🕓 💠🚻💠 #مشاوره_خانواده
⚜🚺⚜🚼⚜🚹⚜
💐 سفارش هایی جهت زیاد شدن روزی و سهولت ازدواج
❓سئوال: جوانی هستم که به علّت نداشتن شغل، هنوز اقدام به ازدواج نکرده ام، البته می دانم که خداوند متعال رزاق است، ولی به علّت نداشتن شغل، خجالت می کشم این امر را مطرح کنم.
🔅و هرجایی هم که برای ازدواج بروم، قبل از هر چیز می پرسند: شغلت چیست؟! از سوی دیگر، هیچ کسی را هم جهت ازدواج در نظر ندارم، ولی دوست دارم که خداوند متعال همسری را نصیبم کند که مؤمن و زیبا و هم دارای خانوادهای مؤمن و پاک باشد.
🔅لطفاً ضمن دعا برای این حقیر، در صورت امکان ذکر یا دستورالعملی را نیز مرقوم نمایید که با انجام آن، خداوند رحمان، همسری نیکو نصیبم کند.
✍🏻 پاسخ حضرت #آیت_الله_مظاهری (مدّظله):
💝 1️⃣ آیۀ شریفۀ «رَبِّ لا تَذَرْني فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثينَ» [انبیاء، ۸۹] را ذکر خود قرار دهید و آن را مرتّب بخوانید.
💝 2️⃣ دستور قرآن کریم به شما، فعلاً استعفاف است: «وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»[ نور،۳۳].
👌🏻اگر طبق دستور قرآن عمل کنید، خداوند متعال از فضل خودش شما را غنی می فرماید و ازدواج خوبی برای شما فراهم میکند. ان شاء الله.
💝 3️⃣ اگر همسر مؤمن و پاک میخواهید، خود پاک و مؤمن باشید و با رعایت تقوا و اجتناب جدّی از گناه، از خداوند متعال بخواهید مشکل ازدواج شما و سایر جوانان را حل کند.
📘 منبع: پاسخ به پرسش های ازدواج و خانواده، س ۳۲.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
🔺 #سید_نور_خدا_موسوی #جانباز لرستانی ناجا شب گذشته به #شهادت رسید؛ او در سال ٨٧، در منطقه لار استان #سیستان_و_بلوچستان، از ناحیه سر مورد اصابت گلوله گروهک تروریستی عبدالماک #ریگی قرار گرفت و حدود ١٠ سال در کما به سر برد...
🌷 شادی روحشان صلوات:
🌹 الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم
🌐 @partoweshraq
پرتو اشراق
🔺 #سید_نور_خدا_موسوی #جانباز لرستانی ناجا شب گذشته به #شهادت رسید؛ او در سال ٨٧، در منطقه لار استان
🌷 #سید_نور_خدا_موسوی ده سال پیش موقع درگیری با گروهک #ریگی گلوله خورد و به کما رفت.
💻 دخترش ایسنتاگرامی داشت که از بزرگ شدن و مراقبت از پدرش مینوشت. کارنامههاش رو میگذاشت و... . دیشب نوشت بابام شهید شد.
📡 هیچوقت یادم نمیره #bbc دائم با ریگی مصاحبه میکرد و میگفت مظهر خواستههای مردم ایرانه.
✍ امیر علی صفا
🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
🔺 لحظه مجروح شدن #شهید_سید_نور_خدا_موسوی تکاور نیروی انتظامی و فرمانده یگان تکاوری زاهدان، در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۸۷ هنگام درگیری با گروه جندالشیطان به رهبری عبدالمالک #ریگی
🌐 @partoweshraq
پرتو اشراق
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار #جان_شیعه_اهل_سنت؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد 🔗
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار
#جان_شیعه_اهل_سنت؛
💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان
✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🔗 قسمت سیصد و چهارم
🌳🏣🌴ظرفهای صبحانه را شسته و مشغول مرتب کردن آشپزخانه بودم و چه نسیم خوش رایحهای در این صبح دلانگیز پاییزی از پنجره آشپزخانه به درون خانه میدوید که روحم را تازه میکرد.
🗓 حالا تعطیلی این روز جمعه فرصت مغتنمی بود تا ٩ آبان ماه سال ١٣٩٣ را در کنار همسر نازنینم سپری کنم.
🏭 دو ماهی میشد که مجید سلامتی دست راستش را بازیافته و دوباره به سرِ کارش در پالایشگاه برگشته بود و با حقوق به نسبت خوبی که دریافت میکرد، زندگیمان جان تازهای گرفته بود.
👌🏻خیلی به آسید احمد اصرار کردیم تا بابت زندگی در این خانه، اجارهای بدهیم و نمیپذیرفت که به قول خودش این خانه هیچگاه اجارهای نبوده و دستِ آخر راضی شد تا هر ماه مجید هر مبلغی که میتواند برای کمک به نیازمندانی که از دفتر مسجد قرض میگیرند، اختصاص دهد.
💴 حالا پس از شش ماه زندگی شاهانه در این خانه بهشتی، نه تنها هزینهای بابت پول پیش پرداخت نکرده که حتی بهای اجاره را هم به دلخواهِ خودمان صرف امور خیریه میکردیم و از همه بهتر، همسایگی با آسید احمد و مامان خدیجه بود که از پدر و مادر مهربانتر بودند و برای من که مدتی میشد از همراهی پدر و مادرم محروم شده و برای مجید که از روزهای نخست زندگی لذت حضور پدر و مادر را نچشیده بود، چه نعمت عزیزی بودند که انگار خدا میخواست هر چه از دستمان رفته بود، برایمان چند برابر جبران کند.
🏻هر چند هنوز پریشانیِ جان من به آرامش نرسیده که پس از چند ماه، همچنان از پدر و ابراهیم بیخبر بودیم و نمیدانستیم در قطر به چه سرنوشتی دچار شدهاند و بیچاره لعیا که نمیدانست چه کند و از کجا خبری از شوهرش بگیرد.
📺 از آتشی که با آمدن نوریه به جان خانوادهام افتاده و هنوز هم دامن گیر پدر و برادرم بود، آهی کشیدم و از آشپزخانه خارج شدم که دیدم مجید روبروی تلویزیون روی مبلی نشسته و چشم به مراسم عزاداری امام حسین (علیهالسلام) دارد.
🏴 ششم محرم از راه رسیده و خانه آسید احمد چه حال و هوایی به خودش گرفته بود که همه حیاط را سیاه پوش کرده و حتی داخل خانه خودشان را هم کتیبه زده بودند، ولی به قدری نجابت به خرج میدادند که از این جمع شیعه، هیچکس از من نخواست تا در خانهام پرچمی بزنم و خودم هم تمایلی به این کار نداشتم که فلسفه این عزاداریها همچنان برایم نامشخص بود.
🏻مجید از اول محرم پیراهن سیاه به تن کرده، ولی من هنوز نمیتوانستم به مناسبت شهادت امام حسین (علیهالسلام) در چهارده قرن پیش، رخت عزا به تن کنم و به مصیبت از دست دادنش، مثل مجید و بقیه، اشک بریزم که هر چند اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) برایم عزیز و محترم بودند، ولی نمیتوانستم در فراقشان گریه کنم که من هرگز ایشان را ندیده بودم تا حالا از دوریشان بیتابی کنم.
📺 مراسمی که از تلویزیون پخش میشد، مربوط به تجمع نوزادان و کودکان شیرخواری بود که همگی به یاد فرزند شیرخوار امام حسین (علیهالسلام)، پیراهنهای سبز به تن کرده و در آغوش مادرانشان به ناز نشسته بودند و همین صحنه برای من کافی بود تا داغ دخترم در دلم تازه شده و پرده اشکم دوباره پاره شود.
👁 چشمان کشیده مجید هم از اشک پُر شده و نمیدانستم به یاد مظلومیت کودک امام حسین (علیهالسلام) اینچنین دلش آتش گرفته یا او هم مثل من هوای حوریه به سرش زده که دیگر چشم از چشم کودکان برنمیدارد.
💓 شاید هم دلهایمان در آتش یک حسرت میسوخت که اینهمه نوزاد در این مجلس دست و پا میزدند و کودک عزیز ما چه راحت از دستمان رفت.
🏻نمیخواستم خلوت خالصانه مجید را به هم بزنم که با دست مقابل دهانم را گرفته بودم تا مبادا صدای نفسهای خیسم را بشنود و همچنان بیصدا گریه میکردم.
📺 مجری مراسم از مادران میخواست کودکانشان را روی دست بلند کرده و همچنان برایشان عزاداری میکرد و اینهمه نوزاد نازنین، در برابر نگاه حسرت زدهام چه نازی میکردند که مردمک چشمانم غرق اشک شده و نفسهایم به شماره افتاده بود.
🏻میترسیدم که دیگر نتوانم مادر شوم، میترسیدم نتوام بار دیگر باردار شوم و بیش از آن میترسیدم که نتوانم بارم را به مقصد رسانده و دوباره کودکم از دستم برود.
🏻 صورت مجید از جای پای اشکهایش پُر شده و قلبش به قدری بیقراری میکرد که دیگر متوجه حال الههاش نبود.
🚨🔰 لینک #قسمت_اول برای دوستانی که تازه وارد کانال شدند:
🔗 eitaa.com/partoweshraq/8
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید...
▶🆔: @partoweshraq
پرتو اشراق
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار #جان_شیعه_اهل_سنت؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد 🔗
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار
#جان_شیعه_اهل_سنت؛
💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان
✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🔗 قسمت سیصد و پنجم
🎤 بانویی در صدر مجلس روی صحنه رفته و میخواست همنفس با اینهمه مادر عزادار، عهدی با امام زمان (علیهالسلام) ببندد تا تمام این کودکان به مقام سربازی حضرتش نائل شوند و چه شور و حالی داشتند این شیعیان که هنوز نمیدانستند چقدر تا ظهور امام زمان (علیهالسلام) فاصله دارند و از امروز جگر گوشههای خودشان را نذر یاری مهدی موعود (علیهالسلام) میکردند تا با دست خودشان پاره تنشان را فدای پسر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) کنند.
📺 خانمی که روی صحنه بود، شوری عجیب بر پا کرده و کودک شیر خوار امام حسین (علیهالسلام) را با عنوانی صدا میزد که چهارچوب بدنم را به لرزه افکند:
✋🏻یا مسیح حسین! یا علیاصغر ادرکنی...
🏻نمیفهمیدم چرا او را به این نام میخواند و نمیخواستم صفای فضای خانه را به هم بزنم که صدایم در نیامد و همچنان به یاد دخترم، گریههای تلخم را در گلو خفه میکردم تا مجید را از اعماق احساسش بیرون نکشم.
🎥 دوربین روی صورت تک تک نوزادانی تمرکز میکرد که هر کدام یا در خواب نازی فرو رفته و یا از شدت گریه پَر پَر میزدند و به یکباره نوزاد زیبایی را نشان داد که پیراهن سبز به تن کرده و سربند «یا حسین» به سرش بسته بودند و با دل من چه کرد که چلچراغ بغضم در هم شکست و آنچنان ضجه زدم که مجید حیرت زده به سمتم چرخید.
👁 تازه میدید که چشمان من در دریای اشک دست و پا میزند و نفسم از شدت گریه به شماره افتاده که سراسیمه به سمتم آمد.
🏻بالای سرم ایستاده و همچنانکه به سمت صورتم خم شده بود، پریشان حال خرابم التماسم میکرد:
❓چیه الهه؟ چی شده عزیزم؟
💓 و از حرارت داغی که به قلب گریههایم افتاده بود، فهمید دوباره جراحت حوریه سر باز کرده که با هر دو دستش سر و صورت خیس از اشکم را در آغوش کشید و با صدایی غرق محبت دلداریام میداد:
🏻 آروم باش الهه جان! قربونت بشم، آروم باش عزیزم!
💓 و دل خودش هم بیتاب دخترش شده بود که با نغمه نفسهای نمناکش، نجوا میکرد:
🏻منم دلم براش تنگ شده! منم دلم میخواست الان اینجا بود! به خدا دل منم میسوزه!
📺 ولی من لحظاتی پیش نوزادی را دیدم که درست شبیه حوریهام بود و هنوز سیمای معصوم و زیبایش در خاطرم مانده بود که میان هق هق گریه ناله زدم:
🏻مجید تو ندیدی، تو حوریه رو ندیدی! همین شکلی بود، همینجوری آروم خوابیده بود! ولی دیگه نفس نمیکشید... و دوباره آنچنان غرق ماتم کودک معصومم شده بودم که دیگر مجید هم نمیتوانست آرامم کند.
🏻با هر دو دست صورتم را گرفته و از اعماق قلب مصیبت زدهام ضجه میزدم.
🕰 ساعتی به بیقراریهای مادرانه من و غمخواریهای عاشقانه مجید گذشت تا طوفان غمهایم آرام گرفت و دیگر نفسی برایمان نمانده بود که هر دو در سکوتی تلخ و پژمرده روبروی هم کِز کرده و چیزی نمیگفتیم و خیال من همچنان پیش «مسیح حسین (علیهالسلام)!» جا مانده بود که رو به مجید کردم و با صدایی که هنوز بوی غم میداد، پرسیدم:
❓مجید چرا به حضرت علیاصغر (علیهالسلام) میگفت مسیح حسین (علیهالسلام)؟»
👁 با سؤال من مثل اینکه از رؤیایی عمیق پریده باشد، نگاهی به صورتم کرد و من باز پرسیدم:
❓مگه حضرت علیاصغر (علیهالسلام) هم مثل حضرت عیسی (علیهالسلام) تو گهواره حرف زده؟
🏻و ناخواسته و ندانسته جواب سؤال خودم را داده بودم که اینبار نه از غصه حوریه که به عشق دردانه امام حسین (علیهالسلام)، شبنم اشک پای چشمانش نَم زد و زیر لب زمزمه کرد:
🏻 تو گهواره حرف نزد، ولی کار بزرگتری انجام داد! اگه معجزه حضرت عیسی (علیهالسلام) این بود که تو گهواره به زبون اومد تا از پاکی مادرش دفاع کنه، حضرت علیاصغر (علیهالسلام) تو گهواره خون داد تا از مظلومیت پدرش حمایت کنه... و دیگر نتوانست ادامه دهد که صدایش در بغضی عاشقانه شکست و نگاهش را به پای عزای امام حسین (علیهالسلام) به زمین انداخت.
🌷 ماجرای شهادت طفل شیرخوار امام حسین (علیهالسلام) را قبلاً هم شنیده بودم، ولی هرگز چنین نگاه عارفانهای پیدا نکرده بودم که من هم نه به هوای حوریه که به احترام جانبازی حضرت علی اصغر (علیهالسلام) دلم شکست و حلقه بیرمق اشکم دوباره جان گرفت.
🚨🔰 لینک #قسمت_اول برای دوستانی که تازه وارد کانال شدند:
🔗 eitaa.com/partoweshraq/8
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید...
▶🆔: @partoweshraq
🕖 💠📚💠 #حڪمٺ_مطہر
✝🕎🛐 مباحثات حضرت #امام_رضا (علیه السلام) با علمای مذاهب مختلف
🌷 #استاد_مطهری (ره):
🔅 #مأمون با همه شقاوت و خباثتی که داشت اهل علم و علم دوست و فاضل و درس خوانده بود؛ منطق و فلسفه خوانده بود، حدیث و فقه و کلام خوانده بود و از همه اینها کاملاً اطلاع داشت. این بود که خیلی خوشش میآمد که مجالس بحث تشکیل بدهد و در تشکیل این مجالس بیغرض هم نبود.
🔅وقتی که حضرت رضا (علیه السلام) به خراسان و به مرو آمدند، مأمون به #فضل_بن_سهل وزیر خود گفت: حال که علی بن موسی الرضا از مدینه آمده است، دوست دارم مجمعی تشکیل دهی و رؤسا و علمای همه مذاهب را در آن جمع کنی، برای اینکه با علی بن موسی الرضا مباحثاتی بشود. او هم از همه علمای مذاهب دعوت کرد.
بعد فرستاد خدمت حضرت رضا(ع)؛ حضرت به حامل پیام فرمودند: به مأمون سلام برسان و بگو من فردا صبح میآیم.
🔅مردی به نام #نوفلی که راوی این قضایاست میگوید: حضرت به من فرمودند: مأمون بعد خودش پشیمان میشود، میگوید ای کاش این جلسه را تشکیل نداده بودم؛ چون وقتی دید من در مجلس آنها بر کتب آنها از خودشان مسلّطتر هستم و بعد همه اینها در مقابل من مغلوب میشوند، نتیجه معکوس میگیرد و پشیمان میشود، (این سخن، سوء نیت مأمون از تشکیل این جلسات را نشان میدهد).
🔅علت پشیمانیاش هم این است که در ذهن مردم چنین فکری پیش میآید که وقتی در مملکت چنین مردی هست، پس چرا مأمون اینجا نشسته است؟
📚 استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج ۷، ص ۱۹ - ۱۷ (با تلخیص).
🌐 @partoweshraq
🌹مقام «رضا»
👳🏻 به #امام_جواد (علیه السلام) گفتم: بعضی ها می گویند #مأمون به پدرت لقب #رضا داد وقتی به #ولایت_عهدی راضی شد!!
⚜ گفت: دروغ می گویند، پدرم را خداوند «رضا» نامید چون خداوند او را پسندید و اهل آسمان، رسول خدا و ائمه در زمین از او خشنود بودند.
👳🏻 گفتم مگر بقیه پدرانتان پسندیده خدا و ائمه نبودند؟
⚜ گفت: چرا؟
👳🏻 گفتم: پس چطور فقط او رضا شد؟
⚜ گفت: چون دشمنانش هم او را پسندیدند و فقط پدرم بود که جمع دوست و دشمن از او راضی بودند.
📚 منبع: برگرفته از کتاب آفتاب هشتمین، از مجموعه کتب ١۴ خورشید و یک آفتاب.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#روایت
#داستان_کوتاه
#سـیـره_اهـل_بیـٺ
4_5983356722884904068.mp3
10.2M
🎧 #نواهنگ زیبای دهاتی
🎼 از سر جاده راه افتاده پای پیاده...
🎤 با نوای حاج محمود #کریمی
🏴 #شهادت_امام_رضا (ع)
🌐 @partoweshraq
4_721038705925555117.mp3
2.93M
🕥 💠📢💠 #منـبر؛ رسـانـہ شیعـہ
🎧 #بشنوید | #موعظه
👣 آمدم ای شاه پناهم بده!
🕯داستان زیارت #امام_رضا(ع) توسط جوان آمریکایی
🎙حجت الاسلام #محرابیان
🌐 @partoweshraq
🌐 @partoweshraq
#کرامات
🌹 #سواد_زندگی
👌لطفاً براي احراز موفقيت، با جمله:
⛔ «نمي توانم اين كار را انجام بدهم»، خداحافظي كن.
🚪اگر موفقيت هيچ ضربه اي به در نمي كوبد، لطفاً در را عوض كنيد.
🏃 🚧 «اما» و «اگر» و «شايد» موانعي هستند كه موفقها از روي آن پريده اند.
موفقيت نصيب افرادي مي شود كه بيش از همه استقامت دارند.
👌مي دانم موفقيت هم يك عادت است بايد به موفق بودن عادت كرد.
🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
📺 سخنان شجاعانه مجری شبکه یزد خطاب به مسئولین:
🎙ملت از مشکلاتی که منشاء خارجی داره هراسی نداره از مشکلاتی هراس داره که منشاء داخلی داره و ناشی از خلف وعده و سوء تدبیر و سوء مدیریته...
🌐 @partoweshraq
4_1144444111042904311.mp3
11.79M
🎧 #بشنوید
🌷 اثبات #شهادت حضرت محمد (ص)
🎙استاد #رائفی_پور
📥حجم ١٢ مگابایت
🌐 @partoweshraq
🌐 @partoweshraq
💠❓📚 ✍🏻💠 #پــرســمــان
❓سئوال: راسته که میگن ثواب زیارت #امام_رضا(ع) از زیارت #امام_حسین(ع) هم بیشتره؟
☑ پاسخ:
📚 محدث بزرگ شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه بابی را گشوده است تحت عنوان:
▪ «باب در ترجیح زیارت امام رضا(ع) بر زیارت امام حسین(ع)»
📚 وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۵۶۲، باب ۸۵.
⚜ شاه عبدالعظیم حسنی فرمود:
▪ «به حضرت جواد(ع) عرض کردم که به زیارت قبر حضرت سیدالشهدا مشرف شوم یا به زیارت پدرتان؟
⚜ فرمود: اندکی درنک کن؛ سپس داخل اندرون شد بعد در حالی که اشکهایش بر رخسارش جاری بود خارج شد.
⚜ سپس فرمود:
▪ «زائران امام حسین بسیارند؛ اما زائران پدرم کمند».
📚 عیون الاخبار، ج ۲، ص ۲۵۶.
⚜ در روایت دیگر فرمود:
▪ «زیارت پدرم افضل است زیرا حضرت ابا عبدالله الحسین را همه مردم زیارت می کنند؛ اما پدرم را، جز خواص شیعه زیارت نمی کنند».
📚 الکافی، ج ۴، ص ۵۸۴.
📗 کامل الزیارات، ص ۳۰۶.
🏴 زیرا هر فرقه ای از شیعه، امام حسین را از جهات مختلفی از قبیل، شهادت آن حضرت، مخصوصا فرزند بی واسطه حضرت زهرا(س) بودن محترم می شمارند و فرق دیگر شیعه، از قبیل: کیسانیه، زیدیه، اسماعیلیه و واقفیه و... امامت حضرت سیدالشهدا را پذیرفته اند؛ اما در این میان، حضرت رضا(ع) دارای ویژگی خاصی است که اغلب انشعابات تشیع، قبل از ایشان بوده و باقیمانده از فرق مختلف همین خواص شیعه هستند که به ولایت حضرت رضا معتقدند و شمارشان نسبت به بقیه کمتر است.
📚 در روایات دیگری آمده است که زائر حضرت رضا(ع) از زوار تمام انبیاء و اولیا و ائمه افضل و با ارزش تر است که مرحوم حر عاملی این روایات را تحت این باب نقل می کند:
▪ «باب در ترجیح زیارت امام رضا(ع) بر همه ائمه».
📚 وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۵۶۴، باب ۸۶.
⚜ راوی نقل می کند: از موسی بن جعفر شنیدم که می فرمود:
▪ هر کسی قبر فرزندم علی را زیارت کند خداوند ثوابی معادل هفتاد حج مبرور به او عطا می فرماید.
⁉️ با تعجب گفتم: هفتاد حج مبرور؟!
▪ فرمود: آری هفتاد هزار حج.
⁉️ باز با تعجب گفتم: هفتاد هزار حج مبرور؟!
▪ فرمود: آری. هفتاد هزار حج مبرور. بار دیگر با تعجب پرسیدم.
▪ فرمود: بعضی از حجها در پیشگاه خدا مقبول نمی شود. هر کس فرزندم را زیارت کند یا شبی در کنار قبر او به سر برد، مانند کسی است که خداوند را در عرش زیارت کند.
⁉️ باز با تعجب پرسیدم مانند کسی که خدا را در عرش زیارت کند؟
▪ فرمود: آری. روز قیامت، در عرش خدا چهار نفر از پیشینیان:
نوح، ابراهیم، موسی و عیسی و چهار نفر از آخر الزمان: محمد، علی، حسن و حسین (علیهم السلام) گرد خواهند آمد و بعد، این مجلس ادامه خواهد یافت. یعنی غیر از این هشت نفر دیگران هم خواهند بود.
▪ زوار قبور ائمه(ع) با ما، در همین جلسه شرکت خواهند داشت. بالاترین درجه و با ارزش ترین عطیه و عنایت، مخصوص زوار فرزندم علی بن موسی الرضاست.
📚 عیون الاخبار، ج ۲، ص ۲۵۹.
📚 امالی صدوق، ص ۱۰۵.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
🌟 کراماتی از حضرت #امام_رضا(ع) - {٧}
💌 جواب امام رضا (علیه السلام) به نامه #ملا_محمد_اشرفی
👣 شاگرد «علامه ملا محمد اشرفی» به منزلش می آید و می گوید قصد تشرف به مشهد را دارم، فرمایشی ندارید؟!
✉ ملا محمد اشرفی نامه ای از جیب خود در آورده و به او می دهد و می گوید:
👌این نامه را در #ضریح امام هشتم (علیه السلام) بینداز و جواب آن را برایم بیاور!
✍ او در این نامه از امام هشتم (علیه السلام) می خواهد که یک بار به دیدنش بیاید و سری به او بزند.
✉ شاگردش به محض اینکه نامه ملا را داخل ضریح می اندازد صدایی از آن بلند میشود با این مضمون که:
🌹سلام ما را به ملا محمد برسانید و به او بگویید:
🔅آیینه شو جمال پری طلعتان طلب
🔅جاروب کن تو خانه و پس میهمان طلب!
👣 شاگردش وقتی جواب امام (علیه السلام) را برای ملا محمد اشرفی می آورد، می گوید تا بر استادم علامه ملا محمد اشرفی وارد شدم، دیدم حال عجیبی دارد و در آن حالش مرتب همین بیت را زیر لب زمزمه می کند و من فهمیدم که ایشان جواب امام (علیه السلام) را از عالم غیب دریافت نموده و زیر لب زمزمه می کند.
📕 منبع: کتاب شریف «الکلام یجر الکلام».
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#پندها
#کرامات
#حـلقـہ_عشـاق
#داستان_کوتاه
🔺یمن در نبردی سرنوشت ساز!
✊ عبدالملک بدرالدین الحوثی رهبر انصارالله یمن، خواستار بسیج همگانی مردم یمن برای نبرد با ائتلاف سعودی در ساحل غربی و الحدیده شد. وی اعلام کرد که در روزهای سرنوشت سازی قرار داریم.
🔺 علی رغم پیشروی سعودی _ اماراتی با پشتیبانی گسترده اطلاعاتی و عملیاتی آمریکایی ها، هنوز بخش اصلی استان الحدیده در کنترل ارتش و کمیته های مردمی است.
🕯در این شرایط بسیار خاص، #دعا برای رزمندگان انصارالله فراموش نشود.
🌐 @partoweshraq
📡حالا صدای لندن خبیث، این مجری کهنه و دیرین فرقه گرایی در میان مسلمان، نگران نگاه ظاهرگرایانه و خالی شدن دین از معانی عمیق در پی راهپیمایی #اربعین شده ست..
🇮🇶✌🏻🇮🇷 وقتی دشمن نگران این اجتماع وحدت آفرین شده، یعنی تیر بر جای درستی نشسته است...
🎯 بر قلب سیاه روباه پیر
🌐 @partoweshraq