eitaa logo
دروس استاد احدی حفظه الله تعالی
108 دنبال‌کننده
44 عکس
10 ویدیو
136 فایل
این کانال جهت نشر دروس خارج فقه و اصول استاد می باشد. ارتباط با ادمین sd1251356@
مشاهده در ایتا
دانلود
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 /10/8 آیا از روایات می توان قاعده کل دم نجس را استفاده کرد؟ هرجا نسبت به خونی شک کردی آیا نجس است یا نه؟ از عموم و اطلاق این احادیث استفاده می کنیم و حکم به نجاست می دهیم. : معتقد به وجود اطلاق در روایات است لذا می فرمایند یمکن ان یستدل علیه بوجهین: 1- ارتکاز اذهان مسلمین است یعنی همه مسلمین در هر عصری نجاست دم را مرتکز می دانند انچه در نزد روات مفروق عنه است نجاست دم است شاهدش این است که از نجاست دم نمی پرسند بلکه از احکام و خصوصیات دم می پرسند و ائمه (علیهم السلام) زمانی که جوای این سواتلات را می دهند مقدی به قیدی و فرد خاصی نمی کنند بلکه نجاست دم را مفروق عنه می دانند و به بقیه احکام دم می پردازند مثل صحیحه ابن بزیع که به امام نامه نوشت و ازامام رضا (علیه السلام) پرسید که چاهی درمنزل است و از آن برای وضو و ..استفاده می کنیم قطره خون و ...در آن افتاده آیا می توانیم از آن برای وضواستفاده کنیم امام در جواب نامه نوشت که چند دلو از آب چاه بکشید و دور بریزید مرحوم خوئی : امر به نزح گرچه استحبابی است ولی راوی از حدود تاثیر دم در آب چاه سوال کرد چون مرتکز در نجاست آب نجاست دم بود اگر نجاست دم در ذهن راوی مرتکز نبود بر برداشت از این حدیث بر نجاست دم شده است: 1. ارتکاز بالجمله پذیرفته است نه فی الجمله یعنی شما می گوئید به نحو موجبه کلیه باید بپذیریم که مطلق دم نجس است در حالی که ما می گوئیم ارتکاز فی الجمله پذیرفته است نه بالجمله یعنی به نحو موجبه جزئیه قبول داریم چون موجبه کلیه در جائی است که در مقام بیان حکم دیگری نباشد در حالی که در این صحیحه امام در مقام بیان نزح آب چاه است لذا نمی توانید از این حدیث موجبه کلیه استفاده کنید. 2. اطلاق در صورتی است که امام در مقام بیان باشد نه در مقام اهمال یا اجمال در حالی که امام در اینجا در مقام بیان حکم نجاست دم نیست چون اگر در مقام بیان حکم نجاست دم بود نزح آب مستحب نمی شود بلکه واجب می شد در حالی که فرمودید از این حدیث استحباب فهمیده می شود 3. آخوند در کتاب الطهاره ص 104: هدف امام از طرح نزح، این است که می خواهد بفرماید هر چیزی که در آب می افتد مناسب با طبع انسان نباشد مستحب است که چند دلو از این آب به بیرون بریزید به نوعی حکم به رعایت بهداشت می کند چون وقتی چند دلو بیرون ریخت طبعش می کشد که از آن استفاده کند لذا حکم به استحباب داده شده نه وجوب. هم همین است و ملازمه ای با وجوب ندارد. 2- : موثقۀ عمار عن ابی عبدالله (علیه السلام) : قال أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُئِلَ عَمَّا تَشْرَبُ مِنْهُ الْحَمَامَةُ فَقَالَ كُلُّ مَا أُكِلَ لَحْمُهُ فَتَوَضَّأْ مِنْ سُؤْرِهِ وَ اشْرَبْ وَ عَمَّا شَرِبَ مِنْهُ بَازٌ أَوْ صَقْرٌ (الكافي (ط - الإسلامية) / ج3 / باب الوضوء من سؤر الدواب و السباع و الطير ..... ص : 9) سوال کرد از آبی که کبوتر خورد حکمش چیست امام فرمود کل ما اکل لحمه فتوضا من سؤره کلیه پرنده ها و حیوانات حلال گوشت اگر از آبی بخورند از باقیمانده آن می توان وضو گرفت و اشامید. بعد امام در اخر فرمود الا آن تری فی منقاره دما مگر اینکه در منقارش ببینی آلوده به خون است در این صروت فلا توضا منه و لا تشرب وضو نگیرونیاشام. : کلمه دم در کلام امام مطلق است حکم به عدم جواز وضو می کند کشف می کند که لابد کل دم نجس چون اگر برخی خون ها پاک باشد امام باید تفصیل می داد ولی امام دم را مطلق اورد و لا تضوا را هم مطلق اورد و قیدی نزد معلوم است که امام می خواهد بفرماید کل دم نجس. لذا می فرماید اگر هیچ روایتی اطلاق را ثابت نکند این روایت ثابت می کند حتی صاحب شریعه و صاحب منتهی هم می گوید که این روایت اطلاق را ثابت می کند چون قیدی نیامده. : از این روایت اطلاق فهمیده نمی شود چون پرنده ها مثل باز شکاری و عقاب و ... عادتا از میته حیوانی که نفس سائله دارد خوراکشان را تامین می کنند و عادتا منقارشان آلوده به خون میته است امام (علیه السلام) به این اعتبار فرمود که لا توضا منه و لا تشرب پس امام در مقام بیان نجاست کل دم نیست بلکه امام در مقام بیان منقارهای عقاب و باز شکاری و پرنده هایی است که از حیوانات میته خودشان را سیر می کنند قطعا منقارشان نجس است و اگر به ظرف آبی نوک بزنند آب نجس می شود لذا روایت خاص همین پرنده ها هست و نمی شود کل دم نجس را فهمید.
: ایشان هم همین اشکال را دارد و کلام آخوند را می پذیرد و روایت را خاص می داند. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سلام. به سبب تجمع طلاب در فیضیه به مناسبت ایام الله دی امروز یک شنبه کلاس فقه تعطیل می باشد
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 /10/9 @ostadahadi است. شیخ در رسائل 6وجه برای اجماع نقل می کند و آخوند 3 مورد را بیان می کند: 1)اجماع محصل یا قولی: از زمان ما تا زمان شیخ طوسی در اقوال علما تتبع کردیم و اتفاق فقها بر حجیت خبر واحد را یافتیم. 2)اجماعات منقوله است مثلا شیخ طوسی در خلاف نقل اجماع بر حجیت خبر واحد کرد و همچنین در کتاب عده الاصول نقل اجماع بر حجیت خبر واحد کرد یا مثلا محقق حلی و کرکی یا سید صدرو...همگی نقل اجماع کرده اند براین اجماع وارد شده دو اشکال بر مقتضی است یعنی این اجماع مقتضی اثبات حجیت خبرواحد را ندارد ویک اشکال هم اشاره به وجود مانع دارد اما آن دو اشکال مربوط به است ایشان در مصباح الاصول می فرماید که: : اجماع، لازمه اش دور است چون حجیت اجماع متوقف بر حجیت خبر واحد است بلحاظ اینکه اجماع منقول نقل واحد است پس خودش هم خبر واحد است از آن طرف اثبات حجیت خبر واحد متوقف بر حجیت اجماع منقول است وهذا دورپس اجماع مقتضی ندارد نمی تواند حجیت خبر را اثبات کند. : این اشکال در صورتی است که اجماع منقول به نقل واحد باشد در حالی که مرحوم شیخ انصاری در 4صفحۀ رسائل در کلمات قدما و متأخرین تتبع کرد و نام تتبعش را اجماع منقول نگذاشت بلکه نامش را اجماعات منقوله گذاشت به نوعی نقل اجماع نقل به تواتر شد لذا دور لازم نمی اید علاوه براین اجماعات دو قسم اند برخی از اجماعات مجرد از قرینه اند و برخی دیگر محفوف به قرینه قطعیه اند .اجماعات منقوله در این بحث از قبیل قسم دوم است یعنی محفوف به قرینه قطعیه اند یکی از قرائن قطعیه وجود علم رجال است و ما می دانیم که رجال عریض و طویل است و مباحث زیادی دارد تأسیس علم رجال از صدر غیبت کبری تا کنون دلیل براین است که فقها روی نقل، بسیار اهمیت می دهند هر نقلی را قبول نمی کنند بلکه به دنبال نقل معتبر و یقین اورند : بین اجماع منقول و حجیت خبر ملازمه نیست چون حجیت خبر عن حس است واجماع منقول خبر عن حدس است لذا اجماع منقول نمی تواند حجیت خبر را اثبات کند چون ناقل، از روی حدس می گوید اجماع منقول برحجیت خبر است حسی در کار نبود چون کنار مجمعین نشسته نبود و دهن به دهن نشده بود اما خبرواحد دهن به دهن است زراره نزد امام صادق نشسته و حرف او را نقل می کند یا محمد بن مسلم نزد امام باقر نشسته و شنیده و بعد نقل می کند : اجماع منقول دو قسم است تارة نقل مسبَب است یعنی ناقل رأی معصوم را حکایت می کند این نقل حدسی است و اخری نقل سبب می کند یعنی اقوال علما را نقل می کند این نقل عن حس است پس اجماع منقول به اعتبار نقل سبب نقل عن حس می شود لذا ملازمه با خبر عن حس دارد. ؛ از شیخ انصاری: این اجماع مانع دارد مانعش اجماع منقول سید مرتضی بر عدم حجیت خبر واحد است . ایشان می فرماید اجماع بر عدم حجیت خبرواحد است دو دسته اجماع تعارض و تساقط می کنند لذا دیگر اجماعی نداریم . وجوهی را برای حل اشکال بیان فرمودند. احسن الوجوه این است که بگوئیم: منظور از عدم حجیت، این است که خبر واحد برای ما علم به حکم شرعی نمی اورد و منظور از علم، وثوق و اطمینان است یعنی موثوق به در خبرواحد وجود ندارد حکمی که بتوان به آن حکم وثوق پیدا کرد از خبر واحد به دست نمی اید به چه دلیل به دلیل اجماع فقها. ما (شیخ انصاری) به سید می گوئیم اجماع شیخ مفید و طوسی برای ما وثوق می اورد لذا اجماع سید توان معارضه با اجماع شیخ طوسی را ندارد علاوه براینکه تعارض در جایی است که موضوع واحد باشد در حالی که اینجا موضوع متعدد شد موضوع اجماع سید انجائی است که خبر مجرد از قرینه باشد ولی موضوع اجماع شیخ آن جائی است که محفوف به قرینه باشد لذا با هم تعارض ندارند در تعارض وحدت موضوع شرط است لکن اینجا دو بحث مستقل اند. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
خارج اصول خبر واحد جلسه52.mp3
7.86M
خارج اصول ادله حجیت خبر واحد. اجماع. جلسه52 یک شنبه
خارج اصول خبر واحد جلسه53.mp3
7.45M
خارج اصول ادله حجیت خبر واحد. اجماع جلسه53. دوشنبه
خارج فقه نجاسات جلسه51.mp3
6.01M
خارج فقه. نجاسات. دوشنبه جلسه51. اصل اولی در خون. اصاله الطهاره.
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 /10/10 @ostadahadi به نظر استاد دو قسم اجماع یعنی؛ اجماع محصل و اجماع منقول برای اثبات حجیت خبر واحد کافی است ولی اشکال ما بر اعتبار خود این اجماع است این اجماع از نظر ما معتبر نیست به لحاظ اینکه اجماع مدرکی است مدرک این اجماع همان طوائف اربعه روایات بود که نقل شد. است که از رای معصوم باشد درحالیکه این اجماع مدرکی است و کاشف از رای معصوم نیست و کشفی ندارد. 3 - اجماع سوم است یعنی اگر فرض کنیم که اکثر احکام فقهیه دلائلی دارند که مفید علم نیست در این فرض اجماع بر حجیت خبر واحد است این اجماع تقدیری (فرضی) است فرض کردیم که دلائل احکام مفید علم و قطع‌آور نیست . فرقش با اجماع قبلی این است که اجماع قبلی اجماع سید را شامل نمیشد ولی این اجماع حتی اجماع سید را میگیرد چون اگر سید قائل به عدم اثبات حجیت خبر واحد باشد لابد به خاطر آن است که خبر واحد علم نمی‌آورد در حالیکه باب علم مفتوح است ( باب علم مفتوح است یعنی ما میتوانیم به خبر متواتر عمل کنیم و خبر متواتر داریم) ولی اگر فرض کنیم که سید باب علم را منسدّ میداند قطعا خبر واحد را برای استنباط احکام شرعیه می پذیرد چون اکثر ادله احکام شرعیه غیر علمی است. رسائل صص 165-163 این اجماع این است که اجماع تقدیری در صورتی است که باب علم منسد باشد و مفتوح نباشد و ظن مطلق حجت نباشد با این دو شرط اجماع تقدیری بر حجیت خبر واحد است در حالیکه آنانی که قائل به انسدا باب علم اند عمل به ظن مطلق می کنند کلیه ظنونی که دلیل خاصی بر حجیتش نباشد ظن مطلق است با وجود عمل به ظن مطلق نوبت به اجماع تقدیری نمی رسد چون اجماع تقدیری در صورت انسداد باب علم و عدم جواز عمل به ظن مطلق است. 4- : اصحاب قطعا در وظایف شرعیه و احام به خبرهای ثقه عمل می کردند عمل اصحاب لابد برگرفته از رفتار ائمه (ع) است لااقل ائمه عمل اصحاب را امضاء و تقریر کردند. این است که ما به عمل اصحاب درصورتی اعتماد می کنیم که بدانیم مستند عمل اصحاب چه بوده است خدای ناکرده اباحه‌گری و لاابالی بودن در مسائل احکام شرعیه مستند عمل اصحاب نباشد چون بعضی از اصحاب ما گرفتار اباحه‌گری‌اند اهمیت به گناه و معصیت نمی دهند نظیر اینکه در خلافت ابابکر و عمر و عثمان چقدر اباحه‌گری کردند از قبیل اینکه گفتند علی (ع) جوان است و آنها پیر و باتجربه اند لذا تا مستند عمل اصحاب روشن نشود عمل اصحاب برای ما حجت نیست. 5- : یعنی عمای شیعه از اخبار آحاد برای بدست آوردن احکام شرعیه و استنباط وظایف عملیه به خبر واحد عمل می کردند و همچنان هم ادامه دارد و خود این رفتار و شیوه دلیل بر اتفاق فقها بر حجیت خبر واحد ثقه است. مرحوم شیخ اینجا این است که مناط عمل علما نزد ما روشن نیست بعضی از فقها به خاطر اینکه قطع به صدور روایت پیدا می کردند به خبر آحاد عمل می کردند بعضی از فقها همین اندازه که ظن به صدور روایت پیدا می کردند عمل می کردند مثلا (مثال از استاد) مرحوم نائینی می فرماید هر روایتی که در کافی هست می پذیرد چون سند کلینی را قبول دارد و به او عشق می ورزد همچنین بزرگانی چون و و لذا حتی نقل ضعیف کلینی را می پذیرند شیخ نظیر می‌آورد سه نفر ایستاده اند و به زنی نگاه می کنند سوال میشود چرا؟ یکی میگوید دخترم است یکی میگوید همسرم است یکی میگوید خواهرم است با وجود مناطهای مختلف هر یک به دلیلی حجیت خبر واحد را می پذیرند. 6- : یعنی همه مسلمانها به خیر واحد عمل می کنند اگر این سیره ثابت شود دیگر نیازی به امضاء امام ندارد چون همه مسمانها به خبر واحد عمل می کنند و امام هم یکی از مسمانان است اما مشکل اینجاست که مسلمانان در اثر تلقی از رهبران معصوم دینشان عمل به خبر واحد عمل کردند یا بخاطر سیره عقلا عمل کردند پس این سیره مجمل شد که آیا مسلمین به خاطر فطرت عقلایی شان یا نگاه به رهبران معصومشان عمل کردند لذا این سیره مجمل است لذا حجت نیست. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷