#یا_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
اي كاش ميشد پيش ما مادر بماند
مادر بماند نور پيغمبر بماند
تنها نمي ماند پدر با بودن او
يارب مدد دلگرمي حيدر بماند
از واژه ي ديوار و در بيزار هستم
رد ميشوم تا روضه هاي در بماند
پيش گل ما غنچه ي نشكفته اي بود
حق اش نبود اين غنچه كه پرپر بماند
لعنت به آنكه پيش ما زد مادرم را
تا مدتي را گوشه ي بستر بماند
پهلو،كمر،بازو،سر او درد دارد
بايد دو چشمم تا قيامت تر بماند
فكر خودش كه نه،به فكر ماست مادر
محسن فدائي كرد تا اصغر بماند
زحمت نكش من پيرهن لازم ندارم
بگذار تا بي پيرهن پيكر بماند
بگذار اصلأ موي من آشفته باشد
پس مادري هايت براي سر بماند
در خانه ي خولي برايم مادري كن
اي كاش تا آن روزها مادر بماند...
#محسن_صرامی
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
خواستم دست تو را باز نمایم که نشد
پا به پای تو در آن کوچه بیایم که نشد
همه همدست شدند دست خدا را بستند
خواستم این گره کور گشایم که نشد
ریختند بر سر من، دست زتو بردارم
هر چه کردم نکنند از تو جدایم که نشد
سعی کردم که به پیش تو نیفتم به زمین
قنفذ آنقدر زد، انداخت زپایم که نشد
دست خود را به در سوخته حائل کردم
جان شش ماهه خود حفظ نمایم که نشد
حیف شد بعد سه ماهی گل من وا می شد
می شد امروز بخوابد روی پایم که نشد
خواستم زودتر از این بروم نزد پدر
زینب اینقدر دعا کرد برایم که نشد
دست بشکسته اگر یاری زهرا می کرد
میشد این قطره اشک تو شفایم که نشد
به همین پهلوی بشکسته حلالم کن علی
خواستم دست تو را باز نمایم که نشد
یک کوچه و یک نگاه تار و کم سو
مسمـارِ در و غـلاف و تیغ و بازو
حق دارد، اگر که مـادرم میگیرد
یک دست به دیوار و یکی بر پهلو
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
زهرا كه بود بار مصيبت به شانه اش
مهمان قلب ماست غم جاودانه اش
درياى رحمت ست حريمش، از آن سبب
فلُك نجات تكيه زده بر كرانه اش
شب هاى او به ذكر مناجات شد سحر
اى من فداى راز و نياز شبانه اش
ہلَّ ه كه با شهادت تاريخ، كس نديد ﻠﻠ
آن حق كُشى كه فاطمه ديد از زمانه اش
مى خواست تا كناره بگيرد ز ديگران
دلگير بود و كلبه احزان، بهانه اش
تا شِكوه ها ز امّت بى مهر سر كند
ديدند سوى قبر پيمبر، روانه اش
طى شد هزار سال و، گذشت زمان نبرد
گرد ملال از در و ديوار خانه اش
افروختند آتش بيداد آن چنان
كآمد برون ز سينه زهرا زبانه اش
آن خانه اى كه روح الامين بود مَحرمش
يادآور هزار غمست آستانه اش
گلچين روزگار از آن گلبن عفاف
بشكست شاخه اى كه جدا شد جوانه اش!
شرم آيدم ز گفتنش، اى كاش مى شكست
دستى كه ماند بر رخ زهرا نشانه اش!
تنها نشد شكسته دل از ماتمش، على
درهم شكست چرخ وجود استوانه اش
« شفق » #غفورزاده
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مدح_مرثیه
اصل و فرع آفرینش درخور ذاتش نبود
هیچکس شایستهی درک مقاماتش نبود
ذکر یافاطر همان آیینهی یافاطمه است
جوهر فهم بشر یارای اثباتش نبود
سورهی کوثر برابر با تمام سورههاست
فرصتی اما برای شرح آیاتش نبود
بانی عالم کجا و زندگی بر روی خاک ؟
عالم خاکی که در سطح ملاقاتش نبود
عرشلبریزِ سکوت و سرد از تسبیحبود
گوشهی خانه اگر سوز مناجاتش نبود
او دعایش شامل همسایهها هم شد ولی
در مدینه هیچ کس فکر مراعاتش نبود
زخمهایش ترجمان بیکسی مرتضاست غصههای مادر از درد جراحاتش نبود
روضهسنگینمیشود با واژههای روضهاش
کاش حرف از کوچه و میخِ در و آتش نبود
#محمدحسن_بیات_لو
#یا_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
ساعت گريه رسيده است عبادت كافي ست
ذكر يا فاطمه عشق است رياضت كافي ست
هست در فاطميه رزق محرم پنهان
وقت آن است بگوئيم كه غربت كافي ست
روضه ي فاطميه واقعأ احياگر ماست
حرص جنت به دلم نيست كه هيئت كافي ست
غيرتي لطف بفرما كه براي گريه
يكي از اين همه انواع مصيبت كافي ست
ما خجالت زده ي صورت نيلي توايم
فكر ما را نكن اينقدر محبت كافي ست
زحمت اينقدر نكش حضرت ام الحسنين
يك نخ از چادر فضه به شفاعت كافي ست
روضه ات جاي خودش،مادري ات كشته مرا
محض مرگ من شرمنده خجالت كافي ست...
.
#محسن_صرامی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#بر_دشمن_مرتضی_علی_لعنت
#یا_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
فاطمه هستي حق بود كه تكرار نشد
چشم حق بود كه در ديدن حق تار نشد
فاطمه كيست؟همان باعث خلق دو جهان
خلق جز خاطر او احمد مختار نشد
بود علي فاطمه و فاطمه هم بود علي
مهر او خرج كسي جز شه ابرار نشد
او همان حبل متين است كه حق فرموده
آنكه زد چنگ به اين حبل گرفتار نشد
ديد آزار فقط از در و از همسايه
با وجودي كه دمي باعث آزار نشد
گر چه از درد نمي رفت به خواب اين مدت
كسي از درد و غم فاطمه بيدار نشد
ديد مشغول نگاه است به مادر زينب
پا شد اين بار ولي دست به ديوار نشد
از خدا جاي شفا مرگ خودش را ميخواست
روي پا از غم او حيدر كرار نشد...
.
#محسن_صرامی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#بر_دشمن_مرتضی_علی_لعنت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#امام_زمان_عج
#غزل
کدامین ماه بین ابر و من ، پا درمیانی کرد
در این ظلمت چراغی نیست تا آن را نشانی کرد
من از تاریکی شبهای بی تو سخت می ترسم...
زمینم را نگاه روشن تو آسمانی کرد
درخت سبز عُمرم زرد شد از ماتم دوری
بهار باغ من را سردیِ هجران خزانی کرد
به غیر از خانهی تو هر کجا رفتم ، ردم کردند
نمیدانی چه با قلبم غمِ نامهربانی کرد
به لطف اشک شُستم گرد و خاک کُلبهی دل را
برای میهمان باید چُنین خانهتکانی کرد!
تمام شُهرت دلداده وابسته به دلدار است
زلیخا را تبِ عاشقکُشِ یوسف ، جهانی کرد
رَقَم های گناهانم ، رَمَق را بُرده از جانم...
نباید در مسیر قُلّه حسِّ ناتوانی کرد!
کلام هرزِ من هر روز روحت را میازارد
چگونه می توان در پیشگاهت بددهانی کرد؟
شکستم ، لـه شدم ، مُردم ، تو بودی زنده ام کردی
دمِ گرمت مرا دلبستهی این زندگانی کرد
سر پیری سرم را روی زانوی خودت بگذار
اَقلّاً این دم آخر بگویند او جوانی کرد !
خدا رحمت کند بابابزرگِ روضهخوانم را
صدای حزنآلودش مرا صاحبزمانی کرد
پسر تنها در آغوش پدر آرام می گیرد
به قدر بوسه ای باید محبّت را عیانی کرد !
دل دیوانهام میل شبستان نجف کرده
ضریحش مستم از انگورهای آنچنانی کرد
" علیٌّ حُبُّهُ جُنَّه ، قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه... "
برای مرتضی اینگونه باید مدح خوانی کرد
پُر از زخمم ، دوایِ دردِ من ششگوشه ی شاه است....
دل عاشق چه عشقی در کنار یار جانی کرد
تو را جان گُلِ هجده بهارِ مرتضی ، برگرد
همان یاسی که سیلی چهره اش را ارغوانی کرد
▪️
علی با چشم خود می دید زَجرِ " ذابَ لَحْمی" را...
گمانم مادر ما را همین غم استخوانی کرد
#بردیا_محمدی
#در_فراق_صاحب_الزمان_عج
#دیماه۱۴۰۱
پروانه صفت با غم تو سوخته ام من
چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من
لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار
جانا تو بیا دست از این فاصله بردار
ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم
چندی است که دیوانه و حیران تو باشم
من سائلم و دست به دامان تو هستم
بیمار توام ، چشم به درمان تو هستم
دیدی که سر راه تو بر خاک فِتادم
بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم
جز خال لب صورت تو در نظرم نیست
یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست
مجنونم و هر لحظه گرفتار تو گشتم
خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم
مَپسند که از کوی تو آواره شوم من
در راه رسیدن به تو بیچاره شوم من
گر رُخ بِنمایی همه جا یار تو گردم
من مشتریِ یوسفِ بازارِ تو گردم
ای یوسف گُم گشته ی زهرا مددی کن
حالا که به راه تو نشستم نظری کن
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@mortaza110shahmandi ایتا
#امام_زمان_مناجات
#هذا_یوم_الجمعه
#دوبیتی
ای ناله ی یار دلغمین مهدی جان
آرامش دلهای حزین مهدی جان
در هر سحرجمعه تو را می خوانیم
یابن النجباءالاکرمین مهدی جان
#ابوذر_رئیس_میرزایی
https://eitaa.com/majmaolzakerin135
# مناجات باامام زمان (علیه السلام)
گاهگاهی نگاه من به در است
بر قدمهای یار در سفر است
این گدای قدیمیِ مضطر
سر راهت نشسته منتظر است
چشم امید به لطف تو دارد
ملتمس بر تو در دل سحر است
کاش آقا که دست من گیری
ورنه پایم همیشه در خطر است
هر زمان نام تو به لب آید
از فراقت دو دیده پر گوهر است
گر بیفتم ز چشم تو آقا
همه عمرم فنا و بی ثمر است
کِی شود بر رُخت نظاره کنم
روی تو بِه ز شمس و صد قمر است
زائرم کن به کربلا با خود
ای خوش آن دل که با تو همسفر است
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@mortaza110shahmandi ایتا
.
#امام_زمان
#مناجات_مهدوی_فاطمی8
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
اگرچه از غریبی ات ، پرت شده حواس ها
و نیست در هوای تو ، دل خداشناس ها
هنوز در نماز شب به فکر درد شیعه ای
شده قنوت تو دعا ، برای ناسپاس ها
چقدر گریه جای ما، چقدر توبه جای ما
به دوش توست از چه رو تمامی تقاص ها
بیا و جان ببخش این نگاه بی تو مرده را
که بشنوی ز اشک ما، حدیث التماس ها
نگاه مرده ای که از قصور دائمش شده
حضور تو میان ما، شبیه ناشناس ها
چقدر ادّعا ولی ، همیشه بی سعادتیم
که زیر سایه ات چنین فقیر یک زیارتیم
اگر هنوز شام ما، سحر به نور تو نشد
هنوز کوچه های ما ،پُر از عبور تو نشد
دلیل فاصله شده گناه سینه های ما
که سینه های ما دمی اسیر شور تو نشد
چه انتظار و ندبه ای،که آخر توسّلات
حوائج دل همه ،فقط ظهور تو نشد
چقدر روبه روی تو ،گناه کرده منتظِر
کسی به فکر غربت دل صبور تو نشد
حواس شیعه نیست که ،غریب این زمانه کیست
به قول مادرت کسی،شکسته دل تراز تو نیست
دوباره مجلس عزا دوباره خون جگر شدی
دوباره بی قرار آن ندای پشت در شدی
میان شعله مادرت خلیل را صدا زده
تو بی گمان شنیده ای ،که دست بر کمر شدی
گریز روضه های تو همیشه حرف کوچه شد
و بعد آن چو مادرت،همیشه محتضر شدی
میان کینه دیده ای ،جسارت غلاف را
میان کوچه شاهد جفای چل نفر شدی
غریب غائب از نظر، بیا امام منتَظَر
که با ظهور تو شب ِ غم علی شود سحر
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#فاطمیه
#مناجات_مهدوی_فاطمی7
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه والشریف
ای قرار ِقلب شیدا در کجا جویم تو را
ای بهشت آرزوها در کجا جویم تو را
فاطمیه آمده شد تازه زخم هجر تو
ای به زخم دل مداوا در کجا جویم تو را
روز وشب هستی تو ناظر بر گناهانم ببخش
رحمت باری تعالی' در کجا جویم تو را
شیعه مظلوم است بی تو،ای معزّالمؤمنين
ای همه دارایی ما در کجا جویم تو را
حسرت دیدارت آقا برده از دیده قرار
کی کنم رویت تماشا در کجا جویم تو را
در میان نوکرانت ،من نبینم بی کسی
ای بیابان گرد تنها! در کجا جویم تو را
محرم مسمار در شد، سینه ی یار علی
ای جواب آه زهرا در کجا جویم تو را
از جفای قوم ظالم،کشته شد جدّت حسین
تشنه در بین دو دریا،در کجا جویم تو را
شد کنار مقتل او روبه روی زینبین
بر سر عمّامه دعوا در کجا جویم تو را
بسته شد دستان زینب،همسفر شد با عدو
شد کتک جای تسلّی' در کجا جویم تو را
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#فاطمیه