eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.6هزار دنبال‌کننده
8 عکس
0 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
. به نام خدا لب های تو خشکیده است در خون گلم غلتیده است ای ارغوان پرپرم ای اصغرم ای اصغرم قنداقه ات گلگون شده بنگر دلم محزون شده ای دُرِّ من ، ای گوهرم ای اصغرم ای اصغرم رفتی تو از آغوش من ای شعله ی خاموش من آتش زدی بر پیکرم ای اصغرم ای اصغرم شد غرقِ در خون حنجرت خونین جگر شد مادرت بنگر تو بر چشم ترم ای اصغرم ای اصغرم ای نور چشمانم علی ای دُرِّ غلتانم علی ای روشنای اخترم ای اصغرم ای اصغرم ای تشنه ی گلگون عِذار گهواره ات در انتظار افتاده بر دل آذرم ای اصغرم ای اصغرم ** حاج محمود تاری «یاسر» .
. آئينه ی خورشید یا اَیُّها الْعَزیز یا اَیُّها الْکِرام یا بِضْعَةُ الرَّسُول آئينه ی تمام یا روضَةُ النَّعیِم آب حیات عشق ای پنجمین بهشت ای سوّمین امام در صبحِ عاشقان وَالشَّمْسُ وَالْقَمَر روحیِ لَکَ الْفِداء هستم تو را غلام نام تو یا حسین اکسیر اعظم است دارم به روی لب نام تو را مدام ای نام تو دوا ، ای ذکر تو شِفا دارُالشِّفای جان دارُالشِّفای عام از تُربتت گرفت آرامشی دلم ای خاک مرقدت بر زخم التیام زینت گرفته است از نام تو حسین هم مَسْجِدُالنَّبی ، هم مَسْجِدُالْحَرام ما را ز درگهش جایی دگر مَبَر یا سامِعَ الدُّعا یا رازِقَ الْاَنام ای نام نامی ات آوای دلنشین در لفظ عاشقان زیباترین کلام در هر دقیقه و هر لحظه یا حسین از ما تو را درود از ما تو را سلام ای کربلای تو کانون هر امید ای نینوای تو کانون هر قیام باید براه حق از جان و سر گذشت آری که نهضتت دارد چنین پیام حق را گواهی و ، خورشید و ماهی و تابیده در جهان نور تو صبح و شام بوسیده ای رخِ فرزند و هم غلام این سیره ی شما نیکوترین مرام «یاسر» اگر که گفت از مِهر تو سخن دارد تمام عمر از نامت احترام ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .
. به کربلا با رمز یا زهرا_نوای عاشقها یا اخا پیاده کن کاروانم را آب آورم عباس_برادرم عباس خوش به حال اصغرم که تویی سقا اینجا منای ماست_میعاد اولیاست در دشت کربلا_شور و نوا به پاست دختر شیر خدا ای تو مرا دار و ندار پا به زانوی اباالفضل علمدار گذار ز خیمه ات‌زینب_رسد به‌گوش امشب خیر مقدم ز لب مادرم زهرا همراه کاروان_ای ماه کاروان کن خیمه ها علم_دلخواه کاروان سایبانی به روی چهره ی اصغر بزنید روی گهواره ی او خیمه محقر بزنید میان گهواره_گشوده مه پاره دیده بر دو نهر آب غنچه ی زیبا سیمای ذوالجناح_ایمای ذوالحناح ماند از طی طریق_پاهای ذوالجناح گل‌عذاران‌همگی‌محو نگاهش‌شده اند ناله‌داران‌همه‌دل‌بسته‌به‌راهش‌شده اند به وادی مجنون_شکفته در هامون لاله ها دمیده از مقدم لیلا یاران من همه_گلهای فاطمه امشب گذر کنید_از نهر علقمه یاد شبهای‌عطش‌خیز و جگر سوز «فرات» ناله ی فاطمه و اشک قتیل العبرات کرب و بلا دارم_شور و نوا دارم رمز و راز نینوا پیش روی ما ✍ .👇👇
هیئت فاطمة الزهرا بیده-شب دوم محرم.mp3
3.23M
هیئت فاطمة الزهرا بیده-شب دوم محرم «ذاکرالحسین حاج مهدی بهشتی‌»
. وای من قیامت ، میون قتلگاهه غرق خون و تنها،  عمو توو این سپاهه اومدم تقاص مدینه رو بگیرم اومدم توو گودال ، برا عمو بمیرم وای ازین مصیبت ، جسارت، پشت جسارت میکنن با تموم قدرت ، یه لشکر ، عمو رو غارت می کنن ماه خیر النسا پیکرش زیر پا وای حسین غریب مادر آه و واویلتا ‌ وقتشه تلافی ، کنم محبتاش و کم کنم یه ذره ، کوه مصیبتاش و وقتشه فدا شم ، منم به جای بابا دستم و بدم من ، مثل عموی سقا من چه جور بمونم ، ببینم ، سرِ عمو روو نیزه هاست من چه جور بمونم ، ببینم ، حرم پر از نامحرماست حاجتم شد روا درد من شد دوا ای عمو خدا نگهدار .👇
. ببین مسیحای همه ، مسافر صلیب شده عمه توروخدا نگاه بکن چقد غریب شده من و خجالت زده ی ، بابای مظلومم نکن از آغوش عمو حسینم منو محرومم نکن کاشکی بیفته به دلش ، خودش منو صدا کنه پیدا نمیشه یکی از ، عموی من دفاع کنه رهاش کنید یه کم مودبانه تر صداش کنید کمتر برای غارتش تلاش کنید نگاه به حال و روز بچه هاش کنید عمو حسین…. دارم میام به قتلگاه ، تا که برات کاری کنم نه اینک تو خیمه بمونم و عزاداری کنم شاید بتونم نزارم ، که هتک حرمتت کنن اینا نمیخوان بکشن میخوان اذیتت کنن کرببلا مدینه و ، شبیه کوچه قتلگاه خودت پناه عالمی ، افتادی اما بی پناه دویدم و تورو تو این شلوغیا که دیدم و از زیر دست و پا بهت رسیدم و شدم مث عموی دست بریدم و من اومدم اینجا عمو ، اونکه میخواد دلم بشه مثل علیِ اصغرت سه شعبه قاتلم بشه نمیتونستم ببینم ، حمله به خیمه ها کنن من اومدم رو سینه ی تو سرمو جدا کنن نمیتونستم از حرم ، دزدی و غارت ببینم به تن عمه زینبم ، رخت اسارت ببینم امان امان غروب روز یازدهم دم اذان میفته قافله به دست ساربان حرمله میشه جلو دار کاروان .👇
ای کس و کار و ، پشت و پناه و ، قوت قلبه ، نو جوونای امام حسینی آتیش گرفته یاد غم تو ، همه دلای امام حسینی ای که در ساحت جانان ، سر و جان نشناسی مثل زهرا به امامت چه قدَر حساسی با این همین سن کمت یک تنه غوغا کردی قاسمی یا حسنی یا که خود عباسی فدای این سعادت و اقبال ای اولین فدایی گودال مولانا حضرت عبدالله یک تنه موندی ، پای امامت ، شیری که خوردی،  باشه حلالت ، شیر ولایت مثل ابالفضل ، دستای ظلم و ، بستی توام با ، دست بریده ات کشته ی دوست شدن در نظر مردان است پس بلا بیشترش دور و بر مردان است نیزه بر دست گرفتن که چنان چیزی نیست دست بر دست گرفتن هنر مردان است قیامتی کردی توو اون جنجال ای اولین فدایی گودال مولانا حضرت عبدالله برات بمیرم ، جه قد خجالت ، کشیدی وقتی ، دیدی که آقا ، توو خاک و خونه یه قد خمیده ، برا حسینش ، سینه می کوبه،  روضه می خونه بر زمین پیکر سلطان جهان ، واویلا طعنه ی دم به دم شمر و سنان ، واویلا لرزه بر جسم زمین بود و زمان ، واویلا باز هم حرمله و تیرکمان واویلا شد مثه قاسم تن تو پامال ای اولین فدایی گودال ✍ 👇
. تنها بودی سرنیزه ها می زدنت دیر اومدم‌ چیزی نموند از بدنت داره تو رو بغل می گیره حسنت بس که تورو غریب گیر آوردن عمو‌ از رو تنت لباساتو بردن عمو حتی وحوش غصه برات خوردن عمو ... هزار تا زخم رو خاک تنت می کارن باید واسه تشییعت حصیر بیارن میخوام ببوسم روتو اگه بزارن بارونی از نیزه روی پیکرته ... کار تمومه نفسای آخرته ... آه می کشی خنجری رو حنجرته شمر اومده ببره سرت رو عمو هی می کشه خنجرشو  زیر گلو نیزه مدام بدنتو کرد زیر و رو چطوری جرأت کرد موتو  دس بگیره نزاشت گلوت چند لحظه نفس بگیره سرت رو می سپارم عمه پس بگیره .👇
. علیه السلام 🍀 یک عمره منم غلام حسین همچون صیدی ام در دام حسین امشب پر میگیرم و میشینم تا روز ابد بر بام حسین یار من حسینه و، کار من حسینه و من هم میثمم، دار من حسینه و یا اباعبدالله ذکر رو لبهایی من یقین دارم که شافع عقبایی هرکجا میرم من از شما میخونم وقتی که هر لحظه شما به فکر مایی یا اباعبداله الحسین 🍀 ارباب منه صاحبه فلک پر باز کرده از لطف او مَلَک به به اونی که در بند توعه دینش با حسین میخوره محک کربلا وجودمه، نقش تارو پودمه نوکر تو منم، همین مقصودمه من به تو برگشتم تا صدایم کردی به همه گفتم که حسینه اوجِ مردی آی رفیق درد داری کربلا راهی شو شاه حسین درمون کرده وقتی برمیگردی یا اباعبداله الحسین ✍ ‌👇👇
4_5789699795719296018.mp3
2.09M
🎵 رو قولت آقا حساب کردم 🎤 ◾️ شنبه | ۱۶ تیر ماه ۱۴۰۳ ◾️شب اول محرم الحرام۱۴۴۶ رو قولت آقا حساب کردم به تو آقا سلام سایتون مستدام توی هیئت که میام حس میکنم کربلام به غمت مبتلام با تو من روبه رام عمریه که با مسیر خونتون آشنام ای بی مثل شاه لو یزل ذکر مداومم احلی مِن عسل جونم حسین سامونم حسین من تا ابد بهت مدیونم حسین
. ... گریه میکنم ‍ امین عسگری حسینیه معلی تا دلم از کرده های خویش نادم می شود بیش تر از پیش چشمم گریه‌لازم می شود "اشک"،بال پر زدن در وادی معراج هاست گریه‌کُن در روضه جبریلِ عوالم می شود شمع باشی یا که پروانه..،چه فرقی می کند سوخت هرکس که درونش "عشق" حاکم می شود هر که سنگ طعنه های خلق را تاب آورد حتم دارم شیشه هم باشد،مقاوم می شود گرچه هِی در می زنم..،کشکول من را پُر نکن دست سائل تا که خالی شد..،مزاحم می شود این خرابت را بیا و لطف کن..،بیرون نکن قول خواهد داد که یک روز سالم می شود تا گناهی می کنم،زهرا وساطت می کند پُشت مادر،طفلِ بازیگوش قایم می شود آه ای ماهِ هزار و چند صد ساله بگو سهم ما تا کِی سیاهیِّ مُداوم می شود هر زمان "ناحیّه" می خوانم تصور می کنم روح من تا کربلایش با تو عازم می شود گریه..،تنها در میان روضه ی جدَّت "حسین"... اشک هرچه می دهی خرج مراسم می شود ▪️ ▪️ لااقل "این‌جسمِ‌عریان‌مانده" را..،دفنش کنید نامروَّت ها کسی این‌قدر ظالم می شود آن ردا و آن عبا و آن عمامه بس نبود... کهنه پیراهن مگر جزو غنایم می شود!؟ شاعر: ┄┅═══••↭••═══┅┄ زمزمه از وقتی که به کام من ، یه ذره تربتت نشست دست خودم نبود تویِ دلم محبتت نشست عمری از اون روز تا حالا ، گریه می کنم ... تا نبریم به کربلا ، گریه میکنم ... گریه میکنم ... تو اشک بده منم برات ، گریه می کنم ... بارون میشم روی لبات ، گریه می کنم . برات قتیل العبرات ، گریه می کنم تا زخم بشه پلکِ چشام گریه میکنم تا خوب بشه زخمِ تنت تا خون نیاد از بدنت برای تشنه کشتنت حسین وای یه وقتی عذرمو نخوای ، درسته که خیلی بدم به درد هیچی نخورم ، سینه زنی که بلدم با یا حسین یا زینبا ، سینه میزنم . با ضربِ نعل مرکبا ، سینه میزنم . سینه میزنم تا سینه ام بشه کبود ، سینه میزنم ... به یاد مقتل از وجود ، سینه میزنم ... که شمر رو سینۀ تو بود ، سینه میزنم اشک چشام بشه روون ... اینا همش کار دله ، اگه کبوده بدنم با لَاطِمَاتِ الْخُدُودِت من چرا لطمه نزنم؟ به یاد مادر به صورتم ، لطمه میزنم ... بر خورده بد به غیرتم ، لطمه میزنم ... لطمه میزنم ... از بین کوچه تا حرم ، لطمه میزنم ... من ارثِ زینب میبرم ، لطمه میزنم ... فقط نه اینجا محشرم ، لطمه میزنم ... ____ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ قَالَ: «حَجَجْتُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ فَقُلْتُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَوْ نُبِشَ قَبْرُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ -علیهما السلام- هَلْ کَانَ یُصَابُ فِی قَبْرِهِ شَیْ‌ءٌ؟ فَقَالَ: یَا ابْنَ بُکَیْرٍ مَا أَعْظَمَ مَسَائِلَکَ إِنَّ الْحُسَیْنَ مَعَ أَبِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَخِیهِ فِی مَنْزِلِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَعَهُ یُرْزَقُونَ وَ یُحْبَرُونَ وَ إِنَّهُ لَعَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ مُتَعَلِّقٌ بِهِ یَقُولُ: یَا رَبِّ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى زُوَّارِهِ وَ إِنَّهُ أَعْرَفُ بِهِمْ وَ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ وَ مَا فِی رِحَالِهِمْ مِنْ أَحَدِهِمْ بِوُلْدِهِ وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى مَنْ یَبْکِیهِ فَیَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ یَسْأَلُ أَبَاهُ الِاسْتِغْفَارَ لَهُ وَ یَقُولُ أَیُّهَا الْبَاکِی لَوْ عَلِمْتَ مَا أَعَدَّ اللَّهُ لَکَ لَفَرِحْتَ أَکْثَرَ مِمَّا حَزِنْتَ وَ إِنَّهُ لَیَسْتَغْفِرُ لَهُ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ خَطِیئَهٍ عبد اللَّه‌بن‌بکیر با امام صادق (ع) گفتگو می‌کرد. در ضمن گزارش این گفتگوی طولانی آمده است که راوى مى‌گوید: محضر امام عرض کردم: اى پسر رسول خدا اگر قبر حضرت حسین‌بن‌على را نبش کنند، در قبر به چیزى برخورد مى‌کنند؟ حضرت در جواب فرمودند: «چه سؤال بزرگى کردى، حضرت حسین با پدر و مادر و برادر بزرگوارشان در منزل رسول خدا بوده و جملگى با آن حضرت از روزى خدا بهره‌مند مى‌شوند و در خصوص آن جناب باید بگویم که حضرتش بر سمت راست عرش چنگ زده و به درگاه الهى عرض مى‌کند: «یا ربّ أنجز لی ما وعدتنى (آنچه را به من وعده دادى روانما)» و آن حضرت به زوار خود نگریسته و به آن‌ها و به اسماء ایشان و اسماء پدرانشان و آنچه در خورجین و بارشان است، آگاه‌تر از خودشان به فرزندانشان است و نیز آن جناب به گریه‌کننده‌گانش نظر فرموده و براى آن‌ها طلب آمرزش نموده و از پدر بزرگوارشان درخواست استغفار براى ایشان مى‌کنند و خطاب به کسانى که برایشان گریه مى‌کنند، مى‌فرمایند: اى کسى که گریه مى‌کنى اگر بدانى خداوند چه [پاداشی] برایت آماده نموده، مسلما سرور و شادى تو بیشتر از حزن و اندوهت مى‌گردد و قطعا خدای تعالی تمام گناهان و لغزش‌های تو را به‌واسطه این اشکى که ریخته‌‌اى مى‌‌آمرزد.» ..👇👇
. نیزه‌دارت به من یتیمی را داشت از روی نی نشان می‌داد پیش چشمان کودکانت کاش کمتر آن نیزه را تکان می‌داد تو روی نیزه هم اگر باشی سایه‌ات هم‌چنان روی سرِ ماست ای سر روی نیزه!‌ ای خورشید! گرمی‌ات جان به کاروان می‌داد دیگر آسان نمی‌توان رد شد هرگز از پیش قتلگاه... آری به دل روضه‌خوان تو -که منم- کاش قدری خدا توان می‌داد: سائلی آمد و تو در سجده «انّمایی» دوباره نازل شد چه کسی مثل تو نگینش را این‌چنین دست ساربان می‌داد؟ کم‌کم آرام می‌شوی آری سر روی پای من که بگذاری بیشتر با تو حرف می‌زدم آه درد دوری اگر امان می‌داد ✍ .
قبله حاجات همه خلق جهان ... رقیه جان ۲ جانم عمه جان صاحب الزمان ... رقیه جان ۲ انگار که دنیارو دادن به عباس وقتی تورو تو بغلش میگیره تموم قافله این و میدون بگی عمو‌ ، عمو برات میمیره همه دلخوشی سقایی رقیه چقدر شبیهة الزهرایی رقیه حاجت یه عالم و از بابات میگیری کافیه یه بار بگی بابایی رقیه ای جانم رقیه ستاره ء قبيله ء هاشميان … رقيه جان٢ نائبه ء عقيله ء هاشميان … رقيه جان٢ دشمنتم حاجت ازت مى گيره اينو همه ديدن هزار مرتبه منكر توست شبيه اون كسى كه خورشيدو مى بينه و ميگه شبه مهر تو داده سر و سامانم رقیه مینویسم عشق و میخوانم رقیه گریه هات کاخ یزیدو وقتی بهم ریخت عمه زینبت میگفت ای جانم رقیه ای جانم رقیه کاشکی بیایم تو حرمت سینه زنان ... رقیه جان۲ دور ضریحت بخونیم رقیه جان ... رقیه جان۲ فاطمهء سه سالهء حسينى تربت تو بوى مدينه ميده تُو حرمت زائرا ناخودآگاه سلام ميدن به مادر شهيده به فدای حرم زیبای رقیه عشق تو بزرگترین سرمایه رقیه اربعین برات ما رو میدی همیشه به نیابتت میریم مشایه رقیه ای جانم رقیه
رباعی دلباخته اش اهل نظر خواهد شد ازفیض حضور باخبر خواهد شد این شور محبت حسین ابن علی است هر کس که چشید تشنه تر خواهد شد
علیه‌السلام 🔹ذکر مکرر🔹 از جنس حیدر است رجزها که از بر است با یا علی همیشه دهانش معطر است در وصف او کتاب فراوان نوشته‌اند دیگر نوشته‌اند که این مرد، دیگر است در آسیاب کوفه نکرده‌ست مو سفید او پیر پای منبر اولاد حیدر است بر دست اگر که نیزه بگیرند، سربلند در دست اگر که تیغ بگیرند، او سر است با سنگ و تیر و نیزه و شمشیر آمدند حق داشتند، جبهه‌شان نابرابر است! تیغ از غلاف خویش اگر در بیاورد تنها خودش به منزلۀ چند لشکر است با تیغ در غلاف، به میدان قدم گذاشت گفت آن‌که پای پس کشد از مرد کمتر است حاشا نفس نفس بزند پیر کارزار! این‌ها نفس نفس که نه، ذکر مکرر است وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست دیدند شیر معرکه دیگر کبوتر است.. وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست معلوم بود فکر لب خشک اصغر است وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست پیچید بوی سیب... وَ این بیت آخر است 📝
🚩بند اول: رسیده ماه روضه ی غم تو پیچیده عطر سیب ماتم تو خدا رو شکر بازم میبینه چشام، محرم تو سوز و آوازم، محرم رازم تا عرش اعلا، بال پروازم دنیا و عقبام، توی دستاته سرنوشتم رو با تو میسازم ای روشنیه راه، بی تو میشم گمراه صلی الله علیک، یا ابا عبدالله جانم یا ثار الله 🚩بند دوم: تو روضه ها میخوام ازت همیشه بیام زیارتت نگی نمیشه اگه که نوکرت نیاد حرمت، دیوونه میشه شاه و اربابم، مهر و مهتابم از غم دوریت، خیلی بی تابم بسکه دل تنگت، هستم آقا با یاد کربلا، شب ها میخوابم ای درمون دردم، دور تو میگردم عمرم رو با عشقت، تو هیئت سر کردم جانم یا ثار الله 🚩بند سوم: غلام تو شدن سعادتمه مدال عزت و ارادتمه همین حسین حسینه روی لبم، عبادتمه نور توحیدم، تنها امیدم جونم رو آخر، واسه تو میدم پشت و پناه و، دلسوزم بودی هر جا افتادم، هر جا لغزیدم ای آروم جونم، پای تو میمونم زندگیمو آقا، به لطفت مدیونم جانم یا ثار الله
خورشیدِ من آمدی شبانه قدری بغلم کن عاشقانه نشناختمت در اول کار نفرین خدا به این زمانه کی زیر گلوت را عزیزم اینطور بریده ناشیانه تقصیر حرارت تنور است این سوختگی زیر چان ه امروز شبیه موی تو سوخت آن موی بلند دخترانه اوضاع مناسبی ندارم چه خوب که آمدی شبانه من که همه عمر رفته بودم تنها به مجالس زنانه رفتم وسط شرابخواران کَت بسته، به زورِ تازیانه ” بَر” خورده به من، چرا نبوده؟ ! برخوردِ کسی مودبانه من دختر شاه عالمینم دادند ولی به من اعان ه در راه، شتر تکان نمیخورد خوردم کتکی به این بهانه هر بار طناب را کشیدند خوردیم زمین دانه دانه من سیر غذا نخوردم اما خوردم دل سیر تازیانه افتاد سرت ز روی شاخه افتاد سرم به روی شانه هر سنگ که بر سر تو میخورد میکرد به سمت ما کمان ه از خاطر من نمیرود… نه … آن ضربه ی چوب وحشیان ه سالم لب من ، لب تو زخمی؟ ! واللهِ که نیست عادلان ه دیگر ز سفر بدم میاید کِی می بری ام پدر به خان ه دیدی که ز شب هراس دارم خورشیدِ من آمدی شب گروه شعر یا مظلوم