eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
28 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
غَزِّه ، شده از خونِ شقایق ، دریا مغرِب،همگی شریکِ این جُرم وجَفا خاموش ، حقوقِ بَشرِ بی سَر و پا صد لعن بر این عروسکِ آمریکا 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
مثل کوهی که سر از آب نیاورد برون دیر برخواستی از خواب خوش ای بخت نگون! عقل من گرچه به جز چون‌وچرا هیچ نداشت بعد انکار تو دیگر نه چرا داشت، نه چون چون اناری سر راه تو به خاک افتادیم تا بغلتیم در آغوش تو ای رود! به خون دل بی‌حوصله صدبار فروریخته بود زیر این سقف نمی‌زد اگر آن آه ستون پاسخی در خور پیچیدگی موی تو نیست می‌کشد کار من از فکر تو آخر به جنون ‌ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
859.6K
غزال خوش خط وخالی ،به باغم آمده است نسیم عشق ومحبت ،سراغم آمده است به بوستان دلم ،جان تازه می بخشد چکاوکی که به جای کلاغم آمده است شراب، مستی اش افزون بود به خلوت یار بریز باده که یار ایاغم آمده است دلم ،که وصف جمالش، زدیده می شنود برای دیدن او تا ، جناغم آمده است چرا ز داشتن یارم ، به خود نبالم من که باد فتح دلی ، بر دماغم آمده است بگو به ماه ،نیاید دگر به گوشه بام به نور ماه چه حاجت ،چراغم آمده است دلا، دوباره به شادی ، سلام باید کرد که دیگر از غم دنیا ، فراغم آمده است 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خنده‌ امد‌ روی لب‌ باز امّا‌ ،بگذریم‌ می کند‌ عکس‌ تو اعجاز‌ امّا،بگذریم‌ می‌ شود‌ آیا‌ تو‌ را‌ دید‌ امّا‌ دل‌ نداد؟ پاسخ‌ دل‌ دارد‌ ایجاز‌ امّا،بگذریم‌ قبلترها‌ شور‌ می ریخت‌ چشمت‌ در غزل‌ مانده‌ دفتر‌ در‌ پی ات‌ باز‌ امّا‌ ،بگذریم‌ شعرهایم‌ را‌ که‌ می خواند‌ تو‌ یانه‌ رغیب؟! شعردیگرهم‌،شد‌ آغاز‌ امّا،بگذریم‌ آسمان‌ ‌‌آبی‌ شده‌خورشید‌هم‌ دلنشین‌ پُر‌ شدم‌ از شوق‌ پرواز امّا‌،بگذریم‌ می‌ شود‌ همسایه‌ شد‌ با‌ چکاوک‌ در بهار با‌ قناری‌ خواند‌ آواز ،امّا‌،بگذریم‌ تا‌تو‌ بودی باغچه‌داشت‌ شوق‌ زندگی‌ بی‌تو‌ شد‌با‌ غصّه‌دمساز‌ امّا‌ ، بگذریم‌ ... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
برخیز و اسرائیل را سجیل‌‌باران کن حیفا و تل‌ آویو را با خاک یکسان کن بر زخم‌های غزه امشب مرهمی بگذار درد فلسطین را به دست خویش درمان کن در گوشمان پیچیده هل من ناصر بیروت فکری برای دادخواهی‌های لبنان کن خون هنیه هرگز از جوشش نیفتاده کاری برای انتقام خون تهران کن ثابت بکن انّا اشدّاء علی الکفّار با انتقام سخت خود تفسیر قرآن کن هفتادسال اشک است در چشم فلسطین آه! با موشکت یک شب لبش را شاد و خندان کن فریاد "اللهُ رَمی" را سر بده ایران! برخیز و اسرائیل را سجیل‌‌باران کن 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷تقدیم به در سینۀ خود داغ فراوان داریم بنویس بر این عقیده ایمان داریم امنیت و آسایش خود را امروز از برکت خون‌های شهیدان داریم 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
هدایت شده از کافه شعر و ادب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خستہ ام... از اين زندان ڪہ نامش زندگيست پس قشنگی های دنيا مال ڪيست؟! باختيم در عشق اما باختن تقدير نيست... ساختيم با درد تنهايی مگر تقدير چيست؟! خدایا…! اندکی نفهمی عطا کن که راحت زندگی کنیم ! مردیم از بس فهمیدیم و به روی خودمون نیاوردیم…!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زدی امید را با عشق پیوند نشاندی روی لب امروز لبخند به لطفت کوه صهیون موش زایید خدا قوت به بازویت پدافند @gida13
جز فتنه و از تفرعن غرب مگو غیر از ستم و تلوّن غرب مگو ماهیت این ددمنشان را دیدیم دیگر سخن از تمدن غرب مگو ............................... ای قوم زبون خیره خواهیم آمد ما وعده نمودیم که خواهیم آمد در پاسخ این ترقه بازی، فردا با وعده صادق سه خواهیم آمد 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
بیار در دلِ خود همچو قطره دریا را بجوی از دلِ خلوت، نسیمِ عنقا را به جایگاه سعادت نمی رسی هرگز مگر که چنگ زنی ریسمانِ تقوا را اگر که چشم بپوشی از این حیاتِ دنی به زیر پای تو ریزند مُلک عقبا را هر آنکه جرعه ای از بادۂ ولا نوشد «به یک اشاره کند زنده صد مسیحا را»** وصالِ دوست کسی را دهند بی منّت که او طلب بکند گریۂ سحرها را به راه عشق به مجنون نگر که در همه عمر چگونه داشت به دل، داغ و درد لیلا را فراق، تلخ تر از حنظل است بر عاشق به صبر حلّ بتوان رنج این معمّا را از این غزل که به تضمینِ «وحدت» آوردم رسیده از نفسش گوهر و دُرر ما را هزار چشمۂ حیوان ز ابرِ رحمتِ خود سپهر داده ز همّت دلِ شکیبا را بدین غزل که «محمّد» چکید از قلمش غریقِ شور و شَعَف کرد اهلِ معنا را ** مصرع از استاد وحدت کرمانشاهی. 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
اِقدام به حمله و خطا کرده عدو پرتابه روان به خاکِ ما کرده عدو با این غلطی که سر زَد از اِسرائیل خود را به زُباله دان رها کرده عدو 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
برای هم عشق بخواهید ... عشقی که تمام نشود ، که بماند ... که حتی اگر خودش‌هم ‌نبود ، اثرش باشد ... عشقی که اما و اگر نشناسد ... که هر بلایی هم که نازل شد ، به مو برسد و پاره نشود ... که بماند ... لنگان و خسته و تنها و درد کشیده ! ولی بماند ... بماند و ترمیم کند خودش را ، یارش را ، اثرش را ... عشقی که ریشه بدواند و اصیل باشد ... قدمت داشته باشد و شکوهش ، دل را گرم کند ... بخدا قسم که عشق همان است و تنها همان است که دست‌هایمان را می‌گیرد و دل‌هایمان را نور می‌بخشد ... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ای ریشه ات در خاک، نامت فخر افلاک مست خدایی، بی نیاز از مستی تاک شیری، اگرچه ظاهری چون گربه داری از دشمنانت صد هزاران، حربه داری ای غیرتِ جغرافیای تو، دماوند مردان میدان دارِ تاریخِ تو، الوند فهمیده ها شاگرد درس و مکتب تو مجنون، هویزه، شعبه‌ دار مشرب تو سربند یازهرا به پیشانیت بسته دشمن از این رزم آ‌وریهای تو خسته برتارکت تاج خلیج فارس داری میراثی از پیشینیان پارس داری امنیت خاورمیانه در ید توست چشم جهان بر حکم باید باید توست تا رهبری فرزانه راس کار داری ترسی به دل از حیله‌ی دشمن نداری ای سرفراز سبز نزدیک است دیدار پاینده باشی تا ظهور دولت یار دشمن خیال کرده ما نوگل بهاریم اما امام ما گفت، ما مرد کارزاریم 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
شهیدان سرافرازت همیشه پای کارند به روی سینه ات مثل مدال افتخارند تو بی شک کشور آقای مظلومان، حسینی که سرداران تو بی سر شدن را دوست دارند به حیدر اقتدا کردند آری با دلی پاک میان معرکه آنها که تیغ ذوالفقارند همان ها که به شوق دیدن محبوب حتی تن خود را میان جبهه ها جا می گذارند شکوفا می شود از زخم هاشان باغ لاله شهیدان با تن صد پاره سرمشق بهارند بخواب آسوده در آغوش رویاها وطن جان که غیرت های بیدار تو گرم کارزارند 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوباره از تو سرودم نگو که بیزاری از این نوشتن گل واژه های تکراری تمام،حرف دل است اینکه با تو می گویم به حرمت قلمم دل بده به اقراری خیال و واژه ی شعری ردیف حال منی قسم به جان غزل حس وحال اشعاری اگر چه خواب پریشان هرشبم هستی هوای تازه ی صبحی نشاط دیداری تو نوبرانه ی فصل ترنج و بابونه و چشم پنجره ای باز سوی دیواری بهار را به نگاه تو میزنم پیوند که مثل جام شقایق به بزم گلزاری گذشتم ازسرجان عاشقانه وای کاش تو هم بمن دل خود صادقانه بسپاری به عشق تو همه جا اعتراف خواهم کرد به این امید بگویی که دوستم خواهم کرد 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری دانی که رسیدن هنر‌ گام زمان است 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 آدم می تواند زخم ها و جراحی ها را تحمل کندرچون خوب می شود ، اما زخم زبان ها را نه .. زخم زبان به این زودی ها تسکین پیدا نمی کنه برای همین افتاد به ولخرجی های بیجا و الکی .. فکر می کرد با این کارها نگاهم مثبت می شود وضعیت مالی اش اجازه نمی داد ، ولی می رفت کیف و کفش مارک دار و لباس های یکدست برام می خرید ، اما فایده ای نداشت.. خیلی بله قربان گو شده بود می دانست که من باهیچ کدام از این ها قرار نیست تسلیم شوم.. دیدم دست بردارنیست ، فکری کردم وگفتم شرطی جلوی پایش بگذارم که نتواند عمل کند خیلی بالا پایین کردم ، فهمیدم نمی تواند به این سادگی ها به دلیل موقعیت شغلی اش سفر خارجی برود. خیلی که پاپی شد ، گفتم:((به شرطی که من رو ببری کربلا!)) شاید خودش هم باورش نمی شد محل کارش اجازه بدهند ، اما آن قدر رفت وامد که بلاخره ویزا گرفت مدتی باهم خوش بودیم. باهم نشستیم از مفاتیح ، آداب زیارت کربلا را دراوردیم دفعه اولم بود می رفتم کربلا خودش قبلا رفته بود. آنجا خوردن گوشت را مراعات می کرد ونمی خورد. بیشتر با ماست سالادوبرنج واین ها خودش را سیر می کرد تبرکی های سنگ حرم را خریدیم برخلاف مکه ، نه رفتیم بازار و نه خرید .. وقت نداشتیم و حیف مان می امد برای بازار وقت بگذاریم . می گفت:((حاج منصور گفته توی کربلا خرید نکنید.اگه خواستین برین نجف!)) از طرفی هم می گفت: ((اکثر این اجناس تهران هم پیدا می شه ، چرا بارمون رو سنگین کنیم؟)) حتی مشهد هم که می رفتیم ، تنها چیزی که دوست داشت بخریم ، انگشتر و عطر بود زرشک و زعفران هم می آمد تهران می خرید ...🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 قصه‌دلبری همه ی هم و غمش این بود که تا جایی که بدنمان می کشد ، در حرم بمانی زیارت نامه بخوانیم و روضه و توسل . سیری نداشت ... زمانی که اشکی نداشت ، راه می افتاد که برویم هتل. هتل هم می آمد که تجدید قوا کند برای دوباره رفتن به حرم .. در کاروان ، رفیقی پیدا کرد لنگه خودش.. هم مداح بود هم پاسدار! مداحی و روضه کاروان را دو نفری انجام می دادند ،ولی اهل این نبود ، که با کاروان و با جمع برود .. می خواست دو نفری باهم باشیم . می گفت :« هرکی کربلا میره ، از صحن امام رضا میره!» قسمت شد خادم حرم حضرت عباس علیه السلام فیش غذا به ما داد .. خیلی خوشحال بودیم ، رفتیم مهمانسرای حضرت با خواهرم رفتیم برگه جواب آزمایش را بگیریم ، جوابش مثبت بود . میدانستم چقدر منتظر است مأموریت بود . زنگ که زدم بهش گفتم ، ذوق کرد . میخندید وسط صحبت قطع شد .. فکر کردم آنتن رفته یاشارژ گوشی اش مشکل پیدا کرده . دوباره زنگ زد ، گفت : « قطع کردم برم نماز شکر بخونم!» این قدر شاد و شنگول شده بود که نصف حرف هایم را نشنید خیلی انتظارش را می کشید در ماموریت های عراقی و سوریه لباس نوزاد خریده بود و در حرم تبرک کرده بود به ضریح در زندگی مراقبم بود ، ولی در دوران بارداری بیشتر از نه ماه ، پنج ماهش نبود و همه آن دوران را خوابیده بودم .. دست به سیاه و سفید نمی زدم . از بارداری قبل ترسیده بودم خیلی لواشک و قرء قوروت دوست داشتم تا اسمش میامد هوس می کرد ...🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب شد ماه را بوسیده‌ام خیال پریشانم را شانه زده‌ام ڪَلدان‌هاے شمعدانی را بہ نوازشی آرام خوابانده‌ام منتظرت می‌مانم تا چون هر شب با صداے " شبت بخیر ماه من" رویاے تو را بہ آغوش بڪَیرم ..!! 🌓🌓🌓🌓 شبتون‌ در پناه‌ خدا 🌓🌓🌓🌓 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خداوندا 🙏 همان گونه که چشم هایمان را از خواب بیدار کردی قلب های ما را از غفلت بیدار کن... و همان‌گونه که جهان را به نور صبح منور گرداندی زندگی مان را به نور هدایت منور بگردان... صبح مان و روزمان را سرشار از خیر و بخشش و مغفرت و توفیق و استواری و استقامت بر صراط بندگی‌ات قرار بده...   ‌‌ ‌‎‌‎ 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون بخیر 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
اثر مار کبری.... - @mer30tv.mp3
4.31M
صبح 6 آبان 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
اه دلا چه ها کنی؟ با دلِ من جفا کنی با چه دلی ؟ دلت کشید،عاشق خود رها کنی؟ شهر به شهر پر زدم،خانه به خانه در زدم تا برسم به کوی تو ،تو عاقبت نگاه کنی گر همه ام اشک شود ، یا همه ام داد شود هر چه صدایت بزنم ،حاصل آن باد شود هیچ به جایی نرسد ،گریه بی امانِ من قسمتِ دل نیست زِ تو ،اخرِ سر شاد شود گرفته حالِ احتضار ، حالت این صبر و قرار قصه یِ بی کسیِ خود ،را نتَوان گفت به جار به انتها رسیده است ،امیدِ قلبِ بی کسَم درختِ انتظارِ من ،نداده هیچ برگ و بار بر دلِ خود داد کِشم ،پا پس از این گِل بِکِشَد دست از این عاشقیِ عاطِل و باطل بِکِشَد حاصلِ عشقِ تو نبود، جز تنِ تبدار و مریض موج چگونه ممکن است؟دست زِ ساحل بِکِشَد 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ما بیداریم... ما لشگریانِ حیدرِ کراریم مردانه همیشه پایِ هر پیکاریم اندیشه ی ما فدایِ ایران شدن است آسوده بخوابید که ما بیداریم 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky