#سلیمانی #سردار_دلها #حاج_قاسم
#حاج_قاسم_سلیمانی #سلیمانی #قاسم_سلیمانی #مقاومت
#سردار_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#سردار_دلها_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهدای_مقاومت
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_امنیت
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#طلبه_شهید #خادم_الرضا
#سید_ابراهیم_رئیسی
#خادم_جمهور #خادم_ملت
#شهیدجمهور
#رئیسی
0
14.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایتشهید
🎥 شهیدی که دکتر چمران بارها به او گفت: تو مالک اشتر من هستی...
روایتی کوتاه از زندگی سردار شهید علیرضا ماهینی
🔸 ۱۰ دیماه؛ سالروز شهادت سردار شهید علیرضا ماهینی گرامیباد
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
●واژهیاب:
#شهیدماهینی #شجاعت #تقوا #قرآن #تواضع #شهدای_بوشهر
#خاطره
✍ دو روایت؛ یک تلنگر...
🌼 #روایت_اول|دفاع از اسیر بعثی...
یادمه توی عملیات یکی از بچهها که دوستش جلوی چشماش شهید شده بود، با عصبانیت به صورت یکی از اسرای درجهدار بعثی سیلی زد و کمربندش رو بیرون آورد تا کُتکش بزنه. علیرضا تا این صحنه رو دید خودش رو رسوند و مانعِ کتک خوردن اسیر بعثی شد. کمی آب به اسیر داد و آرومش کرد. بعد هم رو کرد به سمت رزمنده و با ناراحتی گفت: به چه حقی با اسیر این برخورد رو میکنی؟ اگه کمبود نیرو نداشتم، ردت میکردم تا بری. من چنین نیرویی نمیخوام...
🌼 #روایت_دوم|نذاشت خجالت بکشم...
سوارِ موتور داشتیم برمیگشتیم، که روی یه تپه گاز دادم و با پَرِش رد شدم. یهو علیرضا از ترکِ موتور افتاد. نگاهش کردم و دیدم روی تپه در حال غلطیدنه... سریع پیاده شدم و رفتم سمتش. خجالت زده و سر به زیر گفتم: شرمندهام. بلافاصله با لبخند بحث رو عوض کرد و اصلاً به روم نیاورد. گفت: بهتره حرکت کنیم. وقتی رسیدیم کنار سنگرمون، از خجالت روم نمیشد برم توی سنگر. آخه باهاش همسنگر بودم و روی نگاه کردن به صورتش رو نداشتم. خواستم برم یه سنگر دیگه، که علیرضا اومد، دستم رو گرفت و گفت: سنگرت اینجاست؛ کجا میری؟ خلاصه چند روز از خجالت نمیتونستم باهاش روبرو بشم. علیرضا که این شرمساریام رو متوجه شده بود؛ یه روز اومد بغلم کرد و گفت: اتفاقی نیفتاده که! اشتباه از من بود که خودم رو محکم نگه نداشتم؛ اینقد خودتو اذیت نکن...
📚منبع:کتاب دلداده؛ صفحات ۷۵ و ۸۶
#تلنگر|خودتو بذار جای علیرضا...
خودتو بذار جای شهید علیرضا ماهینی؛ اگه توی این شرایط باشی چیکار میکنی؟
#شهیدماهینی #شهدای_بوشهر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایتگری
🎥 لحظهی شهادت یک شهید، به روایتِ شهیدی دیگر
روایتگریِ کوتاهِ سیدمجتبی علمدار رو میشنوید
🔸 ۱۱دیماه؛ سالروز شهادت سیدمجتبی علمدار گرامیباد
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
●واژهیاب:
#شهیدعلمدار #امام_زمان #شهدای_مازندران #مداح_شهید
شناسایی مرد هزارچهره در ساری
🔹در پی خبری با عنوان «غاصب عناوین قضایی و امنیتی در ساری دستگیر شد» دادگستری مازندران اطلاعیهای همراه با تصویر فرد کلاهبردار را امروز ۱۱ دی ماه منتشر کرده است مبنی بر شناسایی فرد متهم به کلاهبرداری.
🔹هموطنان با شناسایی فرد هرگونه شکایت خود را به شعبه یک دادگستری اعلام کنند.
.
👤 شهید احمد رمضانی
🔹 جانشین مهندسی رزمی تیپ ۲۱ امام رضا علیهالسلام.
● شهید رمضانی آبان ۱۳۴۱ در شهرستان #مشهد متولد شد. کودکی را در روستا بود و همچون دیگر افراد خانواده به مزرعه میرفت.
● تا اول دوره راهنمایی تحصیل کرد. از افرادی بود که در مراسمات مذهبی شرکت میکرد از اینرو با انقلاب همگام شد.
● پس از آن مسئول یک کتابخانه شد و گاه برای تبلیغات به روستاهای پیرامون میرفت.
● این مسئولیت به او موقعیتی داده بود که بیشتر مطالعه کند و با اندیشههای امام خمینی ره و شهید مطهری، آیتالله مشکینی بیشتر آشنا شود.
● سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. ۹ دی ۱۳۶۵، در پاسگاه زید بر اثر اصابت ترکش به قلب، شهید شد.
● مزار او در بهشت رضای زادگاهش قرار دارد. برادرش محمود نیز به شهادت رسیده است.
📝 فرازی از وصيت نامه:
❁ و شما اى برادران مهربانم، من كوچكتر از آن هستم كه به شما چنين حرفى را بزنم ولى عاجزانه از شما برادران حزبالله و پيرو خط امام و كاملا در خط تقاضا دارم كه راه شهيدان را ادامه دهيد و نگذاريد كه دشمنان اسلام شاد بشوند ...
📆 ۹ دی، روز بصیرت و میثاق امت با ولایت گرامی باد. 🇮🇷
🌷 اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس خراسان رضوی / دانشنامه و مرکز اسناد:
#شهید_احمد_رمضانی #تیپ_۲۱_امام_رضا
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
📌 صدای آوینی [ ۰۸ ]
👤 شهید سید مرتضی آوینی:
🌸 افسوس که چشم ظاهر بین راهی به سوی باطن ...
➖➖➖➖➖
❁ رهبر انقلاب: نباید بگذارند که کارهای ایشان زمین بماند. این کارها، کارهای با ارزشی بود. | ۱۳۷۲/۰۲/۰۲
🌷 اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس خراسان رضوی / دانشنامه و مرکز اسناد:
#سید_شهیدان_اهل_قلم #شهید_آوینی
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 این فاصله جهنمی و این تضاد طبقاتی باید تموم بشه
◾️ إِنَّالِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
حاجیه خانم "خدامراد"
والده مؤمنه سردار والامقام
#شهید_حاجکاظم_نجفیرستگار
فرمانده لشکر۱۰ سیدالشهدا (ع)
به فرزند شهیدش پیوست.
▫️پیکر مطهر این مادر شهید
روز سهشنبه ۱۱دی۱۴۰۳ بعداز تشییع در شهرری در قطعه ۲۵ بهشت زهرا (س) در جوار پدر شهید به خاک سپرده میشود.
▪️درگذشت این مادر صبور و فداکار را
به بیت معظم شهید نجفی رستگار
تسلیت عرض مینماییم.
#روحشان_شاد_باصلوات
💢وقتی شهید پورجعفری جان حاج قاسم سلیمانی را نجات داد
▪️نقل از سردار شهید حسین پورجعفری: روزی در مکانی مستقر بودیم، وقت نماز شد گفتم حاج قاسم بهتر است برویم، اینجا امن نیست نماز را جای دیگری میخوانیم، حاجی به اصرار نماز ظهر را خواند، اما هرجور بود حاجی را متقاعد کردم نماز عصر را جای دیگری بخوانیم. سوار ماشین شده و از آنجا دور شدیم، بعد از گذشت پنج دقیقه طی یک تماس تلفنی متوجه شدیم مکان جلسه که در آنجا حضور داشتیم طی حمله انتحاری توسط یک خودرو داعشی به هوا رفته است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای پیامک عاشقانه کفاشیان به کیروش
🔹کیروش قهر کرده بود گفتم او غریب است بگذار سراغش را بگیرم، پیام دادم I miss you... خانمش زنگ زد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویر کمتر دیدهشده از "شهید حاج قاسم سلیمانی" در جلسات توجیهی فرماندهان جنگ
🌹 زندگی به سبک شهدا
🌷 شهید حسین مولوی(●ولادت: ۱۳۳۶/۱۰/۰۴، قم ☆ ○شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۶، عملیات بدر، شرق دجله ☆ ■مزار: گلزار مطهر شهدای علیبنجعفر "علیهالسلام" قم)
حسین آدم یک جا ماندن نبود.
این را همان اول به خانم فاطمه (همسر محترمهی شهید) گفت.
خانم فاطمه سیده بود
و حسین دوست داشت از همان ابتدا ایشان را با پسوند خانم صدا کند؛
برایش مهم بود حرمت زنش را حفظ کند
تا دیگران هم به او احترام بگذارن.
خانم فاطمه هم مشکلی نداشت، یعنی دوست داشت همسرش را تمام وقت داشته باشد؛
اما در شرایط آن زمان و با روحیهی حسین ممکن نبود.
وقت بازار رفتن نداشت.
برای خرید عقد و عروسی هم پول داد
به خواهرها و مادرش، گفت
خانم فاطمه را ببرند بازار،
هرچه میخواهد برایش بخرند.
آن موقعها رسم بود
برای فامیلهای عروس هم خرید میکردند؛
کیف و کفش و جوراب و پیراهنی.
حسین اما توصیهای به خواهرش کرده و گفته بود:
《در کنار لباسها و چادر،
یک پوشیه هم برای خانم فاطمه بخر!》
همین یک خواستهی غیر مستقیم برای خانم فاطمه،
دنیا دنیا معنی داشت؛
بعد از آن روز حجابش را سفتتر گرفت.
در مدت عقد،
حسین پنجشنبهها بعد از شام،
آنهم با خبر قبلی میرفت خانهشان
هرچه اصرار میکردند،
هرهفته برای شام بیا؛
قبول نمیکرد،
نمیخواست کل خانواده را به زحمت بیندازد
تا شام تدارک ببینند.
بعد از شام میرفت
تا زحمتش کمتر باشد.
📖 منبع: کتاب "بابای زینب
#آشنایی_با_شهدا
آغـوشِ تو ای دوسـت
دَرِ باغ بهشـت است ...
یک شــب به درآی از خود و
بر مـن بِگُشایـش ..
نشسته: شهید احمدی🌷
🌷شهید ملاسلیمانی ،فرمانده گردان فتح
عملیات بیت المقدس
اردیبهشت ۱۳۶۱
#دفاع_مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴پشت کارت ملی هم به اندازه روی کارت ملی مهم است!
🔹کارشناس حقوقی میگوید: با پشت کارت ملی هم میتوانند از شما کلاهبرداری کنند! کپی آن را در اختیار کسی قرار ندهید.
شب خـوش
بخـواب ماه بلنـدم
ولی بدان ...
امشب
به یادِ " چشـم " تـو
خوابـم نمی برد ...
شهید #حمیدرضا_اسداللهی🌷
📎 سیره شهدا
من اسماعیل را نمیشناختم؛ ولی هر روز میدیدم که کسی میآید و چادرها و آبگیرها را تر و تمیز میکند با خودم فکر میکردم که این شخص فقط چنین وظیفهای دارد یک روز هر چه چشم به راهش بودم تا بیاید و باز به نظافت و انجام وظایفش بپردازد، پیدایش نشد و احساس کردم که او از زیر کار شانه خالی میکند از این رو، خود به سراغش رفتم و گفتم: «چرا امروز نیامدی؟»
او در پاسخ گفت: «چشم الان میام» کسانی که نظارهگر چنین صحنهای بودند سخت ناراحت شدند و گفتند: «تو چه میگویی؟ او فرمانده لشکر است»
من که احساس شرمندگی میکردم؛ در صدد عذر خواهی برآمدم اما او بود که کریمانه و با متانت گفت: «اشکال ندارد» و با خنده از کنار ماجرا گذشت.
🌷شهید #اسماعیل_دقایقی🌷
#آشنایی_با_شهدا
دسته گلهایی که
مادران ایرانی به آب دادند ...
#غواصان_خطشکن
#گردان_ولیعصرعج_زنجان
#شلمچه_عملیات_کربلای_۵
#بخوانید
🌿 از زندگی در #کانادا
... تا پرواز از #فاو 🕊🕊
#شرح_حال
🌷شهید بهمن کاشانی
❇️ به نقل از همرزم شهید:👇👇
بهمن در خانواده ای بی نیاز از نظر مالی بزرگ شد. در زمان شکل گیری انقلاب در کانادا مشغول به تحصیل بود. با پایان یافتن تحصیلات در رشته راه و ساختمان، در همانجا مشغول به کار می شود.
غیر از بهمن ،دو برادر و سه خواهرش نیز در کانادا زندگی میکردند. بعد از پیروزی انقلاب و با شروع جنگ تحمیلی، او به شرکت محل کارش رفته و استعفا می دهد, وقتی که مدیریت شرکت علت را جویا می شود بهمن در جواب میگوید در سرزمین مادری ام جنگی رخ داده و من باید بروم و از سرزمین آبا و اجدادی خود دفاع کنم .
خانواده و خواهران و برادرانش وقتی متوجه تصمیم او میشوند، هرچه سعی میکنند نمیتوانند خللی در عزم او ایجاد کنند.
او به اتفاق خانوادهاش به ایران می آید. در این ایام، بنا بر عللی همسرش از او جدا می شود و تنها دختر کوچکشان را نیز با خود میبرد و بدنبال آن، با مردی، ازدواج مجدد میکند. در این مدت، بهمن هربار که به دیدن فرزند خردسالش می رفت، خود را دوست پدرش معرفی میکرد! چون به کودک گفته بودند: پدرت مرده است!!
بهمن سپس راهی جبهه های جنگ میشود و در زمان حضورش در آنجا چند بار زخمی میشود.
پدر بهمن از ملاکان تجریش تهران بود و وضع مالی خوبی داشت.
هربار که بهمن مجروح میشد از او میخواست جبهه را رها کرده و به کانادا برگردد، هزینه سفرش را نیز متقبل میشود، حتی یکبار که فرزندش از ناحیه چشم مجروح شده بود، به او میگوید: «برگرد کانادا که در آنجا مداوا هم بشوی... خرج عملت را هرچه باشد پرداخت میکنم» ... ولی باز او قبول نکرد!!
اصرار پدر به جایی نرسید و دست آخر به او گفت: اگر بازنگردی از ارث پدری محرومت میکنم و هیچ مال و املاکی به تو نخواهد رسید!!!
... اما بهمن میگوید: من اینبار بروم، دیگر باز نخواهم گشت و شهید می شوم🌷
او با یک ندای امام و رهبر، بی آنکه چیز زیادی از او بداند، راهی نبرد حق علیه باطل شد. غیرت ملی و مذهبیاش کاری کرد که به تمام ثروت، مقام و امکانات رفاهی و دنیوی و ویزای خارج پشت پا زده و به سادگی از تمامی آنها بگذرد. او یکشبه ره صد ساله را پیمود، ... سیر و سلوکی که بسیاری از علما و بزرگان آرزویش را داشتند.
او به جبهه آمد، گردان عمار، دسته ی ویژه آر.پی.جی زن ها، ... در مقطعی هم تیربارچی بود.
رزمنده مخلص و سالک گمنام، سرانجام در نبرد والفجر ۸ در #فاو آسمانی شد.
ما پس از اتمام عملیات، وقتی برای مرخصی، به تهران آمدیم، به دنبال مزار وی گلزار شهدا میگشتیم که تازه متوجه شدیم خانوادهاش مراسمی برای او نگرفته بودند و با اینکه چندین بار به آنها یادآوری شده بود نیامده بودند و پیکر مطهر مدت ۲۰ روز در معراج شهدا باقی مانده بود!!!
در آن موقع، خودمان دست بکار شدیم تا تشییع و تدفین شهید را انجام دهیم.
مراسم شهید با خیل انبوه جمعیت برگزار شد ... تشییع کنندگان در خیابان فرصت، کارگر شمالی تجمع کرده بودند تا برای انجام مراسم تدفین به گلزار شهدا بروند.
اصلا برای ما معلوم نشد آنها از کجا و چطور متوجه شده بودند که خودشان را سراسیمه به آنجا رسانده بودند!!
چقدر دسته گل آورده بودند!!!
گروه ارکست، موزیک مارش عزا مینواخت...
بچههای کمیته آمده بودند...
خیلیها میگفتند نمیدانیم چطور به تشییع جنازه شهید دعوت شدیم!!؟؟
بله!! معامله با خداست،
... و خودش هم جوابگو و پذیرای میهمان خود است
مهمانی که با اخلاص و فقط به نیت رسیدن به ذات مقدس ربوبی، تمام داشته و نداشتههایش را فدای محبوب کرده ...
... و به حق، جاودانگی از آن چنین پرستوهاییست که جملگی غریبانه و عاشقانه به دیار دوست کوچ کردند🕊🕊🕊
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله_ص
💐امروز سالروز شهادت شهید
🕊شهید مدافع حرم عبدالله قربانی
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...(تصویر مشاهده شود)
#استوری
#آشنایی_با_شهدا