eitaa logo
رحا مدیا
7.1هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
168 فایل
رحا: رسانه حوزه انقلابی 🎞 تولیدکننده محتوای چندرسانه 🌐 پایگاه تحلیلی حوزه 📚 نقد و بررسی جریان‌های حوزوی ارتباط با ادمین: @Adminraha ادمین مدرسه رحا: @adm_schl
مشاهده در ایتا
دانلود
💠مفهوم شناسی سکولاریسم برای شناخت سکولاریسم در حوزه علمیه نیازمند پرداختن به تعریف ، پیشینه، مبانی و بنیادهای سکولاریسم می باشیم، که هربار به صورت مختصر وسلسله وار به قسمتی از آن پرداخته می شود. پیش‌ از‌ ورود‌ به بحث، ضروری است ابتدا مفهوم «سکولاریسم» را بیان کنیم. این‌ کار‌ موجب می شـود کـه از یـک سو، هنگام کاربرد این واژه، مفهوم آن به دقت مورد‌ بررسی‌ قـرار‌ گیرد و از سوی دیگر، این بحث منجر به ایجاد چارچوبی مشترک و واحد‌ گردد‌ و سبب‌ شود که از محدوده بحث خـارج نـشویم. حـیطه مفهومی «سکولاریسم» چیست؟ آیا مراد از آن‌، جدایی‌ حوزه‌ دین از سیاست است؟ یا فـراتر از آن، الحـاد و انکار خدا را نیز شامل می‌ گردد؟ اگر‌ مفهوم سکولاریسم، الحاد را نیز در برگیرد، دولت مبتنی بر این رهیافت، بـا‌ دیـن‌ در‌ تـمامی صحنه های فردی و جمعی و افراد دیندار، که بر اساس مبانی دینی، خـود را‌ مـوظف‌ بـه دخالت در امور سیاسی می دانند، برخورد و مبارزه می کند. اما اگر‌ چنین‌ مفهومی‌ را اخـذ نـکنیم، در بـرخی جوانب زندگی مانند جنبه های فردی و فکری اظهار دینداری برای‌ افراد‌ آزاد است. معادل لاتـین ایـن واژه secularis بوده که از واژه seculum به‌ معنای‌ «دنیا» یا «گیتی» در برابر «مینو» اخذ شده است. seculumبـه مـعنای عـصر، دوره و زمان‌ است‌.فرهنگ‌ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی درباره این واژه، معانی متعددی ذکر کرده اسـت‌؛ از‌ جـمله به موارد ذیل می توان اشاره کرد: ناسوتی، بشری، بی حرمت، زمینی (غـیر مـعنوی) دنـیوی‌، غیر‌ مذهبی، این دنیایی، عرفی، این جهانی و گیتیانه (در برابر معنوی یا اخروی‌.) یکی‌ از نویسندگان مـعاصر غـرب نیز در توضیح‌ معنای‌ لغوی‌ این واژه، آن را مشتق از واژه‌ لاتین‌ saeculum دانسته است و معنای آن را «گـروهی از مـردم» مـی داند. او می‌ گوید‌: در پی تحولات کلیسا، این‌ واژه‌ از معنای‌ لغوی‌ به‌ معنای اصطلاحی منحصر شده اسـت و بـه‌ عـالم‌ مادی در قبال عالم معنوی اشاره دارد. این نویسنده همچنین معتقد است‌ که‌ واژه سـکولاریسم در کـشورهایی با مذهب‌ پروتستان مصطلح است، اما‌ در‌ کشورهایی با مذهب کاتولیک از‌ آن‌ به واژه لاییک (laicite) تعبیر می شـود. ایـن واژه در قانون اساسی کشور‌ ترکیه‌ نیز به کار برده شده‌ و مشتق‌ از‌ دو کلمه یـونانی‌ «laos» بـه معنای مردم و «laikos» به‌ معنای عامه مردم اسـت، بـه گـونه ای که جدا از پادشاهان لحاظ شده اند.(1) (1)- اعوانی‌، غلامرضا ودیگران‌،(1375) «سکولاریسم و فرهنگ‌»، نامه‌ فرهنگ‌، ش 21 ، بهار. # ادامه دارد (هشتک را دنبال کنید : ) @resalathozehenghelabi
رحا مدیا
#بخش_اول 💠مفهوم شناسی سکولاریسم برای شناخت سکولاریسم در حوزه علمیه نیازمند پرداختن به تعریف ، پیشی
💠مفهوم شناسی سکولاریسم برای شناخت سکولاریسم در حوزه علمیه نیازمند پرداختن به تعریف ، پیشینه، مبانی و بنیادهای سکولاریسم می باشیم، که هربار به صورت مختصر وسلسله وار به قسمتی از آن پرداخته می شود. تعریف سکولاریسم «سکولاریسم» نظامی عقلانی است که روابـط بـین افراد، گروه ها و مؤسسات را بـا‌ دولت بر‌ اساس مبادی و قوانین عمومی، که متضمّن تساوی افراد جامعه در قبال آن است، تنظیم می‌ کند و مهم ترین شاخصه های آن عبارت است از: 1ـ جدایی دین از دولت ‌؛ 2ـ طـرد قومگرایی و طایفه گری‌ سـیاسی‌؛ 3ـ بـرقراری مساوات بین افراد ملت علی رغم اختلاف دینی که محاکم مدنی عمومی آن را تضمین می کنند؛ 4ـ تساوی بین زن و مرد در قانون و احوال شخصی و اینکه فرد بر اساس قوانین‌ دینی یا مدنی یـا هـر دو می تواند ازدواج کند؛ 5ـ منشأ قانونگذاری جامعه است که براساس نیازها و مشکلات قانون وضع می کند. 6ـ حاکمیت و مشروعیت حکومت از ملت است. 7ـ منزلت داشتن فرهنگ‌ علمی‌ و عقلانی؛ 8ـ به رسمیت شناختن حقوق مـذاهب و قـومیت های دیـنی گوناگون؛ 9ـ آزادی دین از سیطره دولت و دولت از سیطره دین(1) (1) برکات، حلیم (1991)، المجتمع‌ العربی‌ المعاصر‌، چاپ چهارم، مرکز الدراسات الوحده العربیه، بـیروت‌. هشتک زیر را دنبال کنید: @resalathozehenghelabi
رحا مدیا
#بخش_دوم 💠مفهوم شناسی سکولاریسم برای شناخت سکولاریسم در حوزه علمیه نیازمند پرداختن به تعریف ، پیشین
💠مفهوم شناسی سکولاریسم برای شناخت سکولاریسم در حوزه علمیه نیازمند پرداختن به تعریف ، پیشینه، مبانی و بنیادهای سکولاریسم می باشیم، که هربار به صورت مختصر وسلسله وار به قسمتی از آن پرداخته می شود. تعریف سکولاریسم چارلز تيلور در کتاب اثـر گـذار خود، عصر سکولار، سه معنا براي سکولاريسم برشمرده است که آنها را براي جوامع اروپاي غربي و امريکاي شمالي صادق مي داند. نخستين‌ معنا سياسي است . در اين معنا سکولاريسم به آرايش هايي سياسي اشاره دارد که باعث مي شود‌ دولت نسبت به باور ديني خنثي باشد. مشروعيت حکومت به باور‌ ديني‌ بستگي‌ ندارد و «جامعه سياسي بطـور يکسان جامعه ي دين داران و افـراد بي ايمان دانسته مي شود» سکولاريسم در اينجا ‌‌به‌ معناي سياستي است که از سوي دولت اتخاذ شده است . معناي دوم سکولاريسم‌ را‌ که‌ وي به آن اشاره مي کند مـي تـوان اجتمـاعي دانست .سکولاريسم اجتماعي يا سکولاريزاسيون به کاهش‌ گسترده ي باور و اعمال ديني در ميان مردمان عادي اشاره دارد که روندي اجـتمـاعي‌ است . طبق اين معنا‌، روند‌ سکولاريزايسون در يک جامعه باعث مي شود دين نقش کم رنگ تري در صحنه ي عمومي داشته باشد و بيشتر يک انتخاب شخصي باشد. معناي سوم فرهنگي است و طبق آن تغييري در شرايط‌ باور رخ داده است به گونه اي که «جامعه اي که در آن باور به خدا بديهي و بدون مسئله است به جامعه اي تغيير مي کند که باور به خدا در‌ آن‌ گزينه اي در ميان گزينه هاي ديگر است و اغلب آسان ترين گزينه براي انتخاب نيست » مي توان گفت در ميان کشورهاي غربي تمامي کشورها به معناي نخست سکولار هستند‌، کشورهاي‌ غربي به جز امريکاي شمالي، در معناي دوم سکولار هستند و تمامي جوامع کـشورهاي غـربي از جمله امريکا به معناي سوم سکولار هستند. سکولاريسم (معناي نخست ) لزوما سکولاريزه شدن جامعه‌ (معناي‌ دوم) را به دنبال ندارد. آمريکا نمونه خوبي براي اين موضوع است : هر چند کليسا و دولت به وضوح از هم جدا هستند، بخش بزرگي از جمعيت هنوز هم مذهبي‌ باقي‌ مانده اند (1) (1)طالب، حمید و باقر طالبی دارابی، (1394) « سکولاریسم و اسلام گرایی پس از تحولات کشورهای عربی »، فصلنامه پژوهش های منطقه ای ، شماره 17. هشتک زیر را دنبال کنید: @resalathozehenghelabi
رحا مدیا
💠مفهوم شناسی سکولاریسم #بخش_سوم برای شناخت سکولاریسم در حوزه علمیه نیازمند پرداختن به تعریف ، پیشی
💠مفهوم شناسی سکولاریسم برای شناخت سکولاریسم در حوزه علمیه نیازمند پرداختن به تعریف ، پیشینه، مبانی و بنیادهای سکولاریسم می باشیم، که هربار به صورت مختصر وسلسله وار به قسمتی از آن پرداخته می شود. 📜تاریخچه سکولاریسم: نخستین بار، واژه «سکولاري زاسیون» در اواخر قرن سده سوم، براي توصیف روحانیونی بـه کـار رفـت کـه گوشه نشینی رهبانی را به سمت زندگی در دنیا ترك می گفتند. در کلیسا در سده هاي میانه (قرن 16 ) روحانیون به دودسته تقسیم می شدند:. الف- رهبانی ب- دنیوي (سکولار) روحانیون گروه دوم چون در دنیا خدمت می کردند و به زنـدگی مـردم نظم و ترتیب می دادند به این نام خوانده می شدند، کشیش هاي روستا، اُسقُف ها، کاردینـال هـا، پـاپ هـا در جرگـه روحانیون دنیوي (سکولار) بودند ( هنري لوکـاس،1366 : 498). و پس ازآن کلمه سکولار شدن با معنایی نزدیک به کـاربرد امـروزي آن، مورد استعمال قرار گرفت. در جریان مذاکرات صلح وستفالیا بود (قرن 16) در آنجا نمایندگان فرانسـه، ایـن واژه را که به انتقال کنترل املاك و دارایی هاي کلیسا به دولت دلالت داشت، وضع کردند .... در قرن هجـدهم، گروهـی مدعی بودند که اصولاً کلیه دارایی هاي کلیسا باید به دولت منتقل گردد. البته در جریان انقلاب فرانسه، این اصـل به همه ي حوزه هاي زندگی تسرّي داده شد. در قرن نوزدهم، مشهورترین کاربرد شناخته شده اصطلاح سکولار شدن به معناي ستیزه جویانه آن، توسـط هولیـک (1817 – 1906) و ســازمان آزادانـدیش اش بــه نـام«جامعــه سـکولار» مطــرح شـد، او برنامــه اش را «سکولاریسم» Secularism می خواند و آن را «فلسفه اي ملی براي مردم» می دانست که هدف آن تنظـیم امـور زندگی، بدون استعانت از ماوراي طبیعت بود. در کنار این معنا، معناي برنامه اي و تهاجمی از سکولاریسم، معنـاي دیگر هم پدید آمد که سکولاریسم را دیدگاهی میانه می دانست که نسبت به نهادها و مناسک دینی خنثی است رسوب تاریخی بیشتر این معانی مربوط به گذشته را، می تـوان در اصـطلاحات «سکولاریسـم» و «سـکولار شدن» به صورتی که امروز متداول است ملاحظه کرد. بـا وجود این، مفـاهیم غالـب ایـن دو اصـطلاح، کـه بازنمـاي مبارزه علیه حاکمیت کلیسا و جهان بینی مسیحی است، لاقید، ضد روحانی و غیردینی هستند. «ماکس و بر» و«ارنست تروخ» اولـین بـار «سـکولار شـدن» را بـه صـورت واژه اي توصـیفی و تحلیلـی بـه کاربردند. این کاربرد به زودي توسط تاریخ شناسان، متداول گردید، علیرغم اینکه واژه سـکولار شـدن در تـاریخ و جامعه شناسی معنی خنثایی داشت، در اوایل قرن بیستم، ازنظر متألهین هنوز، نشانگر نیروي تهاجمی علیـه دیـن بود، که می بایست مهار گردد. جوادی حسین آبادی ، و محمود صابر (1397) «تبیین مبانی و اصول سکولاریسم؛ با تأکید بر تأثیر آن در نظامهاي حقوقی اروپایی و ایران » مجله علمی تخصصی حقوقی دانشگاه اصفهان، بهار. هشتک زیر را دنبال کنید: @resalathozehenghelabi
رحا مدیا
💠مفهوم شناسی سکولاریسم #بخش_چهارم برای شناخت سکولاریسم در حوزه علمیه نیازمند پرداختن به تعریف ، پیش
💠مفهوم شناسی سکولاریسم برای شناخت سکولاریسم در حوزه علمیه نیازمند پرداختن به تعریف ، پیشینه، مبانی و بنیادهای سکولاریسم می باشیم، که هربار به صورت مختصر وسلسله وار به قسمتی از آن پرداخته می شود. سکولاریسم دستاورد تحولات فکری است که پس از نهضت فکری در پهنه اروپا ایجاد شد. این تحولات فکری واکنشی بر سیر تحولات قرون وسطی در اروپا بود که به اعتقاد بسیاری از مورخان، از سال 476م آغاز و تا سال 1492م تداوم یافت. لذا، هریک از مشخصه های سکولاریسم بازتابی از واکنش ها و تحرکاتی است که در قرون وسطی توسط اربابان کلیسا و به اسم آیین مسیحیت صورت می پذیرفت : الف: سیر تحول تاریخی سکولاریسم سکولاریسم نتیجه منطقی درگیری و تنازع فرهنگی اروپا پس از عصر روشنگری است. طی چهار قرن درگیری، در اروپا فرهنگ جدیدی شکل گرفت که امروز آن را به نام «سکولاریسم » می شناسیم. اما این تحولات ریشه در قرون وسطی داشت. از این رو، نگاهی اجمالی به تحولات دوره پس از شکوفایی علم خواهیم داشت . در یک نگرش کلی، قرون وسطی دارای ویژگی هایی است: به لحاظ سیاسی، حقوق خصوصی و عمومی مختلط و به هم ریخته و به لحاظ فکری، بارزترین مشخصه این دوره عبارت از فقدان دو بعد انتقاد و درک تاریخ، فقدان یا نقصان روحیه بررسی و مشاهده و احترام بیش از اندازه به قدرت است. خصوصیت دیگر این دوره، یکسان انگاشتن دولت با میراث خصوصی یک خانواده با تمام نتایجی است که بر این اصل مترتب می شود.(1) از دیگر ویژگی های این دوره، قدرت کلیساست. کلیسا روابط و عقاید سیاسی را با اوضاع سیاسی و اجتماعی قرون وسطی نسبت به هر دوره دیگری، چه قبل و چه بعد از آن، نزدیک تر ساخت به لحاظ فرهنگی نیز قرون وسطی با اشکال گوناگونی از دوگانگی مواجه است: دوگانگی میان روحانیان و عامه مردم، دوگانگی میان فرهنگ لاتینی و فرهنگ نیوتونی، دوگانگی میان حکومت آسمانی و حکومت زمینی و دوگانگی میان روح و جسم و همه اینها در اختلاف نهایی پاپ و امپراتور خلاصه می شود. این دوگانگی ها هر یک منشا متفاوتی دارد و هر کدام ملهم از فرهنگ خاصی است(2) عصر روشنگری و تحولات واپسین آن به این دوگانگی ها و اختلاف های دیگر خاتمه داد . در دو قرن اولیه قرون وسطی، مسیحیت به تدریج، رشد کرد. در ابتدا، مسیحیان به قدرت مادی بی علاقه بودند. این امربرخاسته از متن انجیل بود که به این نکته اشعار داشت که آنچه را متعلق به قیصر است به قیصر واگذار و آنچه را که متعلق به خداست به کلیسا و پاپ. اما این بی علاقگی دیری نپایید و وقتی که بیشتر مردم و حتی امپراتورها به دین حضرت مسیح علیه السلام گرویدند، دوام نیافت . ............. موسکا ،گائتانا و گاستون بوتو(1370)، تاریخ عقاید و مکتب های سیاسی، ترجمه حسین شهیدزاده، چاپ دوم، مروارید، تهران. راسل، برتراند ( 1373)تاریخ فلسفه غرب، ترجمه نجف دریابندری، چاپ ششم، پرواز، تهران. هشتک زیر را دنبال کنید: @resalathozehenghelabi
رحا مدیا
💠مفهوم شناسی سکولاریسم #بخش_پنجم #سکولاریسم_در_حوزه برای شناخت سکولاریسم در حوزه علمیه نیازمند پرد
💠مفهوم شناسی سکولاریسم برای شناخت سکولاریسم در حوزه علمیه نیازمند پرداختن به تعریف ، پیشینه، مبانی و بنیادهای سکولاریسم می باشیم، که هربار به صورت مختصر وسلسله وار به قسمتی از آن پرداخته می شود. با مسیحی شدن کنستانتین، امپراتور روم، مسیحیت رشد قابل توجهی کرد. در امپراتوری روم، قدرت دنیایی و قدرت دینی با هم آمیخته بود و امپراتور پیشوای مذهبی نیز به شمار می رفت، ولی تشکیلات کلیسا این آمیختگی را نمی پذیرفت. مسیحیت ویژگی جهانشمولی داشت و می خواست تا فراسوی حدود امپراتوری نشر و اشاعه یابد. پیشوایان و سلسله مراتب روحانی این مذهب یعنی اسقف ها و کشیش ها از سوی امپراتور تعیین نمی شدند. بر همین اساس، مسیحیت از بدو پیدایش، نسبت به دولت یا حکومت به خودمختاری گرایش داشت(.(1 هنگام فرمانروایی کنستانتین و در زمان جانشینان وی، کلیسا نظارت دولت را تحمل کرد. در امپراتوری روم شرقی نیز به علت اینکه وحدت حکومت دوام بیشتری یافت، این سنت بر جای ماند، اما در روم غربی، کلیسا به زودی به استقلال رسید و در صدد برتری جویی برآمد . در پایان قرن پنجم، مساله جدایی این دو قدرت از جانب کلیسا مطرح شد و پاپ ژلازاول قلمرو روحانیت را مافوق امپراتور اعلام داشت و امپراتور را در امور دنیایی برتر از اسقف دانست سال های 600تا 1000م را به «عصر ظلمت » تعبیر کرده اند. در اواخر قرن نهم، نظریه برتری قدرت کلیسا بر قدرت غیر دینی به درجه تکامل خود رسید. از قرن یازدهم به بعد در اروپا پیشرفت هایی حاصل شد که به کلیسا نیز سرایت کرد و منجر به نضج فلسفه مدرسی گردید. در این قرن، بر قدرت فوق العاده پاپ افزوده شد. در قرن دوازدهم، فلسفه مدرسی به رشد خود ادامه داد و تعارض امپراتور و دستگاه پاپ نیز تداوم یافت. در نظریاتی که از برتری قدرت غیر دینی حکایت می نمود و نظراتی که از استقلال هر دو قدرت دفاع می کردند و هر دو قدرت را منبعث از اراده الهی می دانستند چالش ایجاد شد. بدین سان، نه تنها در عمل، بلکه در زمینه افکار و عقاید نیز تعارض ایجاد کرد. در این قرن، جنگ های صلیبی نیز اتفاق افتاد. این جنگ ها به لحاظ فرهنگی برای اروپا از اهمیت والایی برخوردار است; زیرا موجب انتقال فرهنگ مشرق زمین به اروپا و آشنایی آنان با این فرهنگ شد(2). ............. (1) موسکا ،گائتانا و گاستون بوتو(1370)، تاریخ عقاید و مکتب های سیاسی، ترجمه حسین شهیدزاده، چاپ دوم، مروارید، تهران. (2) راسل، برتراند ( 1373)تاریخ فلسفه غرب، ترجمه نجف دریابندری، چاپ ششم، پرواز، تهران. هشتک زیر را دنبال کنید: @resalathozehenghelabi
رحا مدیا
💠مفهوم شناسی سکولاریسم #بخش_ششم برای شناخت سکولاریسم در حوزه علمیه نیازمند پرداختن به تعریف ، پیشی
💠مفهوم شناسی سکولاریسم برای شناخت سکولاریسم در حوزه علمیه نیازمند پرداختن به تعریف ، پیشینه، مبانی و بنیادهای سکولاریسم می باشیم، که هربار به صورت مختصر وسلسله وار به قسمتی از آن پرداخته می شود. در قرن سیزدهم، توماس آکویناس (1274-1225م)، بزرگترین فیلسوف مدرسی، ظهور کرد. اما در سال های پایانی این قرن،علی رغم تداوم نزاع بین کلیسا و دولت، زمان تحول فرارسیده بود. در این قرن، فلسفه قرون وسطایی از هم پاشید .این تحولات ناشی از ظهور یک طبقه جدید اجتماعی (تاجر و ثروتمند) است. افراد این طبقه، که همان بورژواها و در هوش و احاطه بر مسائل دنیایی با طبقه روحانی برابر بودند، به تدریج، توانستند در میان روستاییان و برخی فئودال های حامیان سنتی کلیسا نفوذ کنند و آنها را به سمت خود جذب کنند. در نتیجه، تمایلات آزادی خواهانه شکل گرفت و خواهان زندگی اقتصادی مستقل از دستگاه کلیسا شدند. از دیگر زمینه ها، ظهور حکومت های سلطنتی مستقل و نیرومند بود که به تدریج، نخست در فرانسه و انگلستان و اسپانیا روی کار آمدند. این پادشاهان با طبقه بازرگانان تازه به دوران رسیده علیه اشراف و پاپ متحد شدند (1). در این قرن، به تدریج، زمینه های پیدایش عصر روشنگری و شکل گیری فرهنگ جدید مهیا شد. سکولاریسم همزاد با تمدن جدید است که ریشه های آن به دوره روشنگری می رسد. به لحاظ فکری، راجر بیکن (1214-1294م)، که تحت تاثیر بسیاری از علوم مسلمانان قرار گرفته، نخستین کسی بود که اعتقاد داشت فقط روش های تجربی یقین آور است. به گفته دامپی یر، این تفسیری انقلابی بود و اهمیت آن فقط از یک دوره مطالعه نوشته های دیگر عصر او فهمیده می شود. او اعلام داشت که تنها راه آزمون درستی گفته ها، مشاهده و آزمایش است .وی نسبت به فلسفه مدرسی انتقاد می کرد و علاقه فراوانی به ریاضیات و علوم داشت. در دوران خود به الحاد و جادوگری متهم گردید و مدت مدیدی از عمر خود را در تبعید و زندان به سر برد.(2). با توجه به آنچه گفته شد، می توان ادعا کرد که پیشینه تاریخی سکولاریسم به قرن سیزدهم به بعد بازمی گردد. در این قرن، با فراهم آمدن مقدمات پیشرفت علم، به تدریج، تقابل و تعارض میان علم و دین به شکل های گوناگون ظهور یافت .امروزه برخی معتقدند که در دیانت حضرت مسیح علیه السلام علم و دین در تقابل با یکدیگرند; زیرا در انجیل، علم به عنوان «شجره ممنوعه » معرفی شده است و با پیشرفت علم، کلیسا خود را مجبور دید از حریم دیانت دفاع کند و تحت عنوان «حکومت » در برابر علم قد علم نماید . —------------------------ (1) راسل، برتراند ( 1373)تاریخ فلسفه غرب، ترجمه نجف دریابندری، چاپ ششم، پرواز، تهران. (2) دامپی یر، تاریخ علم،(1371)، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، سمت، تهران. هشتک زیر را دنبال کنید: @resalathozehenghelabi
رحا مدیا
💠مفهوم شناسی سکولاریسم #بخش_هفتم برای شناخت سکولاریسم در حوزه علمیه نیازمند پرداختن به تعریف ، پی
💠مفهوم شناسی سکولاریسم 🚩یادآوری: برای شناخت سکولاریسم در حوزه علمیه نیازمند پرداختن به تعریف ، پیشینه، مبانی و بنیادهای سکولاریسم می باشیم، که هربار به صورت مختصر وسلسله وار به قسمتی از آن پرداخته می شود. 🔶سیر تحول تاریخی سکولاریسم از جمله پیشگامان سکولاریسم در قرن چهاردهم، دانتی 1321-1265و پتر ارک 1374-1304هستند. دانتی کاتولیک مذهب بود، اما منبع حقیقت را در خارج از حوزه مسیحیت می جست. وی در قصیده ای طولانی به تمسخر جهان آخرت پرداخت. پتر ارک، که اهل ایتالیا بود، در قصیده ای به مادیگرایی و اومانیسم اظهار دلبستگی کرد (1) . روحیه نوزایی نیز در این قرن از ایتالیا آغاز گشت. در سال های پایانی این سده در چین کاغذ اختراع شد .از سوی دیگر، در این قرن کوشش بسیاری برای کشف مناطق جغرافیایی صورت گرفت. پرتغالیان به راهنمایی اخترشناسان اسلامی و یهودی، نخستین کاشفان بودند. واسکودوگاما در سال 1497دماغه نیک را کشف کرد و به هند رسید و کریستف کلمب نیز در سال 1492به جزیره باهاما رسید. این کشفیات منجر به شکل گیری استعمار در مناطق جدید گردید و موجب گشت که جامعه بسته اروپا به مناطق دیگری راه یابد و زمینه تحولات جدیدی از جمله فرهنگ جدید فراهم شود (2) به این ترتیب، نهضت نوزایی در قرن چهاردهم و پانزدهم از ایتالیا آغاز گشت و حاملان فکری آن، بخصوص در قرن پانزدهم، مدعی بودند که دین تنها پاسخگوی مشکلات و نیازها نیست. یکی از زمینه های شکل گیری سکولاریسم در این زمان، اهتمام بیش از حد به علوم انسانی، مانند لغت، شعر، تاریخ و ادب، است. هدف این کار تبیین رابطه انسان ها با یکدیگر و ایجاد تفاهم در جهت ایجاد جامعه برتر بود. بدین سان، محور تمدن الهی بر انسان متمرکز گردید، در حالی که محور علوم الهی تبیین رابطه انسان با خداوند است (3) قدرتمندی دولت های بزرگ در قرن پانزدهم، که مرهون کشف باروت و تحولات سریع سیاسی و فرهنگی بود، از زمینه های مهم شکل گیری سکولاریسم است. این امر موجب سقوط دستگاه پاپ و تضعیف اشراف ملوک الطوایفی گشت .آشنایی بیش تر و عمیق تر اروپاییان با فرهنگ عهد کهن - یعنی مبانی فکری و معرفتی یونانیان - نفوذ تفوق آمیز آن بر طرز تفکر مردم و بخصوص طبقه راهبر، موجب شکل گیری نهضت روشنگری در این قرن گردید(4) 📚منابع: (1) صعب، ادیب(1995) الدین والمجتمع رویه مـستقبله، بـیروت: دارالنهار. (2) دامپی یر، تاریخ علم،(1371)، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، سمت، تهران. (3) صعب، ادیب(1995) الدین والمجتمع رویه مـستقبله، بـیروت: دارالنهار. (4) موسکا ،گائتانا و گاستون بوتو(1370)، تاریخ عقاید و مکتب های سیاسی، ترجمه حسین شهیدزاده، چاپ دوم، مروارید، تهران. هشتک زیر را دنبال کنید: @resalathozehenghelabi
رحا مدیا
💠مفهوم شناسی سکولاریسم #بخش_هشتم 🚩یادآوری: برای شناخت سکولاریسم در حوزه علمیه نیازمند پرداختن به تع
💠مفهوم شناسی سکولاریسم 🚩یادآوری: برای شناخت سکولاریسم در حوزه علمیه نیازمند پرداختن به تعریف ، پیشینه، مبانی و بنیادهای سکولاریسم می باشیم، که هربار به صورت مختصر وسلسله وار به قسمتی از آن پرداخته می شود. 🔶سیر تحول تاریخی سکولاریسم فرهنگ عصر نوزایی دارای ویژگی ها و مشخصه هایی است که آن را از عصر قرون وسطی متمایز می سازد; از جمله آنها کاهش حاکمیت کلیساست. فرهنگ عصر جدید، بیش از آنکه روحانی و دینی باشد، دنیوی است. دولت ها روزبه روز قومی تر شدند و جای کلیسا را، که بر فرهنگ جامعه نظارت داشت، گرفتند. دولت و پادشاه با اتحادی که با بازرگانان ثروتمند داشت، جای طبقه اشراف را گرفت و آن را در کشورهای گوناگون به نسبت های متفاوت تقسیم کرد (1) از جمله دیگر مشخصه های این عصر، افزایش قدرت علم است. نخستین مطلب جدی علم، که علیه کلیسا انتشار یافت، نظریه کپرنیک ( 1543-1417م) بود. وی نخستین تغییر بزرگ را در نگرش علمی پس از دوران نوزایی ایجاد کرد. این امر با واکنش شدید کلیسا مواجه شد و از این زمان، نزاع میان احکام جزمی و علم آغاز گشت و احکام جزمی کلیسایی کست خوردند. به این ترتیب، حاکمیت علم، که مورد قبول بیشتر فلاسفه جدید قرار گرفت، با حاکمیت کلیسا تفاوت فراوان پیدا کرد. با توجه به این دو مشخصه، می توان مهم ترین پیامد عصر روشنگری را درهم شکسته شدن فلسفه مدرسی و احیای فلسفه افلاطون عنوان نمود. از دیگر دستاوردهای این عصر، تشویق به فعالیت فکری و علمی است . در معماری، نقاشی و شعر نیز نهضت روشنگری تحول عمیقی ایجاد کرد. لئونارد داوینچی (1519-1452م) به عنوان هنرمند، عالم و مهندس، اصول اساسی و مبادی بسیاری از کشفیات را اعلام کرد که شامل مرکزیت خورشید در اخترشناسی و مکانیک گالیله ای بود. وی معتقد بود که باید پژوهش های علمی، ریاضی و صنعت جایگزین پژوهش های نظری گردد. او مدعی گردید که فعالیت و تفکر علمی، هر دو یک چیز و تجربه و آزمایش اساس علم است. با این حال، خواستن تنها مواد خاصی به دست می دهد که با عمل هوشیارانه خود بر روی آنها معرفت عقلی ایجاد می گردد (2). 📚منابع: (1) راسل، برتراند ( 1373)تاریخ فلسفه غرب، ترجمه نجف دریابندری، چاپ ششم، پرواز، تهران. (2) آدی، البرت،(1368) سیر فلسفه در اروپا، ترجمه علی اصغر حلبی، چاپ دوم، زوار، تهران. هشتک زیر را دنبال کنید: @resalathozehenghelabi
💠مفهوم شناسی سکولاریسم 🚩یادآوری: برای شناخت سکولاریسم در حوزه علمیه نیازمند پرداختن به تعریف ، پیشینه، مبانی و بنیادهای سکولاریسم می باشیم، که هربار به صورت مختصر وسلسله وار به قسمتی از آن پرداخته می شود. ادامه مطلب : سیر تحول تاریخی سکولاریسم اصلاح دینی حرکت دیگری است که در جهت بنیان نهادن عصر جدید از آن یاد می شود. پیشتازان این حرکت فکری لوتر،کالون و لوپولا بودند. لوتر برخی مراجع قدرت کلیسا را به معارضه طلبید تا حقانیت برخی اعمال خودشان نظیر بخشش گناهان، را با دلیل اثبات کند. جنبش اصلاح دینی، به اعتقاد دامپی یر، با سه هدف عمده رخ داد: نخست، برقراری انضباط کلیسا; دوم، اصلاح عقیده بر مبنای اصول برخی از جنبش های سرکوب شده پیشین و سوم، تحقیق در نظارت جزمی اعتقاد و اجازه داوری درباره کتاب مقدس (1). فرانسیس بیکن (1561-1626) متعلق به سده هفدهم است. شکوفایی جریان تجربه گرایی انگلستان و مذهب عقلایی در این سده رخ داد. بیکن نماینده تجربه گرایی و رنه دکارت بنیانگذار عقل گرایی است که هر دو مکتب بر ویرانه های فلسفه قرون وسطی بنیان نهاده شده اند. بیکن روش تجربی را به کار بست و معتقد به مذهب طبیعی در قبال مذهب مبتنی بر وحی بود. او در مذهب طبیعی، همچون دیگر رشته های علمی، تجربه را روا می دانست و مذهب وحیانی را چون از حوزه حس و تجربه خارج بود، رها کرد. بیکن در پی علمی بود که در جامعه کاربرد داشته باشد و بتوان به وسیله آن به قدرت رسید; همان اندیشه ای که زیربنای فکری بیشتر اندیشمندان این دوره است . رنه دکارت (1650-1596م) معرفت انسانی را، که تا پیش از این با حاکمیت یافتن شک گرایی سست شده و فرو ریخته بود، به ساحل یقین و استوارترین پایه ها. مهم ترین مشکل و پرسش او این بود که آیا راهی به سوی یقین وجود دارد یا نه؟ وی از شکاکیت خویش بر وجود خود استدلال کرد و این عمل در نظر وی سرآغاز همه افکار دیگر بود. او از شک مونتنی خدا و انسان را استنتاج کرد .از نظر او، فکر و متفکر مقدم بر هر شی ء است و با جمله معروفش (می اندیشیم پس هستیم )وجود متفکر را اثبات می کند (2). (1)دامپی یر، تاریخ علم،(1371)، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، سمت، تهران. (2) آدی، البرت،(1368) سیر فلسفه در اروپا، ترجمه علی اصغر حلبی، چاپ دوم، زوار، تهران. هشتک زیر را دنبال کنید: @resalathozehenghelabi
💠مفهوم شناسی سکولاریسم 🚩یادآوری: برای شناخت سکولاریسم در حوزه علمیه نیازمند پرداختن به تعریف ، پیشینه، مبانی و بنیادهای سکولاریسم می باشیم، که هربار به صورت مختصر وسلسله وار به قسمتی از آن پرداخته می شود. ادامه مطلب : سیر تحول تاریخی سکولاریسم جریان تجربه گرایی، عقل گرایی و شک گرایی در قرن هفدهم و قرون پس از آن تداوم پیدا کرد. جان لاک ( 1704-1632م ) با جدایی سلطه دنیایی از سلطه کلیسایی و منع کلیسا از دخالت در سیاست، گامی استوار به سوی سکولاریسم برداشت .به طور کلی، در قرن هفدهم، کلیسا خطر افکار آزادی خواهان را احساس کرد و خواهان مقابله شدید با آن شد. این مطلب منجر به اعدام برخی از نویسندگان و تصویب قانونی در سال 1757مبنی بر تعقیب و اعدام مؤلفان گردید، اما با انقلاب فرانسه این قانون لغو شد. در یک کلام، در این قرن، در حوزه سیاست و نظریه پردازی سیاسی، مبانی ماورای طبیعی و لاهوتی قطع شد.این امر ناشی از مجادلات دینی و فرهنگی بود. مادی گرایی و عقل مداری دو ویژگی مهم جو سیاسی این قرن بود که به واسطه تجدید نظر در آثار افلاطون و رواقیان به دست آمده بود (1). سده هجدهم عصر روشنگری نام گرفته است. بسیاری از متفکران این عصر بر معرفت عقلی تکیه کرده اند. گروهی نیز بر تجربه تاکید داشتند که با مطرح شدن نظریه «ذره انگاری » شکل جدیدی به خود گرفته است. برکلی و لایب نیتس مشربی تجربی دارند. هیوم شک گراست و کانت بزرگ ترین فیلسوف این عصر از تعاطی حس و تجربه با عقل گرایی، دستگاه فکری جدیدی را بنیان می نهد. سده نوزدهم تداوم مکتب کانت است که گرایش های گوناگونی در آن مطرح شد و مورد نقد و بررسی قرار گرفت. مذهب معنوی مطلق هگل، بدبینی شوپنهاور و مشرب تحصلی کنت نیز نظریه هایی بر مبنای مکتب کانت می باشند . تفکر سکولاریسم در قرن نوزدهم تداوم یافت و شفاف تر گردید. برخی از نظریه پردازان مهم در این زمینه عبارتند از :داروین که انتشار نظریاتش در جهان اسلام موجی از تعارضات فکری ایجاد کرد. داروین ( 1882-1809م) کتاب تکامل انواع را در سال 1859م ارائه و نظریه معروف خود درباره انسان را مطرح کرد و واکنش های متعددی در جهان اسلام و ایران به دنبال داشت .آگوست کنت ( 1872-1804م) از دیگر نظریه پردازان رهیافت اومانیسم است. وی حیات بشری را به سه مرحله تقسیم کرد و دین را متناسب با مرحله ابتدایی حیات بشر دانست و مرحله سوم را، که امروزه در غرب سیطره یافته است، متکی بر روش علمی انگاشت که دین در آن جایگاهی ندارد (2). (1)قربان، ملحم (1983) قضایا الفکر السیاسی: الحقوق الطبیعی، موسسة الجامعیة للدراسات و النشر، بیروت. (2) صعب، ادیب(1995) الدین والمجتمع رویه مـستقبله، بـیروت: دارالنهار. هشتک زیر را دنبال کنید: @resalathozehenghelabi