#برای_مسلمانان_فلسطین
تاریک و روشن بود و کمکم صبح میشد
شب، این شبِ تیره، شبِ غم، صبح میشد
«دیشب» فراری میشد و «فردا» میآمد
ناخواندهای...، ناخوانده سمت ما میآمد
میآمد و کمکم بههم میریخت ما را
در اوج شادی، جام غم میریخت ما را
در سر صدای سوت ممتد بود و تکرار
چیزی نمیدیدیم اما غیر از آوار...
ما مردم افتادهای مظلوم بودیم
از هر حقوق سادهای محروم بودیم
حق بود با ما و کسی حق را نمیدید
تاریخ، اخبار موثق را نمیدید
اخبار از ما بود، اما بیخبر؛ ما...
میسوختیم و آب را بستند بر ما
هرلحظه از ما میرسید اخبار تازه
«مهمانِ ناخوانده» میآمد بیاجازه
میآمد و در حقّ دنیا ظلم میکرد
با ادعای صلح، امّا ظلم میکرد...
میآمد و حقی طبیعی نقض میشد
هرگوشهای، خون شهیدی سبز میشد
صحبت سر جنگ وسیعی بود، امّا...
«حق ّحیات» ما طبیعی بود امّا،
با این که زیر چلچراغ نور بودند،
ما را نمیدیدند، آیا کور بودند؟
ما را نمیدیدند و میکشتند ما را
این کار اما خوش نمیآمد خدا را
شهر از «وداع آخر» افراد پُر بود
از «آنکه روی خاک میافتاد» پُر بود
از مادران پاک، از طفلان معصوم
از بیگناهانِ بدونِ جرم محکوم
بر شانه مانده کولهبار داغ تنها
تنها نشسته باغبان در باغ، تنها
باغ است و در فصلِ خزان گلهایپرپر
نعش برادر مانده بر دست برادر
دستان دختربچهها جای عروسک
رنگِ حنایِ خون گرفت از زخم موشک
میآید از راهی که تاریکست و تاریک
صبحی که نزدیکست و نزدیکست و نزدیک
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#برای_مسلمانان_فلسطین
سلام بر دل پُرخون مسجدالاقصی
به مسجدی که خداوند گفت بارکنا
سلام ما به تو و دستهای بسته شده
سلام ما به تو ای حُرمتِ شکسته شده
اگرچه شعله بهپا کرده فتنه هر طرفی
اگرچه تفرقه در هر کنار بسته صفی
اگرچه گفت به نیرنگ و جنگ بسته کمر
اگرچه تکفیر از پشت می زند خنجر
دمی که تیغ قیام از نیام برخیزد
به عزم ما همه دیوارها فرو ریزد
زمان فتنهی شام است و ما سحرزادیم
زمین اگر همه خاموش مانده، فریادیم
به رغم توطئهی نابرادران هستیم
و در کنار تو ای قدس، همچنان هستیم
مباد آن که رفیقان نیمه راه شویم
شب است و فتنه، مبادا که روسیاه شویم
نبردهایم ز خاطر دمی تو را ای قدس!
تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس!
ببین که در غم تو لحظهای نیاسودیم هنوز
همیشه چشم به راهان صبح موعودیم
بگو به دشمنمان انتقام سنگین است
و فتح آخر ما قبلهی نخستین است
بگو سپاه علی سوی خیبر آمده است
بگو که دورهی کودککشی سرآمده است
دگر به محکمههای جهان امیدی نیست
بیا به معرکه اکنون که فرصتی باقیست
✍ #محمدمهدی_سیار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷به مناسبت سالگرد عروج #شهید_سیدمرتضی_آوینی
جا مانده روی خاکِ صحرا رد پايت
پيچيده در گوش شقايقها صدايت
آنقدر از هجران ياران سوختی تا
اين داغ سنگين کرد از دنيا جدايت
دنبال عاشورا دويدی روزها را
آخر رسيدی به زمين کربلايت
فکه برايت: نردبان آسمانها
يک جفت پوتين قديمی: بالهايت
از سالهای جنگ مینی منتظر بود
تا خويش را روزی بيندازد به پايت
چشمت منوّر شد به ديدار شهيدان
ديدی خودت را گرم آغوشِ خدايت
رفتی ولی فتحالمبينها هست در پیش
مانده پس از تو بر زمين صدها روايت...
✍ #فاطمه_عارف_نژاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷به مناسبت سالگرد عروج #شهید_سیدمرتضی_آوینی
تو میآیی و میبینم شهیدان باز میآیند
و آوینی روایت میکند فتح نهایی را
✍ #سعید_حدادیان
🔸شهید آوینی:
«کارتان را برای خدا نکنید؛ برای خدا کار کنید! تفاوتش فقط همین اندازه است که ممکن است حسین علیه السلام در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضای خدا...»
✨به یاد سید شهیدان اهل قلم، #شهید_سیدمرتضی_آوینی که در ۲۰ فروردین ۷۲ در منطقه عملیاتی فکه، به یاران شهیدش پیوست.
🔹این شهید درباره فکه عبارتی دارد که به نظر میرسد پیشگویی ایشان از شهادتش بوده است. ایشان در آن عبارت گفته است: «مکه برای شما، فکه برای ما؛ بالی نمیخواهم، با همین پوتینهای کهنهام میتوانم به آسمان بروم».
فکه برايت نردبان آسمانها
يک جفت پوتين قديمی، بالهايت
✍ #فاطمه_عارف_نژاد
🌱نثار روحش صـــلـــوات🌱
پ.ن: ٢٠ فروردین بهنام #روز_هنر_انقلاب_اسلامی نامگذاری شده است.
#اخلاقی_و_اندرز
↳ @hosseinieh_net
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
#حدیث_نفس
چشمهای به در خداحافظ
لحظات سحر خداحافظ
روزهای مقدس رمضان
لحظات غریب تا به اذان
حال و احوال قبل افطاری
قدرهای بلند بیداری
چه قدر مانده است تا ساحل
رمضان رفت ای دل غافل
رمضان رفت، کولهبارت چیست؟
نکند جز گناه در آن نیست؟
شب بیست و نهم بخوان و بسوز
به خودت آمدی در این سی روز؟
کاری اصلاً برای دل کردی؟
باید امشب به خویش برگردی
روزها را مرور کن آری
حاصلت چیست؟ از چه بیزاری؟
از گناه و دروغ و صد رنگی؟
ای بمیری که مایهی ننگی
ای بمیری "من" دروغ و ریا
شب آخر شده به خویش بیا
دست بردار از دغل بازی
به چه چیزت هنوز مینازی؟
به گناهان بیشتر ز حدت؟
به فریب و به کارهای بدت؟
راه را اشتباه برگشتی
باز هم با گناه برگشتی
داشتی سوی دوست میرفتی
آه با یک نگاه برگشتی
نفْس، بیچاره کرده است تو را
شب آخر شده به خویش بیا
خویشتن را بشوی پس با اشک
دست بر دامن توأم یا اشک
اشک تنها چراغ این راه است
از مسیر درست آگاه است
دست خود را بده به دست چراغ
تا کبوتر شود دوباره کلاغ
تا پر و بال در حرم بزند
توی باب الرضا قدم بزند
شب بیست و نهم چه مأیوسی
تو که مثل کبوتر طوسی
گاه در پشت پنجره فولاد
گاه در کنج صحن گوهرشاد
دل تو سنگ مرمر حرم است
تا به اذن ورود، یک قدم است
السلام علیک که دلتنگم
ای بمیرم که مایهی ننگم
ای بمیرم که زائرت نشدم
بیست و نه روز شاعرت نشدم
به من خسته هم نگاهی کن
دل من را دوباره راهی کن
✍ #مهدی_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
یارب بیا نیایش ما را قبول کن
از بندهی حقیر تو مولا قبول کن
سی روز در حضور تو ما سجده کردهایم
این سجدههای ناقص ما را قبول کن
یک ماه میهمان تو بودیم ای کریم
ما را تو سائلان همینجا قبول کن
در امتحان بندگیات سرشکستهایم
من اعتراف میکنم، امّا قبول کن
مهمانیات تمام شد و سفره جمع شد
ما را هنوز تشنهی دریا قبول کن
شبهای قدر ذکر علیٍ علیّ ما
پیچید در عوالم بالا، قبول کن
ما که نماز و روزهی خوبی نداشتیم
امّا به جان حضرت زهرا قبول کن
با اشک شرم خویش «وفایی» نوشت و گفت
یک شاخه گل به رسم هدایا قبول کن
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان؛ #عید_سعید_فطر
تا داشت باز میشد، باب رفاقت ما
گفتند سفره جمع است...، کم بود فرصت ما
امشب شب وداع است، گریه زیاد داریم
ساقی جوابمان کرد، تا گشت نوبت ما
چشمی بههم زدیم و، سی شب ز دستمان رفت
بدبخت کرد ما را، کفرانِ نعمتِ ما
دیگر کجا بیاییم با تو سخن بگوییم؟
دیدی که شام غم شد، شبهای رحمت ما!
از این به بعد ما را، در خانهات نگهدار
ما با تو خوبِ خوبیم، اینجاست جنت ما
فعلا خدانگهدار، دیدار ما محرم
در روضهی رقیه، در بین هیأت ما
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
ماه خوب عاشقی دارد به پایان میرسد
لحظهی تودیع مهماندار و مهمان میرسد
آسمان چشمهای عاشقان ابری شده
مثل این سی شب، دوباره بوی باران میرسد
پشت پایش از دو چشمم رودی از خون میرود
از هراس دوریاش دارد به لب جان میرسد
گوئیا دیروز بود این سفره را انداختند
طرفة العینی گذشت و وقت هجران میرسد
با مجیر و با ابوحمزه چه حالی داشتیم
زود دارد افتتاح ما به پایان میرسد
بی سر و پا آمدم، حالا سراپا ثروتم
آری آری بر فقیران لطف سلطان میرسد
مثل من بی آبرویی را به کویش راه داد
این فقط از خُلق نیکوی کریمان میرسد
آنقَدَر بخشید از خیل گناه آلودهگان
تا که آوای فغان از بند شیطان میرسد
تا به قدر ذرهای مژگان من نمناک شد
دیدم از دریای رحمت، موج غفران میرسد
تا که گفتم "بالحسین العفو"، دستم را گرفت
لطف او بر ما پس از ذکر "حسین جان" میرسد
هرشب اینجا پا به پای ما، خدا هم روضه خواند
نالهی واویلتا از عرش رحمان میرسد
::
در میان نهری از خون، جان زینب بی سلاح
چکمه پوشی سنگ دل با تیغ برّان میرسد
عطر سیب پیکرش گودال را پُر کرد و بعد
بویی از پیراهن یوسف به کنعان میرسد
::
وعدهی ما اربعین، پای پیاده از نجف
کربلا! آغوش خود بگشا! که مهمان میرسد
✍ #مصطفی_هاشمی_نسب
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
این آخرین شبیست که بیدار بودهام
چشم انتظار لحظهی دیدار بودهام
این آخرین دقایق مهمانی است و من
تا صبح، پای صحبت دلدار بودهام
شکرخدا که سی شب اگر خواب ماندهام
وقت نماز صبح خبردار بودهام
سی روز گوش من به اذان بود و نام تو
سی مغرب از اهالی افطار بودهام
یک سال من اسیر دل خویش بودم و
یک ماه را به دوست بدهکار بودهام
بر من گذشت یک رمضان دگر! بگو
آیا پسند چشم تو اینبار بودهام؟!
ای ماه! یک نظر کن و شرمنده کن مرا
شرمندهی نگاه تو بسیار بودهام...
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
یادت دلیل گریهی پنهانی من است
نامت انیس این دل زندانی من است
نیمهشب آمدم که نبینی رخ مرا
بارگناه علت پنهانی من است
از خود بریدهام به تو نزدیکتر شوم
این لحظهها که خلوت روحانی من است
در خلوتم همیشه کلنجار میروم
میگویم این چه وضع مسلمانی من است
کاری بکن که رو نزم بر کسی، بیا...
چیزی بده که رزق سلیمانی من است
از سفرهی تو میخورم و سیر میشوم
شکرت از این که نعمتت ارزانی من است
یک جلوهات بر این دل تاریک و سنگیام
پایان خوابهای زمستانی من است
گرم گناه بودهام و دیر آمدم
عصیان دلیل غیبت طولانی من است
تا که نبخشیام! من از این جا نمیروم
این گریه برگ سبز پشیمانی من است
::
دارد بساط سفرهی تو جمع میشود
غم میخورم که آخر مهمانی من است
✍ #محمدحسن_بیات_لو
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
#امام_زمان_عج_مناجات_ماه_رمضان
اسیر درد شدیم و دوا نیامد باز
گذشت ماه خدا، ماه ما نیامد باز
شبیه هر رمضانی که بی تو آمد و رفت
نفس به سینهٔ ما ماند و جا نیامد باز
دوباره من نشدم آنچه را که او میخواست
دوباره کرد برایم دعا، نیامد باز
اگرچه بد شده بودم ولی مرا بخشید
اگرچه شد دلش از من رضا، نیامد باز
::
دوباره روضه بخوان، روضه خوان! که گریه کنیم
که صاحب همهٔ روضهها نیامد باز
پس از گذشتن یک ماه گریه در دستم
مگو که تذکرهٔ کربلا نیامد باز
✍ #محمدعلی_بیابانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
21.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
دل خوش نکردهایم به اعمالِ خیر خود
ما را غمِ حسین، سرافراز میکند
شاعر: محمدجواد شیرازی
↳ @hosseinieh_net