🏝صبحتبخیرمولایمن🏝
🏝سلامی از درختی خزانزده
به حضرت بهار...
سلامی از بیماری رنجور به حضرت طبیب...
سلامی از یتیمی تنها به حضرت پدر...
سلامی از تشنهای دل غمین به حضرت باران...
سلامی از من به شما....🏝
⚘اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَكَ
اى خدا خود را به من بشناسان كه اگر خود را به من نشناسانی رسولت را نخواهم شناخت.⚘
📚مفاتیح الجنان،دعای عصر غیبت
#میلاد_پیامبر_اکرم صلیالله علیه واله و #هفته_وحدت بر آقا #امام_زمان عج و عموم مسلمانان مبارک باد.
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
☘️💐🌾🍁🌼🌴
🍂🍃🌸🍃💐
☘💐🌱
🌾🥀
☘️ 🌹﷽🌹
کتاب_پا_برهنه_در_وادی_مقدس🌼
🍃🌼زندگی_نامه_و_خاطرات :
🌟#شهید_سید_حمید_میر_افضلی🌟
( قسمت_پانزدهم)💦💥
#اخلاص
⬅️خیلی دقت کردیم اما نتوانستیم بفهمیم که سید چطور و چه وقتی نماز شب می خواند، من ندیدم من واقعا ندیدم سید چطور نماز شب می خواند زمانی رو انتخاب می کرد که کسی متوجه نشود در صورتی که آنجا چیزی برای پنهان کردن نبود یعنی نماز شب یک چیز عادی شده بود نماز شب جوری شده بود که انگار به جماعت خوانده می شود من اگر می خواستم نماز شب بخوانم بلند می شدم وضو می گرفتم می رفتم توی مسجد می ایستادم به نماز یا توی همان چادر یا جایی که محل زندگی ام بود، اما سید این گونه نبود به دور از چشم همه نماز می خواند باید می گشتیم و محل نماز شب سید را پیدا می کردیم جایی که صدای سید ناله ها و گریه هایش را باید به یاد داشته باشیم. یک بار گشتیم و توانستیم سید را موقع نماز شب پیدا کنیم وقتی به قنوت نماز وتر رسید مدام این ذکر را می گفت «اللهم جعل وفاتی قتلا فی سبیلک» و اشک همه صورتش را می پوشاند آن قدر این دعا را تکرار می کرد که من هم به گریه افتادم آن شب را خوب یه یاد دارم داشتم گریه می کردم که یک مرتبه متوجه من شد دید دارم نگاهش می کنم و اشک می ریزم خیلی آرام نمازش را تمام کرد و بلند شد و بدون اینکه چیزی بگوید از آنجا دور شد او از کنارم رد شد و رفت من به سید نگاه می کردم و اشک می ریختم.
⬅️یاد دوران جوانی او افتادم جو حاکم قبل از انقلاب که زمینه فاصله گرفتن از دین را در جوانان فراهم کرده بود سید حمید از آنهایی بود که به قول حضرت امام راه صد ساله را یک شبه پیمودند انقلاب اسلامی انقلابی را در سید پدیدار کرد به گونه ای که به مستحبات مقید شد و از فرش به عرش رسید پیامبر اکرم فرموده اند بر شما باد به شب زنده داری مایه تقرب به خدا و دوری از گناه است من می توانم بگویم که هیچ شبی نماز سید حمید ترک نشد طوری هم میخواند که هیچ کس نفهمد یادم هست سرشب با وضو می آمد و می خوابید حدود ساعت دوازده بلند می شد و می رفت دوباره وضو می گرفت و از چادرها فاصله می گرفت نماز شبش را می خواند و می آمد کنار بچه ها معمولا بعد از نماز صبح نمی خوابید اول چند تا حدیث و آیه می خواند و در شرایطی که امکانش بود می رفت برای غسل شهادت رسمش این بود که صبح به صبح غسل شهادت کند به خصوص در پانزده روزی که در عملیات خیبر بود توی سرمای صبح می آمد کنار تانکر آب و با آب سرد غسلش را می کرد بعد موتور سوار می شد و سر ماموریت هایش می رفت آن روز مسول پل خیبر بود ساعت شش عصر خسته و کوفته و تشنه و گرسنه بر می گشت می گفت به جدم قسم حتی یک قطره آب هم نتوانسته ام بخورم از بس سرم شلوغ است.
#ادامه_دارد.......
🔼
♦️
🔼
♦️
🔼
♦️
▶️♦️▶️♦️▶️♦️▶️
enc_16274681040917387169326.mp3
3.04M
نماهنگ حب علی ...🌹🍃
🎤: کربلایی سید رضا نریمانی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات 💐
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
☘️💐🌾🍁🌼🌴
🍂🍃🌸🍃💐
☘💐🌱
🌾🥀
☘️ 🌹﷽🌹
کتاب_پا_برهنه_در_وادی_مقدس🌼
🍃🌼زندگی_نامه_و_خاطرات :
🌟#شهید_سید_حمید_میر_افضلی🌟
( قسمت_شانزدهم)💦💥
#ام_الحسنین_علیها_السلام
⬅️اخلاص سید حمید فقط در نماز شب و ... خلاصه نمی شد او به دیگر مسائل هم توجه داشت. اواسط سال ۱۳۶۰ بود یک روز دیدم که سید حمید با یک ماشین پر از یخچال و وسایل خانگی و برقی آمد خانه همه را خالی کرد در وسط حیاط خوشحال شدم گفتم بالاخره حمید به فکر ازدواج و تشکیل خانواده افتاده داشت دیر می شد حالا دیگر ۲۵ سالش شده بود آمدم جلو و به او تبریک گفتم و خوشحالی خودم را بیان کردم تعجب کرد و گفت نه بابا این ها را برای خانواده هایی گرفته ام که پدر یا همسرشان در جبهه هستند و به این وسایل نیاز دارند البته فقط خانواده رزمنده ها نبود تا می توانست به فقرا هم کمک می کرد بعد از آن تا مدتی که در رفسنجان بود هر بار می آمد یک جنس را می برد و تحویل می داد یک بار یخچال، یک بار رادیو، یک بار تلویزیون و ... از او پرسیدم حالا این ها را به کی می دی؟ گفت باید بگویم؟ نمیخواست کسی بفهمد او چه کار می کند.
⬅️عملیات چزابه و فتح بستان بسیار موفق بود راه نفوذ دشمن به خوزستان بسته شد اما دشمن پاتک های وسیعی را انجام داد که هیچ کدام موفق نبود همه نیروها برای عملیاتی بزرگ در خوزستان آماده می شوند برای گمراه کردن دشمن یک عملیات انحرافی در محوری دیگر طراحی شد انجام این عملیات به سردار علی هاشمی واگذار شد نام این عملیات به پیشنهاد علی هاشمی ام الحسنین علیها السلام گذاشته شد این نام یکی از القاب مادر سادات بود عملیات
ام الحسنین علیها السلام در محور حمیدیه به کرخه اواخر اسفند ۱۳۶۰ آغاز شد، ذهن دشمن درگیر این عملیات انحرافی شد تا در محورهای دیگر کار هماهنگی نیروها برای عملیات فتح المبین به راحتی انجام گیرد.
⬅️قدرت فرماندهی دشمن با مشکل روبه رو شد عراق دیگر نتوانست با خیال آسوده از جبهه هایی چون چزابه حرکات مهمی انجام دهد در عملیات ام الحسنین علیها السلام نیروهای ما با شیوه نبرد چریکی که تا آن زمان به کار گرفته نشده بود ضرباتی به دشمن وارد آوردند نیروهای ما لطمات و آسیب های کمی دیدند اما دشمن بیش از ۸۵۰ کشته زخمی و اسیر داد و ۱۵ دستگاه تانک و نفربر و ۷ قبضه خمپاره از آن ها منهدم شد.
⬅️ یک شب در حین عملیات ام الحسنین علیها السلام سید حمید را دیدم به من گفت بیا برویم روضه بعد ادامه داد چند نفری را جمع کنیم و با هم بریم توی یک سنگر من دلم گرفته برای یک روضه درست و حسابی خیلی به حضرت زهرا علیه السلام علاقه داشت. رفتیم جایی که حاج آقا هاشمیان و سید برهان و چند نفر از روحانی های رفسنجان آنجا بودند سید برهان روضه خوبی خواند که دل همه را صفا داد سید خیلی گریه کرد بعد انگار بار سنگینی را از دوشش برداشته باشند احساس سبکی می کرد رفت پیش بچه های گردان شاداب و سرحال بود. یاد امامان معصوم خودمان افتادم هر کدام از این بزرگواران خود را با روضه مادرشان تسکین می دادند امام باقر هر گاه که تب می کردند آب خنکی طلب می کرد و وقتی آب به دستان مبارکش می رسید جرعه ای از آن را می نوشیدند سپس با صدای بلند به گونه ای که بیرون خانه نیز شنیده می شد از ته دل مادرش حضرت زهرا علیها السلام را صدا می کرد و بدین گونه سوز تب از بین می رفت.
⬅️ عملیات ام الحسنین علیها السلام به اهداف خود دست یافت و نیروهای دشمن را از هدف اصلی ایران گمراه نبود چند روز بعد عملیات بزرگ فتح المبین آغاز شد.
ادامه_دارد.......
🔼
♦️
🔼
♦️
🔼
♦️
▶️♦️▶️♦️▶️♦️▶️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#یاصاحب_الزمان_عج💚
اي قبله ي نمازگزارانِ آسمان
هجر تو کرده قامتِ اسلام را کمان
خورشید تابه کی به پس ابرها نهان
عجِّل علي ظهورکَ ياصاحب الزمان
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
سلام امام زمانم ✨
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
☘️💐🌾🍁🌼🌴
🍂🍃🌸🍃💐
☘💐🌱
🌾🥀
☘️ 🌹﷽🌹
کتاب_پا_برهنه_در_وادی_مقدس🌼
🍃🌼زندگی_نامه_و_خاطرات :
🌟#شهید_سید_حمید_میر_افضلی🌟
( قسمت_هفدهم)💦💥
#سپاه_حمیدیه
⬅️پس از سازمان یافتن نیروهای داوطلب در غالب تیپ ها و لشکرهای رزمی سید حمید به سپاه حمیدیه که یکی از جبهه های اصلی مبارزه با ارتش بعث به شمار می رفت پیوستند، سردار علی هاشمی فرمانده سپاه حمیدیه بود در آن ایام به طور معمول نیروهای داوطلب مردمی که از شهرهای مختلف به جبهه های نبرد ميآمدند پس از آنکه در یک یا دو عملیات حضور داشتند به پشت جبهه مراجعت می کردند و جای آن ها را نیروهای تازه نفس می گرفتند اما سید حمید که با حال و هوای جبهه ها خو گرفته بود نمی توانست حتی برای چند روز از آن وادی معرفت جدا شود جنگ برای او به شکل حیاتی تازه و خانه نخست زندگی در آمده بود او ثابت و استوار در آنجا ماند و خیلی زود به یکی از چهره های شاخص و مصمم سپاه حمیدیه در آمد.
⬅️سید حمید با حضور در عملیات هایی همچون شهید چمران رجایی و باهنر ام الحسنین علیها السلام و ... شهامت و رشادت خود را علی وار و عشق خود را به شهادت حسین گونه به اثبات رساند سید حمید که روزی در رفسنجان آلوده رفقای ... شده بود حالا پس از گذشت مدتی کوتاه در منطقه فرسیه مسول محور شده بود او نیرویی به استعداد دو گردان را فرماندهی می کرد سید شب و روز نمی شناخت، گرسنگی و تشنگی سرش نمی شد کار نظامی اش را به بهترین نحو انجام می داد و بعد می رفت در خلوت خودش نماز شب می خواند، گریه می کرد، دعا می خواند، سجده می کرد و همه این ها را هم دور از چشم همه انجام می داد.
⬅️فرسیه روستایی بود از توابع منطقه طراح از بخش حمیدیه دوست صمیمی سید در آنجا شخصی به نام قدیر عابدی بود در عملیاتی که در این روستا انجام شد قدیر مفقود شد سید خیلی ناراحت بود که نتوانسته جنازه اش را با خودش بیاورد بعد از عملیات خیلی شکسته شد قدیر را خیلی دوست داشت هیچ وقت یادم نمی ره که چقدر پکر بود و چقدر با خودش حرف می زد که چرا باید اصلا جنازه آنجا بماند؟
⬅️سید بی تابی می کرد و می گفت اگر کسی شهید شد باید حتما جنازه اش را ببرند عقب و برسانند به دست پدر و مادرش به جدم قسم این خانواده ها فقط دلشان به همین خوش است. برای قدیر خیلی زحمت کشید که پیدایش کند حتی بعد از عملیات چند تا گروه تجسس رفتند و منطقه را گشتند ولی پیکر او پیدا نشد که نشد. سید هم با آن ها می رفت تو دل عراقی ها. از آن روز به بعد خیلی دنبال جنازه شهدا بود یک روز با هم سوار موتور شدیم و رفتیم چند تا پیکر شهید را پیدا کردیم آن قدر دنبال تفحص رفت که نمی توانم بگویم چقدر شهید پیدا کرد اما بین همه ان ها دنبال قدیر می گشت او با خودش حرف می زد و می گفت قدیر کجایی پیکر قدیر هیچ وقت پیدا نشد و سید می گفت تقصیر من است.
#ادامه_دارد..........
🔼
♦️
🔼
♦️http://eitaa.com/mashgheshgh313
🔼
♦️
▶️♦️▶️♦️▶️♦️▶️
☆∞🦋∞☆
هـــــم خودشان #خاڪے بودند
وهم لباس هـــــایشان...
ڪافے بـــــود بـــــاران ببارد
تا عطـــــرشان در ســـــنگرها بپیچد
#روایتـــــ_عشق
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
#سلام_امام_زمانم 💚
💚برخاتم اوصیاء،مهدے صلوات
💚برصاحب عصر ما،مهدے صلوات
💚خواهے ڪه خداوند بهشتت ببرد
💚بفرست تو بر حضرت مهدے صلوات
💚اَللّهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّدٍ
💚وَ آلِ مُحَمَّدٍ
💚وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊