بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله الذی لیس لقضائه دافع ولا لعطائه مانع ولا کصنعه صنع صانع»¹
🔹 مسائل مربوط به ادعیه در #اسلام یک حساب بسیار ویژه و مهمی دارد. بعد از #قرآن کریم که جنبهی مافوق امور عادی دارد و #معجزه الهی است، دعاهای ائمه #شیعه از حضرت #علی (علیهالسلام) و سایر #ائمه (علیهمالسلام)، بهترین دلیل معرفتی برای اهل #فکر و #معرفت و #وجدان بشر است، به طوریکه اگر کسانی که اصلاً #دین ندارند یا دین اسلام ندارند، مضامین این ادعیه را بشنوند یا بخوانند یا بفهمند؛ بعید نیست که اسلام بیاورند و این معجزهای است که خداوند پس از قرآن کریم برای بشریت قرار داده است.
«الحمد الله الذی لیس لقضائه دافع و لا لعطائه مانع»
⏮ ابتدای دعای شریف عرفه از #عظمت خداوند گفتگو میفرماید، #سیدالشهداء (علیهالسلام) در موقف بسیار لطیف و ملکوتی #عرفات این #دعا را بدون اینکه از روی چیزی بیان کند، انشاء کرده است. انشای دعا مانند #قنوت در #نماز میماند؛ ما در نماز یک تکالیفی داریم مانند #اذان، #اقامه، تکبیر، سورهی مبارکه #حمد و یک سورهی دیگر از قرآن، اینها همه تکالیفی است که از بزرگان بندگان خدا که این طرز عبادت آنهاست، پیروی میکنیم.
اما ما در قنوت، دعوتها و حاجات و مشکلات خودمان را با خداوند در میان میگذاریم و لذا انسان در نماز اجازه دارد که حاجات خودش را با خداوند در میان بگذارد.
این بیان #حاجات یک لطافتی میخواهد، یک وجدانی میخواهد ملکوتی و فرشتهای، که مانند عرض حاجات #فرشتگان با خدا باشد، این را هر کسی ندارد؛ میتواند #انسان یک چیزی بخواهد که برایش سود نداشته باشد: خدایا به من صد و پنجاه سال #عمر بده!. خوب آیا این صد و پنجاه سال در عصر چه کسی واقع میشود، در حکومت چه کسانی واقع میشود، در معاشرت چه ملتی و خانوادهای واقع میشود، اینها را که عقلش نمیرسد و لذا میگوید: خدایا من صد و پنجاه سال از تو عمر میخواهم!. اگر همان موقع میدانست که این چه مشکلاتی ایجاد میکند، هیچوقت نمیخواست. بنابراین دعا عبارت است از یک لطافت خاصی که برگرفته از #ایمان کامل، #معرفت کامل و #محبت کامل است. و حضرت سیدالشهداء (علیهالسلام) دارای این فضائل بود و مکانش هم که اشرف امکنه بود، وقتش هم اشرف ازمنه بود. شروع کرد به این قنوت، به این عبادت که دعا باشد.
☑ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
_____
۱) [#مفاتیح_الجنان ، دعای #عرفه]
@seyedololama
سیدالعلماء
⬆️ ص۲ 🔺 شرح حدیث قسمت دوم 🔹 عبارت « عَلِمتُ... » حضرت میفرمایند "عَلِمتُ". نمیفرمایند "ظَنَنتُ
⬆️
ص۳
🔺 شرح حدیث
قسمت سوم
🔹 عبارت «عَلِمتُ أنّ رِزقی لایَأکُلُه غَیری فَاطمَأنَنتُ»
فهمیدم که آنچه که روزی من باشد دیگر کسی آن را نمیخورد. در نتیجهی این #اعتقاد، #حرص از بین میرود.
ولذا #تاجر مسلمانِ بیحرص، آخرین کسی است که سر میزش میآید. اما تاجری که فقط امیدش به چک و سفته و داد و ستد است، اول کسی است که بر سر کار میرود؛ چرا که آن شخص، خاطرش جمع است و با خودش میگوید #قرآن خود را میخوانم و #تربیت زن و بچهام را انجام میدهم و #زن و #فرزند را رسیدگی میکنم و ساعت ۸ یا هرموقع شد میروم سر کار.
اما شخص حریص میگوید حتماً باید راننده قبل از طلوع در خانهی من حاضر باشد که من را برساند به #بازار و تا کاسبهای دیگر نیامدهاند، من زود مشتریها را جلب کنم. وقتی اینطور در کار افتاد، خسته میشود و آنوقت که به خانه برمیگردد، نه حال #نماز دارد، نه حال تربیت فرزند دارد، نه حال #همسر دارد. حرص اینجور میکند آدم را.
واعظ هم همینطور است، اگر خدایی نکرده #واعظ، #مداح، #طلبه، خدایی نکرده در این #فکر افتاد که ما هرچی درس برویم، #حقوق مان زیادتر میشود، مداح و #منبری بگویند هر چی مجلس بیشتر برویم، پاکتمان بیشتر میشود؛ اینها دیگر به خودشان و خانوادهشان نمیرسند؛ ولذا یکوقت میبینید اولادهای ما خدایی نکرده بیتربیت میشوند. برای اینکه تفکرمان درست نبوده، هِیْ اینجا برو، هِیْ آنجا برو. اینور منبر برو، آنور درس بگو، در خانهها درس بگو، به دخترها درس بگو، از این مدرسه به آن مدرسه...
#دبیر و #معلم وقتی که حریص شدند درسشان هم فایده ندارد، #اخلاق شان هم فایده ندارد.
این «علمت أن رزقی لایأکله غیری فاطمأننتُ»، یعنی دیگر هیچ تشویش و دلهره ندارم که درآمدم کم میشود یا زیاد؛ ولذا شما وقتی #دبیر و #معلم شدید، میفرستند شما را #دانشگاه که درس بدهید یا چیز دیگر. خاطرتان جمع باید باشد که مثلاً من این کلاس را باید خوب درس بدهم، بعد بروم کلاس دیگر. پس اگر شاگردی سؤالی کرده، اگر دیدم نفهمید، زنگ میزنم آن کلاس را تعطیل میکنم تا این مسئله را به این بچه بفهمانم، اگر #شبهه دارد، شبههاش رفع شود.
فکر #پول نباید بود، پِیِ پول نباید بود، دنبال #هدایت باید باشیم.
معلمی که حقّش از #پدر بیشتر است یعنی اینجور معلم. نه کسی که میآید روی تخته سیاه ریاضیات را حل میکند و میرود که خودش را برساند به آن یکی کلاس! این معلمی نیست، این حرفه است. مثل نجار و بنا، کاسب است.
عبارت «عَلِمتُ أنّ آخِرَ أمری المَوت فَاستَعدَدتُ»
این مطلب برای من ثابت شده و #شک ندارم که من #مسافر راه #مرگ هستم. مانند ماشینسواری که روی پل آمده و یا رانندهی قطاری که روی پل است، این شخص میداند که اینجا، جای ماندن نیست، اگر یک ربع ساعت اینجا بماند از پشت سر بوق میزنند که چرا ایستادهای؟ ماشین هم که روی پل ایستاده همینطور، پلیس میگوید چرا پارک کردی و جریمه برایش مینویسد.
من نمیتوانم در مسیر مرگ ترافیک ایجاد کنم و عقب و جلو بیندازم. مُردنی هستم. حال که مردنی هستم چه کنم؟؛ «فَاستَعدَدتُ» آنوقت #فکر آذوقهی آنجا افتادم.
در کتاب #برنامه_سعادت آمده که: مرحوم #سید_بن_طاووس یکی از کارهایش متبرک نمودن کفنش در اماکن متبرکه بوده. در #عرفات آن را حاضر میکرد و همچنین به #کعبه، #حجرالأسود، #قبر مطهر حضرت #رسول (صلیاللهعلیهوآله) و مشاهد #ائمه علیهمالسلام در #بقیع، #نجف، #کربلا، #کاظمین، #سامرا و #سرداب مطهر و… متبرک مینمود¹.
این معنی #علم به مردن است.
«در روایت وارد شده است که همیشه کفن را قبل از مرگ مهیا نمائید، و همیشه به آن نظر کنید»²؛ که شاید همین امروز مورد نیازتان قرار گیرد. مرحوم سید میفرموده: «من این کار را مینمایم، گوئیا خود را مشاهده میکنم که آن را پوشیده و در پیشگاه خداوند متعال ایستادهام»³.
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
____
۱ و ۲ و ۳) [ #برنامه_سعادت ترجمهی کتاب #کشف_المحجة_لثمرة_المهجة صص۴-۵]
@seyedololama
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله الذی لیس لقضائه دافع ولا لعطائه مانع ولا کصنعه صنع صانع»¹
🔹 مسائل مربوط به ادعیه در #اسلام یک حساب بسیار ویژه و مهمی دارد. بعد از #قرآن کریم که جنبهی مافوق امور عادی دارد و #معجزه الهی است، دعاهای ائمه #شیعه از حضرت #علی (علیهالسلام) و سایر #ائمه (علیهمالسلام)، بهترین دلیل معرفتی برای اهل #فکر و #معرفت و #وجدان بشر است، به طوریکه اگر کسانی که اصلاً #دین ندارند یا دین اسلام ندارند، مضامین این ادعیه را بشنوند یا بخوانند یا بفهمند؛ بعید نیست که اسلام بیاورند و این معجزهای است که خداوند پس از قرآن کریم برای بشریت قرار داده است.
«الحمد الله الذی لیس لقضائه دافع و لا لعطائه مانع»
⏮ ابتدای دعای شریف عرفه از #عظمت خداوند گفتگو میفرماید، #سیدالشهداء (علیهالسلام) در موقف بسیار لطیف و ملکوتی #عرفات این #دعا را بدون اینکه از روی چیزی بیان کند، انشاء کرده است. انشای دعا مانند #قنوت در #نماز میماند؛ ما در نماز یک تکالیفی داریم مانند #اذان، #اقامه، تکبیر، سورهی مبارکه #حمد و یک سورهی دیگر از قرآن، اینها همه تکالیفی است که از بزرگان بندگان خدا که این طرز عبادت آنهاست، پیروی میکنیم.
اما ما در قنوت، دعوتها و حاجات و مشکلات خودمان را با خداوند در میان میگذاریم و لذا انسان در نماز اجازه دارد که حاجات خودش را با خداوند در میان بگذارد.
این بیان #حاجات یک لطافتی میخواهد، یک وجدانی میخواهد ملکوتی و فرشتهای، که مانند عرض حاجات #فرشتگان با خدا باشد، این را هر کسی ندارد؛ میتواند #انسان یک چیزی بخواهد که برایش سود نداشته باشد: خدایا به من صد و پنجاه سال #عمر بده!. خوب آیا این صد و پنجاه سال در عصر چه کسی واقع میشود، در حکومت چه کسانی واقع میشود، در معاشرت چه ملتی و خانوادهای واقع میشود، اینها را که عقلش نمیرسد و لذا میگوید: خدایا من صد و پنجاه سال از تو عمر میخواهم!. اگر همان موقع میدانست که این چه مشکلاتی ایجاد میکند، هیچوقت نمیخواست. بنابراین دعا عبارت است از یک لطافت خاصی که برگرفته از #ایمان کامل، #معرفت کامل و #محبت کامل است. و حضرت سیدالشهداء (علیهالسلام) دارای این فضائل بود و مکانش هم که اشرف امکنه بود، وقتش هم اشرف ازمنه بود. شروع کرد به این قنوت، به این عبادت که دعا باشد.
☑ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
_________
۱) [#مفاتیح_الجنان ، دعای #عرفه]
@seyedololama
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله الذی لیس لقضائه دافع ولا لعطائه مانع ولا کصنعه صنع صانع»¹
🔹 مسائل مربوط به ادعیه در #اسلام یک حساب بسیار ویژه و مهمی دارد. بعد از #قرآن کریم که جنبهی مافوق امور عادی دارد و #معجزه الهی است، دعاهای ائمه #شیعه از حضرت #علی (علیهالسلام) و سایر #ائمه (علیهمالسلام)، بهترین دلیل معرفتی برای اهل #فکر و #معرفت و #وجدان بشر است، به طوریکه اگر کسانی که اصلاً #دین ندارند یا دین اسلام ندارند، مضامین این ادعیه را بشنوند یا بخوانند یا بفهمند؛ بعید نیست که اسلام بیاورند و این معجزهای است که خداوند پس از قرآن کریم برای بشریت قرار داده است.
«الحمد الله الذی لیس لقضائه دافع و لا لعطائه مانع»
⏮ ابتدای دعای شریف عرفه از #عظمت خداوند گفتگو میفرماید، #سیدالشهداء (علیهالسلام) در موقف بسیار لطیف و ملکوتی #عرفات این #دعا را بدون اینکه از روی چیزی بیان کند، انشاء کرده است. انشای دعا مانند #قنوت در #نماز میماند؛ ما در نماز یک تکالیفی داریم مانند #اذان، #اقامه، تکبیر، سورهی مبارکه #حمد و یک سورهی دیگر از قرآن، اینها همه تکالیفی است که از بزرگان بندگان خدا که این طرز عبادت آنهاست، پیروی میکنیم.
اما ما در قنوت، دعوتها و حاجات و مشکلات خودمان را با خداوند در میان میگذاریم و لذا انسان در نماز اجازه دارد که حاجات خودش را با خداوند در میان بگذارد.
این بیان #حاجات یک لطافتی میخواهد، یک وجدانی میخواهد ملکوتی و فرشتهای، که مانند عرض حاجات #فرشتگان با خدا باشد، این را هر کسی ندارد؛ میتواند #انسان یک چیزی بخواهد که برایش سود نداشته باشد: خدایا به من صد و پنجاه سال #عمر بده!. خوب آیا این صد و پنجاه سال در عصر چه کسی واقع میشود، در حکومت چه کسانی واقع میشود، در معاشرت چه ملتی و خانوادهای واقع میشود، اینها را که عقلش نمیرسد و لذا میگوید: خدایا من صد و پنجاه سال از تو عمر میخواهم!. اگر همان موقع میدانست که این چه مشکلاتی ایجاد میکند، هیچوقت نمیخواست. بنابراین دعا عبارت است از یک لطافت خاصی که برگرفته از #ایمان کامل، #معرفت کامل و #محبت کامل است. و حضرت سیدالشهداء (علیهالسلام) دارای این فضائل بود و مکانش هم که اشرف امکنه بود، وقتش هم اشرف ازمنه بود. شروع کرد به این قنوت، به این عبادت که دعا باشد.
☑ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
_____
۱) [#مفاتیح_الجنان ، دعای #عرفه]
@seyedololama