eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.2هزار دنبال‌کننده
528 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب به ملايک خبری تازه رسيده لبخند نجات از نفس صبح دميده شيطان عوض جامه دل خويش دريده اوصاف خدا از دهن بت كه شنيده يك صبحدم و اين همه اعياد كه ديده اعياد خدا گشته از اين صبح پديدار ای بحر تجلا! گهرت باد مبارك ای طور نبوت! شجرت باد مبارک ای مكه! نسيم سحرت باد مبارک ای آمنه! قرص قمرت باد مبارک ميلاد گرامی پسرت باد مبارک دامان تو تا حشر بود مطلع الانوار ای گمشدگان! گمشدگان! راهبر آمد در عرصه ی بيدادگری، دادگر آمد تكبير بگوييد كه هجران به سر آمد تهليل برآريد كه پيغامبر آمد پيغامبر از بهر نجات بشر آمد آمد به جهان قافله را قافله سالار توحيد بود لاله ی بستان محمد جبرييل بود مرغ گلستان محمد تهليل بگوييد به فرمان محمد خلقت همه گشتند ثناخوان محمد ذكر همگان آيه ی ما كان محمد از قول خدای احد قادر دادار اين نور جمال ازل، اين خالق نور است اين هم سخن موسی، در وادی طور است اين روی صحف، صورت زيبای زبور است اين روح عدالت به محيط زر و زور است اين منجی آن دخترک زنده به گور است اين است كه گل سبز كند از شرر نار اين است كه او بود و همه خلق نبودند اين است كه با نام خوشش نامه گشودند اين است كه خيل ملكش سجده نمودند وصفش همه گفتند و شنيدند و سرودند گفتند و شنيدند و سرودند و ستودند با اين همه كردند به عجز سخن، اقرار اين است كه توحيد از او نام گرفته اين است كه خورشيد از او وام گرفته اين است كه از روح بشر، دام گرفته اين است كه دل از دمش آرام گرفته اين است كه از دست خدا جام گرفته سر تا قدم از علم الهی شده سرشار ای جان همه عالم و آدم به فدايت ای هستی هستی كمی از لطف و عطايت گلبوسه ی فردوس، به خاک كف پايت روييده مسيح از نفس روح فزايت كار ملک و ذكر خداوند، ثنايت اين ذكر الهی است كه دائم شده تكرار ای چرخ كهن خاک ره طفل صغيرت روشنگر بزم ازلی روی منيرت تا حشر، بزرگان جهانند حقيرت حتی به جنان اهل بهشتند فقيرت پيغامبران يكسره بودند بشيرت پيوسته نمودند به آقاييی ات اقرار اوصاف تو چون وصف خدا فوق حساب است قرآن تو را سلطه بر اين چار كتاب است حب تو ثواب است، ثواب است، ثواب است بغض تو عقاب است، عقاب است، عقاب است تو آب حياتی و جهان بی تو سراب است تو مهری و روز همه بی‌توست شب تار ما امت وحی و تو پيام آور مایی تا هست خدايی خدا، رهبر مايی تو جان همه عالمی و در بر مايی تو سايه ی لطف ازلی بر سر مايی تا شام ابد مشعل روشنگر مايي بی‌نور تو، توحيد محال است، نه دشوار بی دست تو حق بر روی كس در نگشايد بی دوستی ات حمد خداوند نشايد بی حسن تو يوسف ز كسی دل نربايد بی نام تو زنگ غمی از دل نزدايد مدح تو نه از «ميثم»، از خلق نيايد گيرم ز عقيق همه ريزد در شهوار @raziolhossein
ایمان به رسول هاشمی مذهب ماست پیوسته بر او دعای روز و شب ماست آیینه‌ای از «مّودة فی القربی» ذکر صلواتی‌ست که نقش لب ماست @raziolhossein
اگرچه هر چه به غیر از خدا عدد دارد ولی شراب محبت مگر که حد دارد؟ قدح گرفتم و گفتم که دوستت دارم نهیبی آمد و گفت این گناه حد دارد کسی که حب تو را خوب در دلش جا داد شکایتی مگر از روزگار بد دارد؟ به چشم ما و نبی و خدا تو مولایی بگو که کور شود هر کسی حسد دارد کسی که سنگ هم از مهر او عقیق شود چه انفعالی از انکار بی خرد دارد؟ یکی است نور ، ولی شوق توست در این دل که طبع ، میل به گل های سرسبد دارد به چشم من که نجف دیده حرف حور نزن به پیش اوست نود هر کسی که صد دارد نگاه ما به مجانین نگاه حسرت نیست کلاهی این دل ما هم از این نمد دارد جواب اول قبرم اگر اشارۀ توست تمام عمر ، سرم شوق بر لحد دارد @raziolhossein
هر دل که جدا از تو شود دل شدنی نیست ایمان به جز از راه تو حاصل شدنی نیست عقلی که گره خورد به عشق تو یقینأ از سنگ غم حادثه زایل شدنی نیست هر قدر عبادت شده از اول خلقت با ضربت تیغ تو معادل شدنی نیست با ایه اکملت لکم گفت خداوند دین جز به تولای تو کامل شدنی نیست ما رو به تجلای شما اهل نمازیم این قبله به هر سو متمایل شدنی نیست بی مهر تو ما را چه نمازی چه طوافی؟ بی مهر تو یک رکعت قابل؟...شدنی نیست ای ابر خطا پوش کرم کن که در این شهر رحمت به جز از چشم تو نازل شدنی نیست @raziolhossein
صبحِ روزِ الست تا... عرصات شده حک روی آسمان و کرات نور قبرش زیاد می گردد هر که گوید زیادتر "صلوات" ....... بهترین ذکر در همه اوقات منشأ خیر و خوبی و برکات دید پیغمبرِ خدا در عرش... هست کار ملائکه "صلوات" ...... در میانِ تمامیِ کلمات خوشترین ذکر در زمان حیات می شود بر طرف بلا از او بفرستد اگر کسی "صلوات" @raziolhossein
امشب دوگل دمیده در مکه و مدینه؟ یا سر زده سپیده در مکه و مدینه مرغان نغمه‌خوان باغ بهشت خواندند امشب دو گل دمیده در مکه و مدینه ای تشنگان رحمت از حق نسیم رحمت بر خاکیان وزیده در مکه و مدینه چشم ملائک حق جز شور و شادمانی چیزی دگر ندیده در مکه و مدینه یزدان بر آسمان علم و رسالت خود خورشید آفریده در مکه و مدینه یک‌سو نبی اکرم یک‌سو امام صادق اینک ز ره رسیده در مکه و مدینه از آن دو پیک رحمت عرش خدای رحمان حمد خدا شنیده در مکه و مدینه با یک مرام و ایده حق امشب آفریده دو رهبر عقیده در مکه و مدینه از بس دلم هوائی شد در هوای آنها مرغ دلم پریده در مکه و مدینه با سائلان بگوئید دست کرامت حق خوانی بزرگ چیده در مکه و مدینه خنده نشست بر لب تا ای «وفائی» از عرش گفتند گل دمیده در مکه و مدینه @raziolhossein
به پایان نبوت آخرین از راه می آید برآغاز امامت اولین از راه می آید به رحمت پا به روی خاک دارد آفتابی که به شوکت آسمان را کرده زین از راه می آید جهان مانند انگشتی شد و مکه رکاب آن برای این رکاب امشب نگین از راه می آید نبودش باعث بود جهان بوده ست پس تازه دلیل خلقت این سرزمین از راه می آید نه اینکه دین بیاید تا که پیغمبر شود تکمیل که امشب بی گمان منجی دین از راه می آید صفت تاقبل ازاین آقا فقط تا حد برتر بود برای خوب ترها هم ترین از راه می آید بگو هرهفته را ازبعد امشب هفته ی رحمت چنانکه رحمة للعالمین از راه می آید شب میلاد و ذکر یاعلی دل هم نمی داند؛ محمد یا امیرالمومنین از راه می آید دل خود را به دستش می سپاریم و یقین داریم امان داریم فردا تا امین از راه می آید @raziolhossein
بر آمنه و حسن خصالش صلوات بر فاطمه و صبح وصالش صلوات از مکه و از مدینه میبارد نور یعنی به محمد و به آلش صلوات ((فاطمه یا قریبه، مشهور به ام‌فروه نام مادر حضرت صادق علیه السلام میباشد)) @raziolhossein
تابید رخش زمان بیداری شد از عرش به فرش آینه کاری شد بفرست هزار بار امشب صلوات سرچشمه کوثر خدا جاری شد بر عابده ی پاک و فهیمه صلوات بر آمنه بانوی کریمه صلوات بر لحظه ی لبخند نبی اکرم بر قلب پر از مهر حلیمه صلوات بر پیکر بی جان زمین جان آمد لبخند زد و آمنه خندان آمد بفرست تو بر سوره ی چشمش صلوات پیغمبر نور، روح قرآن آمد بر خاک بقیع و بر بتولش صلوات برفاطمه و قلب ملولش صلوات تا شاد شود مهدی زهرا بفرست بر گنبد خضرای رسولش صلوات ای دل بفرست خوب و ممتد صلوات بر نام بهشتی محمد صلوات بدبخت کسی که بر لبش ذکری نیست خوشبخت کسی که می فرستد صلوات برچهره پاک بی مثالت صلوات برصوت دل انگیزبلالت صلوات ای خاتم عشق سرمدی صدهابار برهیمنه وجاه وجلالت صلوات از برکت عشق آبرو می گیرم در چشمه ی عشق او وضو می کیرم من عطر به خود نمی زنم اما باز با هر صلوات بوی او می گیرم بفرست به افتخار کوثر صلوات بر عترت نورانی حیدر صلوات هفده صلوات نذر پیغمبر کن میلاد پیمبر است و جعفر صلوات بفرست به اندازه ی باران صلوات بر آیه به سوره های قرآن صلوات اوقات خوشی ست لحظه ها سرشار است میلاد محمد است یاران صلوات با هم همه از خدا مدد می گیریم از کشته ی نینوا مدد می گیریم مهدی مدد و علی مدد قدرت ماست ما از صلوات ها مدد می گیریم @raziolhossein
از کتاب وصف تو یک حرف هر کس خوانده باشد از سر حیرت دهانش چون حرا وا مانده باشد هر کسی از سجده بر نورت تمرد کرد، رد شد عدل حق است این که شیطان را ز عرشش رانده باشد هر سری در ارتش علم تو باید پا بکوبد خواه او سرباز باشد خواه او فرمانده باشد جز برای مرتضی افلاک در خاطر ندارد حکم تو خورشید را از راه، برگردانده باشد بیت تو صُنع خداوند است پس جا دارد آقا اینکه عزرائیل پشت در معطل مانده باشد آتشی بر پا کنی قبل از قیامت تا که در آن نامه‌ی اعمال ما را دخترت سوزانده باشد @raziolhossein
ابلیس نمی شود حریف صلوات در رتبه ندیده ام ردیف صلوات زیبا شود و معطر و پر برکت هر روز تو با ذکر شریف صلوات @raziolhossein
دامن دامن گل معطر بفرست بر فاطمه و احمد و حیدر بفرست با صوت جلی به عشق اولاد علی ذکر (صلوات) را مکرر بفرست @raziolhossein1
ای حُسن بی پایان و ممتد یامحمد در بندگی هستی سرآمد یامحمد از برکت لبخند تو جریان گرفته مِهر و محبت هایِ بی حد یامحمد دیوانۂ عطر خوش پیراهنت شد تا یوسف از پیش ِ تو شد رد، یامحمد کوهِ اُحُد زانو زد و هر روز حک کرد بر سنگ یاقوت و زبرجد؛ «یامحمد» آیات قران شوق دیدار تو را داشت شد قلب تو مقصود و مقصد یامحمد قطعاً خدا میخواست عشقش؛ کوثرش را بر دست های تو سپارد یامحمد تکیه کلامت «بِضعةٌ مني» شد و هست- عشق تو بر زهرا زبانزد یامحمد تنها وصیّ تو علی بود و همه عمر سنگ تو را بر سینه اش زد یامحمد حیدر به هر نامی صدایت زد دلت ریخت یامصطفی، محمود، أحمد، یامحمد ختم الرُسُل، شمسُ الضحی، یا نورُ عیني صَلّوا علیکَ یامحمد یامحمد! @raziolhossein
به بهار گفتم ثمرت مبارک به بهشت گفتم شجرت مبارک به سپهر گفتم قمرت مبارک به وصال گفتم سحرت مبارک به وجود گفتم گهرت مبارک به شکیب گفتم ظفرت مبارک به کلیم گفتم شب احمد آمد به مسیح گفتم که محمّد آمد چه خوش است امشب شب عیش و نوشم چو ملک ز گردون گذرد سروشم چو شراب کوثر ز درون بجوشم به وصال ساقی ز شعف بکوشم من و های وهوی و دولب خموشم که هماره جانم دهد و ستاند ز نبـی بگویـد، ز علی بخواند ز خدا بوَد پر همه‌جای مکه شده غرق، عالم به فضای مکه زده پر وجودم به هوای مکه به زمین مکه، به سمای مکه به مقام کعبه، به صفای مکه به رسول اکرم، به خدای مکه به شکوه کعبـه، به جلال احمد که خداست پیدا به جمال احمد شب شام روشن ز فروغ رویش رهِ «ایمن» ایمن، به پناه کویش یم بی‌نهایت نمی از سبویش  قد خضر سروی به کنار جویش دل خلق بسته به کمند مویش به بهار خلقش، به بهشت خویش به کـدام دم، دم زنـم از ثنایش به کدام سر، سر فکنم به پایش نفسش روایت، سخنش درایت هدفش نبوت، کنفش ولایت جلوات رویش، همه را هدایت اثرات دستش، همه‌جا عنایت منم و عطایش، دو خجسته آیت نه در آن حدود و نه بر این نهایت به خدا به قرآن، به رسول و آلش که بـس اسـت فردا نگه بلالش به خداست عبد و به دلش خدایی به ثناس بسته دهن سنایی همه خسروان را به درش گدایی همه دلبران در قدمش فدایی قد و قامتش را همه کبرایی دمد از وجودم دم نارسایی نـه توان ثنایش به زبان بیارم نه توان قلم را به زمین گذارم به تمام قرآن، به رسول داور به جلال زهرا، به مقام حیدر به صفا، به مروه، به منابه مشعر به دو دخت زهرا به شبیر و شبر به مقام سلمان، به قیام بوذر به کمال میثم، به خلوص قنبر که خدا ندارد بشری چو احمد که بشر ندارد پدری چو احمد هله‌ ای دو عالم همه دم به کامت ز فلک گذشته اثر کلامت تو بگو که گویم سخن مقامت تو بخوان که عالم شنود پیامت ز بشر درودت ز خدا سلامت همه جا قیامت شده با قیامت چه شود بخوانی به نوای دیگر چه شود برآیـی ز حرای دیگر تو پیمبر استی به همه زمان‌ها تو خدایگانی به خدایگان‌ها کمی از زمینت همه آسمان‌ها به کفت زمامِ همه‌کهکشان‌ها قدمت فرازِ قلل جهان‌ها کلمات نورت، همه نقش جان‌ها تو زعیم بودی، همه انبیا را تو پیمبر استی همه اولیا را تو رسول بودی که نبود عالم تو امام بودی و نبود آدم به همه مؤخر ز همه مقدم تو نبی اعظم تو رسول‌اکرم تو دلیل بودی به کلیم در یم تو مسیح بودی به مسیح در دم تو خـدا جلالـی، تـو خـداپرستی توهمیشه بودی، تو هماره هستی تو رسول حق تا صف محشر استی تو پیمبران را همه رهبر استی تو مطهر استی، تو مطهر استی تو فروتن استی، تو فراتر استی تو امام حیدر، تو پیمبر استی  تو ز انبیا هم، همگی سر استی نگهـی بـه «میثم» که ره تو پوید همه از تو خواند، همه از تو گوید @raziolhossein
مكه را امشب شكوهى ديگر است مروه امشب با صفا پا تا سر است نور باران باختر تا خاور است دامن بانوى شب پر اختر است آسمان گشته زمين بوس زمين دفتر شوق است قاموس زمين سبز در سبز است صحراى حجاز وه چه رؤيايى است غوغاى حجاز بوسه زد خورشيد بر پاى حجاز يا محمد گشته آواى حجاز وسعت ام القرى لبريز راز مى فروشد بر بهشت و عرش ناز آمنه خاتون مهر و آفتاب روح پاكش پاكتر از روح آب درد او را ميكشد در پيچ و تاب شعله ور پا تا سرش در التهاب درد را اما تحمل ميكند در دلش ياد خدا گل ميكند آمنه امشب پسر مى آورد آفرين قرص قمر مى آورد مژده صبح سحر مى آورد مرد ايمان و ظفر مى آورد از تبار بت شكن نسل خليل گمرهان وادى شب را دليل اين پسر درّ يتيم انّماست بين خوبان دو عالم مصطفاست سينه ی او ساحت صدق و صفاست قلب او آئينه ی وحى خداست دين حق از فيض او تكميل شد معجز ميلادش عام الفيل شد او بود حسن ختام انبيا اول و آخر كلام انبيا آخرين جرعه ز جام انبيا سيد خلقت امام انبيا در صف نوبت اگر چه خاتم است ليك در رتبه رسول اكرم است با شمايم آى بت ها بشكنيد اى هبل اى لات و عزى بشكنيد تخت خسرو ، طاق كسرى بشكنيد دستهاى فتنه آرا بشكنيد جان هستى ، عشق سرمد مى رسد جلوه ی حسن محمد مى رسد @raziolhossein
داوود سرود ایزدی میخواند محمود نوای احمدی میخواند طبع شعرای آسمان گل کرده عیسی غزل محمدی میخواند ...... یار آمد و واژه ی ادب معنا شد نوری زد و گوهر صفا پیدا شد با دست گره گشای سالارِ رُسل کلِّ صُحَفِ پیمبران امضا شد ...... مخدومِ ملک به عالم خاک آمد عالم به طرب، زان نفَسِ پاک آمد از ناحیه ی اَحد به گوش احمد لولاک لَما خَلَقتُ الافْلاک آمد . @raziolhossein
مدینه غرق صفا شد ز روی حضرت صادق دمید عطر محمد ز بوی حضرت صادق فروغ روی نبی را که مکه یافت در امشب مدینه دیده دوباره ز روی حضرت صادق شب درخشش خورشید آسمان علوم است که نور می دهد از چار سوی حضرت صادق ششم امام که باشد ضمیر عالم و آدم مثال آینه ها روی به روی حضرت صادق تمام فقه بود وامدار مکتب فضلش کمال عشق بود راز گویِ حضرت صادق روایتی است کرامت از آن وجود مکرّم حکایتی است شفاعت ز خوی حضرت صادق پیمبران نرسیدند بر مقام نبوت که جرعه ای نزدند از سبوی حضرت صادق بسان زمزم و تسنیم و سلسبیل روان است علوم آل محمد ز جوی حضرت صادق ز کهکشان فضیلت طنین فکنده به عالم خروش عدل علی از گلوی حضرت صادق قیام علمی او چون قیام سرخ حسینی فکنده لرزه به کاخ عدوی حضرت صادق کمر به کشتن او بست دشمنش چو نظر کرد که هست غالب دلها به سوی حضرت صادق فرشته جسته تقرب بهشت یافته رونق ز قطره قطره ی آب وضوی حضرت صادق بود تجلی والشمس ز آن جمال مبارک بود مفسّر والّیل موی حضرت صادق چراغ راهنمای بشر به عالم توحید همیشه وقت بود گفتگوی حضرت صادق کتاب جابر حیان حدیث فضل مفضّل یکی است ز آن همه راز مگوی حضرت صادق اگر به علم درخشد ، چو آفتاب، گرفته ذُراره ذرّه ای از مهر روی حضرت صادق حُشام حشمت علمی گرفته از حَشَم او که کرده تر، لب جان از سبوی حضرت صادق بگو فلاسفه را تا برای درک حقایق نهند رو به ره مهر پوی حضرت صادق نماز پایه ی دین است و بود لحظه ی آخر نماز و حرمت آن گفتگوی حضرت صادق بخوان دعای فرج را به آرزوی اجابت که بوده صبح فرج آرزوی حضرت صادق شب دعاست برای فرج بیا که بخوانیم خدای را همه بر آبروی حضرت صادق قلوب شیعه حریمش بود ولی به بقیعش دل شکسته کند جستجوی حضرت صادق نبین به قبر خرابش ببین که چشمۀ خورشید بجوشد از افق خاک کوی حضرت صادق خدا کند که صبا بر مشام ما برساند شمیمی از حرم مُشک بوی حضرت صادق خدا کند من آلوده باز هم چو «مؤید» سر نیاز بسایم به کوی حضرت صادق @raziolhossein
بر خاتم انبیا محمّد صلوات بر شرع نبی، رسول امجد صلوات بر سی‌صد و ده لعن خدا تا محشر بر یک‌صد و ده به وجه ابجد صلوات @raziolhossein
در ميخانه اين شب ها شلوغ است كماكان بيت زاهد بي فروغ است يقين دارم تولا بي تبرا دروغ است و دروغ است و دروغ است... @raziolhossein
بر اهل جهان مژده زِ بالا آمد جِبرْيل اَمين بَهرِ تماشا آمد بفرست در این ماه مکررصلوات چون خاتم الانبیا به دنیا آمد ...... ‌ از سمتِ مدینه این ندا آمده است باقر به لبش ذکر و ثنا آمده است بفرست به مصطفی و آلَش صلوات چون صادق آل مصطفی آمده است ....... جِبرْیلِ اَمین دوباره پَر را وا کرد بر روی زمین بَزم شعف برپا کرد بر باقر و اُمّ فَرْوه چون امشب حق یک دسته گلِ محمدی اهدا کرد @raziolhossein
به محشر جُنب و جوشش را ببیند تمام فکر و هوشش را ببیند عدوی مرتضی و جَنت حق؟؟؟ مگر که پشت گوشش را ببیند @raziolhossein
در کعبه نوشته‌اند با خطّ جلی از بعد سه کس، نام علی از دغلی امّا به سر هر سه کشیده است قضا خطّ بطلان ز «یا»ی معکوس علی @raziolhossein
آسان، ره حق به گفت‌وگو نتوان رفت بی رهبری علی، نکو نتوان رفت کردند بنای چارسو در ره دین غیر از یک سو ز چارسو نتوان رفت @raziolhossein
فخر دوجهان شفیع یوم‌العرصات آن مظهر بی نظیر اسماء و صفات فرموده که می رود نفاق از دل‌ تو وقتی که بلند میفرستی صلوات @raziolhossein
گفتی که از آن چهار کس بی تزویر بر خلق کدام یک به حقّند امیر من شاعرم و جز این ندانم که به شعر مقصد ز رباعی است مصراع اخیر @raziolhossein