#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
در بساط ما بجز غم نیست، از ما غم بخر
خوبوبد فرقی ندارد پیش تو، درهم بخر
اهل تو هستیم، اهل کمفروشی نیستیم
ما زیاد آوردهایم، اما تو از ما کم بخر...
دم به دم از داغ تو دم میزنیم و دلخوشیم
لطف کن از این همه اندازهی یکدم بخر
جنس نامرغوب در هرحالتی بیمشتریست
جنس خوبی نیستیم، اما تو ما را هم بخر
چشم ما دریا به دریا در غم تو گریه کرد
تو از این دریای بیپایان ما نمنم بخر
ما اگر اهل شما باشیم آدم میشویم
پس تو ما را لااقل اهلی کن و آدم بخر
مادرم شوق محرم را به من آموخته است
اول این ماه میگوید؛ "برو پرچم بخر..."
#مجتبی_خرسندی
#ورود_به_ماه_محرم
قسم به ساحتِ شعری که خورده است به نامم
قسم به عطر غریبی که میرسد به مشامم
قسم به تکتک این واژههای دست به سینه
که رنگ و بوی خدا را گرفته است سلامم
سلام من به دو تا ماهِ تا همیشه فروزان
سلام من به محرم، سلام من به امامم...
سلام من به کسی که فقط به خاطر اشکم
مرا رسانده به جایی که دوزخ است حرامم...
چه اسمهای بزرگی گرفته دور و برش را
به حیرتم که در این بین خویش را چه بنامم
چگونه پیش «حبیب» ادعا کنم که حبیبم؟
چگونه پیش «غلام» ادعا کنم که غلامم؟
پیام من غزل است و به لطف گوشۀ چشمش
رسیده است به گوش تمام خلق پیامم
بدون شک غزل من به لطف او شده گیرا
قسم به مطلعِ نابم، قسم به حُسن ختامم...
#حسین_طاهری
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
پیش از آنی که عزادار مُحّرم باشی
سعی کن در حرمش مُحرم و مَحرم باشی
خاک از حُرمت ششگوشۀ او حرمت یافت
گر شَوی خاک رهش قبلۀ عالم باشی
گرچه نیکوست به اندوه و غمش ناله زدن
سعی کن زینت این روضه و پرچم باشی
همره زمزم اشکی که تو را بخشیدند
میتوان مُحرم بیت الله اعظم باشی
شادی هردو جهانت به خدا تأمين است
گر در این ماه عزا همسفر غم باشی
خوش به حال تو «وفایی» که خدا خواسته است
در همه حال عزادار مُحّرم بـاشی
#سیدهاشم_وفایی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
شادی هر دو جهان بیتو مرا جز غم نیست
جنت بیتو عذابش ز جهنم کم نیست
در دم مرگ اگر پا به سرم بگذاری
عمر جاوید به شیرینی آن یکدم نیست..
تا خدایی خدا هست، لوای تو به پاست
زآنکه جز دست خدا، حافظ این پرچم نیست
هم خدا داند و هم عالم و آدم دانند
که به جز رایت عشق تو در این عالم نیست..
ملک هستی همه ماتمکدۀ توست حسین
جایی از ملک جهان خالی از این ماتم نیست
گوهر اشک عزای تو به هر کس ندهند
اهرمن را شرف داشتن خاتم نیست
گریه بر پیکر مجروح تو باید همه دم
که جراحات تنت را به از این مرهم نیست
تو به جا ماندی و ظالم اثرش هم شد محو
پایۀ ظلم که در دار جهان محکم نیست
سائل توست کسی کز تو، تو را خواهد و بس
آنکه شد طالب تو در طلب دِرهم نیست
داد مظلومی تو ملک خدا را پر کرد
عالمی نیست که با یاد غمت، دَرهم نیست..
#غلامرضا_سازگار
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
در راه عشق میخرم از جان بلای تو
خلقی اسیر حلقهی زلف دو تای تو
دلها صفا گرفته همه از صفای تو
عالم پناه میطلبد از سرای تو
خون خدا تویی و خدا خونبهای تو
ای روز و شب دخیل غمت روزگار ما
روشن به ذکر نام تو شد، شام تار ما
ای آبرو و عزّت ما اعتبار ما
تنها تو رهنمای طریقی و یار ما
هر صبح و شام، ذکرِ لب ما، ثنای تو
بانی اشک، علت شور و نوا، حسین مشکل گشای دردِ دل بی دوا حسین
عبد خدا و فانی راه خدا حسین
کشتی عشق، راه نجات از بلا حسین
اسلام را بقا ز تو و کربلای تو
گفتی که اشکِ دیدهی ما مرهم غم است
هرچه کنیم گریه به پای غمت کم است
تنها نه یک دهه، همه سالم محرم است
عمر مفید، وقف تو بودن دمادم است
والله نیست در دل ما جز هوای تو
عمری به پای روضهی تو کارم آه بود
کارم عزا برای شه بی سپاه بود
از لطف دوست اشک دو چشمم به راه بود
همواره آرزوی منِ روسیاه بود
کی قسمتم شود که بمیرم برای تو؟
روزی که ماند یکه و تنها و بی سپاه
اهل حرم اسیر حرامی و بی پناه
زینب به سرزنان ز روی تل کشید آه از زیر نیزههای شکسته به قتلگاه
آمد به گوش زینب کبری صدای تو
از عطر سیب دشت بلا پر شمیم بود
موی سرش به نیزه به دست نسیم بود
آتش به خیمههای بدون حریم بود این کی سزای حضرت شاه کریم بود
باید که مرد پای غمت در عزای تو
#وحید_دکامین
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_شهادت
#ورود_به_ماه_محرم
داغ تو در سراچۀ قلبم چه میکند؟
در این فضای کم غم عالم چه میکند؟
دل موکبیست وقف پذیرایی از غمت
در موکبم امیر دو عالم چه میکند؟
چشمی که از شنیدن نام تو اشک ریخت
در روضهها و مجلس ماتم چه میکند؟
اشکی که آتش دل ما را فرو نشاند
پیداست با لهیب جهنم چه میکند!
آنکس که صبح و شام برای تو خون گریست
با رؤیت هلال محرم چه میکند؟
زهرا تمام مدت حمل تو گریه کرد
شادی چنین ظهور کند، غم چه میکند؟
زینب رشیده بود و کنار غمت خمید
پس مادر تو با کمر خم چه میکند؟
احمد که تاب دیدن بغض تو را نداشت
با دیدن مصیبت اعظم چه میکند؟
نوح و خلیل و موسی و عیسی چه کردهاند؟
یا رب ببین پیمبر خاتم چه میکند؟
در قتلگاه تو دل درندگان شکست
تنهایی تو با دل آدم چه میکند؟..
چشمانم از خجالت لبهایت آب شد
در دشت خشک، قطرۀ شبنم چه میکند؟
بیش از هزار و نهصد و پنجاه و چند گل!
با لالهزارِ زخم تو مرهم چه میکند؟
#هادی_جانفدا
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
از خود عرش به افلاک نظارت دارد
این حسین است که این قدر رعیت دارد
اختیار دل ما هست به دستان خودش
هر که در مجلس او آمده دعوت دارد
حرم اوست به هر جا که به او گریه کنند
كربلایش به خدا این همه وسعت دارد
دل ما هست حسینیهی دربست حسین
این حسینیه به ارباب ارادت دارد
خرج هیئت شده سرمایهی نوکرهایش
نوکر اینگونه به بازار تجارت دارد
روز محشر که غنیمت نخرند از آدم
پیرهن مشکی ما هست که قیمت دارد
گریه کردیم برایش که خودش فرموده
اشک چیزیست که بر زخم طبابت دارد
صبح تا شب به تنش زخم رسید از همهسو
قدر هفتاد و دو مذبوح جراحت دارد
نه که ماییم فقط پای عزاداری او
بین گودال بلا فاطمه هیئت دارد
چشم امید همه هست به دست کرمش
ساربان آمده انگار که حاجت دارد
دست جمعی به سرش ریختهاند این مردم
همه رفتند ولی شمر سماجت دارد
خنجرش زیر گلو را نبُرید و دیدند
از قفا میبرد از بس که لجاجت دارد
#مهدی_قربانی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
هم آسمان به شوق حریمت پیاده است
هم چشم بی قرار زمین سمت جاده است
جان داده است این دل همچون کویر را
این اشکها که در غم تو بی اراده است
ای نبض جان ما شده در هر طپش حسین
این قلب بی ولای تو بی استفاده است
من خانهزاد ایل و تبار شما شدم
سرمایهام محبت این خانواده است
دیگر کسی شبیه تو پیدا نمیشود
همچون حسین، مادر گیتی نزاده است
وقتی که فاطمهست خریدار اشکها
مُردن برای نم نم این غم چه ساده است
شهد وصال جای خودش، تحت قبهات
طعم دعا برای فرج فوق العاده است
::
ذکر فرج زیاد بخوانید چون ظهور
در ایستگاه سبز دعا ایستاده است
#منصوره_محمدی_مزینان
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
در کوچه باغها خبری از بهار نیست
بر شاخهها، نشانهای از برگ و بار نیست
هجدههزار نامه برایت نوشتهاند
اما به خط هیچ کدام اعتبار نیست
هر چه نوشتهاند، دروغ است جان من!
در این بلاد، عاشق چشم انتظار نیست
نقشه کشیدهاند برای گلویتان
قتلم عزیز فاطمه پایان کار نیست
قتلم عزیز فاطمه آغاز ماجراست
برگرد از این مسیر، دلم را قرار نیست
در وا نمیکنند روی میهمان خویش
انگار قحطی است! کسی سفرهدار نیست
ای باغبان گ! عطش به کمینت نشسته است
جای شکوفههای تو این خارزار نیست
از آب هم مضایقه دارند کوفیان
بر تشنهکام دادن آب افتخار نیست
میترسم از خیانت این کوفهی خراب
در راه یاریات قدمش استوار نیست
از یاد برده است وفای به عهد را !
برگرد که مقید قول و قرار نیست
بعد از علی چه بر سر این شهر رفته است؟!
برگرد که غریبکشی ننگ و عار نیست
#وحید_قاسمی
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
مکر کوفی نظام میگیرد
تیغ را از نیام میگیرد
آفت بی بصیرتی دارد
کشتهها از قیام میگیرد
دل دوباره به سکهها دادند!
فتنه دارد قوام میگیرد
شکم بندگان دنیا را
لقمههای حرام میگیرد
عُمرسعد از عُبیدالله
قولِ جاه و مقام میگیرد
شمر از شیخِ جاهل این شهر
حُکم قتلِ امام میگیرد
نیزهسازی حریص، مزدش را
نرخِ بازار شام میگیرد
حرمله بین حُجرهها قیمت
از کنیز و غلام میگیرد
زخم صفین و نهروان انگار
کربلا التیام میگیرد
کوفه با کشتن سفیر تو
از علی انتقام میگیرد
کاش میشد مدینه برگردی!
دل به یادت مدام میگیرد
غصهی خواهرت به جانم ریخت!
کوچه را ازدحام میگیرد
#وحید_قاسمی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
خدا را شکر با مهرت عجین شد رنگ و بوی ما
نشان از دین و آیین تو دارد خلق و خوی ما
به هر سو شاخ و برگی هرز میبرد و بحمد الله
به دستت باغبانی شد درخت آرزوی ما
سر و روی سیاه ما کجا و این سرافرازی
سیاهی محرم بود که شد آبروی ما
دلا من که نمیدانم تو شاید خاطرت باشد
غبار ماتمش از کی نشسته در گلوی ما
خودش ما را به سوی خود کشید اما ببین امروز
کشیده تخت و تاج هر دو عالم را به سوی ما
کجا دیدی که صاحب خانه دنبال گدا باشد
که او یک عمر هر شب آمده در جستجوی ما؟!
تو آن شاهی که عاشق کم نداری از گداهایت
تو آن عشقی که جاری گشتهای در مو به موی ما
دعا کن با تو پایان گیرد این آغاز شور انگیز
به آغوشت رسد ای کاش راه پیش روی ما
فقط نام تو پایان میدهد این درد دلها را
الا شيرينترين حُسن ختام گفتگوی ما ...
#حسین_حمیدی
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
مکر کوفی نظام میگیرد
تیغ را از نیام میگیرد
آفت بی بصیرتی دارد
کشتهها از قیام میگیرد
دل دوباره به سکهها دادند!
فتنه دارد قوام میگیرد
شکم بندگان دنیا را
لقمههای حرام میگیرد
عُمرسعد از عُبیدالله
قولِ جاه و مقام میگیرد
شمر از شیخِ جاهل این شهر
حُکم قتلِ امام میگیرد
نیزهسازی حریص، مزدش را
نرخِ بازار شام میگیرد
حرمله بین حُجرهها قیمت
از کنیز و غلام میگیرد
زخم صفین و نهروان انگار
کربلا التیام میگیرد
کوفه با کشتن سفیر تو
از علی انتقام میگیرد
کاش میشد مدینه برگردی!
دل به یادت مدام میگیرد
غصهی خواهرت به جانم ریخت!
کوچه را ازدحام میگیرد
#وحید_قاسمی