🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام خاص
👇تخصیص عام با مفهوم
آیا می توان عامی که از منطوق کلام فهمیده می شود را به واسطه خاص که از مفهوم کلام به دست می آید تخصیص زد یا خیر؟ یعنی #عام_منطوقی مقدم است و باید خاص مفهومی را کنار گذاشت یا اینکه #خاص_مفهومی مقدم است؟
مثال 1️⃣
🔹مریم داشت با عروسک¬هاش بازی می کرد و امیر-پسرعموش- رو بازی نمی داد، می گفت مامانم گفته «#فقط با دخترا بازی کن».
🔹ولی امیر می گفت: «مامانت بهت گفت با #همه_بچه ها بازی کن». 🔹اما مریم می گفت: «آره، ولی بعدش بهم گفته فقط با دخترا بازی کن» منم با تو بازی نمی کنم، مامانم دعوام می کنه.
🔹امیر هم دیگه چیزی نگفت و ناراحت شد و رفت پیش زن عموش گفت چرا به مریم گفتی با پسرها بازی نکنه ... .
👈منم که داشتم دعوای این دو دختر عمو، پسرعمو رو نگاه می کردم، خندم گرفته بود که چه جالبه اینها دارن کلی قاعده اصولی رو جاری می کنن و هر دو هم بهش پایبندن.
👈دیدم که یه #عامی هست (با #همه_بچه_ها بازی کن) ولی مادر بعدا اون را با #مفهوم این جمله «#فقط با دخترا بازی کن» که مفهومش عبارت است از «با پسرها بازی نکن» تخصیص زده.
یعنی مادر مریم جمله (با همه بچه ها بازی کن) را به واسطه این مفهوم (با پسرها بازی نکن) تخصیص زده.
✅چقدر جالب است که هم یک مادر ناخودآگاه این قواعد را به کار گرفته و هم مریم و امیر خردسال این قواعد را متوجه شده و به آن عمل می کنند.
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_صغروی_عام
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام خاص
مثال2️⃣
جمله ی #عامی هست « #همه_آبها پاک هستند» و یک جمله هست که «#اگر آب کُر باشد به صرف ملاقات نجس نمی شود» که #مفهومش این است که «اگر آب قلیل باشد به صرف ملاقات نجس می شود». حال آیا می توان با این مفهوم«اگر آب قلیل باشد به صرف ملاقات نجس می شود» آن عام منطوقی «همه آبها پاک می باشند» را تخصیص زد یا خیر؟
⁉️لازم است در اصول این بحث را دنبال کنیم تا وقتی در قرآن و روایات با چنین مواردی مواجه شدیم ببینیم که چه باید کرد.
📣نظر علماء
1️⃣آیت الله مظفر: مفهوم خاص (چه موافق و چه مخالف) می تواند منطوق عام را تخصیص بزند.
2️⃣آیت الله سبحانی: مفهوم موافق عام را تخصیص می زند ولی مفهوم مخالف اینطور نیست، بلکه هر کدام (از عام یا مفهوم مخالف) اظهر باشد همان مقدم است و اگر هیچکدام اظهر نباشند، کلام مجمل می شود.
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_صغروی_عام
@Qabasat
👌نحو را کاربردی یاد بگیرید
🌺اولین کانال تخصصی نحو
به جای چند کتاب، یک کتاب را خوب بخوانید و نحو را کاربردی یاد بگیرید.
https://eitaa.com/joinchat/3737649200C929d332cc9
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام خاص
👇تخصیص عام با مفهوم
مثال1️⃣
پدر در کلام عامی فرموده «#هر_لباسی خواستی بخر» و در کلام دیگرش هم فرموده «#فقط لباس ایرانی بود، بخر» که #مفهوم_حصر جمله دوم عبارت است از اینکه «لباس خارجی نخر». عام دلالت می¬کند «هر لباسی خواستی بخر» ولی مفهوم خاص دلالت می¬کند «لباس خارجی نخر».
⁉️در این موارد آیا می توان عامی که از منطوق کلام فهمیده می شود را به واسطه خاص که از مفهوم کلام به دست می آید تخصیص زد یا اینکه باید خاص مفهومی را کنار گذاشت؟
مثال 2️⃣
جمله ی عامی هست « #همه_آب_ها پاک هستند» و یک جمله هست که «#اگر آب کُر باشد به صرف ملاقات نجس نمی شود» که #مفهومش این است که «آب قلیل به صرف ملاقات نجس می شود». حال آیا می توان با این مفهوم «آب قلیل به صرف ملاقات نجس می شود» آن عام منطوقی «همه آبها پاک می باشند» را تخصیص زد یا خیر؟
⁉️ پس سؤال این است که؛ وقتی یک #خاص_مفهومی در مقابل #عام_منطوقی قرار گرفت، آیا خاص مفهومی مقدم است و عام منطوقی را تخصیص می زنیم یا عام منطوقی مقدم است و خاص مفهومی را کنار می¬گذاریم؟
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_صغروی_عام
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام خاص
👇تخصیص عام با مفهوم
مثال 3️⃣
🔹مریم داشت با عروسک¬هاش بازی می کرد.
🔹امیر-پسرعموش- رو بازی نمی داد، می گفت مامانم گفته «#فقط با دخترا بازی کن».
🔹ولی امیر می گفت: «مامانت بهت گفت با #همه_بچه_ها بازی کن». 🔹اما مریم می گفت: «آره ولی بعدش بهم گفته فقط با دخترا بازی کن» منم با تو بازی نمی کنم، مامانم دعوام می کنه.
🔹امیر هم دیگه چیزی نگفت و ناراحت شد و رفت پیش زن عموش گفت چرا به مریم گفتی «با پسرها بازی نکنه.»
📌من هم که داشتم دعوای این دو دختر عمو، پسرعمو رو نگاه می کردم، خندم گرفته بود که چه جالبه اینها دارن کلی قاعده اصولی رو جاری می کنن و هر دو هم بهش پایبندن.
🔹دیدم که یه #عامی هست (با #همه_بچه_ها بازی کن) ولی مادر بعدا آن کلام #عام را با #مفهوم این جمله «#فقط با دخترا بازی کن» که مفهومش عبارت است از «با پسرها بازی نکن» تخصیص زده.
🔹چقدر جالب است که هم یک مادر ناخودآگاه این قواعد را به کار گرفته و هم مریم و امیر خردسال این قواعد را متوجه شده و به آن عمل می کنند.
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_صغروی_عام
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام خاص
👇تخصیص عام با مفهوم
✅لازم است در اصول این بحث را دنبال کنیم تا وقتی در قرآن و روایات با چنین مواردی مواجه شدیم ببینیم که چه باید کرد.
📣نظر علماء
1️⃣آیت الله مظفر: مفهوم خاص (چه موافق و چه مخالف) می تواند منطوق عام را تخصیص بزند.
2️⃣آیت الله سبحانی: مفهوم موافق، عام را تخصیص می زند ولی مفهوم مخالف، عام را تخصیص نمی زند، بلکه هر کدام (از عام یا مفهوم مخالف) اظهر باشد همان مقدم است و اگر هیچکدام اظهر نباشند، کلام مجمل می شود.
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_صغروی_عام
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام خاص
👇تخصیص قرآن با خبر واحد
مثال1️⃣
در سوره نساء آیه 11 می¬فرماید خداوند می فرماید: #همه_فرزندان ارث می¬برند « يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي #أَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ»، ولی روایت می¬فرماید « لا ميراث #للقاتل» یعنی پسری که قاتل پدرش باشد، از پدرش ارث نمی¬برد.
⁉️آیا در این موارد روایت مقدم است و باید با روایت #عموم_قرآن یعنی #أولاد را تخصیص زد یا #عموم قرآن مقدم است و باید از ظهور خبر واحد دست کشید؟
مثال 2️⃣
یا آیه 130 سوره عمران می¬فرماید ربا بین همه مردم حرام است « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَأْكُلُوا الرِّبَا» اما در روایات ربا بین پدر و پسر جایز شمرده شده است؟
آیا باید #عموم_قرآن (همه مردم) را تخصیص زد یا نه؟
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_صغروی_عام
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام خاص
👇تخصیص قرآن با خبر واحد
✅نکته:
قرآن به واسطه خبر متواتر بالاتفاق تخصیص می خورد ولی در اینکه آیا قرآن با خبر واحد تخصیص می خورد یا نه، بین علماء اختلاف است.
📣نظر عماء
نظر آیت الله مظفر و آیت الله سبحانی: خبر واحد مقدم بر ظاهر آیه است و قرآن را تخصیص می زند.
🔹آیت الله سبحانی در الموجز نظرشان را اعلام نکرده اند ولی ظاهر الموجز این است که تخصیص قرآن با خبر واحد را جایز می دانند زیرا دو دلیل برای جواز تخصیص قرآن با خبر واحد ذکر می کنند که فقط یکی را رد می کنند.
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_صغروی_عام
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام خاص
👇دوران بین تخصیص و نسخ
عام و خاص از نظر تاریخ صدور 5 حالت دارند:
1️⃣ تاریخ هر دو معلوم است و عرفا همزمان می باشند. 👈خاص مخصص عام است.
2️⃣ تاریخ هر دو معلوم است و زمان عام جلوتر از خاص است.👈 خاص مخصص عام است. چه خاص قبل از عمل به عام وارد شده، باشد و چه بعد از عمل به عام وارد شده باشد.
3️⃣تاریخ هر دو معلوم است و زمان خاص جلوتر از عام است. 👈خاص مخصص عام است. چه عام قبل از عمل به خاص وارد شده باشد و چه بعد از عمل به خاص وارد شده باشد.
4️⃣تاریخ هر دو مجهول است. 👈خاص مخصص عام است.
5️⃣تاریخ یکی معلوم و دیگری مجهول است. 👈 خاص مخصص عام است.
خلاصه اینکه بنابر نظر آیت الله مظفر، هر 5 حالت، خاص مخصص عام است و عام را تخصیص می زند، نه اینکه عام ناسخ خاص باشد و خاص را نسخ کند.
آیت الله سبحانی این بحث را مطرح نکرده اند. و فقط خود نسخ را توضیح داده اند.
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام خاص
👇دوران بین تخصیص و نسخ
مسؤول مجموعه بهم زنگ زد داری میای خیلی زود 20 تا دفتر با مدادرنگی و خودکار بخر، #هر_مارکی هم که شد فرقی نمی کنه.
🔹داشتم می خریدم که دیدم همه دفترها و مداد رنگی هایی که مغازه¬دار داده، خارجی اند. یادم افتاد که مسؤل مجموعه قبلا گفته بود «نباید برای مجموعه دفتر، مدادرنگی و خودکار #خارجی بخری».
🔹به مسؤل مجموعه زنگ زدم تا بپرسم، ولی گوشی رو برنمی داشت. به ذهنم اومد که این جمله امروزش (هر مارکی شد فرقی نداره) عام است و جمله ای که قبلا گفته بود (یعنی حق نداری خارجی بخری) خاص است. پس باید با خاص عام رو تخصیص بزنم و نباید مداد خارجی بخرم. بعدش به خودم گفتم نکنه با این عام امروزش خواسته از خاصی که اول سال گفته بود دست بردارد و اون رو نسخ کند؟
⁉️دیدم تو اصول این بحث مطرح شده که خاص رو با عام نسخ کنیم یا اینکه باید عام را به واسطه خاص تخصیص بزنیم. «دوران بین نسخ خاص و تخصیص عام» چیکار باید بکنم.
به نظر شما باید به خاص عمل کنیم یا اینکه می تونم به عام هم عمل کنم.
حالا این بحث رو با هم مرور کنیم تا شما در مواجه با آیات و روایات بدانید چه باید بکنید.
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_صغروی_عام
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام خاص
👇دوران بین تخصیص و نسخ
عام و خاص از نظر تاریخ صدور 5 حالت دارند:
1️⃣ تاریخ هر دو معلوم است و عرفا همزمان می باشند. 👈خاص مخصص عام است.
2️⃣ تاریخ هر دو معلوم است و زمان عام جلوتر از خاص است.👈 خاص مخصص عام است. چه خاص قبل از عمل به عام وارد شده، باشد و چه بعد از عمل به عام وارد شده باشد.
3️⃣تاریخ هر دو معلوم است و زمان خاص جلوتر از عام است. 👈خاص مخصص عام است. چه عام قبل از عمل به خاص وارد شده باشد و چه بعد از عمل به خاص وارد شده باشد.
4️⃣تاریخ هر دو مجهول است. 👈خاص مخصص عام است.
5️⃣تاریخ یکی معلوم و دیگری مجهول است. 👈 خاص مخصص عام است.
خلاصه اینکه بنابر نظر آیت الله مظفر، هر 5 حالت، خاص مخصص عام است و عام را تخصیص می زند، نه اینکه عام ناسخ خاص باشد و خاص را نسخ کند.
آیت الله سبحانی این بحث را مطرح نکرده اند. و فقط خود نسخ را توضیح داده اند.
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_صغروی_عام
@Qabasat
image_2021-12-08_21-34-40.png
97.5K
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید
مثال 1️⃣
🔹مادر کارت پولش را به علی داد و به او گفت با برادرت باهم برید نفری یه بستنی بخرید و بخورید.
🔹رفتن مغازه علی گفت بیا نفری یه بستنی 10 هزار تومنی بخریم. ولی حمید گفت: مامان دعوا می کنه، بیا 3 هزارتومنی بخریم.
🔹علی هم گفت مامان که نگفت #بستنی_ارزون بخرید!! اگر می خواست که ما ارزان بخریم می گفت «#بستنی_ارزان بخرید» حالا که #کلی گفته «#بستنی بخرید» معلوم هست که قیمتش براش فرقی نداره، خیالت راحت باشه، اگرم مامان گفت چرا 10 هزار تومنی خریدی، می گیم شما که چیزی نگفتی. آخر سر هم دو تا بستنی هزاری خریدن و خوردن.
⁉️به نظر شما حق داشتن بستنی 10 هزار تومنی بخرن؟ اینکه علی می گفت که مامان به طور کلی و بدون قید گفته بستنی بخرید، اینها می تونستن که هر بستنی رو بخرن یا اینکه باید مثلا بستنی ارزون رو بخرن؟ آیا مادر می تونه بچه ها رو توبیخ کنه که چرا بستنی گران خریدید؟
مثال2️⃣
🔹مادر به بچش می گه پسرم برو «#نون بخر»
🔹وقتی پسر رفت ره نون بخره، وسط راه تو ذهنش میاد که نکنه مادرم آبگوشت گذاشته و نون سنگک می خواد. ولی بعد پیش خودش می گه، اگر مادرم یه نون خاصی مثل سنگک می خواست و مد نظرش بود، می گفت، پس حالا که نگفته معلوم هست که هر نونی گرفتم، فرقی نداره.
✅در این موارد همه مردم همینطور هستند وقتی کلامِ کلی وجود داشت و بند و بیلی نداشت، بر اساس همان کلامِ کلی عمل می¬کنند و دنبال قید و بند خاصی نمی¬گردند.
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_مطلق_مقید
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید
مثال3️⃣
مادر به بچه¬اش می¬گوید گوجه، خیارشور، نوشابه، قرص فلافل، سس و #نان بخر.
علی با اینکه نان لواش و سنگک نزدیک خانه است از آنها خرید نمی-کند و می رود سرخیابان تا #نان_باگت_و_ساندویچ تهیه کند. چون می گه درست است که مامان به طور #کلی گفت نان بخرید ولی چون کنار گوجه، خیارشور، نوشابه، قرص فلافل، سس گفت نان بخرید پس معلوم می شه که منظور مامان نون باگت و ساندویچ است.
✅انصافا از مادرتان یا پدر یا شخص دیگری که اصول نخوانده بگویید اگر کسی بگوید برو گوجه،خیارشور،سس،فلافل و نان بخر. به نظر شما منظور او از نان چه نانی هست؟ می بینید که به شما می گن منظورش نان باگت و ساندویچ است.
👈همانطور که از مثال ها معلوم شد، اگر کلام کلی وجود داشته باشد گاهی مردم به همان کلام کلی عمل می کنند مانند مثال 1و2 و گاهی با اینکه کلام کلی گفته شده است ولی به آن کلام کلی عمل نمی¬کنند مانند مثال 3.
📣این مطالبی که در علم اصول می¬خوانیم مطالب سخت و عجیبی نیست، اگر نگاه کنیم می¬بینیم که اینها در مردم کوچه بازار وجود دارد. اصول می¬خوانیم تا هم این موارد را به طور دقیق بشناسیم، و هم ادله آنها را یاد بگیریم.
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_مطلق_مقید
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید
👈تعریف مطلق و مقید
چیزی که اطلاق و رهایی داشته و بدون قید باشد را مطلق گوییم و اگر دارای قید باشد، مقید است. مثلا «#نان» مطلق است ولی «#نان_بربری»، یا «#نان_گرم» مقید است.
👈فرق عام با مطلق:
1️⃣مطلق یعنی آزاد از قید ولی عام یعنی فراگیر.
2️⃣عام فقط به لحاظ افراد است مانند «کل العلماء یا العلماء» ولی مطلق هم به لحاظ افراد است که به آن «افرادی» گویند و هم به لحاظ حالت و احوال است که به آن «احوالی» مثلا «العالم» یعنی «یک عالمی» اطلاق دارد ولی عمومیت ندارد. منظور از اینکه اطلاق احوالی دارد یعنی عالم در هر حالتی که باشد، چه خواب، چه بیدار، چه در حال گناه و چه در حال عبادت.
3️⃣ عموم به واسطه وضع دلالت بر عمومیت و فراگیری دارد. مثلا «کل» و دیگر ادات عموم برای رساندن عمومیت وضع شده اند.
ولی اطلاق به واسطه وضع دلالت بر عموم نمی کند بلکه به واسطه قرینه (مقدمات حکمت) بر شمول و فراگیری دلالت دارد. مانند «ال» که بر سر اسم مفرد می آید مثل «العالم».
4️⃣ در مطلق، «طبیعت» مورد نظر است نه افراد و لذا در مقام امتثالِ مطلق، همینکه یک فرد از افراد طبیعت را امتثال کند، کافیست. ولی در عام، «افراد» مورد نظر است، مدنظر بودن افرد در عام نیز انواعی دارد که یا همه افراد مدنظر هستند مانند عموم استغراقی و مجموعی، یا بعضی از آنها مدنظر متکلم هستند؛ مانند عموم بدلی.
5️⃣ در عام غالبا استغراق مطرح است ولی در مطلق بیشتر بدلیت منظور است.
🔹نکته: عام می تواند به لحاظ حالات افراد خود مطلق باشد. مثلا در جمله «کل علماء را اکرام کن»، علماء در این مثال نسبت به اینکه در خواب باشد یا در عبادت یا در گناه اطلاق دارد و باید همه ی علماء را در هر حالیکه باشند، اکرام کرد.
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_مطلق_مقید
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید
👈الفاظ مطلق
باید الفاظ مطلق را بشناسیم تا هر گاه این الفاظ در آیات و روایات وجود داشت و قرینه بر اطلاق هم وجود داشت (یعنی مقدمات حکمت تمام بود) بتوان از آنها اطلاق گرفت و نظر دین را به دست آورد، که این الفاظ عبارتند از؛
1️⃣ اسم جنس
اسم جنس مانند اسد و انسان و بقر که وضع شده اند برای ماهیت بی قید.
2️⃣ علم جنس
علم جنس مرادف اسم جنس است با این فرق که با علم جنس، معامله معرفه می شود ولی با اسم جنس معامله نکره می شود. أسد و ثعلب اسم جنس می باشند ولی اُسامه و ثعالة علم جنس می باشند.
3️⃣ مفرد معرف به «ال»
منظور از «ال» در این بحث که از علائم اطلاق می باشد، فقط «ال» جنس است مانند «اکرم العالم» نه استغراق و نه عهد.
4️⃣ نکره
نکره مانند «اکرم عالماً» وضع شده است برای طبیعت مقید به قید وحدت چون نکره اسم جنسی است که تنوین دارد که اسم جنس دلالت بر طبیعت می کند و تنوین نیز دلالت بر قید وحدت می کند.
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_مطلق_مقید
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید
👇تلازم اطلاق و تقیید
مثال2️⃣
مهمان وارد منزل شده و پدر به فرزندش به طور مطلق می گوید برو #میوه بخر، اینجا که پدر زشت بود جلوی مهمان قید بزند و بگوید «#میوه_ارزان بخر» آیا
1️⃣ پسر می توان به اطلاق کلام پدر تمسک کند و حتی میوه گران بخرد و بگوید چون پدر قید نزده است پس کلامش اطلاق دارد،
2️⃣یا اینکه باید بگوید درست است که در کلام پدر قید نبوده ولی چون نمی توانسته تقیید بزند پس این عدم تقیید دلیل بر اطلاق نیست.
✅برای پاسخ به این سؤال این بحث در اصول مطرح است که بین اطلاق و تقیید چه رابطه ای وجود دارد؟ آیا رابطه بین آنها ملکه و عدم ملکه است یا تناقض می باشد.
❇️ ثمره این بحث این است که در این مواردی که تقیید ممکن نیست، اگر بگوییم رابطه اطلاق و تقیید از قبیل ملکه و عدم ملکه است، اطلاق گیری نمی تواند بکند ولی اگر کسی رابطه را از قبیل نقیضین بداند، می تواند اطلاقگیری کند حتی اگر تقیید ممکن نباشد.
مثال 2️⃣
بعض علماء فرموده اند که امکان تقیید عبادات در همان خطاب اول به اینکه به «#قصد_قربت» باشد امکان ندارد، سؤال این است که آیا می توان به عدم تقیید عملی تمسک کنیم و بگوییم که تعبدی نیست و توصلی است، یا اینکه نمی توان؟
📣آیت الله مظفر رابطه بین مطلق و مقید را تقابل ملکه و عدم ملکه می داند.
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_مطلق_مقید
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید
👇منشاء اطلاق چسیت وضع است یا نه؟
منشاء و دلیل پیدا وجود اطلاق وضع نیست، بلکه منشاء آن #مقدمات_حکمت است. زیرا نه اعلام شخصیه مانند «زید»، و نه جملات مانند صیغه «إفعل» و نه اسماء اجناس مانند «انسان» برای اطلاق وضع نشده اند، بلکه اطلاق به کمک مقدمات حکمت به دست می آید.
✅پس باید مقدمات حکمت را توضیح دهیم.
که ان شاء الله فردا عرض خواهیم کرد.
🙏از اینکه چند روز است پیامی در کانال نگذاشته ایم عذرخواهم، عزیزان دعا بفرمایند تا توفیق نوکری از حقیر کم یا سلب نشود.
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_مطلق_مقید
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید
هم لفظ عام و هم لفظ مطلق دلالت بر شمولیت و فراگیری دارند. منتهی نحوه و منشأ دلالت آنها فرق می کند، منشأ دلالت لفظ عام، خود وضع و خود کلمه عام می باشد، مثلا لفظ #کل یا لفظ #جمیع یا لفظ #تمام وضع و ساخته شده اند برای رساندن و دلالت بر شمولیت و عمومیت.
ولی لفظ مطلق اینطور نیست که وضع شده باشد برای شمولیت، بلکه به کمک مقدمات و قرائنی دلالت بر عمومیت می کند، مثلا #اسم_جنس «مانند انسان» یا اسم #نکره «مانند عالمٌ» برای خود معنای انسان و معنای عالم وضع شده اند، نه اینکه برای معنای تمامی افراد وضع شده باشند، ولی وقتی متکلم بدون قید بگوید «انسان» به خاطر مقدماتی که به آن «#مقدمات حکمت» می گوییم دلالت بر شمولیت و فراگیری می کند.
اینجا مثال هایی ذکر می کنیم تا مقدمات حکمت را توضیح دهیم
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_مطلق_مقید
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید
✅مقدمات حکمت
مثال1️⃣
وقتی مادر به پسرش می گوید «#بستنی» بخر، بستنی مطلق است و قید ارزان بودن ندارد، پس می تواند هر بستنی را حتی اگر گران قیمت باشد برای خودش بخرد.
مثال2️⃣
با اینکه پدر در مقابل مهمان ها به طور کلی و مطلق به پسرش گفت «#میوه بخر»، ولی اینجا نمی توان اطلاق گرفت و میوه گران خرید، چون از آنجا که پدر از مهمانان خجالت می کشیده امکان تقیید «میوه» به «#ارزان_قیمت_بودن» نبوده و نمی توانسته قید بزند و شاید به خاطر همین خجالت مطلق گذاشته.
برای مثال شرعی هم گفتیم بعض علماء فرموده اند نمی توان عبادات را در خطاب اول مقید به قصد قربت کرد. در اینجا که امکان تقیید نیست نمی توان اطلاقگیری کرد.
مثال3️⃣
مادر به پسرش می گوید برای خودت «#کفش» بخر و هیچ قیدی هم ذکر نمی کند، ولی چند ساعت بعد به او می گوید «#کفش_گران نخر» که این کلام دوم قرینه و نشانه است که منظور مادر از کلام اول هر کفشی نیست، بلکه فقط «#کفش_ارزان» است. پس در این مثال هم نمی توان اطلاقگیری کرد.
مثال 4️⃣
پسر به پدرش می گه شلوار مشکی بخرم یا آبی؟
پدر هم می گه «#شلواری که خودت دوست داری رو بخر.»
پسر هم میره مغازه و یک شلوار مد روز ساق کوتاه تنگ می خره، و وقتی می ره خونه، پدرش توبیخش می کنه و میگه این چیه خریدی!؟
پسر هم می گه شما خودت گفتی هر چی دوست داشتی بخر.
پدر هم می گه من #از_جهت_رنگش گفتم هر چی دوست داری بخر، ولی #در_مورد_مُدلش که نگفتم هر چی می خوای بخری بخر، این رو پس بده و شلوار سرسنگین بخر.
در این مثال با اینکه پدر در کلامش قید نزده بود که باید از این شلوارها نخرد و کلامش کلی و مطلق بود، ولی نمی توان به اطلاق کلام او تمسک کرد، چون کلام او –همانطور که خود پدر گفته- فقط #از_جهت_رنگ_اطلاق داشته ولی #از_جهت_مدل اطلاق نداشت.
مثال 5️⃣ مثال شرعی
قرآن می فرماید «فَکُلوا مِمّا أمسَکنَ» یعنی می توانید از گوشت صیدی که سگ شکاری آن را صید کرده است بخورید و گوشت آن برای شما حلال است. آیا می توان با تمسک به اطلاق این آیه بگوییم که گوشت صیدی که سگ شکاری آن را صید کرده است نیاز به آب کشیدن ندارد؟
خیر. زیرا آیه نمی خواهد بگوید از همه جهات این گوشت حلال است بلکه آیه فقط در مقام بیان از جهت حلیت شکار است، نه طهارت و نجاست جای گاز گرفتن سگ. پس نمی توان در مورد طهارت اطلاقگیری کرد.
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_مطلق_مقید
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید
✅مقدمات حکمت
در 5️⃣مثالی که ذکر شد فقط از مثال 1 می توان اطلاق گرفت ولی 4 مثال بعدی اطلاق ندارد. پس اینطور نیست که بتوان از همه کلام ها اطلاق گرفت بلکه اطلاق گیری نیازمند مقدمات و شرایطی است که به آنها مقدمات حکمت می گوییم. این مقدمات عبارتند از:
1️⃣اطلاق و تقیید ممکن باشد. یعنی موضوع یا متعلق حکم باید قابلیت اطلاق و تقیید را داشته باشد مانند مثال 1.
و الا اگر امکان تقیید نباشد، آنگاه نمی توان صرفا بخاطر نبود تقیید، اطلاقگیری کرد چون شاید دلیل اینکه متکلم در کلام خود قید را ذکر نکرده است این بوده که تقیید امکان نداشته و برای همین مطلق بیان کرده، نه اینکه واقعا قصد متکلم اطلاق و عدم تقیید بوده باشد. مانند مثال 1.
2️⃣قرینه بر تقیید نباشد مانند مثال 1. زیرا اگر قرینه بر تقیید باشد، کلام مطلق حمل بر مقید می شود مانند مثال 3 که «کفش» حمل بر کفش ارزان شد.
3️⃣متکلم در مقام بیان تمام مرادش باشد. یعنی بخواهد تمام مراد خود را توضیح دهد مانند مثال1. پس اگر گوینده در مقام تشریع یا اهمال باشد، نمی توان اطلاق گرفت. (تشریع یعنی فقط اصل مشروعیت عمل را بیان کند و اهمال یعنی در صدد نیست تمام خصوصیات مطلوب خود را بیان کند) مانند مثال 4و5 که در مقام بیان از همه جهات نیست، مثلا در مثال 4 فقط از جهت حلال بودن و تزکیه در مقام بیان است ولی از جهت طهارت و نجاست در مقام بیان نیست.
4️⃣نبود قدر متیقن در مقام تخاطب
مورد چهارم را بعدا توضیح می دهیم.
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_مطلق_مقید
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید
✅مقدمات حکمت
آیت الله مظفر فقط 3 مورد اول را به عنوان مقدمات حکمت شمرده اند.
آیت الله سبحانی هم فقط 3 مورد آخر را به عنوان مقدمات حکمت شمرده اند.
نکته از آیت الله مظفر و آیت الله سبحانی: اگر شک کنیم که متکلم در مقام بیان هست یا نه؟
اصل این است که در مقام بیان است، مگر اینکه خلافش ثابت شود.
حاصل مقدمات حکمت این است که: هر کلامی که امکان تقیید داشته باشد و متکلم نیز حکیم و متوجه و در مقام بیان و تفهیم باشد اما قیدی نیاورد در این صورت ظهور در اطلاق دارد و بر متکلم و سامع حجت می باشد.
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_مطلق_مقید
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید
👇قدر متیقن در مقام تخاطب
✅گفتیم برای اینکه بتوان از کلامی اطلاقگیری کرد باید مقدمات حکمت فراهم باشد که 4️⃣ مورد آن را ذکر کردیم و حال نوبت به مورد پنجم یعنی قرینه در مقام تخاطب رسیده است.
مثال1️⃣
🔹معلم از اینکه بچه ها #درس نمی خواندن، مقدار زیادی از #درس خواندن و مطالعه #کتب_درسی صحبت کرد و آخر سر هم گفت که بچه ها برای خواندن #کتب وقت بگذارید از این به بعد باید روزانه سه ساعت #کتاب بخونید.
🔹وقتی معلم روز بعد پرسید چند نفر از بچه ها #کتابهای_درسی رو 3 ساعت مطالعه کرده؟ یکی دو نفر از بچه ها روز گفتند ما 3 ساعت مطالعه کردیم، ولی #کتاب_داستان خوندیم چون شما که نگفتید #کتاب_درسی بخونید، شما گفتید #کتاب بخونید و #کتاب_داستان هم کتاب است.
🔹ولی معلم می گفت وقتی من این همه در مورد درس خواندن و کتاب درسی صحبت کردم، پس معلوم می شه که منظورم هر کتابی نیست، بلکه فقط کتاب درسی است.
🔹اینجا حق با معلم است یا دانش آموزان؟؟ خودتان پاسخ دهید؟
مثال2️⃣
🔸پدر بعد از اینکه چند دقیقه از خوبی #لامپ_مهتابی صحبت کرد به پسرش گفت برو #لامپ بخر، و پسر هم رفت و لامپ معمولی خرید.
🔸پدر توبیخش کرد که چرا #مهتابی نخریدی، پسر هم می گفت شما نگفتی که #لامپ_مهتابی، بلکه گفتی لامپ، چه فرقی می کند مهتابی یا غیر مهتابی؟ پدر می گفت وقتی من از #لامپ_مهتابی صحبت کردم، معلوم می شه حتی اونجایی هم که به طور کلی گفتم لامپ بخر، منظورم #لامپ_مهتابی بوده!!
اینجا حق با پدر است یا پسر؟
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_مطلق_مقید
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید
👇قدر متیقن در مقام تخاطب
✅گفتیم برای اینکه بتوان از کلامی اطلاقگیری کرد باید مقدمات حکمت فراهم باشد که 4️⃣ مورد آن را ذکر کردیم و حال نوبت به مورد پنجم یعنی قرینه در مقام تخاطب رسیده است.
مثال1️⃣
🔹معلم از اینکه بچه ها #درس نمی خواندن، مقدار زیادی از #درس خواندن و مطالعه #کتب_درسی صحبت کرد و آخر سر هم گفت که بچه ها برای خواندن #کتب وقت بگذارید از این به بعد باید روزانه سه ساعت #کتاب بخونید.
🔹وقتی معلم روز بعد پرسید چند نفر از بچه ها #کتابهای_درسی رو 3 ساعت مطالعه کرده؟ یکی دو نفر از بچه ها روز گفتند ما 3 ساعت مطالعه کردیم، ولی #کتاب_داستان خوندیم چون شما که نگفتید #کتاب_درسی بخونید، شما گفتید #کتاب بخونید و #کتاب_داستان هم کتاب است.
🔹ولی معلم می گفت وقتی من این همه در مورد درس خواندن و کتاب درسی صحبت کردم، پس معلوم می شه که منظورم هر کتابی نیست، بلکه فقط کتاب درسی است.
🔹اینجا حق با معلم است یا دانش آموزان؟؟ خودتان پاسخ دهید؟
مثال2️⃣
🔸پدر بعد از اینکه چند دقیقه از خوبی #لامپ_مهتابی صحبت کرد به پسرش گفت برو #لامپ بخر، و پسر هم رفت و لامپ معمولی خرید.
🔸پدر توبیخش کرد که چرا #مهتابی نخریدی، پسر هم می گفت شما نگفتی که #لامپ_مهتابی، بلکه گفتی لامپ، چه فرقی می کند مهتابی یا غیر مهتابی؟ پدر می گفت وقتی من از #لامپ_مهتابی صحبت کردم، معلوم می شه حتی اونجایی هم که به طور کلی گفتم لامپ بخر، منظورم #لامپ_مهتابی بوده!!
⁉️اینجا حق با پدر است یا پسر؟
قبل از اینکه جواب را مشاهده کنید، تأمل کنید و خودتان جواب دهید.
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_مطلق_مقید
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید
👇قدر متیقن در مقام تخاطب
پاسخ:
🔹در مثال اول: با اینکه گفته است برای خواندن #کتب وقت بگذارید و قید هم ندارد یعنی کلامش را مقید به #کتب_درسی نکرده است و لفظ کتب هر کتابی را شامل می شود –چه درسی و چه غیر درسی- ولی چون معلم در مورد درس خواندن صحبت می کرد، معلوم می شود که مقصود متکلم از #کتب، #کتب_درسی است، پس حق با معلم است.
🔹در مثال دوم هم با اینکه پدر بدون قید گفته است #لامپ بخر، ولی چون در مقام تخاطب و صحبت کردن از مهتابی بوده، معلوم است که مقصود او #لامپ_مهتابی بوده است نه هر لامپی.
مثال3️⃣
یکی از فقهاء زمان زیادی در اهمیت فقه، فقیه، فقاهت و احکام دین صحبت کرد و بعد از آن فرمود با #علماء همنشین شوید و در گعده های آنها شرکت کنید و علوم آنها را فرابگیرید.
🔹 اینجا با اینکه به طوری کلی فرموده #علماء و آنها را مقید به علمای فقه نکرده است، ولی از آنجا که بحث و تخاطبی که داشت در مورد فقه و فقاهت بود، ملعوم می شود که منظور ایشان مختص #عالم_فقیه است، نه #هر_عالمی، پس نمی توان از کلام ایشان نتیجه گرفت که می توان همنشین #علمای_فلسفه_و_عرفان هم شد و علوم آنها را فراگرفت.
البته حقیر، نوکر علمای فلسفه و عرفان هستم. 😉 قصدم تعریض به این بزرگان دین و حافظ کیان اسلام نیست.
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_مطلق_مقید_مقدمات حکمت
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید
👇قدر متیقن در مقام تخاطب
پاسخ:
🔹در مثال اول: با اینکه گفته است برای خواندن #کتب وقت بگذارید و قید هم ندارد یعنی کلامش را مقید به #کتب_درسی نکرده است و لفظ کتب هر کتابی را شامل می شود –چه درسی و چه غیر درسی- ولی چون معلم در مورد درس خواندن صحبت می کرد، معلوم می شود که مقصود متکلم از #کتب، #کتب_درسی است، پس حق با معلم است.
🔹در مثال دوم هم با اینکه پدر بدون قید گفته است #لامپ بخر، ولی چون در مقام تخاطب و صحبت کردن از مهتابی بوده، معلوم است که مقصود او #لامپ_مهتابی بوده است نه هر لامپی.
مثال3️⃣
یکی از فقهاء زمان زیادی در اهمیت فقه، فقیه، فقاهت و احکام دین صحبت کرد و بعد از آن فرمود با #علماء همنشین شوید و در گعده های آنها شرکت کنید و علوم آنها را فرابگیرید.
🔹 اینجا با اینکه به طوری کلی فرموده #علماء و آنها را مقید به علمای فقه نکرده است، ولی از آنجا که بحث و تخاطبی که داشت در مورد فقه و فقاهت بود، ملعوم می شود که منظور ایشان مختص #عالم_فقیه است، نه #هر_عالمی، پس نمی توان از کلام ایشان نتیجه گرفت که می توان همنشین #علمای_فلسفه_و_عرفان هم شد و علوم آنها را فراگرفت.
البته حقیر، نوکر علمای فلسفه و عرفان هستم ها!! 😉 قصدم تعریض به این بزرگان دین و حافظ کیان اسلام نیست.
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_مطلق_مقید_مقدمات_حکمت
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید
👇قدر متیقن در مقام تخاطب
خلاصه اینکه اگر متکلم در مقام بحث از یک نوع خاصی باشد مثل بحث در مورد خواندن کتب درسی و بعد کلام مطلق و بدون قیدی استفاده کند، آن مقام بحث و تخاطب ایشان قرینه می شود که مراد ایشان همان کتب درسی است نه هر کتابی.
📣 نظر عملاء:
آیت الله مظفر
1️⃣ اگر متکلم می خواهد تمام خصوصیات موضوع حکم را بیان کند 👈 وجود قدر متیقن،مانع اطلاق نیست.
2️⃣ اگر متکلم فقط ذات موضوع را بیان کند ولو مخاطب آن را نفهمد 👈 وجود قدر متیقن مانع اطلاقگیری است برای همین اگر مراد متکلم اطلاق است، باید بگوید که موضوع حکم مطلق است و قید ندارد.
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_مطلق_مقید_مقدمات_حکمت
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید-انصراف
👇انصراف بدوی و انصراف مستقر
به این 6 مثالی که می زنیم دقت کنید آیا این 6 مثال از جهت اطلاق گیری یکسان می باشند.
1️⃣ متکلم بگوید «#علماء را اکرام کن» و بلافاصله بگوید «مگر #علمای_ناصبی را».
2️⃣ پدر بگوید «به جزء #نان_لواش، #نانی بخر».
⁉️آیا اینجا برای لفظ «#علماء» یا «#نان» اطلاق ایجاد شده است و بعدا از بین رفته است یا اصلا اطلاق ایجاد نشده است؟
3️⃣ متکلم بگوید «#علماء را اکرام کن» و بعداز مدت ها بگوید «#علمای_بداخلاق» اکرام نکن.
4️⃣ پدر امشب بگوید «#نان بخر» و فردا بگوید «#نان_لواش نخر».
⁉️در این مثال چطور؟ آیا برای لفظ «#علماء» یا «#نان» اطلاق ایجاد شده است و اگر ایجاد شده است آیا اطلاق باقی مانده است؟
5️⃣ متکلم بگوید «#علماء را اکرام کند» و من پیش خودم احساس می کنم که منظورش فقط #علمای_فقه است، چون غالب علماء، علمای به فقه هستند، و تعداد کمی از آنها علمای اخلاق و فلسفه هستند.
6️⃣ پدر بگوید «#نان بخر» و من پیش خودم احساس کنم که شاید #نان_سنگک باید بخرم نه نان لواش، چون نانوایی سنگک هم نزدیک ما است و هم چند نانوایی سنگک وجود دارد.
⁉️آیا این که در خارج مقدار زیادی از #علماء_فقیه یا #نان_سنگک کنار خانه ما زیاد هست، موجب می شود که بگوم مقصود متکلم از علمای، فقط فقهاء است؟ یا مقصود از نان، نان سنگک است؟
⁉️به نظر شما آیا لفظ #عالم یا #نان از جهت مطلق بودن یا نبود در این 3 مثال فرق می کند یا نه؟
#مقام1_دلیل_بدون_لحاظ_معارض_مطلق_مقید_انصراف
@Qabasat