eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
787 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 بیان آیه 4 سوره بینه و ما تَفرق الّذينَ أُوتوا الكتاب إلا مِن بعد ما جاءَتهُم البيّنه4 🔹 آيه سوره كه مى فرمود: (ما دست بردار از اهل كتاب و مشركين نيستيم تا بر آنان تمام شود)، به كفرشان به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و او، كه دعوت حق او است اشاره مى كرد، 🔹 و آيه مورد بحث به كه از دعوت اسلامى داشتند اشاره مى كند، و در قرآن كريم در چند جا به اين اختلاف اشاره شده، از آن مى فرمايد: (و ما اختلف الذين اوتوا الكتاب الا من بعد ما جاءهم العلم بغياً بينهم )، و از اين قبيل آياتى ديگر. 🔹 و منظور از آمدن بينه براى كفار همان كتب انبياى گذشته اى است كه در كتبشان آمده بود، و يا انبياى آنان در توضيح و بيان الهى است، همچنان كه در آيه زير بينه را به همين قسم بيان تفسير نموده، مى فرمايد: (و لما جاء عيسى بالبينات قال قد جئتكم بالحكمه و لابين لكم بعض الذى تختلفون فيه فاتقوا اللّه و اطيعون ان اللّه هو ربى و ربكم فاعبدوه هذا صراط مستقيم فاختلف الاحزاب من بينهم ). ☘☘☘ برای نشر فرهنگ ناب اسلامی به کانال متفاوت آموزه ها و معارف قرآنی"رحیق "در پیامرسان ایتا بپیوندید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
انسانیت ما در میزان انجام وظایف و تکالیف است. در واقع باید در هر موقعیتی، تکلیف خود را تشخیص دهیم که چه کاری در زنده نگه‌داشتن دین، مؤثر است. بفهمیم برای احیای دین، الآن زمان خوردن است یا نخوردن؛ زمان سکوت است یا فریاد؛ زمان عفو است یا انتقام؛ و... . این همان «ترجیحات» است؛ یعنی هر حرکتی را متناسب با دستورات دین بررسی کنیم و همه جا خواست خدا را بر خواست خود و دنیایمان ترجیح دهیم. در این زمینه هم، الگوی ما حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) است. بانویی که ترجیحاتش همواره حول محور دین و رضای خدا می‌چرخید و تمام زندگی‌اش را فدای دین خدا کرد: «قُلْ إِنَّ صَلاتي وَ نُسُكي وَ مَحْيايَ وَ مَماتي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ». ☘☘☘ برای نشر فرهنگ ناب اسلامی به کانال متفاوت آموزه ها و معارف قرآنی"رحیق "در پیامرسان ایتا بپیوندید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
📢درنگ تامل بزرگترین حسنه حکیم سبزواری چه بود؟ 🔰استاد شهید مطهری 💢حاج ملاهادی سبزواری، بعد از ملاصدرا مشهورترين حكماى الهى سه چهار قرن اخير است. حاجى سبزوارى در سال 1212 در سبزوار متولد شد. هفت ساله بود كه پدرش مرد. در ده سالگى براى تحصيل به مشهد مقدس رفت و ده سال اقامت كرد. شهرت حكماى اصفهان او را به اصفهان كشانيد. در حدود هفت سال از محضر ملا اسماعيل دربكوشكى اصفهانى استفاده كرد و ضمناً در همان وقت دو سه سالى اواخر دوره حكيم نورى را درك كرد. سپس به مشهد مراجعت كرد و چند سالى در مشهد به تدريس پرداخت. آنگاه عازم بيت اللَّه شد. در مراجعت اجباراً دو سه سالى در كرمان اقامت كرد. در مدت اقامت كرمان براى اين كه نفس خود را تربيت كند و رياضت دهد، سعى كرد ناشناخته بماند و در همه مدت به كمك خادم مدرسه به خدمت طلاب قيام مى كرد. بعد دختر همان خادم را به زنى گرفت و رهسپار سبزوار شد. قريب چهل سال بدون آنكه حتى يك نوبت از آن شهر خارج شود در آن شهر توقف كرد و به كار مطالعه و تحقيق و تدريس و تأليف و عبادت و رياضت نفس و تربيت شاگردان پرداخت تا عمرش به پايان رسيد. 💢از نظر تشكيل حوزه گرم فلسفى و جذب شاگرد از اطراف و اكناف و تربيت آنها و پراكندن آنها در بلاد مختلف، بعد از حكيم نورى كسى به پايه حكيم سبزوارى نمى رسد. صيت شهرتش در همه ايران و قسمتهاى خارج ايران پيچيد. طالبان حكمت از هر سو به محضرش مى شتافتند. شهر متروك سبزوار از پرتو وجود اين حكيم عاليقدر قبله جويندگان حكمت الهى گشت و مركز يك حوزه علمى شد. 💢حكيم سبزوارى فوق العاده خوش بيان و خوش تقرير بود؛ با شور و جذبه تدريس مى كرد. او گذشته از مقامات علمى و حكمى، از ذوق عرفانى سرشارى برخوردار بود. بعلاوه، مردى با انضباط، اهل مراقبه، متعبد، متشرع و بالاخره سالك الى اللَّه بود. مجموع اينها سبب شده بود كه شاگردان او به او تا سرحد عشق ارادت بورزند. از نظر جاذبه استاد و شاگردى، حكيم سبزوارى بى مانند است. بعضى از شاگردان او بعد از او با اينكه چهل سال از او فاصله گرفته بودند، باز هم هنگام يادآورى او به هيجان مى آمدند و اشك مى ريختند. 💢حكيم سبزوارى به فارسى و به عربى شعر مى سروده و در اشعارش به «اسرار» تخلص مى كرده است. هر چند در هر دو قسمت، شعر دست پايين فراوان دارد اما در هر دو قسمت برخى اشعار دارد كه در اوج زيبايى و كمال و شور و حال است. 💢حكيم سبزوارى در سال 1289 در يك حالت جذبه مانندى درگذشت. 💢بزرگترين حسنه حكيم سبزوارى، مرحوم حكيم ربانى، عارف كامل الهى، فقيه نامدار، درجزينى قدس سره است. اين مرد بزرگ و بزرگوار كه فرزند يك چوپان پاك سرشت بود براى ادامه تحصيل از همدان به تهران آمد. صيت شهرت و جاذبه معنويت حكيم سبزوارى او را به سبزوار كشانيد. مدتى در حوزه آن حكيم شركت كرد. پس از آن به عتبات شتافت و براى تكميل علوم منقول، جزء شاگردان استاد المتأخرين حاج شيخ مرتضى انصارى قرار گرفت. در همان ايام توفيق تشرف حضور آقا سيد على شوشترى را يافت و در نزد آن عارف كامل مراحل سير و سلوك را طى كرد و خود به مقامى از كمال و معرفت رسيد كه كمتر نظيرى برايش مى توان جست. 💢اگر همه شاگردان حوزه حكيم سبزوارى به حضور در حوزه او افتخار مى كنند، حوزه حكيم به حضور چنين مردى مفتخر است. 💢حوزه تعليم و تربيت مرحوم بيشتر حوزه تربيت بود تا تعليم، حوزه انسان سازى بود. از اين حوزه مردان بزرگى برخاسته اند. از مطالعه مواضع متفرقه كتاب نقباء البشر مى توان به وسعت دايره آن پى برد. 📚 خدمات متقابل ص 524 ☘☘☘ @rahighemakhtoom
3 📌 دانش هایی که موضوع بحث آنها مجيد است 🔅 در ميان مسلمانان علومى نيز هست كه موضوع بحث آنها خود مجيدمى‌باشد، تاريخ پيدايش اين علوم نخستين روزهاى نزول است و به تدريج مسائل آنها در ميان مردم نضج يافته و تنقيح شده تا به حد كمال رسيده و بالأخره محققين اين فنون تأليفاتى در آنها كرده و كتاب‌هاى بى‌شمار نوشته‌اند. ✅ برخى از اين علوم در اطراف الفاظ كريم و برخى در معانى آن به بحث و كنجكاوى مى‌پردازد: 🔹 علومى كه در الفاظ بحث مى‌كند فنون تجويد و قرائت است؛ فنى در كيفيت تلفظ به حروف تهجى و حالات و عوارضى كه حروف تهجى در لغت عرب در ميان الفاظ مفرده و مركبه پيدا مى‌كند مانند ادغام و تبديل حروف و احكام وقف و ابتدا و نظاير آن بحث مى‌نمايد. 🔹 و فنى به ضبط و توجيه قرائت‌هاى هفت‌گانه معروف و قرائت‌هاى سه‌گانه ديگر و قرائت‌هاى صحابه وشواذ قرائت‌ها مى‌پردازد. 🔹 و فنى عدد سور و آيات و كلمات و حروف آنها و آيات و كلمات و حروف همه را احصا مى‌كند. 🔹 و فنى در خصوص رسم خط خاص مجيد و اختلافاتى كه با رسم خط عربى معمول دارد سخن مى‌گويد. 🌿🌿🌿 @rahighemakhtoom ادامه 👇👇👇
3 📌 دانش هایی که موضوع بحث آنها مجيد است ✅ و علم‌هايى كه در معانى قرآن مجيد بحث مى‌كند: 🔹 فنى است كه از كليات معانى آيات مانند تنزيل و تأويل و ظاهر و باطن و محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ قرآن كنجكاوى مى‌كند. و فنى است كه در آيات و احكام بحث مى‌نمايد و در حقيقت شعبه‌اى از فقه اسلامى است. 🔹 و فنى است كه از معانى خصوص آيات قرآنى سخن مى‌گويد و به نام تفسير قرآن ناميده مى‌شود و در بخش دوم اين كتاب بحث‌هايى در اطراف تفسير و طبقات مفسرين گذشت. علما و محققين اسلام در هر يك از علوم خاصه به قرآن مجيد تأليفاتى و تصانيف بى‌شمارى كرده‌اند. 🌿🌿🌿 @rahighemakhtoom ادامه 👇👇👇
3 📌 علومى كه مجيد موجب پيدايش آنها شده است ✳ ترديد نيست كه علوم دينيه‌اى كه امروز در ميان داير و مورد تعليم و تعلم مى‌باشد تاريخ تأسيس و تداول آنها به بعثت پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و نزول كه معارف الهيه و قوانين شرعى را همراه خود آورده محدود مى‌باشد. 🔹 اين علوم در قرن اول هجرى به واسطه قدغنى كه مقام خلافت از كتابت و تأليفات حديث و غيره كرده بود به طور غير منظم در ميان صحابه و تابعين داير بود و جز عده بسيار كمى كه در و و مختصراتى نوشتند اكثريت مردم به‌طريق حفظ به تحصيل پرداخته از سينه به سينه منتقل مى‌نمودند. 🔹 از اوايل قرن دوم به‌سبب برداشته شدن «1» مردم اول به نوشتن حديث پس از آن به نوشتن بحث‌هاى مربوط به علوم ديگر و به قالب زدن تأليف و تصنيف علوم را مرتب و منظم نمودند و بدين ترتيب فن حديث و علم رجال و درايه و فن اصول فقه و علم فقه و علم كلام به وجود آمد. ✳ و حتى فلسفه نيز اگرچه در آغاز به عنوان نقل از يونانى به عربى وارد محيط اسلام شد و زمانى تقريباً به شكل يونانى خود در دست مردم بود ولى پس از چندى محكوم طرز تفكر محيط گرديده هم از جهت ماده و هم از جهت صورت تغييراتى پيدا كرده تحول يافت به گواهى اين كه در فلسفه‌اى كه امروز در ميان داير است در معارف الهيه مسئله‌اى به چشم نمى‌خورد مگر اين كه متن آن را و براهين و ادله‌اى را كه براى اثبات آن به كار برده شده مى‌توان در و حديث پيدا كرده و از لابه‌لاى آنها به دست آورد. 🌿🌿🌿 (1). اين قدغن را- چنان كه در تاريخ مسلم است- عمربن عبدالعزيز (خليفه اموى 99- 101) برداشته است‌ . 🌿🌿🌿 ✳ اين سخن را در علوم ادبيه عربى نيز مى‌توان مطرح ساخت، زيرا امثال علم صرف و نحو و معانى و بيان و بديع و لغت و فن فقه لغت و اشتقاق اگرچه مورد بحث آنها مطلق كلام عربى است لكن بى‌ترديد آنچه مردم را وادار به تتبع و ضبط و تنقيح اصول و قوانين اين علوم نمود همان خدايى بود كه مردم را مجذوب بيان شيرين و شيوا و اسلوب زيباى خود ساخته بود و مردم براى روشن شدن از بناى كلمات و تركيب جمل و معانى الفاظ و فصاحت و بلاغت بيانات و صنعت‌هاى لفظى ظريف آن نيازمند شدند كه قوانين كلى آنها را با اشتباه و نظايرى كه در لغت عرب داشتند به دست آوردند و به كمك آنها از كنجكاوى خود نتيجه گيرند و بدين‌ترتيب علم‌هاى صرف و نحو و لغت و فنون سه‌گانه بلاغت تنقيح و تنظيم شد. 🌿🌿🌿 @rahighemakhtoom ادامه 👇👇👇
3 📌 علومى كه مجيد موجب پيدايش آنها شده است 🔅🔅🔅 ✳ منقول است كه ابن‌عباس كه از مفسرين صحابه بود معانى آيات را از راه استشهاد به اشعار عرب بيان مى‌كرد و به جمع‌آورى و حفظ اشعار عرب توصيه مى‌نمود و مى‌گفت: «الشعر ديوان‌العرب» و با چنين عنايت‌هايى نثر و شعر عرب ضبط شد 🔹 تا به جايى رسيد كه دانشمند شيعى معروف خليل‌بن احمد بصرى در لغت‌{كتاب العين‌} را نوشته و علم عروض را براى شناختن اوزان اشعار وضع نمود و ديگران نيز در اين دو فن تأليفاتى كردند 🔹 و فن تاريخ نيز در اسلام از فن حديث مشتق شده و در آغاز از قصص انبياء و امم و از سيرت پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله شروع شده و پس از آن تاريخ صدر اسلام به آن اضافه شده بعد به صورت تاريخ عالم در آمد و مورخينى مانند طبرى و مسعودى و يعقوبى و واقدى كتاب‌هايى نوشتند. 🔹 و به جرئت مى‌توان گفت كه عامل اصلى اشتغال مسلمانان به علوم عقلى از طبيعيات و رياضيات و غير آنها به صورت نقل و ترجمه در آغاز كار و به نحو استقلال و ابتكار در سرانجام همان انگيزه فرهنگى بود كه قرآن مجيد در نفوس مسلمانان فراهم كرده بود. 🔹 در آغاز كار به دست مقام خلافت كه آن روزها ميان ملت عرب مستقر بود علوم مختلف عقلى از يونانى و سريانى و هندى به عربى ترجمه شد و پس از آن در دسترس همه مسلمانان جهان كه از ملل مختلف بودند قرار گرفت و روزبه روز، بر وسعت تحقيقات و دقت مطلوب و حسن انتقام خود افزود. 🔹 و معلوم است كه مدنيت وسيع اسلامى كه كمى بعد از هجرت و رحلت پیامبر قسمت معظم معموره را تحت تسلط خود گرفت و در آن حكومت نمود و بالأخره امروز در حدود ششصد ميليون از جمعيت كره را به نام اسلام نگه مى‌دارد، يكى از آثار بارز قرآن مجيد بود (اگرچه ما به نام شيعه به خلفا و ساير پادشاهان كارگردان اين مدنيت از جهت مسامحه‌هايى كه در روشن ساختن حقايق دين و اجراى قوانين آن كرده‌اند اعتراض داريم در عين حال از پرتو اسلام هرچه به جهان تابيده بى‌ترديد از قرآن مى‌باشد) 🔹 و بديهى است چنين تحولى كه يكى از حلقه‌هاى بارز سلسله حوادث جهان مى‌باشد در حلقه‌هاى بعدى تأثير به سزايى خواهد داشت و از اين روى يكى از علل و مقدمات تحول امروزى و بسط و پيشرفت فرهنگ جهان قرآن مجيد خواهد بود. 🔹 البته براى اين كه اين مسئله روشن‌تر شود و ارزش واقعى خودش را نشان دهد تجزيه و تحليل بيشترى لازم است ولى رويه اختصار كه در اين كتاب مراعات مى شود از اشتغال به آن مانع مى‌باشد. 🌿🌿🌿 @rahighemakhtoom
سوره البینه.JPG
81.8K
🔆🔆🔆 📌 بیان آیه 5 سوره بینه و ما امروا الّا ليَعبدوا اللّه مخلِصين لَه الدين حُنفاء5 🔹 ضمیردر جمله (امروا) به همان (الّذين كفروا مِن اهل الكتاب و المشركين)بر مى گردد، مى فرمايد: رسول اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و ( كتب قيمه ) كه در است اين از اهل كتاب و مشركين را نمى كند مگر به خداى تعالى، به اخلاص در دين، پس بايد كه چيزى را او نگيرند. 🔹 كلمه (حنفاء) است از ضمير جمع در (ليعبدوا)، و اين كلمه جمع است، كه از ماده حنف است كه به معناى شدن و از دو حالت و تفريط به سوى حالت است، و تعالى اسلام را بدين جهت دين خوانده كه خلق را مى دهد به اينكه در امور حد و حالت اعتدال را از دست ندهند، و از به سوى افراط و تفريط بپرهيزند. 🔹 و (و يقيموا الصلوه و يوتوا الزكوه ) از باب ذكر بعد از عام، و يا ذكر بعد از كل است، كه در مواردى صورت مى گيرد، كه گوينده به آن فرد عنايت بيشترى دارد، در اينجا نيز خداى تعالى بعد از ذكر عبادت، نماز و زكات را ذكر كرد، چون اين دو عبادت از اسلامند، يكى توجه عبودى خاصى است به درگاه تعالى، و ديگرى مال است در راه رضاى او. 🍁🍁🍁 برای نشر فرهنگ ناب اسلامی به کانال متفاوت آموزه ها و معارف قرآنی"رحیق "در پیامرسان ایتا بپیوندید. @rahighemakhtoom ادامه 👇👇👇
سوره البینه.JPG
81.8K
🔆🔆🔆 📌 بیان آیه 5 سوره بینه 🔹 (و ذلِكَ دينُ القَيِّمَة ) - اين است دين كتب قيمه - چنين معنا كرده اند. از (كتب قيمه ) اگر همه كتابهاى يعنى كتاب نوح و پايين تر از او از ساير (عليهم السلم) باشد، جمله اين مى شود كه: اين كه بشر به پذيرفتن آن شده، دينى است كه در كتابهاى قيم آسمانى بدان بودند، و دين نيست، چون دين خدا همواره بوده، پس بناچار بايد به آن بگروند، براى اينكه است. 🍁🍁🍁 برای نشر فرهنگ ناب اسلامی به کانال متفاوت آموزه ها و معارف قرآنی"رحیق "در پیامرسان ایتا بپیوندید. @rahighemakhtoom ادامه 👇👇👇
سوره البینه.JPG
81.8K
🔆🔆🔆 📌 بیان آیه 5 سوره بینه 🔹 و اگر از كتب قيمه، است كه خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) از مطهره براى آنان خوانده، آيه چنين مى شود كه: مردم در اسلامى مأمور نشده اند مگر به و قضاهايى قيم، احكام و قضايايى كه جامعه انسانى را تأمين مى كند، پس با در نظر گرفتن اين معنا بر مردم است به اين دعوت ايمان آورده، و به اين دين شوند. ✅ پس آيه شريفه به هر حال دارد به اينكه توحيد (كه قرآن كريم آن است، قرآنى كه كتب آسمانى از خويش و به حكم آيه 48 از سوره مهيمن و مافوق آنها است )، با كه به مجتمع مى دهد به امر آنان و حافظ حياتشان است، 🔹 همچنان كه آيه زير اين را با وافى ترين بيان خاطرنشان ساخته، مى فرمايد: (فَاقِم وَجهَكَ لِلدّينِ حَنيفاً فِطرَتَ اللّهِ الّتى فَطرَ النّاسَ علَيها لا تَبديلَ لِخلقِ اللّهِ ذلِكَ الدّينُ القَیِّمُ ).سوره روم آیه ۳۰ 🍁🍁🍁 برای نشر فرهنگ ناب اسلامی به کانال متفاوت آموزه ها و معارف قرآنی"رحیق "در پیامرسان ایتا بپیوندید. @rahighemakhtoom ادامه 👇👇👇
سوره البینه.JPG
81.8K
🔆🔆🔆 📌 بیان آیه 5 سوره بینه 🔹 با اين آيه بيان رسالت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و شمول و دعوت اسلامى عموم بشر را، مى شود، پس اينكه فرمود: (لم يكن الذين كفروا من اهل الكتاب و المشركين...)، اشاره مى كند به اينكه از نظر سنت الهى، بر خداى تعالى است كه همه عالم را هدايت نموده، لازم است را بر هر كسى كه شده و دعوت او را نپذيرفته تمام كند، چه كافر از اهل كتاب و چه از مشركين، گو اينكه در روز آيه كفار از اهل كتاب و از مشركين بعضى از كفار بودند نه همه آنان ولى اين معنا را به طور قطع مى دانيم كه در فرقى ميان بعضى با بعض ديگر نيست، اگر در عصر متعلق به بعضى شده، بايد كه متعلق به كفار هم بشود. 🔹 و (رسول من الله ) اشاره دارد به اينكه آن بينه عبارت است از (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و جمله (و ما تفرق...) اشاره دارد به اينكه و كفرى كه در نسبت به داشتند نيز بعد از آمدن بينه . 🔹 و (و ما امروا الا ليعبدوا الله...) مى فهماند كه آنچه بدان شده اند، و مأمور به آن گشته اند، دينى است ، كه اجتماع بشريشان را تأمين مى كند، پس بر همه آنان لازم است به آن دين آورند و كفر نورزند. 🍁🍁🍁 برای نشر فرهنگ ناب اسلامی به کانال متفاوت آموزه ها و معارف قرآنی"رحیق "در پیامرسان ایتا بپیوندید. @rahighemakhtoom ادامه 👇👇👇
قران شناسی.jpg
20.8K
و انتشارش در ميان مردم1 🌿🌿🌿 📌 آيات مجيد به چه ترتيب نازل شد 🔸 سور و آيات مجيد يك جا نازل نشده است، اين مطلب علاوه بر تاريخ قطعى كه به نزول تدريجى مجيد در امتداد بيست‌وسه سال مدت دعوت پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله شهادت مى‌دهد از مضامين خود آيات نيز روشن است، 🔹 خداى متعال مى‌فرمايد: {«وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى‌ مُكْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِيلًا» «اسراء، آيه 106 » و را- سور و آيات آن را- از هم جدا كرديم تا آن را به درنگ به مردم بخوانى و آن را با يك نوع تدريج نازل نموديم. 🔹 در مجيد ناسخ و منسوخ هست و آياتى است كه ارتباط تام به قصص و حوادثى دارد كه هرگز در يك زمان جمع نمى‌شوند تا آيات مربوط به آنها يك جا نازل شده درباره آنها به گفت وگو پردازد. 🔹 و هم‌چنين سور و آيات به اين ترتيب كه در مصحف شريف قرار گرفته نازل نشده‌اند به اين معنا كه اول سوره حمد پس از آن سوره‌هاى بقره و آل‌عمران و نساء و مائده و به همين ترتيب نازل شده باشد و هم چنين آيات به ترتيب مضبوط. @rahighemakhtoom ادامه 👇👇👇
قران شناسی.jpg
20.8K
و انتشارش در ميان مردم1 🌿🌿🌿 📌 آيات مجيد به چه ترتيب نازل شد 🔹 زيرا در اين خصوص نيز علاوه بر شهادت تاريخ قطعى، مضامين خود آيات نشان مى‌دهدكه برخى از سور و آيات با مضامينى كه مناسب با اوايل زمان بعثت است، مانند سوره علق و نون در اواخر قرآن مجيد ثبت شده و سوره‌ها و آيه‌هاى بسيارى كه مضامين آنها با پس از هجرت و اواخر عهد اكرم صلى الله عليه و آله سازگار است مانند سوره‌هاى بقره و آل‌عمران و نساء و انفال و توبه در اوايل گذاشته شده است. 🔹 بديهى است كه به موجب اين مضمون‌هاى مختلف و آيات از جهت نزول ارتباط كامل با حوادث و وقايع و نيازمندى‌هاى گوناگون دارد كه در خلال مدت دعوت پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله تحقق يافته و به وقوع پيوسته است. 🔹 مثلًا و آياتى كه تنها مشتمل به دعوت مشركين و مبارزه با بت‌پرستى است با روزگار پيش از هجرت كه صلى الله عليه و آله در مكه و گرفتار دعوت بت‌پرستان بود مناسب است و آيات قتال و آيات احكام كه به دنبال حوادث و نيازمندى‌هايى كه پس از هجرت و انعقاد جامعه اسلامى در شهر يثرب (مدينه) و پيشرفت روزافزون پيدا شده نازل گرديده است. 🌿🌿🌿 برای نشر فرهنگ ناب اسلامی به کانال متفاوت آموزه ها و معارف قرآنی"رحیق "در پیامرسان ایتا بپیوندید. @rahighemakhtoom
اگر كسي اين حريمِ عفاف را رعايت نكرد اهل غيرت نيست. از برجسته‌ترين اوصاف الهي, غيرت است كه خدا غيور است. غيرت حقيقتي است كه سه عنصر محوري را در بردارد : يكي معرفتِ هويّت خود دوم عدم دخالت در امور غير سوم اجازه ندادن دخالت غير در امور او آن غيرزدايي را مي‌گويند غيرت. اگر كسي بخواهد در حريم ديگري وارد نشود و اگر كسي بخواهد ديگري را در حريم خود راه ندهد كه چنين انساني را مي‌گويند غيور اين فرع بر آن عنصر اول است كه هويّت خودش را بشناسد اگر كسي انسانيّت خودش را شناخت قلمرو هويّت خودش را شناخت, توان مرزبندي را دارد نه از مرز خود بيرون مي‌رود نه اجازه مي‌دهد كسي وارد مرز او بشود نه خانهٴ كسي را نگاه مي‌كند نه اجازه مي‌دهد كسي خانهٴ او را نگاه كند نه نامحرمي را نگاه مي‌كند نه اجازه مي‌دهد نامحرمي او را نگاه كنند. غيرت تنها اين نيست كه انسان, غير را به حريم خود راه ندهد وگرنه گرفتار دياثَت خواهد شد, غيور آن است كه به حريم ديگري هم راه پيدا نكند. (حضرت آستاد آیت الله جوادی آملی -تفسیر سوره نور جلسه دوم) 🍁🍁🍁 @rahighemakhtoom @rahighemakhtoom2
📌جرعه ای از کوثر معرفت 🔅🔅🔅 دليل سجده ى فرشتگان بر آدم، فرمان خداوند و لياقت ذاتى انسان بود نه جنسيّت و ساختمان وجودى او. شيطان در مقام توجيه نافرمانى خود، با مغلطه و قياسى نابجا ادّعا كرد: من از آدم برترم، زيرا من از آتشم و آدم از خاك، گرچه هركدام منشأ اثرى خاص مى باشند، امّا در حقيقت او با اين ادّعاى غلط، به جاى اطاعت از فرمان خداوند حكيم وتوجّه به جايگاه آدمى نزد خداوند، «انّى جاعل فى الارض خليفة» (21) و ناديده گرفتن روح الهى در انسان، «نفختُ فيه من روحى» (22) در مقابل فرمان خداوند گردنكشى كرد. چنانكه بسيارى از ما نيز در بسيارى موارد، احكام و دستورات دينى را بدون توجّه به حكمت و فلسفه ى آن، به ظاهر با عقل خود مى سنجيم و چون دليل آشكارى براى آن نمى يابيم، آن را نمى پذيريم و بدان بى اعتنا مى شويم، يا در برخى موارد از مقايسه ى موضوعاتِ متشابه با يكديگر، حكم يكسانى براى همه ى آنها صادر مى كنيم. لذا قياس در استنباط احكام جايز نيست و امام صادق عليه السلام همواره از قياس هاى ابوحنيفه به شدّت انتقاد مى كرد. (23) ----- 21) بقره، 30 22) حجر، 29 23) تفسير نمونه 🔅🔅🔅 پیام ها : -✅ قبل از صدور حكم، محاكمه و بازپرسى لازم است. «قال ما منعك» ✅- شيطان، پايه گذار نافرمانى و گناه است. «ما منعك... اذ امرتك» چون اوّلين نافرمانى توسّط او صورت گرفت. -✅ عقاب بدون بيان قبيح است، تا حكمى و مطلبى بيان نشده، بازخواست و مجازات نمى توان كرد. «قال ما منعك... اذ امرتك» - ✅شيطان در برابر خدا ايستاد، نه در برابر حضرت آدم. «اذ أمرتك» چنانكه در آيه ى ديگر مى خوانيم: «ففسق عن امر ربّه» (24) ✅- شيطان نيز همچون انسان داراى تكليف و اختيار است. «ما منعك الاّ تسجد اذ امرتك قال...» ✅- ميزان، اطاعت امر خداست. سنّ و نژاد و سابقه و... هيچ كدام معيار نيست. «اذ أمرتك قال أنا خير...» -✅ در قضاوت، به مجرمان نيز فرصت اظهارنظر بدهيم. «قال أنا خير منه» - ✅ناديده گرفتن بعد ملكوتى انسان و تنها چشم دوختن به جسم او كه مرام و مسلك مادّيين مى باشد، شيطان صفتى است. «قال أنا خير منه» -✅ خودبرتربينى مى تواند مخلوق را به جبهه گيرى در مقابل خالق ودار مى كند. «أنا خير منه» -✅ قبول خالقيّت خدا به تنهايى كافى نيست، اطاعت و تسليم هم لازم است. «خلقتنى... خلقته» شيطان، خالقيّت خدا را پذيرفته بود، ولى از او اطاعت نكرد. ✅- نژادگرايى، از ارزشهاى شيطانى است. «خلقتنى من نار» ✅- شيطان در برابر فرمان روشن و صريح خداوند، به سليقه شخصى خود عمل كرد و به اصطلاح، اجتهاد در برابر نص نمود. «اذ امرتك قال... خلقتنى من نار...» ✅- شيطان، از قياس استفاده كرد كه اساس علمى ندارد، بلكه بر مبناى گمان است. «خلقتَنى من نار و خلقتَه من طين» 24) كهف، 50 🔅🔅🔅 @rahighemakhtoom
📌 معنا و مفهوم واژه " درآيه72 سوره احزاب، . در بیانات آیت الله 🔹 ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها﴾، (آسمان ها و زمین و کوهها )عرض کردند که ما نمي‌توانيم، اين بار امانت را نمی‌توانيم تحمل کنيم. 🔹 ـ قبلاً هم به عرض شما رسيد ـ گفتند اين ملکوت است، ولايت است، حقيقت است، اينها سرجايش محفوظ است. 🔹 امانت يعني همين ، يعني به کسي پول بدهند، بانکي بکنند، بگويند اين امانت دست توست، اختلاس نکن، نجومي هم نکن! 🔹 بنا شد حتماً يعني حتماً اين جمله را بخوانيم، اين را حضرت معنا کرده است، اين امانت کمرشکن که کمر کوه را مي‌شکند، بخوانيم؛ يعني بانکي باشد، اختلاس نکند. فلان اداري باشد، نجومي نگيرد. 🔹 (امام )فرمود ذات أقدس الهي را مثل نماز و روزه بر مردم واجب کرده است. اين امانت به معني حقيقت قرآن و ولايت کليه الهيه که نيست؛ يعني مال مردم را ندزد. 🔹 الآن ما مشکل کشورمان چيست؟ اين همه نعمت در مملکت هست و به هر که مال دادي يا کرده يا ! آسمان را نگاه نکنيد، ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ﴾، ولايت را که به آسمان نمي‌دهند؛ يعني شما را وقتي گفتند اين کار را بکن، حقوق بگيرد، ديگر روميزي و زيرميزي نگير! کشور آرام مي‌شود. 🔹 بنا شد حتماً يعني حتماً اين در مراجعه شود که منظور از همين امانت است.[نهج البلاغة (للصبحي صالح)، نامه5.] آن امانتي کليه را که به کوه نمي‌دهند. اين که معلوم است کوه نمي‌تواند تحمل کند. 🔹 همين را ذات أقدس الهي به همه ما داد، به کارمندان ما داد، به مسئولين ما داد، به بالايي داد، به پاييني داد، مال مردم را مال مردم بدانيم! کشور امن و آرام است. هيچ کمبودي ندارد، بيگانه دماغش به خاک ماليده شد ـ به لطف الهي ـ اين کشور، کشور سلحشوران است. 🌿🌿🌿 ✳ گدا طبعی! 🔹 اين همه پول در اين مملکت هست، هر جا برويد يا بالا يا پايين يا روميز يا زيرميز! اين گداطبعي است. روي گداطبعي چهار تا موش است که مملکت را به زحمت انداخت، وگرنه کشور، کشور سلحشوران است، با عظمت است! غرض اين است که ـ حتماً يعني حتماً اين زحمت‌ها هدر نرود! رفتيد منزل ـ نهج‌البلاغه را باز کنيد، ببينيد اين امانت را در کنار نماز و روزه آورده يا در کنار ولايت حقيقي و کليه. آن يک ولايت ديگر است. فرمود شما به هر کسی امانت داديد خيانت کرده! اين کشور که نمي‌تواند گام دوم و سوم را بردارد. 🔅 (درس تفسیر سوره جن جلسه اول 11-12-97)🔅 🌿🌿🌿 برای نشر فرهنگ ناب اسلامی به کانال متفاوت آموزه ها و معارف قرآنی"رحیق "در پیامرسان ایتا بپیوندید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
و انتشارش در ميان مردم2 📌 ملاک و معیار و بودن و های قرآن 🔅🔅🔅 🔹 و به حسب اختلافاتى كه در محل نزول و زمان نزول و اسباب و شرايطى كه زمينه نزول را فراهم آورده انقساماتى پيدا مى‌كنند: 1⃣ 1. برخى از و هستند و برخى از آنها و معمولًا آنچه از قرآن قبل از هجرت پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله نازل شده مكى شمرده مى‌شود و بيشتر قرآنى و به ويژه كوچك از اين قبيل است و آنچه بعد از هجرت نازل شده مدنى خوانده مى‌شود اگرچه در خارج مدينه و حتى در مكه نازل شده باشد. 2⃣ 2. برخى از و در سفر و برخى در حضر نازل شده‌اند. و هم چنين و منقسم مى‌شوند به آنچه در شب يا در روز نازل شده و هم چنين به آنچه در صلح يا در جنگ نازل شده و به آنچه در زمين يا در آسمان نازل شده و به آنچه در خلوت يا در ميان مردم نازل شده است و ما در فايده شناختن اين انقسامات در فصل اسباب نزول بحث خواهيم كرد. 3⃣ 3. برخى از دو مكرراً نازل شده چنان كه گفته مى‌شود كه حمد دو مرتبه نازل شده يك مرتبه در مكه و يك مرتبه در مدينه، و هم چنين برخى از مكرراً نازل شده چنان كه آيه: ✅ {«فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ»*} در رحمان سى مرتبه مكرر شده ✅ و چنان كه دو {«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ* وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ»*} در شعرا هشت فقره تكرار يافته ✅ و گاهى يك آيه در بيشتر از يك سوره چنان كه آيه‌{«وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ»*} در شش سوره مختلف واقع شده. ✳ و هم چنين گاهى جمله‌اى معين در جايى كامل و در جاى ديگر جزء آيه است چنان كه جمله‌{«اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ»*} در اول آل‌عمران آيه كامل و در بقره جزء آيةالكرسى است ✳ و غالب و يك‌مرتبه نازل گرديده و از يك محل تعدى نمى‌كند. 🔹 و در هر حال اين گونه اختلاف در ميان معلول اقتضائات مختلف مقام بيان مى‌باشد كه در جايى تكرار يك جمله را ايجاب مى‌كند و آن را تكيه‌گاه كلام قرار مى‌دهد و گاهى نه. 🔹 و نظير اين اختلاف اختلاف ديگرى است كه از جهت درازى و كوتاهى در ميان و هست مانند 🔹 سوره كوثر كه كوتاه‌ترين سوره قرآنى و سوره بقره كه بلندترين سوره‌ها مى‌باشد 🔹 و مانند «مدهامتان» كه كوچك‌ترين قرآنى و يك كلمه است و آيه دين كه آيه 282 سوره بقره و بلندترين آيه قرآن و به بيشتر از سى جمله مشتمل است. 🔹 همه اين اختلافات به اقتضاى مقام بيان است چنان كه گاهى در ميان دو متصل به هم اتفاق مى‌افتد مانند دو كريمه بيستم و بيست‌ويكم مدثر كه اولى يك جمله و دويمى بيشتر از پانزده جمله است. 🔹 و نظير اين اختلاف اختلافى است كه از جهت ايجاز و اطناب بيان دارند چنان كه با مقايسه امثال فجر و سوره ليل به امثال بقره و مائده روشن است ✳ و اغلب مكى با اسلوب ايجاز ✳ و اغلب مدنى با سياق اطناب نازل شده‌اند. 🔹 و از اين باب است آنچه گفته شده كه آياتى كه به پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله نازل شده سوره يا پنج آيه از اول سوره علق مى‌باشد و آيه‌اى كه نازل گرديده آيه كريمه:{«وَ اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ»} بقره آيه 281 است. 🌿🌿🌿 برای نشر فرهنگ ناب اسلامی به کانال متفاوت آموزه ها و معارف قرآنی"رحیق "در پیامرسان ایتا بپیوندید. @rahighemakhtoom
📌شاخه طوبی  قدر شب را بدان که بزرگترین نزول،و شریفترین عروج در شب بوده است.اما نزول: « إنّا أنزلناه فی لیله القدر»، و اما عروج « سبحان الذی أسری بعبده لیلاً مِن المسجد الحرام إلی المسجد الأقصی الذی بارکنا حوله» .     ☘در روز مشغله و آمد و شد و اسباب انصراف انسان بسیار است،بخلاف شب که هنگام آرامش،قوله سبحانه: «إنّا سنُلقی علیک قولاً ثقیلاً * إنّ ناشئهَ اللیل هی أشدُّ وطئاً و أقومُ قیلاً * إنّ لک فی النهار سبحاً طویلاً ».لذا اذکار و اوراد و خلوت را در شب تأثیری خاص است که در روز نیست،به خصوص در ثلث آخر لیل که هوا تصفیه شده و با روح بخاری مزاج انسان مسانخ است،و بدن هم از خستگی بدر آمده است و انتقالات و تمثلات و مکاشفات زئدتر و بهتر و قوی تر روی می آورند، «و مِن اللیل فتهجّد به نافله لک عسی أن یبعثک ربّک مقاماً محموداً ».    ☘ مقام محمود انسان که حامد آن دانشمندان و فرشتگان و بلکه خدای سبحان است،ادراک حقایق کلمات نوری موجودات «کما هی» از راه نظر و برهان است،و کمال آن به نحو شهود و عیانست. و إن شِئتَ قلتَ: « إنّ المقامَ المحمودَ هو التّشبّه بالإله بقدر الطاقهِ البشریّهِ،و أخلاقه جمیله و آراؤه صحیحه و فیضه علی غیره متصلاً،یکون قربه إلی الله و تشبُّهه به أکثر لأنَّ الله سبحانه کذلک». 🍁🍁🍁🍁🍁 برای نشر فرهنگ ناب اسلامی به کانال متفاوت آموزه ها و معارف قرآنی"رحیق "در پیامرسان ایتا بپیوندید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
... ﴿وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُم مَا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ﴾ دين آمده جلوي اين(بیهوده و باطل گویی) دهن را بست. به برخي از بزرگان گفتند به ما ذكرِدستور بدهيد! فرمود :" دستورمان اين است كه ذكر سكوت داشته باشيد مگر آدم هميشه دهنش را باز مي‌كند هر حرفي را مي‌زند؟! خب اين ذكر سكوت معنايش اين نيست كه ساكت باشيد ؛ معنايش اين است كه از باطل‌گويي ساكت باشيد." 🍁🍁🍁 برای نشر فرهنگ ناب اسلامی به کانال متفاوت آموزه ها و معارف قرآنی"رحیق "در پیامرسان ایتا بپیوندید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
📌 سیم خاردار ✅ ...انسان يا نفي مي‌كند يا اثبات يا تصديق مي‌كند يا تكذيب در اين دو طرف دو سيم خاردار از نظر قرآن كشيده شده كه انسان نه به طرف باطل برود بي‌برهان كه چيزي را تكذيب بكند نه در تصديق و باور و قبول به طرف باطل برود چيزي را بي‌برهان بپذيرد. ✅ اگر دين آمده دو طرف را سيم خاردار كشيد خب انسان تربيت مي‌شود ديگر, فرمود ﴿لاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ﴾( سورهٴ اسراء, آيهٴ 36.)مي‌خواهي تصديق كني باور كني قبول كني مرزش مشخص است بي‌برهان نپذير! مي‌خواهي نكول كني تكذيب كني نفي كني بي‌برهان نفي نكن! ✅ پس هم آن را تحريم كرده هم اين را تحريم كرده هم تكذيبِ غير محقّقانه را تحريم كرده هم تصديق غير پژوهشگرانه را تحريم كرده خب انسان وقتي تصديق و تكذيبش مهار شده باشد مي‌شود آدم عاقل ديگر, اين مي‌شود دين. با اين دو آيه مرزبندي كرده سيم خاردار كشيده گفت نه آن طرف برو نه اين طرف برو. بخواهي تكذيب بكني دليل بياور بخواهي تصديق كني دليل بياور! ✅ آنهايي كه تكذيب كردند بي‌برهان مشمول اين طردند ﴿بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ﴾( سورهٴ يونس, آيهٴ 39.) ✅ آنها كه تصديق كردند بي‌برهان مشمول آيه سورهٴ «اسراء» هستند كه ﴿لاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ﴾ ✅ خب آدم وقتي دو طرفش سيم خاردار باشد يك آدم محقّق در مي‌آيد ديگر. فرمود شما كه آن كار را نكرديد لااقل اينجا ساكت باشيد @rahighemakhtoom
🔆🔆🔆 🍁 بیان آیه 6 سوره بینه🍁 إنَّ الَّذينَ كَفروا مِن أهلِ الكتابِ و المشركينَ فى نارِ جَهنّمَ خالدينَ فيٖها أولئكَ هُم شَرُ البَريَّة6⃣ 🔹بعد از آنكه از اشاره به كفرشان به بينه اى(قرآن مجید) كه به موجب الهى برايشان آمده بود، فارغ شد، 🔹 و نيز بعد از آنكه بيان كرد كه دين به چه چيز دعوت مى كند، شروع كرد به و تهديد كفار، و وعده به مومنين. و كلمه ( بريه ) به معناى است، 🔹 مى فرمايد كسانى كه از اهل كتاب و مشركين به اين بينه شدند، در آتش و به طور دائم خواهند بود، اين گونه افراد خلق خدايند (چون نعمت بالاترين نعمت هاى الهى است، و كفران آن بدترين كفرانها است ). 🌿🌿🌿 @rahighemakhtoom
🔆🔆🔆 🍁 بیان آیه7سوره بینه🍁 إنَّ الّذينَ امَنوا وَ عَمِلُوا الصالِحاتِ اولئكَ هُم خَيرُ البريه 7 🔹در اين خيريت را منحصر در كرده، كه اعمال مى كنند، همچنان كه در آيه قبلى شريّت را منحصر در مى كرد، (و اين انحصار از آوردن ضمير (هم ) استفاده مى شود، چون اگر فرموده بود: (اولئك شر البريه) معنايش اين مى شد كه ايشان بدترين خلقند، و اين منافات نداشت با اينكه اشخاص ديگرى هم بدترين خلق باشند، ولى عبارتى كه در آيه آمده معنايش اين است كه ايشان، آرى ايشانند بدترين خلق) 🌿🌿🌿 @rahighemakhtoom
🔆🔆🔆 جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۖ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ۚ ذَٰلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ8 🔹كلمه ( ) به معناى استقرار و ثبات است، پس جنات به معناى هاى خالد و است، و توصيف دوباره اش به اينكه خير البريه در آن ها خالدند و ابدا خالدند تأكيد همان جاودانگى است، كه اسم (عدن ) بر آن دلالت داشت. 🍁🍁🍁🍁🍁 ⬅️(رضى اللّهُ عنهم ) از ايشان راضى است، و رضايت از صفات فعل و مصداق و مجسم آن همان است كه به ايشان عطا مى كند، تا جزاى و اعمال صالحشان باشد. 🍁🍁🍁🍁🍁 ⬅️(ذلكَ لِمَن خَشىَ رَبَّه ) - اين جمله علامت بهشتيان و آنانكه به سعادت مى رسند را بيان مى كند، مى فرمايد: علامت خير البريه و آنهايى كه به عدن مى رسند اين است كه از خود ترس دارند. در جاى ديگر هم فرموده: (انما يخشى اللّه مَن عباده العلماء)، پس علم به خشيت از خدا را به دنبال دارد، و خشيت از خدا هم ايمان به او را به دنبال دارد، يعنى كسى كه از خدا مى ترسد، قهرا در باطن قلبش ملتزم به ربوبيت و الوهيت او است، و در ظاهر هم ملازم با اعمال صالح است. 🍁🍁🍁🍁🍁 اين را هم بدان كه در مفردات اين آيات به شدت اختلاف كرده، اقوالى بسيار دارند كه چون فايده اى در تعرض آنها نبود از آنها و پاسخ دادن و اشكال كردن به آنها صرفنظر شد، خواننده مى تواند به مطول مراجعه نمايد. 🌿🌿🌿 @rahighemakhtoom
✳ بدانيد حرمت جامعه و تأمين امنيت جامعه به قدري حساس است كه صِرف محبّت شيوع فحشا, عذاب اليم را در بردارد . 🔹 محبّت ناامني [هم همين است] فرق نمي‌كند حالا اين خصوص فحشا مي‌شود القاي خصوصيت كرد چيزي كه در همين حد است يا بدتر از آن; ايجاد وحشت كردن شايعه‌پراكني كردن امنيت جامعه را به هم زدن كاري كردن كه جامعه از آن امنيت بيفتد امّت اسلامي در هراس باشند اين عذاب الهي را به همراه دارد. 🔹 خلاصه امنيت جامعه چه امنيت عِرضي چه امنيتهاي اقتصادي چه امنيتهاي نظامي [را كسي دوست داشته باشد كه مختل شود] كسي علاقه‌مند باشد كه اين جامعه هميشه لرزان باشد خب اين عذاب اليم الهي دارد . 🔹 كسي علاقه‌مند باشد اين امّت اسلامي هميشه در هراس باشند اين عذاب اليم را در بردارد. يك وقت است كه دربارهٴ يك شخص است حالا ممكن است كه كسي اين را مصداق عذاب اليم نداند اما مي‌خواهد جامعه را بلرزاند امّت اسلامي را بلرزاند نظام اسلامي را هميشه در وحشت قرار بدهد خب اين درست نيست. 🔹 ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ﴾ شما نمي‌دانيد كه به هم زدن امنيت جامعه چه پيامدهاي تلخي را دارد خب. 🍁 حضرت استاد علامه جوادی آملی-جلسه درس تفسیر سوره نور🍁 🌿🌿🌿 @rahighemakhtoom
📌توانمندی و تکلیف وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا أُوْلَـئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (۴۲.اعراف ) ☘☘☘ و كسانى كه آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند، (هر اندازه عمل كرده اند مى پذيريم، زيرا) هيچ كس را جز به مقدار توانش تكليف نمى كنيم. آنان همدم بهشتند، همانان در آن جاودانند. - بهشت جاودان، پاداش پيوند ايمان و اعمال صالح است. «والّذين آمنوا وعملوا الصالحات... اولئك اصحاب الجنّة» ☘☘☘ - گرچه مطلوب، انجام همه ى كارهاى شايسته است، «و عملوا الصالحات» امّا در ، هر كس به اندازه ى توانش مسئول است. «لا نكلّف نفساً الاّ وسعها» ☘☘☘ - در ، تكليف، طاقت فرسا نيست. «وسعها» چنانكه در جاى ديگر مى خوانيم: «وما جعل عليكم فى الدّين من حرج» (109) و «يريد اللّه بكم اليُسر و لا يريد بكم العُسر» (110) 🍁🍁🍁 109) حج، 77 110) بقره، 185 @rahighemakhtoom