eitaa logo
کلام معصومین علیهم السلام
1.6هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
192 فایل
کلام و ادعیه معصومین علیهم السلام شناسه مدیر @ASK110 کپی مطالب حلال اگر مقدور بود #صلوات ی برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عنایت بفرمایید. https://rubika.ir/kalam_maesoumin
مشاهده در ایتا
دانلود
امام رضا (علیه‌السلام) می‌فرمایند: بعضى از كسانى كه ادعاى و ما را دارند، براى شيعيان ما از بيشتر است، به امام رضا (علیه‌السلام) عرض کردند: ای پسر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به چه علت؟ حضرت فرمودند:‌ به خاطر با ما و با ما، و هرگاه چنين شود، و به هم در آميزد، و امر مشتبه گردد، و مؤمن از منافق تشخیص داده نشود. @kalam_maesoumin
📌آیا علیه ظلم تنها خاسته امام (ع) بود؟ به مناسبت میلاد امام حسین در ماه شعبان مطالبی عرضه می گردد. شدت و ستم نسبت به جامعه چنان بود که بعد از شهادت امام مجتبی(ع)، جَعْدَةَبْنِ‏ هُبَيْرَةَ مَخْزُومِي(خواهرزاده امیرمؤمنان علی) با نگارش نامه ای از امام (ع) درخواست با معاویه را دارد. وی به امام می نویسد: «براستی کسانی از شیعیان که نزد ما هستند، نظرهای خود را به سوی شما متوجه نموده و احدی را در رتبه شما نمی دانند. آنان شما را اینگونه شناخته اند که نسبت به دوستان نرم و به سخت گیر هستی و در امر پروردگار با شدت عمل میکنی. پس اگر می خواهی حق خود را بازپس گیری، به سوی ما بیا که ما نیز آماده در راه شما هستیم.» 📚احمدبن داود دينورى، الأخبار الطوال، ص222- 221.
📌شبهه: با اینکه جزء ماه هاي است، چرا امام (علیه‌السلام) در اين ماه کرد؟ 📣پاسخ: پيش از اسلام نیز در ميان ماه هاي قمري، چهار ماه رجب، ذي القعده، ذي الحجه، ماه حرام نامیده می شدند که طبق آن و خون ريزي و پيکار در آن زشت شمرده مي شد و هر قبيله اي هم که با هم جنگ داشتند، در این ماه ها ترک جنگ می کردند. مانند: و که 120 سال با هم نزاع و پيکار مي کردند، اما در اين چهار ماه متارکه جنگ مي کردند. نیز بر این حرمت مهر تایید زد و جنگ در این چهار ماه را اعلام نموده است، مگر اینکه حرمت این ماه را شکسته و ضمن تعرض به حریم مسلمانان وارد جنگ شوند که در نتیجه و دفاع از خود را دارند و کار حرامی صورت نگرفته است. 📚بقره: ۱۹۴ در جریان حوادث مرتبط با امام (ع)، امام که پس از امتناع از با به رفته بود، به منظور جلوگیری از ریخته شدن خونش در ماه حرام، در روز هشتم ذی الحجه مکه را به سمت ترک کرد، اما یزیدیان، راه وی را در دوراهی کوفه بسته و امام به سمت حرکت کرد و به دستور آماده جنگ با امام شدند؛ امام حسین(ع) برای حفظ حرمت ماه حرام، طی به عمر بن سعد، آیات مربوط به ممنوعیت جنگ در این ماه ها را متذکر شد، اما این هشدارها در وی اثر نکرد و وی در روز نه تنها وارد جنگ با امام حسین(ع) شد، بلکه اعلام کرد: آگاه باشید؛ من اولین کسی هستم که به لشکر حسین (ع) انداختم. بنابراین، آنکه در کربلا حرمت ماه حرام را شکست و وارد جنگ شد لشکر یزید بود و امام حسین(ع) به دلیل اینکه در حال بود، عملش مطابق با نص قرآنی بود و دفاع از جان خود و مردم در این ماه ها اشکالی ندارد.
📢 روشنگری.... سر شهیدان را در روز اول صفر از دروازه "توما" به آوردند در حالی که شهر را آزین بسته بودند. هنگامی که امام (ع) در کنار در مسجد جامع بودند، پیرمردی نزد آنان آمد و گفت: 📢 ستایش خدایی که شما را کشت و نابود کرد و مردم را از شر شما آسوده نمود و را بر شما پیروز کرد. 📌 امام (ع) به او فرمود: آیا خوانده ای؟ گفت آری. امام فرمود: پس این( ) آیه را شنیده ای: 💠 بگو من هیچ پاداشی از شما دربرابر رسالتم درخواست نمی کنم، جز دوست داشتن نزدیکانم.(اهل بیتم) (شورا: ۲۳) گفت: آری. امام سجاد(ع) فرمود: ما همان اهل بیتی هستیم که خدا این آیه را مخصوص ما نازل کرد. پیرمرد، خجل شد و گریست. سپس سر به آسمان برداشت و گفت: 📢 خداوندا در پیشگاه تو از آل محمد علیهم السلام، از و انس بیزاری می جویم. 📚شیخ صدوق، امالی، ص۲۳چ 📚ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۳۰
📌 حضرت حمزه از (پیروان حضرت ابراهیم) بود و ضمن ایمان آوردن به رسالت رسول الله(ص)، در مقابل و دشمنی از آن حضرت دفاع کرد و در جنگ شهید شد. پیامبر اکرم(ص) فرمود: حمزه شرط خویشاوندی را رعایت کرد و اعمال نیکی داشت. تأثیر عمیق شخصیت حمزه و محبوبیت او پس از سبب گردید که برخی از  فرزندان خود را حمزه نام نهادند. امیرمومنان (ع) در احتجاج با و ، به خویشاوندی خود با حمزه و مباهات میکرد. 📚ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۴_ ۱۳، ج۵، ص۱۸۶. 📚نهج البلاغة، نامه ۲۸؛ 📚طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۲۴.
📌 : چندسال پیش برنامه ضدارزشی شبهه ای را مطرح کرده بود که: در منابع آمده است که امام (ع) فرمود: ما از تبار هستیم، هواخواهان ما و ما هستند. روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهتر و بالاتر و هر ایرانی از بدترین دشمنان ما بدتر است. ایرانیها را باید دستگیر کرد و به آورد، زنانشان را به درآورده و به فروش برسانید و مردانشان را به و بردگی اعراب گماشت. از حجت الاسلام دکتر محمد جواد سرتختی : این روایت که سند ضعیفی داشته و غلط ترجمه شده، از امام (ع) است نه امام حسین(ع)؛ به علاوه وقتی در کتاب سفینه البحار آمده یعنی اصلش نیز در بحار الأنوار نیز آمده. 📚مجلسی، بحار، ج 64،ص176 : این روایت از معانی الاخبار شیخ نقل شده و آن است؛ زیرا بن جبله در سند آن است، نیز فرضا که امام صادق(ع) این کلام را فرموده باشند، علامه مجلسی در ادامه آن می نویسد: بيان: " " أي العرب الممدوح من كان من شيعتنا، وإن كان عجما، والعجم المذموم من كان عدونا، وإن كان عرب. یعنی، منظور این روایت آن است که اگر فرضا عرب، باشد و ، مذموم، است اگرچه عجم باشد و دشمن ما عجم است اگر چه عرب باشد. یعنی به عبارت دیگر: این کلام بر فرض صحت صدور از معصوم(ع) در مقام با عرب هایی است که دیگران را خوار می شمارند؛ اگر چه اهل بیت(ع) باشند و امام(ع) فرموده است: از نظر ما شما که عرب هستید، اما ما اصلا نیستید و عجم هستید، اما ما عرب هستند حتی اگر خراسانی و اصفهانی و رازی و ... باشند. : باید توجه کرد، آن عباراتی که در سفینه البحار در ادامه حدیث آمده، از متن نیست و از است که می خواسته نشان دهد در کنار این فرمایش امام صادق(ع)، نگاه به ایرانیان چگونه بوده است. بعد می نویسد: گفته است که ایرانیان را باید و زنانشان را به کنیزی به ایران آورد. این قسمت با "و قال " شروع می شود و ثانی یعنی که همان است. : مرحوم شیخ علی نمازی شاهرودی (ج۷، ص۱۰۷ – ۱۰۸) در تکمیل نوشته شیخ عباس قمی در کتاب مستدرک سفینه البحار می نویسد: سوای رای دومی(عمر) درباره ایرانیان: ابن شهرآشوب در نقل کرده که وقتی ایرانی را به آوردند و تصمیم گرفتند که را بفروشند و مردان را به درآورند که ناتوانان را در طواف بر پشت خود حمل کنند، اميرمؤمنان (ع) فرمود: (ص) فرموده است: بزرگ هر قومی را گرامی بدارید اگرچه مخالف شما باشد و این ها هستند که و هستند، با ما از در مسالمت درآمده اند و به رغبت دارند و من برای خدا آنان که به من و بنی هاشم داده اید آزاد کردم و در پایان: رواﯾﺎت ﻓﺮاواﻧﯽ در ﻣﺪح اﯾﺮاﻧﯿﺎن آﻣﺪه است. ﯾﮑﯽ از آن روایات ﮐﻪ در اﺑﺘﺪای اﯾﻦ ﻣﺘﻦ آﻣﺪه اﺳﺖ وﻟﯽ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﻣﻐﺮﺿﺎﻧﻪ شبه افکنان آن را ﺣﺬف ﮐﺮده اﻧﺪ چنان است که اﻣﺎم ﺻﺎدق(ع) ﻣﯽ‌ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ:  «اﮔﺮ ﻗﺮآن ﺑﺮ و ﻏﯿﺮ ﻧﺎزل ﻣﯽ‌ﺷﺪ، ﻋﺮب ﺑﻪ آن اﯾﻤﺎن ﻧﻤﯽ‌آورد،‌ و ﺑﺮ ﻋﺮب ﻧﺎزل ﺷﺪ و ﻋﺠﻢ ﺑﻪ آن اﯾﻤﺎن آوردﻧﺪ و اﯾﻦ ﻓﻀﯿﻠﺘﯽ اﺳﺖ ﺑﺮای ﻋﺠﻢ». نه تنها در ﻫﯿﭻ رواﯾﺘﯽ ﻧﮑﻮﻫﺶ اﯾﺮاﻧﯿﺎن ﻧﯿﺎﻣﺪه است، بلکه ﭼﻨﯿﻦ ﭼﯿﺰی ﺑﺎ و روح ﺗﻌﺎﻟﯿﻢ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ(ص) سازگاری ندارد آنجاکه ﻣﯽ‌ﻓﺮﻣﻮد: «ﻫﯿﭻ ﻋﺮﺑﯽ را ﺑﺮ ﻓﺨﺮ ﻧﻤﯽ‌ﺑﺎﺷﺪ و ﮔﺮاﻣﯽ‌ﺗﺮﯾﻦ ﺷﻤﺎ ﻧﺰد ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﺎ ﺗﻘﻮاﺗﺮﯾﻦ ﺷﻤﺎﺳﺖ» ﺳﺎزﮔﺎر ﻧﯿﺴﺖ. 🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨
📌برائت از مخالفان در خفا روزی علی بن عاصم کوفی که مردی نابینا بود به محضر امام حسن (ع) شرفیاب شد. او، ضمن گفتوگو با آن حضرت، ارادت خالصانه خود را به خاندان نبوت اظهار نموده و بیان کرد: من از یاری شما ناتوانم و به غیر از و شما و بیزاری از شما و به آنان در خلوت، سرمایه دیگری ندارم، با این حال وضعیت من چگونه خواهد بود؟ امام فرمود: پدرم از جدم رسول الله(ص) روایت نمود: هرکس توانایی یاری نمودن ما اهل بیت را نداشته باشد و در خلوت به دشمنان ما لعنت بفرستد، خداوند صدای او را به همه فرشتگان می رساند... هنگامی که صدای او به فرشتگان برسد، آنان برای وی طلب آمرزش نموده و او را می ستایند.» 📚مجلسی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج50، ص316.
📌آیا علیه معاویه تنها خواسته امام (ع) بود؟ شدت و ستم نسبت به جامعه چنان بود که بعد از امام حسن (ع)، جَعْدَةَبْنِ‏ هُبَيْرَةَ مَخْزُومِي(خواهرزاده امیرمؤمنان علی) با نگارش نامه ای از امام (ع) درخواست با معاویه را دارد. وی به امام می نویسد: «براستی کسانی از شیعیان که نزد ما هستند، نظرهای خود را به سوی شما متوجه نموده و احدی را در رتبه شما نمی دانند. آنان شما را اینگونه شناخته اند که نسبت به دوستان نرم و به سخت گیر هستی و در امر پروردگار با شدت عمل میکنی. پس اگر می خواهی حق خود را بازپس گیری، به سوی ما بیا که ما نیز آماده در راه شما هستیم.» 📚احمدبن داود دينورى، الأخبار الطوال، ص222- 221.
📌به مناسبت سالروز شهادت حضرت حمزه از (پیروان حضرت ابراهیم) بود و ضمن ایمان آوردن به رسالت رسول الله(ص)، در مقابل و دشمنی از آن حضرت دفاع کرد و در جنگ شهید شد. پیامبر اکرم(ص) فرمود: حمزه شرط خویشاوندی را رعایت کرد و اعمال نیکی داشت. تأثیر عمیق شخصیت حمزه و محبوبیت او پس از سبب گردید که برخی از  فرزندان خود را حمزه نام نهادند. امیرمومنان (ع) نیز در احتجاج با و ، به خویشاوندی خود با حمزه و مباهات میکرد. 📚ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۴_ ۱۳، ج۵، ص۱۸۶. 📚نهج البلاغة، نامه ۲۸؛ 📚طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۲۴.