eitaa logo
سربازان آقا صاحب الزمان (عج)❤
86 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
790 ویدیو
11 فایل
بِسْمِ رَبِّ الزَّهْرٰا(سلام‌الله‌علیها)⁦🖐🏻⁩ ⁦❤️⁩خدا کند که مرا با خدا کنی آقـا🌱 💛ز قید و بند معاصی جدا کنی آقـا🌷 💚دعای ما به در بسته میخورد،ای کاش🌱 💙خودت برای ظهورت دعا کنی آقـا🌷 خادم کانال @AMD313 ارتباط باادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطرات آنها با چراغ‌قوه برای یافتن لاستیک رها شده به سمت در ورودی مقر گردان راه افتادند. و سراسر وجودم را فراگرفته بود. احساس می‌کردم به پایان راه رسیده‌ام و عفریت مرگ این بار جانم را خواهد گرفت. دیگر نیازی نبود مرا بکشند؛ چون با آن حوادث و پیش‌آمدهای وحشتناک پیشاپیش مرده بودم. نه راه پس داشتم و نه راه پیش. نیروهای ایرانی، که در بودند، با مشغول صحبت بودند و به نظر می‌رسید درخواست کمک می‌کنند. کافی بود آن دو سرباز ایرانی نور را یکی دو متر این‌طرف‌تر بگیرند تا مرا ببینند. مانند موشی که در تله افتاده باشد از هر عاجز بودم. پس از گذشت یکی دو ساعت، که برایم به اندازۀ دو سه روز طول کشید، خودروی دیگری آمد. را از خودروی اول به خودروی دوم انتقال دادند و همگی سوار خودروی دوم شدند و رفتند. احتمال می‌دادم یکی از نیروهای برای نگهبانی از خودروی به‌ جا مانده در آن حوالی حضور داشته باشد. به همین جهت منطقه را خوب کنترل کردم. همه رفته بودند. با ترس و لرز، ضمن عبور از منطقۀ دیوارۀ توری، به اتاقک کنار جاده برگشتم. با طلوع آفتاب، از خواب بیدار شدم. با روشن شدن هوا، نه می‌توانستم به مخفیگاهم برگردم و نه به مقر گردان بروم. و و و دست به دست هم داده بود تا مرا از پای درآورد؛ اما من به این سادگی‌ها تسلیم سرنوشت نمی‌شدم. هر لحظه احتمال داشت یکی از نیروهای ایرانی، سر راه خود، برای یافتن چیز به‌دَردبخوری به اتاقک بیاید؛ اما چاره‌ای نبود. باید تا تاریک شدن هوا همانجا می‌ماندم و در صورت چنین پیش‌آمدی غزل خداحافظی را می‌خواندم خودروهای زیادی در تردد می‌کردند؛ اما هیچ خودرویی از خارج یا به آن وارد نمی‌شد.با وجود ترس و اضطراب زیادی که داشتم، نفهمیدم کی خواب چشمانم را دَر ربود. حوالی ظهر از سر و صدای زیاد وحشت زده از خواب پریدم، یواش نگاه کردم یک آمده بود تا خودروی آسیب‌دیده را کشیده و ببرد. هنوز دید زدنم تمام نشده بود که حس کردم یکی از آنها مرا دید و با حرکتی سریع به سمت آمد، خود را به انتهای اتاقک چسباندم آماده شدن و یا در بهترین حالت بودم. درب با شدت باز شد و داخل اتاقک پیچید. خود را کف اتاقک چسباندم. از ترس به خود میلرزیدم هر آن امکان داشت یکی از گلوله ها به من بر خورد کند. سرباز وارد اتاقک شد. با آنکه داخل اتاقک تاریک بود با پایش چیزهایی که جلو پایش بود رو کنار زد، حدس زدم هنوز مرا ندیده است صورتم را محکم به زمین چسبانده و چشمانم را بسته بودم. در همین حال بدنم خیس شد و صدای شر شر ادرارش که مستقیم روی کمر و گردن و سرم میریخت حالم را داشت بهم میزد. هیچ کاری از دستم بر نمی آمد. این بدترین و بود که داشتم میشدم. می دانستم بعد این کار حتما مرا با خفت و خواری خواهد کشت. هرچه بادا باد. هرچه میخواهد بشود... تا قصد کردم از جایم بلند شده تا با او شوم او به سرعت از اتاقک خارج شده و به سمت شروع به دویدن کرد... سرک کشیدم دیدم سوار جرثقیل شده و ماشین خراب را به سمت فاو یدک کشیده و رفتند... آنجا بود که متوجه شدم او اصلا مرا ندیده و فقط به قصد به سمت اتاقک آمده و شلیک رگباریش هم احتمالا برای که ممکن بود داخل اتاقک باشند بوده است.. قیافه نزار من زارتر شده بود و مثل مرغ آبکشیده شده بودم و حالم از بوی ادرار به می‌خورد.... اما بازهم نفهمیدم کی خوابم برد. بدنم واقعا ضعیف شده بود. اندکی پیش از غروب آفتاب از خواب بیدار شدم. هوا رو به تاریکی می‌رفت که به راه افتادم. از عبور کردم و خودم را به کنار جادۀ اصلی رسانده و بعد از کنترل منطقه، غلت‌زنان، خودم را به آن‌طرف جاده رساندم. پس از آنکه در قسمت پایین آن‌طرف جاده قرار گرفتم، به حالت سینه‌خیز خودم را به -نگهبانی رساندم. ادامه دارد
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌷امام_زمان_عج 🌷براي تعجيل فرج، بسيار دعا كنيد كه همانا همين دعا كردن فرج و گشايش شما است. 🌷 كمال الدين، جلد ۲ ، صفحه ۴۸۵ 🌷🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّد 🌷🌷وآل مُحَمَّد 🌷🌷وعجل‌فرجهم سلام علیکم صبح بخیر التماس دعا 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
📅 🗓 شنبه ۱۰ تیر | سرطان ۱۴۰۲ 🗓 ۱۲ ذی الحجه ۱۴۴۴ 🗓 1 ژوئیه 2023 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم 📆 روزشمار: ▪️3 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام ▪️6 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم ▪️18 روز تا آغاز ماه محرم الحرام ▪️27 روز تا عاشورای حسینی ▪️42 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام ❇️ روز شنبه ۱۰۰ مرتبه : یا رَبِّ الْعالَمِین "ای پروردگار جهانیان" ❇️ این که مربوط به روز است به نام رسول خدا صل الله و علیه و آله و سلم می‌باشد، روایت شده است که هر کس این ذکر را بخواند می شود و در این روز حضرت رسول الله (صل الله و علیه و آله و سلم) خوانده شود. ❇️  (یا ) ۱۰۶۰ مرتبه بعد از نماز صبح موجب و شدن می‌شود. ❌ جمعه ساعت ۱۸:۳۰ قمر از برج عقرب خارج می شود. ✅ برای و دادن روز خوبی است. ✅ برای و روز خوبی است‌. ⛔️ برای گرفتن روز خوبی نیست. ✅ برای و روز خوبی است‌‌. ✅ برای روز خوبی است. ⛔️ برای و روز خوبی نیست. ✅ برای رفتن روز خوبی است‌‌‌‌‌. 🔸امروز روز خوبی است. 🔸امروز برای شروع کارها روز مناسبی است. 🔸دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸کسی که در این روز بیمار شود خیلی زود بهبود یابد. 🔹کسی که امروز گم شود،به زودی پیدا میشود. 🔹قرض دادن و قرض گرفتن انجام شود. 🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است. 🔹خرید و فروش و تجارت،موجب سود است. 🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔸صدقه دادن خوب است. 🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در « خصیـه » است.باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد. 🔹 تعبیر خواب این شب با تأخیر همراه است. 🔹مسیر رجال الغیب از سمت مغرب میباشد. بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید. چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت):بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد. 🔹 🔹 اذان صبح ۳:۱۲:۳۴ طلوع آفتاب ۵:۰۵:۲۸ 🔹 اذان ظهر ۱۲:۲۸:۳۷ غروب آفتاب ۱۹:۵۱:۳۹ 🔹 اذان مغرب ۲۰:۱۳:۴۳ نیمه شب شرعی ۲۳:۳۲:۰۷ ⏰ ذات الکرسی عمود ۱۴:۴۴ 🤲 دعا در زمان ذات الکرسی است. 🗓 مخصوص روز است‌‌. 🔰 🔰 دعاي امام سجاد (ع) 70مرتبه: رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثِینَ وَ اجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیّاً یَبَرُّ بِی فِی حَیَاتِی وَ یَسْتَغْفِرُ لِی بَعْدَ وَفَاتِی وَ اجْعَلْهُ خَلْقاً سَوِیّاً وَ لَا تَجْعَلْ لِلشَّیْطَانِ فِیهِ شِرْکاً وَ لَا نَصِیباً اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَغْفِرُکَ وَ أَتُوبُ إِلَیْکَ إِنَّکَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ. این دعا توصیه امام زین العابدین علیه السلام برای طلب فرزند دار شدن است
16.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کار زیبای میلاد پسندیده برای امام علی علیه السلام از تولد تا شهادت / نشر بدید تا ببیینند شیعیان ایرانی چه کردند در هنر بسیار زیبا 🌹🌷🌹🌷🌹🌷 💢🍀🌷🍀 🌷
دفتر خاطرات عماد . جبار . زعلان . الکنعانی بعد از عملیات والفجر هشت فاو
خاطرات ام با تاریک شدن هوا، نیروهای عراقی، برای روشن کردن منطقۀ و ، پی‌درپی گلوله‌های شلیک می‌کردند که اطراف مقر گردان را، که هموار و کاملاً مسطح بود، روشن می‌کرد. با شلیک هر گلولۀ منور بخش وسیعی از منطقه قابل رؤیت می‌شد و احتمال اینکه نیروهای ایرانی مرا ببنند به‌شدت افزایش می‌یافت. چند جنازۀ عراقی در زمین مانند کنار مقر گردان افتاده و فضای اطراف مقر را متعفّن کرده بودند.وارد مقر شدم و اتاق‌های جلویی را جست‌وجو کردم. مقداری پنبه و چند پماد در یکی از اتاق‌ها دیدم که به دردم نمی‌خورد. در بقیۀ اتاق‌ها هم چیزی برای خوردن پیدا نکردم. به اتاق غذاخوری رفتم و آنجا را به‌دقت جست‌وجو کردم؛ ولی هیچ نیافتم. از آنجا به مقر رفتم. در آشپزخانه مقداری نان خشک پیدا کردم و همۀ آن‌ها را در گونی ریختم؛ اما کمتر از نصف گونی پر شد. با ترس و واهمۀ فراوان، خودم را به مقر گردان رسانده بودم به امید آنکه غذایی پیدا کنم؛ اما آنچه یافته بودم کفاف بیش از دو یا سه روز مرا نمی‌داد. با خودم گفتم حالا که خودم را به اینجا رسانده‌ام همۀ گوشه و کنار مقر را می‌گردم شاید آذوقۀ بیشتری پیدا کنم. نصف گونی نان خشک ارزش آن همه ریسک کردن و دو روز معطلی همراهِ ترس و دلهره را نداشت. گونی نان خشک را گوشه‌ای گذاشتم و به طرف محل انباشت غذاها و رفتم. گودالی بزرگ بود که به وسیلۀ لودر پشت آشپزخانۀ گردان کنده شده بود و از پنجرۀ پشتی آشپزخانه زباله‌ها و پسماندۀ غذاها را داخل آن گودال می‌ریختند و هر‌ چند وقت یک بار با آن‌ها را به جای دورتری انتقال می‌دادند و رویش را با خاک می‌پوشاندند. چند گونی برداشتم و از پنجرۀ پشتی آشپزخانه به داخل گودال پریدم. چند واق‌واق‌کنان از گودال گریخته و به سوی مادرشان، که بیرون گودال بود، دویدند. برای اینکه به تاریکی گودال عادت کنم چشمانم را یکی دو دقیقه بستم. چشمانم را که باز کردم را دیدم که روی مقدار زیادی نان خشک افتاده بود؛ ولی قادر به تشخیص آن نبودم. را از جیبم درآوردم و با استفاده از انعکاس نور منورها بر صفحۀ شبرنگ دیدم یک ، که از آن فقط و و باقی ‌مانده، روی افتاده است. به نظر می‌رسید گوشت تن او را خورده بودند. این صحنه برایم خیلی تکان دهنده بود و تا دقایقی همانطور خشکم زده بود. پس از دقایقی چند به خودم آمدم و را با فشار پا از روی نان خشک‌ها کنار زدم و با خوشحالی مشغول پُر کردن گونی‌هایم از شدم. گونی را پر کردم. ابتدا دو گونی را برداشتم، از مقر گردان خارج شدم، و پس از عبور از عرض جادۀ اصلی خودم را به اتاقک پشت جاده رساندم. سپیدۀ صبح در حال دمیدن بود و هوا گرگ و میش. معمولاً در چنین ساعاتی و و طرفین جنگ به حداقل می‌رسید و من برای تردد در منطقه مشکل خاصی نداشتم. همۀ گونی‌های نان خشک را در سه نوبت به اتاقک بردم. استراحت کوتاهی کردم. بعد، دو گونی را برداشتم و خودم را به مخفیگاه رساندم. دیگر هوا کاملاً روشن شده بود و امکان تردد وجود نداشت. من هم، که خسته بودم، تا حوالی ظهر خوابیدم. از خواب که بیدار شدم کیسه‌های نان خشک را کف حمام خالی کردم و مشغول پاکسازی آن‌ها شدم. مقداری از آن‌ها را، که یا بود، بیرون ریختم. مقداری را برای خوردن کنار گذاشتم و بقیه را داخل گونی ریختم و گوشۀ حمام جا دادم. با تاریک شدن هوا از مخفیگاهم خارج شدم و خودم را به اتاقک رساندم. دو گونی دیگر را برداشتم و به حمام بردم. پس از استراحتی کوتاه، به اتاقک رفتم و دو کیسۀ باقی‌مانده را هم به حمام رساندم. حاصل تلاش فراوان من در چند شبانه‌روز بود. نان خشک برایم حکم خوراک اصلی را داشت و در آن اوضاع و احوال اندک رمقی برای زنده ماندن به من می‌داد. در سرگردانی در منطقه، از بس نان خشک خورده بودم دلم را زده بود. ولی چاره چه بود؟ یا باید با آن وضع می‌ساختم یا یا را برای مدتی نامعلوم و در سخت‌ترین شرایط می‌پذیرفتم. ادامه دارد
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌷پیامبر(ص) فرمودند: 🌷[در شب معراج خداوند به من فرمود] ای محمد! از میان مخلوقاتم چه کسی را دوست داری عرض کردم: هرکس شما دوست داشته باشید خداوند فرمود: علی را دوست داشته باش که من او را دوست دارم دوستار او را نیز دوست دارم و دوستدار دوستدار او را نیز دوست دارم... 🌷بحارالانوار جلد۱۸ ص۳۹۹ 🌷🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّد 🌷🌷وآل مُحَمَّد 🌷🌷وعجل‌فرجهم سلام علیکم صبح بخیر التماس دعا 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
📅 🗓 یکشنبه ۱۱ تیر | سرطان ۱۴۰۲ 🗓 ۱۳ ذی الحجه ۱۴۴۴ 🗓 2 ژوئیه 2023 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) 🗞 وقایع مهم شیعه: 🔹شق القمر حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم 📆 روزشمار: ▪️2 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام ▪️5 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم ▪️17 روز تا آغاز ماه محرم الحرام ▪️26 روز تا عاشورای حسینی ▪️41 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام ❇️ روز ۱۰۰ مرتبه : یا ذَالجَلالِ وَ اْلاِکْرام "ای صاحب جلال و بزرگواری" ❇️ روز که به اسم امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها می‌باشد، می‌شود، روایت شده است که در این روز حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها خوانده شود. ❇️  (یا ) ۴۸۹ مرتبه بعد از نماز صبح موجب می‌شود. ✅ برای و دادن روز خوبی است. ⛔️ برای و روز خوبی نیست‌. ⛔️ برای گرفتن روز خوبی نیست. ✅ برای و روز خوبی است‌‌. ⛔️ برای روز خوبی نیست. ⛔️ برای و روز خوبی نیست. ⛔️ برای رفتن روز خوبی نیست‌‌‌‌‌. 🔸امروز روز خوبی است. 🔸امروز برای شروع کارها روز مناسبی است. 🔸دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸کسی که در این روز بیمار شود خیلی زود بهبود یابد. 🔹کسی که امروز گم شود،به زودی پیدا میشود. 🔹قرض دادن و قرض گرفتن انجام شود. 🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است. 🔹خرید و فروش و تجارت،موجب سود است. 🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔸صدقه دادن خوب است. 🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در « خصیـه » است. باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد. 🔹 تعبیر خواب این شب با تأخیر همراه است. 🔹مسیر رجال الغیب از سمت مغرب میباشد. بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید. چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد. 🔹 🔹 اذان صبح ۳:۱۲:۳۴ طلوع آفتاب ۵:۰۵:۲۸ 🔹 اذان ظهر ۱۲:۲۸:۳۷ غروب آفتاب ۱۹:۵۱:۳۹ 🔹 اذان مغرب ۲۰:۱۳:۴۳ نیمه شب شرعی ۲۳:۳۲:۰۷ ⏰ ذات الکرسی عمود ۱۴:۴۰ 🤲 دعا در زمان ذات الکرسی است. 🗓 مخصوص روز است‌‌. 🔰 🔰 دعایی برای زیاد شدن و روزی و در و همچنین گرفتن و کار و در و منال و محبت یا در کار و و آزموده شده است. برای نیل به موارد مذکور، هنگام ورود  و خروج به محل کسب و کار و منزلش دعای  شریف ذیل را قرائت نماید. اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا رِزْقاً حَلاَلاً طَيِّباً بِلاَ كَدًّ وَاسْتَجِبْ دُعَائَنَا بِلاَ رَدٍّ وَنَعُوذُ بِكَ عَنِ الْفَضِيحَتَيْنِ اَلْفَقْرُ وَالدَّينَ سُبْحَانَ الْمُفَرَّجِ عَنْ كُلِّ مَحْزُونٍ وَمَغْمُومٍ سُبْحَانَ مَنْ جَعَلَ خَزَائِنَهُ بِقُدْرَتِهِ بَيْنَ الْكَافِ وَالنُّونُ اِنَّمَا اَمْرُهُ اِذَا اَرَادَ شَيْئاً اَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ فَسُبْحَانَ الَّذِى بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيئٍ وَاِلَيْهِ تُرْجَعُونَ هُوَاْلاَوَّلُ مِنَ اْلاَوَّلِ وَاْلاَخِرُ بَعْدَ الاَخِرِ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيئٌ فِى اْلاَرْضِ وَلاَ فِى السَّمَاءِ وَهُوَالسَّمِيعُ الْعَلِيمُ لاَ تُدْرِكُهُ اْلاَبْصَارُوَهُوَ يُدْرِكُ اْلاَبْصَارَ وَهُوَاللَّطِيفُ الْخَبِيرُ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين