#مقتل
▪️ یکی از علت های کتک زدن حضرت فاطمه ع
🔶فيما احتج به الحسن (ع) على معاوية وأصحابه أنه قال لمغيرة ابن شعبة
أَنْتَ الَّذِی ضَرَبْتَ فَاطِمَهَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) حَتَّى أَدْمَیْتَهَا وَ أَلْقَتْ مَا فِی بَطْنِهَا اسْتِذْلَالًا مِنْکَ لِرَسُولِ اللَّهِ وَ مُخَالَفَهً مِنْکَ لِأَمْرِهِ وَ انْتِهَاکاً لِحُرْمَتِهِ ...
♦️امام حسن (ع) در مجلس معاویه ملعون خطاب به مغیره فرمود:
▫️ تو کسی هستی که فاطمه دختر رسول خدا را آنچنان زدی که او آغشته به خون شد و آنچه در حمل خود داشت انداخت
▫️تو به خاطر ذلیل کردن رسول خدا و مخالفت امر او و هتک حرمت او با دختر او چنین کردی...
▪️بحار الأنوار/ج43/ص197/حدیث28
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#زمزمه
#وداع
#فاطمیه
#زبانحال_امیرالمؤمنین_ع
#شهادت_حضرت_زهرا_س
عزیز من از زندگی نا امیده
زمان خداحافظی ها رسیده
خداحافظ ای ناامید از جوونی
جوون شکسته پر قد کمونی
حلالم کن ای یاس نشکفته پر پر
حلالم کن ای یار پر درد حیدر
خداحافظ ای یاس هجده بهارم
پس از تو امیدی به دنیا ندارم
برا حفظ جونِ منِ بی طرفدار
با خون یادگاری نوشتی رو دیوار
صدات مثله دستات می لرزه عزیزم
ببین با چه حالی برات اشک می ریزم
خداحافظ ای دست و بازوی خسته
خداحافظ ای یار ابرو شکسته
خداحافظ ای یار پهلو گرفته
خداحافظ ای محرمِ رو گرفته
می ری از پیش من تو با روی زخمی
می مونم من و غسل پهلوی زخمی
برو اما یادت باشه ای حبیبه
علی بی تو تا آخر عمر غریبه
اونی که توو قلبش ز من کینه داشته
ردّ پنجه شو زیر چشم تو کاشته
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حسن_کردی
#فاطمیه
#زبانحال_امیرالمؤمنین_ع
#شهادت_حضرت_زهرا_س
-لطفا حق روضه ادا شود-
سیلیِ سردِ خزان؛ گشت و گذارم را گرفت
ارغوانی کرد یاسم را، بهارم را گرفت
پیر شد، قامت کمان شد یارِ هجده ساله ام
یک لگد با یک غلافِ کهنه یارم را گرفت
در کنار غصه ها سنگ صبوری داشتم
رفت با بیطاقتی؛ صبر و قرارم را گرفت
دردِ پهلوی شکسته، دردِ بازویِ کبود
همسرم را...دلخوشیِ روزگارم را گرفت
روزها دستاس چرخاند و برایم پخت نان
روزگارم شب شد و لیل و نهارم را گرفت
خانه ام شد بی صفا، گم کرده دارم ای خدا...
بشکند دستی که یارِ خانه دارم را گرفت
بشکند پایی که زد بر دربِ باغم بی هوا
میوه ام افتاد و شش ماهه انارم. را گرفت
کودکانم آه خیلی زود بی مادر شدند
بغضشان هنگام ِ گریه؛ اختیارم را گرفت
صبر کرد و از خجالت ذره ذره آب شد
داغِ زهرا(س) اقتدارِ ذوالفقارم را گرفت
*
کینه های کهنه را همراهِ هیزم جمع کرد
آمد آن نامردِ پستی که نگارم را گرفت
بی کسم کرد و گرفت از من کس و کارِ مرا
آتشم زد قاتلش! ایل و تبارم را گرفت
من فقط از قلعهٔ خیبر "دری" کَندم ولی
او لگد زد بر "در" و دار و ندارم را گرفت!
#ألسلام_علیکِ_أیتها_الصدیقةُ_الشهیده
#آجرک_ٱلله_یا_صاحب_ٱلزمان_عج
#دخیلکِ_یا_زوجةَ_مولانا_علی_ع
#دخیلکِ_یا_أمّ_المقاومة_والشهدا
#اللهم_العن_الجبت_و_الطاغوت
#مرضیه_عاطفی
#فاطمیه
#وداع
#زبانحال_امیرالمؤمنین_ع
#شهادت_حضرت_زهرا_س
با تو برای من غم عالم نماندنی است
با من بمان که با من و تو غم نماندنی است
این غم کجا برم که برایم میان شهر
یک یار مانده است که آن هم نماندنی است
گفتم طبیب آمد و تا دید وضعِ در
برگشت و رفت و گفت مریضم نماندنی است
پهلو و سینه، صورت و بازو، عزیز من
با این همه جراحت مبهم نماندنی است
مرهم گذاشت زینب و دادت بلند شد
با گریه گفت این تن درهم نماندنی است
مثل خیال گشتهای و گفت بسترت
بیهوده است افاقهی مرهم... نماندنی است
تا فرصت است بوسه بگیر از حسین که..
..بر روی نیزه ماه محرم نماندنی است
بوسه بگیر از بدنش که همین بدن
زیر هزار ضربهی محکم نماندنی است
#حسن_لطفی
*ميسوزم از غمی كه ميان هزار خصم
يک يار مانده بهر تو ، آن هم نماندیاست
#استاد_حاج_علی_انسانی
☑️آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند...😭
در کتاب ارشاد القلوب مرحوم دیلمی داستان به آتش کشیده شدن در خانه حضرت زهرا سلام الله علیها را از زبان خود حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها اینگونه نقل می کند:
💫فجَمَعُوا الْحَطَبَ الْجَزْلَ عَلَى بَابِنَا وَ أَتَوْا بِالنَّارِ لِيُحْرِقُوهُ وَ يُحْرِقُونَا، فَوَقَفْتُ بِعَضَادَةِ الْبَابِ وَ نَاشَدْتُهُمْ بِاللَّهِ وَ بِأَبِي أَنْ يَكُفُّوا عَنَّا وَ يَنْصُرُونَا
بر درب خانه ما هیزم زیادی جمع کردند و آتش آوردند که آن را و ما را آتش بزنند. من در چارچوب در ایستاده بودم و آنها را به خدا و پدرم قسم می دادم که دست از ما بردارند و ما را یاری کنند.
📚بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج30 ؛ ص348
🥀 یازهراسلام الله علیها 🥀
▪️ما زَالَتْ بَعـْدَ أَبِیهـا مُعَصَّبـَةَ الرَّأْسِ
نَاحِلــَةَ الْجِســْمِ مُنَهـَّدَةَ الرُّكنِ بَاكِیـــَةَ
الْعَیـــْنِِ مُحْتَـرِقــــَةَ الْقَلــــْبِ یُغْشـــَى
عَلَیْهـــــــَا سَاعــــَةً بَعــــــْدَ سَاعـــــــَةٍ
▪️پیـوسته بعـد از پیـغمبر صلیالله
علیهوآله، حضرت زهــرا علیهاالسلام
دستمالی به سر بسته بود و جسمش
ضعیف و رکنش شکسته ، با چشمـی
گریـــان و قلبی ســـوزان از هــــوش
میرفــــت و بــه هـــوش میآمـــــد.
📓بحـارالأنـوار، جلـد ۴۳، صفحه ۱۸۱
#فاطمیه
15.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
➖وظیفۀ ما در مقابل این مصیبت چیست؟
این حادثه، حادثهای نیست که کسی مسلمان باشد و بتواند از او بگذرد..
🎙بیانات آیت الله العظمی وحید خراسانی
#فاطمیه
#فاطمیه
#هجوم_به_خانه
#کوچه_بنی_هاشم
#امام_حسین_ع
پرتلاطم مثل دریا پشت این در ایستاده
پشت این در، جاریِ آیات کوثر ایستاده
آنطرف طوفان غیرت، پای دین حق نشسته
اینطرف دریای عصمت، پشت حیدر ایستاده
ریشه در خاک ازل دارد که اینسان راستقامت
روبروی -تا قیامت قوم ابتر- ایستاده
پشت این در، جبرئیل -آن عند ذیالعرش المکین- تا
اذن از ناموس ِحق گیرد، مکرر ایستاده
تا ببوید عطر آن سیب بهشتی را دوباره
بر در این خانه، صبح و شب پیمبر ایستاده
اینک اما... آتشی بر دامن این در نشسته
پشت در، پروانهای افروخته پر ایستاده
شعله از شرم بد اقبالیِ خود میسوزد آنک
دست بر دامان در، بیتاب و مضطر ایستاده
شعله در اقبال شومش دیده شاید دختری را
در بیابان -آتش افتاده به معجر- ایستاده
یک پدر -افتان و خیزان- هر قدم را پیر میشد
هر قدم، بر تکهای از نعش اکبر ایستاده
مادری آنسوی خیمه، بر لبش لالایی اصغر
تا نبیند شرم شوهر را، عقبتر ایستاده
کربلای چار بود و دستبسته تهنشین شد
چشم بر در، مادرش تا روز آخر ایستاده
امر فرمانده به ماندن بود، تا فرمان بعدی
او چهل سال است -تنها- تنگ معبر ایستاده
اینطرف گودال خونپالا و آنسو تل مضطر
آنطرفتر مادری با دیدهی تر ایستاده
خواهری تا یک نشان از کهنه پیراهن بیابد
روی تلی از سنان و تیر و خنجر ایستاده
وارثان غیرتاند این قوم، آنک نوجوانی
بی لباس رزم، رودرروی لشکر ایستاده
سالهای پیش هم، در غربت دلتنگ کوچه
کودکی -بر پنجه- بالاخواه مادر ایستاده
ساکت و غمبار -خانه- بغض، در جانش نشسته
مدتی را... مادرِ این خانه، کمتر ایستاده
میفروغد -همچنان- این ماه، حتی در مُحاقش
تا فلک برپاست -با خورشید و اختر- ایستاده
لیلةالقدری که دنیا، وسع درکش را ندارد
در طلوعندهترین آفاقِ محشر ایستاده
#وحید_اجاقی
#فاطمیه
#هجوم_به_خانه
هم فلاني با لگد كوبيدنش در را شكست
هم پليد بی حيا پشت پيمبر را شكست
بشكند پايش ،خدا لعنت كند آن پست را
ضربه اي كه زد به در پهلوی مادر را شكست
بايد از اينجا به بعد روضه را رد شد كمی
ديدن صديقه آنجا بغض حيدر را شكست
يك تنه پای امامش ايستاده فاطمه
مثل حیدر، قدرت آن قوم كافر را شكست
قنفذ آمد با مغيره تازيانه با غلاف
دست اين دو، يك به يك آيات كوثر را شكست
باز هم حيدر به داد مردم عالم رسيد
صحبت از نفرين زهرا پای منبر را شكست
داشت بر مي گشت از مسجد غريبانه علي
بسكه سنگين است اين غم، عاشقی سر را شکست
.
#امام_علی امیرالمؤمنین
حضرت علی علیه السلام فرمودند:
مَا زِلْتُ مَظْلُوماً ...
«من پیوسته از زمان تولد مظلوم بودهام..
(شیخ طوسی، الأمالی، ص 350)
یک عمر آه ِ مرتضی ، ما زِلْتُ مَظلوما
می گفت با صبر و رضا ، ما زلت مظلوما
جانم فدای آن غریبی که صدا می زد
وای از غم بی انتها ،ما زلت مظلوما
در چشم، خار و در گلویم استخوان بوده
خیلی کشیدم من جفا ، ما زلت مظلوما
یادم نرفته بین دیوار و در ِ خانه
شش ماهه ی من شد فدا ،ما زلت مظلوما
دیدم که زهرا همسرم در بین آن کوچه
افتاده زیر دست و پا ، ما زلت مظلوما
سی سال بعد از دفن یاس پرپرم دائم
دارم به تن رخت عزا، ما زلت مظلوما
راحت شدم من از بلا وقتی سرم بشکافت
با تیغ اشقا الاشقیا ،ما زلت مظلوما
مویی که شد روزی سپید از غسل زهرایم
با خون رأسم شد حنا، ما زلت مظلوما
(فزت و ربّ الکعبه) گفتم چون که در محراب
از بند غم گشتم رها ، ما زلت مظلوما
شد وارث مظلومی ام مهدی که می گوید
از دست قوم بی وفا، ما زلت مظلوما
بین بیابان مانده او تنها و میگوید
با اشک،هر صبح و مساء، ما زلت مظلوما
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#حضرت علی .ع.