eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
751 دنبال‌کننده
26 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به‌مناسبت دلم امشب به مجلس روضه خسته و بي قرار می‌آيد يك كبوتر شده و از سمتِ حرمي پر غبار می‌آيد گرد غربت نشسته بر روی پر و بال كبوترانه‌ی دل مي‌چكد لاله لاله اشكِ درد امشب از خلوت شبانه‌ی دل با من اي دل بگو كجا رفتی كه پُر از ماتم و شراره شدی تو چه ديدی در آن ديار غريب كه شكستی و پاره پاره شدی گفت رفتم به سرزميني كه عطر اندوه و بغض و ماتم داشت خاک آنجا هميشه دل‌گير و آسمانش هميشه شبنم داشت به خدا رنگ خاک می‌گيرد پر و بال كبوتران بقيع روزها هم هميشه در آن‌جا آفتاب‌ست سايه‌بان بقيع نه حرم، نه رواق، نه گنبد نه ضريح و نه صحن و گلدسته هست آنجا مزار خاكیِّ چار مرد غريب و دل خسته در نواحی نوحه و ناله شعله‌ی بی‌كرانه‌ای دارد نه فقط قبر چار مرد غريب بانوی بی نشانه‌ای دارد اين زمين دل شكسته از آهِ غربت و ناله‌های مادر بود هم‌دمِ اشک‌های مادرمان يك بغل لاله‌های پرپر بود و در اين باغ، آتشِ سرخی در دل سبز ياسمن گل كرد شعله‌ی زهرِ كينه‌ها بينِ جگر پاره‌ی حسن گل كرد چند روزی گذشت و خاکِ بقيع عطر غم‌ناکِ اشك و ناله گرفت و به دست همان كمان‌داران بدن ياس، رنگ لاله گرفت اين زمين يك زمين ساده كه نيست اين زمين خاک غُربت‌آباد است اين زمين، دل‌شكسته‌ی داغِ گريه هاي امام سجاد است این زمین از تبار شیون و آه هر سحر، هر سپیده زائر داشت آسمانی پر غروب و غم از روضه‌های امام باقر داشت خاک‌های غريب اين صحرا روزگاري تب شقايق داشت تا سحر در كبود چشمانش اشک سرخ امام صادق داشت اين زمين يك زمين ساده كه نيست باغي از داغ لاله و ياس است در تبِ ناله‌های محزونِ مادر بي قرار عباس است در حوالي اين ديار غريب از غم يار آشنا می‌خواند در مدينه كنار خاكِ بقيع روضهٔ سرخ كربلا می‌خواند
مدینه شهر پیغمبر مدینه شهر پیغمبر ولی مستور در غربت تمام شهر آباد و بقیع نور در غربت مدینه سرزمین وحی و اهلش بی خبر از آن تو گویی هست قرآن خدا مهجور در غربت اگر بر دخت پیغمبر سلامی داشتی باید سلامی مختصر با گریه ای از دور در غربت کنار مضجع پاک رسول الله ، از خصمش نگه داریم بغض خویش را معذور در غربت میان منبر و محراب مخفی روضه رضوان مزار فاطمه اینجاست یعنی حور در غربت صفای دیگری دارد بقیع و چار معصومش بقاع نور بارانش چو کوه طور در غربت امامانی غریب اینجا میان بقعه ای مدفون و از این خاک می تابد به عالم نور در غربت نه شمعی نه چراغی نه شبستانی نه خدامی نه سقاخانه ای یعنی غمی محصور در غربت به یک سو فاطمه ام البنين بی بنین گریان به یک سو فاطمه بنت اسد رنجور در غربت کجا باید سراغ یوسف زهرا بگیرد دل نهان تا کی ز شهر مادری، مأمور در غربت بیا یا منتقم چشم انتظارت هست مظلومه به مظلومی که شد خانه نشین بدجور در غربت تمام قوت بازوی مولا را گرفت اینجا غلافی که به بیعت داشت دست زور در غربت امیر قافله بازآ امیرالحاج رخ بنما که با دیدار تو شیعه شود مسرور در غربت به ارواح شهيدان با تو هم عهدیم تا آخر به روحی پر ز احساس و دلی پر شور در غربت محمود ژولیده
غیر این بال که باشد به هوایت دلخوش به چه دل خوش کند این بسته به پایت دلخوش کی گرفتار بهشتیم؟ که تنها هستیم به نسیم حرم کرببلایت دلخوش دل به اعمال نبستیم که هستیم مدام به عزاداری در بزم عزایت دلخوش وقتی از چشم کریم تو نخواهیم گرفت به نگاهی است کریمانه گدایت دلخوش دیگرانند به خشکی عبادت مغرور ما به تر دامنی از گریه برایت دلخوش از سر نیزه بخوان آیه ای از کهف که هست خواهر خسته ات از ره به صدایت دلخوش
دعاي تو نباشد ابر هم باران نخواهد داشت و دريا با تمام وسعتش طوفان نخواهد داشت نگاهت را اگر برداري از ما شك ندارم كه- هزاران درد مي آيد كه يك درمان نخواهد داشت گرفتيم از تو رزق و روزي خود را وگرنه كه كسي در سفره اش تا روز محشر نان نخواهد داشت برايت مرد هر شخصي به دنيا آمد از اول بميرد هر كه پايت عمر او پايان نخواهد داشت فقط كافي ست اينجا عاشق تو بگذرد از خود عزيزش ميكني پس او غم كنعان نخواهد داشت همين امروز بايد روضه رفت و گريه بايد كرد كه فردا هيچ شخصي فرصت جبران نخواهد داشت به تو هر كس كه واصل شد هويت ميكند پيدا مقامي را كه دارد جوون تو سلمان نخواهد داشت...
هر کجا مجلس عزا برپاست با ادب باش  فاطمه آنجاست باز ، گر چشم دل بود ، بینی ز انبیا  و  ملائکه  غوغاست فرش  مجلس  پر ملائکه است عطرمحفل زجنّت المأوی است عرشیان می شوند  خاک  نشین چون به آنجانزول عرش عُلاست محفلی  کاندر  آن  عزاداری شودآن جابه حق که بیت الله است به مریضی که شد علاجش سخت گو به آن جا برو که دار شفاست تربت کربلای ثارالله به مرض های بی علاج دواست گریه بر حضرت امام حسین سرّ ترفیع اولیای خداست چشم پیغمبران والاقدر در عزای حسین، غرق بکاست فاش می گویم و یقین دارم به عزاداریش خدا اولی است قدر دانید ای عزاداران اجرتان با خدای بی همتاست قطره ای اشک در عزای حسین چاره ی دردها به روز جزاست " ملتجی " در مجالس روضه صاحب مجلس عزا زهراست غم مخور روز حشر و نشر و حساب دستگیر تو سیّد الشّهداست.
به احتشام رسد هر کسی غلام حسین است که بنده پروری از سیره و مرام حسین است فقط خدای خبر دارد از جلال و کمالش که خیره چشم ملائک به احتشام حسین است سند زدیم برایش تمام هستی خود را خوشا به حال کسی که دلش به نام حسین است ز دست هیچکسی رزق آب و دانه نگیریم کبوتر دل ما جلد روی بام حسین است ز آب کوثر و زمزم نمی کند لب خود تر کسی که مست ز جام علی الدوام حسین است کلید باغ بهشت است یک اشاره ی چشمش خموش ، آتش دوزخ به احترام حسین است نرفته هیچ کسی دست خالی از در لطفش بیا به روضه ببین فیض بار عام حسین است جواب می شنوند از گلوی خشک و بریده صلای صبح سماواتیان سلام حسین است نماز ظهر حسین اعتبار و عزت اسلام ستون دین خدا قائم از قیام حسین است به مدح و مرثیه ی اهلبیت می زند قلم‌ و بس غزال وحشی شعر  "کمیل"  ، رام حسین است
هوا هوای حسینیه ها شب جمعه رسیده این دل من تا خدا شب جمعه شب زیارت مخصوص سیدالشهدا شب زیارت ارباب ما شب جمعه حوائج همگی مستجاب خواهد شد رواست حاجت دل با دعا شب جمعه "حسین" گفتم و در بین روضه می شنوم صدای مادر سادات را شب جمعه خدا کند که همین روزها حرم باشم خدا کند برسم کربلا شب جمعه حرم بیایم و بر سینه مُهر غم بزنم کنار مرقد شش گوشه از تو دم بزنم
روزی رسد که درد دو عالم دوا شود شهر نبی تجلی عشق و صفا شود صحن چهار امام بقیع چون شلوغی شب های جمعه حرم کربلا شود
کی غربت شود تمام ، ای شمشیر در نیام آیی بهر انتقام ، یا صاحب الزمان غم شد قسمت بقیع ، بشکست حرمت بقیع وای از غربت بقیع ، یا صاحب الزمان ای آرزوی حضرت زهرا ، العجل آقا ای چاره ساز غربت مولا ، العجل آقا باشد حرم به دست حرامی ، یا اباصالح ای پاسخ حسادت اعدا ، العجل آقا ...... ای روضه خوان بقیع ، شمع سوزان بقیع تنها مهمان ، یا صاحب الزمان بر ما از شرر بخوان ، از سوز جگر بخوان از دیوار و در بخوان ، یا صاحب الزمان با ما بگو از آن همه بیداد ، یا ولی الله از لحظه ای که مادرت افتاد ، یا ولی الله از آن دمی که دخت نبی رفت ، پشت در ای وای ثانی کشید بر سر او داد ، یا ولی الله یوسف زهرا بیا آقا بیا آقا بیا آقا یوسف زهرا ، بیا آقا بیا آقا بیا آقا ..... با شمشیر ذوالفقار ، بر مکه روی بیار از قبر آن دو را درآر ، یا صاحب الزمان تکیه بر کعبه بزن ، با عالم بگو سخن از مظلوم بی کفن ، یا صاحب الزمان من وارث حسین غریبم ، مردم عالم من بی قرار خد تریبم ، مردم عالم بردند کهنه پیروهنش را ، آه و واویلا من سوگوار جسم سلیبم ، مردم عالم ای شه مظلوم ، حسین جانم حسین جانم حسین جانم
سلام ای حـریم جـانانم سلام ای بهشت ویـرانم سلام ای کعبه‌ی بی زائر سلام تربت امــــامـــانم عرش خدایی ولی/غریبی وبی نشان مـونس ‌هـرشب تو / اشگ امام زمان (ای  وای ‌، ای وای ، ای وای ، ای وای) ...... چه رازهایی بـه نظــــر داری چه زخم ها کـه به جگـرداری فاطمه با تو درد دل می کرد تـــوازغــم دلـش خبـــر داری می گفت دلم گرفته/تاب ندارم بقیــع شبا ز درد پهلــو/خــواب ندارم بقیــع (ای  وای ‌، ای وای ، ای وای ، ای وای) ...... بــه یــاد داری زن ملعــــونه حال حسین را پریشــان کرد بابغض وکینـه‌ی علی جسـمِ امام حسن روتیــربـاران کرد به یاد داری حسین/دودست برجبین زد کنـــارقبـــــر حسن/عمـــامـه برزمین زد (ای  وای ‌، ای وای ، ای وای ، ای وای) ........ دست حرامی ترو ویران کرد حـال دل مـارو پـریشــان کرد گریه برات  کردیم و دلهامون یـادشب شـــام غریبــــان کرد سوخت دل فاطمه/وقتیکه خیمه هاسوخت چِقـَـــدْر نـازدانـــه/میـان شعلـــه هاسوخت (ای  وای ‌، ای وای ، ای وای ، ای وای) ....... بقیـع بیاوروضـه برپاکن/برای‌غصه‌ٔ‌ دل زهرا جنازه‌ٔحسن پرازتیرو/تن‌حسین‌مُقَطَّعُ‌ الاعضا حسن رو تومدینه/به سـوز زهرکشتند حسین وتوکـــربلا/به قتل صبرکشتند (ای  وای ‌، ای وای ، ای وای ، ای وای)