بازوانش ز نیروی صد شیر جنگی فراتر شهی که بُوَد فاتح بدرو خندق یلِ کل یل ها و فَتّاحِ خیبر به لطف مدامش شده قسمت من که گردیده ام از غلامان قنبر شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هر که شد در عمر خود یکبار مهمانِ علی(ع) دل به دستش داد و شد همواره حیرانِ علی(ع) عاشقش شد! خاطرش را خواست و بود از ازل جان پیغمبر(ص) دمادم بسته بر جانِ علی @hosenih پیشِ من از سفره های این و آن حرفی نزن چونکه میسازد به من تنها فقط نانِ علی(ع) داد انگشتر بدونِ وقفه در حال رکوع بیشتر از سطح درک ماست احسانِ علی(ع) بی خبر، آهسته، نیمه شب، بدون های و هو بود بی رنگ و ریا احسانِ پنهانِ علی(ع) نیست شکی در مسلمان بودنم اما هنوز میخورم حسرت که باشم کاش سلمانِ علی(ع) سنجشَش در حشر بی تردید حبّ فاطمه ست(س) نقش بسته ذکر یازهرا(س) به میزانِ علی(ع) تا خدا عشق مرا نسبت به خود باور کنَد میخورم سوگند در محشر به قرآنِ علی(ع) @hosenih دور تا دور ضریحش، دور تا دورِ نجف شد معطر امشب از عطر گریبانِ علی(ع) تشنهٔ ایوان-طلایم ای اجل مهلت بده تا بگیرم بوسه ها از پایِ ایوانِ علی(ع)! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم رب الکعبه دلبر آمده آفتاب عشق، حیدر آمده با ورودش شد هوای بیت پاک کعبه از شوق علی شد سینه چاک کعبه احرام ولایت بسته است سجده بر نور امامت بسته است @hosenih کعبه ای که قبله گاه و برتر است سینه چاک اولین حیدر است آمده نورٌ علی نور زمین برکت دنیا امیرالمؤمنین ایستاده پیش پایش آسمان مرحبا حبل المتین عاشقان آفرینش را معما آمده صاحب دنیا به دنیا آمده کشتی خلقت به ساحل می رسد معنی انسان کامل می رسد با علی نور خدا تابیده شد از ازل حق با علی سنجیده شد عشق را معیار اگر باشد علی ست یک نفر اهل خطر باشد علی ست @hosenih دین روی دستان او پا می شود قدرتِ اسلامِ فردا می شود بی گمان کابوس بت ها حیدر است نام او لرزه به جان خیبر است او نیامد بلکه بوده از قدیم راه او تنها صراط المستقیم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در چشم تو شهود شگفتی هست، آن را به جز شهید نمیفهمد آیینه نیز قصد تماشا داشت وا کرد چشم و دید نمیفهمد @hosenih از کوهسار معرفتت آری این سیل حکمت است شده جاری* هرکس که دل نداد نمی نوشد، هرکس که دل برید نمیفهمد عمری اگرچه غرق شد آنگونه در واژه های معجزه آمیزت دریای اشکهای تو را حتی ابن ابی الحدید نمیفهمد گفتی که تن به سجده نمی دادم معبود را اگر که نمی دیدم** گفتی و قرنهاست که حرفت را عرفان بوسعید نمیفهمد @hosenih شیرینی شروع تو را آری غیر از خدای کعبه نمیداند شهد شهود "فزت و رب" ات را بی شک به جز شهید نمیفهمد شاعر: حجت الاسلام * قال امیرالمومنین(ع): يَنْحَدِرُ عَنِّي السَّيْلُ . (نهج البلاغه، خطبه ی شقشقیه) **قال امیرالمومنین(ع): ما كُنْتُ أَعْبُدُ رَبّا لَمْ أَرَهُ. (اصول کافی، کتاب التوحید) © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تشنهٔ ایوان-طلایم ای اجل مهلت بده تا بگیرم بوسه ها از پایِ ایوانِ علی(ع)! شاعر: @dobeity_robaey
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: «مَنْ أرادَ أنْ یَنْظُرَ إلى إسْرافیلَ فی هَیْـبَتِهِ وَ إلى میکائیلَ فی رُتْبَتِهِ وَ إلى جَبرائیلَ فی جَلالَتِهِ وَ إلى آدَمَ فی سِلْمِهِ وَ إلى نُوح فی حُسْنِهِ وَ إلى إبْراهیمَ فی خُلَّتِهِ وَ إلى یَعْقُوبَ فی حُزْنِهِ وَ إلى یُوسُفَ فی جَمالِهِ وَ إلى مُوسى فی مُناجاتِهِ وَ إلى أیُّوبَ فی صَبْرِهِ وَ إلى یَحْیى فی زُهْدِهِ وَ إلى عیسى فی سُنَنِهِ وَ إلى یُونُسَ فی وَرَعِهِ وَ إلى مُحَمَّد فی جِسْمِهِ وَ خُلْقِهِ، فَلْیَنْظُرْ إلى علیّ؛ فإنَّ فیه تِسْعینَ خَصْلَةً مِنْ خِصالِ الْأنبیاءِ، جَمَعَهَا اللهُ فیهِ وَ لَمْ تُجْمَعْ فی أحَد غَیْرِهِ». ترجمه: (هر که مى خواهد هیبت اسرافیل و مقام میکائیل و جلالت جبرائیل و سلامتِ نفس آدم و نیکویى نوح و خدا دوستىِ ابراهیم و حزن یعقوب و جمال یوسف و راز و نیاز موسى و شکیبایى ایّوب و زُهد یحیى و آیین و روش عیسى و پرهیزکارى یونس و خلقت نیکو و اخلاق نیک محمّد را ببیند، علىّ را بنگرد؛ چرا که در وى نَود خصلت از خصلتهاى پیامبران نهفته است که خدا آنها را در او گردآورده و در هیچ کس دیگر چنین خصلتهایى جمع نشده است). سیّد على همدانى تمام این نَود ویژگى پسندیده را در کتاب «جواهر الأخبار» آورده است (1).(2) (1). المودّة فى القربى؛ مراجعه شود به: ینابیع المودّه، ج 2، ص 306، چاپ جدید. (2). گردآوري از کتاب: عبقات الانوار حدیث تشبیه، تالیف علامه میر حامد حسین هندی، تلخیص و تعریب سید علی میلانی، ترجمه مرتضی نادری، نباء، تهران، 1368، ص 221. © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گرچه دریای فضیلت های تو محدود نیست عفو کن توصیف ما آن سان که حقش بود نیست عشق یعنی جانمان خوردست با نامت گره جز تولی و تبری رمز تار و پود نیست ذکر تسبیح سلاطین جهان یا مرتضی است هیچ شاهی جز علی از دید ما مقصود نیست @hosenih تو ببخشی یا نبخشی همچنان پشت دریم ما گدای دیدنت هستیم بحث جود نیست فضل تو بر جمله ی پیغمبران ثابت شده است زادگاه هیچ یک از انبیا مسجود نیست ای موذن دل ببر با بردن نام علی نعمتی که در صدای حضرت داوود نیست مثل ابراهیم در آتش صدایت میزنیم سوختن را حاصلی جز بوی خوش از عود نیست سوختیم از عشق و پر زد سوی کویت روح ما چشم ظاهر بین نمیدانست اینها دود نیست @hosenih «نزِّلونی» گفتی و در کار افکندی گره عقل مارا قدرت تشخیصت از معبود نیست گرچه ناچیزم ولی با خود نگه دارم ز لطف در فروش جنس بی مقدار قطعا سود نیست بس که شیرین است دیدار تو در پایان عمر مرگ در بدو تولد هم برایم زود نیست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گواهی می دهم بر ذات حق خواهِ علی تنها میسر می شود توحید، از راه علی تنها هر آنچه خیر از روز ازل نازل بر عالم شد تماماً بوده از خیرات درگاه علی تنها تمام صحبت و پندار اهل فضل این عالم ندارد فضل یک گفتار کوتاه علی تنها هم از تاریکی زندان و هم از چاه، یوسف را خلاصی داده نور چهره ی ماه علی تنها تمام عمر بر مردم تفاخر می کنم آری اگر یک دم شوم خاک قدمگاه علی تنها علی از قبل خلقت هم میان عرش، حاکم بود علی دست خدا در خَلق افلاک و عوالم بود @hosenih خدا خود خواست حیدر با رسولش همنشین باشد قرین فاطمه باشد، امیرالمؤمنین باشد زمان وحی قرآن بر نبی از جانب خالق ثناگوی علیِ مرتضی، روح الامین باشد بهای حب او را میثم تمار می فهمد اراده کرده حق، حب علی معیار دین باشد به زیر باب خیبر بر تمام خلق ثابت شد علی دست خداوند جلی در آستین باشد بدون حب او هر طاعتی معصیت و فسق است اراده کرده خالق تا قیامت اینچنین باشد دل خود را به حبش با صفا و صیقلی کردند تمام انبیا سجده بر انوار علی کردند @hosenih علی در معرکه بر پشت خود می بست جوشن؟ نه فرارش را مگر دیده است وقت جنگ، دشمن؟ نه اُحد دور نبی خالی شد و اصحابِ بی تقوا به فکر جان خود بودند اما سرور من نه مگر آن شب که طرح قتل احمد را عیان کردند کسی جز مرتضی جای نبی خوابید؟ اصلاً نه قسم بر منصب قنبر، محال است اینکه کس گوید علی یک جامه، بهتر از غلامش کرده بر تن، نه نه اینکه او فقط حق است بلکه حق ملاکش اوست نبی خوانده است حیدر را قَسیمُ النّارِ والجَنّة میان اعتقاد ما علی بالاترین اصل است ولای او پس از طه بلاشک و بلافصل است @hosenih علی گفتن به شور و شوق می آورد طه را برای او فقط خوانده نبی "مَن کُنتُ مولا..." را نبی فرموده حب او چو آتش محو خواهد کرد چنان هیزم که می سوزد، گناهان و بدی ها را نبی فرموده در حیدر نظر کن چون که خواهی دید علوم آدم و ادراک نوح و زهد یحیا را نبی فرمود از قول امین وحی جبرائیل امیرالمؤمنین تنها سزاوار است زهرا را خلاصه کل جریان در عَلیٌ مِنّی اش پیداست سپس فرمود أنا مِنهُ که گوید سرّ اعلا را علی لایوصف است و تا ابد اینگونه خواهد بود وجود نازنینش برترین اعجاز احمد بود @hosenih بزرگی چیست؟ یک عمری حقیر مرتضی بودن نمک گیر و بدهکار غدیر مرتضی بودن یقین دارم که برتر از تمامی عبادات است ثناگوی صفات بی نظیر مرتضی بودن امین اللهِ فی أرضه، سفیر الله فی خلقه سعادت چیست؟ تنها در مسیر مرتضی بودن چه رؤیای قشنگی، تحت ایوان نجف ماندن چه تعبیر بلندی، مستجیر مرتضی بودن به ابن ملجم ملعون هم از شیر یتیمان داد تفاوت می کند حتی اسیر مرتضی بودن علی وجه خداوند است و او از هر طرف پیداست فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا... وجه آقای نجف پیداست @hosenih فرار از جنگِ ترسوها لطیفه نیست اصلا نیست فراری لایق وصف خلیفه نیست اصلا نیست میان قوم و اجداد و تمام اهل و اولادم خدا را شکر از اهل سقیفه نیست اصلا نیست وظیفه گفتن از حق علی و از غدیر اوست هر آنچه غیر از این واجب، وظیفه نیست اصلا نیست چه احمق بود ملعونه، به جنگ مرتضی آمد حریف دلدلش هم آن ضعیفه نیست اصلا نیست به جز عشاق حیدر فاطمه ننوشته نامی را از اهل فسق نامی در صحیفه نیست اصلا نیست چه ها کرده، عطا کرده، برایم مادری کرده دعا فرموده زهرا تا دلم را حیدری کرده @hosenih خدا نام علی را در تمام دهر گنجانده برای غیر از او خورشید خود را برنگردانده اگر سلمان و جُندب معرفت بر نور حق دارند علی از نور خود قدری به قلب آن دو تابانده چنان جان بر کف و مستانه از احمد حمایت کرد حدیث منزلت را در مقاماتش نبی خوانده ولی الله اعظم با دَم خود معجزه کرده اگر آتش، خلیل الله عالم را نسوزانده به غارت کردنِ عَمرو لعین در معرکه هرگز علی قلب و وجود خواهر او را نلرزانده شبیه مرتضی مرد و جوانمردی نمی بینم به جز حیدر به اهل درد، همدردی نمی بینم @hosenih بخوان اوصاف حیدر را، خضوعش را، خشوعش را بخوان تفسیر خاتم بخشیِ بین رکوعش را به خاطر دارد آری جای جای مسجد کوفه نوای ذکر تسبیح و مناجات و دموعش را نداد از سهم بیت المال حتی سکه ای ناحق برادر هم ندید از حق عدولش را، رجوعش را اگر خورشید بالا رفت هر صبح و نمایان شد گرفت از گنبد شاه نجف اذن طلوعش را نپرس از ختم این دیوانگی از دوری صحنش بپرس از صاحب ایوان طلا راز شروعش را علی معیار حزب الله و تنها راه این حزب است صَدَق اللهِ بی نام علی بر پایه ی کذب است ادامه شعر در پست بعدی👇👇👇👇
ادامه شعر قبلی 👆👆👆👆 چنان شمعی که بر بال و پر پروانه ارزش داد علی بر ذات اعمال خداخواهانه ارزش داد نجف ویرانه ای دور از نگاه اهل معنا بود نفس های علی بر خاک این ویرانه ارزش داد مگر کعبه نبود اول پر از بت های رنگارنگ خلیل اللهیِ حیدر بر این بتخانه ارزش داد قدم های علی خیرِ فراوان داشت بر هرجا قدم های علی بر مسجد حنانه ارزش داد ندارد ارزشی بی مرتضی پیمانه ی کوثر وجود ساقی کوثر بر این پیمانه ارزش داد به عشق دیدن رویش خراب و خانه بر دوشم من از دست کسی غیر از علی کوثر نمی نوشم @hosenih تمام عرشیان دلتنگ رخسار علی هستند ملائک یک به یک مجنون و تبدار علی هستند نبی فرموده در معراج، دیدم با دو چشم خود تمام انبیا مشتاق دیدار علی هستند نزول "هل اتی" در شأن او اینگونه ثابت کرد کریمان دو عالم هم گرفتار علی هستند نه تنها شیعیان او، مخالف های آیینش نمک گیر سخن های گهربار علی هستند سلیمان را معلم بود، علی آن خضرِ موسی بود رسولان تا خود محشر، بدهکار علی هستند علی ذکر درختان و علی تسبیح امواج است علی مانند کعبه در میان اهل معراج است @hosenih همان روزی رسانی که کرم، کار مدامش شد میان سفره، قرص نان خشکِ جو طعامش شد زمین از شرق تا غربش کمی از ملک این آقاست تمام عالم هستی، همان اول به نامش شد چنان ملجأ به موجودات عالم وقت غربت بود که حتی گرگ وحشیِ بیابان همکلامش شد تمام آیه های سابقون و حکمت و تطهیر به صوت حضرت جبریل، نازل در مقامش شد چه نیکو مطلعی کعبه شده زایشگه حیدر شهیدِ بین سجاده شدن حُسن ختامش شد علی باور شدن پایان گمراهی و هر شکی است علی تنها درِ شهر علوم احمد مکی است @hosenih سفارش های پیغمبر فراموش و دگرگون شد غریبیِ علی بعد از سقیفه روز افزون شد بیان ظلم هایی که به او کردند در تاریخ شبیه حُسن هایش از توان وصف بیرون شد چه ها کردند با خیبرشکن، زانو بغل می کرد دل حیدر پس از احمد به داغ همسرش خون شد صدای ناله ی فضه خُذینی کشت مولا را علی خیره به دست غرق خون فضه خاتون شد اگرچه مرتضی در خاک غربت دفن شد اما حسینش بین تیر و نیزه و شمشیر مدفون شد حسینش را غریبانه به روی بوریا چیدند بنی هاشم کنار پیکرش چون ابر باریدند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بیشتر از هر زمانی، من به تو وابسته‌ام از غم و اندوهِ دوری؛ از فراقت، خسته‌ام @hosenih در مسیرِ سختِ دنیا، قامتم خم شد، ولی عهدِ نوکر بودنم را، لحظه‌ای، نشکسته‌ام بهترین ساعاتِ عمرم در حرم طی شد، که من محوِ صحن و بارِگاه و گنبد و گلدسته‌ام @hosenih می‌رسد روزی که من فارغ زِ رنج و دردها، گوشه‌ی ایوانِ شاهِ اولیا، بنشسته‌ام شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زمین خوشبخته که رد قدم هاتو بغل کرده... صدای خنده ی تو گل رو مهمون عسل کرده... هنوزم هر فرشته از نگاهت بال میگیره کسی که اسمتو از بر نباشه لال میمیره.... @hosenih تموم اعتبار حضرت جبریل این بوده... که چند روزی پرستار امیر المومنین بوده... علی دست خدائه بعضی از کارا غریزی نیس جهان مابین دستاشه در خیبر که چیزی نیس علی اون نوره که سر تا سر اسلام تابیده... شب هجرت علی جای پیمبر رفته خوابیده.... علی اون حق غیر قابل انکار این دنیاس علی مولا علی مولا علی مولا علی مولاس کسی که با نگاهش رنگ لشگر ها رو می برده خلیفه بوده اما نون بازوهاشو میخورده علی قرآنه وحیِ سوره یِ معنی اسلامه علی مضمون و منظورِ ، بقیه حرفا ابهامه مراعات النظیر خلقت از جن و بشر بهتر علی ابن ابی طالب امیر المومنین حیدر.... همه میگن نبی تنها بوده اون شب ولی بوده به هر منبر شب معراج تمثال علی بوده @hosenih علی دریای علمه ، کوه صبره ،مرد میدونه علی بوی گل و رنگ خدا ، بابای بارونه علی تنها کسیه که لیاقت داره این باشه توو این دنیا علی باید امیرالمومنین باشه.... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کعبه از مقدمِ پاکت حرمُ الله شده راهِ عشقِ تو فقط سِیرِ الی الله شده شاعر: @dobeity_robaey
پا که به دنیا گذاشت حضرت زینب روی جهان پا گذاشت حضرت زینب پرچم ارباب را قله به قله برد و به بالا گذاشت حضرت زینب @hosenih وقت صبوری دهان کوه حرا را با عملش وا گذاشت حضرت زینب قاطع و محکم چنانچه بر دل تاریخ حسرت اما گذاشت حضرت زینب تا برسد کربلا علایق خود را پشت سرش جا گذاشت حضرت زینب از همگان دست شست و قبل حسینش قید شد، الا گذاشت حضرت زینب @hosenih سر که به بستر گذاشت حضرت زینب بر همه جا سر گذاشت حضرت زینب جای پدر تیغ خورد و جای حسینش بوسه به خنجر گذاشت حضرت زینب توی خیالش برای خانه ی زهرا یک در دیگر گذاشت حضرت زینب شربت شیرین به جای زهر هلاهل پیش برادر گذاشت حضرت زینب سوخت لبانش، برید رشته ی جانش لب که به حنجر گذاشت حضرت زینب مشک عمو را گرفت و توی خیالش بر لب اصغر گذاشت حضرت زینب آه ،غروب دهم بدون ابالفضل دست به معجر گذاشت حضرت زینب @hosenih روی زمین بار سخت قافله ای را بی علی اکبر گذاشت حضرت زینب کاش به این دردها دچار نمی شد قاتل او تیغ آبدار نمی شد تا نشود بی کسی عمه مشخص کاش که بر ناقه ای سوار نمی شد کاش که عباس بود موقع برگشت زینب کبری طلایه دار نمی شد ساعت سه آمده ست شمر ز گودال کاش ولی ساعت چهار نمی شد @hosenih کاش که یک بار رفته بود به گودال کاش که یک بار چند بار نمی شد کاش که چکمه نمی نشست به بالا سینه ی او شامل فشار نمی شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کیست زینب آسمان در مَحضَرَش اُفتاده است پیشِ او خورشید با خاکسترش اُفتاده است شام چیزی نیست تا ویران کُنَد با خطبه اش بالِ عزرائیل پایِ شَهپَرَش اُفتاده است @hosenih چادرش را می تکاند می تکاند کوفه را کیست زینب کوفه یادِ حیدرش اُفتاده است می کَنَد از جا زمینِ شام را با کاخها راهِ مولا باز هم بر خیبَرَش اُفتاده است کیست زینب لحظه هایی که علی در رزم بود ذوالفقار اینَک به دستِ دخترش اُفتاده است قبل از آنیکه یزید از پیشِ خانم پا شود دید یِکجا سقفِ ظلمش بر سرش اُفتاده است مرتضیٰ بر دستمالِ زرد خود می زد گِره یا که زینب دو گره بر معجرش اُفتاده است هر کجا می رفت چشمی سویِ او جرات نکرد بر سرِ او سایه یِ آب آورش اُفتاده است @hosenih کارِ او پیغمبریِ کربلا تا شام بود بیرقِ عباس دوشِ خواهرش اُفتاده است یادِ ایامی که شد سایه برادر با سرش ظهر در گرمایِ سوزان بسترش اُفتاده است داشت بر سینه لباسی را که مادر داده بود یادِ مادر یادِ روزِ آخرش اُفتاده است رو به قبله بستر است و رو به دَر چشمانِ او باز اشکی سرخ از چشمِ تَرَش اُفتاده است بادِ گرمی می وزید و بویِ سیبی می رسید دید از تَل آنطرف تَر پیکرش اُفتاده است وای دستِ حرمله گهواره ای پاشیده بود آه دستِ ساربان انگشترش اُفتاده است محملش را دید وقتی می رود از کربلا می رود با دختری که زیوَرَش اُفتاده است می شنید از مَحمِلی لالاییِ گرمِ رُباب حق بده چشمانِ او بر اصغرش اُفتاده است خُطبه اش را گیسویِ از نِی رهایی قطع کرد ردِ خونی رویِ چوبِ منبرش اُفتاده است @hosenih چشم را بالا گرفت اما برادر را ندید تاب خورده نیزه و حتماً سرش اُفتاده است زیر دست و پا نگاهی کرد دنبالِ حسین دید سَر این سو و آن سو مادرش اُفتاده است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دست بر دامان آن زن میشوم کز شوکتش قرنها افتاده هر مردی به پای عزتش قدر اگر زهراست!قدر فاطمه این دختر است باخبر هرگز نباشد هیچکس از قیمتش @hosenih با همان دستی که آتش را گرفت از خیمه ها... آبرو بخشیده ابراهیم را با ملتش آستین‌پاره نه با خود ذولفقار آورده است... کاخ استبداد را ویران کند با قدرتش! می نویسند عالمان از معجزات خطبه اش می نشینند انبیا هرروز پای صحبتش سوختن پای حسین از واجبات زینب است او بلا را میخرد هرقدر باشد قیمتش بین این بزم عزا هرکس حسینی میشود مطمئنا بوده با امضای زینب دعوتش @hosenih چادرش را بر کمر میبنند و بالای تل منتظر می ایستد پس کی بیاید نوبتش سهم آبش را میان بچه ها تقسیم کرد تشنه تر بود از همه حرفی نمیزد از عطش.. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یک تنه در کربلا غوغا به راه انداخته تیغِ برّان است، یا زینب نگاه انداخته @hosenih با کلامش تیغِ حیدر را برون کرد از نیام دشمنش تسلیم گردیده، سلاح انداخته مرتضی انگار دارد خطبه خوانی می‌کند منطقش یک دشت را در اشتباه انداخته مثلِ طوفان خانه‌ی تزویر را ویران نمود مثلِ شیری لرزه بر جانِ سپاه انداخته یک نگاهِ اشکبار انداخته بر خیمه‌گاه یک نگاهِ مضطرب بر قتلگاه انداخته @hosenih جانِ زینب از فراقِ یار بر لب آمده در مصیبت چنگ بر رخسارِ ماه انداخته شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بخشیده بر خورشید نور مأمنش را نور عفیف آیه های روشنش را با کاف و ها و یا و عین و صاد، مریم قدری تجلی داده یاس گلشنش را @hosenih ارباب محتاج قنوت وتر او بود یعنی گرفته عرش هر شب دامنش را آری سلوکش عرش را آباد کرده روضه سرا کرده ست کوی و برزنش را این اشک های جاریِ در بین روضه احرام بسته بارگاه شیونش را از آستینش احتضارش را بپرسید "شرمش" بخواند روضه جان دادنش را با خط نامحرم نوشته تازیانه شرح کبود مرثیه های تنش را با حرمتِ آن گوشوار غرق خونش وا کرد با ایثار مشت دشمنش را او پیش تر با قتل صبری جان سپرده یک بار دیده رفتن جان از تنش را از پیکر خورشید هنگامی که بردند پیراهن و کفش و عبا و جوشنش را با خنجر کندی کسی از بین می برد گل بوسه های "ان یکاد" گردنش را کوبید وقتی که چهل تا نعل تازه آن خوشه های سبز پوش خرمنش را @hosenih او بارگاهش تا ابد قلب حسین است پس ساخته نیزه ضریح مدفنش را بر روی سینه می فشارد وقت رفتن آغوش گرم و زخمی پیراهنش را شاعر: حجت الاسلام © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
میداند آسمان که کبوتر چه نعمتی ست پرواز کن که پی ببری پر چه نعمتی ست سرگشته شو که درک کنی سر چه نعمتی ست از خواهران بپرس برادر چه نعمتی ست خواهر همیشه محو نگاه برادر است کنج حیاط، چشم به راه برادر است اصلا مصیبتی ست برادر نداشتن حسّی شبیه بودن و دلبر نداشتن مشتاق آسمان شدن و پر نداشتن حسّ غزل سرودن و دفتر نداشتن صد بار اگر زمین و زمان زیر و رو شود مهر برادر از دل خواهر نمی رود @hosenih تا چشم باز کرد جمال حسین دید خود را همیشه مست وصال حسین دید با چشم دل شکوه و جلال حسین دید گوهرکلام شد چو کمال حسین دید زینب تمام دار و ندارش حسین بود بعد از حسن همه کس و کارش حسین بود این روزها مدام دلم پیش زینب است تا میدهم سلام، دلم پیش زینب است از کوفه تا به شام، دلم پیش زینب است سیراب و تشنه کام، دلم پیش زینب است لب تشنه بین زخم زبان ها چه می کند!؟ با چشم زخمِ چشم چران ها چه می کند!؟ @hosenih ناموس خاندان طهارت کجا رود! در ازدحام ظلم و جسارت کجا رود! خورشید در لباس اسارت کجا رود! آواره ی دیار محبت کجا رود! با دستهای بسته و قلب شکسته اش بغض نهان و نافله های نشسته اش باید پیاده محو تماشای سر شود با قاتل برادر خود همسفر شود از حال تک تک اسرا باخبر شود گاهی میان زجر و رقیه سپر شود باید شود مراقب ایتام در مسیر باید رباب را کند آرام در مسیر شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سوگند به ربنای زینب من سجده کنم به پای زینب زینب علیِ پس حجاب است او امِّ ترابِ بوتراب است او صاحب معجزات تام است شمشیر برنده اش کلام است هشتاد و چهار اسیر هرشب بودند دخیل صبر زینب @hosenih هم معنی پنج اصل دین است هم بر دل پنج تن نگین است یک ممتحنه مثال زهراست در قامت او جلال زهراست معنای صراط مستقیم است شاگرد خطابه اش کلیم است هرچند غم است روزگارش یک ذره نشد کم از وقارش گیرم برسد هزارلشگر هیچ است به پیش دخت حیدر بانوی دوعالم است زینب نام دگرش غم است زینب @hosenih او دیده هرانچه کس ندیده از کوچه به کربلا رسیده ای کاش اگرسوار میرفت بامحمل پرده دار میرفت ای کاش اگر به شام میرفت  باعزت و احترام میرفت درغصه و غم نشست زینب درکوچه سرش شکست زینب شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یکسال و نیم مانده غمت در گلوی من هر  روز و شب تویی همه جا رو به روی من در زیر آفتابم و تشنه شبیه تو دنیا کشیده خنجر غم بر گلوی من @hosenih تصویر قتلگاه تو یادم نمی رود یک بوسه از تنت شده بود آرزوی من از خاطرات آن شب مقتل کنار تو مانده هنوز لالۀ سرخی به روی من یک لحظه چوب محمل و پیشانی ام شکست تا رفت روی نیزه سرت پیش روی من @hosenih سنگین ترین  غمم  غم دفن سه ساله بود او رفت و رفت پیش شما آبروی من بشکن سفال عمر مرا تا نفس کشم دیگر بس است بادۀ غم در سبوی من شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خدا را شکر ما عبدِ خدا گشتیم با زینب شدیم عاشق حسینش را بِاذنِ الله تا زینب اگر چه معرفت داریم بر آن بانوی عظما ولیکن مُعترف هستیم، ما اَدراکَ ما زینب خدا فرمود نامش را، نبی واکرد کامش را که ناموسِ خدا هست و حیاتُ المصطفا زینب تمام ریشه اَش مولا، همه اندیشه اَش زهرا چو پرسی کیست این بانو، همان خیرُالنّسا زینب @hosenih صدایش ناطقِ حیدر، صفای سوره ی کوثر صبورِ آل پیغمبر، شبیهِ مجتبا زینب ز احمد تا حسین از هر یکی صدها صفت دارد شکوهِ عصمت و آئینه ی آل عبا زینب نخوانش مضطرِ مقتل، بخوان پیغمبرِ مقتل شهیدِ نینوا را جان، سفیرِ کربلا زینب تمامِ منطقش قرآن، خطابش خطبه اَش ایمان نفیرِ حنجرِ سرخِ شهیدِ سرجدا زینب پس از سالارِ مظلومش، حرم را قافله سالار ز کوفه نایبِ معصوم، تا شام بلا زینب هدایت را همه معنا، ولایت را یدِ بَیضا امامت را بقا زیرا، که شد کنزُالوِلا زینب درایت کرد چون مادر، امامت کرد چون حیدر امامش را چو بی سر دید زیرِ دست و پا زینب دو دستش بُرد زیرِ پیکرِ صد پاره در مقتل و شد در قلّه ی عرفان، پیِ شکر خدا زینب از آن گودال تا کوفه، بلا را دید مکشوفه هزاران بار مضروبه شد از جور و جفا زینب به خون هفتاد پیکر دید و بر نِی هیجده سر دید و غم را تا به آخر دید و زیبا دید، وا زینب گهی در گوشه ی زندان، گهی در گوشه ی ویران یتیمان را نوازش کرد با اشک و دعا زینب میانِ مجلسِ دشمن، سرِ خونِ خدا را دید... به چوبِ خیزران، مضروب در تشتِ طلا زینب در آن بزمِ شراب آری، بپا شد انقلاب آری ز عنوانِ کنیزی! چون یتیمی گفت یا زینب @hosenih سه ساله دختری را در خرابه جانِ خود خواند و... در آن ویرانه مدفون ساخت جانِ خویش را زینب قیامش پرچمِ دین را نگهبان تا قیامت شد غمش در جانِ ما جاوید، مکتب را بقا زینب هزاران چون سلیمانی، فدای یک نخِ معجر همان معجر که عفت را نمایش داد با زینب ظهورِ مهدی آل علی بسته به نجوایش بخوان همراهِ او "یا منتقم اَلغوث" با زینب شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شعله آه مرا هر دلی ادراک کند دود آن رخت عزا بر تن افلاک کند یوسفی بود مرا پیرهنی باقی ماند تا که تشریح غم سینه صد چاک کند @hosenih جان اگر هم بدهم پیرهنش را ندهم کاش یارم به همین جامه مرا خاک کند دست از چاک گریبان نکشیدم بی او کاش دستش برسد اشک مرا پاک کند بی رمق خسته دویدیم به غارت نرویم صید را دیدن صیاد چه چالاک کند @hosenih سر او را که شکستند شکستم من هم آیینه می شکند جامه اگر چاک کند خیزران بود و لب و آیه تطهیر شراب یاد آن مرثیه خون بر جگر تاک کند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
افتاده ام به بستر بی سایبان حسین از خواهر تو گریه گرفته امان حسین در زیرآفتاب، سرت را بریده اند در زیر آفتاب، به رویت دویده اند دارم حساب می کشم از قطره های آب تو سوختی و صورت من سوخت بی نقاب ماندی سه روز بی کفن و بوریا حسین اصلاً عوض کنیم سر بحث را حسین.... @hosenih من سختم است پیش تو این روز آخری از این همه گلایهء خواهر برادری یاد تو هست مادرمان بستری که شد... رخسار او کبودی و نیلوفری که شد... دارم شبیه او پی تابوت می روم با این پر شکسته به لاهوت می روم این روزها که سینهء من تنگ میشود خیلی دلم برای حسن تنگ می شود ای کربلای من سفرم را چه می کنی؟ داغی که مانده بر جگرم را چه می کنی؟ من را ببخش وقت زیارت نمی شود دیگر کسی شبیه تو غارت نمی شود میخواستم ضریح تنت را بغل کنم یکبار جسم بی کفنت را بغل کنم جانم به وصل عشق تو با سوختن رسید این پاره های پیرهنت هم به من رسید از آن غروب، رنج اسارت کشیده ام از زیر تیر و نیزه، کنارت کشیده ام رفتی و گوش ما همه بی گوشواره شد عمامه رفت و معجر مان پاره پاره شد سنگت زدند بر سر نی، مرد و زن حسین از هر دو سنگ، خورده یکی هم به من حسین اصلاً چه شد که قسمت آن دیگری شدی بین تنور رفتی و خاکستری شدی ای وای از رباب، که جانش به لب رسید هرجا که رفت، حرملهء بی ادب رسید پیشانی ام شکست و وضویم جبیره بود بازارهای کوفه پُر از چشم خیره بود وقت قمار، پای سرت شرط کرده اند در پیش پای ما صدقه پرت کرده اند گرچه میان تشت طلا، جام برنگشت دیگر رقیه از سفر شام برنگشت @hosenih حالا شده خرابه دمشق رقیه ات برگشته ام به شام، به عشق رقیه ات سر را گرفت و گفت که بابا حلال کن موی مرا بلندتر از این خیال کن این رو به قبله را تو نگو روبه راه نیست اصلاً خیال کن بدن من سیاه نیست شهدی دوباره از لب قرآنی ات بده جایی برای بوسه به پیشانی ات بده شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e