.
#مناجات
#امام_رضا ؛ #امام_زمان علیهما السلام
#ماه_رمضان
من اگه نمیشنوم ولی بجاش
تو همه درد و دلامو میشنوی
یا امامرضا اگه حرف نزنم
از تهِ دلم صدامو میشنوی
میدونم که همصدای همهای
بخدا امامرضای همهای
ما همه مثل همیم کنار تو
میخرن اینجا دِلای طاهرو
برای شنیدن صدای تو
گوشِ دل میخواد نه گوشِ ظاهرو
تو اُمید گریههای همهای
بخدا امامرضای همهای
حال ما پیش شما فقط خوشِ
حال ما پیش امامرضا خوشِ
قرآنو به سر میگیریم و میگیم
چقده هوای کربلا خوشِ
تو براتِ کربلای همهای
بخدا امامرضای همهای
حرف من حرف دلای بی کسه
یه امامرضا دارم واسم بسه
اگه دنیا هم برامون قفسه
یه امامرضا دارم واسم بسه
استحابت دعای همهای
بخدا امامرضای همهای
من اگه کم نمییارم، همیشه
مرحم شکستگیهای منی
به امیدی اومدم ردم نکن
که پناه خستگیهای منی
نه برای من برای همهای
بخدا امامرضای همهای
شبِ قدره شبه گریه کردنه
شب قدره همه حاجاتو میدن
خوشبحال اونکه بِین آدما
که بهش فیضِ ملاقاتو میدن
میبینه یه شب امامْ زمانشو
میشنوه با گوشِ دل اذانشو
باتو هیچی کم ندارم آقاجون
میشه که روی منم حساب کنی
اونقده مراقب دلم میشم
تا من و آخرش انتخاب کنی
هرچی غیر تو بخوام زیانمه
حاجتم فقط امام زمانمه
داره مولا میرسه به قتلگاه
مسجد کوفه نمازه آخِره
همه میگن که نرو ولی میره
میدونه که فاطمه منتظره
حاجت علی دیگه روا شده
گریه کن برای فرق وا شده
#شب_قدر
(حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۱/۱۰)✍
#دکتر_حسن_لطفی
.
@navaye_asheghaan
شعرخوانی سیدعلی نقیب.mp3
1.04M
#بعد_از_شهادت_امام_علی
#شعرخوانی #دکلمه
آه، کوفه چقدر تاریک است
ماه دیگر کنار چاه نرفت
خاک از تشنگی لبش خشکید
چشمه در بینِ کوچه راه نرفت
دستِ طفل یتیم نان نرسید
جرعهای طعم آسمان نرسید
دیگر امشب صدای نالۀ مرد
تا حوالی بیکران نرسید
نخلها بیقرار و منتظرند
طعم خرمای بی علی تلخ است
روز خوش بی تو نیست در عالم
طعم دنیای بی علی تلخ است
این ابوجهلها نفهمیدند
که تو با خود عدالت آوردی
شهر از کورهراه پر شده بود
که تو راه سعادت آوردی
رفتنت هم حکایتی دارد
روی محراب، رد خون مانده
پس از آن روز جاهلان گفتند
مگر او هم نماز میخوانده؟!
خار در چشم خویش داری، مَرد!
استخوان در گلوی تو مانده
درد تنهایی تو را حس کرد
هر که نهج البلاغه را خوانده
#سیدعلی_نقیب ✍
@navaye_asheghaan
.
#امام_علی
#مدح_و_مناجات
هنوز میشنوم هقهق صدایت را
صدای آن نفس درد آشنایت را
نبردهاند ز خاطر، نه آسمان، نه زمین
هنوز بغض نفسگیر نالههایت را
هنوز هم شب و ماه و ستاره میگردند
به کوچهکوچۀ تاریخ، ردّ پایت را
هنوز هم سحر و نخل و چاه، دلتنگاند
شمیم عطر دلانگیز ربّنایت را
کدام کوچه در این شهر خواب ماند و ندید
به دوش خستۀ تو کیسۀ غذایت را؟
تو ناشناسترین آیهای که دست خدا
فراتر از ابدیّت نهاد پایت را
تو آن نماز پذیرفتهای به درگه دوست
که ناامید نکردی ز خود گدایت را
کدام قلّۀ سرکش به سجده سر ننهاد
شکوه جذبۀ پیچیده در ردایت را
در این غروب مه آلودِ بیخدایی و کفر
بپاش بر تن سرد زمین، دعایت را
بیا کمیل بخوان تا دمی دَهَم پرواز
کبوتر دل سرگشته در هوایت را
در این همیشه که پابند توست هستی من
به عالمی ندهم عشق بیفنایت را...
#عباس_شاه_زیدی✍
.
@navaye_asheghaan
.
#مناجات
یا غافر الخطایا، با ما چکار داری
با بنده ای فراری، اینجا قرار داری
از روسیاه عالم، چه انتظار داری؟
راهم اگر ندادی، تو اختیار داری
یکسال رفته بودم، دنبال اشتباهم
حالا رسیده ام با، پرونده ی سیاهم
عمر و جوانی ام را، عصیان تباه کرده
این گرگ ... یوسفم را، تنهای چاه کرده
هرچه گناه کردم، مهدی نگاه کرده
آن عبد خودسرش را، خود سر به راه کرده
گرچه فریب خوردم، بازنده را بخر باز
شرمنده ام کن امشب، شرمنده را بخر باز
آنکه به شانه بار، من را کشیده مهدی است
درد نگفته ام را، او که شنیده مهدی است
آن یار که به داد، عالم رسیده مهدی است
در سینه ی فلسطین، نور امیدِ مهدی است
بوی وصالش امشب، قبل اذان می آید
ما که امیدواریم، آقایمان می آید
باید ز بس خرابیم، در قبرْ چال مان کرد
ای کاش میشد امشب، فکری به حال مان کرد
مولا رسید و رحمی، بر سن و سال مان کرد
اسم علی که آمد، مادر حلال مان کرد
این عبد بی لیاقت، با فاطمه طرف شد
سجاده ی نمازش، خاکِ درِ نجف شد
گرد و غبارم امشب، روی عبای حیدر
تا صبح سجده دارم، بر خاک پای حیدر
خاکم کنید بین، صحن و سرای حیدر
شاید طلا شدم در، ایوان طلای حیدر
بی او عبادت ما، در اصل ... معطلی بود
هر روزه ای گرفتیم، کار خود علی بود
طاعت برای ما کرد، ضربت برای ما خورد
زحمت کشید و جایش، با سائلان غذا خورد
در این بهار باید، بین نجف هوا خورد
گریان شده کسی که، افطار ... کربلا خورد
مولا کنار سفره، خود را به ما رسانده
هرشب سلام ما را، تا کربلا رسانده
کشتی ما حسین و دریای ما حسین است
دنیای ما حسین و عقبای ما حسین است
امروز ما حسین و فردای ما حسین است
دلدار ما حسین و لیلای ما حسین است
زنجیر غم گرفتیم، آن را مدال کردیم
با مرتضی و ارباب، تحویل سال کردیم
هجران مرتضی نه، هجران دخترش بود
چون شمعی آب میشد، پروانه دخترش بود
حیدر به فکر روز، پایان دخترش بود
فکر هجوم کوفه، بر جان دخترش بود
زینب برای داغ، دلدار گریه می کرد
بر غربت حسین و بازار گریه می کرد
مثل امیر عالم، همدم نداشت زینب
پیش حسین و عباس، که غم نداشت زینب
در کوفه معجرش رفت، پرچم نداشت زینب
دورش شلوغ بود و محرم نداشت زینب
خاکستر سرش از، خاکستر حسین است
خون سرش به محمل، خون سر حسین است
#مناجات_با_خدا
#مناجات_با_امام_زمان عج
#شب_قدر
#فلسطین #طوفان_الاقصی
.👇
@navaye_asheghaan
1403 01 12-003.mp3
17.37M
🌹🌹ما فلسطینیا بزرگ نمیشیم!
فقط شهید میشیم ...🌹🌹
آن یار، که به دادِ عالم رسیده مهدی است
در سینه ی فلسطین، نور امیدِ مهدی است
بوی وصالش امشب،قبل اذان می آید
ما که امیدواریم... آقایمان می آید
#مناجات_با_خدا
#مناجات_امام_زمان_عج
#شب_قدر
#فلسطین
@navaye_asheghaan
.
#غزل
#مناجات
میچکد در محضر تو شرم از پیشانیام
در غبار شرم چون آیینهای زندانیام
آینه پیشانیام را چین به چین تعریف کرد
آه امشب، بازتاب حسرتی طولانیام
چیدهای بر سفرهی شب کاسههای نور را
تشنهی یک جرعه لبخند از همین مهمانیام
قطره قطره اشکهای خویش را نخ میکنم
مینشینم بر سر سجادهی بارانیام
مینشینم در کنار چشمهی لبخند تو
تا کمی آرام گیرد سینهی طوفانیام
جای قلبم ماه را در سینه من جا بده
برکهای چشم انتظار پرتوی عرفانیام
نردبانی از ستاره هدیه کن امشب به من
لایق وصل نگاه خویش اگر میدانیام
گوشهای از وسعت چشم علی جایم بده
بی علی چون خانهای در معرض ویرانیام
#علی_گلی_حسین_آبادی
#شب_قدر
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
.
@navaye_asheghaan
4_5787544572540229663.mp3
5.27M
🎼 #پیش_زمینه
📝به عزت شرف لا اله الا الله...
٢١ ماه رمضان
١٢ فروردین ماه ١۴٠٣
#زمینه #امام_حسین علیه السلام
_کربلایی #حسین_ستوده
[بند اول]
واسه آخرین بار
زینب اومده بگیره دست های تو رو
بوسه میزنم به
از زیر کفن گینه ی پا های تو رو
وای از این زمونه
میبرن تو رو شبیه مادرم شبونه
تابوت تو رو جبرعیل گرفته روی شونه
زیر لب میخونه
کوتاه، با ناله و با آب، با گریه ی همراه
به عزت و شرف لا اله الا الله
به حق اشهد ان علی ولی الله
🖤🖤🖤
[بند دوم]
سخته رفتن تو
آخر من و میکُشه...
ای خدا به همراه
پس وعده ی ما عصر دهم کرببلا
دیگه بعد چند سال
میبینم تو رو با مادرم کنار گودال
گودالی که دیدنش برام سخته به هر حال
قتلگاه و جنجال
تشنه میره زیر دشنه
بی حال و گرسنه
از آسمون به زمین خورده با یه نیزه شاه
لا اله الا الله
حرومیا با لگد میزنن به روی ماه
.
@navaye_asheghaan
4_5787544572540229645.mp3
3.41M
🎼 #شور #امام_حسین
📝حقم نبود صدام کنی...
کربلایی #حسین_ستوده
٢١ ماه رمضان
١٢ فروردین ماه ١۴٠٣
حقم نبود صدام کنی
میخواستی سر به رام کنی
من وقتی گریه میکنم
خوب دوست دارم نگام کنی
مُردن یعنی یه ثانیه
از آغوشت جدام کنی
من دیگه عوض شدم
دیگه هر چی تو بگی
من تو راه کربلا
برگشتم به زندگیم
عشقت انداخته، رو من بخشای
قلبم بر من شد، بعد از مشایه
تو زندم کردی، یادم میمونه
واست میمیرم، قول مردونه
یا اباعبدالله
.
@navaye_asheghaan
Shab 21 Ramazan 1403 Sotode [Mohjat_Net] (5).mp3
1.04M
#امام_علی
#حسین_ستوده
خیبر و خندق و صفین و احد را دیدیم
و زمین خوردنِ عمر عبدود را دیدیم
دست ما نیست اگر سجده به ایوان کردیم
ما در آیینه ی این مرد خدا را دیدیم
علت باران و طوفان و
شأن الرحمن و قرآن و میزان و
برهان و جانان حیدر
ای شهر مردان ای بلاگردان
صاحب ایوان شأن تو قران
دلبرم حیدر رهبرم حیدر
سرورم حیدر من غلام غلام قنبرم حیدر
علی مولا علی مولا
****
شهریاری و جهانداری و بی مانندی
با دو انگشت در از قلعه ی خیبر کندی
بی زره میروی و معرکه میگردانی
داد از آن دم که تو سربند به سر میبندی
خواجه ی لولاک و مافوق ادراک و
بی باک و چالاک و محشر حیدر
ای ید بیضا ناجی موسی
منجی نوح و نفس عیسی
مرد نام آور واقعاً محشر
زینت منبر من غلام غلام قنبرم حیدر
علی مولا علی مولا
#حضرت_علی
رمضان 1403
.
@navaye_asheghaan
.
#امام_زمان
#بعد_از_شهادت_امام_علی
#مناجات_مهدوی ۱۴۰۳
گریز: حضرت عباس علیه السلام
سه شب قدر گذشت و نرسیدی آقا
از ظهورت نرسیده ست نویدی آقا
سالها خائفی و دور شدی از حقّت
من بمیرم چه بلاها تو کشیدی آقا
پدرم دربه در کوه و بیابان گشته
زنده باشیم بگو با چه امیدی آقا؟
ما همه دور همیم و تو شدی آواره
سالها بی کس و بی یار و وحیدی آقا
خیلی از کرده؛ پشیمانم و میدانم که
از گناهان من این گونه طریدی آقا
روضه ی مشک بخوانم که تو هم می آیی
هر کجا روضه ی عبّاس شنیدی آقا
گفت: شرمنده؛ که قلب تو شکستم اینجا
حال ِمن دیدی و اینگونه خمیدی آقا
طاقتی نیست تو را، تا به حرم برگردی
چون که از دیده ی من تیر کشیدی آقا
بوسه بر دست بریده زده ای حق داری
که از این زندگی ِدرد؛ بُریدی آقا
جان عبّاس نکش آه، به خیمه برگرد😭
خسته از هلهله ی خصم پلیدی آقا
این پیامم بده اصغر؛که علی شرمنده
قطره ای آب؛ ز مشکم نچشیدی آقا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
@navaye_asheghaan
.
#روز_قدس
باید سخن از حقیقت دین گفتن
از حرمت قبلۀ نخستین گفتن
امروز برای شاعران تکلیف است
با لهجۀ شعر ، از فلسطین گفتن
#روز_جهانی_قدس
#لشکر_قدس
.
@navaye_asheghaan
.
#مناجات
#امام_کاظم
بِموسَی بْنِ جَعْفَرٍ اِلٰهیَ الْعَفو
روی آئینه ردِ آهِ شرر بار من است
رنجِ بی همنفسی موجب آزار من است
کُلِّ خَلق از منِ بدخُلق تَنَفُّر دارند
غم تنهاشدنم حاصلِ رفتار من است
پَر من را قفسِ نَفْس به زنجیر کشید
خونِ دیوار اثرِ بالِ گرفتار من است
سَحَرِ قَدر تو را قدر ندانستم..،حیف!
این هم از خیرهسریِ دل بیمار من است
سفره تا جمع نشد ، کاش مرا جمع کنی
چند شب مانده فقط..،فرصت اصرار من است!
طَشتِ رسوایی ام از بام ، زمین افتاده
شهر در هَمهَمهی گفتنِ اخبار من است
معصیت آبرویم را چقَدَر راحت بُرد
نُقل هر انجمنی زشتیِ کردار من است
این همه عیبِ مرا فاطمه آمد..،پوشاند
چادرِ مشکیِ زهراست که ستّار من است
غیر خرمای علی روزه ی من وا نشود
رطبِ نخلِ نجف لذّتِ افطار من است
خوشبحال دل من که پسرِ این پدرم
پدرِ خاکیِ من ، حیدر کرّارِ من است
دست تقدیر کشانده است مرا تا خودِ طوس
می روم پیش رضا ، بخت اگر یار من است
پدرش نور چراغیست که خاموش نشد
پدرش ماه درخشان شب تار من است
آه از آن کوهِ وقاری که چُنین آب شده
روضه ی لاغری اش ، روضهی دشوار من است
ساق او خُرد که شد ، خُرد شد ارکان جهان
زانویَش علّت بیرنگیِ رخسار من است
گفت: سِندی ! تو بزن ، بد دهنی را بس کن
گوش دادن به کلامت بخدا عارِ من است
زجرکُش کردنِ من را که ندیده است کسی
معجرِ دختر من را نکشیده است کسی
#ماه_رمضان
#بردیا_محمدی ✍
@navaye_asheghaan
.
آقاجان
من جوانم گناه اگر کردم
خب غلط کرده ام ؛ببخشیدم
سر و گوشم کمی اگر جنبید
به علی اکبرت نفهمیدم ...
.
@navaye_asheghaan
.
.
#وداع_با_ماه_رمضان
#سبک_شبانگاهان
.
.
خداحافظ ای بهار دلم، ای دعای سحر، ای ابو حمزه
خداحافظ ای رفیق دلم، می روی ز برم، با چنین غمزه
خداحافظ افتتاح سحر، ای مجیر سحر، گریۀ شب ها
خداحافظ جوشن تقوی، مونس دل ها هدیۀ زهرا
همه هستم رفته از دستم
امید دل را به تو بستم
ای خدا العفو(2)
.
اگر رفتی ای مه رمضان، همره شهدا، محضر داور
مبر ای ماه آبروی مرا، جان آل عبا، پیش پیغمبر
مکن شکوه از معاصی من، روح عاصی من در بر حیدر
مکن شرم و روسیاهی من آشکارا بر دیدۀ کوثر
نما ای مه آبرو داری
که داری با من سرِ یاری
ای خدا العفو(2)
➖➖➖➖➖➖
سحر خیزان کو مه رمضان سایۀ سرمان همنشین ما
چه شد ای هم سفرۀ سحرم سوز آه و دل آتشین ما
ندانستم قدر قدر تو را ای عطای خدا ای مه خوبان
مبر با خود سوز و آه و دعا، شور و حال مرا در شب هجران
به تاب و تب عادتم دادی
به اشک شب عادتم دادی
ای خدا العفو(2)
➖➖➖➖➖➖
کنون که تو می روی ز برم ای تو تاج سرم ای حبیب من
نما عهدی بر دل و جگرم، چشم و روی تَرَم، ای طبیب من
شب عید و دست خالی من، خسته بالی من شوق هر عهدی
مرا فرما با امام هدی همچنان شهدا یاور مهدی
منو هجر صاحب این ماه
تو و یاری در تمام راه
ای خدا العفو(2)
.
مرا کردی همنشین خدا، ای مَه شهدا، ای مَه رحمت
نشان دادی در میان دعا، جلوۀ سعدا با همه عزت
مرا بردی گه به کرب وبلا، گه مدینه و یا کوچۀ نیلی
گهی خواندی روضۀ پهلو از غم بازو یا غم سیلی
بیا و کار خدایی کن
مرا دیگر کربلایی کن
نینوایی کن (2)
.
#وداع_با_رمضان
#عید_فطر
#محمود_ژولیده ✍
.
@navaye_asheghaan
.
#وداع_با_ماه_رمضان
من و دعای پیمبر چه ماه خوبی بود
کنار سفره ی حیدر چه ماه خوبی بود
که دیده بر سر یک سفره نوکر و ارباب
و همنشینیِ مادر چه ماه خوبی بود
من و غریب مدینه ، چه خلوتی، به به
به میزبانیِ کوثر چه ماه خوبی بود
به افتتاح و ابوحمزه و کمیل و مجیر
شدیم جوشنِ یکسر چه ماه خوبی بود
بخاطر شب قدرش گناه ما بخشید
و یک تولد دیگر چه ماه خوبی بود
چقدر گریه به غمهای کربلا کردیم
برای چادر و معجر چه ماه خوبی بود
شدیم یاور مظلومه ای به گودالی
که بوسه داشت به حنجر چه ماه خوبی بود
گریستیم به لبهای خشک سقا تا...
گلوی اکبر و اصغر چه ماه خوبی بود
شبی خرابه نشینِ سه ساله ای بودیم
سر پدر، شب دختر، چه ماه خوبی بود
سری زدیم گهی در تنور و گاهی دیر
سری زدیم به یک سر، چه ماه خوبی بود
ز کوچه های مدینه عبور میکردیم
کمک شدیم به مضطر چه ماه خوبی بود
برای پاره جگرها چه خوب گرییدیم
امان ز گریه ی خواهر چه ماه خوبی بود
گهی میان مناجاتهای نخلستان
شدیم همدم حیدر چه ماه خوبی بود
چه خوب شد که گرفتیم عبرت از کوفه
شدیم حامی رهبر چه ماه خوبی بود
برای ماه محرم ببند بارم را
رسیده ماه به آخر چه ماه خوبی بود
و کاش چون پسر مهزیار ميگفتند:
بیا به خیمه ی دلبر چه ماه خوبی بود
وداع ماه مبارک چه سخت و جانفرساست
شبیه روضه سختِ وداعِ کرب و بلاست
#وداع_با_رمضان
#محمود_ژولیده ✍
.
@navaye_asheghaan
199.4K
یکی بین ازدحام میگه کربلا میخوام
یکی می بنده دخیل بچم مریضه به خدا , برام عزیزه به خدا
خادما گریه کنون صحنتو جارو میزنن
همه نقاره ی یا ضامن آهو میزنن
@navaye_asheghaan
257.3K
.
#حسن_شالبافان🎤
دلمو گره زدم به پنجرت میخوام بیام
به امیدی که بیای این گره ها رو واکنی
تو که آخر گره رو وا میکنی ، امام رضا
پس چرا امروز و فردا میکنی ، امام رضا
من دوست دارم ، یه آدم دیگه بشم
اون که دلت میگه بشم ، منو کمک کن
من دوست دارم ، عوض کنی حالِ منو
نامه ی اعمالِ منو ، منو کمک کن
#امام_رضا_علیه_السلام
.
@navaye_asheghaan
|⇦•بی نیازا...
#توسل و مناجات با خدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بی نیازا، عبد بی مقدار می خواهی چکار
بنده ای که نیست توبه کار می خواهی چکار
در میان دردها، درد مرا یادت نرفت
نیمهٔ شب اینهمه بیمار میخواهی چکار
ای رفیقِ نارفیقان! دست من را هم بگیر
تو خودت گفتی بیا، اصرار می خواهی چکار
داد و قال این گنهکار از سر بیچارگی است
ورشکسته بر سر بازار میخواهی چکار
تو همانی که همان اول مرا بخشیده ای
من همان شرمنده ام! اقرار میخواهی چکار
می خری هربار، یکبار آبرویم را ببر
جنس بُنجل در ته انبار می خواهی چکار
من که گفتم از علی خیلی خجالت می کشم
برگه ای از حیدر کرار می خواهی چکار
بوی خوش دارند اینجا گریه کن های حسین
در میان این همه گل، خار میخواهی چکار
حاجتم را هم ندادی کربلایم را بده
اینهمه تاخیر را این بار میخواهی چکار
عاشقان کوی جانان بیقرار زینبند
گفت عزیزم بین کوفه یار میخواهی چکار
کاش بر می داشتم جوشن بجای پیرهن
پیرهن بین سگان هار می خواهی چکار
گیرم اصلاً دوست داری بر سر نیزه روی
دخترت را در صف انظار می خواهی چکار
#شاعر: رضا دین پرور
@navaye_asheghaan
10116212114PM.mp3
42.48M
|⇦•بی نیازا.....
#توسل و مناجات با خدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اون روزهای که باعث میشه پرخاشگر و بیاعصاب بشیم رو بذاریم دم در گربه ببره
#واگویه
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
|⇦•با دل زار...
#فسمت_اول #توسل و مناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده #شب_بیست_وپنجم رمضان به نفسِ سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
با دل زار دل بیمار اومدم
با دل خون چشم خون بار اومدم
هرجا رفتم کسی بهم محل نذاشت
در خونه ی خودت این بار اومدم
غیر تو کی از دلم خبر داره
بار من رو کی میتونه برداره
قَسَمت میدم به آه مرتضی
میدونم آه غریب اثر داره
توی این ماه علی به روی ماه علی
اشک و آهم و بخر تورو به آه علی
«"یا اله العالمین"،دست خالیمو ببین »
همدم تنهایی های خودمی
یا من اسمه و دوا ی خودمی
بنده ی خوبی نبودم واسه تو
ولی مهربون خدای خودمی
آی خدا میبینی حال خسته امو
میارم برات دل شکسته امو
"بعلیٍ بعلیٍ بعلی"
اینه ذکری که میگیره دستمو
تو رو به جون علی به دل خون علی
بخرش این دل رو که شده مجنون علی!
«"یا اله العالمین"،دست خالیمو ببین!
لحظه هام پر از گناه شدند ببخش
تورو به حق اباالحسن ببخش
من خجالت میکشم علی بخواد
بگه این نوکرمو به من ببخش!
توو قیامت رو سیاه صدام نکن!
بندهی رسوای خاص و عام نکن!
بسوزون آتیش بزن عذاب بده!
ولی از علی منو جدام نکن!
"سیدی مولا" ببخش رو سیام اما ببخش
تورو به عشق علی، تورو به زهرا ببخش!
«"یا اله العالمین"،دست خالیمو ببین »
دستامون خالیه مولای کریم
دلمون پر شده از وحشت و بیم
داره فرصت ها یکی یکی میره
رمضان تموم شد و خوب نشدیم
شب دنیا رو چیجوری سر کنیم؟
بی علی عمر چیجوری سر کنیم؟
ماییم و تنهایی و وحشت و غم
بی ابوتراب چه خاکی سر کنیم؟
دم آخر چه کنیم؟روز محشر چه کنیم؟
تو شب اول قبر ما بیحیدر چه کنیم؟
نوکرا دیگه شبای آخره
همهی امیدمون به مادره
خاک رو چادرِ مادر میتونه
آبروی هممون رو بخره
ای خدا به صورت سوخته قسم!
به در خونهی افروخته قسم!
@navaye_asheghaan
#قسمت_پایانی#روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده #شب_بیست_وپنجم ماه مبارک رمضان به نفسِ سیدرضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
به همون پیراهنی که فاطمه
با دستای نیمهجون دوخته قسم!
گناهام رو بپوشون منو از اینجا نرون!
دل بیتاب منو به محرم برسون!
«یا اله العالمین،دست خالیمو ببین!»
یه وقتایی اینقدر خرابم حسین!
که حتی نمیشه بخوابم حسین!
همون وقتایی که حرم لازمم
همون وقتایی که نمیشه برم
باید ساخت با دوری تو لاجرم
این صبوری دقم داد دقم
بی قرارم آخه عاشقم
میروم ببینیم درکجا زینب
شِکوه ِ ازشمر بی حیا دارد
از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین
دست وپا می زد حسین زینب صدا می زد حسین
کربلا سنگ ندارد همه جایش رمل است
این همه سنگ چرا دور و برت افتاده
می خورد بعد تو بر روی من و روی رباب
سنگ هایی که روی پیکر تو ...
*اول تیرش به چشمای عباس خورده دوم تیرش اون لحظهای بود که ابی عبدالله این شیرخواره رو بلند کرد
یهو دید صدای این بچه نمیاد تا نگاه کرد "فَذبح من الاُذُن الی الاذن". اما یه تیر دیگه زده دل زینب و بیچاره کرده. اون لحظهای که اباعبدالله تشنگی همه وجودشو فرا گرفته خستگی همه وجودشو فرا گرفته یه چند لحظهای روایت میگه ایستاد ابی عبدالله استراحت بکنه؛ اینقدر زخم به این بدن خورده همچین که ایستاد از لابه لای این زره داره خون فوران میکنه زخم همه بدن ابی عبدالله رو فرا گرفته یه مقداری ایستاد با یه نیزه خودشو نگه داشت. اما دید اون نامرد یه سنگی زد به پیشونی حضرت. همچین که این سنگ خورد تو پیشونی مبارکش؛ این لباس عربی رو بالا زد خون پیشانی رو پاک کنه؛ تا این لباس بالا رفت سفیدی سینه حسین نمایان شد اون نامرد تیرو برداشت...*
@navaye_asheghaan