eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
255 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
5 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
مثل امروز؛ گل وجودت شکفت اما کسی چه می‌دانست، خاری در چشمِ دشمنان میشوی... و در همین ایام با زهری مسمومت میکنند و مانند مولایت علی ابن موسی الرضا به شهادت خواهی رسید... 🌷 باباحاجیِ ریحانه و فاطمه (به زبون نازدانه ها باباجی)، تولدت مبارک🌷 ۱۵ شهریور، سالروز زمینی شدنت و محبت الهی به قلب ما...❤️ @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🍃🌺بسم رب الشهدا و الصدیقین
🖤🍃 من سال‌هاست در به در روضه توام داغ تو را به جان و دلم می‌خرم حسین در کوچه‌های سینه زنی سالیان سال در حسرت هوای حرم می‌پرم حسین حسین صیامی🖌 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
❤️عاشق اهل‌بیت (ع) هستم، فرزندانم را از کودکی با ائمه آشنا کردم اما وابستگی شدیدی که به حسن آقا داشتم و به بهانه اینکه باید عصای دست پیریم باشد با رفتنش به سوریه موافقت نکردم. همیشه از این قضیه ناراحت بود... 🎓پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه در تربیت‌معلم قبول شد به‌رغم همه تلاش‌های من، شهید نپذیرفت که در این حوزه وارد شود، چون نتوانست به سوریه برود داوطلبانه برای کار و ادامه تحصیل به زاهدان منتقل شد. 🍃اما نتوانستم دوری فرزندم را تحمل کنم و دل‌شوره مادرانه موجب شد تا سخت بیمار شوم. گاهی سعی می‌کردم با وسایلش خودم را آرام کنم وقتی از حالم می‌پرسید چیزی نمی‌گفتم که دوری تو مرا از پا درآورده است. @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_چهارم #قسمت_چهارم گفتم : "شرط میبندم به تو میره! حالا میگی نه، نگاه کن!"
💠 | برای من کافی نبود که من هنوز را برای تسنن مجید از دست نداده و نمیتوانستم تصور کنم پاره تن خودم و پرورده جسم و روحم، یک مسلمان سُنی نباشد که دیگر نتوانستم ناراحتی ام را کنم و با حالتی مدعیانه نظر خودم را اعلام کردم: "ولی برای من خیلی مهمه که سُنی باشه!" حالا باری بود که در برابر شوهر شیعه ام، حکم به ارجحیت اهل تسنن می دادم و نمیدانستم چه واکنشی نشان میدهد که برای چند لحظه فقط نگاهم کرد و بعد با همیشگی اش سؤال کرد: "مگه شیعه بودن چه عیبی داره؟" میخواستم شیرازه را محکم ببندم و قاطعانه وارد شوم که شاید خدا به برکت کودک معصومم، میخواست معجزه ای کند و نمیدانستم همین مکث کوتاهم، را میلرزاند که نگاهش پیش از دلش شکست و با غبار که نفسش را گرفته بود، پرسید: "نکنه تو هم دیگه شیعه رو نداری؟ نکنه تو هم فکر میکنی شیعه..." و نمیخواستم جمله اش را تمام کند که با کلامش را قطع کردم: "مجید! من چند بار گفتم حساب اهل سنت رو از جدا کن؟!!!" حالا میفهمیدم که تفکر افراطی گری وهابیت نه تنها گردن را به شمشیر میزند که گردن اهل سنت را هم به اتهام خواهد زد که مجید پس از بلایی که نوریه وهابی به سرش آورده بود، به کوچکترین من به ورطه شک می افتاد که شاید من هم میخواهم عقایدش را با چوب بکوبم. حالا میفهمیدم توطئه وهابیت چه چیده شده که با یک شمشیر، گردن شیعه و سُنی را با هم میزند و چه حربه برای هلاکت امت اسلامی بود که مجید از شرمندگی قضاوت غیرمنصفانه اش، دستهایم را که از غصه به هم فشار میدادم، گرفت تا باور کنم چقدر خاطرم را میخواهد و با لحنی لبریز ، عذر خواست: الهه جان! من بکنم حساب اهل سنت رو با این وهابیها یکی کنم! دیگه هرکسی که یه ذره عقل و داشته باشه و یکی دوبار اخبار رو ببینه، میفهمه که این تکفیریها اصلاً بویی از نبردن! من از اینا متنفرم، ولی دارم با یه دختر سُنی زندگی میکنم و این دختر سُنی رو از همه بیشتر دوست دارم! من فقط یه ذره ترسیدم، یعنی وقتی گفتی دلت میخواد سُنی بشه، دلم ریخت پایین که چرا این حرف رو میزنی..." امید داشتم رخ دهد که من هم با لحنی ملایمتر گفتم: "ببین مجید! هر کسی برای خودش یه نظری داره. خُب از نظر من مذهب تسنن از مذهب تشیع ، اگه نظرم غیر از این بود که میشدم." و میخواستم مباحثه مان بیشتر جنبه و انصاف بگیرد که با حالتی منطقی ادامه دادم: "خُب قطعاً به نظر تو هم مذهب تشیع کاملتره، وگرنه تا حالا سُنی شده بودی." سپس به چشمانش که عمیقاً به خیره مانده بود، چشم دوختم و با فکری سینه سپر کردم: "من قول میدم که اگه یه روز به این رسیدم که مذهب تشیع بهتره، بشم! تو هم قول بده که اگه یه زمانی احساس کردی مذهب اهل سنت ، سُنی بشی!" ✍️نویسنده: @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🌷هرکی که دنبال خبر می گرده 🌷بهش بگید عشق داره بر میگرده... 🕊پیکر مطهر شهید خانطومان شناسایی شد... پیکر مطهر مدافع حرم از طریق آزمایش DNA شناسایی شد. چشم فرزندان و خانواده اش روشن😔 @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
💔🍃 آخه نگفتی دختری داری گذاشتی رفتی... @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
التماس دعا🌹🌱 شبتون شهدایے🏴☕️🍪
🍃🌺بسم رب الشهدا و الصدیقین
❤️🍃 «والشّمس» چیست؟ جلوهٔ روی تو یا حسین «واللّیل» آیتی ست ز موی تو یا حسین سرچشمهٔ بقاست به فتوای عاشقان یک جرعه از زلالِ سبوی تو یا حسین محمدجواد غفورزاده🖌 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
27.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 نماهنگ عشق همینجاست 🎙با صدای آسمانی ما یادتون کردیم شهدا؛ شما هم بی زحمت یادمون کنید....🥀 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
حمايت آمريكا از پهلوی.mp3
2.67M
🎙بشنوید| حمایت آمریکا از دیکتاتوری پهلوی بعد از کشتار مردم 🗓به مناسبت سالروز قیام ۱۷ شهریور و کشتار مردم توسط مأموران رژیم پهلوی @Khamenei_ir @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
📣 🌹مراسم تشییع پیڪر مطهر مدافع حرم بسیجی پاسدار 🌹 🏴مصادف با روز شهادت حضرت رقیه(س) 📆یکشنبه ۱۴۰۰/۶/۲۱ شهریورماه ⏰ از ساعت ۱۰ 🗺تهران، شهرک ولیعصر(عج)، موزه شهدا به سمت اتوبان آیت‌الله سعیدی 🌷🕊محل تدفین: بهشت حضرت زهرا(س) تهران، قطعه ۵۰ @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
❤️🍃 باز آینه و آب و سینیِ چای و نبات باز پنج شنبه و یاد شهدا با صلوات 🌷مزار مطهر و در قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🍃🌺بسم رب الشهدا و الصدیقین
🖤🍃 سلام بر معجر خاکی زینب‌کبری‌(س) گریه ها من را به یادِ کربلا انداخته یادِ داغِ دخترِ خیرالنّساء انداخته معجرِ افتاده ی یک زن میانِ شعله ها در میانِ دختران هول و ولا انداخته حسین معصومی🖌 عکس از: سامر العذاری📸 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🍞هیچ‌کس نباید گرسنه بخوابد. کار زیبای یک نانوایی در اهواز. چهار راه زند، خیابان خسروی... راست گفته‌اند که جهان بر پایه خوبان استوار است. @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💢اصلاح طلبا و برانداز نسبت به این عکس واکنش نشون نمیدن ولی برای عکس سربازای آمریکایی که بچه بغل کردن چه ها که نمیکنند! چون کلا منفعتشون توی حمایت از آمریکاست! @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🌿💝 میدانم از اینجا که ما نشسته ایم تا آنجاکه شما ایستاده اید فاصله بسیارست اما کافیست شما فقط دستمان رابگیرید دیگر فاصله ای نمی ماند... @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کاربر اهل لبنان این ویدئو رو توییت کرده و نوشته: ایرانیا می‌خوان فوتبال بازی کنن این‌طوری آماده می‌شن، اگر بخوان برن جنگ چیکار می‌کنن پس؟ :)) | صٰـــابرین @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_چهارم #قسمت_پنجم برای من کافی نبود که من هنوز #امیدم را برای تسنن مجید ا
💠 | میدانستم پیشنهاد زیرکانه ای داده ام تا حقیقتاً به مبانی مذهب اهل فکر کند قُرق قلعه را بشکنم، بلکه که میخواستم با یک تیر، دو بزنم تا هم شوهر مؤمن و مسلمانم را به مذهب اهل سنت هدایت کرده و هم خیالم از بابت تسنن راحت شود که بلاخره در برابر این همه قاطعیتم تسلیم شد و با ملیح پاسخ داد: "باشه الهه جان!" کاسه سرم از درد شده و چشمانم سیاهی میرفت و باز نمیخواستم را که به این سختی تا اینجا آمده ام، نیمه رها کنم که با که به امید تغییر همسرم پیدا کرده بودم، باز هم پیش رفتم: "خُب! بیا از همین الان شروع کنیم! تو از مذهب خودت کن، منم از مذهب خودم دفاع میکنم!" از این همه جدیتم گرفت و جواب جبهه بندی جنگجویانه ام را به داد: "حتماً حوریه هم میشه داور!" و شاید هم نمیکرد که در آینده قلب حوریه به سمت عقاید کسی متمایل میشد که منطق برای دفاع از مذهبش به کار میگرفت. سپس سرش را به سمت چرخاند و مثل اینکه نخواهد خط احساسش را بخوانم، نگاهش را در سیاهی امواج گُم کرد که آهسته صدایش کردم: "مجید! ناراحت شدی؟ نداری اینجوری بحث کنیم؟" و درست حرف را زده بودم که دوباره نگاهش را به چشمانم سپرد و با آرامشی پاسخ داد: "الهه جان! نمیخوام خدای نکرده این باعث شه که یه وقت... میترسم شیرینی زندگیمون کمرنگ شه، آخه ما که با هم مشکلی نداریم. یعنی اصولاً شیعه و سُنی با هم اختلاف ندارن. همه مون رو به یه قبله نماز ، همه مون قرآن رو قبول داریم، همه مون به پیامبر (ص) اعتقاد داریم، فقط سرِ یه مسائل جزئی داریم." و همین اختلافات مرز بین شیعه و سُنی شده بود و من او هم کنار من در این سمت خط کشی باشد که با کلامی غرق تمنا کردم: "خُب من دلم میخواد همین اختلاف هم حل شه!" ✍️نویسنده: @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
قَدّ من ڪوتاہ بود و نیزہ هـا خیلی بلند خواستم بر زخم هـایت بوسہ بگذارم، نشد 🌱 شهادت (س) تسلیت▪️ @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💔🍃 کاش میشد یکبار دگر در بغلت میخوابیدم بابا... 🥀نازدانه های (س)🖤 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊