eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
62 دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) وضعیت مؤمنان راستین را در «آخرالزّمان» چگونه بیان می کند؟ 🔹 (ع) در آخرین بخش از خطبه ۱۰۳ به وضع و به تعبير ديگر: زمان پر شور و شرّى كه قبل از (عج) فرا مى رسد اشاره كرده، گاه را در آن زمان شرح مى دهد، و گاه وضع و و قوانين اسلامى را، مى فرمايد: «وَ ذلِكَ زَمَانٌ لَا يَنْجُو فِيهِ إِلَّا كُلُّ مُؤْمِنٍ نُوَمَةٍ، إِنْ شَهِدَ لَمْ يُعْرَفْ، وَ إِنْ غَابَ لَمْ يُفْتَقَدْ؛ آن [زمان]، زمانى است كه هيچ كس از نجات نمى يابد، مگر كه بى نام و نشان است! اگر در حضور است، شناخته نمى شود و اگر غايب شود، كسى سراغ او را نمى گيرد!». 🔹بديهى است در زمان هايى كه ، را فرا مى گيرد و مديران و سردمداران اجتماع، افراد فاسد و آلوده هستند، و با شخصيّت، اگر چهره هاى شناخته شده اى باشند ، آنها را رها نمى كنند؛ يا بايد تسليم شان شوند و در رديف كارگزاران آنها قرار گيرند و يا در صورت مقاومت و امتناع، آنها را از ميان برمیدارند. بنابراين، صلاح كار و با شخصيّت در اين است كه و دور از شهرت زندگى كنند، تا كسى به سراغ آنها نيايد. 🔹در عين حال اين گمنامى ظاهرى، چيزى از مقام آنها نمى كاهد و خود را در جامعه خواهند داشت؛ از اين رو (ع) در ادامه سخن مى افزايد: «أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الْهُدَى، وَ أَعْلَامُ السُّرَى؛ [۱] آنها و نشانه هايى براى حركت در شب هاى تاريك رهروان راه حقّ اند». گرچه خاموشند، ولى راه و براى افراد آگاه و بيدار، است و به چراغ ها و نشانه هايى مى مانند كه در مسير مسافران نصب مى شود، تا در شب تاريك راه را گم نكنند و بى راهه نروند. 🔹سپس در توصيف اين گروه از مى افزايد: «لَيْسُوا بِالْمَسَايِيحِ، وَ لَا الْمَذَايِيعِ الْبُذُرِ؛ آنها در ميان مردم اظهار وجود نمى كنند، و احمقانه و ناآگاهانه به افشاى اسرار نمى پردازند». در پايان اين توصيف چنين مى فرمايد: «أُولَئِكَ يَفْتَحُ اللهُ لَهُمْ أَبْوَابَ رَحْمَتِهِ، وَ يَكْشِفُ عَنْهُمْ ضَرَّاءَ نِقْمَتِهِ؛ آنها كسانى هستند كه خداوند درهاى رحمتش را به روی‌شان مى گشايد، و سختى ها و مشكلات را از آنان برطرف مى سازد!». اين تعبير نشان مى دهد كه در آن و طوفانى، خداوند عنايتش را از - كه هدايتگر ديگرانند - بر نمیگیرد و آنان را از شرّ ، دوران و زمان حفظ مى كند. 🔹سپس در ادامه اين بحث، (ع) به پيشگويى صريح‌تر و توضيح بيشترى درباره آن زمان پرداخته، مى افزايد: «أَيُّهَا النَّاسُ! سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ زَمَانٌ يُكْفَأُ [۲] فِيهِ الْإِسْلَامُ، كَمَا يُكْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِيهِ؛ اى مردم! به زودى زمانى بر شما فرا مى رسد كه واژگون مى شود، همچون ظرفى كه واژگون شود و آنچه در آن است بريزد». تعبير به «يُكْفَأُ فِيهِ الْإِسْلَامُ» كنايه لطيفى است از دگرگون شدن همه و از دست رفتن حقيقت آن؛ 🔹زيرا تشبيه به ظرفى شده كه معارف و قوانين و احكام و اخلاق اسلامى در آن جاى گرفته است و همانگونه كه اگر ظرف آب را وارونه كنند، هر چه در آن است مى ريزد، هم در آن زمان مى شود و محتواى خود را از دست مى دهد و تنها نامى از آن باقى مى ماند. نشانه هاى چنين زمانى در عصر ما ظاهر شده؛ بسيارى از تنها به نام آن قناعت كرده اند؛ نه اثرى از در آنها ديده مى شود، نه ، نه بر پروردگار! نه آشنا به معارف قرآنند و نه آگاه از حقايق سنّت؛ در ميان غوطه ورند و جز و و و شهواتِ حيوانى چيزى را به رسميّت نمى شناسند. پی نوشت: [۱] «سُرى» (بر وزن شما) به معناى راه رفتن در شب است. [۲] «يُكفأ» از مادّه «كَفأ» (بر وزن نفع) به معناى واژگون كردن است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۴، ص ۴۲۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️رابطه امتحان الهی با گرفتاری‌ها 🔹یکی از ها و که برای بسیاری از گرفتاری ها و در قرآن کریم و منابع روایی بیان شده است مساله می باشد. آزمایش الهی برای بندگان و پرورده شدن آن ها در کوران حوادث و بلاها می باشد، وگرنه خداوند، عالِم به تمام امور عالَم می باشد و چیزی از او مخفی نیست. شاید انسانی پیدا نشود که ادعا کند هیچ نوع بلا و گرفتاری ندیده است؛ یکی مریض دارد و دیگری خود، مریض است. 🔹فرد دیگری از فقر و نداری می نالد، عده ای درگیر جنگ و جدال هستند و افرادی هم گرفتار سیل و زلزله و... همه ما بخشی از این را خود تجربه کرده ایم. چه و فلسفه ای در پس این بلاها و وجود دارد؟ آیا گرفتاری ها فقط در اثر گناهان است؟ خیلی از بزرگان و اولیاء الهی نیز در طول حیات خود گرفتار بلاهای فراوانی بوده اند، با آنکه از معصیت مبرا بوده اند. های متعددی برای و مصائب ذکر شده است، یکی از این حکمت ها، مساله می باشد که دراین نوشتار به آن اشاره مختصری می کنیم. 💠رابطه بلا و مصیبت با امتحان الهی 🔹 یکی از سنت های قطعی خداوند است، در چنین آمده است: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ اَلْخَوْفِ وَ اَلْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ اَلْأَمْوٰالِ وَ اَلْأَنْفُسِ وَ اَلثَّمَرٰاتِ وَ بَشِّرِ اَلصّٰابِرِينَ» [بقره، ۱۵۵] (و بی تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات [نباتی یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] می  کنیم؛ و را بشارت ده). در گرفتاری و بلاست که نشان می دهد چقدر اهل است. کسی که در برابر صبر می کند، فرق دارد با کسی که زبان به اعتراض و گلایه و نارضایتی باز می کند. 🔹انسان تا در معرض قرار نگیرد چگونه می تواند خود را نشان بدهد؟! خیلی از مردم ادعای دارند، اما تا به سختی و بلایی مبتلا می شوند ایمان‌ شان را فراموش می کنند. که همه چیز را می داند چه نیازی به دارد؟ سؤالى كه به ذهن مى‏ رسد اين است كه مگر براى اين نيست كه اشخاص يا چيزهاى مبهم و ناشناخته را بشناسيم و از ميزان و نادانى خود بكاهيم؟ 🔹اگر چنين است‏ خداوندى كه علمش به همه چيز احاطه دارد و از اسرار درون و برون همه كس و همه چيز آگاه است، غيب آسمان و زمين را با علم بى‏ پايانش می داند، چرا مى كند؟ مگر چيزى بر او مخفى است كه با امتحان آشكار شود؟! در پاسخ به این سوال می گوییم: و امتحان در مورد خداوند با آزمايش هاى انسان بسيار متفاوت است. آزمايش‏ هاى ما براى شناخت بيشتر و رفع ابهام و جهل است، اما در واقع همان و است. در در بیش از بيست مورد امتحان به خدا نسبت داده شده است.  🔹اين يک  و سنت دائمى پروردگار است كه براى شكوفا كردن و در نتيجه پرورش دادن بندگان، آنان را مى‏ آزمايد. يعنى همانگونه كه فولاد را براى استحكام بيشتر در كوره مى‏ گدازند تا به اصطلاح آب‌ديده شود، را نيز در كوره سخت پرورش مى ‏دهد تا گردد. چنانچه در آیه دیگری می فرماید: «وَ لِيَبْتَلِيَ اللهُ ما فِی صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما فِی قُلُوبِكُمْ وَ اللهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُور» [آل عمران، ۱۵۴] (او آنچه را شما در سينه داريد تا دل‌هاى شما كاملا خالص گردد و او به همه اسرار درون شما آگاه است). باید بدانیم از این گریزی نیست و خود را برای مواجهه صحیح با آنها آماده کنیم. 🔹خدای متعال در آیه دیگری می فرماید: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا اَلْجَنَّةَ وَ لَمّٰا يَأْتِكُمْ مَثَلُ اَلَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ اَلْبَأْسٰاءُ وَ اَلضَّرّٰاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتّٰى يَقُولَ اَلرَّسُولُ وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتىٰ نَصْرُ اللهِ أَلاٰ إِنَّ نَصْرَ اللهِ قَرِيبٌ» [بقره، ۲۱۴] (آیا پنداشته اید در حالی که هنوز حادثه هایی مانند ، شما را نیامده، وارد می شوید؟! به آنان و آسیب هایی رسید و چنان و مضطرب شدند تا جایی که پیامبر و کسانی که با او ایمان آورده بودند [در مقام دعا و درخواست یاری] می گفتند: یاری خدا چه زمانی است؟ [به آنان گفتیم:] آگاه باشید! یقیناً نزدیک است). 🔹این آیه و آیات مشابه آن، نشان می دهند که در هم مردم و مخصوصاً مومنین چقدر با انواع بلا مورد قرار گرفته اند و ما نیز از این سنت الهی مستثناء نیستیم. نویسنده: عظیمی رادفر مجتبی منبع؛ وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«صله رحم» در اسلام از چه اهمیتی برخوردار است؟ 🔹گرچه در و ، مسأله و برقرار ساختن رابطه صحیح با به عنوان یک الهى و انسانى مطرح شده که باید با انگیزه هاى الهى به سراغ آن رفت، ولى بى شک انجام این وظیفه الهى و انسانى از نظر ظاهر نیز در بر دارد، که در فرازهایی از خطبه بیست و سوم با تعبیرات بسیار پرمعنا و زیبایى، به آن اشاره شده است. مهم این است که انسان، بتواند این را محکم کند و با کارهاى اشتباه موجب قطع آن نشود. انسان باید هنگام و آرامش به آنها نیکى کند، تا در هنگام بروز و ظهور بحران ها و طوفان ها، به حمایت او برخیزند. حقیقت این است که غلبه بر بسیارى از مشکلات زندگى کار یک فرد نیست و یا گروه هایى را مى طلبد. 🔹حال چه کسى بهتر از و بستگان و هستند که هم یکدیگر را به خوبى مى شناسند و هم پیوندِ خون و ، آنها را به هم مربوط ساخته است؟! امّا افسوس که بسیارى از افراد همین که به نوایى رسیدند، همه این مسائل را فراموش کرده و از آنان فاصله مى گیرند و این روز بیچارگى را از دست داده و خود را در برابر ، در هم مى شکنند. تعبیرات لطیفى که در روایات آمده است دقیقاً ناظر به همین معانى است. در حدیثى از (علیه السلام) مى خوانیم: «صِلَةُ الرَّحِمِ وَ حُسْنُ الْجِوارِ، یُعَمِّرانِ الدّیارَ وَ یَزیدانِ فِی الاَْعْمارِ» [۱] ( و پیوند با و نیکى با همسایگان، خانه و شهرها را آباد و عمرها را زیاد مى کند). 🔹در حدیث دیگرى از (علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «صِلَةُ الاَْرحامِ وَ حُسنُ الْجِوارِ، زیادَةً فِی الاَْموالِ»؛ [۲] ( و نیکى با همسایگان، سرمایه ها را فزونى مى بخشد). در روایت دیگرى از همان امام همام (علیه السلام) چنین آمده است: «صِلَةُ الأَرْحامِ تُزَکَّی الاَْعمالُ و تُنْجِى الأَموالُ و تُرْفَعُ الْبَلْوى وَ تُیَسَّرُ الْحِسابُ وَ تُنْسى فِی الاْجَلِ» [۳] (، انسان را پربار مى کند و او را نمو مى دهد و را برطرف ساخته و را آسان مى کند و را به تأخیر مى اندازد). در مقابل و بریدن پیوندهاى خویشاوندى «آثار دردناکى» در زندگى انسان در و «مجازات سختى» در براى او دارد. این سخن را با حدیث دیگرى از (صلى الله علیه و آله) پایان مى دهیم. 🔹در این حدیث آمده است: «أَخْبَرَنی جبْرئیلُ إنَّ ریحَ الْجَنَّةَ تُوجَدُ مِنْ مَسیرةِ أَلْفِ عام ما یَجِدُها عاقٌّ وَ لاقاطِعُ رَحِم وَلاشَیْخُ زان» [۴] (جبرئیل، به من خبر داد که از هزار سال راه به مشام مى رسد، ولى سه گروه آن را احساس نمى کنند: کسى که عاق [پدر و مادر] باشد و کسى که خویش را با قطع کند و پیرمردى که زنا کند). تعبیر فوق بسیار پرمعنا است و مفهومش این است که این سه گروه نه تنها وارد نمى شوند، بلکه هرگز نزدیک آن نیز نخواهند شد. ممکن است سؤال شود که منظور از چیست؟ منظور این است که برقرار باشد و در به یارى هم بشتابند و از حال هم نشوند و در شرایط مختلف به مقتضاى آن شرایط عمل کنند. حتّى گاه مى شود با یک سلام و یک تلفن بخشى از تکلیف صله رحم انجام مى گیرد. در حدیثى از امیرمؤمنان (علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «صِلُوا أرحامَکُمْ وَ لَو بِالتَّسلیمِ» [۵] ( را به جا بیاورید، هر چند با یک سلام کردن باشد). پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۲۰؛ [۲] همان، ص ۹۷؛ [۳] همان، ص ۱۱۱؛ [۴] معانى الاخبار، بنا به نقل از بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۹۵، ح ۲۶؛ [۵] اصول کافى (بنابر نقل بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۲۶) 📕پيام امام امير المومنين عليه السلام‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران، ۱۳۸۵ش، ج ۲، ص ۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چه ویژگی هایی را برای «دوست واقعی» برمی شمارد؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۳۴ با اشاره به بعضى از شرايط مهم دوستى، مى فرمايد: «لَا يَكُونُ الصَّدِيقُ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِي ثَلَاثٍ: فِي نَكْبَتِهِ، وَ غَيْبَتِهِ، وَ وَفَاتِهِ» ( انسان، دوست نخواهد بود مگر اين كه خود را در سه حالت فراموش نكند: به هنگامى كه دنيا به او پشت مى كند و در زمانى كه غايب است و پس از مرگش). شك نيست كه در زندگى خود نيازمند به است كه در به او كمك كنند و در زمان راحتى مونس انسان باشند؛ زيرا با داشتن از يك سو و ، به تنهايى قادر به رسيدن به همه آنها نيست، 🔹از سوى ديگر ايجاب مى كند كه براى خود انتخاب كند؛ ولى اين ياران اند؛ گروهى مانند كه دائماً انتظار دارند در مقابل خدمتى، به آنان شود و طبيعى است كه هر وقت از دوست خود بهره اى نداشته باشند او را براى هميشه رها مى كنند. گروه ديگرى هستند كه گرچه در برابر هر خدمت انتظار خدمتى دارند، ولى را فراموش نمى كنند و به پاس آنها دوست خود را در مشكلات يارى مى دهند، اما هنگامى كه تصور مى كنند پاداش خدمت هاى پيشين او را داده اند رهايش مى سازند. 🔹گروه سومى نيز هستند كه دوستى آنها بر اساس است و صفا و ، نه نتيجه خدمت و كارى شبيه تجارت. آنها به هنگام قدرت به دوستان خود خدمت مى كنند و انتظار پاسخى از آنها ندارند و به همين دليل به هنگام بروز مشكلات براى دوستان خود هرگز آنها را رها نمى سازند و همچنان به و دوستى وفادارند. (عليه السلام) در اين كلام پربارش اشاره به اين گروه مى كند كه و واقعى اند؛ آنها در سه زمان خود را فراموش نمى كنند؛ به هنگام : آنها در چنين زمانى در كنار خود مى ايستند، به او مى كنند، تسلى خاطر مى دهند، و وفادارند. 🔹«نكبت» در اصل به معناى انحراف از مسير است، همان گونه كه در قرآن مجيد آمده «وَ إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ» [۱] (امّا كسانى كه به آخرت ايمان ندارند از اين راه منحرف مى شوند). از اين رو هنگامى كه دنيا به كسى پشت كند از آن تعبير به مى كنند، و از آنجا كه بروز ، مصائب و مصداق نكبت است بسيارى از ارباب لغت، را به معناى بلا و تفسير كرده اند. شاعر نيز مى گويد: «دوست آن باشد كه گيرد دست دوست - در پريشان حالى و درماندگى»؛ 🔹اضافه بر اين، بعضى هستند كه در حضور دوست، به سبب شرم و حيا رسم دوستى را به جا مى آورند، ولى به هنگامى كه آنها غائب باشند خود را از آن خلاص مى كنند و به اصطلاح «حفظ الغيب» ندارند، و از آن فراتر هنگامى كه از برود و دست او از همه چيز كوتاه گردد و اميد خدمتى از او نداشته باشند او را مى كنند، نه به سراغ همسر و فرزند او مى روند كه اگر مشكلى دارند حل كنند، نه در جمع دوستانِ زنده، از او مى كنند و نه براى او انجام مى دهند. 🔹 (عليه السلام) مى فرمايد: كسى است كه در اين سه حالت دوستش را فراموش نكند. البته فراوان اند و كه در كلام حكيمانه فوق بگنجند اندك اند. در حديثى در «غرر الحكم» از (عليه السلام) آمده است كه مى فرمايد: «اَلصَّدِيقُ اَلصَّدُوقُ مَنْ نَصَحَكَ فِی عَيْبِكَ وَ حَفِظَكَ فِی غَيْبِكَ وَ آثَرَكَ عَلَى نَفْسِهِ» [۱] ( كسى است كه تو را براى تو بگويد و دهد و در غيبتت مراتب دوستى را حفظ كند و تو را [در حل مشكلات] بر خود مقدم شمرد). پی نوشت؛ [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی‏، چ۲، ص۱۰۴، قصار ۱۹۲۶ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۱۳، ص۱۱۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهمیت‌ «خوش‌ اخلاقی» در کلام معصومین علیهم السّلام 🔹، عبارت است از «خوشرویی»، «خوشرفتاری»، «حُسن معاشرت» و «برخورد پسندیده با دیگران». دین‌ مقدس‌ ، همواره پیروان خود را به و ملایمت در رفتار با دیگران دعوت میکند و آنان را از درشتی و باز می دارد. در این نوشتار مروری می کنیم بر اهمیت از منظر روایات. کسى که باشد، با مردم کند، با لب خندان سخن بگوید، در مقابل حوادث و مشکلات باشد، همه است، 🔹دوستانش زیادند، همه دوست دارند با او معاشرت و رفت و آمد کنند، و است، به ضعف اعصاب و بیماری هاى روانى مبتلا نمی شود، بر و دشواری هاى زندگى می‌گردد، از لذت مى برد و بر معاشرانش خوش می گذرد. (عليه السلام) می فرماید: «در هیچ زندگانى گواراتر از  نیست». (صلی الله علیه و آله) فرمود: « نفس خودش را در رنج و عذاب دائم قرار می‌دهد ». [۱] 🔹 گرامى بدانند اگر می خواهند اوقات خود و فرزندشان به خوشی بگذرد، بایستی را اصلاح کنند، همیشه شاد و باشند، اوقات تلخى و نکنند، خوش زبان و شیرین بیان باشند. با می توان محیط خانه را بهشتی نمود، حیف است که با به جهنمی سوزان تبدیل شود، و همه اعضای خانواده، بخصوص که حساس‌تر هستند، در آن فضا معذب باشند و آسیب ببینند. 🔹لب خندان و زبان شیرین ، دل را غرق سرور و شادمانى می گرداند و غم و اندوه را از دلشان برطرف می سازد. (عليه السلام) می‌فرماید: خداوند به انسان ثواب جهاد می دهد، و صبح و شب برایش ثواب نازل می‌شود. [۲] (صلی الله علیه و آله) نیز می‌ فرماید: «کامل ترین‌ مردم از لحاظ ایمان، آنها مى باشد. بهترین شما کسى است که نسبت به خانواده اش احسان کند». 🔹حضرت در روایت دیگری می فرماید: «هیچ عملى بهتر از نیست». همچنین فرمود: «عیشى بهتر از نیست». نیز می‌فرماید: « نصف دین است». (علیه السلام) می‌ فرماید: «نیکوکارى و خانه ها را آباد و را زیاد می کند». حضرت همچنین می فرماید: «شخص خودش را در عذاب مى‌دارد». [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] آئین همسردارى (ابراهیم امینی)، ص ۳۵-۳۶ [۲] همان، ص ۴۰ [۳] همان، ص ۲۷۴ منبع: وبسایت‌ راسخون به نقل از حوزه نت @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه اسلام در مورد «سؤال کردن» چیست؟ 🔹هر انسانى در برابر انبوهى از و درباره خود و ديگران قرار دارد، كه گاه مربوط به مسائل است و گاه و كليد حلّ آنها غالباً از و انديشمندان است. به همين دليل، در عالَم تكوين و تشريع، درهاى را به روى انسان گشوده است. از نظر تشريع در دستورات اسلامى نه تنها اجازه به هر كس و درباره هر چيز داده شده است، بلكه به سؤال كردن امر كرده است‌. در دو آيه مى فرمايد: «فَاسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَاتَعْلَمُونَ» [۱] (از كنيد اگر نمى دانيد). 🔹اميرمؤمنان (عليه السلام) در بعضى از كلمات پرمعنايش در ميفرمايد:  «وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ يَعْلَمِ الشَّيْ‏ءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ» (هيچ گاه كسى در فراگيرى و از مجهولات، شرم و حيا به خود راه ندهد). آرى، كردن عيب نيست. عيب آن است كه انسان پرسش نكند و در و نادانى باقی بماند. جالب اين است كه در خطبه ۱۶۲ كردن را براى هر كس ذكر فرموده و اين معنا در مورد و بسيار مهم‌تر است، چرا كه آنها داراى مجهولات فراوان از نظر تكوين و هستند. 🔹خداوند نیز، و جستجوگرى را در ذات انسان قرار داده است. ، همواره مايل است از چيزهايى كه نمى داند، بپرسد و بداند. اين حسّ در جوانان و نوجوانان شديدتر است؛ به سبب همان نيازى كه دارند، گاه آن قدر پدر و مادر را سؤال پيچ مى كنند كه داد و فريادشان بلند مى شود؛ در حالى كه وظيفه آنها اين است كه با محبّت و مدارا به اين نياز روحى شان پاسخ مثبت دهند. آنچه را مى دانند، در اختيارشان بگذارند و آنچه را نمى دانند به كسانى كه مى دانند ارجاع دهند. 🔹بعضى فكر مى كنند اگر از مسائل سؤال كنند نشانه كفر و بى اعتقادى است، در حالى كه اين پرسش ها براى بيشتر و استحكام بخشيدن به است. و آگاهان، به ويژه وظيفه دارند كه در هر حال و در هر شرايط، براى پاسخ به اعلام آمادگى كنند و با محبّت و احترام از استقبال كنند و فراموش نكنند كه بر اساس روايتى كه از اميرالمؤمنين (عليه السلام) نقل شده، چنين وظيفه اى بر دوش دارند:  «خداوند از ، پيمانِ فراگيرى علم نگرفته، مگر آنكه پيش از آن از ، پيمان آموزش گرفته است». [۳] 🔹اين بحث را با ذكر چند حديث پر معنا پايان مى دهيم؛ (عليه السلام) يكى از يارانش به نام «حمران بن أعين» را تشويق به سؤال كرد و فرمود: «مردم به اين علت، و گمراه مى شوند كه نمى كنند». [۴] (عليه السلام) مى فرمايد: «دلها قفل شده است و كليد آن، است». [۵] از (صلّی الله علیه و آله) روايت شده كه: «، خزانه هايى است و كليدهاى آن است. خدا شما را رحمت كند، همواره سؤال كنيد؛ چرا كه چهار گروه براى آن پاداش داده مى شوند: سؤال كننده، پاسخ گوينده، كسانى كه در آنجا مستمعند و آنها كه بدان ها علاقه مندند». [۶] 🔹در تاريخ آمده كه: «در روز جنگ جمل، مرد عربى به (عليه السلام) عرض كرد: اى اميرمؤمنان! تو مى گويى خداوند يگانه است؟ [منظور از اين يگانگى چيست؟] مردم از هر سو به او حمله كردند. گفتند: اى مرد عرب، نمى بينى تمام فكر اميرمؤمنان متوجّه جنگ است؟ [هر سخن جايى و هر نكته مقامى دارد!] (عليه السلام) فرمود: او را رها كنيد. چيزى كه اين مرد عرب مى خواهد، همان چيزى است كه ما از اين قوم مى خواهيم [ما هم از اين گروه، توحيد و يگانگى مى طلبيم و جنگ براى فراگيرى اين تعليمات مقدّس است]». [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] نحل، آيه ۴۳؛ انبياء، آيه ۷. [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ ۱، ص ۴۸۲، حکمت ۸۲. [۳] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۱، ص ۴۱. [۴] الكافی، همان، ص ۴۰. [۵] غرر الحكم و درر الكلم‏، دارالكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۷۶، حکمت ۱۴۶۵. [۶] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، صفوة الس مؤسسة الرسالة، چ ۵، ج ۱۰، ص ۲۳۰، ح ۲۸۶۶۲. [۷] شرح آن را در كتاب التوحيد، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، چ ۱، ص ۸۳، باب ۳ (معنى الواحد و التوحيد و الموحد) مطالعه فرماييد. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۲۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در حکمت ۱۳۵ نهج البلاغه چه آثاری را برای «استغفار‌» بیان می نماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۱۳۵ «نهج البلاغه» مى فرمايد: «وَ مَنْ أُعْطِيَ الاِسْتِغْفَارَ لَمْ يُحْرَمِ الْمَغْفِرَةَ». (كسى كه توفيق يابد از محروم نمى شود). به معناى ندامت از گذشته و بازگشت به سوى خداست و يكى از شرايط آن است؛ البته گاه «استغفار» و «توبه» به يك معنا نيز استعمال مى شوند؛ 🔹به هر حال «خداوندِ غفور و ودود»، وعده داده كه را مورد محبت قرار دهد و آنها را مشمول آمرزش و مغفرت خويش سازد. بر این اساس خداوند در «آیه ۱۱۰ سوره نساء» مى فرمايد: 🔹«وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللهَ يَجِدِ اللّهَ غَفُوراً رَحِيماً». (هر كس كار بدى انجام دهد يا به خود ستم كند، سپس از خداوند نمايد، را و خواهد يافت».‌ همچنین (صلی الله علیه و آله) در حديثى می فرماید: «خَيْرُ الْعِبادَةِ اَلاِسْتِغْفَارُ» [۱] (بهترين عبادت، است). 🔹آن حضرت در حديث ديگرى می فرماید: «أَكْثِرُوا مِنَ الاِسْتِغْفارِ فَإنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يُعَلِّمْكُمُ الاِسْتِغْفارَ إلَّا وَ هُوَ يُريدُ أنْ يَغْفِرَ لَكُمْ». (زياد كنيد، زيرا خداوند متعال استغفار را به شما نياموخته، مگر به اين جهت كه مى خواهد شما را بيامرزد). [۲] تأثير در برطرف شدن ، هِمَم (جمع همّ) و و فزونى ، بر اساس روايات قابل انكار نيست. پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، دارالكتب الإسلامية، ج ۲، ص ۵۱۷ [۲] ميزان الحكمه، محمدی ری شهری، مترجم: شیخی، حمید رضا، ج ۸، ص ۴۶۳، ح ۱۵۲۰۹ 📕 پيام امام امير المؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۱۳، ص ۱۱۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) چگونه ارزش فرصت «عمر» را به مردم یادآور می شود؟ 🔹 (عليه السلام) در آخرين بخش از خطبه ۸۳ «نهج البلاغه»، همه بندگان خدا را مخاطب ساخته و با جمله هاى كوتاه، زيبا و پرمعنا، براى از دست ندادن ، پيش از پايان گرفتن ، هشدار مى دهد و مى فرمايد:  «اَلآنَ عِبَادَ اللهِ وَ الْخِنَاقُ مُهْمَلٌ وَ الرُّوحُ مُرْسَلٌ فِي فَيْنَةِ الاِرْشَادِ وَ رَاحَةِ الاَجْسَادِ وَ بَاحَةِ الاِحْتِشَادِ وَ مَهَلِ الْبَقِيَّةِ وَ أُنُفِ الْمَشِيَّةِ وَ إِنْظَارِ التَّوْبَةِ وَ انْفِسَاحِ الْحَوْبَةِ قَبْلَ الضَّنْكِ وَ الْمَضِيقِ وَ الرَّوْعِ وَ الزُّهُوقِ وَ قَبْلَ قُدُومِ الْغَائِبِ الْمُنْتَظَرِ وَ إِخْذَةِ الْعَزِيزِ الْمُقْتَدِرِ» 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (اى بندگان خدا! هم اكنون كه ريسمان بر گلوى شما نيفتاده و [براى بدست آوردن كمالات] آزاد است و راحت و مى توانيد با كمك يكديگر را حل كنيد و هنوز داريد و فرصت براى تصميم گرفتن باقى است و راه و بازگشت از گناه باز است [از اين فرصت های گرانبها استفاده كنيد] پيش از آنكه در سختى، تنگنا، ترس و نابودى قرار گيريد و پيش از فرا رسيدن كه در انتظار است و قبل از آنكه دست قدرت خداوند قوى مقتدر، شما را بگيرد [آرى پيش از همه اينها فرصت را مغتنم بدانيد و زاد و توشه سفر آخرت را از اين جهان برگيريد كه اگر اين فرصت ها از دست برود، نه راه بازگشتى وجود دارد و نه پشيمانى سودى دارد!]». 🔹آنچه (عليه السلام) در جمله هاى بالا فرمود، ابعاد مختلف است كه در دست دارد: «باقى بودن »، «آرامش روح»، «راحتى جسم»، «امكان كسب كمالات»، «امكان اجتماع و مشورت»، «بقاء فرصت براى تصميم گيرى»، «توانايى بر و بازگشت از ». 🔹هر يك از اينها بخشى از فرصت هاى عظيم و گرانبهاى آدمى را تشكيل مى دهد كه با وجود آن، همه كار مى توان كرد و هر و قابل اكتساب است؛ در حالى كه ممكن است يك روز ديگر همه اينها از دست برود و تمام سرمايه هاى سعادت انسان، نابود گردد و چه كسانى كه به اين واقعيتها توجّه ندارند و همچون گوسفندان، در اين چراگاهِ زندگى به لذّات زودگذر سرگرمند و از گرگِ اَجَل كه يكايك از اين گله مى برد، بى خبرند و آسوده مى چرند. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۳، ص ۴۵۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در «خطبه ۱۹۴ نهج البلاغه»، چه مشكلاتی را از دوران رسالت «پیامبر اكرم» (صلی الله علیه و آله) یاد نموده است؟ (بخش اول) 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۹۴ مى فرمايد: «وَ نَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، خَاضَ إِلَى رِضْوَانِ اللهِ كُلَّ غَمْرَةٍ، وَ تَجَرَّعَ فِيهِ كُلَّ غُصَّةٍ». (و گواهى مى دهيم كه بنده و فرستاده اوست، همان كسى كه در راه رضاى خدا در درياى مشكلات غوطه ور شد، و جام هر مصيبتى را جرعه جرعه نوشيد). اين دو وصفى كه امام (عليه السلام) درباره (صلی الله علیه و آله) بيان فرموده، جامع همه اوصاف خير است؛ ايستادن در برابر و تحمّل در برابر ؛ تا آن مقاومت و تحمّل نباشد، هيچ كار مهمى به سامان نمى رسد. 🔹جمله «تَجَرَّعَ فِيهِ كُلَّ غُصَّةٍ»، نشان مى دهد كه حوادث گلوگير در برابر (صلی الله علیه و آله) يكى دو تا نبود، بلكه او جرعه جرعه از جام مصائب مى نوشيد و تحمّل مى كرد؛ جمعى از بهترين يارانش را از او گرفتند صبر كرد، انواع مشكلات و موانع را بر سر راه او ايجاد كردند، ولى از همه آنها عبور نمود و اين در واقع درسى است براى همه كسانى كه مى خواهند با طاغوت ها مبارزه كنند و به اصلاح جامعه خويش بپردازند. 🔹سپس (عليه السلام) بخشى از مشكلات عظيم (صلی الله علیه و آله) در دوران رسالتش را در چند جمله كوتاه و پرمعنا بيان کرده و میفرمايد: «وَ قَدْ تَلَوَّنَ لَهُ الْأَدْنَوْنَ، وَ تَأَلَّبَ عَلَيْهِ الْأَقْصَوْنَ، وَ خَلَعَتْ إِلَيْهِ الْعَرَبُ أَعِنَّتَهَا، وَ ضَرَبَتْ إِلى مُحَارَبَتِهِ بُطُونَ رَوَاحِلِهَا، حَتَّى أَنْزَلَتْ بِسَاحَتِهِ عَدَاوَتَها، مِنْ أَبْعَدِ الدَّارِ، وَ أَسْحَقِ الْمَزَارِ». (تا آنجا كه نزديكان او رنگ دگرگون كردند، و دوران بر ضد او گرد آمدند. عرب‌ها تا بر او تازند مهارها از سرها برگرفتند و براى تاختن بر او بر شكم مركبها تازيانه زدند تا از دورترين اقامتگاه هاى خود كينه توزى خود را در محل و مأواى او فرود آوردند). 🔹جمله «تَلَوَّنَ لَهُ الْأَدْنَوْنَ» اشاره به اين است كه جمعى از بستگان نزديك (صلی الله علیه و آله) مانند عباس كه تمايل به حمايت از او داشتند، در كار خود ثابت قدم نبودند. جمله «تَأَلَّبَ عَلَيْهِ الْأَقْصَوْنَ» اشاره به شاخه هاى دورتر قبيله قريش است كه دست به دست هم دادند و قبايل ديگر را نيز تحريك كردند تا در برابر (صلی الله علیه و آله) بايستند، و در چنين شرايطى كه نه جرأت حمايت شجاعانه اى داشته باشند و نه (دشمنان)، در عداوت و دشمنى كوتاهى كنند، پيدا مى شود كه ايستادگى در برابر آن بسيار سخت است. 🔹جمله «خَلَعَتْ إِلَيْهِ الْعَرَبُ أَعِنَّتَهَا، وَ ضَرَبَتْ إِلى مُحَارَبَتِهِ بُطُونَ رَوَاحِلِهَا» اشاره به سرعت و شتاب شديد در عداوت و با آن حضرت است؛ زيرا هنگامى كه بخواهند مَركب به سرعت پيش برود، افسار آن را سست مى كنند و با شلّاق بر پهلوها و شكم آن مى زنند. ... 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۷، ص ۶۰۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از منظر امام علی (علیه السلام) حمایت از مظلوم چه جایگاهی دارد؟ (بخش اول) 🔹این مسأله که باید مدافع و یار و یاور آنها باشد و در برابر هجوم از آنان حمایت و دفاع کند، در عبارات متعددى از منعکس است که یک نمونه روشن آن «خطبه شقشقیه» است که در پایان آن، (علیه السلام) با صراحت مى فرماید: «لَو لا حُضورُ الحاضِرِ، و قِيامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ النّاصِرِ، و ما أخَذَ اللهُ عَلى العُلَماءِ ألاّ يُقارُّوا عَلى كَظَّةِ ظالِمٍ و لا سَغَبِ مَظلومٍ، لأَلقَيتُ حَبلَها عَلى غارِبِها» (اگر نبود گرد آمدن آن جمعيت انبوه و اين كه با وجود يار و ياور، حجّت تمام است و اگر نبود كه خداوند از دانشمندان پيمان گرفته است كه در برابر سيرىِ و گرسنگىِ آرام ننشينند و بدان رضايت ندهند، هر آينه مهار شتر را بر پشت آن مى انداختم). 🔹در آخرین وصایا در بستر شهادت نیز به فرزندانش تأکید مى کند که همواره دشمن ظالمان و یاور مظلومان باشند، «کُونا لِلظّالِمِ خَصماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوناً». [۱] (عليه السلام) در نامه ۵۳ خود به مالک اشتر صریحاً توصیه مى کند که بخشى از وقت خود را در اختیار بگذار و، درهاى دارالاماره را بگشاى و پاسبانان را کنار بزن، تا آزادانه با تو تماس بگیرند و نیازها و خود را بى واسطه با تو در میان بگذارند. 🔹سپس مى افزاید: این به خاطر آن است که از (صلى الله علیه و آله) بارها این سخن را شنیدم که مى فرمود: «لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لا یُؤخَذُ لِلضَّعیفِ فیهِا حَقُّهُ مِنَ الْقَوىِّ غَیْرَ مُتَتَعْتِع» [۲] (امّتى که حقّ را از با صراحت نگیرد، هرگز پاک نمى شود و روى را نمى بیند). سراسر زندگى (علیه السلام) و حوادث جالبى که در حیات آن حضرت واقع شد، نشان مى دهد که در نیز همیشه به این اصل اساسى وفادار بود و لحظه اى در انجام دادن آن کوتاهى نفرمود. 🔹در خطبه دیگرى از همین معنا با تعبیر داغ و پرجوش دیگرى آمده است مى فرماید: «وَ أیَمُ اللهِ! لاَُنْصِفَنَّ الْمَظْلُومَ مِنْ ظالِمِه وَ لاََقُودَنَّ الظّالِمَ بِخِزامَتِه حَتّى أُورِدَهُ مَنْهَلَ الْحَقِّ وَ إِنْ کانَ کارِهاً» [۳] (به خدا سوگند! داد را از مى گیرم و افسار را مى کشم تا وى را به آبشخور حق وارد سازم، هر چند کراهت داشته باشد). اساساً این یک است که در بر آن تأکید شده است و با صراحت، به دستور مى دهد که براى نجات به پا خیزند و حتى اگر لازم باشد، دست به اسلحه ببرند و با پیکار کنند. 🔹و مى فرماید: «وَ ما لَکُمْ لا تُقِاتِلُونَ فى سَبیلِ اللهِ وَالْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِالْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَریَةِ الظّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلیّاً وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً» [۴] (چرا در راه خدا و [در راه] مردان و زنان و کودکانى که [به دست ستمگران] شده اند نمى کنید؟! همان افراد [ستمدیده اى] که مى گویند: پروردگارا! ما را از این شهر [مکّه] ـ که اهلش ـ بیرون ببر! و از طرف خود براى ما سرپرستى قرار ده و از جانب خود یار و یاورى براى ما تعیین فرما). ... پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغه، نامه ۴۷ [۲] نهج البلاغه، نامه ۵۳، فرمان به مالک اشتر. [۳] نهج البلاغه، خطبه ۱۳۶ [۴] سوره نساء، آیه ۷۵ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۹۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا روايات اسلامی جنبه تربيتی «مصائب و بلايا» را تأييد می كند؟ 🔸در روايات اسلامى تعبيرات روشنى كه حاكى از رابطه ميان بعضى از و زندگى با «امور تربيتى» مى باشد، ديده مى شود كه آنچه را از طريق عقل و آيات قرآن درک می کنیم تأييد مى كند؛ مانند: 1⃣در يكى از خطبه هاى اميرمؤمنان (عليه السلام) در نهج البلاغه مى خوانيم: «اِنَّ اللهَ يَبْتَلى عِبادَهُ عِنْدَ الأَعْمالِ السيِّئَةِ بِنَقْصِ الثَّمراتِ وَ حَبْسِ الْبَرَكاتِ وَ اِغْلاقِ خَزائِنِ الْخَيْراتِ، لِيَتُوْبَ تائِبٌ وَ يُقْلِعَ مُقْلِعٌ وَ يَتَذَكَّرَ مُتَذَكِّرٌ وَ يَزْدَجِرَ مُزْدَجِرٌ!». [۱] (خداوند بندگان خويش را به هنگامى كه انجام مى دهند، با كمبود ميوه ها و جلوگيرى از و بستن درهاى گنج هاى خيرات به روى آنان، مبتلا مى سازد، تا توبه كاران كنند و آنها كه بايد دست از بكشند خوددارى نمايند و پند پذيران پند گيرند و آنها كه آماده اند از گناه باز ايستند). 2⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «اِنَّ الْبَلاءَ لِلظّالِمِ اَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ اِمْتِحانٌ وَ لِلأَنْبِياءِ دَرَجَةٌ وَ لِلأَوْلياءِ كَرامَةٌ!». [۲] ( براى ظالم «ادب»، و براى مؤمن «آزمايش» و براى انبياء «درجه» و براى اولياء «كرامت» است). 3⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «اَلْمُؤْمِنُ لايَمْضى عَلَيْهِ اَرْبَعُونَ لَيْلَةً اِلاّ عَرَضَ لَهُ اَمْرٌ يُحْزِنُه يَذَّكَّرُ بِهِ». [۳] (مؤمن چهل شب بر او نمى گذرد، مگر اين كه حادثه غم انگيزى براى او رخ مى دهد كه مايه و او گردد). 4⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) آمده است: «اِذا اَرادَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْد خَيْراً فَاَذْنَبَ ذَنْباً تَبِعَهُ بِنِقْمَة، فَنُذكِّرُهُ الاِْسْتِغْفارَ وَ اِذا اَرادَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْد شَرّاً فَاَذْنَبَ ذَنْباً تَبِعَهُ بِنِعْمَة، لِيُنْسِيَهُ الاْسْتِغْفارَ وَ يَتَمادى بِه وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ: سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ بِالنِّعَمِ عِنْدَ الْمَعاصى!». [۴] (هنگامى كه خداوند خير و سعادتى براى بنده اى بخواهد، اگر كند او را به ناراحتى مبتلا مى سازد و و را به ياد او مى آورد، و هنگامى كه براى بنده اى [بر اثر طغيانگرى زياد] شرّى بخواهد، اگر گناهى كند نعمتى به او مى دهد! تا استغفار را فراموش كند و به راه خود ادامه دهد! و اين همان چيزى است كه خداوند فرموده: ما آنها را از آنجا كه نمى دانند تدريجاً به سوى مى بريم به اين گونه كه به هنگام ، نعمت به آنها مى دهيم). 5⃣اين بحث را با حديث ديگرى از (عليه السلام) پايان مى دهيم. امير مومنان (عليه السلام) فرمود: «اِذا رَأَيْتَ اللهَ سُبْحانَهُ يُتابِعُ عَلَيْكَ اَلبَلاءَ فَقَدْ اَيْقَظَكَ، اِذا رَأَيْتَ اللهَ سُبْحانَهُ يُتابِعُ عَلَيْكَ النَّعَمَ مَعَ الْمَعاصى فَهُوَ اِسْتِدراجٌ لَكَ». [۵] (هنگامى كه مشاهده كنى [بعد از ارتكاب گناه] خداوند پشت سر هم بر تو مى فرستد تو را كرده، و هنگامى كه خداوند متعال با انجام نعمت هايش را بر تو مى فرستد اين، نوعى است). پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ۱، ص۱۹۹، خطبه۱۴۳. [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۷۸، ص۱۹۸. [۳] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ۴، ج ‏۲، ص ۲۵۴. [۴] الكافی، همان، ص ۴۵۲. [۵] عيون الحكم و المواعظ، محقق / مصحح: حسنى بيرجندى، حسين‏، دار الحديث‏، قم‏، ‏چ۱، ص۱۳۵ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۴، ص ۵۴۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️رابطه امتحان الهی با گرفتاری‌ها 🔹یکی از حکمت ها و دلایلی که برای بسیاری از و در قرآن کریم و منابع روایی بیان شده است مساله بندگان می باشد. «آزمایش الهی» برای بندگان و پرورده شدن آن ها در کوران حوادث و بلاها می باشد، وگرنه خداوند، عالِم به تمام امور عالَم می باشد و چیزی از او مخفی نیست. شاید انسانی پیدا نشود که ادعا کند هیچ نوع بلا و گرفتاری ندیده است؛ یکی مریض دارد و دیگری خود، بیمار است. 🔹فرد دیگری از فقر و نداری می نالد، عده ای درگیر جنگ و جدال هستند و افرادی هم گرفتار سیل و زلزله و... همه ما بخشی از این بلاها را خود تجربه کرده ایم. چه حکمت و فلسفه ای در پس این و وجود دارد؟ آیا گرفتاری ها فقط در اثر گناهان است؟ خیلی از بزرگان و اولیاء الهی نیز در طول حیات خود گرفتار بلاهای فراوانی بوده اند، با آنکه از معصیت مبرا بوده اند. حکمت های متعددی برای بلاها و مصائب ذکر شده است، یکی از این حکمت ها، مساله می باشد که در این نوشتار به آن اشاره مختصری می کنیم. 💠رابطه بلا و مصیبت با امتحان الهی 🔹 یکی از سنت های قطعی خداوند است، در چنین آمده است: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ اَلْخَوْفِ وَ اَلْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ اَلْأَمْوٰالِ وَ اَلْأَنْفُسِ وَ اَلثَّمَرٰاتِ وَ بَشِّرِ اَلصّٰابِرِينَ». [۱] (و بی تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات [نباتی یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] می  کنیم؛ و صبر کنندگان را بشارت ده). انسان در گرفتاری و بلاست که نشان می دهد چقدر اهل است. کسی که در برابر صبر می کند، فرق دارد با کسی که زبان به اعتراض و گلایه و نارضایتی باز می کند. 🔹انسان تا در معرض قرار نگیرد چگونه می تواند خود را نشان بدهد؟! خیلی از مردم ادعای ایمان دارند، اما تا به سختی و بلایی مبتلا می شوند ایمان‌ شان را فراموش می کنند. خدایی که همه چیز را می داند چه نیازی به امتحان دارد؟ سؤالى كه به ذهن مى‏ رسد اين است كه مگر براى اين نيست كه اشخاص يا چيزهاى مبهم و ناشناخته را بشناسيم و از ميزان جهل و نادانى خود بكاهيم؟ 🔹اگر چنين است‏ خداوندى كه علمش به همه چيز احاطه دارد و از اسرار درون و برون همه كس و همه چيز آگاه است، غيب آسمان و زمين را با علم بى‏ پايانش می داند، چرا امتحان مى كند؟ مگر چيزى بر او مخفى است كه با امتحان آشكار شود؟! در پاسخ به این سوال می گوییم: مفهوم و در مورد خداوند با آزمايش هاى انسان بسيار متفاوت است. آزمايش‏ هاى ما براى شناخت بيشتر و رفع ابهام و جهل است، اما در واقع همان و است. در «قرآن کریم» در بیش از بيست مورد به خدا نسبت داده شده است.  🔹اين يک «قانون كلى و سنت دائمى پروردگار» است كه براى شكوفا كردن استعداد های نهفته و در نتيجه دادن بندگان، آنان را مى‏ آزمايد؛ يعنى همانگونه كه فولاد را براى استحكام بيشتر در كوره مى‏ گدازند تا به اصطلاح آب‌ديده شود، آدمى را نيز در كوره حوادث سخت پرورش مى ‏دهد تا گردد. چنانچه در آیه دیگری می فرماید: «...وَ لِيَبْتَلِيَ اللهُ ما فِی صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما فِی قُلُوبِكُمْ وَ اللهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُور». [۲] (...او آنچه را شما در سينه داريد تا دل‌هاى شما كاملا خالص گردد و او به همه اسرار درون شما آگاه است). باید بدانیم از این ابتلائات گریزی نیست و خود را برای مواجهه صحیح با آنها آماده کنیم. 🔹خدای متعال در آیه دیگری می فرماید: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا اَلْجَنَّةَ وَ لَمّٰا يَأْتِكُمْ مَثَلُ اَلَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ اَلْبَأْسٰاءُ وَ اَلضَّرّٰاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتّٰى يَقُولَ اَلرَّسُولُ وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتىٰ نَصْرُ اللهِ أَلاٰ إِنَّ نَصْرَ اللهِ قَرِيبٌ». [۳] (آیا پنداشته اید در حالی که هنوز حادثه هایی مانند ، شما را نیامده، وارد بهشت می شوید؟! به آنان سختی‌ها و آسیب هایی رسید و چنان متزلزل و مضطرب شدند تا جایی که پیامبر و کسانی که با او ایمان آورده بودند [در مقام دعا و درخواست یاری] می گفتند: یاری خدا چه زمانی است؟ [به آنان گفتیم:] آگاه باشید! یقیناً یاری خدا نزدیک است). 🔹این آیه و آیات مشابه آن، نشان می دهند که در امت های قبل هم، مردم و مخصوصاً مومنین چقدر با انواع بلا مورد قرار گرفته اند و ما نیز از این سنت الهی مستثناء نیستیم. پی نوشت‌ها: [۱] سوره بقره، آیه ۱۵۵ [۲] سوره آل عمران، آیه ۱۵۴ [۳] سوره بقره، آیه ۲۱۴ نویسنده: عظیمی رادفر مجتبی منبع؛ وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel