#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #هجوم
آشوب فتنه در مدینه قائله انداخت
دیوار بیت وحی را از شاکله انداخت
آتش زبانه می کشید از خانه ی مولا
این شعله ها در آسمان ها ولوله انداخت
دنیا به عاشق ها همیشه سخت می گیرد
مابین زهرا س و علی ع هم فاصله انداخت
جای غلاف تیغ بر بازوی مادر ماند
یک دست او را از قنوت نافله انداخت
آن دست که با ریسمان دست علی را بست
در کوفه دور دست زینب سلسله انداخت
ثانی ملعون در مدینه ظلم کرد اما
در کربلا تیر جفا را حرمله انداخت
#محمدحسین_مهدی_پناه
#حضرت_زینب_شهادت
تا که کهنه پیرهن در دستهایم جا گرفت
نیمه ی ماه رجب هم بوی عاشورا گرفت
روضه خوانت بوده ام یک سال و نیم ای بی کفن
از صدای ناله ی زینب دل دنیا گرفت
گودیِ زیر دو چشمم! یادگار گودی است
تا که شمر آمد به مقتل کار دل بالا گرفت
جای سالم در تنت پیدا نکردم، لا جرم
خواهر غمدیده ی تو بوسه از رگ ها گرفت
هر کسی در کربلا از هر کجایی کینه داشت
انتقام خویش را از ما بنی الزهرا گرفت
دست نامحرم به روی خواهرت تا شد بلند
بر فراز نیزه خون چشمان سقا را گرفت
تا که بر گهواره ی نیزه بخوابد اصغرت
مادر بی شیرخواره نغمه لالا گرفت…
#محمدحسین_مهدی_پناه
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_ولادت
با آمدنت ام بنین غوغا کرد
دیدند تو را نذر بنی الزهرا کرد
دست تو علی! چهار شعبان بوسید
کاری که حسین! روز عاشورا کرد…
#محمدحسین_مهدی_پناه
#مناجات_باخدا
شمیم عفو خدا بر مشام میآید
برای زخم گنه، التیام میآید
اگرچه بندگیام ناقص است و ناچیز است
ز سوی حضرتحقّ، بار عام میآید
بخواه؛ هرچه که خواهی از آستان کریم
دوباره مرغ اجابت به بام میآید
ملائکه همه چشمانتظار ما بودند
ز عرش و فرش، طنین سلام میآید
اگرچه طعمهی شیطان برای مؤمن هست
اگرچه نفس به همراه دام میآید
بناست پاک شود نامهی گناهانم
اگر که از من شرمنده، نام میآید
چه روشن است دل من در این شب تاریک
برات رفتن تا کربلام میآید
و تا دوباره بگرییم از غم جانکاه
گریز مرثیه از سمت شام میآید
گرسنه است به ویرانه دختری
امّا ز خانهها همه بوی طعام میآید
#محمدحسین_مهدی_پناه
#مناجات #آخر_شعبان
#امام_حسین_علیه_السلام
سرمایه آه و این همه عصیان مرا ببخش
دردم گناه و توبه چو درمان مرا ببخش
یاغی نیَم به حال غریبان ترحمی
باز آمدم به حال پریشان مرا ببخش
یک عمر گفته ام که سریع الرضا تویی
امشب بحق شاه خراسان مرا ببخش
با این بلا که آمده، مرگ است بیخ گوش
کم گوشمالی ام بده! الآن مرا ببخش
شاید که عمر من به شب قدر، قَد نداد!
پس در همین لیالی شعبان مرا ببخش
گریه برای کشته ی بی سر سلاح ماست
محض همین نوای حسین جان مرا ببخش
...
زینب به ناله گفت الا یا اخا الغریب:
ای مانده زیر پای ستوران مرا ببخش...
با چادرم نشد که تنت را کفن کنم
ای پاره پاره پیکرِ عریان، مرا ببخش
#محمدحسین_مهدی_پناه
#مناجات_با_خدا در #شب_سوم #ماه_مبارک_رمضان
شمیم عفو خدا بر مشام میآید
برای زخم گناه التیام میآید
اگر چه بندگیام ناقص است و ناچیز است
ز سوی حضرت حق، فیض عام میآید
بخواه هر چه که خواهی از آستان کریم
دوباره مرغ اجابت به بام میآید
ملائکه همه چشم انتظار ما بودند
ز عرش و فرش، طنینِ سلام میآید
اگرچه طُعمهی شیطان برای مؤمن هست
اگرچه نفس به همراه دام میآید...
بناست پاک شود نامهی گناهانم
اگر که از منِ شرمنده نام میآید
شدم غریب در این قعرِ چاه تنهایی
برس به داد خدایا! صِدام میآید؟...
چه روشن است دل من در این شب تاریک
برات رفتن تا کربلام میآید
و تا دوباره بگرییم از غمی جانکاه
گریز مرثیه از سمت شام می آید
::
گرسنه است به ویرانه دختری اما
ز خانهها همه بوی طعام میآید...
#محمدحسین_مهدی_پناه
#امیرالمومنین_ع_شام_غریبان
بر قبلهی آفتاب میریخت تراب
با چشم پُر از گلاب میریخت تراب
امشب چه گذشت بر دل خون حسن
بر روی ابوتراب میریخت تراب
#محمدحسین_مهدی_پناه
#امام_زمان_مناجات
روشنى بخشِ شب تار نيامد چه كنم
رفت عمر من و دلدار نيامد چه كنم
قلب من مخزن الأسرار فراقش باشد
حضرت ِمطلع الأنوار نيامد چه كنم
"عجل الله تعالى فرجه" مى خوانم
حجتِ مطلقِ دادار نيامد چه كنم
شور اين سينه ى شيدا به كجا خيمه زده؟
نور اين ديده ى خونبار نيامد چه كنم
درد بى صاحبى و غصه ى بى مولايى
واى از اين دو خبر از يار نيامد چه كنم!
هجر او بند شد و پاى سلوكم را بست
چاره ى عبد گرفتار نيامد چه كنم
با كلاف دلم عمريست پى اش مى گردم
يوسف من سر بازار نيامد چه كنم
من ز هجران رخش اشك فشاندم هر شب
گريه ام نيز كه به كار نيامد چه كنم!
آن غلامم كه شدم چشم به راهش اما
شهريارم كه به دربار نيامد چه كنم
ذوالفقار علوى منتظرِ خون خواهى است
وارث حيدر كرار نيامد چه كنم
آتش درد كشد شعله و مادر گويد:
مرهم داغى مسمار نيامد چه كنم
روضه كرب و بلا شعر مرا جمع كند
گفت زينب كه علمدار نيامد چه كنم
#محمدحسين_مهدى_پناه
تبریکِ وصالشان ز دادار رسید
از سفرهیشان به خلق بسیار رسید
حق، فاطمه هست و مرتضی حقدار است
ای شکر خدا که حق به حقدار رسید
دلدار علی نداشت، دلدار آمد
غمخوار علی نداشت، غمخوار رسید
#محمدحسين_مهدى_پناه
#حضرت_رقیه_شهادت
از زخم مانده بر تن طفلت نشانه ها
شعله ور است از دل زارم زبانه ها
دختر اگرچه از سر مهر و لطافتش
دارد همیشه با پدرش عاشقانه ها…
دیگر گذشته ام به هوایت ز جان خود
از بس گرفته ام ز نبودت بهانه ها
مویم سفید و گونه ی سرخم سیاه شد
بی تو شکست حرمت سبز جوانه ها
نایی نمانده است مرا بهر پا شدن
مویی نمانده است مرا بهر شانه ها
بابا سه ساله ی تو گرسنه به خواب رفت
بوی طعام گرچه می آمد ز خانه ها…
بابا عجیب! مجلس ختم تو گرم بود
«طفل یتیم و تسلیت تازیانه ها»
اما عجیب!هر شب ویرانه سرد بود
بی تو گذشت سخت به ما نازدانه ها
#محمدحسین_مهدی_پناه
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ بْنُ الْکَاهِلِ الْأَسَدِیّ( علیه اللعنة)بِسَهْمٍ، فَوَقَعَ فِی نَحْرِهِ فَذَبَحَهُ…
و شاید زبان حال سیدالشهدا (ع)
در گودی قتلگاه با شش ماههاش این بود:
ای صورت قرص ماهت آیینهی من
دشمن چو گرفت در دلش کینهی من
یک تیر سهشعبه رفت در حنجر تو
یک تیر سهشعبه رفت در سینهی من…
#محمدحسین_مهدی_پناه
#لعنت_بر_یزید #تبری
#رباعی
ما نزد عقيلة العرب محبوبيم
چون خصم يزيد و شامىِ مغضوبيم
اى آنكه زدى چوب به لبهاى حسين
صد چوبه ى لعن بر سرت مى كوبيم
#محمدحسین_مهدی_پناه