eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
711 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم «الحمدلله الذی لیس لقضائه دافع ولا لعطائه مانع ولا کصنعه صنع صانع»¹ 🔹 مسائل مربوط به ادعیه در یک حساب بسیار ویژه و مهمی دارد. بعد از کریم که جنبه‌ی مافوق امور عادی دارد و الهی است، دعاهای ائمه از حضرت (علیه‌السلام) و سایر (علیهم‌السلام)، بهترین دلیل معرفتی برای اهل و و بشر است، به طوری‌که اگر کسانی که اصلاً ندارند یا دین اسلام ندارند، مضامین این ادعیه را بشنوند یا بخوانند یا بفهمند؛ بعید نیست که اسلام بیاورند و این معجزه‌ای است که خداوند پس از قرآن کریم برای بشریت قرار داده است. «الحمد الله الذی لیس لقضائه دافع و لا لعطائه مانع» ⏮ ابتدای دعای شریف عرفه از خداوند گفتگو می‌فرماید، (علیه‌السلام) در موقف بسیار لطیف و ملکوتی این را بدون این‌که از روی چیزی بیان کند، انشاء کرده است. انشای دعا مانند در می‌ماند؛ ما در نماز یک تکالیفی داریم مانند ، ، تکبیر، سوره‌ی مبارکه و یک سوره‌ی دیگر از قرآن، این‌ها همه تکالیفی است که از بزرگان بندگان خدا که این طرز عبادت آن‌هاست، پیروی می‌کنیم. اما ما در قنوت، دعوت‌ها و حاجات و مشکلات خودمان را با خداوند در میان می‌گذاریم و لذا انسان در نماز اجازه دارد که حاجات خودش را با خداوند در میان بگذارد. این بیان یک لطافتی می‌خواهد، یک وجدانی می‌خواهد ملکوتی و فرشته‌ای، که مانند عرض حاجات با خدا باشد، این را هر کسی ندارد؛ می‌تواند یک چیزی بخواهد که برایش سود نداشته باشد: خدایا به من صد و پنجاه سال بده!. خوب آیا این صد و پنجاه سال در عصر چه کسی واقع می‌شود، در حکومت چه کسانی واقع می‌شود، در معاشرت چه ملتی و خانواده‌ای واقع می‌شود، این‌ها را که عقلش نمی‌رسد و لذا می‌گوید: خدایا من صد و پنجاه سال از تو عمر می‌خواهم!. اگر همان موقع می‌دانست که این چه مشکلاتی ایجاد می‌کند، هیچ‌وقت نمی‌خواست. بنابراین دعا عبارت است از یک لطافت خاصی که برگرفته از کامل، کامل و کامل است. و حضرت سیدالشهداء (علیه‌السلام) دارای این فضائل بود و مکانش هم که اشرف امکنه بود، وقتش هم اشرف ازمنه بود. شروع کرد به این قنوت، به این عبادت که دعا باشد. ☑ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _____ ۱) [ ، دعای ] @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز شهادت میثم تمار رضی‌الله‌عنه؛ (۲۲ ۶۰ق) 🔹 «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلِّبَ القلوب ثَبِّت قلبی علی دینِکَ»¹؛ این بهترین دعاهاست؛ در ، در ، در ماشین، در راه، در بین ، در بین . آدم این دعا توی دلش زنده باشد و زنده نگه دارد و این دعا را تکرار کند. هر جا می‌شود با و هر جا نمی‌شود با تکرار در و خاطر؛ ای خدای من، ای مهربان خدای من، ای ارحم الراحمین من، این مرا ثابت نگه دار، این نقش ، گچ تخته‌ای نباشد که با یک پنبه از بین برود!، ثابت باشد. این انگشترهایی که رویش چیزی را می‌نویسند، چهار روز دست آدم است، آدم نگاه می‌کند، می‌بیند چیزی نمانده و همه‌اش شسته شده. در وضو و در حمام و در صابون زدن‌ها پاک شده، اما آن انگشترهایی که در آن‌ها حکاکی کرده‌اند و کنده شده رویش، آن‌ها نه؛ دیگر با شستشو و صابون و این‌ها از بین نمی‌رود. این دعا مفادش این است که خدایا، این علاقه‌ی به خودت را، من نسبت به خودت را که من الآن به آن دارم، این را خودت حکّ کن، حکاکی‌اش دست توست. هیچ‌کسی نمی‌تواند در قلب من چیزی را حکاکی کند، تو ثابت کن، تو در آن بنگار با قلم خودت، مثل جناب تمار!. میثم خیلی علاقه به حضرت علیه‌السلام داشت در حالی که هم نبود. یک کسی بود که در جامعه‌ی و عرب‌ها، نام و نشانی برایش قائل نبودند، می‌گفتند: یک است؛ یعنی یک بیگانه است. اما در دل او [ ایمان و محبت امام علی علیه‌السلام] حکاکی شده بود. یک روز حضرت گویا به او فرمود که: چه خواهی کرد آن وقتی که آن ولد زناهای تو را اسیر کنند و دستور بدهند که به من بدهی؟!. گفت: چنین کاری نمی‌کنم. حضرت فرمودند: تو را می‌کشند! گفت: چه مانعی دارد؟! این چنین محکم گفت من چنین کاری نمی‌کنم. بعد وقتی او را گرفت، دستور داد دست و پای او را بریدند!. همان‌طوری‌که دست و پایش بریده شده بود و خون از دست و پایش می‌ریخت، امیرالمؤمنین می‌کرد! یاد می‌کرد؛ کمالات علی، زیبایی‌های علی، خوبی‌های علی را به مردم می‌گفت: مردم بی‌وفا نباشید!. علی را زنده کرد. این دین اسلام یادگار علی است در دست شما. این و مالِ علی است که به شما داده. مدام می‌گفت و می‌گفت، آخرش دستور داد زبانش ﺭا هم قطع کردند!. این معنی پیش‌آمدهاست که برای می‌کند. چرا این‌طور است؟ چون اصلاً ارزشی ندارد!. ما ۲۰ سال هم زنده باشیم یا نباشیم چه ارزشی دارد. این که این‌جا از انسان توی دبیرستان‌ها می‌کنند، چه چیزی است؟ دو تا مسئله است و دو تا کتاب است؛ این هم همین‌طور؛ این زندگی چیزی نیست که آدم پای آن بایستد و هول و هراسش را داشته باشد که مثلاً آخ چه خواهد شد، اگر من دوستی علی را نگه دارم و با این‌ها مبارزه کنم، از من چه چیزی می‌گیرند. خب غیر از این است که دست و پای مرا قطع بکنند، چشم مرا در بیاورند و کور بکنند. آن‌موقع، موقعی است که علی به داد من خواهد رسید. ۸۵٫۷٫۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) [دعای ؛ ج۵۲ ص۱۴۹] @seyedololama
🔺 بوسه بر دستان نعمت‌بخش عالَم 🔹 مسجد و به رفتن، سعادت به و مشرف شدن، سعادت و رفتن به این است که آدم وقتی بلند می‌شود از خانه‌اش پول برمی‌دارد که برود برای تهیه‌ی گذرنامه، ویزا، بلیط و این‌جور چیزها، قرارداد با قافله‌ی حج به قصد این باشد که می‌خواهم بروم در یک جایی‌که به اسم خدا ساخته شده آن‌جا، دست خدا را ببوسم که این همه برای من لطف کرده. چه‌جوری دست خدا بوسیده می‌شود؟ همین ، همین ، همین ، همین یا در ماه همین گرسنگی و تشنگی و یاد او کردن و از یک‌قدری اشتغالات دنیا را کم کردن، این‌ها همه دست‌بوسی الهی است. از این جهت تا وارد این مسائل نشده حتماً وارد نشده؛ یعنی او ولو خیلی هم پیشرفته است، اما است. ۸۵٫۹٫۱۹ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
بسم الله الرحمن الرحیم «الحمدلله الذی لیس لقضائه دافع ولا لعطائه مانع ولا کصنعه صنع صانع»¹ 🔹 مسائل مربوط به ادعیه در یک حساب بسیار ویژه و مهمی دارد. بعد از کریم که جنبه‌ی مافوق امور عادی دارد و الهی است، دعاهای ائمه از حضرت (علیه‌السلام) و سایر (علیهم‌السلام)، بهترین دلیل معرفتی برای اهل و و بشر است، به طوری‌که اگر کسانی که اصلاً ندارند یا دین اسلام ندارند، مضامین این ادعیه را بشنوند یا بخوانند یا بفهمند؛ بعید نیست که اسلام بیاورند و این معجزه‌ای است که خداوند پس از قرآن کریم برای بشریت قرار داده است. «الحمد الله الذی لیس لقضائه دافع و لا لعطائه مانع» ⏮ ابتدای دعای شریف عرفه از خداوند گفتگو می‌فرماید، (علیه‌السلام) در موقف بسیار لطیف و ملکوتی این را بدون این‌که از روی چیزی بیان کند، انشاء کرده است. انشای دعا مانند در می‌ماند؛ ما در نماز یک تکالیفی داریم مانند ، ، تکبیر، سوره‌ی مبارکه و یک سوره‌ی دیگر از قرآن، این‌ها همه تکالیفی است که از بزرگان بندگان خدا که این طرز عبادت آن‌هاست، پیروی می‌کنیم. اما ما در قنوت، دعوت‌ها و حاجات و مشکلات خودمان را با خداوند در میان می‌گذاریم و لذا انسان در نماز اجازه دارد که حاجات خودش را با خداوند در میان بگذارد. این بیان یک لطافتی می‌خواهد، یک وجدانی می‌خواهد ملکوتی و فرشته‌ای، که مانند عرض حاجات با خدا باشد، این را هر کسی ندارد؛ می‌تواند یک چیزی بخواهد که برایش سود نداشته باشد: خدایا به من صد و پنجاه سال بده!. خوب آیا این صد و پنجاه سال در عصر چه کسی واقع می‌شود، در حکومت چه کسانی واقع می‌شود، در معاشرت چه ملتی و خانواده‌ای واقع می‌شود، این‌ها را که عقلش نمی‌رسد و لذا می‌گوید: خدایا من صد و پنجاه سال از تو عمر می‌خواهم!. اگر همان موقع می‌دانست که این چه مشکلاتی ایجاد می‌کند، هیچ‌وقت نمی‌خواست. بنابراین دعا عبارت است از یک لطافت خاصی که برگرفته از کامل، کامل و کامل است. و حضرت سیدالشهداء (علیه‌السلام) دارای این فضائل بود و مکانش هم که اشرف امکنه بود، وقتش هم اشرف ازمنه بود. شروع کرد به این قنوت، به این عبادت که دعا باشد. ☑ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _________ ۱) [ ، دعای ] @seyedololama
📆 سال‌روز شهادت میثم تمار رضی‌الله‌عنه؛ (۲۲ ۶۰ق) 🔹 «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلِّبَ القلوب ثَبِّت قلبی علی دینِکَ»¹؛ این بهترین دعاهاست؛ در ، در ، در ماشین، در راه، در بین ، در بین . آدم این دعا توی دلش زنده باشد و زنده نگه دارد و این دعا را تکرار کند. هر جا می‌شود با و هر جا نمی‌شود با تکرار در و خاطر؛ ای خدای من، ای مهربان خدای من، ای ارحم الراحمین من، این مرا ثابت نگه دار، این نقش ، گچ تخته‌ای نباشد که با یک پنبه از بین برود!، ثابت باشد. این انگشترهایی که رویش چیزی را می‌نویسند، چهار روز دست آدم است، آدم نگاه می‌کند، می‌بیند چیزی نمانده و همه‌اش شسته شده. در وضو و در حمام و در صابون زدن‌ها پاک شده، اما آن انگشترهایی که در آن‌ها حکاکی کرده‌اند و کنده شده رویش، آن‌ها نه؛ دیگر با شستشو و صابون و این‌ها از بین نمی‌رود. این دعا مفادش این است که خدایا، این علاقه‌ی به خودت را، من نسبت به خودت را که من الآن به آن دارم، این را خودت حکّ کن، حکاکی‌اش دست توست. هیچ‌کسی نمی‌تواند در قلب من چیزی را حکاکی کند، تو ثابت کن، تو در آن بنگار با قلم خودت، مثل جناب تمار!. میثم خیلی علاقه به حضرت علیه‌السلام داشت در حالی که هم نبود. یک کسی بود که در جامعه‌ی و عرب‌ها، نام و نشانی برایش قائل نبودند، می‌گفتند: یک است؛ یعنی یک بیگانه است. اما در دل او [ ایمان و محبت امام علی علیه‌السلام] حکاکی شده بود. یک روز حضرت گویا به او فرمود که: چه خواهی کرد آن وقتی که آن ولد زناهای تو را اسیر کنند و دستور بدهند که به من بدهی؟!. گفت: چنین کاری نمی‌کنم. حضرت فرمودند: تو را می‌کشند! گفت: چه مانعی دارد؟! این چنین محکم گفت من چنین کاری نمی‌کنم. بعد وقتی او را گرفت، دستور داد دست و پای او را بریدند!. همان‌طوری‌که دست و پایش بریده شده بود و خون از دست و پایش می‌ریخت، امیرالمؤمنین می‌کرد! یاد می‌کرد؛ کمالات علی، زیبایی‌های علی، خوبی‌های علی را به مردم می‌گفت: مردم بی‌وفا نباشید!. علی را زنده کرد. این دین اسلام یادگار علی است در دست شما. این و مالِ علی است که به شما داده. مدام می‌گفت و می‌گفت، آخرش دستور داد زبانش ﺭا هم قطع کردند!. این معنی پیش‌آمدهاست که برای می‌کند. چرا این‌طور است؟ چون اصلاً ارزشی ندارد!. ما ۲۰ سال هم زنده باشیم یا نباشیم چه ارزشی دارد. این که این‌جا از انسان توی دبیرستان‌ها می‌کنند، چه چیزی است؟ دو تا مسئله است و دو تا کتاب است؛ این هم همین‌طور؛ این زندگی چیزی نیست که آدم پای آن بایستد و هول و هراسش را داشته باشد که مثلاً آخ چه خواهد شد، اگر من دوستی علی را نگه دارم و با این‌ها مبارزه کنم، از من چه چیزی می‌گیرند. خب غیر از این است که دست و پای مرا قطع بکنند، چشم مرا در بیاورند و کور بکنند. آن‌موقع، موقعی است که علی به داد من خواهد رسید. ۸۵٫۷٫۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) [دعای ؛ ج۵۲ ص۱۴۹] @seyedololama
بسم الله الرحمن الرحیم «الحمدلله الذی لیس لقضائه دافع ولا لعطائه مانع ولا کصنعه صنع صانع»¹ 🔹 مسائل مربوط به ادعیه در یک حساب بسیار ویژه و مهمی دارد. بعد از کریم که جنبه‌ی مافوق امور عادی دارد و الهی است، دعاهای ائمه از حضرت (علیه‌السلام) و سایر (علیهم‌السلام)، بهترین دلیل معرفتی برای اهل و و بشر است، به طوری‌که اگر کسانی که اصلاً ندارند یا دین اسلام ندارند، مضامین این ادعیه را بشنوند یا بخوانند یا بفهمند؛ بعید نیست که اسلام بیاورند و این معجزه‌ای است که خداوند پس از قرآن کریم برای بشریت قرار داده است. «الحمد الله الذی لیس لقضائه دافع و لا لعطائه مانع» ⏮ ابتدای دعای شریف عرفه از خداوند گفتگو می‌فرماید، (علیه‌السلام) در موقف بسیار لطیف و ملکوتی این را بدون این‌که از روی چیزی بیان کند، انشاء کرده است. انشای دعا مانند در می‌ماند؛ ما در نماز یک تکالیفی داریم مانند ، ، تکبیر، سوره‌ی مبارکه و یک سوره‌ی دیگر از قرآن، این‌ها همه تکالیفی است که از بزرگان بندگان خدا که این طرز عبادت آن‌هاست، پیروی می‌کنیم. اما ما در قنوت، دعوت‌ها و حاجات و مشکلات خودمان را با خداوند در میان می‌گذاریم و لذا انسان در نماز اجازه دارد که حاجات خودش را با خداوند در میان بگذارد. این بیان یک لطافتی می‌خواهد، یک وجدانی می‌خواهد ملکوتی و فرشته‌ای، که مانند عرض حاجات با خدا باشد، این را هر کسی ندارد؛ می‌تواند یک چیزی بخواهد که برایش سود نداشته باشد: خدایا به من صد و پنجاه سال بده!. خوب آیا این صد و پنجاه سال در عصر چه کسی واقع می‌شود، در حکومت چه کسانی واقع می‌شود، در معاشرت چه ملتی و خانواده‌ای واقع می‌شود، این‌ها را که عقلش نمی‌رسد و لذا می‌گوید: خدایا من صد و پنجاه سال از تو عمر می‌خواهم!. اگر همان موقع می‌دانست که این چه مشکلاتی ایجاد می‌کند، هیچ‌وقت نمی‌خواست. بنابراین دعا عبارت است از یک لطافت خاصی که برگرفته از کامل، کامل و کامل است. و حضرت سیدالشهداء (علیه‌السلام) دارای این فضائل بود و مکانش هم که اشرف امکنه بود، وقتش هم اشرف ازمنه بود. شروع کرد به این قنوت، به این عبادت که دعا باشد. ☑ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _____ ۱) [ ، دعای ] @seyedololama
📆 سال‌روز شهادت میثم تمار رضی‌الله‌عنه؛ (۲۲ ۶۰ق) 🔹 «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلِّبَ القلوب ثَبِّت قلبی علی دینِکَ»¹؛ این بهترین دعاهاست؛ در ، در ، در ماشین، در راه، در بین ، در بین . آدم این دعا توی دلش زنده باشد و زنده نگه دارد و این دعا را تکرار کند. هر جا می‌شود با و هر جا نمی‌شود با تکرار در و خاطر؛ ای خدای من، ای مهربان خدای من، ای ارحم الراحمین من، این مرا ثابت نگه دار، این نقش ، گچ تخته‌ای نباشد که با یک پنبه از بین برود!، ثابت باشد. این انگشترهایی که رویش چیزی را می‌نویسند، چهار روز دست آدم است، آدم نگاه می‌کند، می‌بیند چیزی نمانده و همه‌اش شسته شده. در وضو و در حمام و در صابون زدن‌ها پاک شده، اما آن انگشترهایی که در آن‌ها حکاکی کرده‌اند و کنده شده رویش، آن‌ها نه؛ دیگر با شستشو و صابون و این‌ها از بین نمی‌رود. این دعا مفادش این است که خدایا، این علاقه‌ی به خودت را، من نسبت به خودت را که من الآن به آن دارم، این را خودت حکّ کن، حکاکی‌اش دست توست. هیچ‌کسی نمی‌تواند در قلب من چیزی را حکاکی کند، تو ثابت کن، تو در آن بنگار با قلم خودت، مثل جناب تمار!. میثم خیلی علاقه به حضرت علیه‌السلام داشت در حالی که هم نبود. یک کسی بود که در جامعه‌ی و عرب‌ها، نام و نشانی برایش قائل نبودند، می‌گفتند: یک است؛ یعنی یک بیگانه است. اما در دل او [ ایمان و محبت امام علی علیه‌السلام] حکاکی شده بود. یک روز حضرت گویا به او فرمود که: چه خواهی کرد آن وقتی که آن ولد زناهای تو را اسیر کنند و دستور بدهند که به من بدهی؟!. گفت: چنین کاری نمی‌کنم. حضرت فرمودند: تو را می‌کشند! گفت: چه مانعی دارد؟! این چنین محکم گفت من چنین کاری نمی‌کنم. بعد وقتی او را گرفت، دستور داد دست و پای او را بریدند!. همان‌طوری‌که دست و پایش بریده شده بود و خون از دست و پایش می‌ریخت، امیرالمؤمنین می‌کرد! یاد می‌کرد؛ کمالات علی، زیبایی‌های علی، خوبی‌های علی را به مردم می‌گفت: مردم بی‌وفا نباشید!. علی را زنده کرد. این دین اسلام یادگار علی است در دست شما. این و مالِ علی است که به شما داده. مدام می‌گفت و می‌گفت، آخرش دستور داد زبانش ﺭا هم قطع کردند!. این معنی پیش‌آمدهاست که برای می‌کند. چرا این‌طور است؟ چون اصلاً ارزشی ندارد!. ما ۲۰ سال هم زنده باشیم یا نباشیم چه ارزشی دارد. این که این‌جا از انسان توی دبیرستان‌ها می‌کنند، چه چیزی است؟ دو تا مسئله است و دو تا کتاب است؛ این هم همین‌طور؛ این زندگی چیزی نیست که آدم پای آن بایستد و هول و هراسش را داشته باشد که مثلاً آخ چه خواهد شد، اگر من دوستی علی را نگه دارم و با این‌ها مبارزه کنم، از من چه چیزی می‌گیرند. خب غیر از این است که دست و پای مرا قطع بکنند، چشم مرا در بیاورند و کور بکنند. آن‌موقع، موقعی است که علی به داد من خواهد رسید. ۸۵٫۷٫۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) [دعای ؛ ج۵۲ ص۱۴۹] @seyedololama