#مامان_حَنان
(مامان سادات کوچولو ۱ ساله)
بِسْمِ اللَّهِ نُور
در دوران بارداری با معرفی کتاب «تولدت مبارک» در مادران شریف، این کتاب رو خریدم تا با ایدههای برگزاری جشن تولد برای بچهها آشنا بشم. کتابی برای کسانی که نمیخوان هیچ جای زندگیشون کلیشهای، تکراری یا تقلید محض از هر فرهنگ غریب و سبک زندگی بیربط با دین و فرهنگ خودشون باشه.
با کلی مشغولیت تحصیلی، خانوادگی و بچه داری تونستم حدود یکماه قبل از اولین تولد دخترم، کتاب رو کامل بخونم. واقعا ایدهها بینظیر بود؛ جالب اینجا بود که شما تجربهٔ عملیاتیشدن هر ایده رو می خوندید نه ایدهٔ محض. (پ.ن) 👌
همزمان با مطالعهٔ کتاب خودمم کلی ایده متناسب روحیات خودم، خانواده و علایق دختر کوچولو به ذهنم رسید. 💭 با همسرم ایدهها رو سبک سنگین کردیم و به جمعبندی رسیدیم.
اولین تولد سادات کوچولوی ما نزدیک تولد مادر مهربانش حضرت فاطمهٔ زهرا (سلام الله علیها) بود.
قبلا در تجربهٔ خانم #ف_صنیعی خونده بودم که تولد فرزندانشون رو مصادف با اعیاد مذهبی و میلاد ائمه برگزار میکردند تا بچهها یادشون بمونه که ارزش میلاد بزرگان دین خیلی بالاتر از تولد ماهاست. پس ما هم این سنت حسنه رو پیاده کردیم و در دعوتنامهٔ دیجیتال تولد، مهمانان رو به جشن میلاد مادر سادات (علیها سلام) و دختر کوچولومون دعوت کردیم؛ خودبخود با این کار در آینده فرایند الگوگیری بچه ها هم تسهیل میشه. همچنین یک مهمانی و جشن شخصی، میشه ولیمه و جشن یک مناسبت بزرگ دینی و با نگاه اهل بیت مزین و پر برکت میشه.😊
🎶جهت سوت و کور نبودن مراسم برای بچهها و حتی بزرگترا، چند سرود و نماهنگ کودکانهٔ پرمحتوا و مولودی مرتبط با میلاد از تلویزیون پخش کردیم.
🎈تزیینات تولد از مهمترین بخشهای تولد بوده و هست. خصوصا این روزها که قاب تولدها در اکثر خونهها با شخصیتهای بیگانه و کارتونی شکل میگیره. شخصیتهایی که شاید از اثرات بلندمدتشون بر روح و جان فرزندانمون مطلع نباشیم.
در تزیینات تولد هم، علاقهٔ دخترم در خلاقیت ما اثرگذار بود. از اونجایی که دیوار اتاق دخترم با برچسب و قاب جوجه و پرندههای فانتزی تزیین شده بود، اونم به جوجه ها ابراز علاقه میکرد و خیلی ذوق زده میشد. بعد از کلمات مامان و باباهم اولین کلمه ای که گفت واژههایی شبیه جوجو بود از جمله گوگو!!!🐤 پس ما هم جوجههای رنگی رو با مقوا و بادکنک آماده کردیم و نهایتا تزیینات تولد رو به ذکر زیبای یا فاطمة الزهرا مزیّن کردیم.💚
🎁ایدهٔ هدیهٔ تولد مربوط به مهمانان بود که با عرض تاسف خیلی همکاری نکردند. ما در کارت دعوت صادقانه نوشته بودیم که نیازی به هدیه نیست و قصد، دیدن گل روی شماست و اگرم هدیه آوردید نهایتا صد هزار تومن باشه اما اونا از سر لطف و محبت کمی سخاوتمندانه و دست و دل بازتر رفتار کردند. 😌
🍰کیک رو هم به جای قنادی به یکی از خانومهای هنرمند و خودسرپرست خانواده سفارش دادیم تا با این جشن، خیرمون به نزدیکانمون هم رسیده باشه.
🎂ایدهٔ بعدی مربوط به شمع تولد بود که فوت کردنش از بخشهای لاینفک هر تولده...
اما سوال مهم اینه که چرا باید شمع رو فوت کرد؟!
مگه هر سال که از عمر ما میگذره قراره از دست بِره که شمع رو خاموش میکنیم؟!
مگه هر انسانی که پا به دنیا میگذاره رسالتی به عهدهاش نیست و قرار نیست به سهم خودش با نور وجودش، روشنایی بخش اطرافش باشه؟!🤔
در پیدا کردن پاسخ این سوالات یاد دعای نور منتسب به بانوی نورانی حضرت زهرا افتادم...✨
نهایتا تصمیم گرفتم به جای حذف بخش جذاب شمع فوت کردن، اونو با شمعهایی که هر چقدر فوت کنی خاموش نمیشن و دوباره روشن میشن جذابتر کنم. خصوصا برای مهمونهای کوچولو که عاشق شمع فوت کردن هستند.🤩
حتی میشه با طرح سوال دربارهٔ چرایی فوت کردن شمع تولد و چرایی استفاده از این مدل شمع، بزرگترها رو هم وارد چالش و مسابقه کرد و هر کسی تونست پاسخ خوبی بده جایزه بگیره.😀
پ.ن: پیامبر اسلام (ص) میفرمایند هرکس سنت نیکویی را پایه گذاری کند، و از آن پیروى شود همانند پاداش کسانى را که به آن عمل مىکنند خواهد داشت، بى آنکه از پاداش آنها کم شود.
(کافی، ج۵، ص۹)
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ز_منظمی
(مامان #علی آقا ۵ساله و #فاطمه خانم ۴ساله)
«روایت اول»
امسال پنجمین سال مادر شدنم بود.🤱🏻
سالهای گذشته تبریک روز زن و حتی تبریک روز مادر رو از اطرافیان میگرفتم. ولی تا حالا هیچوقت بچهها درکی از روز مادر نداشتن.
امسال اولین سالی بود که بچهها فهمیدن روز مادر یعنی چی!
البته که اولش علی آقا میگفت به من هم هدیه میدین؟!🤣
کمی بعد فاطمه خانوم با یه سری کاردستی اومد، کاردستیهایی که همه رو خودش تنهایی درست کرده بود.
و همینطور تا یه هفته هدیههای کوچولو کوچولوی دختری از راه میرسید.🎁🛍
از کارتپستالی که توی مسجد درست کرده بود، تا تسبیح کلاس سفال و کاردستیهای مختلفی که هر کدوم رو هر وقت، فرصت میکرد برام درست میکرد.
اولش فکر میکردم جوگیر شده یا چون تو کلاس بهش گفتن روز مادره همه چی رو به من میده ولی بعدش دیدم نه! واقعاً دوستداره بهم هدیه بده و دلش میخواد خوشحالم کنه.😍
حتی چندباری آویزون باباش شد که بریم برای مامان هدیه بخریم😅
و این یکی از لذتبخشترین اتفاقات دوران مادری من بود.🤩
البته نکته بانمک قضیه اینجا بود که کنار اینهمه تلاشهای واضح دختری، پسرم هیچ واکنش خاصی نداشت. نه هدیهای، نه تلاشی...😂
اینجا بود که باید به خودم میگفتم حواست باشه بچهها با هم فرق دارن. دختر و پسر فرق دارن.😁
«روایت دوم»
چند هفته پیش سخت مریض شده بودم. صبح بود و همسرم هم سرکار بودن و من هنوز نتونسته بودم از رختخواب بلند بشم.
هیچکسی نبود که حتی یه لیوان آب دستم بده.
همونطور که بیحال افتاده بودم تو رختخواب، به بچهها گفتم یکی میتونه به من یه دونه قرص بده؟ (قرص روی اپن و در دسترس بود)
واقعاً انتظارش رو نداشتم ولی اون روز چندبار برام قرص و آب و تب سنج و... آوردن...
«روایت سوم»
گاهی سری به گالری گوشی میزنم و عکسهای چند سال پیش رو نگاه میکنم.
هر بار از اوضاع ۳،۴ سال پیش خونهمون متعجب میشم و با خودم میگم واقعاً من تو این شرایط زندگی میکردم؟! واقعاً اوضاع خونهمون اینقدر آشفته بود؟! 😳
برای راه رفتن باید وسیلهها رو کنار میزدیم و رد میشدیم.
اصلاً این حجم از نامرتبی چطور ممکنه؟! 🙄
الان خونه نه اینکه همیشه مرتب باشه و برق بزنه ولی قابلقبوله!
بچهها با کمی توپوتشر مادرانه😜 وسیلههاشون رو جمع میکنن و میشه کارهای خونه رو مدیریت کرد.
یاد روزهای سختی میافتم که از شدت خستگی و فشار، نفسم بند میاومد و به خودم میگفتم: واقعاً من اینقدر نامرتبم یا اقتضای شرایطمه؟
و الان میتونم با آرامش جواب اون سوالم رو بدم😊
«روایت چهارم»
چند وقتی هست که میتونم یه سری کارهای کوچیک رو به بچهها بسپارم.
از کمک تو انداختن و جمع کردن سفره، تا کمک کردن توی چیدن متکاها توی کمد رختخوابها...
و همین کمکهای کوچیک چقدر لذتبخش و امیدبخشه...
نتیجهٔ این ۴ تا روایت برای خودم اینه که؛
👈🏻 حواسم باشه هر سختیای گذراست و حداقل مدلش عوض میشه😜 همونطور که الان هم بچهداری بیسختی نیست.
👈🏻 حواسم باشه وقتی کسی بچهٔ خیلی کوچیک داره قضاوتش نکنم. به جاش کمک و درکش کنم.
👈🏻 حواسم باشه یه دورههایی از بچهداری مخصوصاً بچههای پشت هم خیلی سخته ولی شیرینیها و برکاتش خیلی زیاده حتی اگر چند سال بعد خودشون رو نشون بدن.
#روزنوشت_های_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
در کرخه کور دست راستش مجروح شد، در بُستان شکمش ترکش خورد، در فلان عملیات ماشینش رفت روی مین، در بهمان عملیات شیمیایی شد. جانباز هفتاد درصد بود و طبق قانون، حق پرستاری داشت. ماهانه یک مبلغی میریختند به کارت حاجی. کارت را آورد، داد به من و گفت: «یک ریال از این حق من نیست، تو که مسئول بنیاد شهیدی، ببین جانبازی، ایثارگری، کسی اگه نیاز داره، از این کارت بردار و هزینه کن.»
موجودی کارت را که گرفتم، یک ریال برداشت نکرده بود؛ این همه سال.
راوی: محمدرضا حسنیسعدی
سلیمانی عزیز۲، صفحه ۱۴۸
🥀
داشتیم با هم میرفتیم مراسم ختم پدر یکی از بچهها. توی مسیر پرسیدم: «حاجی اگه یه روز بخوای کاندیدا بشی، کاندیدای مجلس میشی یا ریاست جمهوری؟» بیمعطلی جواب داد: «من هیچ وقت چنین کاری نمیکنم.» کمی به سکوت گذشت. منتظر بودم بگوید چرا، که لب باز کرد: «من اگه بخوام کاندیدا بشم، باید هر کاری که برای خدا کردم، تابلو کنم و بگیرم جلوی چشم مردم. هیچ وقت همچین کاری نمیکنم.»
تا برسیم به روستا، یک سوال دیگر هم پرسیدم: «حاجی! اگه به امید خدا بازنشسته بشی، حاضری برگردی قنات ملک و اونجا زندگی کنی؟»
لبخندی روی لبش آمد: «چرا که نه؟! دلم میخواد اگر بازنشسته شدم، دو تا کار انجام بدم؛ اول اینکه قرآن رو حفظ کنم، یکی هم اینکه بشینم و خاطراتم رو بنویسم.»
راوی: محمدعلی ایراننژاد
سلیمانی عزیز۲، صفحه ۱۵۶
🥀
سلام بر همراهان کتابخوان 🤓
إنشاءالله تا آخر هفته #پویش_سلیمانی_عزیز به پایان میرسه و برای تعیین برندهها، ۷ بهمن قرعهکشی داریم 🤩
فراموش نکنین که اگر کتابها رو کامل مطالعه کردین حتما به کانال پویش مراجعه کنین و فرمهای مربوطه رو پرکنین 😉
🔗 eitaa.com/madaran_sharif_pooyesh_ketab
پن:
از شنبه ۸ بهمن هم انشاءالله کتاب جدید رو باهم شروع میکنیم.
کتاب پاییز آمد، خاطرات فخرالسادات موسوی، همسر سردار شهید احمد یوسفی
اگر دوست دارید نسخه چاپی کتاب رو تهیه کنید، میتونید از سایت کتابرسان با ۲۰ درصد تخفیف سفارش بدید تا هفته آینده برسه به دستتون:
b2n.ir/Paeezz
کد تخفیف : madaran
نسخه الکترونیکی این کتاب در فیدیبو و نسخه صوتیش هم در فیدیبو و هم در طاقچه موجوده.
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
ولادت پنجمین نور ولایت، حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) را تهنیت عرض میکنیم.
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
هدایت شده از مادران شریف ایران زمین
#ف_اردکانی
(مامان #محمداحسان ۱۲.۵ساله، #محمدحسین ۱۱ساله، #زهرا ۹ساله، #زینب ۷ساله و #محمدسعید ۳ ساله)
#مدیریت_زمان
بعد از تولد محمدسعید یه کم سبک زندگیم فرق کرد.
دیگه زیاد نمیتونستم به نظم خونه و کارهای خودم و بچهها برسم و این خیلی منو کلافه و عصبی میکرد.😩
اما به لطف خدا با وضع این قوانین موفق شدم زندگیمو از این رو به اون رو کنم:😃
🔸۱- همیشه از روز قبل برای ناهار فردا تصمیم بگیر.
موادشو اگه نداری طی یک پیامک عاشقانه عارفانه😜 بفرست برای همسر تا سر راه برگشت، بگیرن.
🔸۲-قانون چهار در پانزده طلایی:
۴ بار و هر بار ۱۵ دقیقه با سرعت و تمرکز خیلی بالا مثل فیلم تند شده، خونه رو مرتب کن و هر چیزی رو سر جاش بذار.
اول👈🏻صبح بعد بیدار شدن خانواده
دوم👈🏻قبل یا بعد نماز ظهر
سوم👈🏻قبل یا بعد نماز مغرب و عشا
چهارم👈🏻قبل خواب شب
🔸۳-قانون یک_دو_n:
هر روز ۱ کار بزرگ، ۲ کار متوسط، n تا کار کوچیک انجام بده.
🌱 کار بزرگ: کاری که انجام دادنش برات خیلی سخته، برای من نوعی میشه شستن حیاط و سرویسها و اتو کاری.🤦🏻♀️
🌱 کار متوسط: از کار بزرگ برات راحتتره و یک ربع تا نیم ساعت طول میکشه؛ مثل گردگیری و تمیز کردن آینه.
🌱 کار کوچک: کارهای روزمرهی خونه و آشپزخونه.
❗تبصره: کارهای بزرگ و متوسط نباید آخر هفته انجام بشن.
آخر هفته مخصوص بودن در جمع خانوادهست.
🔸۴-قانون نظم لحظهای: هر چیزی رو برداشتی بعد از تموم شدن کارت بذار سرجاش.
مخصوصاً تو آشپزخونه و موقع آشپزی.
🔸۵-جاروبرقی فوری: روزی ۱ بار جاروبرقی فوری و بدون وسواس و فقط ۱۰ تا ۱۵ دقیقه.
جاروبرقی با دقت هفتهای یکبار.😉
🔸۶. مدیریت زمان: از اول صبح ریز و درشت کارهایی رو که شروع به انجامش میکنم، و مدت زمانی که طول میکشه، یادداشت میکنم.
از مسواک و وضو بگیر تا شستن ظرفها و غذا دادن به بچهها
این باعث میشه روی کاری که دارم انجام میدم تمرکز کنم، از این شاخه به اون شاخه نپرم و سعی کنم که در کمترین زمان ممکن به کارم برسم.
همیشه یک سررسید و خودکار روی اپنه و یکساعت مچی به دستم و درحال یادداشت کردن.😅
شاید در نگاه اول نوشتن ریز و درشت کارها بیهوده به نظر بیاد، ولی با اطمینان میگم که نتیجهش فوقالعادست و بنده معتادشم.😁
پ.ن۱: همیشه دارم از بچههام بازجویی میکنم که خودکار منو کی برداشت.🤨
پ.ن۲: اگر اجرای قوانین با سحرخیزی همراه باشه نتیجه فوقالعاده میشه.
بعدازظهر وقتم آزاده و به درس و کارهای مورد علاقهم میرسم.😍
#سبک_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله
#روایت_دورهمی
سلام به دوستان دیده و نادیده✋
به لطف خدا در یکی از روزهای برفی دی ماه، تونستیم دومین دورهمی حضوری رو با مخاطبان عزیزمون داشته باشیم.🤩
در این جلسه پر خیر که به برکت میلاد مادرمون ، حضرت فاطمه سلام الله علیها برگزار شده بود، میزبان مادر گرانقدر شهیدان کاووسی فر بودیم که دو تا از فرزندانشون رو در دوران دفاع مقدس تقدیم انقلاب کرده بودن.
این مادر بزرگوار که حقیقتا از شریف ترین مادران ایران زمین هستن، بیست فرزند دارند.😍
مادر و خواهر شهیدان کاووسی فر ما رو مهمان صحبت های گرم و راهگشاشون کردن و از نحوه تربیت بچه ها و صفا و صمیمیتی که در منزلشون جریان داشت صبحت کردن.
به ما که خیلی چسبید همنشینی با این مادر دوست داشتنی و با معرفت.👌
بعد از نماز جماعت هم در خدمت مداح عزیزی بودیم که جشنمون رو حسابی رونق دادن.✨
درآخر هم کنار مادران عزیزی که حضور داشتند،ناهار خوردیم.
جای همه شما عزیزان خالی بود.
انشاءالله دورهمی های بعدی ببینیمتون.
#مادران_شریف_ایران_زمین
#دورهمی
#کلیپ
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
⚫آجرک الله یا بقیة الله⚫
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ه_محمدی
(مامان #محمد ۵ساله و #حسین ۲ساله)
🔹 موقع غذا خوردن:
چند لقمهٔ اول: با ولع سر سفره مینشیند و تو باید همچون شاطر، نانها را در تنور بچسبانی.
کمی بعد:
«حسین آقا بیا این لقمه رم بخور برو.
حسین خطاب به داداشش: آبلا (بیا از رو مبل بپریم😃)»
بعدتر؛
وقتی که لقمههای وسط بدو بدو هم جواب نمیدهند:
«آقا محمد بیا اینو بذار دهن داداششت...😚
حسین حالا که اومدی اینو ببر بده به داداشت...»
به این ترتیب غذایشان تمام شده و در نهایت سفره جمع میگردد.🙋🏻♀️
🌿🌿🌿
🔹 موقع بازی:
یهدفعه سرم را برمیگردونم، میبینم محمد حسینو سوار قابلمه کرده و روی سرامیکهای آشپزخونه میچرخونه.
بیتفاوت برمیگردم و به کارم ادامه میدم.
دفعهٔ دیگه در حال ریختن اسباببازیها داخل کمد لحاف تشکها.
ایرادی نداره.🤷🏻♀️
دفعهٔ بعد در حالیکه پشتیها و بالشها روی زمینه، در حال پریدن روی اونها. (همون آبلا)
بذار خوشحال باشن.😍
دفعهٔ دیگه در حال تمرین پشتک زدن. برای اینکه زیرشون نرم باشه، تشکی هم رو زمین پهن کردن.
ماشاءالله خوب پشتک میزنه.😀
من در چه حالی؟
احتمالاً در حال شستن ظرفها، درحالیکه: هندزفری تو گوشمه،
گوشی رو گذاشتم روی جامایعی،
و دارم همزمان، فیلم درسی میبینم و هر از گاهی صدا رو قطع میکنم تا به حرفهای محمد گوش بسپارم.
یا احتمالاً درحال جمع و جور کردن خونه، تا برای اومدن بابای خونه مرتب باشه.
🌿🌿🌿
🔹 موقع حرف زدن:
قانون شماره یکصد و شونصدم مادری:
«هر بچهٔ ۵ ساله نیاز به یه بچهٔ ۲ ساله و هر بچهٔ ۲ ساله، نیاز به یک بچهٔ ۵ ساله دارد»
چرا؟
چرا نداره مادر!!
حالا به یه عبارت دیگه میگم معلوم میشه!
هر بچهٔ ۵ ساله، دو گوش برای شنیدن لازم داره تا حرفهای یه ریزشو بشنونه
و هر بچهٔ دو ساله، یک نفر میخواد براش حرف بزنه تا حرف زدن یاد بگیره.
و به این ترتیب در و تخته با هم جور میشوند و مسئولیت شنیدن و حرف زدن تا حد زیادی از دوش بنده برداشته شده و به خودشان محول میگردد.
فک کنم حسین بزرگ شه باید بگه زبان برادری!😁
چون علیرغم تلاش من برای حرف زدن، بیشتر لغاتش رو از داداشش یاد گرفته!!
🌿🌿🌿
🔹 موقع خواب:
خوب بچهها وقت خوابه. بپر بپر دیگه ممنوع، بیاین مسواک بزنین.
آقا محمد بیا مسواکتو بزن.
بعد از پنج شش بار گفتن و پنج شش دقیقه معطلی بالاخره مسواک میزند.
حسین آقا بیا مسواکتو بزنم.
بعد از پنج شش دقیقه تلاش، باز هم موفق نمیشوم!!
خنده کنان میدود که یعنی نمیذارم مسواکمو بزنی.👶🏻
و بالاخره فن آخر😌: آقا محمد بیا مسواک داداشی رو بزن.🙂
ترفند به سرعت جواب میدهد و هر دو مسواک زده به رخت خواب میروند.😏
به این ترتیب بنده به عنوان یک مادر نمونه😌 از خود این طفلکان برای انجام کارهای همدیگه استفاده نموده و بار خودم را خالی مینمایم.😎
البته ناگفته نماند که گاهی در کنار این همکاریها، نوازشهای برادرانه و خشونتآمیزی هم رد و بدل میشود که آن هم طبیعی است.☺️
#روزنوشت_های_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
در این شب پر فضیلت در حق یکدیگر دعا کنیم✨
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
سلام به همه مادران شریف ایران زمین✋🏻
اهالی ماه پرنور رجب🤩
یه شرایط ویژه پیش اومده که برای ما میتونه یه فرصت باشه😍
میتونیم دست به دست هم بدیم، برای حل مشکل یه خانوادهی نیازمند...
مادر جوانی هستن که خودشون سرپرست خانوادهاند و سه فرزند کوچیک دارن که آخرینشون تنها سه ماهشه❤️ و باید خیلی زود اثاثکشی کنند.
خیریه فردای سبز که از بچههای دانشگاه شریف هستند، پیگیر تهیه ودیعه مسکن برای این عزیزان شدن.
کافیه مبلغ ۲۰ میلیون تومان تا ۱۷ بهمن فراهم بشه.
اگر هر کدوم از جمع ما فقط ۵۰۰۰ تومان کمک کنیم، خیلی زود مبلغ مورد نیاز ایشون فراهم میشه.
پس بسم الله بگید و ۵ تومنیهاتون رو به این شماره کارت واریز کنین:
6037998177323069
به نام پگاه بهروزی
پ.ن۱: نیازی به اعلام مبلغ واریز شده نیست. کارت برای همین منظوره.❤️
پ.ن۲ : اگر مبلغ بیش از نیاز ایشون جمع شد، صرف خانوادههای نیازمند دیگری خواهد شد.
پ.ن۳: لطفا این پیام رو برای دوستانتون بفرستید و اونها رو هم در این کار خیر شریک کنید.❤️
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
سلام عزیزان🥰
چطور میتونیم شکرگزار نعمت همراهی شما مادران بزرگوار باشیم؟!
خداروشکر با کمک شما عزیزان، خیلی زود مبلغ مورد نیاز جمع شد.✨
انشاءالله رزق روزافزون مادی و معنوی نصیبتون بشه.🤲
تنتون سلامت💝
🍀🍀🍀
*کانال مادران شریف ایران زمین*
@madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
سلام دوستان عزیز 🌹 این ماه به مناسبت سالگرد شهادت سردار عزیزمون، تصمیم گرفتیم کتاب سلیمانی عزیز رو
سلام دوستان عزیز 🌹
پویش کتابخوانی سلیمانی عزیز ۱ و ۲ دیروز به پایان رسید و در مجموع ۴۷ نفر توی این پویش شرکت کردن.👏🏻
از بین این عزیزان قرعه کشی کردیم و ۴ نفر به قید قرعه برندهی جایزهی ۵۰ هزار تومانی شدن🥳
🔶 خانمها:
۱. ریحانه گودرزی
۲. مهتاب ابراهیمی
۳. زهرا رحیمی پور
۴. مرضیه حق خواه
بهشون تبریک میگیم و انشاءالله تا فردا جوایزشون رو تقدیم میکنیم. 🎁
اما
بریم سراغ پویش کتاب بعدیمون... 👇🏻
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
🔆 مادران شریف ایران زمین برگزار میکند:
📚 پویش کتابخوانی «پاییز آمد»
خاطرات فخرالسادات موسوی
همسر سردار شهید احمد یوسفی
سلام دوستان 🌹
این ماه میخوایم با هم یک کتاب عاشقانهی زیبا بخونیم. خاطرات یک زندگی پر از عشق و فداکاری از زبان همسر شهید، خاطرات زوجی که سعی کردن برای دفاع از اسلام و انقلاب با همهی توانشون جهاد کنن و از عزیز ترین فرد زندگیشون به خاطر خدا بگذرن...
بخشی از متن کتاب رو در ادامه بخونید👇🏻
✅مهلت شرکت در پویش: ۸ تا ۳۰ بهمنماه
🎁 ۴ هدیهٔ ۵۰ هزار تومانی به قید قرعه
تقدیم میشه به عزیزانی که کتاب رو کامل مطالعه کنن یا گوش بدن.
🔷 یک گروه همخوانی برای کتاب «پاییز آمد» در پیامرسان ایتا داریم که مختص خانمهاست. برای عضویت در گروه اول کتاب رو تهیه کنید و بعد این فرم رو پر کنید (لینک عضویت در پایان نمایش داده میشه):
b2n.ir/Hamkhanipaeez
🔶 برای اطلاع از اطلاعیههای پویش از طریق این پیوند وارد کانال پویش کتاب مادران شریف بشید:
🔗 eitaa.com/madaran_sharif_pooyesh_ketab
☘️
📚روش تهیهٔ کتاب «پاییز آمد» :
👈🏻 خرید نسخهٔ الکترونیکی از نرمافزار فیدیبو:
کد تخفیف ۴۰ درصدی midnight (هر شب تا ۷ صبح قابل استفاده ست)
www.fidibo.com/book/141938
👈🏻 خرید نسخهٔ صوتی از نرمافزار فیدیبو :
کد تخفیف ۴۰ درصدی midnight (هر شب تا ۷ صبح قابل استفاده ست)
www.fidibo.com/book/141938
👈🏻 خرید نسخهٔ چاپی با ۲۰ درصد تخفیف از کتابرسان با کد تخفیف madaran :
b2n.ir/Paeezz
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
📚 برشی از کتاب «پاییز آمد»
خاطرات فخرالسادات موسوی
همسر سردار شهید احمد یوسفی
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
سلام به همه مادران شریف ایران زمین✋🏻 اهالی ماه پرنور رجب🤩 یه شرایط ویژه پیش اومده که برای ما میتو
#گزارش_خیریه
تمام مبلغ جمع شده توسط جمع ما، تحویل خیریه فردای سبز شد.
(همونطور که گفتیم مابقی مبلغ هم توسط خیریه فردای سبز جمع شده و الان ۲۰ میلیون تومان کامله.)
انشاالله وقتی فردای سبز، مبلغ رو تحویل این خانواده دادن، گزارش اون رو هم میذاریم.
خدا به همه شما عزیزان خیر بده و عافیت و سلامتی نصیب خودتون و خانوادهتون بکنه❤️
خدا میدونه وقتی این خانواده متوجه شدن پول ودیعهشون داره با کمکهای ما جمع میشه، چقدر خوشحال شدن.
مادر خانواده پیام داده بودن که پسر بزرگم کلی ذوق کرده و میگه مامان یعنی دیگه میتونیم بریم یه خونه دیگه؟😍
دیگه آقای بنگاهی سرت داد نمیزنه؟🥺💔
#قبول_باشه_ازتون
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif