eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
6.7هزار دنبال‌کننده
850 عکس
340 ویدیو
13 فایل
✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی و...] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده #غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 سردار شهید مسعود ارشادی [فرمانده گروهان فیاض] رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند |سال‌نمای زندگی شهید: 🔸 سال ۱۳۴۱؛ (۱۲ اردیبهشت) تولد در فریمان خراسان‌رضوی 🔹سال ۱۳۴۵؛ مهاجرت به مشهد همراه با خانواده 🔸سال ۱۳۵۶؛ پخش اعلامیه و راه اندازی تظاهرات در مدرسه علیه شاه 🔹سال ۱۳۵۸؛ راه‌اندازی کتابخانه در منزل برای توزیع کتابهای مذهبی بین جوانان و نوجوانان محل 🔸سال ۱۳۵۹؛ اخذ دیپلم ریاضی_فیزیک 🔹سال ۱۳۵۹؛ عضویت در بسیج مسجد محل 🔸سال ۱۳۵۹؛ شروع فعالیت در مراکز اسلامی؛ بویژه انجمن اسلامی "راه شهید" به عنوان مسئول تبلیغات و کارهای فرهنگی شهدا 🔹سال ۱۳۶۰؛ عضویت رسمی در سپاه و شروع فعالیت در واحد برنامه‌ریزی و نظارت 🔸سال ۱۳۶۳؛ شرکت در کنکور و قبولی در رشته‌ی مهندسی عمران دانشگاه فردوسی مشهد 🔹سال ۱۳۶۵؛ ( ۲۳ اردیبهشت) شهادت در جزیره‌ی مجنون بر اثر اصابت ترکش به چشم‌ها و قلب 🔸آدرس مزار: گلزار شهدای بهشت رضا علیه‌السلام مشهد 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر مشخصات سردار شهید مسعود ارشادی با کیفیت اصلی ____ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
🔹چند جمله‌ی ناب و تأمل‌برانگیز از سردار شهید مسعود ارشادی|جنگ براى ما یک نعمت بود و پیشرفت‌هایى برایمان داشت؛که عبارت بودند از: اول) از نظر نظامى که بیش از یک میلیون رزمجو تربیت نمود. دوم‏) از نظر صدور انقلاب که باعث شد انقلاب به تمام کشورها صادر شود. سوم) از نظر رشد فکرى و صنعتى که باعث شد نیروهاى متعهد بکار افتند. چهارم) پیشرفت و رشد فرهنگى... ✍|توجه داشته باش که برای مدرک کار نکنی، یا به مدرکِ کسی اعتماد نکنی؛ زیرا‌ آنچه عاملِ سنجش اعمال نزد خداست، تقواست؛ نه علم بشری بدونِ معرفتِ الهی.‌‌‌..|حتی اگر جنگ تمام شود؛ کارها تمام نشدنی است، ما باید برویم وخرابی‌ها را آباد کنیم... 🇮🇷۲۳ اردیبهشت؛ سالگرد شهادت دانشجویِ اندیشمند، سردار شهید مسعود ارشادی گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
شما حتما لایق شهادتی ولی امیدواریم الان وقتش نباشه... برای سلامتی رئیس‌جمهور و همراهانش دعا کنیم... ________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir
🌸 رئیس‌جمهور شهید سیدابراهیم رئیسی و همراهان شهیدشان؛ و سردار شهید محمدمهدی خادم‌الشریعه [فرمانده تیپ ۲۱ امام‌رضا علیه‌السلام] رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند |زیر سایه‌ی اهل‌بیت (ع) 🌼 مادرشهید میگه: رفته بودیم کربلا. باردار بودم. توی حرم امام حسین(ع) اوّلین تکان خوردنش رو احساس کردم و به همسرم اطلاع دادم؛ او هم زیر گنبد سیدالشهداء دست به دعا برداشت و از خدا خواست فرزندمون رو از موالیان ائمه قرار بده. 🌼پدر شهید میگه: روز سوم تولدش بیمار شد. از عوارض بیماریش عطش سیری ناپذیرش بود؛ هیچ‌چیز نمی ‌تونست تشنگی‌اش رو رفع کنه. من با دیدن بی‏‌قراری فرزندم، یاد تشنگی شهدای کربلا افتادم و سخت گریه کردم؛ به فاصله کوتاهی پسرم شفا یافت... 🌼برادرش میگه: محمّدمهدی هنوز شش سال بیشتر نداشت که بیماری فلج اطفال گرفت. اون زمان هر کس به این بیماری دچار میشد یا کلاً فلج می‌شد یا پاهایش به شدّت معیوب می‌شد. بعد از بیماری محمّد مهدی، پدرم دائم به حرم می‌رفت و نذر و نیاز می‌کرد تا این که برادرم شفا گرفت و کاملاً سلامتی‌اش رو به دست آورد. بطوریکه همه از این موضوع شگفت زده شدند. 🌼 یه روز هم یکی از روحانیون برجسته‌ی مشهد به خونه‌ی ما اومد و به محض این که چشمش به محمّدمهدی افتاد به پدرم گفت: هوای این پسر رو داشته باش که از بندگان خوب خداست 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر با کیفیت اصلی 🇮🇷ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 |شهید سیدابراهیم رئیسی: مرخصی و اوقات فراغتم یادم نیست... ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
4.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مصداق این جمله‌ی عجیب و کمتر شنیده شده‌ی شهید تهرانی‌مقدم؛ آیت‌الله رئیسی شد... ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
8.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 |دیدنِ این عکس آقای رئیسی؛ منو یاد حاج‌قاسم انداخت... انصافا که رفاقت شباهت میاره 🎙 |حجت‌الاسلام موسوی‌زاده ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🌸 سردار شهید سیدمحمدتقی رضوی رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند |سال‌نمای زندگی شهید: 🔸سال ۱۳۳۴؛ (۲۶ فروردین) تولد در مشهد مقدس 🔹سال ۱۳۵۰؛ عضویت رسمی در تیم والیبال ابومسلم 🔸سال ۱۳۵۲؛ شرکت در کنکور و قبولی در رشته راه و ساختمان انستیتوی تکنولوژی مشهد (دانشکده فنی شهید منتظری) 🔹سال ۱۳۵۶؛ فارغ التحصیلی از انیستیتوی مشهد 🔸سال ۱۳۵۶؛ اعزام به خدمت سربازی 🔹سال ۱۳۵۷؛ فرار از پادگان با دستور عمومی امام خمینی (ره) 🔸سال ۱۳۵۷؛ بازگشت به خدمت در کمیته انقلاب اسلامی 🔹سال ۱۳۵۸؛ عضویت در جهاد سازندگی خراسان 🔸سال ۱۳۵۹؛ اعزام به جبهه و الحاق به ستاد شهید چمران 🔹سال ۱۳۶۰؛ ازدواج با خانم سیدآبادی مصادف با نیمه شعبان 🔸سال ۱۳۶۰؛ احداث جاده ابتکاری از پشت تپه های الله اکبر در عملیات طریق القدس 🔹سال ۱۳۶۱؛ ولادت تنهاترین فرزندش حمزه 🔸سال ۱۳۶۶؛ (فروردین) آخرین خداحافظی از همسر و خانواده و فامیل و اعلام به اینکه این آخرین دیدار است 🔹سال ۱۳۶۶؛ (۳ خرداد) شهادت در کوه‌های سردشت در حال شناسایی منطقه عملیاتی کربلای۱۰ 🔸آدرس مزار: حرم مطهر امام رضا (ع) 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر با کیفیت اصلی 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
🔸برش‌هایی از زندگی سردار شهید سیدمحمدتقی رضوی 🌼|عضو تیم والیبال ابومسلم خراسان بود و تیمشون مقام اول مسابقات رو کسب کرد. بنا شد رضا پهلوی[پسر شاه] مدال‌ها رو گردنِ اعضای تیم بندازه. وقتی ولیعهد مقابل سید قرار گرفت، ایشون دستش رو پشت سرش پنهان کرد و با پسرِشاه دست نداد. وقتی هم قرار بود، مدال‌ها رو به گردنشون بندازه، شهید رضوی با شجاعت مدال رو ازش گرفت و خودش انداخت دور گردنش... 🌼|روز خواستگارى بهم گفت: ما براى رضاى خدا ازدواج مى‌کنیم، زندگى ما با زندگى بقيه فرق داره؛ توی زندگى با من تجمل نمی‌بینی. از تو هم مى‌خوام که جهیزیه‌ی زیادى با خودت نیارى؛ برا من هیچ چیزی مهم‌تر از ایمان و انسانیت نیست. 🌼|بعد از مراسم عقد، خطاب به اقوام و آشنایانى که توی مراسم شرکت کرده بودند، گفت: همگى بفرمایید بنشینید، صبحت‌هایى دارم که فکر مى‌کنم الان بهترین فرصت برا گفتن اوناست. و بعد نشست و راجع به انقلاب و جنگ برامون صحبت کرد. 🌼|به سید پیشنهاد زیارت خانه‌ی خدا شد. اما ایشون در جواب گفت: اولاً هر وقت بخوام برم؛ حتماً با خانواده‌ام خواهم رفت؛ در ثانى اگه سعادت داشته باشم پیش خدا میرم، نه خانه‌ی خدا... 🌼|عروسی خواهرش بود. همسرش رو فرستاد مشهد و خودش موند اهواز. پیغام داد و گفت: مسائل جنگ از عروسیِ تو واجب‌تره... بعد فکر کرده بود ناراحت بشم؛ خودشو رسوند مشهد. ساعت دوازده شبِ عروسى دیدمش. بهم گفت: فقط به خاطر تو اومدم خواهر؛ باید فردا برم." همین طور هم شد و صبح رفت. ___________ @khakriz1_ir
۶۲ 🔸 بخوانید و از بزرگواری رئیس‌جمهور شهیدمان شگفت‌زده شوید... |بابت تولیت حرم مطهر امام‌رضا علیه‌السلام یک ریال هم برنداشته بود. وقتی من به عنوان تولیت حرم جایگزین ایشان شدم، به او گفتم: تمام حق تولیت شما آماده‌ی تحویل به شماست؛ به دوستان حرم گفته‌ام در آن تصرف نکنند، تا به شما تقدیم کنیم. اما آقای رئیسی فرمودند: من این پول را نمی‌گیریم و نمی‌خواهم. گفتم: حق شماست؛ با آن چه کنیم؟ ایشون گفتند: اگر میشه چند زمین از طرف حرم معین کنید، و با پول حق تولیت من برای مردم چند درمانگاه بسازید... و ما هم اینکار را انجام دادیم و شهید رئیسی با پولی که حق مسلّم خودش بود؛ برای مردم چند درمانگاه ساخت... 👤خاطره‌ای از زندگی رئیس‌جمهور شهید سیدابراهیم رئیسی 🗣 راوی: حجت‌الاسلام مروی( تولیت حرم امام‌رضا) در یک برنامه تلویزیونی 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی _______________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
|دلم برای رئیسی سوخت... بعد از فقدان این عزیز دیدم تقریبا همه‌ی روزنامه‌ها و مطبوعات؛ و در فضای مجازی و اشخاص گوناگون از جریان های مختلف؛ از او حرف می‌زنند و تمجید می‌کنند، دلم برای رئیسی سوخت؛ در زمان حیات او آنها حاضر نبودند یک کلام از این حرف‌ها را بزنند. 🔸امام‌خامنه‌ای/۱۴خرداد۱۴۰۳ 💢دانلود پوستر با کیفیت بهتر ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🌸 بُرش‌هایی از زندگی سردار شهید محمدرضا یوسفیان 🌼|توی عالم بچگی از یه کوچه‌ باغ‌ رد می‌شدیم. چشممون خورد به چند درخت‌ از یه باغ‌، که تعدادی از میوه‌های‌ آبدارش ریخته بود توی کوچه. بچه‌ها شروع کردند به جمع کردن میوه‌ها. محمدرضا هم اینکار رو کرد، اما یه دونه هم نخورد و گفت‌: صاحبش‌ برا اینا زحمت‌ کشیده‌؛ می‌خوام ببرم بهش تحویل بدم... 🌼|از۱۲الی۱۳سالگی‌ سعی‌ می‌کرد روی‌ پای‌ خودش‌ بایسته و از بابا پول نگیره. برا همین روزهای‌ تعطیل‌ کار می‌کرد. کارهایی مثل: پنبه‌‌جمع‌‌کنی‌ جمع‌آوری زیره‌، دروِ گندم‌؛ میوه‌ چینی‌... نه خسته شد، نه خجالت کشید. من‌ هرگز یادم نمیاد از بابا برا خودش‌ پولی‌ بگیره... 🌼|دوست داشت مجلس‌ مردانه‌ عروسی‌اش توی هیئت‌ محله‌ باشه. بعضیا مخالف‌ بودند و می‌گفتند: هیئت‌ جای‌این‌ کارها نیست‌. اما محمدرضا می‌گفت: هیئت‌ فقط‌ جای‌ عزا نیست‌؛ می‌تونه جای‌ شادی‌ِ حلال هم‌ باشه... و بالاخره اونجا مراسم گرفت... 🌼|با وجود کار زیاد، برا کمک به خانمش بعضی‌ وقتا تا ساعت‌ یک‌ شب‌ ظرف‌ها رو می‌شست‌؛ بچه‌ها رو حمام‌ می‌برد؛ یخچال‌ و میوه‌ها رو تمیز می‌کرد. لباس‌ها رو می‌شست‌... 🌼|بعد از شهادت محمدرضا خواب‌ دیدم‌ سوار بر اسب‌ سفیدی‌ داره جلو میاد. بهش گفتم‌: شما که‌ شهید شدی؛ از کجا میای؟ جواب داد: من‌ از کربلا و مکه‌ میام‌. اومدم‌ به پدر و مادر و اقوام‌ سر بزنم و برم‌... 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر با کیفیت اصلی @khakriz1_ir ● واژه‌یاب: