eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.5هزار دنبال‌کننده
8 عکس
0 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۰۵۸ لای لای علی لای لای علی لای لای علی اصغر لای لای علی اصغر شرمنده ام که من دیگه شیر ندارم مادر لای لای علی اصغر بخواب علی الهی که خواب آب ببینی ولی چه سود که باید خوابو به خواب ببینی منو بابات نداریم نه آبی و نه شیری داری جلوی چشمام اروم آروم می‌میری **** رفتی به میدان بلکه تو سیراب آب بشی سیراب آب بشی اما نمی‌شد باورم با تیر به خواب بشی با تیر به خواب بشی رفتی و بر غم من غمی دگر فزودی تازه دو سه تا دندون تو درآورده بودی وقتی سه شعبه خوردی منم بخود پیچیدم صدای استخونت رو از حرم شنیدم **** بابا تورو پشت حرم بخاک سپرد اصغر بخاک سپرد اصغر ولی یه عده دنبال تو اومدن مادر لای لای علی اصغر عمه ها از غم تو سراپا آه و دردن به دنبال سر تو نیزه دارا می‌گردن سرت به روی نیزه ببین ربابه بی‌تاب کاشکی دیگه عزیزم نری تو بزم شراب **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۵۹ صدای تو شنیدم و رنگم پرید اکبر رنگم پرید اکبر تا رسیدم کنار تو قدّم خمید اکبر قدّم خمید اکبر ای دلربای خیمه دل مرا شکستی پلکی بزن بدانم تا اینکه زنده هستی خدا می‌دونه خیلی برام عزیزی اکبر اگه ببوسمت باز به هم می‌ریزی اکبر **** زنای جراح عدو خدایی نامردن خدایی نامردن به دور تو حلقه زدن جدا جدات کردن خدایی نامردن بعد هجوم مردا نپبت زنها رسید هر کسی از پیکرت یه تیکه ای می کشید کنار هم تنت رو دونه دونه می‌چینم صدتا علی اکبر روی زمین می‌بینم **** یه جای سالم ندیدم به روی جسم تو به روی جسم تو دعوای دشمنا همه بود سر اسم تو بود سر اسم تو تا چشم من علی‌جان به پهلوی تو افتاد خاطره‌ی مدینه یه لحظه اومد به یاد یادم نمیره دشمن به زخم ما نمک زد هرکی رسید تو کوچه مادرمو کتک زد **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۶۰ پاشو علمدار غیور پاشو دلاورم پاشو دلاورم نامحرما دارن میرن به طرف حرم پاشو دلاورم رقیه توی خیمه می‌باره و می‌لرزه سربسته میگم عباس امون ز چشم هرزه دائم با خنده هاشون قلبمو دادن آزار بلندشو تا نبردن خواهرمونو بازار **** بهتر اینه دس نزنم به تنِ دَرهمت به تنِ دَرهمت ای جسم پاشیده بگو چجور کنم جمت چجور کنم جمت اکبرمو با عبا به سوی خیمه بردم پر از علی عبا شد موندم چرا نمردم کار تن تو امّا با یک عبا نمیشه حتی توی عبا هم جسم تو جا نمیشه **** @mahmud_asadi_shaegh135
# ۱۰۶۱ ای گل زهرا و علی دیدم که پژمردی دیدم که پژمردی با سر زمین خوردم حسین تا که زمین خوردی تا که زمین خوردی گرگای کوفه و شام نزدیک شدن برادر دور و بر تن تو حلقه زدن برادر سنان به سینه‌ی تو سِنانشو فرو کرد خولیِ بی مروت چه کاری با گلو کرد **** قاتل با چکمه اومدو تورو برت گردوند تورو برت گردوند از روی تل دیدم دلِ مادرتو سوزوند تورو برت گردوند ول کنِ ذبح سرت نبودو پا نمیشد یه ضربه و دو ضربه سرت جدا نمیشد رگای گردنت رو با فاصله برید شمر عجول بود امّا اینجا با حوصله برید شمر **** @mahmud_asadi_shaegh135
2024_07_02_20_42_12.mp3
1.53M
از ۱۰۵۲ الی ۱۰۶۱ به این سبک
۱۰۶۲ شکر خدا که اومده محرمت حسین سیاه پوشیدم توی این ماه غمت حسین با گریه بوسه میزنم به پرچمت حسین میدونم آقاجون که تو زدی صدام ممنون از اینکه اجازه دادی منم بیام باور نمی‌کنم که غرقِ در غمم یه ساله که چش به راهِ ماه محرمم اشکای چشمم میگه، با تو همه مطلب رو همش میترسیدم من، که نبینم امشب رو **** محرم از راه اومده ، دل غرق زمزمه است ارض و سما یکسر همه در شورو همهمه است پرچمِ عرش، پیراهنِ عزیزفاطمه است ای پسر شبیب برا حسین ما بلند بلند ضجه بزن که شد جدا جدا ای پسر شبیب شنیدی تا حالا که یکی جون بده ولی به زیر دست و پا میون گودال کشتن جد ما رو لب تشنه یابن شبیب می‌سوزم از لب کند دشنه **** ای پسر شبیب دلم از غصه در تبه روز مخدرات اهلِ خیمه چون شبه اونی که دیده گودی گودالو زینبه ای پسر شبیب غرقم به موج آه دق دادن عمه‌ی ما رو میون قتلگاه ای پسر شبیب چی بگم از سرش حسین و نحر کردن جلو چشای خواهرش ذبح گلوی جدم طول کشیده چند ساعت شبیه قربونی ها شد بدنش چند قسمت **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۶۳ برگرد آقا تا سفرو زهرت نکرده‌اند تا روی نیزه وارد شهرت نکرده‌اند برگرد تا پیش خواهرت نحرت نکرده‌اند ترسم از اینه که در پیش خواهرت نیزه بارون بشه حسین تموم پیکرت با داغ بچه هات تو رو می‌سوزونن برگرد وگرنه رو خاکا برت می‌گردونن دردم از اینه آقا که حنجرت حساسه تیغ رو گلوت مانندِ حریره و الماسه **** خون قطره قطره می‌ریزه از گردنم حسین ببین که بسته شد با یک طناب تنم حسین سر تا سر کوفه منو کشیدنم حسین هستم به یاد تو ای ماه هر شبم کشیدنم ولی به یاد نعل مرکبم در زیر پای اسب نمونده پیکرم من سر جدا شدم ولی ندیده دخترم دردم از اینه آقا که دخترت می بینه سرِ بریدت وقتی از نی روی زمینه **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۶۴ این قافله با سوز و اشک و ناله آمده این قافله با یک چمن آلاله آمده این قافله همراهِ با سه ساله آمده ای کربلا ببین دل غرقِ در تب است این سفر پایانی حسین و زینب است ای کربلا ببین پیمبر آمده اذان گوی خیمه، علیِ اکبر آمده ای کربلا می بینی خنده‌ی طفل رباب سروصدا کاش نشه که تازه رفته بخواب **** **** تو گودی،خیمه مو زدی قلبم شکسته شد بی سر و سامونی نصیب دل خسته شد گرد و غبار چرا حسین به موت نشسته شد اینجا به جای نخل از نیزه ها پُره توو گوش من از خنده و سرو صدا پُره اینجا فقط حسین صدای هلهله است خیره به شیش ماهه‌ی تو چشای حرمله است چقدره این نهر آب از خیمه هامون دوره برا رباب از حالا دارم حسین دلشوره **** اگه بیفتی زیر پای شمر چیکار کنم بمونی زیر چکمه های شمر چیکار کنم بالا بره برام صدای شمر چیکار کنم تنها تویی حسین تموم زندگیم تا سر به تن داری بیا از این زمین بریم ترسم از اینه که دَرهم ببینمت ای همدمم ترسم که بی‌همدم ببینمت گودال قتلگاهو من از حالا می‌بینم سرت رو انگار دارم رو نیزه ها می‌بینم **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۶۵ خوش اومدی بابای خوب و مهربون من حالا که اومدی دیگه حرف از سفر نزن دیدم تو مجلس شراب چجور تو رو زدن میخوام ببوسمت الهی قربونت از خرده ای چوب پُره لبای پُر خونت چی بگم ای بابا از اون که میشه مست اونقده زد روی لبات که خیزرون شکست برگشتی اما ای سر حالا میون طشتی تقریباً ای بابا جان بدون لب برگشتی **** یه جای بوسیدن برا طفلت نذاشتی که دستم بود اما روی نیزه سر گذاشتی که مادر نداشتی ولی خب دختری داشتی که بابا فدای این گلوی دَرهمت سخته ولی هرجور شده بغل بگیرمت ای سر غرق خون تورو پاشیدنت کاش جای حنجرت می‌بوسید عمه گردنت مثل سرت بابایی ببین منم سنگ خوردم خبر داری از حالم که پشت هم سنگ خوردم **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۶۶ آورده ام دو گل برایت ای حسین من دل ندارن غریبی تو رو نگاه کنن بجون مادر دست رد به سینه ام نزن بغض می‌کنن اینا با نه آوردنت برن نباشن ببینن پاره میشه تنت عزیز فاطمه فدای گردنت برن نباشن لحظه‌ی زیرو کردنت الهی یک تار مو حتی نشه از تو کم ای همدمم ای کاش که همدم تو نشه غم **** بذار برن به راه تو پرپر بشن حسین فدا لب خشک علی اصغر بشن حسین هر دو میخوان به عشق تو بی سر بشن حسین بذار برن داداش تا نبینن اینا وقتی که می‌ریزن توی خیمه نامحرما غارت معجرو ای نور هر دوعین اگه ببینن هردو تا دق می‌کنن حسین اگه باشن می‌میرن اون لحظه ای که اغیار مادرشونو با زور می کشونن توو بازار **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۶۷ بخدا از تو نمیشم جدا عموجونم حتی اگه بشم جدا جدا عموجونم ای‌کاش باشم جای تو زیر پا عموجونم دیدم یکی به تو با نوک پا میزد یه پیر مردی تورو با ته عصا میزد نیزه به حنجرت چه بد فرو شده نبینه خواهرت که جسمت زیرو رو شده پاشو که داره لشگر به سوی خیمه میره بالای گودال از ترس عمه داره می‌میره **** من اومدم از خیمه ها سپر بشم برات من اومدم ای عموجون خودم بشم فدات فدا چشات بشم چرا خونی شده چشات دستای من شده سپر برا تنت دیدم که با هر چی که داشتن تو رو زدنت با دیدن تنِ توجون دادم عمو ببخش اگه رو سینه‌ی تو افتادم عمو حرمله‌ی بی انصاف زانو زده روبروم سربسته میگم عمو خیلی میسوزه گلوم **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۶۸ بگو که جای دست کی نشسته رو گونه چی شد نقابت چرا که موهات پریشونه سرتا به پای پیکرت یا خاکه یا خونه راه نفس برات به سینه تنگ شده با تو چکار کردن که جسمت پُرِ سنگ شده توو خیمه مادرت چشم انتظارته پاشو بریم که نوعروست بی قرارته دیگه چجوری پاشه تنی که نیمه جونه نیزه ست میون سینه‌ت یا اینکه استخوونه **** دیدم تنت روی زمین پاشیده قاسمم دیدم که بین خاک و خون غلتیده قاسمم در زیر مرکب بدنت چسبیده قاسمم این نامسلمونا به تو لگد زدن تا اینکه فهمیدن یتیمی تورو بد زدن میخواستی که بشی تو هم قد عباس حالا می‌بینی که پاهات کجاست سرت کجاس نعلای مرکب از تو گلاب گرفتن ای داد تا به حرم جسمت از دستم دو سه بار افتاد **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۶۹ به روی دست من یکم آروم بخواب علی یکم بخواب شاید ببینی خواب آب علی شد جگرت از شدت گرما کباب علی از سوز تشنگی می‌سوزه حنجرت ترک ترک شده لبات بمیره مادرت قرارِ من برات، بی‌قرارم علی چنگ میزنی به سینه هام شیر ندارم علی شرمنده ام که حتی نداره مادر شیری جلو چشام داری تو، آروم آروم می‌میری **** **** ای کودک ششماهه‌ی من ای یل رباب رو نیزه ها آروم بخواب ای عسل رباب رو نیزه ها باشی خوبه یا بغل رباب ای نازنین من ای گل پرپرم رفتی ولی به من یه بار نگفتی مادرم مادرت از غمت داره کباب میشه تو تشنته رو نیزه ، مادر داره آب میشه ای سیب سرخ مادر دیدم که بین آفتاب صورت تو کم کم سوخت شبیه روی رباب **** خبر دارم از طرز جابجا شدن علی خبر داری که مادرت رو می‌زدن علی چیکار کنم با قاتلای بد دهن علی سرت رو روی نی بستن با معجرم سرت کوچیکه شدی اما سایه‌ی سرم سرت رو نیزه ها قاتل مادره دیدم که نیزه از گلوی تو بزرگتره یه جرعه آب خوردم‌و بی قرارم علی‌جان پایین بیا از نیزه که شیر دارم علی‌جان **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۷۰ ای مصحف من چقَدَر تو کم شدی علی از بس که نیزه خوردی انگار خم شدی علی چی به سرت اومده که دَرهم شدی علی باور نمی‌کنم تو علی اکبری از یک علی خدا می‌دونه بیشتری علی ای یوسفم چرا در تاب و در تبی می‌چینمت کنار هم باز نامرتبی نزن دیگه دست و پا که دست و پا کردم گم واسه‌ی گندم کوفه کرد تورو مثل گندم **** فقطعوه بالسیوف ارباً اربایی حقّ تو نیست ببینمت هر جای صحرایی با پهلویی که می‌بینم شبیه زهرایی زحمتای منو هدر نده علی پاشو و رو به شمر بد نظر نده علی برای جمع تو خواهرم اومده پاشو به زانو زدنم حرمله زل زده در وقت جمع جسمت به اشک من خندیدن نامحرما سایه‌ی خواهر من رو دیدن **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۷۱ پاشو علمدار حرم دلاورم پاشو امید خیمه و امیر لشگرم پاشو توو خیمه ها داره می‌لرزه دخترم پاشو ببین که دستاتو با خودم آوُردم خوردی زمین و من توی خیمه زمین خوردم دیگه بدون تو اصلاً نمی‌تونم بمون وگرنه زیر تیرو نیزه می‌مونم پاشو علمدار من اینا چقد بی رحمن از پیکر تو عباس اینا به فکر سهمن **** سر علی خیلی بهم خندیدن عباسم پاشو رو خاک منو دوباره دیدن عباسم کنار جسم بی سرت رقصیدن عباسم دلهره ی حرم تنها اسارته پاشو ببین که بین لشگر حرف غارته من به تو دردمو میگم گل یاسم ناموس ما رو چه به کوچه گردی عباسم از داغ تو رقیه ببین که از هوش رفته اگر که تو پانشی گوشواره از گوش رفته **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۷۲ میون قتلگاه زمین خوردو سپر نداشت به‌جز حرم به جای دیگه ای نظر نداشت اگه عصا نمی‌زدن بهت ضرر نداشت با لب تشنه و گرسنه کشتنت تو می‌کِشی نفس یکی می‌کِشه پیرهنت رفت دوسه بار سنان با چکمه رو تنت بی حیا خنده می‌کنه به نیزه خوردنت نیزه و تیرا انگار با هم رقابت داشتن یه جای سالم حتی روی تنت نگذاشتن **** دور و بر تنت داداش داره صدا میاد کربلا لرزید که داره صدای پا میاد شمر لعینه که داره توو قتلگا میاد والشمرُ جالسٌ چقدره دلخوره خنجر رو حنجر میکشه ولی نمی‌بُره این بی‌حیا با حرص و با حسد حسین دیدم که برگردوند تنت رو با لگد حسین تنی که نیزه خورده مگه چقد تاب داره ذبح سرش رو ول کن بریدن آداب داره **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۷۳ یا صاحب الزمان کجایی گل فاطمه مکه، نجف، یا سامرایی گل فاطمه یا کاظمین، یاکربلایی گل فاطمه دیده به راه تو نشسته ام بیا آقا به‌جان مادرت که خسته ام بیا جمعه تا جمعه که تورو صدا کنم میگم چی میشه که یه بار تورو نگا کنم ندیدنت آقاجون داره میده آزارم تموم حرفم اینه که خیلی دوسِتدارم **** ای یادگار علی و خیرالنسا بیا یابن الحسن منتقم خون خدا بیا زینب تورا صدا زند از کوچه ها بیا در کوچه های شام یه عده اومدن به دشمنی با علی زینبو می‌زدن از داغ عمه جان خون به دل شماست تا تو نیای عمه توو کوچه‌ی یهودیاست بیا عزیز زهرا شیعه بُوَد جان بر لب تورو قسم به دستِ بسته‌ی عمه زینب @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۷۴ یابن الحسن ای یوسف زهرا کجایی مدینه ای یاکه نجف یا کربلایی بیا که من مردم از این درد جدایی نوای من یا صاحب الزمان دعای من یا صاحب الزمان ندای من یا صاحب الزمان آه کی میشه ببینمت آقاجان میسوزم من از فراق و هجران **** برای ما روضه بخون عزیز زهرا بگو ز جسم غرقِ خون عزیز زهرا بگو ز موی پریشون عزیز زهرا کاشکی یه بار ای هستیِ خدا ناحیه رو بشنوم از شما کاش بمیرم از غم کربلا آه والشمرُ جالسٌ علیٰ صدره خاکی شد مویی که شب قدره **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۷۵ محرم اومدو غمی عظما بپا شد مادر ما فاطمه باز صاحب عزا شد پیرهن جدم پرچم عرش خدا شد یابن شبیب دل غرقِ در غمه عمه‌ی ما اسیر ماتمه چندروز دیگه دورش نامحرمه آه به رسم و شیوه‌ی جاهلیّت کشتن جد مارو توو سه ساعت **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۷۶ پشیمونم چجور بگم میا به کوفه نزدیک میشی قدم قدم میا به کوفه شرمنده‌ی روی توام میا به کوفه مسلم آقا جونش فدای تو دلواپسم فقط برای تو کاش نریزه به هم رگای تو آه می‌سوزم برا لب خشکیدت می‌گریم برا تن پاشیدت **** وصیته مسلمت اینه از روی دار برگردو دختراتو تو مدینه بگذار یا لااقل بیا زیاد پوشیه بردار برگرد آقا وگرنه دیر میشه توو این سفر رقیه پیر میشه خواهرته اینجا اسیر میشه آه ناموست بزم جسارت میره می‌بینی معجرا غارت میره **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۷۷ بوی جدای می‌آد از اینجا حسین جان به قتلگاهت اومدی شدم پریشان چیکار کنم اگه تنت بمونه عریان روباه برا طفل تو شیر میشه دخترت از غصه ها پیر میشه بی تو دیگه زینب اسیر میشه آه من و تو از کودکی هم دردیم بیا با هم مدینه برگردیم **** خیمه زدی و دل من به پیچ و تابه دلشوره‌ی من واسه‌ی طفل ربابه شیش ماهه جون بده اگه برام عذابه خیمه بزن توو دل خواهرت اونجا نمیان روی پیکرت خنجری نیست اونجا رو حنجرت آه موهات توو پنجه‌ی شمر می‌مونه قصد داره رو خاک برت گردونه **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۷۸ یه سر زتو برگشته اما کمه بابا رگای خونینت چقد درهمه بابا یه وقتی اومدی که خوابن همه بابا بر روی نیزه بردنت چجور سر نمی‌رفته زدنت به زور مهمون شدی چرا توی تنور آه چشمای من به چش تو دوخته‌ست نصف صورتت چرا که سوخته‌ست **** شبای بی کسی یه روزی سر می‌آدش دندونم افتاده ولی باز درمیادش عمه همش به من می‌گفت پدر می‌آدش گفت که میای اما نه بی بدن گفت که میای سر میزنی به من حالا با من یه ذره حرف بزن آه دستامو روی گوشام میذارم شرمنده که گوشواره ندارم **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۷۹ بذار برن بشن فدای علی اصغر بذار برن تا که نبینن بین لشگر یه عده میرن سراغ خلخال و معجر میدم قسم تو رو به مادرم تا که باشن دو گل پرپرم رو نیزه ها سایه بون حرم آه نبینن تو قتلگاه افتادی نبینن زیر لگد جون دادی **** بیار بالا سرت رو ای غریب مادر دو تا شهید من فدای تو برادر خجالت از خواهر نکش عزیز خواهر سر تا به پا شدی دچار درد ممنون که آوردیشون از نبرد تو تنشون که نیزه گیر نکرد آه رو دستت بر نمی‌گشتن ای‌کاش جسمشون عبا نمی‌خواست داداش **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۸۰ با دیدن وضع تنت شدم پریشان خون رفته از تنت چقد ای شاه عطشان من اومدم یه کم نفس بگیر عموجان هر کی رسید یه زخم به تو زده تیراشونو به سینه جا نده از کمرت نیزه دراومده آه باورکن که دل نداره عمه که تیرا رو در بیاره عمه **** از خیمه اومدم عمو جان در بر تو خاکم به سر خاکی شده چرا سر تو سپر کنم دستم رو واسه پیکر تو دستای من آویزونه به مو این نفسای آخره عمو قاتل که اومده روبرو حرمله گلومو از هم پاشید به دست و پا زدنم می‌خندید **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۸۱ یکی اومد چنگ زدو موهاتو کشیده تو جون دادی و عمه زینبت خمیده امانت حسن زیر پا قد کشیده حالا چجور بگیرمت بغل می‌زدنت با کینه‌ی جمل بر روی نی میری تو ماه عسل آه تا که تیر باران شدی دامادم به یاد بابات حسن افتادم **** می‌ریزه اشک چشم من شبیه خونت شدی پریشون و عمو شد پریشونت صدای استخوون میاد از هر تکونت روی تنت برو بیا شده خون رو موهات مثه حنا شده بند بند جسمت نخ نما شده آه یه لشگر از روی سینه‌ت رد شد شرمنده که پیکرت لگد شد **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۸۲ سمت حرم آوردمت گلو بریده شکر خدا که مادرت تورو ندیده تو خیمه ها رنگ از رخ رباب پریده غنچه ی من پرپر شدی علی در پیش تیر سپر شدی علی کودک من بی سر شدی علی آه با شمشیر یه قبر کوچیک کندم آهسته من چشماتو می‌بندم **** خون گلوت گرمه و جسمت دیگه سرده خیر نبینه حرمله که دل پر درده خیر نبینه که اصغرم رو دوتا کرده زوده برات بشی اسیرِ خاک یک ساله میشی اما زیرِ خاک تو بغلش تورو میگیره خاک آه الهی نری به روی نیزه میگیره سر تو بوی نیزه **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۸۲ عصای پیری ام مقابلم شکستی پلکی بزن تا که بدانم زنده هستی راه نفس کشیدن بابارو بستی در نمیاد دیگه صدای من می‌زدنت جلو چشای من از بدنت پُره عبای من آه یک کوچه برای تو وا کردن تا تنت رو ارباً اربا کردن **** دیگه تنت نیست شبیه بدن علی جان تنها تو رو توو جمعشون زدن علی جان یه عبا و هزار تا تیکه تن علی جان از غم تو قدم خمیده شد کار بابات به آه کشیده شد به هر کی یه تیکه ت رسیده شد آه شبیه بغضم چه درهم هستی رو عبا هم نامنظم هستی **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۸۴ حسین من غرقم به موج آه و ناله منو بذار برگرد حرم ای گل لاله دلواپسم برای گوشای سه ساله ترسم اینه پاره بشه گوشاش زخمی میشه به روی خار پاهاش کاشکی نیفته دست زجر موهاش آه می‌میرم من از خجالت آقا می‌افته طفلت به لکنت آقا **** ای کاش رباب نگاه کنه کمی به حالم ببینه دیدنی شده زخم رو بالم بگو نشد آب بیارم بنما حلالم رحم ندارن اینا به اصغرت دل نگرونم برا خواهرت پاشیده شد سرم فدا سرت آه از رو نی سایه‌ی زینب باشم کاش جای تو زیر مرکب باشم **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۸۵ حسین من دیدم تنت تو قتلگا بود دیدم که دست و پات به زیر دست و پا بود تیکه های تنت چرا رو نیزه ها بود هر کی رسید جدا جدا میزد بر بدنت یکی عصا میزد اون یکی نیزه بی هوا میزد آه سنگ آمد به جنگ با آیینه شمر زانو زده به روی سینه **** بسه دیگه حیینمو پشت و رو کردی دیدم که نیزه رو به حلقش فرو کردی ای بی ادب چه کاری با این گلو کردی خون میریزه از لب و از گلوش بسّه نزن پنجه به تار موش دخترشه اومده روبروش آه حالا که سرش رو از تن کندی به دست و پا زدنش می‌خندی **** @mahmud_asadi_shaegh135