eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
729 دنبال‌کننده
25 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️نوحه شب هفتم محرم ای علی اصغر، شش ماهه دلبر به روی دستم، زدی تو پرپر سیراب از خون گلو گشتی علی جان بر پدر خود آبرو گشتی علی جان جانم علی جانم علی جانم علی جان۲ تیر سه شعبه، آمد بسویت بریده آن تیر، کل گلویت دیدار ما افتاد بابا در قیامت لعن خدا بر حرمله آن بی مروت جانم علی جانم علی جانم علی جان۲ جانم بسوزد، بهر تو بابا تو تشنه بودی، رفتی ز دنیا لبخند تو بابا شرر برجان من شد حسن ختام لحظه ی پایان من شد جانم علی جانم علی جانم علی جان۲ مادر به خیمه، چشم انتظار است بهر تو بابا، او بی قرار است بابا بیفتاده گره حالا به کارم ماندم چگونه رو بسوی خیمه آرم جانم علی جانم علی جانم علی جان۲ در پشت خیمه، غلاف شمشیر یک قبر کوچک، این طفل بی شیر ناگه صدا آمد زمادر گوش مولا صبری نما بینم گل خود یابن زهرا جانم علی جانم علی جانم علی جان۲ ✍اسماعیل تقوایی
▪️زمزمه نوحه شب هفتم محرم میان گهواره،تشنه و بیتاب است غنچه ی نشکفته به حسرت آب است لبش ترک خورده،اصغر بی شیرم پریده رنگ او،شبیه مهتاب است وای علی اصغر... عموی او رفته،همره مشک آب دل علی آرام،رفته کمی درخواب علقمه نزدیک است،چرا نیامد او اصغر معصومم،دگر نخواهد آب وای علی اصغر... ز بی کسی خود،حرفی مزن بابا مرده مگر اصغر،که تو شدی تنها مرا ببر میدان،شش ماه سربازم راه سعادت را،به روی من بگشا وای علی اصغر... سپیدی زیرِ، گلوی او را دید حرمله با تیرش،گل حسین را چید دلخوشی بابا،این گل شش ماهه پرپر شد اما بر،روی پدر خندید وای علی اصغر... رباب در خیمه،منتظر اصغر حسین در میدان،درمانده ومضطر خدا چه سازم من،چسان روم خیمه به مادرش گویم،گلش شده پرپر وای علی اصغر... ✍اسماعیل تقوایی
▪️نوحه شب هفتم محرم آماده ام آماده ی جهادم در راه تو سر را به کف نهادم بابا ببر میدان سرباز شش ماهه بابای مظلومم... هل من معینت را که من شنیدم از بین گهواره برون پریدم بابا مشو غمگین اصغر شود یارت بابای مظلومم... ای حرمله تیر خودت کمان گیر آماده ی رزمم مکن تو تاخیر سرباز میدانم بر کف بود جانم بابای مظلومم... سیراب از خون گلوی خویشم جانم شده بابا فدای کیشم جان در رهت دادم مسرور و دلشادم بابای مظلومم... ای اصغرم رفتی و دل کبابم از بهر تو شرمنده ی ربابم رویی ندارم تا بر خیمه بر گردم شش ماهه ی پرپر بابا علی اصغر بابای مظلومم... ✍اسماعیل تقوایی
▪️دودمه شب هفتم محرم 1⃣ طفل چون نامش علی شد اصغرش هم اکبر است در شجاعت حیدر است، در شجاعت حیدر است گرچه باشد شیرخواره ، شیر مرد لشگر است در شجاعت حیدر است، در شجاعت حیدر است 2⃣ خنده بر روی پدر زد یعنی ای مولای من غم مخور بابای من، غم مخور بابای من می شود آغوش زهرا بعد از این مأوای من غم مخور بابای من، غم مخور بابای من 3⃣ ای تمام بود و هستم بر روی دستم بخواب وای بر حال رباب، وای بر حال رباب آرزو دارم ببینی ای علی جان خواب آب وای بر حال رباب، وای بر حال رباب 4⃣ نوه ی آخر شاهنشه خیبر شکنم یل ششماهه منم، یل ششماهه منم مادرم بسته دو دستم که قيامت نکنم یل ششماهه منم، یل ششماهه منم
صدام گرفت از بس   تو رو صدا کردم حالا بدون تو   چه جوری برگردم پاشو ببین اومد    کی وسط میدون بلند شو کاری کن   عمه رو برگردون یه لشکری از    تن تو رد شد ای اربن اربا    ای وای جمع تن تو    عدد عدد شد ای اربن اربا    ای وای تن تو با شمشیر    ورق ورق کردند همه ی دشت و با    خونت شفق کردند انگار که تفریحی    می کشتنت بابا که اینجوری بی نظم    شده تنت حالا عصای پیری م    شکستنت با اوج قساوت   ای وای جایزه بگیرا   تنت و بردن قسمت به قسمت    ای وای
شیر غران حرم-یا علی اکبر-علی علی اکبر تیغ بُران حرم-یا علی اکبر-علی علی اکبر هم سپهدار حسین با ابوفاضل هم نگهبان حرم یا علی اکبر علی علی اکبر شال حیدر رو-دور سر می بندی ذوالفقارش رو-به کمر می بندی وسط میدون-می ری و می تازی طوری می جنگی -از نفس می ندازی تو به میدون می ری یا اینکه پیمبر می ره یا-علی داره برای فتح خیبر می ره اینا از نسل همون فراریای احدن هر کدوم رو می بینی به یک طرف در می ره «یاعلی اکبر یا علی اکبر»…. تحت امر تو‌ عقاب-یاعلی اکبر-علی علی اکبر نوه ابوتراب-یا علی اکبر-علی علی اکبر لشکری پا به فرار می ذاره وقتی بذاری پا به رکاب-یاعلی اکبر علی علی اکبر اینقدر شیری-مختصر می جنگی داری انگار با-یک نفر می جنگی ضربه دستت-دست و سر می ندازه هرکسی پیش-تو سپر می نداره تو دل دشمن تو‌ جرأت جنگیدن نیست تا بیای می گه که میدون دیگه جای من نیست اینقدر سرعت ضربه هات زیاده که عدو سر بچروخه می بینه که سرش رو تن نیست یا علی اکبر علی علی اکبر
▪️نوحه شب هشتم محرم 🎙سبک: همه جا کربلا... می روی ای پسر کمی آهسته تر قدمی ره برو پیش چشم پدر ولدی یا علی... سوی میدان رود شبه پیغمبرم من به دنبال او پدری مضطرم ولدی یا علی... ای علی آمده پدرت در برت پاره پاره شده پس چرا پیکرت خیز و از جا بگو سخنی جان من شادمان کن مرا روح و ریحان من ولدی یا علی... بوده ای ای علی حاصل عمر من خیز از جا شرر بر وجودم مزن بین علی گریه ام، خنده دشمنم برسر نعش تو خسته جان می کنم ولدی یا علی... عمه ات آمده بهر دلداریم دیده حال مرا آمده یاریم خواهرانت همه منتظر درحرم بی اذان گو شده ای علی لشگرم ولدی یا علی... ✍اسماعیل تقوایی