در تنِ بیجانِ من، بارِ دگر، جان میرسد
روحِ ویران گشتهام، دارد به سامان میرسد
ماهِ کامل را ببین در آسمانِ عاشقی،
در همین ایامِ آغازینِ شعبان میرسد
مژده ای دلدادگانِ راهِ سبزِ عاشقی!
معنیِ آزادگی، معنای ایمان میرسد
یا حسین بن علی!، درهم بخر عشاق را
کِی به این خشکی زده، یک جرعه باران میرسد
بینواییم و سرِ خوانش به رحمت میرسیم
از مسیرِ فیضِ او در سفرهها نان میرسد
دل بده بر آستانِ لطفِ اربابِ کرم
غم مخور! هجران و غم، روزی به پایان میرسد
خوش به حالِ آن بهاری که سرآغازش تویی
روزیِ سالِ دگر بیشک، فراوان میرسد
#عادل_حسین_قربان
#ولادت_امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
هر زمانی عشق را در زندگی گم میکنم
روحِ خود را رهسپارِ وادیِ قم میکنم
با امید و آرزو با کولهباری از نیاز
رو به سوی خواهرِ خورشیدِ هشتم میکنم
با عنایاتِ کریمه غصه از دل میرود
سینهام آرام میگیرد تبسم میکنم
دل به دریای نگاهِ بیکرانش میدهم
گنبد و صحن و سرایش را تجسم میکنم
...گفته ایزد: حضرت معصومه را روزِ جزا
سوی جنت شافعِ انبوهِ مردم میکنم
#عادل_حسین_قربان
#ولادت_حضرت_معصومه_س
@nohe_sonnati
دوبیتی
عمریست که سرنوشتِ ما دستِ شماست
پاکیزگیِ سرشتِ ما دستِ شماست
"یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه"
ای بانوی قم! بهشتِ ما دستِ شماست
#عادل_حسین_قربان
#ولادت_حضرت_معصومه_س
@nohe_sonnati
با نگاهت، چشمه، باران، رود، معنا میشود
بخشش و احسان و لطف و جود معنا میشود
بیوجودت کارِ دنیا، غرقِ خسران میشود
با وجودِ اهلِ جودت، سود معنا میشود
یا جوادِ اهلِ بیتِ مصطفی، با دستِ تو
دم به دم، بخشایشِ معبود، معنا میشود
رخت بستی از زمینِ خاکی و در این جهان
هرچه غربت بود و خواهد بود، معنا میشود
ای شهیدِ زهرِ کین!، ای نورِ حق، با رفتنت
ناگهان این بغضِ حزنآلود، معنا میشود
#عادل_حسین_قربان
#امام_جواد_ع
@nohe_sonnati
با تو معنا میشود هم غصهها، هم شادیام
من پُر از دلدادگیهای امامِ هادیام
ای امامِ "جامعه"! ای "ذکرکم فیالذاکرین"!
کاش یک جرعه از آن جامِ ولا میدادیام
بیتو این دل... دل که نه، ویرانسرای من شده
با نگاهت این خرابی میشود آبادیام
عشقِ من عشقیست ناب و ساده و با سابقه
منشأ این عشق هم دل بستنِ اجدادیام
روز و شب در وادیِ جرم و خطا غوطهورم
پس خودت تضمین کن از شَرِّ گنه، آزادیام
با نگاهت واژهها در شعر، تابان میشوند
ورنه من یک شاعرِ بیادعایِ عادیام
#عادل_حسین_قربان
#ولادت_امام_هادی_ع
@nohe_sonnati
یارب! بباران بر سرم، بارانِ نم نم را
بر من ببخشا دستِ خالی، توشهی کم را
از دوشِ من بردار بارِ اینهمه غم را،
تا زندهام، بر شانهام بگذار، پرچم را
با ذکرِ اربابِ دو عالَم، زندگی کردم،
شاید، دمِ مرگم، ببینم، شاهِ عالم را
یک دم صدایش کردم و یک عمر خوشبختم
از من نگیری هیچگاه، ای کاش آن دم را
یادِ سرِ از تن جدایِ دوست، میافتم
هروقت، دارم زیرِ لب، آیاتِ مریم را
من از نفس افتادهام، بدجور دلتنگم
عطرِ گلاب و دودِ اسپندِ محرم را
#عادل_حسین_قربان
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
ندیدی اشک، زِ چشمم، مدام میآمد؟
چگونه، دخترکت، سویِ شام، میآمد؟
اگرچه بی پر و بالم، بگو که یادت هست
سه سالهات، همهجا، با مقام میآمد؟
دوباره، کاش، همان روزگار برمیگشت
دوباره، کاش، همان احترام میآمد
به غیرتِ تو، پدر، برنخورد، آنجا که
رقیه، داشت، به بزمِ حرام، میآمد؟
تو رویِ نیزه و من در تمامِ طولِ مسیر،
فقط به روی لبم، این کلام، میآمد:
قسم به جانِ تو بابا، گرسنه خوابیدم،
"زِ خانهها، همه بوی طعام، میآمد"
#عادل_حسین_قربان
#حضرت_رقیه_س
@nohe_sonnati
بارِ دیگر، دیدم او را...، کاش باران هم بیاید
سیلِ رحمت میوزد تا، بر تنم، جان هم بیاید
من نمیخواهم به جز او، با خدا، یک عمر گفتم:
از تنم، بردار سَر را، بلکه سامان هم بیاید
شاعرِ دربارِ نورم، هر زمان، شعری سرودم،
سفرهام را باز کردم، تکهای نان هم بیاید
بوده عمری در کنارم...، کاش، اربابِ دو عالَم،
مِنَّتی بر من گذارد، روزِ پایان هم بیاید
کربلایم را گرفتم، من که از شاهِ خراسان،
بر لبم، خوب است ذکرِ "یا رضا جان" هم بیاید
چشمهایِ خیسِ عاشق، حرفها دارد، دوباره
گریه، گریه، گریه، گریه...، کاش، باران هم بیاید
#عادل_حسین_قربان
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
رویِ دوشِ خود، فقط بارِ غمش را خواستیم
هرکه چیزی خواست؛... ما هم، ماتمش را خواستیم
اشک میریزیم...؛ ما با اشک، بالا میرویم
پس فقط گریه، به زیرِ پرچمش را خواستیم
از خودش درخواست کن، کم، میشود این جا زیاد،
از سرِ خوانِ شهِ عطشان، کمش را خواستیم
خوش به حالِ هرکه شد، فانیِ راهِ سرخِ عشق
عاقبت، سر باختن، در مَقدمش را خواستیم
درد داریم از غمِ دلدار، دردی جانگداز
ما از آنکه، درد داده، مرهمش را خواستیم
دیدنیهای جهان، مالِ شما، ای اهلِ خاک!
ما فقط در این جهان، درد و غمش را خواستیم
#عادل_حسین_قربان
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
عشق را؛ با من، بیا از سر بگیر
نوکرت را؛ باز هم، در بَر بگیر
آن جهان؛ لبهای خندانم بده
این جهان؛ یک جفت، چشمِ تر بگیر
تا بفهمم خوب، شأنت را، زِ من
چشمِ نابینا و گوشِ کَر بگیر
ای دلِ عاشق برو پشتِ درش،
هرچه میخواهی، زِ پشتِ در بگیر
در میانِ روضه، با ذکرِ حسین...
جانِما را اینچنین، آخر بگیر
تشنهلب بودی و گفتی، زیرِ تیغ:
"بارالها، از تنِ من، سر بگیر
از تنم، تنها نه سر، همراهِ آن
قاسم و ششماهه و اکبر بگیر"
....گفتمش: کرب و بلایم را بده
گفت: این را، شخصاً از مادر بگیر
#عادل_حسین_قربان
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
در پیکرِ رنجورِ عاشق، جان چه میخواهد؟
تقدیم دلبر میکنم، هر آنچه میخواهد
من چترِ خود را بستهام، رحمت سرازیر است
حالا ببینم، حضرتِ باران چه میخواهد
هنگامِ مرگم، سر به دامانش گذارم، کاش،
نوکر، زِ اربابش، دمِ پایان، چه میخواهد؟
من شک ندارم، کربلا را میدهی اینبار،
ورنه دلِ شب، دیدهی گریان، چه میخواهد
از خیرِ این دنیا، مرا کرب و بلا کافیست
من حاجتم را خواستم، سلطان چه میخواهد
#عادل_حسین_قربان
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
بگو برای تو اصلا، چه سود دارم من؟
میانِ اینهمه عاشق، وجود دارم من؟
قبول کن، منِ کم را، قبول کن، من را؛
کجا تحملِ ذکر و سجود دارم من؟
برایِ دم زدن از تو؛ سرودن از چشمت
همیشه حرف و سخن، زود، زود دارم من
مرا زِ خاک فرا خوان و سویِ عرش ببر!
فقط به سویِ تو، شوقِ صعود دارم من
ترحمی بنما بر سرشکِ دیدهی تَر!
که اشک بر روی چشمم، چو رود دارم من
بگو بمیر برایم!، ببین که میمیرم،
علاقهای به تو، تا این حدود دارم من
اگرچه رعیتم، اما همین مرا کافیست:
که شاهِ باکرم و اهلِ جود دارم من
#عادل_حسین_قربان
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
شب جمعه
هر وقت، یادش میکنم، باران میآید
با بردنِ نامش، به جسمم، جان میآید
هرکس که در روضه، برایش گریه کرده
روزِ قیامت، با لبی خندان میآید
من قطره اشکی ریختم، او قول داده:
هنگامِ مردن، در پیِ جبران میآید
تا یک قدم برداشتم، من را بغل کرد
خیرِ کثیر، از سوی او، اینسان میآید
باید بگویم: خوش به حالِ دردمندان،
از دستِ پرمهرش، اگر، درمان میآید
شبهای جمعه، از حریمِ غرقِ نورش
بویِ بهشتِ ایزدِ منان، میآید
...از روی نیزه، در جوابِ سنگباران
دارد صدای آیهی قرآن میآید
#عادل_حسین_قربان
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
شب جمعه
شبهای جمعه، بیقرارِ کربلاییم
لبتشنگانِ ساحتِ خورشید، ماییم
دانی چرا این چشمها، خون میفشاند؟
ما تا ابد، در ماتمِ خونِ خداییم
ای دستگیرِ بینوایانِ دو عالَم!
دستی بکش بر روی ما، ما بینواییم
در حسرتِ نوشیدن یک جرعه نورش
ما پای تا سر، یکسره، دستِ دعاییم
بهرِ پریدن سوی او، مثلِ دو بالیم
بهرِ دویدن سوی او، مثلِ دو پاییم
عمری، به یادش میشود این دل هوایی
ما را نخوان اهلِ زمین، مرغِ هواییم
یا فاطمه! ای زائرِ شبهای جمعه!
ما را بِبَر همراهِ خود، ما هم میآییم
#عادل_حسین_قربان
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
شب جمعه
هر وقت، یادش میکنم، باران میآید
با بردنِ نامش، به جسمم، جان میآید
هرکس که در روضه، برایش گریه کرده
روزِ قیامت، با لبی خندان میآید
من قطره اشکی ریختم، او قول داده:
هنگامِ مردن، در پیِ جبران میآید
تا یک قدم برداشتم، من را بغل کرد
خیرِ کثیر، از سوی او، اینسان میآید
باید بگویم: خوش به حالِ دردمندان،
از دستِ پرمهرش، اگر، درمان میآید
شبهای جمعه، از حریمِ غرقِ نورش
بویِ بهشتِ ایزدِ منان، میآید
...از روی نیزه، در جوابِ سنگباران
دارد صدای آیهی قرآن میآید
#عادل_حسین_قربان
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
حسِّ نابی شبیهِ باران داشت
به نگاهش بهار، ایمان داشت
به شُکوه و ابهّتِ این مرد
دشمن و دوستدار اذعان داشت
احتمالِ وقوعِ ناممکن
با وجودش همیشه امکان داشت
روزگاری همین امامِ همام
گنبد و بارگاهِ ویران داشت
عالَمی در اسارتش... اما
گذرِ عمر کنجِ زندان داشت
آسمان در رثای او میسوخت
هرچه بارید، باز باران داشت
#عادل_حسین_قربان
#امام_حسن_عسکری_ع
@nohe_sonnati
دوبیتی
خورشید تشنه بود و غمانگیز جان سپرد
خورشید را خدا، به خودِ آسمان سپرد
در حیرت و سکوتِ زمین، ناگهان خدا
باقیِ قصه را، به امامِ زمان سپرد
#عادل_حسین_قربان
#آغاز_امامت_امام_زمان_عج
@nohe_sonnati
دوبیتی
خورشید تشنه بود و غمانگیز جان سپرد
خورشید را خدا، به خودِ آسمان سپرد
در حیرت و سکوتِ زمین، ناگهان خدا
باقیِ قصه را، به امامِ زمان سپرد
#عادل_حسین_قربان
#آغاز_امامت_امام_زمان_عج
@nohe_sonnati
دوبیتی
عمریست که سرنوشتِ ما دستِ شماست
پاکیزگیِ سرشتِ ما دستِ شماست
"یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه"
ای بانوی قم! بهشتِ ما دستِ شماست
#عادل_حسین_قربان
#ورود_حضرت_معصومه_س_به_قم
@nohe_sonnati
داده ای اذن، که با دیده ی تر، گریه کنم
با دلی سوخته، از عمقِ جگر گریه کنم
مثلِ پروانه، به دورِ رخِ تو می چرخم
تا نماند ز منِ مست خبر، گریه کنم
این ندا می رسد از عرش، که زینب آمد
می روم گوشه ای از شوقِ خبر گریه کنم
فاطمه مادرِ اشک است و شما خواهرِ اشک
روزِ میلادِ تو جا دارد اگر گریه کنم
آری امشب، شبِ میلادِ خدای اشک است
روزِ اول، ز غمِ آخر سر، گریه کنم
#عادل_حسین_قربان
#ولادت_حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati
در زمین آسمان نمیگنجد
قدرِ او در بیان نمیگنجد
شبِ میلاد حضرتِ زهرا
ذوقِ ما در لسان نمیگنجد
ذرهای از فضائلش بیشک
در دلِ واژگان نمیگنجد
سطحِ احساسش آن قدَر بالاست
بینِ شعر روان نمیگنجد
اینکه میگریم از سرِ شوق است
اشک در چشممان نمیگنجد
شرحِ حالِ ملازمانِ درش
در زمان، در مکان نمیگنجد
آنکه پیراهنش به سائل داد
در دلش دردِ نان نمیگنجد
منشأ خیر و مصدرِ حق است
قصدِ باطل در آن نمیگنجد
معنیِ عصمت است و مادرِ آب
مثل او در جهان نمیگنجد
هرکه سود از نگاه زهرا برد
در حسابش زیان نمیگنجد
#عادل_حسین_قربان
#ولادت_حضرت_زهرا_س
@nohe_sonnati
برایِ خویش، اگر در جهان هدف دارم
نظر به درگهِ شاهنشهِ نجف دارم!
شکوه و شور تویی، در دو روزِ این دنیا
مرا ببخش، اگر حسرتِ علف دارم
اگر، امیر بخوانم تو را، یقین دارم
در این عقیدهی خود بر جهان، شرف دارم
بر این عقیده بمانم، چه باکی از اشرار
پس از رسول، علی را فقط، طرفدارم
محبتِ علی و آلِ او، به دل دارم
بیا ببین، که چه عشقی میانِ کف دارم
اگرچه، بارِ گناهم، کشیده سر به فلک
اگرچه لغزش و عصیان، معالاسف دارم،
علی امامِ من است و به روزِ حسرتِ خَلق
میانِ سینه، ندارم غمی؛... شَعَف، دارم
#عادل_حسین_قربان
#ولادت_امام_علی_ع
@nohe_sonnati