eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
5.4هزار دنبال‌کننده
470 عکس
115 ویدیو
11 فایل
سلام ✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خوشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 سردار شهید سیدعبدالرضا موسوی رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند |دکترعبدالرضا موسوی متولد شهر خرمشهر؛ همان کسی‌ست که همزمان با کسب مقام اول در کنکور اعزام به خارج از کشور، در کنکور سراسری نیز پذیرفته شد و در رشته پزشکی دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت. بعد از مدتی به دانشگاه جندی شاپور اهواز انتقالی گرفت؛ اما از آنجایی که بدون توجه به هشدار گارد شاهنشاهی همچنان فعالیت سیاسی انجام می‌داد؛ از دانشگاه اخراج شده و به خرمشهر آمد؛ و آنجا همچنان فعالیت ضد شاه انجام می‌داد، که با محمد جهان‌آرا آشنا شد... پس از پیروزی انقلاب هم وقتی جهان‌آرا سپاه خرمشهر را تأسیس کرد، عبدالرضا به عنوان مسئول عملیات انتخاب گردید. عبدالرضا از اولین روز جنگ در کنار جهان‌آرا و نیروهای مردمی، به دفاع از خرمشهر پرداخت؛ و بعد از شهادت جهان‌آرا نیز، فرماندهی سپاه خرمشهر را به عهده گرفت. او پس از هفت ماه فعالیت مستمر، اقدام به سازماندهی نیروهای پاسدار بسیجی در یگانی تازه تأسیس به نام «تیپ ۲۲ بدر خرمشهر» کرد؛ اما پیشنهاد فرماندهی این تیپ و هرگونه مسئولیت رسمی دیگر را نپذیرفت. تا اینکه با شروع عملیات بیت‌المقدس به عنوان نیروی ساده در نبرد آزادسازی خرمشهر شرکت کرد؛ و روز ۱۷ اردیبهشت سال ۱۳۶۱ به شهادت رسید. 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر مشخصات شهید عبدالرضا موسوی با کیفیت اصلی ‌‌‌‌___________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵۲ 🔸شهید کاظمی آرزوی پیرزن را برآورده کرد... |نجف آباد اصفهان که بودیم؛ یه پیرزن سراغ حاج احمد رو می‌گرفت. وقتی حاجی برا سرکشی اومد، پیرزن رفت ملاقاتش و بعد از چند دقیقه گفتگو، رفت... یک هفته بعد پسر پیرزن اومده بود برای تشکر. می‌گفت: حاج احمد مشکلم رو حل کرده. بعد فهمیدیم پسرِ پیرزن به خاطر نداشتن دیه قرار بوده بره زندان. اما حاج احمد بخشی از ارثیه‌ای که از پدر و مادرش بهش رسیده رو میده، تا ديه رو پرداخت کنن. و اینجوری پسرِ پیرزن آزاد شده بود.. 👤خاطره‌ای از زندگی سرتیپ شهید احمد کاظمی 📚منبع: فصلنامه نگین‌ایران، شماره۱۶، صفحه۲۷ 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ____________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایتی کوتاه از نخبه‌ای که بعد از شهادتِ جهان‌آرا؛ فرمانده‌ی سپاه خرمشهر شد... 🇮🇷۱۷ اردیبهشت؛ سالگرد شهادت دکتر سیدعبدالرضا موسوی گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 سردار شهید سیدعلی دوامی رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند |سیدعلی ۲۱ ماه مبارک رمضان به دنیا آمد و ۲۱ ماه‌رمضان در حالی که ۲۱ ساله بود به شهادت رسید. جالب این است که مادرش در سن ۲۱ سالگی سیدعلی را به دنیا آورد. به همین خاطر به شهید سیدعلی دوامی می‌گویند سردار راز ۲۱... 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر مشخصات شهید سیدعلی دوامی با کیفیت اصلی ‌‌‌‌___________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅 ۲۷ ✍ شهید ابومهدی‌المهندس: |هدفِ ارزشمندِ ما رضایت خدا و خدمت به همه‌ی مردم از هر قشر و مذهبی است؛ چه سُنی باشند چه شیعه، چه مسیحی باشند چه ایزدی و ... ما برایِ اصلاح و نابودیِ تروریسم قیام کردیم. 🔰دانلود کنید:دریافت چراغ‌راه(۲۷) با کیفیت اصلی ____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸چند روایت از شهید عارفِ مازندران؛ در سالگرد شهادتش 🌼|پیراهن که براش می‌خریدم؛ از مسجد جامع که برمی‌گشت، می‌دیدم لباسش عوض شده. می‌گفت: یکی از لباسم خوشش اومد، بهش هدیه دادم... ضبط صوتی که برایش خریده بودم رو هم داده بود به دوستاش، می‌گفت: اونا بیشتر نیاز دارن... 🌼|همیشه نماز شب می‌خوند؛ نماز شبهایی که با گریه همراه بود. اگر یک روز هم نماز شبش قضا می‌شد، سه روز روزه می‌گرفت... تا طلوع آفتاب هم نمی‌خوابید. می‌گفتم: علی‌جان! بخواب خسته‌ای! می‌گفت: [بین‌الطلوعین] کراهت داره... 🌼|عاشقِ حضرت زهرا(س) بود. وقتی شهیدعلمدار توی روضه‌هاش نام بی‌بی رو می‌برد؛ سیدعلی با ضجه گریه می‌کرد. من ندیدم هیچ چیزی مانند روضه‌های مادر، سیدعلی دوامی رو اینگونه بی‌تاب کنه... 🌼|می‌گفتم: مادر! دوست دارم شهید بشی؛ ولی نه مفت و راحت، باید حالا حالاها از دشمن بکشی! سیدعلی هم با لبخند می‌گفت: مادر نزاییده کسی بتونه منو بکشه، مگر خمپاره۶۰؛ چون نامرده و صدا نداره... همیشه می‌گفت با خمپاره۶۰ شهید میشم. همینجورم شد. با ترکش خمپاره۶۰ توی شلمچه آسمونی شد 🌼|یه روز در حال میوه خوردن، گفتم: کاش علی زنده بود و از این میوه‌ها می‌خورد... تا اینکه خواب دیدم علی دستم رو گرفت؛ منو به باغی زیبا توی بهشت برد و گفت: مادرجان! اینجا هر چی بخوام فراهمه. ببین الان من سیب می‌خوام... یهو دیدم شاخه‌هایی پر از سیبِ‌سرخ براش خم شد و او از آن سیب‌های آب‌دار خورد و شاخه برگشت؛ بعد انگور و ... ‌‌‌‌____ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🔸روایت شهادت سیدعلی دوامی و راز عدد ۲۱ 🌼|روی گونی‌‌های سنگر نشسته بود که یکی از بچه‌‌ها بهش گفت: سید ببخشید! خطرناکه... سیدعلی گفت: شما سرتون رو بیارید پایین، من الان چیزیم نمیشه... من ۲۱رمضان به دنیا آمدم و ۲۱رمضان هم شهید میشم 🌼|شب شهادت امام‌علی(ع) بود؛ ۲۱ رمضان ۱۳۶۷... در حالیکه خودش رو معطر کرده و شال سبز سیدی‌اش رو به کمر بسته بود، گفت: می‌دونم امشب به شهادت می‌رسم... 🌼|اون شب خیلی بی‌قرار بود. نیمه‌شب از این سنگر به اون سنگر می‌رفت. گاهی به نماز می‌ایستاد. راه می‌رفت. رفقای شهیدش رو صدا می‌زد. اشک می‌ریخت. واقعا بیقرار بود؛ بیقرار... 🌼|دیدم ایستاد به نماز. بهش گفتم: سیدعلی‌جان! تو که نماز مغرب و عشا رو خونده بودی؛ این چه نمازیه که این وقت شب می‌خونی؟ همونجوری که اشک می‌ریخت؛ گفت: نمازِ شهادتم رو خوندم... 🌼|با قرآن سرگرفتن داخلِ سنگرهای خط پدافندی شلمچه شب قدر ۲۱رمضان رو هم به صبح رسوندیم. نماز صبح رو همونجا خوندیم و ساعاتی بعد خبر رسید که سیدعلی به شهادت رسیده. 🌼|سید می‌گفت: من ۲۱رمضان شهید میشم؛ اگه بیست و یکم گذشت و شد بیست و دوم؛ دیگه شهید نمیشم!... و حالا پیش‌بینی‌اش درست از آب در اومده بود. جوونی که مادرش توی سن ۲۱سالگی، در ۲۱رمضان او رو بدنیا آورده بود؛ حالا ۲۱رمضان سال ۶۷؛ توی سن ۲۱سالگی، با اصابت ترکش خمپاره۶۰ به قلبش، آسمونی شد... 🇮🇷۱۸ اردیبهشت؛ سالگرد شهادت سیدعلی دوامی گرامی‌باد 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 شهیدان داوود حق‌وردیان و جواد الله‌کرم رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند 👤|داوود که دو ماه بعد از ازدواجش، دوباره راهی جبهه‌های جنوب شده بود؛ ده روز قبل از شهادت، با مادر و همسرش تماس گرفت؛ و بعد از آنکه مادرش مژده‌ی پدر شدنِ او را داد، گفت: من مژده‌ی بزرگتری برای شما دارم، که ده روز دیگه موعد اون فرا می رسه!» و همانطور که گفته بود، ده روز بعد یعنی روز یکشنبه ۱۹/ ۲/ ۱۳۶۱ طی عملیات آزادسازی خرمشهر، در شلمچه‌ی عراق به شهادت رسید 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر مشخصات شهید داوود حق‌وردیان با کیفیت اصلی 👤|جواد دوم تیرماه سال۶۰ در محله‌ی مهرآباد تهران به دنیا اومد. او از مستشاران زبده نظامی و فرماندهان جبهه‌ی مقاومت بود که برای دفاع از حرم عمه سادات داوطلبانه به سوریه اعزام شد. با اینکه سه‌بار در سالهای ۹۳ و ۹۴ در جریان جنگ سوریه مجروح شده بود؛ در عملیات جلوگیری از حمله‌ی نیروهای تکفیری به خان‌طومان نیز شرکت کرد؛ و سرانجام در زمان آتش‌بس؛ یعنی ۱۹ اردیبهشت ۹۵ به شهادت رسید. پیکر آقا جواد دست داعشی‌ها بود و چهار سال بعد از شهادت؛ به آغوش وطن بازگشت... 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر مشخصات شهید جواد الله‌کرم با کیفیت اصلی ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵۳ 🔸برای تو دعا می‌کنم مادر... |نوجوان که بود؛ خواب دیدم در عالم رویا سیدی نورانی بهم‌ گفت: این داودِ تو، ماندنی نیست؛ به زودی پر خواهد کشید... شب‌ها هر از گاهی بیدار می‌شدم و از اتاقش صدای زمزمه‌ای به گوشم می‌رسید. وقتی در رو آهسته باز می‌کردم؛ می‌دیدم فرش رو کنار زده؛ روی خاک نشسته و گریه می‌کنه، می‌گفتم: داوود جان! تو این راه رو میری مدرسه و میای؛ آخه گناهی نکردی! چرا گریه می‌کنی؟ می‌گفت: مادر جان! برای شما دعا می‌کنم... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید داوود حق‌وردیان 📚منبع: خبرگزاری تسنیم؛ به نقل از مادر شهید 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی 🇮🇷 ۱۹ اردیبهشت؛ سالگرد شهادت سردار شهید داوود حق‌وردیان گرامی‌باد ________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 سردار شهید احمد بابایی رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند |سال‌نمای زندگی شهید: 🔸سال ۱۳۳۴؛ ولادت در بخش رامند بوئین زهرا استان قزوین 🔹سال ۱۳۴۰؛ شروع تحصیلات ابتدایی در دبستان نوبنیاد شال قزوین. 🔸سال ۱۳۴۶؛ ورود به دبیرستان رشدیه شال. 🔹سال ۱۳۴۷؛ مهاجرت به تهران و ورود به نیروی هوایی. 🔸سال ۱۳۵۵؛ استعفا از نیروی هوایی به علت جو غیر مذهبی آنجا. 🔹سال ۱۳۵۵؛ ازدواج؛ و اشتغال در شغل رانندگی کامیون. 🔸سال ۱۳۵۶؛ قرق کردن قهوه‌خانه‌ای در نازی‌آباد تهران جهت فعالیت علیه رژیم شاه 🔹سال ۱۳۵۷؛ عضویت در کمیته انقلاب اسلامی. 🔸سال ۱۳۵۸؛ عضویت در سپاه پاسدارارن انقلاب اسلامی. 🔹سال ۱۳۵۹؛ (۱۹ مهر) عزیمت به جبهه جنوب و مجروحیت. 🔸سال ۱۳۶۰؛ (۷ فروردین) مجروحیت در عملیات بازی‌دراز 🔹سال ۱۳۶۰؛ انتخاب به سمت فرماندهی گردان مالک اشتر. 🔸سال ۱۳۶۱؛ (۲۰ اردیبهشت) مجروحیت در خرمشهر و ادامه‌ی مبارزه با دست گچ گرفته 🔹سال ۱۳۶۱؛ (۲۰ اردیبهشت) شهادت در عملیات الی بیت المقدس در محور شلمچه_خرمشهر؛ بر اثر اصابت گلوله به پیشانی 🔸مزار: بهشت زهرا (س) تهران؛ قطعه۲۶ ردیف۹ شماره۴۳ 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر مشخصات سردار شهید احمد بابایی با کیفیت اصلی ________________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅 ۲۸ 🌺 شهید مدافع حرم رسول خلیلی: |غم اگر هست، برای بی‌بی جان حضرت‌زینب سلام‌الله‌علیها باید باشد؛ اشک و آه و ناله اگر هست، برای اربابمان اباعبدالله الحسین علیه‌السلام باید باشد؛ اگر دلتان گرفته، روضه‌ی ایشان را بخوانید... 🔰دانلود کنید:دریافت چراغ‌راه(۲۸) با کیفیت اصلی ___________________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا