eitaa logo
مطلع ِعشقانه
221 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
145 فایل
محب وصی،ولایت، طرح ولایت درراه رسیدن به خدا جنسیت شرط نیست، مهم بندگی‌ست فعالیت‌فرهنگی: برگزاری کلاس مجازی مباحثه کتاب مطلع عشق(رهنمودها رهبرانقلاب به زوج ها جوان) ارتباط بامدیر: @Hamie_din
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله تحریری #حقوق #اخلاق
#حقوق #زنان
در قرن بیستم نقش های جنسیتی تحول پیدا کردند. امروز زنان تحصیل کرده، در حوزه هایی که زمانی مردانه محسوب می شدند، مانند ، و ، حضور چشم گیزی پیدا کرده اند و تعداد مادران که بیرون از منزل به کار مشغول اند، رقمی بی سابقه است. اما دیترسی به امکاناتی که مربوط به حل است و تسهیل کننده مادر شدن حل نکرده است. . در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ وقت گذاشتت برای عرزندان را مانعی در مقابل تحقق آرزوهای فرد می دانستند. امروز حضوز موفق و درخشش زنان در عرصه ی کار به مانعی در برایز صرف وقت با فرزندان تبدیل شده است. . فارغ از اینکه در چه زمانی قرار داریم، گویا "هیچ وقت" وقت ِخوبی برای نیست.! از کتاب نویسنده: دافنه دیارنف صحفه ۲۰ ؛ نشر معارف
در قرن بیستم نقش های جنسیتی تحول پیدا کردند. امروز زنان تحصیل کرده، در حوزه هایی که زمانی مردانه محسوب می شدند، مانند ، و ، حضور چشم گیری پیدا کرده اند و تعداد مادران که بیرون از منزل به کار مشغول اند، رقمی بی سابقه است. اما دیترسی به امکاناتی که مربوط به حل است و تسهیل کننده مادر شدن حل نکرده است. . در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ وقت گذاشتت برای فرزندان را مانعی در مقابل تحقق آرزوهای فرد می دانستند. امروز حضور موفق و درخشش زنان در عرصه ی کار به مانعی در برابر صرف وقت با فرزندان تبدیل شده است. . فارغ از اینکه در چه زمانی قرار داریم، گویا "هیچ وقت" وقت ِخوبی برای نیست.! از کتاب نویسنده: دافنه دیارنف صحفه ۲۰ ؛ نشر معارف
مطلع ِعشقانه
کوله ام پر کردم از کتاب های و و ... راهی شدم از سمت مترو به سمت ؛ . قبل مترو که یک تذکر به خانم بی حجاب دادم تصویر در داستان ها برگزیده هست. . مترو حدم مطهر چندتا ۲هزارتومان خریدم تا به دخترهای کم_سن که سر کردند به عنوان تشویق بهشون بدهم. . رسیدم به نیمکت همیشگی. کتاب ها را چیدم. . چند نفر کتاب ها را نگاه می کردند. به سررسید اشاره کردم گفت سوال از کتاب می پرسم کسی بلد بود این سررسید را بهش می دهم. . گفت بپرس. گفت شرایط و مراحل چندتاست؟ نمی دانست . . . هم بود البته سال اول ... یکی دیگر خوانده بود مدعی بود خوانده و بلده اما وقتی طرح سوال کردم نمی دانست. بین گفتگوهام با او، دوتا تذکر هم دادم یکی غیرنستقبم یکی مستقیم. یک مورد هم به مادری درمورد دهترش گفتم. گفت ببخشید چشم. توی تهران کم می شود گناهکار بگوید ببخشید. هفته پیش هم یک دهتری گفت ببخشید چشم. . یک برادری شربت می داد نزدیک اذان مغرب خواستم بروم خداحافظی کردم. گفت آقا از بیانات تون استفاده کردیم گفت صدا بلند بود ببخشید. گفت نه بابا و را فهمیدیم. .