#م_شیخحسنی
(مامان #یاسین ۲۰ماهه)
دلم ميخواست حالا که بخاطر تولد پسرم و شرایط کرونا، کلاس حضوری تدبر رو نميتونم شرکت کنم، لااقل بتونم صوتهای کلاس رو گوش کنم.
تدبر تنها چيزيه ک واقعا "حال خوب کن" و "زندگی خوب کن" بوده برای من💚
اما حالا مدتي بود که بینصیب شده بودم😔
وقتهایی ک پسرم میخوابید برای ارشد درس میخوندم، چون نیاز به نت برداری و تمرکز داشتم.🤓
ديگه وقتی برای گوش کردن صوتهای تدبر نبود! چون اونا هم باید با تمرکز و در سکوت گوش میدادم تا درست بهره ببرم!
از اونجا که به شدت موافقم که وقتی بچه مياد برکت وقت و فهم هم با خودش مياره، تصمیم گرفتم کاری کنم که هم خودم رشد کنم هم بچهام.😎
صوتها رو ریختم روی فلش و زدم به تلوزيون.
برای یاسین هم بازیهايي رو انتخاب کردم که تو اون 60 دقیقه بدون سروصدا و تحرک باشه تا بتونم خوب گوش بدم.☺️
با آرد و آب و یکم رنگ خمیر درست کردم و خداروشکر همونطور که ميخواستم پیش رفت.😍
گوش و فکرم جای ديگه بود( که البته اولش سخته یکم)، دست و چشم و زبونم یه جای دیگه.( آخه خیلی زود اگه بهش توجه نمیکردم و ذوق نمیکردم، میفهمید حواسم جای ديگه است.)😊
یه مقدار از وقت هم به نقاشی گذشت. تند تند یه نقاشی میکشیدم و ميگفتم حالا رنگش کن و تو اون مدت با دقت بیشتری گوش میدادم و با یه خودکار گوشه دفتر نقاشی نکات مهم رو مینوشتم که بعدا منتقل کنم به کتاب.💪🏻
گاهی هم وسطش ميگفت برام مداحی یا آهنگ بذار که قطع میکردم و براش میگذاشتم و تو این فاصله یا به کارهای آشپزخونه میرسیدم یا گوشیمو چک میکردم یا....☺️
علاوه بر برکت وقت و فهم، به این نتیجه رسیدم ک اگه واقعا یه چیزی رو بخوای يه جوري خدا راهشو بهتر نشون ميده.😇
#تدبر_در_قرآن
#سبک_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#پ_شکوری
(مامان #عباس و #فاطمه 2.9 و 1.3 ساله)
شما هم مثل من فکر میکنید بعد از مادر شدن از معنویات و عبادات دور شدید؟😢
گاهی خودمو مقایسه میکنم با دوره مجردی و حس میکنم پسرفت کردم!😞
آیا واقعا این بچههای پاک و بیگناه باعث کم شدن معنویت زندگی من شدن؟
مگه نه اینکه اینا هنوز فطرتشون دستنخورده ست و تازه از پیش خدا اومدن، پس چطور میشه باعث کم شدن معنویت مادرشون بشن؟
دو سالی طول کشید تا فهمیدم مشکل از خودمه...
یادمه قبلا هم توی هفتههای آخر ترم و نزدیک امتحانا، معنویت خونم کم میشد. چون سرم شلوغ بود حسابی.🏃🏻♀
یا حتی وقتی غرق کارهای تشکیلاتی میشدم یهو میدیدم یه هفته ست اصلا وقتی پیدا نشده که به کارهای معنوی بپردازم...😕
مهم ترین عامل کم شدن معنویت خونم رو پیدا کردم!
غفلت!
هرچی سرم بیشتر شلوغ باشه( چه با درس و کار چه با بچهداری) انگار زمینهی غفلت بیشتر میشه برام.
پس باید حواسمو جمع کنم تا بتونم مقدار کافی معنویت تزریق کنم به زندگیم.😅
به مرور چند تا راهکار پیدا کردم.
۱. سعی کردم واقعبین باشم. قطعا وقتای آزادم نسبت به مجردی کمتر شده.
پس بهتره به جای کمیت، دنبال کیفیت باشم.😀
همون وقتای محدودی که پیدا میشه، با توجه و حواس جمع و نیت خالص یه کاری بکنم.
اگر نمیتونم برم هیات برای دعای کمیل، میتونم دو سه صفحهاش رو خودم بخونم شب جمعه.
۲. یه برنامه سبک معنوی متناسب با شرایط خودم و کاملا واقعگرایانه نوشتم. طوری که بتونم توش استمرار داشته باشم. 👌🏻مثلا:
- روزی یکی دو صفحه قرآن با توجه به معنی
- روزی ۱۰ دقیقه مطالعه کتب اخلاقی
- روزی یک صفحه از کتابهای مناجات و ادعیه (صحیفه فاطمیه و صحیفه سجادیه علیهما السلام)
- گاهی خوندن زندگینامه افراد معنوی (شهدا، علما و ...)❤
۳. تلاش کردم حواسم به زمانای مردهام باشه.🧐
من روزانه چندین ساعت رو پای گوشیم و توی شبکههای اجتماعی صرف میکنم. چون راحتترین کاره و یه جورایی تفریح محسوب میشه.
میتونم بخشی از این زمانو کم کنم و به جاش با گوشیم قرآن بخونم، کتاب بخونم یا دعا گوش بدم.
۴. گاهی احادیث مربوط به اجر و پاداشهای معنوی مادری و تربیت فرزند رو میخونم.
مادری کار کمی نیست. خودش کلی پاداش داره. ولی چون حواسم بهش نیست حس میکنم که کار معنوی خاصی انجام نمیدم.😐
۵. مهمترین کار هم که خیلی بهم انرژی و امید میده،😇
اینه که گاهی تنهایی درباره اهداف و آرزوهای معنوی که دوران مجردی داشتم و هنوزم دارم، فکر میکنم و مینویسم تو دفترم.
سعی میکنم برای رسیدن به اون اهداف یه مسیر ساده از بین کارهای روزمرهام پیدا کنم.
مثلا آرزوم اینه که شهید بشم.😅
خب پس باید یه خورده درباره زندگینامه شهدا بخونم تا بفهمم رمز موفقیتشون چی بوده.
یا همیشه توی رویاهام دوست داشتم یار امام زمان باشم😇
خب پس یه خورده بیشتر درباره ایشون بخونم، فکرکنم، سخنرانی گوش بدم و ...
شاید با روزی ۱۵ دقیقه زمان بتونم کارایی انجام بدم که طی چندین سال آینده منو به این اهداف نزدیکتر کنه.
این حدیث رو خیلی دوست دارم از امیرالمومنین(ع) 😍:
قَلِيلٌ مَدُومٌ عَلَيْهِ خَيْرٌ مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ
کار کوچیکی که استمرار داشته باشه، بهتره از کارای بزرگیه که آدمو خسته میکنه و نیمهکاره رها میشه.
#روزنوشت_های_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ط_اکبری
(مامان #رضا ۶ ساله، #طاها ۵ ساله و #محمد ۲ ساله)
زندگی روی دور تند بود و حس میکردم با شیب نزدیک ۹۰ درجه، دارم به ملکوت اعلی میپیوندم😃
درس و پروژه دانشگاه، دوتا فرشته کوچولوی شیر به شیر، حیاط و مرغ و خروس و...
و همسری که به اندازهی موهای سر و صورتش کار و مشغله داشت🤪
از هر فرصت کوچکی برای درس خوندن و فکر کردن روی تمرین، پروژههام، بچهداری و همسرداریم استفاده میکردم❗
پای اجاق، حین خوابوندن بچهها، شبها، #بین_الطلوعین، تایم بازی دوتایی و حیاط رفتنشون، مترو و...
در ناخودآگاهم حس میکردم چون مادرم و لحظه لحظه خدمتم اجر داره و صبر و تلاشم برای بازی و رفع نیازهاشون عین عبادته، دیگه چه نیازی به سیرمطالعاتی تهذیب نفس، هیئت، دعا، تعقیبات، استغفار، ذکر و قرآن⁉️🤔
گهگاهی یه سخنرانی گوش میدادم اونم بدون سیر مشخص.
گاهی یه مناجات سحری، یه دعای ندبهای...و فکر میکردم #برنامه_عبادیم سنگین شده😄🤭
خلاصه به خیال خودم دارم با ترک #محرمات و انجام #واجبات پیش میرم🙃
کمکم نمازهام به خاطر نیازهای بیپایان بچهها و غذای روی اجاق و... به بعدا مؤکول شد😐
گاهی هم به وقت اضافه😓
بلافاصله بعد نمازم میرفتم سراغ کارهام.
کمکم برنامهی #محاسبه_نفس هم به تک و توک آه و استغفار بدون فکر و برنامهی اصلاح، بدل شد😕
ارتباطم با خدا، محدود شده بود به ابراز عجز و ناله حین مشکلات و نهایتا شکرگزاری خشک و خالی😒
به قول حاج آقا پناهیان خدا برام شده بود یکی از اقلام سبد نیازمندیهام 🤭
حتی در حل مشکلات هم مرحلهی آخر یاد خدا میافتادم😢
روزمرگی میکردم و میشنیدم حضرت زهرا (س) با اون جایگاه والا، بچههای کوچیک و کارهای سخت منزل، خیالشون به اندازهی من تخت تبارک نبوده😄
عبادات رو با رعایت دقیق آداب انجام میدادند و از سنگینی برنامهی عبادی پادرد میگرفتند🤔
روزمرگی میکردم و میشنیدم: حضرت علی (ع) با اون مقام و عصمت، سحرگاهان استغفار ۷۰ بند میخواندند🤔
روزمرگی میکردم و میشنیدم: دین یه واقعیت پویاست، درجا زدن نداره یا پیشرفت داری یا پسرفت! یه کوچولو غفلت کنی پس میری😯
روزمرگی میکردم و میشنیدم: عبد باید برنامه عبادی منظم و مشخص داشته باشه👌🏻
روزمرگی میکردم و میشنیدم: عبد در نماز میهمان خداست و بعد هر نماز واجب یک دعای مستجاب داره، اگر بعد نماز چیزی از مولایش نخواد، به مولا برمیخوره❗️
و...
خب حالا وقتش رسیده بود به سادگی از کنار شنیدههام نگذرم❗️
رفتم سراغ اصلاح یک رابطهی پیچیدهی ناشناخته: #رابطه_عبد_و_مولا👌🏻
#روزنوشت_های_مادری#قسمت_اول
#رابطه_عبد_و_مولا
#ادب_بندگی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ط_اکبری
(مامان #رضا ۶ساله، #طاها ۴/۵ساله و #محمد ۲ساله)
من یک #مادر هستم و خداوند، مسئولیت #تأدیب کودکانی پاکسرشت رو بعهدهام گذاشته...
اول از همه باید خودم رو مؤدب میکردم و این ادب باید در همه ابعاد وجودم نمود پیدا میکرد😊
البته مهمترین بعد ادب در #بندگی خدا بود👌🏻
رفتم سراغ اصلاح این رابطه پیچیده و ناشناخته: #رابطه_عبد_و_مولا
البته در یک روز، چنین تصمیم کبرایی نگرفتم😃
به مرور سعی کردم خودتکانی کنم و گرد #غفلت و #توجیه رو از ذهن شلوغم پاک کنم.
از آنجا که ما در دوران بردهداری زیست نمیکنیم! تصور اینکه #عبد باید چه جوری رفتار کنه و #ادب_بندگی چیه، برام سخت و غیرقابل دسترس بود🧐🤨
مثلا استغفار، لازمه این رابطه ناشناخته هست. چه برای من سرتاپا گناه و چه فاطمه زهرا(س)، معصوم و میوه دل پیامبر❗️
بیادبی یکی در بندگی خدا، مناجات به زبان خود، به جای اقامه نماز طبق #آداب اون هست.
بی ادبی من در بندگی خدا هم در تأخیر نماز🤭 یا اخم و اعتراض حین مشکلات😓 و...نمود پیدا میکرد.
در هر صورت بیادبی، بیادبیه دیگه! باید خودمو اصلاح میکردم🧐
کارهای مختلفی برای رعایت ادب بندگی، پیش گرفتم و همه رو هم نیمه نیمه رها میکردم!
چرا؟
1⃣ اینکه اولویتشون نسبت به هم برام معلوم نبود!🤔
مجموعه ادعیه، مناسک عبادی و توصیههای اخلاقی در برابرم شبیه چی بود⁉️
یه جعبه پر از خرت و پرت🤯
هی میگشتم ببینم چه چیز به درد بخوری توش هست؟
شاید این دکمه به درد اون مانتو بخوره🤔 نه اون مانتو اصلا پوسیدهاس، دکمه میخوام چیکار؟
عه این نگینه چه خوشگله بردارم شاید یه جا به دردم خورد😁
2⃣اینکه #زیرساخت زندگیام هم مناسب اون کارها نبود و دنبال اصلاح زیر ساخت هم نبودم!
هربار سر اذان صبح بچه شیر میخواست! ول کن هم نبود😂 شام دیروقت و توقع بیداری بین الطلوعین؟
خلاصه اگه شرایط برقرار بود، سروقت، اون کار رو انجام میدادم و اگه نبود نمیتونستم، یا انقدر بهم فششششار میآورد که خیلی زود میذاشتم کنار😑
دوباره میرفتم تو فاز: خداجون بیخیال! ما که با هم این حرفا رو نداریم🙃
در مدت این چهار سال، کلی تلاش کردم و خداوند هم راهشو کمکم نشونم میداد👌🏻
مثل هدیه یک دوست، کتابی که تو دست خواهرم دیدم، خراب شدن گوشی، قطع سیر مطالعاتی الکترونیکی که فکر میکردم الان وقتشونه و بازگشت به گنجینه کتابهای کاغذیام که فکر میکردم الان وقتشون نیست😬
و...
بالأخره به یک سبک مادرانه( از نوع بچه زیاد😄) در ادب بندگی دست پیدا کردم😍
#روزنوشت_های_مادری#قسمت_دوم
#رابطه_عبد_و_مولا
#ادب_بندگی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ط_اکبری
(مامان #رضا ۶ساله، #طاها ۴/۵ساله، #محمد ۲ساله)
✳️عبد باید برنامهی عبادی داشته باشه👌🏻
اما من که نمیدونستم برنامهی عبادی لازمه #ادب_بندگیم و با شرایط من(🧒🏻👦🏻👶🏻) چیه؟
تو همون جعبه هه دنبال دکمه و نگین و... بودم که خداجونم یک تسبیح پر از مهرههای قیمتی نشونم داد🤩
و اون جعبه رو گذاشتم کنار!
هر کدوم از این مهرهها رو که برداریم بقیه مهرهها باهاش میان بالا😇 چون به یه نخ تسبیح بند شدند❗️مهرههای این تسبیح، انواع فضایل و عباداته، نخ تسبیح هم ایمانه👌🏻
پس باید دستی به سر و روی ایمانم میکشیدم تا بقیه فضایل باهاش بیان تو وجودم😍
هدیهای از جانب یه دوست این رو به من فهماند و شروع کردم:
💡کتاب #پله_پله_تا_ملاقات_خدا برای کنار گذاشتن رذایل اخلاقی و تقویت ایمان به خدا👌🏻
این کتاب، با زبان ساده و استفاده از آیات و روایات، عوامل نقصان در ایمان به خدا رو تشریح میکنه
مثلا: غفلت، ناامیدی، حسد، بخل، ریا، پرخوری، تکبر، خشم و...
درمان معنوی و عملی هم میده🤩 اونم طبق توصیهی ائمه هدی(ع) و علمای بزرگ👌🏻
روزی سه الی چهار صفحه! و نه بیشتر❌
کتاب #نگاهی_به_رابطه_عبد_و_مولا از حجتالاسلام علیرضا #پناهیان هم نگرش عمیق و جدیدی بهم داد و انگیزهی تقویت ایمانم رو بیشتر کرد. البته اونم پاره پوره شد تا تموم بشه ولی کوتاه و شیوا و شیرینه😍
همهی اینا کمکم کردن به استقبال #رنج_خوب برم و بیخودی خودمو درگیر #رنج_بد نکنم.☺️
بندگی در همهی ابعاد زندگیم باید نمود داشته باشه👌🏻
✳️میدونستم همسری و مادری بستر فوقالعاده ای برای ظهور #ادب_بندگیه😍
همچنین خدمت، محبت و احترام به والدین👵🏻👴🏻
اما دو نکته:
1⃣ این حقیقت همیشه و هر لحظه یادم نبود❗️
از کجا فهمیدم؟
توقعاتم!
اعتراضاتم!
دلشورههام!
غصههام!
مثل وقتایی که همزمان یکی برای شیر منتظرمه👶🏻 اونیکی برای دستشویی🧒🏻 دیگری برای پاسخ سوال🤔 و غذا هم برای
ته نگرفتن😐
✅سعی کردم دائم به خودم یادآور بشم که «دارم بندگی میکنم»، خوب و مؤدبانه هم بندگی کنم، لبخند بزنم و شکر نعماتش کنم😍
2⃣ این توجه رو باید همراه میکردم با #اصلاح_زیرساختها!
مثلا اصلاح #سبک_تغذیه مطابق طبع و استفاده از تکنیکهای مدون #سبک_مادری و همسری،
نمیشه که هی کاکائو بدم بچهها بعد از در و دیوار برن بالا بریزن بشکنن و من لبخند بزنم بگم دارم مؤدبانه بندگی میکنم☺️
قبلا پراکنده سرچ میکردم یا از #مادران_شریف میپرسیدم😚
✅اما کتاب #خانواده_ام_سالم_اند توصیهی یه دوست خوب از یه عالم روشنفکر و میانه رو برای اصلاح کلی سبک تغذیه یه سر و گردن از این کارهای پراکنده بالاتر بود👌🏻
در کنار این ابعاد از بندگی، یه برنامهی عبادی سبک ولی تضمینی! برای عرض ادب بندگی🤲🏻
پ.ن۱: پله پله تا ملاقات خدا نشر بسیج دانشگاه امام صادق در دو جلد چاپ شده؛ جلد۱: ایمان. جلد۲: حق الناس
پ.ن۲: خانواده ام سالم اند؛ توصیههای اسلامی در تغذیه نوشته محمد علی اخوان. نشر رویش
پ.ن۳: بخشی از نامه ۵۳ حضرت علی (ع) به مالک اشتر: از آنچه موجب قرب تو به خداوند میشود به نحو کامل و بدون کم و کاست انجام ده،
گرچه هرگونه صدمه وفرسایشی به بدنت واردآید.
پ.ن۴: قرار نیست از همون اول در عملی کردن یافتههامون موفق بشیم فقط نباید ناامید بشیم.
پیشنهادات در پست بعد😊
#روزنوشت_های_مادری
#قسمت_سوم
#مادران_شریف_ایران_زمین
#رابطه_عبد_و_مولا
#ادب_بندگی
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif