eitaa logo
مطالب ناب در منبر
3.5هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
1.3هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــPDFکتب اعتقادی ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علامه‌مجلسی‌بزرگمردعلم‌ودین_علی‌دوانی.pdf
37.09M
🌿 کتابی خواندی پیرامون شخصیت، کتب، و خاندان، اساتید و شاگردان علامه‌مجلسی رضوان‌الله‌علیه، باعنوان: 🔘 مرحوم حجت‌الاسلام 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
محرمانِ این حرم هستیم با اُم‌البنین معنیِ یافاطمه یعنی که یا اُم‌البنین عقل از درک مقامات بلندش عاجز است عشق می‌گوید سلام‌الله علی اُم‌البنین زائزِ زهرا فقط این راز را فهمیده است مصطفی بالاسر و پایینِ پا اُم‌البنین مرقد این فاطمه پایینِ پای فاطمه است نیست از آن قبرِ پنهان راه تا اُم‌البنین زندگی‌ات شد علی و بندگی‌ات شد علی آمدی تا قرب  تا حق  تا خدا  اُم‌البنین با تو باید دید  زهرایی شدن  زینب شدن با تو باید خواند ما اَدراک ما اُم‌البنین در نجف نقشِ ضریح مرتضی یافاطمه است در حرم دیدم به ایوانِ طلا اُم‌البنین ابتدای این غزل از  بیت زهرا شد شروع ابتدایی که ندارد انتها اُم‌البنین آمدی گفتی به اذن الله عشق آغاز شد نامِ تو شد مادرِ آیینه‌ها اُم‌البنین از همان روزی که زینب گفت مادرجان به تو از همان روزی که دختر شد تو را اُم‌البنین مادری کردی برای تشنگی‌های حسین مادری کردی برای مجتبی اُم‌البنین با کنیزان می‌نشستی و کنیزی کرده‌ای از خودت حتی زِ نام خود رها  اُم‌البنین "ای تمام مادران قربان این نامادری" ای پس از سوءُ القضا حُسن القضا اُم‌البنین چهار فرزندت فدای چهار فرزند علی زندگی را ساختی با هشت تا اُم‌البنین آه از روزی که آمد بین آغوشت حرم تکیه می‌دادی پس از آن بر عصا اُم‌البنین  در میان کاروانِ بچه‌هایت رفتی و... یک نفر اما ندیدی آشنا اُم‌البنین تا که گفتی پیرزن دنبال زینب آمدم گفت حق داری که نشناسی مرا اُم‌البنین جانِ من داغ کجا اینقدر پیرت کرده است گفت رفتم قتلگاهِ کربلا اُم‌البنین ای بلا دیده  کدامش در کجایش سخت بود گفت وای از شام از شام بلا اُم‌البنین کربلا بود و هجومِ نیزها در نیزها شام بود و ضربه‌هایی بی هوا اُم‌البنین کربلا و خندها بر رو زدن‌های حسین شام بود و ناسزا در ناسزا  اُم‌البنین خوانده‌ای ویلی علی شبلی علیک یاحسین خوانده‌ای لاتدعونی ویک یا ام البنین 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @raziolhossein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️ فیش ایام شهادت و وفات حضرت ام‌البنین علیهاالسلام برای پارسال هست، جمادی‌الثانی۱۴۴۴ق ➖ در ۳جلسه، جلسه‌ی دوم 👇🏼👇🏼
🎴 [جلسه‌ی دوم] ۱۵ دی ۱۴۰۱شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 شهادت حضرت ام‌البنین علیهاالسلام، ۱۳جمادی‌الثانی ۱۴۴۴ق 📚 مطالب مطرح شده: ۷. مدح امام عصر علیه‌السلام ۸. اشاره به نسب حضرت اباالفضل علیه‌السلام ۹‌. فرزندان حضرت اباالفضل علیه‌السلام ۱۰. در کنیه و لقب حضرت اباالفضل علیه‌السلام ۱۱. شجاعت حضرت اباالفضل علیه‌السلام و غبطه‌ی شهدا به‌مقام آن‌حضرت 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️ 👈🏼👈🏼 مرحوم در جلد دوم الغدیر، از و قصیده‌ی لامیه‌ی هاشمیات او نام می‌برد. ایشان می‌نویسد: ➖ در کتاب: (۱) به اسناد خود از: روايت كرده است كه گفت: در ايّام تشريق در «منى»از (امام محمدباقر علیه‌السلام) براى كميت اجازه شرفيابى خواستم و حضرت اجازه فرمود. کميت (شرفياب شد) و به عرض رساند: قربانت گردم! در ستايش شما شعرى سروده‌ام كه دوست دارم برايتان بخوانم. فرمود: در اين روزهاى مشخّص شده و شماره شده، به ياد خدا باش. كميت استدعاى خويش را از سر گرفت. ابوجعفر (علیه‌السلام) بر وى رقّت آورد و فرمود: بخوان! كميت قصيده را خواند و به اينجا رسيد كه: يصيب به الرّامون عن قوس غيرهم/فيا آخر أسدى له الغىّ أوّل «تيراندازان، با كمان ديگرى (يزيد) به‌سوى او (امام حسين عليه‌السلام) تير مى‌اندازند_واى بر آن آخرى كه زمينۀ تبهكارى را اولى براى او فراهم آورد». ابى‌جعفر علیه‌السلام دست‌ها را به آسمان بلند كرد و گفت: خداوندا! كميت را بيامرز! ➖ و از دوست و صاحب كميت است كه گفت: با كميت به‌خدمت علیه‌السلام رسيديم، به‌عرض رساند: قربانت گردم! براى شما شعرى بخوانم؟ فرمود: اين روزها، روزهاى پر ارزش و بزرگى است. كميت گفت: اشعار دربارۀ شما است. فرمود: بخوان! سپس ابى‌عبدالله علیه‌السلام كسى را نزد برخى از افراد خاندانش فرستاد و آنها را نزديك‌تر نشاند، و كميت به انشاد پرداخت و گريه زيادى درگرفت و چون به اين بيت رسيد كه: يصيب به الرامون تا آخر شعر، ابوعبدالله علیه‌السلام دست‌ها را به آسمان بلند كرد و گفت: خداوندا! گناهان گذشته و آيندۀ و نهان و آشكار كميت را بيامرز و آن‌قدر به وى عطا كن كه خشنود شود(۲). ➖ در کتاب (۳) اين روايت را نقل كرده و در آنجا پس از عبارت گريه زيادى درگرفت، چنين آورده: و صداى شيون برخاست و چون به اين شعر دربارۀ حسين (عليه‌السلام)رسيد كه: كأنَّ حسيــناً والبهاليلُ حولَهُ/لأســيـافهم ما يخـتلي المتبــتّلُ‏ 〰 گویا حسین را مى‌بینم که بزرگانى اطرافش هستند و با شمشیرهایشان، دشمنان را درو مى‌کنند. وغاب نبيُّ اللَّه عنهم وفقده/على الناس رزءٌ ما هنـاك مُجلّلُ‏ 〰 «پيغمبر»از ميان آنان رفت و فقدان او، مصيبت دردناك و بزرگى براى مردم بود. فلم أرَ مخذولًا لأجلِ مصيبـةٍ/وأوجب منه نصرةً حين يخذلُ 〰 و من تنها مانده‌اى را كه سزاوارتر از او (حسين) به يارى در هنگام تنهايى باشد، نمى‌شناسم. پس امام جعفر صادق (علیه‌السلام) دست‌ها را بلند كرد و گفت: خداوندا! گناهان گذشته و آينده و پنهان و آشكار كميت را بيامرز و آن‌قدر به‌وى ارزانى دار تا راضى شود! سپس هزار دينار و جامه‌اى به كميت داد. كميت گفت: به‌خدا سوگند، من شما را از جهت دنيا دوست نمى‌دارم و اگر خواستار مال دنيا بودم، به‌نزد كسى مى‌رفتم كه آن را در اختيار داشت، ليكن من شما را، براى آخرت خود مى‌خواهم. اما جامه‌اى كه به تن كرده‌ايد، به تبرّك مى‌پذيرم ولى مال را قبول نخواهم كرد(۴). 📚 منابع: ۱. الأغانی، ابوالفرج اصفهانی، ج۲، ص۱۲۶ ۲. الأغانی، ابوالفرج اصفهانی، ج۱۵، ص۱۲۳؛ المعاهد، ج۲، ص۲۷ ۳. خزانة الأدب، بغدادی ج۲، ص۷۰ ۴. الغدیر، علامه‌امینی، ج۲، ص۱۹۳_۱۹۲ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◾️ فیش ایام شهادت و وفات حضرت ام‌البنین علیهاالسلام برای پارسال هست، جمادی‌الثانی۱۴۴۴ق ➖ در ۳جلسه، جلسه‌ی سوم (آخری) 👇🏼👇🏼