#وصیت_از_شهدا
✍ تازه امده بود سقز یک روز شاید هم دو روز . باید حمله می کردیم به یک روستا که نزدیک سقز بود . ضد انقلاب جمع شده بود آن جا.
دو سه تا از بچه ها فشنگ شان تمام شد. خواستیم عقب نشینی کنیم محمود گفت من یک قدم هم عقب نمی آم .
گفتم :اگر گلوله هات تموم شد چی کار می کنی؟گفت جنگ تن به تن.
💢ماندیم چه کار کنیم در همین حال محمود سر یکی از کومله ها را هدف گرفت و زد . طرف با صورت آش و لاش از پشت تخته سنگ افتاد بیرون شروع کرد به غلت خوردن . دست یکی دیگرشان را هم زد . بچه ها شیر شدند . دو سه تای شان را هم آنها زدند .
محمود کم کم شروع کرد جلو رفتن . کومله ها آنهایی شان که زنده مانده بودند پا گذاشتند به فرار.
فردای ان روز محمود شد مسوءول گروه اسکورت ((دیواندره-سقز))
#شهید_محمود_کاوه
📚منبع: سایت سبک بالان
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_سی_و_دو
💚زندگي لذت بخش در كنار مولا علی(ع) ❤️
✨ #تحمل_مشقات🍃
👈در حكايات تاريخي بارها خوانده ام كه#زندگي در شهر#نجف براي طلبه هاي#علوم_ديني همواره با #تحمل_مشقّات و سختي ها همراه است.
🌷@shahidabad313
📍برخي ها معتقد بودند كه اگر كسي مي خواهد همنشيني با مولاي متقيان#امير_المؤمنين(علیه اسلام) داشته باشد بايد اين سختي ها را #تحمل كند.
🌷#هادي نيز از اين #قاعده مستثنا نبود. وقتي به #نجف رفت، حدود يک سال و نيم آنجا ماند.#تابستان 1392 و#ماه_رمضان بود كه به#ايران بازگشت. مدتي پيش ما بود و از حال و هواي #نجف مي گفت.
💎همان ايام يک شب توي🕌#مسجد او را ديدم. مشغول صحبت شديم.🌷#هادي ماجراي اقامتش را براي ما اينگونه تعريف کرد:
من وقتي وارد #نجف شدم نه آن چنان پولي داشتم و نه كسي را مي شناختم كمي زندگي براي من سخت بود.
🌷@shahidabad313
🍂دوست من فقط توانست برنامه ي حضور من را در #نجف هماهنگ كند. روز اول پاي #درس برخي #اساتيد رفتم. #نماز_مغرب را در #حرم خواندم و آمدم بيرون.كمي در خيابان هاي $نجف دور زدم. كسي آشنا نبود. برگشتم و حوالي #حرم، جايي كه براي مردم #فرش پهن شده بود، خوابيدم!
⚘@pmsh313
📍روز بعد كمي#نان خريدم و غذاي آن روز من همين #نان شد. پاي #درس_اساتيد رفتم و توانستم چند #استاد_خوب پيدا كنم.
📍#مشكل ديگر من اين بود كه هنوز به خوبي تسلط به #زبان_عربي نداشتم. بايد بيشتر #تلاش مي كردم تا اين مشكلات را برطرف كنم.چند روز كار من اين بود كه #نان يا بيسكويت مي خوردم و در كلاس هاي #درس حاضر مي شدم.
🌷@shahidabad313
📍شب ها را نيز در محوطه ي اطراف#حرم مي خوابيدم. حتي يك بار در يكي از كوچه هاي #نجف روي #زمين خوابيدم!
🍂سختي ها و#مشقّات خيلي به من فشار مي آورد. اما زندگي در كنار مولا بسيار لذت بخش بود. كم كم #پول من براي خريد#نان هم تمام شد! حتي يك روز كمي#نان_خشك پيدا كردم و داخل ليوان #آب زدم و خوردم.
🌷@shahidabad313
🌴#زندگي بيشتر به من فشار آورد. نمي دانستم چه كنم. تا اينكه يك بار وارد #حرم مولاي متقيان شدم و گفتم:
آقا جان من براي تكميل #دين خودم به محضر شما آمدم، اميدوارم #لياقت_زندگي در كنار شما را داشته باشم. ان شاءالله آنطور كه خودتان مي دانيد #مشكل من نيز برطرف شود.
🌴مدتي نگذشت كه با لطف خدا يكي از مسئولان #سپاه_بدر را، كه از متوليان يک مؤسسه ي اسلامي در #نجف بود، ديدم.ايشان وقتي فهميد من از بسيجيان #تهران بودم خيلي به من #لطف كرد. بعد هم يك #منزل_مسكوني بزرگ و قديمي در اختيار من قرار داد.
🌷@shahidabad313
🍂شرايط يكباره براي من #آسان شد. بعد هم به عنوان #طلبه در حوزه ي #نجف پذيرفته شدم. همه ي اينها چيزي نبود جز #لطف خود آقا#امير_المؤمنين (علیه السلام).
📍هرچند خانه اي كه در اختيار من بود، قديمي و بزرگ بود، من هم در آنجا تنها بودم.خيلي ها جرئت نمي كردند در اين خانه ي تاريك و قديمي #زندگي كنند، اما براي من كه جايي نداشتم و شب هاي بسياري در #كوچه و #خيابان خوابيده بودم محل خوبي بود...
🌷@shahidabad313
🌷#هادي حدود دو ماه پيش ما در#تهران بود. يادم هست روزهاي آخر خيلي دلش براي #نجف تنگ شده بود. انگار او را از #بهشت بيرون كرده اند. كارهايش را انجام داد و بعد از#سفر_مشهد، آماده ي بازگشت به #نجف شد.
💥بعد از آن به قدري به#شهر_نجف وابسته شد كه مي گفت: وقتي به#زيارت_كربلا مي روم، نمي توانم زياد بمانم و سريع بر مي گردم #نجف.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
و به عنوان يك فردي از آحاد ملت مسلمان به تمامي ملت خصوصاً مسئولين امر تذكر ميدهم كه هميشه در جهت اسلام و قرآن بوده باشيد
و هيچ مسئله و روشي شما را از هدف و جهتي كه داريد، منحرف ننمايد
اين را هرگز فراموش نكنيد تا خود را نسازيم و تغيير ندهيم، جامعه ساخته نميشود.
☀️#شهید_ابراهیم_هادی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان شهید سردار سلیمانی درمورد شهید همت :
شهید همت سوار بر موتور -نه سوار بر بنز ضدگلوله- به صورت ناشناس به شهادت رسید و تا ساعتها کسی نمیدانست او همت است...
♦️امروز سالگرد شهادت محمدابراهیم همت فرمانده لشکر ۲۷ محمدرسول الله(ص) هست
🕊شادی روحشان صلوات
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔰گزیده ای از#وصیت_نامه_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
🍀خامنه ای عزیز را
عزیز جان خود بدانید
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
🌷#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش رضا هست✋
#از_بورس_تحصیلی_مسکو_تاشهادت_درسوریه💫
سردار شهید رضا بخشی🌹
نام جهادی: فاتح🌹
تاریخ تولد: ۹ / ۷ / ۱۳۶۵
تاریخ شهادت: ۹ / ۱۲ / ۱۳۹۳
محل تولد: مشهد
محل شهادت: درعا / سوریه
🌹جانشین جوان فرمانده فاطمیون بود. از آنجاییکه شهید فاتح یک جوان تحصیل کرده در رده بالای علمی در فضای دانشگاهی و حوزوی بوده است، او شهادت را به بورسیه تحصیلی مسکو ترجیح داد.💫
دکتری حقوقش را نگرفت اما دکتری بالاتر از آن را از دستان با کفایت ابوالفضل العباس(ع) و حضرت زینب (س) گرفت.💫🌹
و همچون عباس(ع) دستش را فدا کرد💫 به قول خودش دست و پا که سهل است جان و سرمان به فدای حضرت زینب(س).
خیلی از رزمنده های ایرانی و عراقی و سوری و دیگر مدافعان حرم، او را به نام «فاتح» می شناختند 🌷و می دانستند هرجا که فاتح پا بگذارد، عملیات حتماً با پیروزی همراه است✨
بار آخری که رفت قول داده بود به مادر که دو هفته ای برگردد؛🕊️ و به قولش عمل کرد و درست دو هفته بعد در سن 27 سالگی در حال و هوای ایام فاطمیه🏴 در درگیری با تروریست های تکفیری❌ در جریان عملیات آزادسازی تل قرین در حومه درعا دعوت حق را لبیک گفت🖤 و در کنار فرمانده ابوحامد، جان به جان آفرین تسلیم کرد🕊️🕋
🌷سردار شهید رضا بخشی(فاتح)
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کشیش مسیحی: راه سليمانی همچون راه مسیح بود...
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ کلیپ تصویری سردار دلها...
🍃شادی روحش صلوات...🍃
متن دعای #حاج_قاسم که سفارش کردند:
💠«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ»
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
♨️ برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید:
🔸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
✳️ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه مرتبه)
▫️ خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود که هر کس را بخواهی در آن قرار میدهی قرار بده!
🔸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
📚 بهجتالدعاء، ص ٣۴٧ ( مجموعه ادعیه، اذکار و دستورالعملهای عبادی مورد توصیه حضرت آیتالله بهجت قدسسره)
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
•|﷽|•
بچــــــہها،
اگر شهر سقوط ڪرد،
آن را دوبارہ فتح میڪنیم،
مواظب باشید ایمانتان سقوط نکند.
#شهید_جهان_آرا 💔
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کلام_از_شهدا
#انسان تا زنده است باید کار کند،کار در جهت حق. کاری که صفات خدایی را در #انسان ایجاد کند.
#شهيد_زهرا_زندي
📚 منبع:اسک دین
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#وصیت_از_شهدا
✍ يك وانت سه چرخ خريده بود، چهار هزار تومان. صاحب ماشين رويش نوشته بود «پروانه عشق، دنياى آرزو» عقبش هم نوشته بود
«شصت تا، خانه; هشتاد تا، بهشت زهرا.»
پاكش نكرد. مى گفت «اينجورى كسى شك نمى كنه.»
باهاش همه كار مى كرد. اعلاميه ها را مى كرد لاى ابرهاى تو پشتى.
پشتى ها را هم با همان پروانه عشق مى فرستاد اين طرف آن طرف. سوار شدنش دردسر بود، داخلش همه چيز پيدا مى شد; تفنگ نارنجك، فشنگ.
#شهید_بروجردی
📚منبع : برگرفته از مجموعه كتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | عباس رمضانی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_شهدا
🎥فیلم کمتر دیده شده از #شهید_مصطفی_صدرزاده
بسیار زیبا 👌
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
📸 تصویری از پدر سپهبد شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
🔹️ پدر بزرگوار این شهید والامقام سال گذشته دعوت حق را لبیک گفتند.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
⭕️ #درس_اخلاق
ابراهیم جلو رفت و گفت:"کجایی پهلوون، مغازت چرا بسته است؟!
عمو عزّت آهی از سَرِ درد کشید و گفت: ای روزگار، مغازه رو از چنگ ما درآوردن. آدم دیگه به کی اعتماد کنه، پسر خود آدم که بیاد مغازهی پدر رو بگیره و بفروشه، آدم باید چیکار کنه؟!
بعد ادامه داد: من یه مدّت بیکار بودم تا اینکه یکی از بازاریها این ترازو رو برام خرید تا کاسبی کنم. الان هم دیگه خونه خودم نمیرم تا چشمم به پسرم نیفته. منزل دخترم همین اطرافه، میرم منزل دخترم.
ابراهیم خیلی ناراحت شد. گفت: "عمو بیا برسونیمت منزل."
با موتور عمو عزّت را به خانه دخترش رساندیم. وضع مالیشان بدتر از خودش بود.
ابراهیم درآمدِ کارِ خودش را به این پیرمرد بخشید. اصلا برایش مهم نبود که برای این پول یک ماه در بازار کار کرده و سختی کشیده.
"قسمتي از کتابِ سلام بر ابراهیم۲(#شهيد_ابراهیم_هادی)"
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔺دلم نیامد روز پدر برای خانواده حاج قاسم ننویسم...
پدر شما، برای یک ملت پدری کرد... برای یک منطقه پدری کرد...
پدر همه فرزندان شهدا بود و پدر کودکان بی پناه سوری و عراقی...
هرکس به پدران این خاک تعرضی میکرد، سینه حاج قاسم سپر بود و منتقم خون همه شهدایمان بود...
یک روز خوش برای آمریکا و سعودیها و اماراتیها و تروریستهای ولدالزنای آنها در منطقه نگذاشت و بساطشان را جمع کرد...
منطقه هم بعد از حاج قاسم، یتیم شده است... حال و روز این روزهایش، روزگار یتیمی است... روزگار نداشتن یک بزرگتر که اوضاع را سامان بدهد... البته که یاران حاج قاسم هستند و زیر سایه فرمانده کل، روح سردار را شاد خواهند کرد...
🔺زینب خانم، آقا محمدرضا...
قرار بود انتقام سختی از قاتلان پدر شما بگیریم... هنوز هم سر قرارمان هستیم...
ولی ببخشید که بعضی مصلحتها نگذاشته آنطور که داغ دلهایمان آرام بگیرد، از قاتلان پدرمان انتقام بگیریم...
تعارف که نداریم... زدن پایگاه آمریکایی با دهها کشته و صد زخمی، انتقام بند کفشهای حاج قاسم هم نبود...
پرچم سرخ انتقام را هنوز زمین نگذاشتهایم و سربازان بدون مرز حاج قاسم، انتقام خون فرماندهشان را خواهند گرفت ....
مطمئن باشید...
#حاج_قاسم_سلیمانی
#ابومهدی_المهندس
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌹چقدر سخت است کودکی در روز پدر به جای آغوش گرم پدر سنگ سرد را در آغوش بگیرد😓
دیدار #روز_پدر فرزند شهید مدافع حرم سیدرضا طاهر با پدر بزرگوارش
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
بہ دلم لڪ زده با خنـده ی تـو جـان بدهم🌹
طرحِ لبخنـــدِ تـو پـايـانِ پريشانے هاست...🌹
#خادم_الشهدا
#شهید_حجت_الله_رحیمی
#شهادت: ۹۰/۱۲/۱۸🕊
شهید حجت در بین دوستان و نزدیکانش به شهید همت، نسل جدید معروف بودند وجالب اینکه در سالروز تشیع شهادت شهید همت در 19 اسفند تشیع وتدفین گردید
#سالروز_شهادت
#روحمان_بایادش_شاد
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✅ @shahidabad313
روایتگری شهدا
بہ دلم لڪ زده با خنـده ی تـو جـان بدهم🌹 طرحِ لبخنـــدِ تـو پـايـانِ پريشانے هاست...🌹 #خادم_الشهدا #
#فرازی_از_وصیتنامه
#شهید_حجت_الله_رحیمی
💠خدایا ! نگذار دروغ بگویم ، زیرا دروغ ظلم کثیفی است.
خدایا ! محتاجم مکن که تهمت به کسی بزنم ، زیرا تهمت ، خیانت ظالمانه ای است.
خدایا ! ارشادم کن که بی انصافی نکنم ، زیرا کسی که انصاف ندارد ، شرف ندارد.
خدایا ! معرفتمان ده که بس بی معرفتیم.
صبرمان ده که بسیار عجولیم.
بصیرتمان ده که ببینیم انچه نادیدنی است.
کورمان کن که نبایسته ها را نبینیم و جز تو منظر نظر نباشد.
بینشی عطا کن که اهل ثمر شویم.
و فکری ببخش تا به عظمتت پی ببریم و معرفتی یابیم.
دستی ببخش تا دستگیر باشد ، و جز تو به سوی کسی دراز نشود.
قدمی عطا کن که در راه تو بپیماید.
و قدرتی که در خدمت تو باشد.
پیامبر گرامی اسلام: هر کس صادقانه آرزوی شهادت کند ، خداوند به او ثواب آن را عطا خواهد کرد ، هر چند به شهادت نرسد.
راه کاروان عشق از میان تاریخ میگذرد و هر کس در هر زمان بدین صلا لبیک گوید از ملازمان کاروان کربلاست.
تمام خاک را گشتم به دنبال صدای تو ببین باقی است روی لحظه هایم رد پای تو
خادم الشهداء : کربلایی حجت الله رحیمی
#نشر_بمناسبت_سالروز_شهادت🕊🌷
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_سی_و_سوم
💚زندگی در نجف را دوست داشت❤️
🍃 #ساکن_نــجف✨
👈مي گفت: آدمي كه💥#ساكن_نجف شده نمي تواند جاي ديگري برود. شما نمي دانيد#زندگي در#كنار_مولا چه لذتي دارد.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي آنچنان از#زندگي در💥#نجف مي گفت كه ما #فكر مي كرديم در بهترين هتل ها#اقامت دارد!
🌴اما لذتي كه به آن اشاره مي كرد چيز ديگري بود.🌷#هادي آن چنان غرق در معنويات💥#نجف شده بود كه نمي توانست چند روز#زندگي در#تهران را تحمل كند.در مدتي كه#تهران بود در🕌#مسجد و پايگاه#بسيج حضور مي يافت.هنگام حضور در#تهران احساس راحتي نميكرد!
🌷@shahidabad313
🌴يك بار پرسيدم از چيزي ناراحتي!؟ چرا اينقدر گرفته اي؟گفت: خيلي از وضعيت#حجاب خانم ها توي#تهران ناراحتم. وقتي آدم توي#كوچه راه ميره، نمي تونه سرش رو بالا بگيره.بعد گفت: يه💥#نگاه_حرام آدم رو خيلي عقب مي اندازه. اما در #نجف اين مسائل نيست. شرايط براي#زندگي_معنوي خيلي مهياست.
⚘@pmsh313
🌷#هادي را كه مي ديدم، ياد بسيجي هاي#دوران_جنگ مي افتادم. آنها هم وقتي از#جبهه بر مي گشتند، علاقه اي به ماندن در#شهر نداشتند. مي خواستند دوباره به#جبهه برگردند.البته تفاوت #حجاب زنان آن موقع با حالا قابل گفتن نيست!
🌷@shahidabad313
🍂خوب به ياد دارم از زماني که🌷#هادي در💥#نجف ساکن شد، به اعمال و رفتارش خيلي#دقت مي كرد.شروع كرده بود برخي رياضت هاي#شرعي را انجام مي داد. #مراقب بود كه كارهاي#مكروه نيز انجام ندهد.
📍وقتي در#نجف ساکن بود، بيشتر شب هاي#جمعه با ما تماس مي گرفت.اما در ماه هاي آخر خيلي تماسش را کم کرد. عقيده ي من اين است که ايشان مي خواست خود را از#تعلقات_دنيا جدا کند.شماره #تلفن_همراه خود را هم عوض کرد. مي خواست دلبستگي به#دنيا نداشته باشد.
🌷@shahidabad313
📍مي گفت شماره را عوض کردم که#رفقا تماس نگيرند.مي خواهم از حال و هواي اينجا خارج نشوم.
خواهرش مي گفت:🌷#هادي براي اينكه ما ناراحت نشويم هيچ وقت نمي گفت در💥#نجف سختي کشيده، هميشه طوري براي ما از اوضاعش تعريف مي کرد که انگار هيچ مشکلي ندارد.فقط از#لذت حضور در#نجف و#معنويات آنجا مي گفت.#آرزو مي كرد كه روزي همه با هم به#نجف برويم.
⚘@pmsh313
🍂يک بار در#خانه از ما پرسيد: چطور بايد#ماکاروني درست کنم؟ ما هم يادش داديم.
طوري به ما نشان داد که آنجا خيلي راحت است، فقط مانده كه براي دوستان طلبه اش#ماكاروني درست كند.
🌷@shahidabad313
🍂شرايطش را به گونه اي توضيح مي داد که#خيال ما راحت باشد.هميشه اوضاع#درس خواندن و طلبگي اش را در#نجف#آرام توصيف مي کرد.وقتي به#تهران مي آمد، آن قدر دلش براي💥#نجف تنگ مي شد و براي بازگشت لحظه شماري مي کرد كه #تعجب مي كرديم. فکر هم نمي کرديم آنجا شرايط سختي داشته باشد.
🌷#هادي آن قدر زندگي در💥#نجف را دوست داشت كه مي گفت: بياييد همه برويم آنجا#زندگي کنيم. آنجا به آدم#آرامش واقعي مي دهد. مي گفت #قلب_آدم در#نجف يک جور ديگر مي شود.
🌷@shahidabad313
⏺بعضي وقت ها#زنگ مي زد مي گفت#حرم هستم، گوشي را نگه مي داشت تا به#حضرت_علي (علیه اسلام)#سلام بدهيم.او طوري با ما#حرف مي زد که دلواپسي هاي ما برطرف و خيالمان#آسوده مي شد.
💎اصلاً فکر نمي کرديم شرايط🌷#هادي به گونه اي باشد كه#سختي بكشد#فکر مي کردم🌷#هادي چند سال ديگر مي آيد#ايران و ما با يک#طلبه با#لباس_روحانيت مواجه مي شويم، با همان#محاسن و#لبخند هميشگي اش.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌷#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون حاج ابراهیم هست✋
#فرمانده_ای_که_سر_از_تنش_جدا_شد🖤
شهید حاج ابراهیم همت🌹
تاریخ تولد: ۱۲ / ۱ / ۱۳۳۴
تاریخ شهادت: ۱۷ / ۱۲ / ۱۳۶۲
محل تولد شهر رضا
مزار:اصفهان
محل شهادت: جزیره مجنون/ عراق
🌹فرمانده تیپ ۲۷ محمد رسول الله. تا سه نصف شب هی وضو ميگرفت و می آمد سراغ نقشهها يكوقت ميديدی همانجا روی نقشههاافتاده و خوابش برده.🌷
خودش ميگفت «من كيلومتري ميخوابم.»
واقعاً همينطور بود. فقط وقتي راحت ميخوابيد كه توی جاده باماشين ميرفتيم.
عمليات خيبر، اکثرا بيهوش ميشد آنقدر كه بيخوابی كشيده بود💫
همیشه مأموریت های سنگین برعهدهع اش قرار داشت. حاج همت مثل مالک اشتر بود کسی بود که برای این انقلاب همه چیز خودش را فدا کرد و از زندگیش گذشت.🕊️
یک روز حاجی پوتین بسیجی را بلند کرد و لبه آن را به دهان گذاشت و آب داخلش را نوشید و آن را دراز کرد به طرف بسیجی و خیلی آرام گفت:💫«برو سرجایت برادر!» بسیجی که مثل آدم آهنی سرجایش خشکش زد بود پوتین را گرفت و حاجی هم بلند و طوری که همه بشنوند گفت: «ابراهیم همت خاک پای همه شما بسیجیهاست»💫 ابراهیم همت توی پوتین شما بسیجیها آب میخوره».🌹
و او سرانجام در ۱۷ اسفند ۶۲ با گلوله توپ🖤 سرش از تنش جدا و یک دستش نیز قطع شد🖤 و به ملکوت اعلی پرواز کرد🕊️🕋
🌷سردار فاتح خیبر
شهید حاج محمد ابراهیم همت
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊