|⇦•سرها به نیزه رفت..
#روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده #شبِ_شام_غریبان_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
راوی نوشته است غروبی غریب بود
سرها به نیزه رفت، طلوعی عجیب بود
راوی نوشته است که آتش زبانه زد
در خیمه گاه گشت و، فقط تازیانه زد
زن ها و بچه ها که گناهی نداشتند
جز بوته های خار، پناهی نداشتند
هر کس دوید از طرفی بین خار و خس
خاکستری ز خیمه به جا مانده بود و بس
پیچیده بود در دلِ آن دشت، آهشان
آتش شبیه شمر شد و بست، راهشان
آتش شبیه دست، سوی گوشواره رفت
آنگاه سمت غارتِ یک گاهواره رفت
اگر گهواره را پس داده بودند
دلش خوش بود با طفلِ خیالی...
راوی نوشته است که آن جسمِ چاک چاک
در آفتاب ماند دو روزی به رویِ خاک
وامحمداه !
این کشتهٔ فتاده به هامون حسینِ توست
«حسین...»
#شاعر: دکتر محمدمهدی سیار
@babolharam_netShab11Moharram1402[02].mp3
زمان:
حجم:
31.35M
|⇦•سرها به نیزه رفت....
#روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده #شام_غریبان_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
زمان:
حجم:
813.3K
نوحه ظهر عاشورا، وداع #زنجیرزنی
تنهاترین بی یاورم
خواهرم زینب
فرمانده ی بی لشکرم
خواهرم زینب
روز هجران شد زینب ای زینب
دیده گریان شد زینب ای زینب
روز اجرای... عهد و پیمان شد
روز هجران شد زینب ای زینب
در این زمین پر بلا
آه و واویلا
گردد سرم از تن جدا
آه و واویلا
در این زمین پر بلا
آه و واویلا
گردد سرم از تن جدا
آه و واویلا
با لب عطشان خواهر ای خواهر
می روم میدان خواهر ای خواهر
تیغ و خنجر را می شوم مهمان
با لب عطشان خواهر ای خواهر
شد کهنه پیراهن به تن
زینب ای زینب
جسمم نمی گردد کفن
زینب ای زینب
در این زمین پر بلا
آه و واویلا
گردد سرم از تن جدا
آه و واویلا
لحظه ی آخر آمد ای خواهر
حق نگهدارت دختر مادر
می روم حالا سوی قربانگاه
می شوم کشته ساعتی دیگر
شمر لعین بی حیا
زینب ای زینب
بُرَّد سرم را از قفا
زینب ای زینب
در این زمین پر بلا
آه و واویلا
گردد سرم از تن جدا
آه و واویلا
خیمه هایم را پاسبانی کن
با زبان خود جان فشانی کن
دخترانم را جای مادر باش
با عزیزانم مهربانی کن
من آخرین رزمنده ام
زینب ای زینب
از زندگی دل کنده ام
زینب ای زینب
در این زمین پر بلا
آه و واویلا
گردد سرم از تن جدا
آه و واویلا
#هادی_همتی
#عاشورا #وداع #زنجیرزنی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
12.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلی الله علیک یااباعبدالله سلام کربلایی های عزیزو بزرگوار این روضه رو خوب گوش کنید خواهشن تنهایی گوش کنید دل بدین خدا خیرتون بده اشکاتون سرازیر شد😭 ....یا صاحب الزمان آجرک الله
#آجرک_الله_یا_مولانا_یا_صاحب_الزمان
#پست_ویژه
#پیشنهاد_دانلود
شولوغه سرت
جلو چشم زینبت کجا بردنت
شولوغه سرت
میکشه زینبتو کتک خوردنت
شولوغه سرت
تا اینجا میاد
بمیرم صدای خس خس حنجرت
جلو چشم من
با پا بردنت با نیزه آوردنت
شولوغه سرت
یعده دور مقتل
یه عده دور زینب
یعده توی گودال
چه خبر شده امشب
یعده تازیونه
یعده نیزه دارن
یعده دارن واسه
زدنت سنگ میارن
بند دوم
نداری امان
هی به دور مقتلت میرن و میان
نداریم امان
عده ای دنبال زن و بچه هان
نداریم امان
نداری امان
سر تو گوشه ای پیکرت گوشه ای
نداریم امان
افتاده ساقی لشکرت گوشه ای
نداریم امان
میخونم مهل المهلا
شاید برگردی مولا
هرچند میدونم اینو
اربن اربایی حالا
دیدی زدن زینب رو
دیدم بیحالت کردن
دیدی بستن دستامو
دیدم پامالت کردن
بند سوم
دیگه وقتی نیست
دنبال طفلا باید باشم من
کمک کن حسین
دستامو بگیر که پاشم من
کمک کن حسین
ولی کی تورو
کمکت کنه که پاشی مولا
اخه جابجا
شده تکه های تو واویلا
واویلا حسین
دست رو سرم میگیرم
وا محمدا میگم
گوشوار دخترها رو
به حرومیا میدم
حالا باید آماده
باشم واسه بازارا
ای وای ای وای از کوچه
ای وای ای وای از صحرا
#خادم_زینب
#شور
#شور_گودال
#عاشورا
#شورروضه
#شور_مقتلی
#ظهر_عاشورا
#اجرک_الله_یا_بقیت_الله (اقا شرمندم)
بزرگواران حواستون باشه تو هر مجلسی اجرا نشه ان شاالله (مسولیت اجرای این شور پای خودتون) روضه مکشوفه و بنده با احتیاط سعی میکنم واردش بشم
#شور_مقتلی
#گودال
#جدید
جمع شدن دورش
تک و تنها بود و حلقه زدن دورش
با عصا و نیزه و سنگ اومدن دورش
جمع شدن دورش
نه امون داره
نه دیگه دست و پاهای مولا جون داره
دست خالی مونده و حرمله کمون داره
نه امون داره
سنگ خورده پیشونیش
داره میره از حال
میندازنش بدجور
با لگد تو گودال
خون قلبش داره
میریزه رو خاکا
من میگم وا اَخاه
اون میگه وا اُماه
وای غریب اقام غریب اقام غریب اقام
بند دوم
شد تنش پا مال
من رو سر میزنم و شمر و سنان خوشحال
خولی با خورجینش اومد وسط گودال
شد تنش پا مال
جمعیت دیدم
کِی بریدن سرشو من نفهمیدم
حتی نالشو تو قتلگاه نشنیدم
جمعیت دیدم
ادم نه ادم نه
گُرگا گُرگا گُرگا
ریختن توی گودال
واویلا واویلا
بالای گودالش
دعوا بود دعوا بود
تو کیسه ی اونا
هم خیلی چیزا بود
بند سوم
میدویدم من
همه چیزو برده بودن و رسیدم من
روی خاکا خودمو میکشیدم من
میدویدم من
چادرم پارست
وا نکن چشماتو که معجرم پارست
نبینی زینبو که تو صحرا اوارست
چادرم پارست
تو نیزه میخوردی
من سیلی میخوردم
تو زیر پا بودی و
من داشتم میمردم
کو عمامت داداش
انگشتت انگشتت؟
اعضای جسمت کو؟
کی اینجوری کُشتت؟
#خادم_زینب
#شور_روضه_ای
#شور_لطمه
#عصر_عاشورا
#غروب_عاشورا
یاصاحب الزّمان 😭