eitaa logo
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
809 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @Sayyedali1997 @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 اثر بخشی تعلیم از راه دل 🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
⚠️اینکه تأکید می شود متن قرآن ساده، روشن و گویاست و عموم مردم مستقیماً می توانند قرآن را بفهمند، به معنای این نیست که هر فهم و برداشت بی ضابطه ای توسط مردم انجام شود صحیح و قابل اتکاست. فهم عمومی و تدبری قرآن در عین همگانی بودن، روشمند و قاعده مند است. ‌ 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom1
برداشت از آیات ۹۳ ـ ۸۹ وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ ۚ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ89 بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْيًا أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَىٰ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَىٰ غَضَبٍ ۚ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌ 90 وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَيَكْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَهُمْ ۗ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِيَاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ91 وَلَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَىٰ بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ92 وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُوا ۖ قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ ۚ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ93 📌بیماردلی دارای امراض قلبی هستند تا جایی که می‏ توانند و پاکان روزگار را بکشند و به جای آنها ها و گوساله ‏ها را بپرستند و به هیچ وجه تعهدی نداشته باشند. آنها با و به راه و روش خود در اثر و بی ‏توجهی به ، مغرورند و حتّی فکر می‏ کنند که تعالی به حساب آنها نمی‏ رسد. پس باید و اطاعت را بنمایند و آنچه خدا امر کرده با قدرت و قوت بگیرند ولی متأسفانه دلهای آنها مملو از پرستیدن غیر خدا است و به خود ادامه می‏ دهند... 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
🔰خلوت و توجه در آن «شب سياه»،كه قلبم در راه گلويم‌ايستاده بود،به آن جلوه روشنايى رسيدم.او در گوش صبحدم به من گفت : 🗓تو هيچگاه‌به خودت نمى‌انديشى،اما به يك ليوان،بسيار... او در جلوه طلوع به من گفت :تو «خودت» را گم كرده‌اى. گم شده تو، در تو خلاصه مى‌شود. او در اوج نيمروز،هنگامى كه از من جدا مى‌شد، زمزمه مى‌كرد : 🗓خيال مى‌كنى سراب‌ها تو را سرشار مى‌كنند...؟!ببين قلب تو، در راه گلويت ايستاده،دل تو بوى مرگ مى‌دهد. آنها كه به يك ليوان پوچ، بيش از خودشان فكر مى‌كنند، آنها كه با خودشان و بر خودشان مرورى نداشته‌اند، پيداست كه خودشان را گم مى‌كنند و در ابتذال زندگى روزانه رسوب مى‌كنند و فسيل مى‌شوند. و اين دل مرده و اين قلب گنديده، در راه گلويشان، در راه نفس كشيدنشان مى‌نشيند و عرصه را برايشان تنگ مى‌كند و انتقام مى‌گيرد. 🗓آخر مگر نه اينكه انسان از خودش عبور مى‌كند تا به دنياى بيرون مى‌رسد، پس چه شد كه اين منزل اول مجهول مانده و يا در نهايت به تحليل علمى دستگاه هاضمه و قلب و مغز اكتفا شده و از مقايسه‌ها و تكبيرها بركنار مانده است. اين فرار از خويشتن و اين فرار از خلوت و از سكوت و از مرور بر خويش، به خاطر انگيزه‌هايى است كه اگر تحليل شوند، مى‌توانند ما را از اين فرار و دل مردگى و گم شدگى نجات بدهند. استاد -صفایی_حائری 📗کتاب صراط صفحه ۱۷ 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
#مثالهای_قرآن 15 #مثال #مثل #تمثیلات #آیت_الله_مکارم_شیرازی #منافقان #تمثیلات_قرآنی 🔅🔅🔅 📌 مثال
16 🔅🔅🔅 📌 مثال منافقان‌ 7 ⏪ چهره منافقان در قرآن‌ همان‌طور که ذکر شد، قرآن مجید با شدیدترین تعبیرات از منافقان یاد کرده است که به چند نمونه از آن اشاره می‌شود: ◀ الف- خداوند در آیه 4 سوره منافقین می‌فرماید: «هم العدو فاحذرهم» منافقان دشمنان واقعی هستند، پس از آنان بر حذر باش. قرآن مجید دشمنان مسلمانان را معرفی کرده است؛ «1» ولی در هیچ آیه‌ای چنین تعبیر شدیدی که در آیه مذکور بیان شده، درباره هیچ یک از دشمنان دینی بیان نشده است. برابر قواعد زبان عربی، این جمله دلالت بر آن می‌کند که منافقان «عدو» و دشمن حقیقی انسان محسوب می‌شوند. ◀ ب- در ادامه آیه مذکور آمده است: «قاتلهم الله انی یوفکون» خداوند آنها را [منافقان بکشد، چگونه از حق منحرف می‌شوند؟ این بیان تند قرآنی منحصر به فرد است. «خدا منافقان را بکشد ...» در قرآن درباره هیچ دشمنی چنین تعبیر قاطع، تند و شدید به کار برده نشده است. «2» ◀ ج- خداوند در آیه 145 سوره نسا می‌فرماید: «ان المنافقین فی الدرک الاسفل من النار و لن تجد لهم نصیرا» منافقان در پایین‌ترین مکان دوزخ قرار دارند و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت. [بنابراین، از طرح دوستی با دشمنان خدا، که نشانه نفاق است، بپرهیزید]. عرب، برای پله‌های رو به بالا لفظ «درج» یا «درجه» به کار می‌برد و برای پله‌های رو به پایین لفظ «درک» یا «درک». این دو لفظ اخیر در قرآن تنها یک بار به کار رفته است. «3» ▪ «درک اسفل» قعر و پایین‌ترین مکان در جهنم است و بدیهی است که شدت عذاب در اعماق جهنم بیشتر می‌باشد. بنابراین،از این آیه نتیجه گرفته می‌شود که خداوند رحمان، شدیدترین عذاب را برای منافقان قائل می‌شود و پرعذاب‌ترین مکانهای جهنم را به آنان اختصاص می‌دهد. اینها، نشان دهنده حساسیت موضوع نفاق و خطرآفرینی منافقان در همه دوران تاریخ، تا زمان حاضر است. 📝 پی نوشت: (1)- در قرآن، شیطان، کافران، مجرمان و منافقان از جمله دشمنان انسان شمرده شده‌اند. برای توضیح بیشتر ر. ک. المعجم المفهرس قرآن مجید، کلمه «عدو». (2)- این تعبیر در آیه 30 سوره توبه درباره یهودیان نیز به کار برده شده است؛ ولی قابل توجه است که یهودان نیز به نوعی از نفاق دچار بوده‌اند. (3)- «درک» در همین آیه (145 سوره نسا) و «درک» در سوره طه آیه 77 در ضمن بیان عبور حضرت موسی علیه السلام و اسرائیلیان از رود نیل و برای پله‌های مسیری که به کف رودخانه منتهی می‌شده، استعمال شده است. 🌴🌴🌴 🔅 دوستان وقت بگذارید برای رونق بازار دین همیشه این فرصت ها در اختیار نیست. قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل ایام برد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
#مثالهای_قرآن 16 #مثال #مثل #تمثیلات #آیت_الله_مکارم_شیرازی #منافقان #تمثیلات_قرآنی 🔅🔅🔅 📌 مثال
17 🔅🔅🔅 📌 مثال منافقان‌ 8 ⏪ خطر منافقان از دیدگاه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله‌ 📐 مرحوم حاج شیخ عباس قمی- رضوان الله تعالی علیه- در کتاب ارزشمند «سفینه البحار»، ذیل ماده «نفق» حدیث جالبی درباره خطر منافقان از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل می‌کند: «قال رسول الله صلی الله علیه و آله: انی لااخاف علی امتی مومنا و لا مشرکا، اما المومن فیمنعه الله بایمانه و اما المشرک فیقمعه الله بشرکه، و لکنی اخاف علیکم کل منافق عالم اللسان، یقول ما تعرفون و یفعل ما تنکرون» 📜 حضرت رسول صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: من از خطر آدم باایمان و انسان مشرک بر امتم نمی‌ترسم؛ چون خداوند از خطر انسان مومن به وسیله ایمانش جلوگیری می‌کند و مشرک را خداوند به خاطر شرکش نابود می‌سازد؛ ولی تنها کسانی که از شر آنها بر شما می‌ترسم، منافقان هستند. منافقانی که چرب زبانند و در باطن در پی هدف دیگری هستند. 📜 سخنانشان جذاب است؛ اما در عمل مبتلا به کارهای زشتند. «1» برابر این روایت، پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله از شر و خطر منافقان برای جامعه اسلامی نگران و بیمناک بوده‌اند و این نگرانی تنها منحصر به دوران اولیه ظهور و گسترش اسلام و سرزمین عربستان نیست، بلکه ناظر است به همه دورانها و همه کشورهای اسلامی و حتی امروزه و در جمهوری اسلامی ایران. (1)- نهج البلاغه، نامه 27، و نیز میزان الحکمه، باب 3934. 🌴🌴🌴 🔅 دوستان وقت بگذارید برای رونق بازار دین همیشه این فرصت ها در اختیار نیست. قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل ایام برد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 2- برش 207 🔅🔅🔅 📈 پيام به همايش چهره هاي درخشان عرفان بزرگداشت مرحوم قاضي(ره) ◀ عرفان در هر دين ياآييني كه مطرح است، مطابق با اصول و ضوابط آن مكتب است؛ هرچند در مقام اثبات هماره بين صاحب نظران هر مذهب و صاحبدلان آن تفاوت برداشت راه دارد و اگر برداشت هاي متضارب متناقض بودند، حتماً يكي حق و صدق، و نقيض آن باطل و كذب است و اگر همه در يك جانب بوده و متقابل هم نبوده اند، ممكن است درجات همگي صائب يا دركات همه آنها خاطي باشد، زيرا فرض بر اين است كه نقيض هم نيستند؛ لذا اجتماع درجات آنها در صدق يا اجتماع دركات آنها در كذب محذوري ندارد. ◀ عرفان در اسلامِ خاص، يعني اصول و فروع ديني كه توسّط حضرت ختمي مرتبت نازل شد، مطابق شريعت غرّاي نبوي است كه به صورت قرآن حكيم و عترت طاهرين تجلّي دارد و عقل استدلالي كه منزّه از قياس و خيال و گمان و وهم است، چراغِ صراط دين است تا با آن سراج اين صراط ديده و پيموده شود؛ چه اينكه شهودِ ناب كه محصول تزكيه نفس برابر شريعت است و نتيجه آن مطابق با احكام مأثور و سنت معصومان(عليهم‌السلام) است، در حدّ خود براي شاهدِ امين معتبر خواهد بود. ◀ همان طوري كه درباره حكمت گفته شده است: «حاشي الشريعةُ الحقّةُ الإلهيّة الْبَيْضاء اَن تكون اَحكامُها مُصادِمةً للمعارف اليقنيّة الضروريّة، وتَبّاً لِفَلْسَفَةٍ تكون قَوانينُها غيرَمطابقةٍ للكتاب والسنّة»،[ اسفار، ج8، ص303.] درباره عرفانِ صحيح كه محصول تهذيب روح از راه حجّت شرعي است، مي توان گفت كه هرگز دستورهاي شريعت مباين مشهوداتِ حتمي كه منزّه از اضغاثِ احلام و مبرّاي از هواجس نفساني و مصون از القاهاي شيطاني است، نخواهد بود و اُف بر عرفان نمايي كه مكشوف هاي آن مخالف رهنمودهاي قرآن و عترت باشد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 2- برش 208 🔅🔅🔅 📈 پيام به همايش چهره هاي درخشان عرفان بزرگداشت مرحوم قاضي(ره) ◀ سنت حسنه اي كه از عارف متشرع حضرت سيدعلي قاضي(قدس‌سرّه) مأثور است، مؤيد هماهنگي عقل و نقل و شهود است؛ اذكار ديني را با افكار توحيدي همسان كردن و براي رهايي از فكرِ خود فكر كردن و براي بالا بردن سطح فكر درباره معارف برين ذكر گفتن، از برنامه هاي رسمي آن فرهيخته معرفت بود؛ ذكر آرد فكر را در اهتزاز ذكر را خورشيد اين افسرده ساز [مثنوي معنوي، دفتر ششم، بيت 1476.] نعمت آن كس كه او، مژده‌ي تو آورد گرچه بخوابي بود، به ز اَغاني مرا در ركعاتِ نمزا، هست خيال تو شه واجب و لازم چنانك، سَبْع مَثاني مرا عمر اواني است و وصل، شربت صافي در او بي‌تو چه كار آيدم، رنج اَواني مرا سجده كنم من زجان، روي نهم من به خاك گويم از اينها همه، عشق فلان مرا [ديوان شمس تبريزي] ◀ عارف متعبّد سرخ رويي خويش را مرهون (وسقاهم ربُّهم شراباً طهوراً) [سوره انسان، آيه 21.] مي داند، وگرنه افسرده و پژمرده خواهد بود؛ خُم كه در او باده نيست، هست خُم از باد پر خُمِ پر از باد كي، سرخ كند روي ها هست تهي خارها، نيست در او بوي گل كور بجويد زخار، لطفِ گل و بوي ها[ديوان شمس تبريزي.] مدّعي لاف زن، حقيقت را به مجاز هبوط مي دهد و سراب را كوثر مي پندارد و زَبَدْ را زُبده مي انديشد و چنين مي سرايد مرا سجده گه بَيْتِ بِنْتِ العِنَبْ بس كه از بَيْتِ اُمّ القري مي گريزم ◀ چنين مصروعِ كژراهه اي كه از آسيب طغومت رأي و گزند طغيان عمل در امان نيست، دام مي نهد و سَرِ حُقّه باز مي كند و بنياد مكر با فلك حقّه باز مي نمايد، ليكن عارف وارسته مي گويد: اي دل بيا كه ما به پناه خدا رويم زانچ آستينِ كوته و دست دراز كرد فردا كه پيشگاه حقيقت شود پديد شرمنده رهروي كه عمل بر مجاز كرد ◀ وارث عرفاني حضرت سيّد علي قاضي(قدس‌سرّه)، استاد علامه طباطبايي(قدس‌سرّه) چنين سرود: پرستش به مستي است در كيش مِهر برونند زين جرگه هشيارها كشيدند در كوي دلدادگان ميان دل و كام ديوارها جز افسون و افسانه نبود جهان كه بستند چشم خشايارها ◀ و طبق سروده مولوي؛ چون نماز و روزه ات مقبول شد پهلواني، پهلواني، پهلوان[ديوان شمس تبريزي.] 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
💢انواع کسب 🔹 در قرآن كریم چند كسب مطرح است: یك سلسله كسب‌ های اعتباری است كه آن مسكوب در اختیار كاسب است؛ یك سلسله كسب‌ های حقیقی است كه آن مكسوب حاكم بر كاسب است. آن كسب‌ های اعتباری كه كاسب, حاكم بر مكسوب است، كسب مال است كه انسان مالی یا عین یا منفعت یا انتفاعی را كسب می ‌كند. چه زن و چه مرد، قرآن كریم فرمود: ﴿لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ﴾؛[1] یعنی مرد هر كسبی كرد مال اوست, زن هر كسبی كرد مال اوست؛ مالی را, مغازه ‌ای را, خانه‌ ای را, مرتع و مزرعی را كسب كرد چون یك امر اعتباری است و یك امر حقیقی نیست در اختیار كاسب است، می‌ تواند بفروشد, اجاره بدهد و به کسی هبه كند; یعنی آن كس كه كسب كرد اختیار مكسوبِ خود را دارد ﴿لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ﴾، مالی را كه آدم كسب كرد در اختیار اوست؛ اما یك سلسله مسائلی است كه اگر كسب كرد خودش در اختیار آن مكسوب قرار می‌ گیرد! 🔹 اینكه در سوره مباركه فرمود: ﴿لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُم مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ﴾؛[2] اگر كسی ـ معاذ الله ـ بیراهه رفت گناهی را كسب كرد، به یك اخلاق بد عادت كرد، به دروغ, به خیانت, به حرام, به اعتیاد ـ معاذ الله ـ عادت كرد؛ این را كسب كرد، چون قبلاً كه نداشت، این صفت را بعد كسب كرد، این خُلق را كسب كرد، وقتی كه به دنیا آمد كه این خُلق و صفت را كه نداشت! الآن كه این صفت را كسب كرد، خود این كاسب در اختیار این مكسوب است، به هر سَمتی كه این صفت بخواهد ببرد او می ‌رود، چون عادت كرد! ساده‌ ترین كارش عادت به سیگار است، این عادت را او كسب كرد قبلاً كه نداشت، الآن گرفتار این عادت است. اگر ـ خدای ناكرده ـ به حرام عادت كرده به گناه عادت كرده، چشم او, گوش او, زبان او در اختیار مكسوب است. 🔹 این «لام» در قرآن كریم همه جا به یك معنا نیست. اینكه در سوره «نساء» یا مانند آن می ‌فرماید: ﴿لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ﴾ كاسب اختیار دارد، مال در اختیار كاسب است؛ ولی اگر ـ خدای ناكرده ـ صفت بدی را كسب كرد، این كاسب در اختیار مكسوب است كه فرمود: ﴿لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُم مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ﴾. 🔹 بنابراین ما دو نحو كسب داریم: كسبی كه كاسب مسلّط است و كسبی كه آن مكسوب مسلّط بر این كاسب است و اگر كسی ـ خدای ناكرده ـ یك كسب حرامی داشت یعنی به وصف بدی عادت كرد راه برای توبه باز است، «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیه‏»[3] این آبشار است، آبِ توبه یعنی همین! ﴿تُبْتُ إِلَیكَ﴾[4] این آبشار است، نه اینكه برویم نزد كسی یك لیوان آب بخوریم یا یک بطری آب ببریم، خود «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیه‏» این آبشار است و انسان را پاك می‌كند، خدایا آمدم! لازم نیست حرف بزند, لازم نیست بگوید «استغفر الله»، با یك اراده جدّی تخلّل‎ ناپذیر بگوید خدایا آمدم؛ این می‌ شود پاک، می‎ شود آبشار. پس این‌ طور نیست كه اگر كسی ـ خدای ناكرده ـ یك صفت بدی كسب كرد نتواند نجات پیدا كند این طور نیست! پس ما دو نحو كسب داریم: یك كسب اعتباری داریم كه كاسب مسلّط است، یك كسب حقیقی داریم ـ چون این صفت یك امر حقیقی است یك امر اعتباری كه نیست ـ این مكسوب مسلّط بر انسان است. این كسب‌ ها برای ما كاملاً فرق دارد راه دارد كه انسان كاملاً اصلاح شود و برگرداند. [1] . سوره نساء، آیه32. [2] . سوره نور، آیه11. [3] . المحاسن، ج‏1، ص53. [4] . سوره اعراف، آیه143؛ سوره احقاف، آیه15. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1396/04/22 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
62 🔅🔅🔅 💢حکمت تکرار بعضی عبارات و داستان‌ها در قرآن ⏪ اگر چه "تکرار" سبب تفهیم بیشتر می‌گردد و اگر چه امروزه روانشناسان نیز کشفیات قابل توجهی راجع به "ذکر = یادآوری" و تکرار آن داشته و بر آثار "تکرار"، بر روان تصریح دارند، اما اگر در مباحث و قصص قرآنی بنگریم، "تکرار"ی ندارد، مگر آن که تذکرش در آن فصل و موضوع، لازم و ضروری باشد. اگر فقط نمازهای یومیه را اقامه نماییم، نمازمان (البته با تفاوت رکعاتش)، در هر شبانه روز، پنج نوبت تکرار می‌شود؛ اما هیچ ملاقات و گفتگو با خداوند رحمان و رحیم، تکراری نیست و هر کدام مستقل از دیگری هستند. ملاقاتی جدید و گفتگویی جدید و ذکر و تسبیحی نو می‌باشند. ⏪ آیا اگر کسی را دوست داشته باشیم، فقط یکبار به زبان می‌آوریم و یا فقط یکبار اظهار و ابراز محبت می‌نماییم؟! یا اگر کسی را دشمن بداریم، فقط یکبار به زبان یا به عمل اظهار می‌کنیم؟! یا آن که این حبّ و بغض، استمرار دارد و حقیقت آن به هیچ وجهی تکراری نمی‌باشد؛ اگر چه ممکن است که الفاظ یا رفتارهایی به صورت تکرار بروز نمایند. مثل این که کسی هر روز یک یا چندبار به محبوبش بگوید: «دوستت دارم»، یا هر روز شاخه گلی برای هدیه بیاورد. ⬅ الف – آیا "توحید" و این که بدانیم و باور نماییم که هیچ إلهی به غیر از الله جلّ جلاله وجود ندارد و به همراه او نیز إله دیگری وجود ندارد، یک امر تکراری است؟! در حالی که برای ما هر لحظه إلهه‌ای کاذب و دروغین [از درون یا از بیرون]، رخ می‌نماید و ما را به سوی وابستگی و بندگی خود دعوت می‌نماید؟! لذا مکرر متذکر می‌گردد که «أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ» و با ذکر مثال‌های گوناگون، از عقل و قلب ما می‌پرسد: «أَإِلَهٌ مَعَ اللَّه – آیا با الله، إله دیگری هم هست؟!» و اگر دقت نماییم، زوایای بحث و دلایل اقامه شده در هر تذکر، کاملاً متفاوت می‌باشند. ⬅ ب – قصص قرآن کریم نیز به حسب ظاهر تکراری است، مثلاً گفته می‌شود قصص مربوط به حضرت موسی علیه السلام و قوم بنی‌اسرائیل! در حالی که هیچ کدام تکرار نیستند؛ یک بحث از طغیان فرعون است – یک بحث از رسالت ایشان و برادرشان هارون است – یک بحث به معجزه الهی و جادوگران پرداخته – دیگری به جهل و لجاجت قوم بنی اسرائیل – فرازی دیگر به اصرار آنها به دیدن خداوند متعال – فرازی دیگر به سامری گوساله‌ساز و گوساله‌پرستی امت موسی علیه السلام – مبحثی دیگر به ازدواج ایشان – مبحثی دیگر به غرق شدن فرعون و آلش ... و هر فراز نیز دارای درس‌ها، حکمت‌ها و عبرت‌های بسیاری می‌باشد، به ویژه آن که اخلاق عموم مردم، شبیه اخلاق عموم قوم بنی اسرائیل می‌باشد. 📜 حکمت قصص: ⏪ اگر خوب به آیات مربوط به قصص تاریخی قرآن کریم توجه نماییم، می‌بینیم که قصه‌ی کفر و لجاج قوم نوح علیه السلام و مسئله حتمی شدن عذاب و نجات مؤمنانی که سوار بر آن کشتی شدند، قصه‌ی روزمره‌ی آدمیان و خود ماست. هر زمان طوفان بلایای مهلک و سیل ریشه‌کن کننده عذاب، همگان را تهدید می‌کند و "سفینة النجاة إلهی"، همیشه هست و همگان را دعوت به سوار شدن و نجات می‌کند. چرا پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند که سمت راست عرش خدا نوشته شده است «إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی وسَفینَةُ النَّجاةِ»؟ و البته تمامی امامان علیهم السلام، چراغ هدایت و کشتی نجات می‌باشند. ⏪ اگر خوب بنگریم، قصه‌ی بت‌ها و بت‌پرستی‌های زمان حضرت ابراهیم علیه السلام و بت‌شکنی ایشان، قصه‌ی ماست و حتی افکنده شدن در آتش توسط دشمنان و سالم بیرون آمدن از آن به معجزه‌ی الهی نیز قصه خود ماست. ⏪ هم یوسف علیه السلام، خود ما هستیم و هم برادران حسود یوسف، هم زندان یوسف و هم سلولی‌ها، هم زلیخا و هم چنین دوران‌های رونق و قحطی و ...، دوران‌های خود ماست؛ پس باید درس و حکمت بیاموزیم و عبرت بگیریم. ⏪ قصه قوم لوط، عاد و ثمود، قصص فرعون، قصه‌ی قوم بنی‌اسرائیل، ایرادهای بنی‌اسرائیلی در اطاعت امر خدا – ترس – نافرمانی به رغم دیدن معجزات و شنیدن براهین و برخورداری از علم و حکمت ... و غیبت حضرتش و رویکرد امتش به گوساله‌پرست با فتنه سامری و ...، همه قصص خودمان می‌باشد. قصه‌های مشابهی که به اَشکال گوناگون رخ می‌نماید و تکرار می‌شود. ⏪ پس، اگر چه شاید به حسب ظاهر و برخی الفاظ، تکرار وجود داشته باشد و همین تکرار نیز سبب تفهیم و تذکر بیشتر می‌گردد که لازم و ضروریست؛ اما در حقیقت آیات از منظری دیگر، تکراری وجود ندارد و هر کدام مبحث مستقلی می‌باشند. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom