هدایت شده از تبیین
⭕️قسط و عدل، ماموریت بزرگ حضرت بقیّة الله (ارواحنا فداه)
🔹#عدالت به وسیله علمِ پیشرفته امروز و فنّاوریِ پیشرفتهی امروز قابل حل شدن نیست؛ گرهاش بازشدنی نیست. امروز #بیعدالتی در دنیا از #علم تغذیه میکند؛ یعنی علمِ پیشرفته در خدمت #بیعدالتی است، در خدمت #جنگافروزی است، در خدمت تصرّف سرزمینهای دیگران است، در خدمت #سلطه بر ملّتهاست؛
🔹پس #علم این گرهها را دیگر نمیتواند باز بکند؛ اینها احتیاج دارد به یک قدرت معنوی، #قدرت_الهی، دست پُرقدرتِ #امام_معصوم که او بتواند این کارها را انجام بدهد؛ لذا مأموریّت بزرگ #حضرت_بقیّةالله (ارواحنا فداه) عبارت است از «یَملَأُ اللَهُ بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلا»؛ مأموریّت بزرگ آن بزرگوار #قسط و #عدل است.
🔹در بسیاری از روایات، در دعاها، در زیارت ها به این معنا اشاره شده است: ایجاد «قسط» و «عدل»؛ این، آن چیزی است که جز به دست قدرت الهی که از آستین #حضرت_بقیّةالله بیرون میآید، امکانپذیر نیست. این عدلی هم که انتظار است حضرت بوجود بیاورند، عدل در یک بخشِ خاص نیست، #عدل در همه شئون زندگی است؛
🔹#عدالت در قدرت، عدالت در ثروت، عدالت در سلامت، عدالت در کرامت انسانی و در منزلت اجتماعی، عدالت در معنویّت و امکان رشد، [عدالت] در #همهابعادزندگی؛ اینها چیزهایی است که انتظار است که بوسیله #حضرت_بقیّةالله (ارواحنا فداه) در عالَمِ وجود، در دنیا به وجود بیاید و انشاءالله به لطف الهی [محقّق] خواهد شد.
بیاناتمقاممعظمرهبری۹۹/۰۱/۲۱
منبع:وبسایت دفترحفظ ونشرآثار معظم له
#امام_زمان #امام_خامنه_ای
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۸۲ «نهج البلاغه» چگونه خداوند را توصیف می نماید؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۲ #نهج_البلاغه در شرح #اوصاف_خداوند چنين مى فرمايد: «لَمْ يُولَدْ سُبْحَانَهُ فَيَكُونَ فِی الْعِزِّ مُشَارَكاً، وَ لَمْ يَلِدْ فَيَكُونَ مَوْرُوثاً هَالِكاً، وَ لَمْ يَتَقَدَّمْهُ وَقْتٌ وَ لَا زَمَانٌ، وَ لَمْ يَتَعَاوَرْهُ [۱] زِيَادَةٌ وَ لاَ نُقْصَانٌ». (او از كسى متولّد نشده تا همتايى در عزّت و قدرت داشته باشد، و فرزندى به دنيا نياورده تا پس از وفاتش وارث او گردد؛ وقت و زمانى پيش از او نبوده و زيادى و نقصانى بر او عارض نشده است). از جمله قوانينى كه بر جهان ماده و ممكنات حاكم است اين است كه هر گروهى قدم به عرصه حيات مى گذارد، بعد از مدتى جاى خود را به گروه جديدى مى سپارد.
🔹فرزندان، صفات پدران را به ارث مى برند و آنها نيز آن صفات را براى فرزندانشان به ارث مى گذارند؛ ولى چون ذات پاك پروردگار ازلى و ابدى است، نه از كسى تولّد يافته تا همتايى داشته باشد، و نه كسى از وى متولّد شده تا وارث او گردد. جمله «وَ لَمْ يَتَقَدَّمْهُ...» اشاره به اين است كه او مافوق زمان است؛ زيرا زمان، نتيجه حركت موجودات از نقصان به كمال و از كمال به نقصان است، و چون وجود مقدّس #خداوند، عين #كمال_مطلق است و زيادى و نقصان در او راه ندارد وقت و زمانى نيز براى او تصوّر نمى شود. [۲]
🔹چون نفى شبيه، همتا، وقت، زمان، زياده و نقصان از ذات پاك او، ممكن است اين توهّم را به وجود آورد كه نتيجه آن تعطيل معرفة الله است، و به بيان ديگر راهى به سوى شناخت او وجود ندارد، بلافاصله مى فرمايد: «بَلْ ظَهَرَ لِلْعُقُولِ بِمَا أَرَانَا مِنْ عَلَامَاتِ التَّدْبِيرِ الْمُتْقَنِ، وَ الْقَضَاءِ الْمُبْرَمِ». (بلكه به سبب نشانههاى #تدبيرِ_متقن و #نظام_محكمى كه به ما ارائه داده، #عظمتش نزد عقل ها آشكار شده است).
🔹اشاره به اينكه گرچه كُنه ذات خداوند از دسترس عقل بشر خارج است، ولى اثبات اصل وجود او از طريق مطالعه در #نظام_آفرينش، و تدبير بسيار حكيمانه اى كه بر آن حاكم است كاملا ممكن است. اين همان چيزى است كه در روايات ديگر اسلامى نيز به آن اشاره شده كه درباره كُنه ذات خدا نينديشيد، بلكه درباره #آثار_قدرت و #عظمت و #علم او در جهان انديشه كنيد، و #قرآن_مجيد نيز پايه خداشناسى را بر آن قرار داده و صاحبان انديشه و #اولوا_الالباب را به #تفكّر در آن در همه حال دعوت مى كند و مى فرمايد:
🔹«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماوَاتِ وَ الْاَرْضِ وَ اخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ لَآيَاتٍ لاُِولِى الْاَلْبَابِ - الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللهَ قِيَاماً وَ قُعُوداً وَ عَلَى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِى خَلْقِ السَّماوَاتِ وَ الْاَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ». [۳] (به يقين در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و شد شب و روز، #نشانههای_روشنى براى #خردمندان است - همان كسانى كه خدا را ايستاده و نشسته و در حالى كه بر پهلو خوابيده اند، ياد ميكنند و در #اسرار_آفرينش آسمانها و زمين میانديشند و می گويند: پروردگارا! اينها را بيهوده نيافريده اى؛ منزّهى تو! ما را از عذاب دوزخ نگاهدار).
پی نوشت:
[۱] «يتعاور» از ريشه «تعاور» به معناى دست به دست كردن چيزى و به صورت متناوب انجام دادن است و در جمله بالا منظور اين است كه زيادى و نقصان، يكى بعد از ديگرى بر ذات مقدّس خداوند عارض نمى شود و ذات پاك او در معرض حوادث نيست.
[۲] بعضى از شارحان، وقت و زمان را به يك معنا و مترادف دانسته اند؛ ولى بعضى ديگر، به معناى زمان معين گرفته اند؛ اما زمان را داراى مفهوم عامى شمرده اند، که تفسير دوم صحيح تر به نظر مى رسد. قرآن مجيد در سوره نساء، آيه ۱۰۳ نيز درباره نماز مى گويد: «إِنَّ الصَّلوةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَاباً مَّوْقُوتاً» (نماز براى مؤمنان وظيفه ثابت و معينى و [و داراى وقت خاصى] است).
[۳] سوره آلعمران، آیات ۱۹۰ و ۱۹۱
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۷، ص ۳۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#الله #خدا #پروردگار
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چرا خداى متعال دستور مطالعه در «آفرینش آسمانها» را به انسانها مى دهد؟
🔹#قرآن_مجید در «آیات ۳ و ۴ سوره ملک»، به نظام کلى جهان پرداخته، و انسان را به «مطالعه مجموعه عالم هستى» دعوت مى کند، تا از این طریق، خود را براى آن آزمون بزرگ آماده کند؛ مى فرماید: «الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماوات طِباقاً». (همان خدایی که #هفت_آسمان را بر روى یکدیگر آفرید). و به دنبال آن، مى افزاید: «ما تَرى فِی خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُت». (در خلقت خداوند رحمان هیچ نقص و تضاد و عیبى نمى بینى). با تمام عظمتى که عالم هستى دارد، هر چه هست #نظم است و #استحکام، #انسجام، و ترکیبات حساب شده، و قوانین دقیق؛ و اگر بى نظمى در گوشه اى از جهان راه مى یافت، آن را به نابودى مى کشید.
🔹از نظام عجیب و شگفت انگیزى که بر یک دانه اتم، و ذرات الکترون و پروتون حاکم است، گرفته، تا نظامات حاکم بر کل منظومه شمسى، و منظومه هاى دیگر و کهکشان ها، همه در «سیطره قوانین دقیقى» قرار دارند که، آنها را در مسیر خاصى پیش مى برند، خلاصه، همه جا #قانون است و #حساب، و همه جا #نظم است و #برنامه. و در پایان آیه، براى تأکید بیشتر مى فرماید: «فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى مِنْ فُطُور». (بار دیگر نگاه کن و عالم را با دقت بنگر، آیا هیچ شکاف، خلل و اختلافى در جهان مشاهده مى کنى؟!). «فُطُور» از ماده «فطر» (بر وزن سطر) به معنى شکافتن از طول است، و به معنى شکستن (مانند افطار روزه) و اختلال و فساد نیز مى آید، و در آیه مورد بحث به همین معنى است.
🔹منظور این است که: هر چه انسان در #جهان_آفرینش دقت کند، کمترین خلل و ناموزونى در آن نمى بیند. لذا، در آیه بعد، براى تأکید همین معنى مى افزاید: «ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِیرٌ». (بار دیگر دیده خود را باز کن، و دو مرتبه به #عالم_هستى بنگر، سرانجام چشمانت به سوى تو باز مى گردد، در حالى که خسته و ناتوان شده، و در جستجوى خلل و نقصان در این عالم بزرگ ناکام مانده است!). «کَرَّتَیْن» از ماده «کرّ» (بر وزن شرّ) به معنى توجه و بازگشت به چیزى است، و «کرة» به معنى تکرار و «کَرَّتَیْن» تثنیه آن است، ولى بعضى از مفسران گفته اند: منظور از «کَرَّتَیْن» در اینجا معنى تثنیه نیست، بلکه، منظور توجه هاى مکرّر، پىدرپى و متعدد است.
🔹بنابراین، حداقل #قرآن در این آیات دستور به مردم مى دهد: سه بار در عالم هستى بنگرند، و #اسرار_آفرینش را مطالعه کنند، و به یک معنى بارها و بارها دقیق شوند، و هنگامى که نتوانستند کمترین خلل و نقصانى در این نظام عجیب بیابند، به #آفریننده این دستگاه و #خالق این جهان و علم و قدرت بى پایان او آشناتر شوند. به هر حال، از این آیات، دو نتیجه مهم مى توان گرفت: نخست این که: #قرآن به همه رهروان راه حق، دستور مؤکد مى دهد: هر چه مى توانند در #اسرارعالمهستى و شگفتى هاى جهان آفرینش بیشتر مطالعه و دقت کنند، و به یک بار و دو بار قناعت ننماید، چه بسیار اسرارى که در نگاه اول و دوم خود را نشان نمى دهد، دیده هاى تیزبین لازم است که بعد از چندین نگاه آنها را بیابد.
🔹دیگر این که: هر قدر انسان در این نظام دقیق تر و باریک تر شود، #انسجام آن را بهتر درک مى کند، انسجامى خالى از هرگونه نقص، خلل، کژى و اعوجاج. و اگر، در نظر سطحى و ابتدایی بعضى از پدیده هاى این جهان به عنوان شرور، آفات و فساد دیده مى شود (همچون زمین لرزه ها، سیلاب ها، بیمارى ها و حوادث ناگوارى که گهگاه در زندگى انسان ها رخ مى دهد) در مطالعات دقیق تر روشن مى شود: آنها نیز اسرار و فلسفه هاى دقیق و مهمى دارند. [۱]
🔹این آیات اشاره روشنى به #برهان_نظم دارد که مى گوید: وجود #نظم در هر دستگاه، نشانه وجود #علم و #قدرتى در پشت آن دستگاه است، و گرنه، حوادث اتفاقى حساب نشده، و تصادف هاى کور و کر، هرگز نمى توانند «مبدأ نظام و حساب» گردد، همان گونه که در حدیث معروف «مفضّل» از #امام_صادق (علیه السلام) آمده است: «إِنَّ الاِْهْمالَ لایَأْتِى بِالصَّوابِ، وَ التَّضادَ لایَأْتِى بِالنِّظامِ». [۲] (مهمل کارى، هرگز نتیجه درست نمى دهد، و تضاد، مبدأ نظام نمى گردد!).
پی نوشتها؛
[۱] شرح این مطلب را در مباحث «اثبات وجود خدا» در پاسخ به دلائل مادّیین در زمینه «آفات و بلاها» ذکر کرده ایم، به کتاب «آفریدگار جهان» مراجعه کنید.
[۲] بحار الانوار، ج ۳، ص ۶۳
📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چ ۲۹، ج ۲۴، ص ۳۲۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#آفرینش #خلقت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آداب گفتگو با ديگران
🔸#سخن_گفتن، به عنوان يکی از کم هزينه ترين امور، گرچه در بدو نظر بسيار آسان و بی مؤونه تلقی ميگردد، اما بايد گفت به کارگیری اين نعمت بیبديل که از امتيازات انسان است، #آداب و #موازینی دارد که بدون آن، نه تنها بهره لازم حاصل نمیگردد، بلکه گاه مشکلات غير قابل حل و ضايعات جبران ناپذيری نيز به بار خواهد آمد. بخشی از اين #آداب که زمينه تفاهم بهتر را فراهم و ما را از لغزش های احتمالی ايمن خواهد ساخت، به شرح زير عرضه ميگردد:
🔹۱) سخن #حق بگوييد و با سخن خود حق را بر ملا سازيد. ۲) از روی #علم و آگاهی سخن گفته و هيچ گاه بدون تأمل کافی حرف نزنيد؛ به آثار و پيامدهای حرف های خود توجه کنيد. ۳) #شمرده، بدون عجله و با #صدای_ملايم حرف بزنيد. ۴) #سنجيده و بجا سخن گوييد (سنجيده گويی) و حرف بيهوده (لغو) نزنيد. ۵) سعی کنيد تنها به هنگام #ضرورت صحبت کنيد. (کم گويی) ۶) #مختصر و #مفيد سخن گوييد. (آفه الکلام الاطاله) ۷) در نقل سخنان، #امانت را رعايت کنيد. ۸) در مورد امورى که به شما مربوط نيست، حرفی نزنيد.
🔹۹) هرگز به #گناه تکلم نکنيد؛ (دروغ، غيبت، تهمت، تمسخر، شايعه، افشای سر، هتک حرمت، عيب جويی، دشنام، تحقير، سخنان نيش دار و اختلاف افکنی). ۱۰) در وقت #خشم و هيجان، در امور مهم سخن نگوييد. ۱۱) هرگز الفاظ و #جملات_زشت و ناپسند بر زبان جاری نکنيد. ۱۲) در سخن گفتن #حيا را رعايت کنيد. ۱۳) سطح درک مخاطبان را رعايت کنيد. ۱۴) در بين صحبت ديگران، حرف نزنيد؛ (شنونده خوبی باشيد). ۱۵) بکوشيد تا سخنان شما همراه با تشويق ديگران باشد.
🔹۱۶) با سخنان خود، خوبی ها را به اطرافيان تلقين کنيد. ۱۷) نکات مثبت شخصيت افراد را يادآوری کنيد. ۱۸) در نقل لطيفه ها و سخنان خنده دار افراط نکنيد، و اگر قصد شوخی داريد، مخاطب را از جدی نبودن سخن خود آگاه کنيد. ۱۹) بهتر است در وقت صحبت، #چهرهای_متبسم داشته باشيد. ۲۰) بهتر است در بيان نقاط ضعف ديگران از کنايه استفاده کنيد. ۲۱) هيچ گاه بی دليل کسی را با حرفهايتان نترسانيد. ۲۲) در محاورات، فرهنگ مخاطبين خود را در نظر بگيريد. [۱] ۲۳) #صادقانه و از روی محبت صحبت کنيد.
🔹۲۴) در وقت سخن گفتن، به حرکات فک و لب خود دقت کنيد. [۲] ۲۵) حرکت دست و حالات چهره خود را با سخنانتان هماهنگ کنيد. ۲۶) وقتی با افراد بزرگتر از خود سخن می گوييد، صدای خود را از صدای آنان بالاتر نبريد. ۲۷) اشتياق و آمادگی شنوندگان را برای شنيدن سخنانتان در نظر بگيريد. ۲۸) شايسته است بدون آن که اظهار بزرگی کنيد، سخنانتان موجب هشدار و موعظه برای ديگران باشد. ۲۹) سعی کنيد سخنان شما، #ياد_خدا را در دل شنوندگان زنده کند و نيز سخنان خود را با نام خدا آغاز کنيد. ۳۰) از کلمات #محترمانه بهره بگيريد. (عرض می کنم، خواهش می کنم، اختيار داريد و ضميرهای جمع مانند شما، ايشان، و...)
🔹۳۱) حتی المقدور از سخنی که بار منفی دارد، خودداری کنيد. (جملات تنفرآميز، يأس آور، حاکی از شکايت و گله، انتقاد آميز و سرزنش زا). ۳۲) در غير موارد لازم، از تکرار اظهارات خود بپرهيزيد و در صورت نياز، حرفتان را با بيانی رساتر تکرار کنيد. ۳۳) سعی کنيد از جملات امری، کمتر استفاده کنيد و از زياد به کار بردن ضمير «من» بپرهيزيد. ۳۴) از آميختن سخنان خود با اغراق و قسم زياد خودداری کنيد. در صورت نياز، همراه با دليل و برهان سخن گوييد. ۳۵) از به کارگيری کلمات و عبارات غيرمأنوس و ثقيل بپرهيزيد.
🔹۳۶) سزاوار است سخنان شما، هميشه همراه با نقل کلام بزرگان دين و حکمت و حاوی نکات #پندآموز باشد، تا به رشد مخاطبان منجر شود. ۳۷) دستور زبان فارسی را به خوبی فرا گيريد و از به کار بردن الفاظ غربی بپرهيزيد. [۳] ۳۸) در استفاده از کلمات با معانی مشترک، #فهم_شنونده را در نظر داشته باشيد. ۳۹) تکيه کلام های زائد را با تمرين از سخنانتان حذف کنيد. (بله ـ راستش ـ خوب ـ و...). ۴۰) از پرخاشگری بپرهيزيد و با سخن #نرم با ديگران گفتگو کنيد. و پيوسته در نظر داشته باشيد که سخنان شما، حاکی از #شخصيت و ميزان #عقل شماست. «اللسان ميزان الانسان». [۴]
پی نوشتها؛
[۱] فرهنگ عمومی جملات و عبارات خاصی برای بيان شادی، غم، تبريک، تسليت و... دارد که بهتر است اين موارد را آموخته و رعايت کنيم.
[۲] می توانيد در مقابل آيينه تمرين و حرکات نامناسب را اصلاح کنيد.
[۳] صاحب نظرات فرهنگی، برای بسيارى از الفاظ نامأنوس واراداتی، معادلهای فارسی مناسب انتخاب کرده اند. شايسته است طالب محترم اين موارد را شناخته و در به کارگیری و ترويج آن بکوشند.
[۴] غرر الحکم، ۱۲۸۲
📕آيين گفتگو در فرهنگ دین، ص ۱ - ۵
منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
#گفتگو #صحبت #سخن
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️از ديدگاه امام علی (علیه السلام)، «خليفه» و «امام» چه شرایطی بايد داشته باشد؟
🔹#امام_علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۷۳ «نهج البلاغه» به سراغ شرايط #خليفه و #امام برای مردم مى رود و آن را عمدتاً در دو چيز خلاصه مى فرمايد: «أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهذَا الْاَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَيْهِ، وَ أَعْلَمُهُمْ بِاَمْرِ اللهِ فِيهِ». (اى مردم، سزاوارترين كس براى #خلافت، تواناترين افراد بر اين امر و داناترين شان به فرمان خداست). در حقيقت، امام (عليه السلام) به «دو ركن اساسى» كه يكى #جنبه_علمى دارد و ديگر #جنبه_عملى اشاره كرده است؛ از نظر «علمى» بايد از همه #آگاهتر باشد و از نظر «عملى» در امر مديريت از همه #قوىتر.
🔹بسيارند كسانى كه عالماند، ولى #مدير نيستند و يا مديرند و عالم نيستند و تا اين دو دست به دست هم ندهند، اداره صحيح جامعه امكان پذير نيست. #قرآن_مجيد نيز همين موضوع را در داستان بنى اسرائيل بيان فرموده است؛ آنجا كه پيامبر #طالوت را به عنوان رهبرى و فرماندهى آنها برگزيد، و ايشان اعتراض كردند كه ما سزاوارتريم، چرا كه ثروتمندانِ قوى ترى داريم. او در پاسخ اعتراض شان گفت: «طالوت» از همه شايسته تر است، چرا كه خدا سهم بيشترى از #علم و #قدرت به او داده «إِنَّ اللهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَ زَادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ». [۱]
🔹روشن است كه امام (عليه السلام) با بيان اين مطلب مى خواهد «شايستگى خود» را نسبت به همه براى تصدّى امر #خلافت اثبات كند، زيرا همگان مى دانستند او از همه به اصول و فروع اسلام #آگاهتر و از همه در امر #مديريت، و مبارزه با #دشمن #قوىتر و پايدارتر است.
🔹جالب اينكه «ابن ابى الحديد» در «شرح نهج البلاغه» به اينجا كه مى رسد بر خلاف جمعى كه وجدان را زير پا مى گذارند و برترى #امام_على (عليه السلام) را در جنبه هاى علم يا مديريت انكار مى كنند، مى گويد: «قبول داريم كه او در اين دو جهت از همه تواناتر بود و براى #خلافت از همه شايسته تر، ولى اين دليل بر نفى خلافت ديگران نمى شود، چرا كه گاه مى توان تقديم مفضول بر فاضل كرد و شايسته تر را كنار گذاشت و به سراغ شايسته رفت!». [۲]
🔹آرى، اين منطق كسانى است كه قوانين مسلّم عقلى را به رسميت نشناسند و ترجيح مرجوح را بر راجح قبيح نشمرند؛ حال آنكه قبح و زشتى آن بر همه روشن است؛ ولى تعصب هاى كور و كر، گاه مانع از پذيرش واقعيت های مسلّم مى شود. #امام_علی (عليه السلام) در ادامه فرمایش خود در خطبه مذکور مى افزايد: «فِإِنْ شَغَبَ شَاغِبٌ اسْتُعْتِبَ، فَإِنْ أَبَى قُوتِلَ» ([هنگامى كه چنين فردى برگزيده شد] هرگاه آشوبگرى به آشوب و فتنه انگيزى برخيزد از او خواسته مى شود كه به سوى حقّ باز گردد و اگر امتناع ورزد با او نبرد مى شود [تا حقّ را بپذيرد]).
🔹#قرآن_مجيد نيز مى فرمايد: «وَ إِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الاُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِى تَبْغِى حَتَّى تَفِىءَ إِلَى أَمْرِ اللهِ». [۳] (هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند آنها را آشتى دهيد، و اگر يكى از آن دو بر ديگرى تجاوز كند با گروه متجاوز پيكار كنيد تا به فرمان خدا بازگردد).
پی نوشتها؛
[۱] سوره بقره، آيه ۲۴۷
[۲] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، کتابخانه آية الله مرعشی نجفی، قم، ۱۴۰۴ق، چ۱، ج۹، ص۳۲۸
[۳] سوره حجرات، آيه ۹
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۶، ص ۵۰۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام #امامت #خلافت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«معلم» در اسلام چه جایگاهی دارد؟ (بخش اول)
🔹از منظر #اسلام «فراگيرى علم و دانش» #واجب_عينى است، و در پاره اى قسمت ها #واجب_كفايى محسوب مى شود؛ يعنى بخشى از علوم را همگان بايد فرا گيرند، و آن بخش كه جنبه تخصّصى دارد و فراگيرى آن براى همه ميسّر نيست، واجب كفايى مى باشد. تعليم علوم نيز همين گونه است، بخشى از آن توسّط كسانى كه از آن آگاهند بايد به همگان تعليم داده شود، در حالى كه تعليمِ بخشى ديگر هم واجب كفايى است.
🔹بر این اساس #تعليم و #تعلّمِ تمام علومى كه قوام جامعه بشرى از نظر معنوى و مادّى بدان بستگى دارد، گاه به صورت واجب عينى، و گاه به صورت واجب كفايى لازم و ضرورى است، و به همين دليل هيچ #مسلمانى نمى تواند خود را از «پيشرفت هاى علمى روز» جدا سازد، بلكه براى تقويت پايههاى #حكومت_اسلامى، بايد بيشترين سعى و تلاش براى #تعليم و #تعلّم آن صورت گيرد، و به يقين اگر #مسلمانان در اين زمينه كوتاهى كنند و مايه عقب افتادگى كشورهاى اسلامى گردند در پيشگاه خدا مسئولند!
🔹#قرآن_مجيد، «نخستين معلّم» را #خداوند، و «نخستين شاگرد» را #حضرت_آدم (علیه السلام)، و نخستين علمى كه به او تعليم داده شد علم الاسماء مى شمرد. (به احتمال قوى منظور از آن، آگاهى بر اسرار آفرينش و موجودات جهان است). تنها آدم (علیه السلام) نبود كه خداوند به او تعليم داد، بلكه به #يوسف_نبی (علیه السلام) تعليم تعبير خواب داد: «وَ عَلَّمْتَنِى مِنْ تَأوِيلِ الاَحَادِيثِ». [۱]، و به #حضرت_سليمان (عليه السلام)، زبان پرندگان آموخت: «وَ قَالَ يَا اَيُّهَا النّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ». [۲]
🔹و به #داود_نبی (علیه السلام) زره ساختن را: «وَ عَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ». [۳]، و به #خضر_نبی (علیه السلام)، علم و آگاهى فراوانى داد: «وَ عَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً». [۴]، و به #فرشتگان، علوم فراونى بخشيد: «سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا اِلاّ ما عَلَّمْتَنا». [۵]، و به #انسانها، نطق و بيان آموخت: «عَلَّمَهُ الْبَيَانَ» و از همه بالاتر اينكه به #پيامبر_اسلام (صلی الله علیه و آله)، علوم و دانش هايى كه هرگز تحصيل آن از طرق عادى براى او ممكن نبود آموزش داد: «وَ عَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ». [۶].
🔹فرشته بزرگ الهى يعنى پيك وحى (جبرئيل علیهالسلام) نيز تعليمات فراوانى به پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) داد: «عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى». [۷] #پيامبران نيز به نوبه خود در زمره بزرگترين معلّمان جهان اند كه علوم و دانش هاى فراوانى را در زمينه دين و دنيا به نسل بشر آموختند؛ #قرآن درباره پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) - كه بزرگترين پيامبر الهی است - مى فرمايد: «وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ». (و به مردم، كتاب [قرآن] و حكمت مى آموزد). [۸]
🔹همين برنامه را هر #پيامبرى در مورد امت خويش اجرا كرد و علمِ دين و دنيا را به آنها آموخت. #علما و #دانشمندان - كه وارثان پيامبران اند - بعد از آنها به كرسى تعليم نشستند و علم و دانش را به انسانها آموختند، و مقامشان از نظر قرآن آنقدر والا و بالا است كه قرآن کریم درباره آنها مى گويد: «يَرْفَعِ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ اُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ». [۹] (خداوند كسانى را كه ايمان آورده اند و كسانى را كه علم به آنها داده شده است، درجات عظيمى مى بخشد». #ادامه_دارد...
پی نوشتها:
[۱] قرآن کریم، سوره یوسف، آیه ۱۰۱. [۲] همان، سوره نمل، آیه ۱۶. [۳] همان، سوره انبیاء، آیه ۸۰. [۴] همان، سوره کهف، آیه ۶۵. [۵] همان، سوره بقره، آیه ۳۲. [۶] همان، سوره نساء، آیه ۱۱۳. [۷] غالب مفسّران «شديد القوى» را به جبرئيل (ع) تفسير كرده اند؛ ولى بعضى آن را ذات پاك خداوند مى دانند، قرآن کریم، سوره نجم، آيه ۵. [۸] همان، سوره جمعه، آیه ۲. [۹] همان، سوره مجادله، آیه ۱۱.
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۶۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#معلم #علم #تعليم #تعلم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«معلم» در اسلام چه جایگاهی دارد؟ (بخش دوم و پایانی)
🔹در رواياتاسلامى #مقام_معلّم آنقدر والاست كه خدا و فرشتگان و همه موجودات ـ حتّى مورچه در لانه خود و ماهيان در درياها ـ بر كسى كه به مردم نیکی بیاموزد درود مى فرستند؛ چنانكه در حديثى از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمده است: «اِنَّ اللهَ و مَلَائِكَتَهُ حَتَّى النَّمْلَةِ فِى حُجْرِهَا وَ حَتّى الْحُوتِ فِى الْبَحْرِ يُصَلُّونَ عَلَى مُعَلِّمِ النّاسِ الْخَيْرَ». [۱] همين مضمون در احاديث متعدد ديگرى نيز وارد شده است.
🔹در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «اَ لَا اُخْبِرُكُمْ بِاَجْوَدِ الاَجْوَادِ؟ اللهُ اَلاَجْوَدُ الاَجْوَادِ! وَ اَنَا اَجْوَدُ وُلْدِ آدَمَ! وَ اَجْوَدُكُمْ مِنْ بَعْدِى رَجُلٌ عَلِمَ عِلْماً فَنَشَرَ عِلْمَهُ يُبْعَثُ يَومَ الْقِيَامَةِ اُمَّةً وَاحِدَةً!». [۲] (آيا به شما خبر دهم كه بخشنده ترين بخشنده ها كيست؟ بخشنده ترين بخشنده ها خداست، و من بخشنده ترين فرزندان آدم هستم؛ و بعد از من از همه شما بخشنده تر كسى است كه #علم و #دانشى را فرا گيرد، و آن را #نشر دهد و به ديگران بياموزد، چنين كسى روز قيامت به تنهايى به صورت امّتى برانگيخته خواهد شد!).
🔹تعبير به امّت به خوبى نشان مى دهد كه گسترش وجودى #معلّمان به موازات گسترش تعليمات آنها در ميان #جامعه_بشرى صورت مى گيرد، و هر قدر شاگردان بيشترى را #تعليم و #تربيت كنند به همان نسبت شخصيّت معنوى و اجتماعى آنها گسترده تر مى شود و گاه به اندازه يك امّت مى گردد. اهميّت نشر #علم و #دانش و فرهنگ در #اسلام تا آن حدّ است، كه در حديثى معروف، مجلس علم را، باغى از باغ هاى بهشت شمرده است.
🔹جالب اينكه در اسلام هر كارى كه مقدّمه فراگيرى #علم، يا مناسبتى با آن داشته باشد، #عبادت شمرده شده است. در حديثى از پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) مى خوانيم: «مُجَالَسَةُ الْعُلَمَاءِ عِبَادَةٌ». [۳] (همنشينى با #دانشمندان عبادت است». در حديث ديگرى از امام موسى کاظم (علیه السلام) مى خوانيم: «اَلنَّظَرُ اِلَى وَجْهِ الْعَالِمِ حُبّاً لَهُ عِبادَةٌ». [۴] (نگاه به صورت #عالِم از روى محبّت، عبادت است).
🔹در حديث ديگرى پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به ابوذر فرمود: «اَلْجُلُوسُ سَاعَةً عِنْدَ مُذَاكَرَةِ الْعِلْمِ خَيْرٌ لَكَ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ، صِيَامٍ نَهَارُهَا، وَ قِيَامٍ لَيْلُهَا وَ النَّظَرُ اِلَى وَجْهِ الْعَالِمِ خَيْرٌ لَكَ مِنْ عِتْقِ اَلْفِ رَقَبَةٍ». [۵] (يك ساعت در جلسه مذاكره #علم شركت كردن، براى تو بهتر از عبادت يكسال است كه روزها روزه باشى و شب ها مشغول عبادت شوى، و نگاه به صورت عالِم، براى تو بهتر است از آزاد كردن يك هزار برده!).
🔹احاديث در اين زمينه فراوان و پربار است كه ذكر همه آنها، به طول مى انجامد، سخن را كوتاه مى كنيم و اين بحث را با حديثى از لقمان حكيم - كه سخنانش در قرآن مجيد در كنار سخنان خدا قرار گرفته - به پايان مى بريم، او به فرزندش فرمود: «يا بُنَىَّ جَالِسِ الْعُلَمَاءَ ... فَاِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحيِى الْقُلُوبَ بِنُورِ الْحِكْمَةِ كَمَا يُحْيِى الاَرْضَ بِوَابِلِ السَّمَاءِ». [۶] (فرزندم! با #علما همنشين شو...، زيرا خداوند دلها را به نور #دانش روشن مى كند، آنگونه كه زمين را با قطره هاى درشت باران زنده مى كند).
پی نوشتها؛
[۱] كنز العمال فى سنن الأقوال و الأفعال، چ ۵، ج ۱۰، ص ۲۵۵، ح ۲۸۷۳۶. [۲] همان، ص ۲۶۷، ح ۲۸۷۷۱. [۳] كشف الغمة فی معرفة الأئمة، چ ۱، ج ۲، ص ۲۶۸. [۴] الجعفريات، چ۱، ص ۱۹۴. [۵] جامع الأخبار، شعيری، مطبعة، چ۱، ص ۳۸. [۶] روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، چ۱، ج ۱، ص ۱۱
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۶۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#معلم #علم #تعليم #تعلم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️اهميت «مشورت» در احاديث اسلامی
🔹در احاديث اسلامى، چه احاديثى كه از شخص پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده، يا از پيشوايان معصوم ديگر، اهميّت فوق العادهاى براى #مشورت ذكر شده، تا آنجا كه در حديث نبوى، «مشورت» از «اسباب حيات جامعه»، و ترك آن يكى از «اسباب مرگ جامعه» معرّفى شده است.
🔹حضرت مى فرمايد: «هنگامى كه زمامداران شما نيكان شما باشند، و توانگران شما سخاوتمندان، و كارهايتان به #مشورت انجام گيرد، در اين موقع روى زمين از زير زمين براى شما بهتر است ـ و شايسته حيات و زندگى هستيد ـ ولى هرگاه زمامدارانتان بدان شما، و ثروتمندان افراد بخيل باشند و در كارها «مشورت» نكنيد، در اين صورت زير زمين از روى آن براى شما بهتر است!». [۱] اهميّت #مشورت تا آن پايه است كه امام على (عليه السلام) فرمود: «#مشورت عين #هدايت است، و كسى كه تنها به فكر خود قناعت كند، خويشتن را به خطر انداخته است!». [۲]
🔹در حديث ديگرى از همان حضرت آمده: «انسان عاقل خود را بى نياز از #مشورت نمى بيند». [۳] دليل آن هم روشن است، و آن - به تعبير زيبايى كه در بعضى از روايات از امام على (عليه السلام) در اين زمينه وارد شده است - چنين است: «سزاوار است كه عاقل، #رأى و #فكر ساير عقلا را به رأى و فكر خود اضافه كند، و علوم دانشمندان را به علم خود ضميمه نمايد [و از مجموع آنها براى كارهاى مهم تصميمگيرى كند]». [۴] و در حديث ديگر از امام علی (عليه السلام) آمده است: «هر كس با خردمندان #مشورت كند، از نور خرد آنها روشنى مى گيرد». [۵]
🔹بنابراين #مشورت، سبب افزودن #عقل و #علم و #تجربه ديگران بر عقل و علم و تجربه خويش است، كه در اين صورت انسان كمتر گرفتار خطا و اشتباه مى شود. احاديث در اين زمينه بسيار فراوان است، و اين بحث فشرده را با حديث ديگرى از پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)، و حديثى از امام على (عليه السلام) پايان مى دهيم. رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هيچ #پشتيبانى و يا مددى محكمتر از #مشورت نيست». [۶] و امام على (عليه السلام) مى فرمايد: «با #خردمندان #مشورت كن تا از لغزش و پشيمانى در امان بمانى!». [۷]
🔹اين نكته نيز قابل توجه است كه لزومى ندارد كه #مشاوران حتماً بالاتر از خود انسان باشند، اى بسا افراد كوچكترى كه داراى عقل و خرد خدادادى هستند و #مشورت با آنها راه گشا است؛ چنانكه در حديثى از امام رضا (علیه السلام) مىخوانيم كه: وقتی در محضرشان، سخن از پدر گراميش به ميان آمد، فرمود: «عقل و خرد آن حضرت هرگز با عقل و خردهاى ديگران قابل مقايسه نبود، ولى در عين حال، گاه با غلامان سياه #مشورت مى كرد؛ عرض كردند [آيا] با مثل اينها مشورت مى كنى؟! فرمود: «چه بسا خداوند متعال، حق را بر زبان او بگشايد». [۸]
🔹سخن را درباره اهميّت #مشورت با شعر زيبايى از يكى از شعراى عرب پايان مى دهيم: «اَقْرِنْ بِرَأيِكَ رَأىَ غَيْرِكَ وَاسْتَشِرْ - ْفَالْحَقُّ لايَختفى عَلَى الاِثْنَيْنِ لِلْمَرْءِ مِرآة تُريهِ وَجْهَهُ - وَ يَرى قَفاهِ بِجَمْعِ مِرآتَيْنِ» [۹] (نظر و فكر ديگران را به نظر و فكر خويش قرين كن و در كارها #مشورت نما؛ زيرا حق بر دو نفر پنهان نمى گردد؛ چرا كه يك آئينه تنها صورت انسان را به او نشان مى دهد ـ ولى اگر دو آئينه در برابر هم قرار دهد مى تواند پشت سر خويش را نيز ببيند!).
پی نوشتها؛
[۱] تحف العقول، ص ۳۶. [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، ص ۵۰۶، قصار [۲۰۷] ۲۱۱. [۳] غررالحكم و دررالكلم، ص ۷۷۸، قصار ۲۵۶
[۴] عيون الحكم و المواعظ، ص ۲۳۲. [۵] غررالحكم و دررالكلم، ص ۶۲۷، قصار ۹۷۹
[۶] الكافی، ج ۸، ص ۲۰. [۷] غررالحكم و دررالكلم، ص ۴۱۳، قصار ۲. [۸] مكارم الأخلاق، ص ۳۱۹، فی الاستخارة. [۹] الوافى بالوفيات، صفدى، ج ۲، ص ۱۱
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه، چ ۹، ج ۱۰، ص ۸۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#مشورت #مشاوره
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️مهدویت؛ کلید آمادگی جهان (بخش دوم و پایانی)
🔸آمادگی برای #ظهور یعنی، اشتیاق مؤمنانه به #موعود_منتظَر و ناامیدی از هرچه غیرخدایی است. اشکالی در قابلیت بینهایت فرستادگان الهی و ائمه معصومین علیهم السلام در هدایت بشریت و سامان دادن به امور جهان نبوده، بلکه «عدم آمادگی بشریت» مانع از بهرهمندی انسان ها از فیوضات و برکات الهی شده است. بر این اساس، تا زمانی که #بشریت آمادگی ظهور و اقامه حکومت اسلامی در سراسر دنیا را نیابد، همچنان در فراق آن دولت کریمه و آرمانی خواهد سوخت.
💠گمشده بزرگ پیش از ظهور
🔹امام صادق (عليه السلام) در روایتی دلیل نامگذاری #حضرت_مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را اینگونه بیان میکنند: «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ دَعَا النَّاسَ إِلَى الْإِسْلَامِ جَدِيداً وَ هَدَاهُمْ إِلَى أَمْرٍ قَدْ دَثَرَ وَ ضَلَّ عَنْهُ الْجُمْهُورُ وَ إِنَّمَا سُمِّيَ الْمَهْدِيُّ مَهْدِيّاً لِأَنَّهُ يُهْدَى إِلَى أَمْرٍ مَضْلُولٍ عَنْه» [۱] (هنگامى كه #قائم قيام كند، مردم را به سوی اسلام جديدى دعوت خواهد كرد و مردم را به امورى میطلبد كه در نزد بسیاری كهنه شده است، و او از آن جهت #مهدى نامیده شده كه مردم را به سوی چیزی که از آن گمراه شده اند هدایت میکند).
🔹تفاوت جاهلیت قبل از اسلام، با گمراهیای که قبل از ظهور #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) روی میدهد، در این است که جهالت اول، جهالت و دوری از اصل اسلام بود، ولی جهالت قبل از ظهور، جهل در فهم #حقیقت_اسلام است. به عبارت دیگر، با این که اسلام وجود دارد و بسیاری خود را مسلمان مینامند، اما به دلیل جهالت نسبت به #اسلام_ناب، و چگونگی تحقق همه جانبه آن، عطش بشریت به سوی جهانی عاری از گمراهی، برطرف نشده است.
🔹اینجاست که #بشر برای درمان پریشانی دنیای خود، #منتظر کسی هستند که بتواند انواع #معضلات و پیچیدگی های امور جهان را با #هدایتی_الهی برطرف کرده و به سامان برساند. چرا که تدبیرها برای سامان دادن به مشکلات جهان به در بسته خورده است، و تنها با #هدایت_الهی و تبعیت از #ولیِ_خدا است که میتوان بر مشکلات متعدد جهان فائق آمد؛ چنانکه این گونه ندا سر میدهیم: «أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقامَةِ الْأَمْتِ وَالْعِوَجِ» [۲] (کجاست آنکه برای راست نمودن #انحراف و #کجی به انتظار اویند).
💠«بلوغ و شکوفایی علم»
🔹با اینکه در دوران کنونی، #علم به سرعت پیش میرود، اما هنوز «زوایای بسیاری از #علوم»، مخفی مانده است، و همین امر باعث شده با وجود پیشرفت نسبی در حوزه هایی مثل تکنولوژی و صنعت، در حوزه های اساسی مانند «دینشناسی» و «انسان شناسی» و «مدیریت جهان بشری» و «رشد روحی»، #جوامع هنوز اندر خم یک کوچه مانده و با #مشکلات_فراوانی دست به گریبان باشند.
🔹یکی دیگر از زوایای قابلیتها و فیوضات #حضرت_مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، باز کردن گرههای کور و ناشناخته در مسیر هدایت و تعالی بشر است؛ چنان که امام صادق (عليه السلام) دلیل این نامگذاری آن حضرت به #مهدی را اینگونه بیان میکنند: «لِأَنَّهُ يُهْدَى إِلَى كُلِّ أَمْرٍ خَفِي». [۳] (زيرا براى هر امر پوشيدهاى راهنمايى شده است). از این روایت نیز اینگونه برمیآید، اموری که بر دیگران پوشیده است و راهکار آن را نمیدانند، #امام_مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با درایت و بصیرتِ برآمده از #اسلام، حل خواهد نمود.
💠«نزدیکی به افق وجودی حضرت مهدی» (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🔹چه از نظر فردی و چه از نظر اجتماعی، #بشریت باید سنخیت و #مشابهتی با وجود مقدس #حضرت_ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیابد، تا #آمادگی کمک به آن حضرت در تشکیل جهان آرمانی را داشته باشد؛ مثل این که لااقل غالب مردم جهان از هرگونه راه حل های بشری، برای رهایی از مشکلات جهان ناامید شوند و به نوعی منتظر #راهی_الهی برای برون رفت از گرفتاریها باشند. این فضا، در راستای همان چیزی است که همه فرستادگان الهی و ائمه معصومین (علیهم السلام) برای اقامه حق و دین خدا در پی آن بودند و با اشاره به #ظهور_موعود، در واقع، ایجاد چنین آمادگی در عصر #امام_مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را نوید داده اند.
پی نوشتها؛
[۱]إعلام الورى بأعلام الهدى(فضلبنحسنطبرسی) ص۴۶۱
[۲] مفاتیح الجنان، دعای ندبه
[۳] الغيبة (للطوسی)، كتاب الغيبة للحجة، ص۴۷۱
نویسنده: محسن رفیعی وردنجانی
منبع: وبسایت رهروان ولایت
#امام_زمان #قائم #انتظار #ظهور
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️در روايات اسلامی چگونه بر مسأله «جهاد با نفس» تأكيد شده است؟
🔹#امام_على (عليه السلام) در «خطبه متقين»، يكی از ويژگى هاى ايشان را #جهاد_با_نفس می شمارد و مى فرمايند: «اِنْ استَصْعَبَتْ عَلَيهِ نَفْسُهُ فِيمَا تَكْرَه لَم يُعطِهَا سُؤلَها فِيمَا تُحِبُّ». (هرگاه #نفس او در انجام وظایفى كه خوش ندارد سركشى كند، او هم از آنچه دوست دارد محرومش سازد). در اين فراز امام (علیه السلام) به «مجاهدت نفسانى متقين» مى پردازد كه از #معاصى كراهت، و به #حسنات شوق دارند، برخلاف #نفس_اماره كه از حسنات كراهت و به معاصى شوق دارد. مخالفت «متقين» با #اميال_نفسانى به خاطر آگاهى آنها به اين است كه #نفس، «دشمن ترين دشمنان» است: «اَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِى بَينَ جَنْبَيكَ». [۱]
🔹آنها مى دانند كه #دشمن به هيچ وجه خير و صلاح آنها را نمى خواهد و از اين رو با آن مبارزه مى كنند! #امام_صادق (عليه السلام) به مردى فرمودند: «اِجعَل قَلبَكَ قَرِيناً بِرّاً وَ وَلَداً وَاصِلاً وَ اجعَل عِلمَكَ وَالِداً تَبِعَهُ وَ اجعَل نَفسَكَ عَدُوّاً تُجَاهِدُهُ وَ اجعَل مَا لَكَ عَارِيَةً تَرُدُّهَا». [۲] (#قلب خود را رفيق و همنشين نيك و فرزند رسيده [و صالح] قرار ده، و #علم خود را پدرى كه متابعتش مى كنى قرار ده، و #نفس خود را دشمنى كه با آن مجاهدت مى كنى قرار ده، و آنچه از #اموال و غيره به دست تو است عاريتى قرار ده كه [به صاحب اصليش] رد خواهى كرد).
🔹و نيز مرحوم صدوق نقل كرده كه از كلمات رسول الله (صلی الله علیه و آله) اين بود: «اَلشَّدِيدُ مَنْ غَلَبَ نَفْسَهُ». [۳] (انسان محكم و قوى كسى است كه بر #نفسش غلبه كند). مفضل بن عمر گفت: #امام_صادق (عليه السلام) فرمودند: «مَنْ لَمْ يَكُن لَهُ وَاعِظٌ مِنْ قَلبِهِ وَ زَاجِرٌ مِنْ نَفسِهِ وَ لَم يَكُنْ لَهُ قَرِينٌ مُرشِدٌ اِسْتَمكَنَ عَدُوُّ مِن عُنُقِهِ». [۴] (كسى كه براى او پند دهنده و #واعظى از درون قلبش و #نهىكنندهاى از درون نفسش نباشد، و #راهنمائى مصاحب او نباشد #دشمن او قدرت پيدا مى كند كه گردنش را بگيرد).
🔹و اين جهاد و مبارزه نفسانى همان #جهاد_اكبر است كه از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه نبىّ اكرم (صلی الله علیه و آله) لشكرى را به جنگى فرستادند وقتى بازگشتند، فرمودند: «مَرحَباً بِقَومٍ قَضَوا اَلجِهَادَ الاَصغَرَ وَ بَقِىَ عَلَيهِمُ الجِهَادُ الاَكبَرُ فَقِيلَ: يَا رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) مَا الجِهَادُ الاَكبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفسِ». (آفرين به گروهى كه جهاد اصغر را تمام كردند و باقى ماند بر آنها جهاد و #جنگ_بزرگترى؛ پس گفته شد: يا رسول الله (صلی الله علیه و آله) [اين همه سختى و مشقت و مجروح و كشته در جنگ است چه چيزى بالاتر از اين است؟] جهاد اكبر چيست؟ فرمودند: جهاد و #مبارزه_با_نفس!).
🔹«شعيب عقرقوقى» از #امام_صادق (عليه السلام) نقل كرد كه فرمودند: «مَنْ مَلِكَ نَفسَهُ اِذَا رَغِبَ وَ اِذَا رَهِبَ وَ اِذَا اِشتَهَى، وَ اِذَا غَضِبَ وَ اِذَا رَضِىَ حَرَّمَ اللهُ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ». [۶] (كسى كه #مالك_نفس خود شد، و وقتى او اراده كرد يا ترسيد يا اشتها و ميل داشت يا غضبناك و راضى از چيزى شد، آن را #كنترل كرد خداوند بدنش را بر آتش حرام كرده است).
پی نوشتها:
[۱] بحار الأنوار دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ۶۷، ص ۶۴، باب ۴۵. [۲] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، چ۱، ج ۱۵، ص ۱۶۲. [۳] من لا يحضره الفقيه، محقق، غفارى، على اكبر، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، چ۲، ج ۴، ص۳۷۸. [۴] من لا يحضره الفقيه، همان، ص ۴۰۲.. [۵] الكافی، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۵، ص ۱۲.
📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين، نسل جوان، قم، ۱۳۸۵ش، چ ۱، ج ۲، ص
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#نفس #جهاد_با_نفس
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️علماى اهل سنت چه گفتارى درباره شخصیت «امام باقر» (علیه السّلام) دارند؟
🔸با مراجعه به تاریخ و کلمات بزرگان و علماى اهل سنت پى مى بریم که #امام_باقر (علیه السلام) مورد احترام و تعظیم عموم آنان بوده است. در اینجا به کلمات برخى از آنان اشاره میکنیم:
1⃣محمّد بن سعد زهرى. او درباره #امام_باقر (علیه السلام) ميگويد: «محمّد از طبقه سوم از تابعین مدینه، مردى عابد، عالم و ثقه بود». [۱] او همچنین درباره حضرت ميگويد: «او ثقه و کثیر الحدیث بود».[۲]
2⃣ابوعثمان عمروبن بحر جاحظ. وى اینگونه ميگويد: «... او سید فقهاى حجاز است، که مردم فقه را از او و فرزندش جعفر فرا گرفتند. او ملقّب به #باقر است، کسى که علم را مى شکافد، و این لقبى است که #رسول_خدا (صلى الله علیه وآله) بر او گذارده است...». [۳]
3⃣حافظ ابونعیم اصفهانى. وى مى نویسد: «از جمله اولیا، حاضر، ذاکر، خاشع، صابر، ابوجعفر محمّد بن على الباقر است...». [۴]
4⃣فخر رازى. او ذیل آیه «انا اعطیناک الکوثر» در معناى کوثر ميگويد: «قول سوّم آن است که مراد از کوثر اولاد اویند... و مقصود آن است که خداوند به او نسلى عنایت خواهد کرد که در طول زمان باقى خواهند ماند؛ پس بنگر که چه مقدار از #اهل_بیت کشته شدند، ولى عالم از آنان پر است، و در مقابل از #بنى_امیه در دنیا کسى که قابل توجه باشد وجود ندارد؛ نظر کن چه افرادى از بزرگان علما همانند باقر و کاظم و صادق و رضا (علیهم السلام) در میان آنان وجود دارد...». [۵]
5⃣محمّد بن طلحه شافعى. او درباره حضرت میگوید:«او #شکافنده_علم و جمع کننده آن، و شهرت دهنده و بالا برنده #علم بود. کسى که قلبش باصفا و عملش تزکیه شده و نفسش پاک و اخلاقش با شرف بود. تمام اوقاتش به طاعت خدا مشغول و در مقام تقوا ثابت قدم بود...». [۶]
6⃣ابن ابى الحدید معتزلى. او در شرح نهج البلاغه، کلام جاحظ را نقل کرده و آن را تقریر نموده است. وى همچنین میگوید: «محمّد بن على بن الحسین... بزرگ فقهاى حجاز بود...». [۷]
7⃣محمّد بن احمد بن ابى بکر قرطبى. او در تفسیر آیه «إِنَّ اللهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً...» [۸] ميگويد: «و منه الباقر لابى جعفر محمّد بن على زین العابدین، لأنّه بقر العلم وعرف اصله اى شقّه»[۹] (... از همین ماده است اسم #باقر براى ابى جعفر محمّدبن على زین العابدین، زیرا او #علم را شکافت و اصل آن را به دیگران شناساند).
8⃣ابو زکریّا محیى الدین بن شرف نووى. او درباره #امام_باقر (علیه السلام) ميگويد: «او از تابعین بزرگوار و امامى نمونه است. کسى که بر جلالتش اجماع بوده و در جمله فقهاى مدینه و امامان فقها به حساب مى آید».[۱۰]
9⃣ابوالعباس ابن خلکان. او مى نویسد: «...#باقر، مردى عالم، سیّد و بزرگ بود؛ او را #باقر نامیده اند، زیرا #علم را وسعت داد».[۱۱]
🔟شمس الدین ذهبى. ميگويد: «او از فقهاى مدینه به حساب مى آمد؛ به او #باقر گفته اند، زیرا #علم را شکافته و اصل و ریشه آن را شناخته است».[۱۲]
1⃣1⃣ابن کثیر دمشقى. او مى نویسد: «او محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب، قرشى، هاشمى، ابوجعفر #باقر است... او تابعى بزرگوار، بسیار بزرگ مقدار، یکى از بزرگان این امت از حیث علم و عمل و بزرگى و شرف است... از او جماعتى از بزرگان تابعین و دیگران روایت نقل کرده اند...».[۱۳]
2⃣1⃣حافظ احمد بن على بن حجر عسقلانى. «محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب، ابوجعفر باقر، ثقه، فاضل و از طبقه چهارم رجال حدیث است». [۱۴]
3⃣1⃣ابن صبّاغ مالکى. «و امّا مناقب او بسیار و اوصاف او پسندیده و بزرگ است». [۱۵]
4⃣1⃣شمس الدین محمّد بن طولون. «... #باقر، شخصى عالم و بزرگ مرد بود؛ او را به جهت توسعه در علم، #باقر نامیدند». [۱۶]
5⃣1⃣احمد بن حجر هیتمى مکّى. «...وارث على بن الحسین در عبادت و علم و زهد، ابوجعفر #محمّد_باقر بود؛ او را به جهت شکافتن علم #باقر نامیدند... به همین جهت است که او گنجهاى معارف و حقایق احکام و حِکَم و لطایف را آشکار ساخت...».[۱۷]
پی نوشتها:
[۱]تذکرة الخواص ص۳۰۲، به نقل از او. [۲]البدایة و النهایة ج۹ص۳۳۸، به نقل از او. [۳]رسائل جاحظ ص۱۰۸. [۴]حلیةالاولیاء ج۳ص۱۶۶. [۵]تفسیر فخر رازى ج۳۲ص۱۲۵ ج۱۶. [۶]مطالب السؤول ج۲ص۱۰۰. [۷]شرح نهج البلاغه ج۱۵ص۲۷۷. [۸]سوره بقره آیه۶۷. [۹]تفسیرقرطبى ج۱ص۴۸۳. [۱۰]تهذیب الاسماء واللغات ج۱ص۱۰۳. [۱۱]وفیات الاعیان ج۴ص۳۰. [۱۲]العبر فى خبر من غبر ج۱ص۱۴۲. [۱۳]البدایة و النهایة ج۹ص۳۳۸. [۱۴]تقریب التهذیب ج۲ص۵۴۱. [۱۵]الفصول المهمة ص۲۰۱. [۱۶]الأئمة الاثنا عشر ص۸۱. [۱۷]الصواعق المحرقة ص۳۰۴.
#جهتکاهشحجممطلب، از آوردن متن عربی کلمات صرف نظر گردیده است.
📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد جمکران، ۱۳۸۵ش ص۷۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_باقر
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آثار تربیتی «نماز» (بخش دهم)
🔸#نماز، یکی از «فروع دین اسلام» بوده و عبادتی است که پنج بار در روز با شرایط خاص بر مسلمانان واجب شده است. این #فریضه_الهی باعث رهایی از خودمحوری و خودشیفتگی میشود، و روحیه مردمگرایی را در انسان زنده میکند. #نماز موجب تنزیه وجدان اخلاقی میشود، به این صورت که یکی از مظاهر وجدان اخلاقی احساس گناه است و نماز باعث آمرزش گناهان میگردد.
🔟معنا بخشیدن به زندگی
🔹از ویژگی های عصر جدید، احساس روزمرّگی و بیهودگی انسان است، به این معنا که وی از درون عمیقاً، احساس پوچی و بیمحتوایی میکند، و در مقابل، راههای شناخته شده و مطمئنی فرا روی خویش نمییابد و یا حداقل آنها را نمیشناسد. «فردریک مایر» یکی از اندیشمندان تربیتی معتقد است: عصر ما، دوران سرخوردگی است. خوشبینیای که از ویژگیهای بخشی از سده نوزدهم بوده، در اثر جنگها، بحرانها و بروز خودکامگیها، تضعیف شده است. [۱]
🔹وی در فراز بعدی سخنانش میافزاید: راحت ما از همیشه بیشتر است: ولی وقتی که به آینده مینگریم، احساس ناراحتی عمیقی میکنیم، برای تفریح و سرگرمی وسایل بهتر و راههای بیشتری داریم، و در عین حال بسیاری از ما احساس میکنیم که زندگی ما کاملا میان تهی است. [۲] زندگی درون تهی به عنوان یک ویژگی دنیای معاصر در آثار برخی اندیشمندان با عنوان «ترس» با منشا درونی، توصیف شده است، که از آن جمله به «سیدنی پولارد» اشاره میکنیم؛ وی مینویسد: امروزه ماهیت ترس فرق میکند، امروزه ترس از درون است و نه از بیرون. [۳]
🔹شاید یکی از عوامل مؤثر در پیدایش این حالت روحی، فاصله گرفتن تدریجی بشر از #مذهب و رویکرد عجولانه و شتابنده او به #علم، پس از دوره نوزایی (تجدید حیات علم) در اروپاست. او به تصور جایگزینی «علم» به جای «مذهب»، کوشید تا پیوندهای دینی خود را بگسلد، ولی زمانی که در این راه ناکام شد و #علم از عهده تامین خواستههای آدمی برنیامد، دیگر جایگزینی برای آن وجود نداشت. لذا از درون احساس خلا، بیهودگی و پوچی نمود.
🔹#نماز، پیوند میان آدمی و بینهایت است. رشته های چنین ارتباطی از زمین تا آسمان، برقرار میشود و علاوه بر اتصال روح به مطلق وجود، او را از محتوی و معنا، سرشار و اقناع میکند. زیرا هر نوع ارتباطی، بر روح انسان تاثیر معینی بر جای میگذارد و به همان میزان و متناسب با آن «تصویر فرد از خویشتن» نیز، تغییر مییابد. این پدیده همچنان در جریان زندگی، دستخوش تحولات مختلفی واقع میشود.
🔹چنین تصویری از درون خود داشتن، به گونهای بر رفتارهای فرد، آثاری بر جای مینهد که لحظهای از وی جدا نیست، بلکه شخص در حقیقت با آنها زندگی میکند، و هر لحظه و در صورت اراده، میتواند آن تصویر را بدون واسطه در ذهن خویش حاضر نماید. این یکی از وجوه علم حضوری است، یعنی علم آدمی به خویشتن خود بدون واسطه، است. علاوه بر آن آدمی، بیش از سایرین به نفس خویش، بینش و بصیرت دارد. #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] مابر، فردریک، تاریخ فلسفه تربیتی، ترجمه علی اصغر فیاض، ج۱، ص۵.
[۲] همان
[۳] بولارد، سیدنی، اندیشه ترقی، ترجمه حسن اسد پیروزانفر، ص۳۰۸.
منبع: ویکی فقه
#نماز
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد