eitaa logo
مطلع ِعشقآنه
206 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
148 فایل
محب‌وصی، ولایت، طرح‌ولایت درراه رسیدن به خدا جنسیت شرط نیست، مهم بندگیست فعالیت‌فرهنگی: برگزاری مسابقه‌‌احکام‌ِامربه معروف درمزارشهدا، راهپیمایی ها و . . . و برگزاری‌کلاس‌مجازی کتاب مطلع‌عشق(رهنمودهارهبرانقلاب به زوج‌هاجوان). ارتباط بامدیر: @Hamie_din
مشاهده در ایتا
دانلود
#دانشگاه #حوزه #امتحان #تقوا
4.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. حاج علی داوری👥 . دوسنای دانشجوتو تگ کن😀 . چرا جوان هامون نمیتونن ازدواج کنن و آمار #طلاق اینقدر زیاد شده؟😔 __________________________________________________ #دانشگاه #دانشجو #دوست_دختر #دوست_پسر #آرایش #ارایش #آرایشگاه #آرایش_عروس #آرایش_غلیظ #دانشجویی #دانشجوی_ایرانی #کنفرانس #ترم #میان_ترم #چهارشنبه_های_سفید #دخترونه #بوتاکس #بوتاکس_صورت #جراحی_پلاستیک #مختلط #دوست_یابی #دختر_ایرانی #حاج_آقا_داوری
مطلع ِعشقآنه
داری عکس ِمنو می گیری؟ آره، میخام داشته باشم ... آقای رستمی شما اینجا کار می کنی راضی هستی؟ دوست نداشتی جا دیگه مرکز آنوزشی دیگری کار می کردی؟ همین طوری نگه می کند با حالت تفکر ... مثل ؟ جایی که دختر ها و پسرها هردو مختلط بودند؟ _نه نه من حایی که خانم ها باشند دوست ندارم کار کنم اذیت میشم یا جایی که راحت روزه بخورند رو ها ؟ _یعنی چی؟ مگه همچین چیزی میشه، ؟ تو مملکت اسلامی .. خب نمی تونند روزه بگیرند بروند یک گوشه غذا بخورند حالا چرا مختلط رو چمن ها جلو دید ِهمه؟!؟ آقای رستمی ، دیروز نه پریروز تو مهم ترین دانشگاه کشور ، تجمع کردن بر علیه قانون و حکم حجاب .... _آره دیروز از یک چیزهایی شنیدم . من که تهران نمیرم اما شنیدم تهران که خصوصا از اون وسط هاش به بالا کسی ندارد . بر علیه چیزی که نیست و کردند؟ جل الخالق بعد تازه مگه نباید تو اِقامه بشود؟ آقا رستمی ، قانون که بوده ، فقط از اول به و یی که در ملاءِعام روزه می خوردند تذکر داده ... فقط تذکر نه بیشتر ها... ... یاد ِحدیثی افتادم که می گفت وقتی نهی نکنید و مانع رواج و ترویج گناه و خلاف نشوید پیامدهایی دارد که یکی آن اینه، معروف منکر می شود [از نگاه عده ای از مردم] و منکَر ، معروف می شود ... بعد یک مدت بخواهی بگویی خانم و آقا است نباید جلو روزه_دار_ها چیز بخوری! میگه چی گفتی کردی ؟؟؟ بگی دختر خانم این گونه بیرون آمدن و در اَنظار ظاهر شدن برخلاف حیای یک خانم است . _آره آره آقای رستمی درمیآد میگه، "به من گفتی ؟؟" ( من فقط در مورد این پوشش و رفتارش حرف زدم و گفتم این رفتار بی حیاییه من شخصیت شو نکردم که بهش بگو شما دختری بی خیا هستید به قول استاد ما افراد مسلمان را نداریم قضاوت کنیم ما ففط میتونیم رفتارشان را قضاوت و ارزش گذاری کنیم ) یا میگه: "ای چشم چرون" (آخه اگر من تذکر دهنده اگر اهل لذت بردن از دیدن ِممتد بودم که دیگه در نقام ِتذکر برنمی آمدم چون غرض و مفهوم و غایت تذکر من ترک ِبی حجابی و امر به محجبه بودن است. اگر من اهل بردن از طریق بودم که هیچ وقت آهنگ ِرفع ِمنبع و منشاِ لذت جویی نمی کردم. ) حالا اون مگه و نگهبان در ورودی ندارد؟ آقای رستمی یک جیز بگم. در ادامه آن حدیث آمده بود اگر نکنید کُم (یعنی بدهایتان) را بر شما مسلط می شوند ... _ منظورته؟ حالا شما یک کم عام تر ببین. را ببین چقدر دارند ، وقتی وزیر ندارد وقتی درد ِدین ندارد ، میتونه طوری عمل کند که غفلتاً یا عامداً که قانون و به صورت بد و منکَر جلوه کند و این اجازه را بده یا زمینه را فراهم کند برضد حکم الله صورت بگیرد _ یاد اوایل انقلاب افتادم که بود یا اعلام کرده بود برای مصوبه اعلام کردند و فراخوان دادند فردا بریزند خیابان کنند. فرموده بوده سریع جلوشان گرفته بشود این کار است باهاشون مقابله بشود یا
استاندارهای جامعه ی نوین ایران، مثل دارا بودن تحصیلات تکمیلی بانوان ، برمبنای مفاهیمی است که نظام توسعه به آن ها ارائه می کند نه براساس دین. یپباید دید جه نقدار از تفوری که به ما تزریق می شود، دینی و چقدرش َددینی است. کتاب های دبی یتان را که ورق بزنید ، می بینید که ابن نوع نگاه به اجتماع و رسد اجتماعی چقدر برای هنه جا افتاده است. این نگاه در حوزه جامعه شناسی توسعه ، تئوریزه هم شده است؛ یعنی اصلل مسئله پنهانی نییت. ایت تئوری های رابج و توصیه شده است. زماتی رسما در اسناد بالادستی توصبه شده بود که برای کم کردن موالید و کاهش باید آنوزش های عمومی مبتنی بر نقش های مدرن برای به آنها آتوزش داده شود. ص۱۴۱
💢لیسانس داری یا سواد؟ به نسبت پیش امروز در کشور ما تقریبا از هر پنج نفر سه نفر دست کم لیسانس دارند، دانشگاه دیده اند، باسواد شده اند، در دنیای مدرن فراگیری و انسان مدرن است. اما چرا خیلی از چیزهایی که میدانیم و میخوانیم در به کارمان نمی آید؟ چرا این حجم از معضلات اجتماعی ما را نمیدهد؟ راحتتر بگویم؛ دانشگاه به چه میزان انسان را برای مواجه با جامعه آماده میکند؟ فقط و فقط میتوان به یک نمونه اشاره کرد. معضل بزرگی بنام: طلاق آمارها میگوید، میزان در بین جماعت تحصیل کرده بیشتر است. آیا اساسا رابطه ای بین جامعه باسواد و کاهش یا افزایش طلاق وجود دارد؟ آیا برخلاف گذشته که خانواده های سنتی موظف تربیت فرزندان بودند، دو واحد درس یا در دانشگاه فرد را برای مواجه با زندگی آماده میکند؟ اگر بخواهیم به آسیب شناسی درست در این زمینه بپردازیم، ما طی چند دهه مرتکب دو اشتباه بنیادین شده ایم: اول اینکه مدرک را مساوی و معادل و آگاهی داشتن تعریف کردیم دوم اینکه وظیفه تربیت فرزندان را به دلیل مشغله زیاد از والدین و خانواده گرفتیم و برعهده و سپردیم که این دومی خاصیت زندگی مدرن جهان امروز است. ✅با این حساب، برای حل بسیاری از معضلات اجتماعی_فرهنگی جامعه نباید هیچ امیدی به سیستم آموزشی داشت. نیازمند تحول جدی در این حوزه هستیم که با این سرعت اندک شاید انتظار دیدن آن روز بسیار بعید باشد. علیرضا_زادبر https://sapp.ir/deldadegi دلدادگی💙 https://eitaa.com/deldadegi
آنچه دوشنبه شب دیدم... از مترو چهارراه ولیعصرعج آمدم بیرون. در زیرگذار که به دوتا خانم که موهاشومو بیرون گذاشته بودن از پست مواجه شدم. تذکر دادم... خواهر موهاتونو بپوشونید خوب نیست.... آنها با لفظ برادرم شروع کردن به حملات واکنشی... متلک بود مهم نبود ما توقف نکردم... رفتم که از هروحی شمال شرق چهارراه بیایم بیرون. از تا وارد پیاده شدم دوتا پسر دیدم و یک دختر روسروی افتاده...کشف حجاب کرده... اول چیزی نگفتم رفتم اما برگشتم گفتم "خانم موتونو بپوشونید " پسره: چی گفتی؟ من نگاه به عقب دختره: چشم من رفتم رو به جلو چشمتان روز بد نبیند تا حالا اینقدر به ظاهر مونث سرلخت ندیده بودم ... عحیب بودند موهاشون مثل دخترها بلند نبود پسرآنه تا دخترآنه... اما بیشتر مونث می زد قیافه شون تا مذکر... دوتا هم روی زمین نشسته بودند... یکی شون خب تشخیصم این بود مونث است گمانم این بود آن یکی پسر باشد پسرهایی هم که بودند قیافه اصلا متعارف نبود... شاید برای این ای ها عادی باشد شاید... خوف برای من در آن محیط مستولی و حکم فرما بود... دلم می خواست بروم صحبت کنم... اما حقیقتا می ترسیدم و خوف داشتم...من آدم ترسویی در نهی از منَکر نیستم اما اینجا حقیقتا خوف عُقلایی بود... پیاده رو ادامه دادم رو به شمال. سمت راست دوتا دختر دیدم و یک پسر. یکی شون کشف حجاب بود... گفتم خانم بپوشونید آقا: چی گفتی؟ ادامه دادم... سر یک کوچه ای رسیدم توقف کردم ... داشتم فکر می کردم برگردم تذکر بدهم یا رنگ بزنم ۱۱۰... یا چی!؟ یکدفعه دیدم دو تا که مانتو جلو باز اند و یوی شون موها بلتد از پشت عریان کرده... رفتند تو خیابان( ولی عصرعج). رفتند کنار پراید. نشیتند تو پراید. سریع ۱۱۰ گرفتم. برداشت...ممکن بود حرکت کند نمی خواستم مثل آن دفعه عکس از پلاک بگیرم...تا تلفن را برداشت گفتم: سلام ۵۹۸....ایران...ببخشید سریع یادداست کنید الان ممکنه بره...پراید مشکی صندوق ندارد گفت چشم یادداشت شد. موقعیت را بفرمایید خیابان ولی عصر بعد چهارراه ولی عصرعج. قضیه پیاد رو چهارراه ضلع شمالی را هم گزارش دادم ... یک لحظه حس بی سیم پلیسی بهم دست دادن بدون سلام و علیک تا گوشی را برداشت شماره پلاک گفتم🤗 ... یک رفتگر دیدم باهاش صحبت کردم اسمش زاهد بود. گفت چندماهی اینجاست از اول سال، هرشب این ها را می بیند. تعبیرش حالب بود. نمی دانم اینها چه مخلوقاتی هستند؟! ... گفتم به کابل و هم رسیده؟ گفت آره بابا همه جا فساد آمده. گفتم وقتی ماهواره و گوشی برسد هرجا این هم از آثارشه... گفت ما بچه بودیم با خواهر و برادر خانه مان افغانستان هرچه گریه کردیم پدر یک تلویزیون بخرد نخرید. به شدت مخالف بود... الان هم که چند سال است ایران تلویزیون ندارم ... ازش خداحافظی کردم... دوباره برگشتم پایین ببینم منکر رفع شده؟ دیدم هنوز هستند و منکرات هم هست... نگاه کردم...دلم می خواست بروم صحبت کنم... روم نمی شد البته بیشتر می ترسیدم... اصلا متعارف نبودند.. یکی از این به ظاهر دخترها با صداش که نازکی دخترها را نداست گفت بیاید بخرید کارها خودمونه... یک چیزهایی روی زمین چیده بودند معلوم نبود چه بود دست بند بود چه بود.... با ترس دوتا عکس از کنار گرفتم... دوباره آنجا رو به شمال ترک کردم... زنگ زدم به ۱۱۰ گفتم آقا من چند دقیقه پیش زنگ زدم اما اینها هنوز هستند موقعیت کامل گرفت گفت باشه بررسی می شود. گفتم آقا من اینجا وایمیسم نیان باز زنگ می زنم. گفت اشکالی ندارد. رفتم دم دانشگاه هنر رسیدم. یک کافه کنارش باز بود ... یکی در دانشگاه نشیته بود روی پله. به ظاهر دختر می آمد...موهاش زیاد بود... دیدم گوشی دستشه...پاکت سیگار هم دستش... شروع به صحبت کردم متوجه شدم پسره... گفتم چندتا سوال دارم شما هر شب اینچایید؟ این وضعیت تو این پیاده رو هر شب این است؟ گفت آره. هست دیگه گفتم عجیبه گفت چی؟ گفتم خب اینکه روی زمین بشینند ... گفت نه عادیه گفتم من روز هم اینجا آمدم اینطور نبوده.... تماما اصرار داشت که بگوید عادی است منم می گفتم بابا تو پارک دیدیم بشینند تو پیاده رو نه. گفت تو و هم رو زمین می نشستیم... گفتم یعنی روی نیمکت نشستن با روی زمین نشیتن فرقی ندارد؟ گفت نه آخرش هم گعت از نظر شما غیرمتعارف است. می گفت اینها خیلی هاشون دانشجو دانشگاه هنر اند ...و خوابگاه شون اینجاست...گفتم الان مگه نباید خوابگاه بسته باشد؟ (ساعت گفتگو ۱۰:۴۵ دقیقه به بعد بود) گفت پسره یک بسته می شود گفتم دخترها که زودتر بسته می شود و الان لاید بسته باشد ... گفت حالا همشون که دانشجو نیستند ... نمی توانستم درک اش کنم ... او هم تعجب من را نمی تواسنت درک کند... ... بار سوم یک سر زدم به همان جا. از ترسم نزدیک نرفتم گفتم مشکوک می شوند می ریزند سرم. یک موتوری گفت راه گم کردی؟ پیک موتوری های رستوران هم کنار خیابان بودند. یک نگاه انداختم
می‌گه جای زندان نیست! بهتره بگی جای فحاش چاقوکش لگدزن، نیست!
13.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
➖روایت غم‌انگیز محمدرضا شهبازی -مجری برنامه طنز سیدخندان- از جایگاه خانواده‌های طلاب در رسانه . . . بچه‌های روحانیون از تلویزیون هیچ حقی ندارند.؟! ------------ ------------ -------- بنده یک زمانی نشستم فیلم های سینمایی که جزء نقش ها اصلی آن، یک است نگاه کردم، در تمام فیلم ها آنچه از زندگی طلبه، نمایش داده بودند یا خلاف واقع بود و با واقعیت فاصله داشت یا منفی بود. حتی یک مورد هم طلبه ی سرزنده و موفق که یکی می بیند غبطه بخورد کاش طلبه بودم، ارائه نداده بودند. طبیعی ست که وقتی کارگردان و سازنده فیلم شناخت درستی از زندگی طلبه ها ندارد یا نگاه منفی به طلبه ها دارد چیزی هم که می سازد یا خلاف واقع و دور از واقعیت است یا منفی و سیاه نمایی. کاش یک طلبه ای پیدا می شد یک فیلم داستانی یا سینمایی یا مستند جذاب از زندگی طلبه ها، علی الخصوص طلبه هایی که از آمدند حوزه و طلبه شدند می ساخت؛ هدف و انگیزه طلبه ها را از زبان خودشان نمایش می داد. و جواب شبهات و دروغ هایی که علیه می گویند پاسخ می داد... @matlae_eshghane